#افزایش_سرمایه
#رنیک
📌 پیشنهاد هیئت مدیره به مجمع عمومی فوق العاده در خصوص افزایش سرمایه شرکت جنرال مکانيک
درصد افزایش سرمایه: 68%
محل تامین افزایش سرمایه: سود انباشته
#رنیک
📌 پیشنهاد هیئت مدیره به مجمع عمومی فوق العاده در خصوص افزایش سرمایه شرکت جنرال مکانيک
درصد افزایش سرمایه: 68%
محل تامین افزایش سرمایه: سود انباشته
#افزایش_سرمایه
#کتوکا
📌 پیشنهاد هیئت مدیره به مجمع عمومی فوق العاده در خصوص افزایش سرمایه شرکت توليدي و خدمات صنايع نسوز توکا
درصد افزایش سرمایه: 77%
محل تامین افزایش سرمایه: سود انباشته
#کتوکا
📌 پیشنهاد هیئت مدیره به مجمع عمومی فوق العاده در خصوص افزایش سرمایه شرکت توليدي و خدمات صنايع نسوز توکا
درصد افزایش سرمایه: 77%
محل تامین افزایش سرمایه: سود انباشته
📌آزاد شدن فروش سهام عدالت فعلا منتفی است
«حدادی» دستیار ویژه رئیس سازمان بورس:
🔹مبلغ دقیق سود سهام عدالت به دلیل اینکه هنوز مجمع سه تا از سهامی که در سهام عدالت وجود دارد برگزار نشده، مشخص نیست.
🔹تا آخر آذرماه سال جاری مبلغ دقیق این سود پس از برگزاری مجامع مشخص میشود و تا آخر پاییز به طور قطعی سود سهام عدالت پرداخت میشود و قسط دوم، اواخر اسفند ماه یا اوایل فروردین سال بعد پرداخت میشود.
🔹فلسفه اصلی سهام عدالت این بوده که مردم به صورت بلند مدت این سهام را نگهداری کنند و از عواید آن که همان سود سالانه آن است، بهره ببرند. اما اینکه اختیار فروش این سهام مجددا کی آزاد میشود و در اختیار دارندگان آن قرار میگیرد بستگی به مصوبات شورای عالی بورس در این خصوص دارد که هنوز چنین تصمیمی اتخاذ نشده است.
«حدادی» دستیار ویژه رئیس سازمان بورس:
🔹مبلغ دقیق سود سهام عدالت به دلیل اینکه هنوز مجمع سه تا از سهامی که در سهام عدالت وجود دارد برگزار نشده، مشخص نیست.
🔹تا آخر آذرماه سال جاری مبلغ دقیق این سود پس از برگزاری مجامع مشخص میشود و تا آخر پاییز به طور قطعی سود سهام عدالت پرداخت میشود و قسط دوم، اواخر اسفند ماه یا اوایل فروردین سال بعد پرداخت میشود.
🔹فلسفه اصلی سهام عدالت این بوده که مردم به صورت بلند مدت این سهام را نگهداری کنند و از عواید آن که همان سود سالانه آن است، بهره ببرند. اما اینکه اختیار فروش این سهام مجددا کی آزاد میشود و در اختیار دارندگان آن قرار میگیرد بستگی به مصوبات شورای عالی بورس در این خصوص دارد که هنوز چنین تصمیمی اتخاذ نشده است.
آتش در مال استریت!
دو سال بعد از سقوط بورس سبد سهام مردم مالملا، معروف به «مالاستریت» هنوز در ضرر است. مردان مالباخته به شهرهای دیگر رفتند تا کارگری کنند. دیگر در مالملا کاری نیست که انجام دهند. دامها فروخته شد و ماشینهای کشاورزی تبدیل به ریال شد و به بورس رفت، اما زیان بزرگی برای اهالی روستا به ارمغان آورد. ارزش سهام مردم مالملا هیچگاه بازنگشت و انگار آنها هنوز دارند خونبهای سرمایهگذاری در بورس را میپردازند.
دو سال بعد از سقوط بورس سبد سهام مردم مالملا، معروف به «مالاستریت» هنوز در ضرر است. مردان مالباخته به شهرهای دیگر رفتند تا کارگری کنند. دیگر در مالملا کاری نیست که انجام دهند. دامها فروخته شد و ماشینهای کشاورزی تبدیل به ریال شد و به بورس رفت، اما زیان بزرگی برای اهالی روستا به ارمغان آورد. ارزش سهام مردم مالملا هیچگاه بازنگشت و انگار آنها هنوز دارند خونبهای سرمایهگذاری در بورس را میپردازند.
BourseMag|مجله بورس و رمز ارز
آتش در مال استریت! دو سال بعد از سقوط بورس سبد سهام مردم مالملا، معروف به «مالاستریت» هنوز در ضرر است. مردان مالباخته به شهرهای دیگر رفتند تا کارگری کنند. دیگر در مالملا کاری نیست که انجام دهند. دامها فروخته شد و ماشینهای کشاورزی تبدیل به ریال شد و…
از اول ماجرا...
تیرماه سال 99 حدودا 20روز قبل از سقوط تاریخی بورس، خبرنگار صداوسیما به مالملا، روستایی در 4 کیلومتری شهرستان لنده رفت. همان روزها که بورس گل کاشته بود و همه تحلیلگر بودند. صداوسیما در گزارش خود از سود سرمایهگذاری اهالی روستا میگفت و مردم را به این سرمایهگذاری تشویق میکرد. مالملا همان روستایی است که مردم درخت کنار پیری را «تالار بورس» خود معرفی میکردند. «تنها روستای بورسی ایران» همان «مالاستریت». پیر و جوان نداشت، هرکسی در این خاک زندگی میکرد، سهام بورس خریده بود. حتی پیرمردهای روستا سرمایه خود را دست جوانان سپرده بودند. به قول خودشان دقیقا همان زمان که بالا و پایین تمام زندگی برایشان بالا و پایین شاخص کل شد. دقیقا همان زمان که دامدارها آنقدر گوسفند و گاو فروخته بودند که چوپان روستا بیکار شد. به فاصله کمتر از یک ماه از پخش گزارش صداوسیما، سقوط بورس آغاز شد و زیان پشت زیان به سراغ اهالی مالملا آمد.
از 19 مرداد سال 99 بورس دیگر روی خوش ندید. مردم روستا از ریزش بورس ضربه سنگینی خوردند و حالا بعد از گذشت دو سال و 4ماه از سقوط بورس، پرتفوی مالاستریتیها هنوز در ضرر است.
مالملا اینترنت نداشت. مردم هر روز صبح به لنده میرفتند. بعضی در خانه اقوام و بعضی جلوی مغازه همولایتیهای خود مینشستند و کارهای اینترنتی خود را انجام میدادند. خبرنگار برای تکمیل گزارش خود سراغ بالاترین مقام مخابرات استان رفت و او قول داد تا 15مرداد اینترنت پرسرعت در مالملا راهاندازی شود، اما مالملا هنوز اینترنت ندارد.
مردم مالاستریت زمانی بدون دغدغه مالی با کشاورزی و دامپروری زندگی میکردند اما بورس آتش به خرمن آنها زد. با گذشت بیش از دو سال از سقوط بورس مردم مالاستریت هنوز قرضهای خود را صاف نکردهاند. مالاستریت نمونه کوچکی از فاجعه سقوط بورس در سال 99 است.
در مالملا همه مردند!
یوسف غلامیپور، 43ساله، کاسب بود و سه دهانه مغازه در روستا داشت. یک میلیارد تومان پول وارد بورس کرد و بعد از سقوط بورس حالا همه چیز را از دست داده و در بوشهر کارگری میکند. تلفن را که برداشت بعد از سلام و احوالپرسی، پرسیدم از مالملا چه خبر؟ بلافاصله گفت: در مالملا همه مردند! همه نابود شدند.
ریزش بورس چه مشکلاتی در روستا ایجاد کرد؟
ناامیدی تمام وجود جوانان مالملا را فراگرفته و به همه ابعاد زندگی آنها رسوخ کرده است. کسانی بودند که وام ازدواجشان را در بورس گذاشته بودند تا مدتی بعد بروند سر خانه و زندگیشان اما بعد از ریزش بورس هیچکدام سر و خانه و زندگی خود نرفتند. بسیاری هم طلاق گرفتند. آنها که طلاق نگرفتند هم در زندگی خود به اختلاف خوردند. گاهی خانواده عروس گلایه میکنند که چه شد و پس کی میخواهید عروسی کنید؟ اما چه کنیم، مگر میشود با جیب خالی دختر مردم را برد خانه بخت؟ بسیاری از کسانی که میخواستند ازدواج کنند دیگر نتوانستند و بسیاری هم در زندگی مشترک خود با مشکل مواجه شدند.
کار دامداری و کشاورزی در روستا چگونه پیش میرود؟
همه جا خوابیده. هیچکس کار نمیکند. کار کجا بود! جوانان همه بیکارند و افسردگی گرفتند. دیگر کسی دامداری نمیکند. یعنی اصلا پول ندارد که گوسفند بخرد و کارش را شروع کند. کشاورزی هم که دیگر سودی ندارد.
غلامیپور پرسید: میدانی من کجا هستم؟ و بلافاصله خودش جواب داد.
من بوشهرم. اینجا جوشکاری سیار میکنم. قبلا سه دهانه مغازه داشتم که چهار نفر در آن کار میکردند اما حالا بوشهر کار میکنم و باید قرضهایم را صاف کنم. با زنم به اختلاف خوردیم و رفت دادگاه تا از من طلاق بگیرد اما فعلا راضیاش کردم این کار را نکند. قول دادم کار کنم و قرضها را صاف کنم. پسرم بعد از ریزش بورس عصبی شده و با 23سال سن قرص اعصاب میخورد.
از وقتی به بوشهر آمدم شبها در خیابان و بعضی وقتا در پارک میخوابم. برای حمام کردن به خانه همکاران میروم و دوباره میروم و در خیابان میخوابم.
در گزارش صداوسیما، خبرنگار با دوربین به نزد بالاترین مقام مسئول مخابرات استان رفت و او قول داد تا 20 روز بعد اینترنت پرسرعت برای روستا تامین کند. روستا اینترنتدار شد؟
اینترنت چی هست؟ ما در مالملا اصلا اینترنت نداریم. فقط قولش را دادند. میخواهم اینسری که رفتم مالملا درخت کنار را ببرم یا نفت بریزم و آتشاش بزنم چون فیلم منتشرشده آنجا گرفته شده است. دیوار معروف که رویش نوشته شده بود تنها روستای بورسی ایران هم دیگر طرفدار ندارد. شعارهای زیادی روی دیوارهای دیگر نوشتهاند.
هنوز سهام داری یا همه سهام خود را فروختی؟
تیرماه سال 99 حدودا 20روز قبل از سقوط تاریخی بورس، خبرنگار صداوسیما به مالملا، روستایی در 4 کیلومتری شهرستان لنده رفت. همان روزها که بورس گل کاشته بود و همه تحلیلگر بودند. صداوسیما در گزارش خود از سود سرمایهگذاری اهالی روستا میگفت و مردم را به این سرمایهگذاری تشویق میکرد. مالملا همان روستایی است که مردم درخت کنار پیری را «تالار بورس» خود معرفی میکردند. «تنها روستای بورسی ایران» همان «مالاستریت». پیر و جوان نداشت، هرکسی در این خاک زندگی میکرد، سهام بورس خریده بود. حتی پیرمردهای روستا سرمایه خود را دست جوانان سپرده بودند. به قول خودشان دقیقا همان زمان که بالا و پایین تمام زندگی برایشان بالا و پایین شاخص کل شد. دقیقا همان زمان که دامدارها آنقدر گوسفند و گاو فروخته بودند که چوپان روستا بیکار شد. به فاصله کمتر از یک ماه از پخش گزارش صداوسیما، سقوط بورس آغاز شد و زیان پشت زیان به سراغ اهالی مالملا آمد.
از 19 مرداد سال 99 بورس دیگر روی خوش ندید. مردم روستا از ریزش بورس ضربه سنگینی خوردند و حالا بعد از گذشت دو سال و 4ماه از سقوط بورس، پرتفوی مالاستریتیها هنوز در ضرر است.
مالملا اینترنت نداشت. مردم هر روز صبح به لنده میرفتند. بعضی در خانه اقوام و بعضی جلوی مغازه همولایتیهای خود مینشستند و کارهای اینترنتی خود را انجام میدادند. خبرنگار برای تکمیل گزارش خود سراغ بالاترین مقام مخابرات استان رفت و او قول داد تا 15مرداد اینترنت پرسرعت در مالملا راهاندازی شود، اما مالملا هنوز اینترنت ندارد.
مردم مالاستریت زمانی بدون دغدغه مالی با کشاورزی و دامپروری زندگی میکردند اما بورس آتش به خرمن آنها زد. با گذشت بیش از دو سال از سقوط بورس مردم مالاستریت هنوز قرضهای خود را صاف نکردهاند. مالاستریت نمونه کوچکی از فاجعه سقوط بورس در سال 99 است.
در مالملا همه مردند!
یوسف غلامیپور، 43ساله، کاسب بود و سه دهانه مغازه در روستا داشت. یک میلیارد تومان پول وارد بورس کرد و بعد از سقوط بورس حالا همه چیز را از دست داده و در بوشهر کارگری میکند. تلفن را که برداشت بعد از سلام و احوالپرسی، پرسیدم از مالملا چه خبر؟ بلافاصله گفت: در مالملا همه مردند! همه نابود شدند.
ریزش بورس چه مشکلاتی در روستا ایجاد کرد؟
ناامیدی تمام وجود جوانان مالملا را فراگرفته و به همه ابعاد زندگی آنها رسوخ کرده است. کسانی بودند که وام ازدواجشان را در بورس گذاشته بودند تا مدتی بعد بروند سر خانه و زندگیشان اما بعد از ریزش بورس هیچکدام سر و خانه و زندگی خود نرفتند. بسیاری هم طلاق گرفتند. آنها که طلاق نگرفتند هم در زندگی خود به اختلاف خوردند. گاهی خانواده عروس گلایه میکنند که چه شد و پس کی میخواهید عروسی کنید؟ اما چه کنیم، مگر میشود با جیب خالی دختر مردم را برد خانه بخت؟ بسیاری از کسانی که میخواستند ازدواج کنند دیگر نتوانستند و بسیاری هم در زندگی مشترک خود با مشکل مواجه شدند.
کار دامداری و کشاورزی در روستا چگونه پیش میرود؟
همه جا خوابیده. هیچکس کار نمیکند. کار کجا بود! جوانان همه بیکارند و افسردگی گرفتند. دیگر کسی دامداری نمیکند. یعنی اصلا پول ندارد که گوسفند بخرد و کارش را شروع کند. کشاورزی هم که دیگر سودی ندارد.
غلامیپور پرسید: میدانی من کجا هستم؟ و بلافاصله خودش جواب داد.
من بوشهرم. اینجا جوشکاری سیار میکنم. قبلا سه دهانه مغازه داشتم که چهار نفر در آن کار میکردند اما حالا بوشهر کار میکنم و باید قرضهایم را صاف کنم. با زنم به اختلاف خوردیم و رفت دادگاه تا از من طلاق بگیرد اما فعلا راضیاش کردم این کار را نکند. قول دادم کار کنم و قرضها را صاف کنم. پسرم بعد از ریزش بورس عصبی شده و با 23سال سن قرص اعصاب میخورد.
از وقتی به بوشهر آمدم شبها در خیابان و بعضی وقتا در پارک میخوابم. برای حمام کردن به خانه همکاران میروم و دوباره میروم و در خیابان میخوابم.
در گزارش صداوسیما، خبرنگار با دوربین به نزد بالاترین مقام مسئول مخابرات استان رفت و او قول داد تا 20 روز بعد اینترنت پرسرعت برای روستا تامین کند. روستا اینترنتدار شد؟
اینترنت چی هست؟ ما در مالملا اصلا اینترنت نداریم. فقط قولش را دادند. میخواهم اینسری که رفتم مالملا درخت کنار را ببرم یا نفت بریزم و آتشاش بزنم چون فیلم منتشرشده آنجا گرفته شده است. دیوار معروف که رویش نوشته شده بود تنها روستای بورسی ایران هم دیگر طرفدار ندارد. شعارهای زیادی روی دیوارهای دیگر نوشتهاند.
هنوز سهام داری یا همه سهام خود را فروختی؟
BourseMag|مجله بورس و رمز ارز
آتش در مال استریت! دو سال بعد از سقوط بورس سبد سهام مردم مالملا، معروف به «مالاستریت» هنوز در ضرر است. مردان مالباخته به شهرهای دیگر رفتند تا کارگری کنند. دیگر در مالملا کاری نیست که انجام دهند. دامها فروخته شد و ماشینهای کشاورزی تبدیل به ریال شد و…
هنوز حدود 70 تومان سهام و نفت دارم. یک میلیارد تومان در بورس داشتم که بخش زیادی از آن قرض بود. کلی سهام فروختم تا قرضهایم را بدهم، اما هنوز بدهکارم، دارم کار میکنم تا بدهیهایم را بدهم. این و نفت را هم برای اینکه خیلی ریزش کرده نگه داشتم. حدود 300 میلیون تومان بود، اما حالا شده 70 تومان.
در پایان آقای غلامیپور شماره فردی به نام علی امامی را فرستاد و گفت: او هم در ماجرای مالاستریت زیان کرد. به او هم زنگ بزن.
فیلسوف مالباخته
علی امامی. اهل ایذه، 31ساله و سه بچه دارد. زمانی تاجر بوده و سفر خارجی زیاد رفته است. اولش انگار از همه چیز بیخبر بود، اما تا فهمید غلامیپور شماره او را داده تازه دوزاریاش افتاد.
خدا بگم چیکارش کنه! شما هم دنبال این آدم میگردید؟ کلی پول از مردم گرفت و در بورس نابود کرد. حالا فرار کرده و آواره شده است. همولایتیهایش میگویند شبها در پارک یا میدان امام بوشهر میخوابد. من به غلامیپور 400 میلیون تومان پول دادم اما همه را در بورس باخت. حالا هم فرار کرده و معلوم نیست کجاست.
شما چگونه با غلامیپور آشنا شدید و به او پول دادید؟
من اهل ایذهام. از طریق یکی از آشنایان با غلامیپور آشنا شدم. خدا آن درخت کنار مالملا را آتش بزند! همانی که تلویزیون هم نشان داد. من اصلا نمیدانم چه شد که وقتی آگاهی نداشتم تمام پول زندگیام را سپردم دست غلامیپور. البته غلامیپور یک پراید به من داد که آن زمان قیمت پراید 50 میلیون تومان بود. آن زمان میگفت بقیهاش را هم سر ماه میدهم اما حالا اصلا جواب تلفن نمیدهد.
چه شد به سمت بورس رفتید؟
میدانی ما ایرانیها اخلاقهای عجیب و غریب کم نداریم. تا یک شایعه در مورد چیزی پخش میشود، هجوم میبریم. بورس به کنار، همین ماجرای پراید را ببین! قرعیکشی میکردند و مردم هم برای خرید هجوم میبردند. یک نفر هم نمیگفت این ماشین اصلا استاندارد نیست. من واقعا اشتباه کردم که بدون هیچ ایده و تفکری به سمت بورس رفتم و پولم را به غلامیپور دادم.
گفتی بچه داری. آنها پیش خودت زندگی میکنند؟
بچهها را گذاشتم پیش پدر و مادرم. خودم هم بین اهواز و سربندر آواره شدم. از گناوه جنس میآورم و در مغازههای اهواز و سربندر پخش میکنم. شبها در اهواز یا سربندر با چند نفر دیگر سوئیت اجاره میکنیم.
چه مشکلاتی برای شما بعد از ریزش بورس ایجاد شد؟
باورت میشود بعد از نابود شدن پولم در بورس دیگر شبها نمیتوانم درست و حسابی بخوابم. قبلا اصلا قرص نمیخوردم، اما حالا بدون قرص خوابم نمیبرد. این هم شد زندگی؟ من کل زندگیام را دادم به غلامیپور در نهایت یک پراید 15 میلیونی را به من 50 میلیون تومان انداخت. پس 350 میلیون دیگر چه شد؟ من هرچه فکر میکنم نمیفهمم چرا در بازاری که ذرهای در مورد آن اطلاعات نداشتم، سرمایهگذاری کردم!
من سه بچه دارم. همسرم از من جدا شد و میخواستم دوباره ازدواج کنم، اما بعد از سقوط بورس دیگر نتوانستم. وقتی از این موضوعات حرف میزنم و یاد خاطرات میافتم، دوباره حالم بد میشود. احتمالا امشب هم نمیتوانم بخوابم.
شما روزنامهنگارها هم میگویید قصد کمک دارید. چه کار برای ما انجام میدهید؟ به ما حقوق میدهید؟ شما یک گزارش از ما مینویسید و تیتر یک شما که درست شد، بعدش هیچکس اصلا به ما فکر هم نمیکند.
این موضوع ثبت میشود برای آیندگان، تا آنها بدانند.
ای آقا! ما نمیفهمیدیم. بچههای ما حالا همه چیز را میفهمند. با اینترنت، دسترسی به همه چیز برای آنها با یک کلیک مهیا میشود. اگر برای بچههای حالا مینویسی بهتر است این کار را نکنی، آنها زودتر از ما همه چیز را فهمیدند. مگر سواد به خواندن و نوشتن است؟ نخیر آقا سواد آگاهی از دنیا است. بچههای حالا از دنیا آگاهند و اینترنت این آگاهی را بهوجود آورده است.
غلامیپور پولت را پس میدهد؟
غلامیپور کارتنخواب شده و پول صابون زدن تنش را هم ندارد. من که دیگر قید پولم را زدم و تازه برگشتم سرکارم و میخواهم دوباره زندگی را شروع کنم.
از تو چه بنویسم؟
بنویس جوانی در سن 31سالگی، بدون اطلاعات کافی و با ناآگاهی وارد بورس ایران شد. این جوان زندگیاش را باخت ولی امیدها دارد و دوباره میسازد زندگیاش را.
تلفن را که قطع کردم بلافاصله دوباره زنگ زدم به غلامیپور تا از صحت ماجرا مطمئن شوم.
در پایان آقای غلامیپور شماره فردی به نام علی امامی را فرستاد و گفت: او هم در ماجرای مالاستریت زیان کرد. به او هم زنگ بزن.
فیلسوف مالباخته
علی امامی. اهل ایذه، 31ساله و سه بچه دارد. زمانی تاجر بوده و سفر خارجی زیاد رفته است. اولش انگار از همه چیز بیخبر بود، اما تا فهمید غلامیپور شماره او را داده تازه دوزاریاش افتاد.
خدا بگم چیکارش کنه! شما هم دنبال این آدم میگردید؟ کلی پول از مردم گرفت و در بورس نابود کرد. حالا فرار کرده و آواره شده است. همولایتیهایش میگویند شبها در پارک یا میدان امام بوشهر میخوابد. من به غلامیپور 400 میلیون تومان پول دادم اما همه را در بورس باخت. حالا هم فرار کرده و معلوم نیست کجاست.
شما چگونه با غلامیپور آشنا شدید و به او پول دادید؟
من اهل ایذهام. از طریق یکی از آشنایان با غلامیپور آشنا شدم. خدا آن درخت کنار مالملا را آتش بزند! همانی که تلویزیون هم نشان داد. من اصلا نمیدانم چه شد که وقتی آگاهی نداشتم تمام پول زندگیام را سپردم دست غلامیپور. البته غلامیپور یک پراید به من داد که آن زمان قیمت پراید 50 میلیون تومان بود. آن زمان میگفت بقیهاش را هم سر ماه میدهم اما حالا اصلا جواب تلفن نمیدهد.
چه شد به سمت بورس رفتید؟
میدانی ما ایرانیها اخلاقهای عجیب و غریب کم نداریم. تا یک شایعه در مورد چیزی پخش میشود، هجوم میبریم. بورس به کنار، همین ماجرای پراید را ببین! قرعیکشی میکردند و مردم هم برای خرید هجوم میبردند. یک نفر هم نمیگفت این ماشین اصلا استاندارد نیست. من واقعا اشتباه کردم که بدون هیچ ایده و تفکری به سمت بورس رفتم و پولم را به غلامیپور دادم.
گفتی بچه داری. آنها پیش خودت زندگی میکنند؟
بچهها را گذاشتم پیش پدر و مادرم. خودم هم بین اهواز و سربندر آواره شدم. از گناوه جنس میآورم و در مغازههای اهواز و سربندر پخش میکنم. شبها در اهواز یا سربندر با چند نفر دیگر سوئیت اجاره میکنیم.
چه مشکلاتی برای شما بعد از ریزش بورس ایجاد شد؟
باورت میشود بعد از نابود شدن پولم در بورس دیگر شبها نمیتوانم درست و حسابی بخوابم. قبلا اصلا قرص نمیخوردم، اما حالا بدون قرص خوابم نمیبرد. این هم شد زندگی؟ من کل زندگیام را دادم به غلامیپور در نهایت یک پراید 15 میلیونی را به من 50 میلیون تومان انداخت. پس 350 میلیون دیگر چه شد؟ من هرچه فکر میکنم نمیفهمم چرا در بازاری که ذرهای در مورد آن اطلاعات نداشتم، سرمایهگذاری کردم!
من سه بچه دارم. همسرم از من جدا شد و میخواستم دوباره ازدواج کنم، اما بعد از سقوط بورس دیگر نتوانستم. وقتی از این موضوعات حرف میزنم و یاد خاطرات میافتم، دوباره حالم بد میشود. احتمالا امشب هم نمیتوانم بخوابم.
شما روزنامهنگارها هم میگویید قصد کمک دارید. چه کار برای ما انجام میدهید؟ به ما حقوق میدهید؟ شما یک گزارش از ما مینویسید و تیتر یک شما که درست شد، بعدش هیچکس اصلا به ما فکر هم نمیکند.
این موضوع ثبت میشود برای آیندگان، تا آنها بدانند.
ای آقا! ما نمیفهمیدیم. بچههای ما حالا همه چیز را میفهمند. با اینترنت، دسترسی به همه چیز برای آنها با یک کلیک مهیا میشود. اگر برای بچههای حالا مینویسی بهتر است این کار را نکنی، آنها زودتر از ما همه چیز را فهمیدند. مگر سواد به خواندن و نوشتن است؟ نخیر آقا سواد آگاهی از دنیا است. بچههای حالا از دنیا آگاهند و اینترنت این آگاهی را بهوجود آورده است.
غلامیپور پولت را پس میدهد؟
غلامیپور کارتنخواب شده و پول صابون زدن تنش را هم ندارد. من که دیگر قید پولم را زدم و تازه برگشتم سرکارم و میخواهم دوباره زندگی را شروع کنم.
از تو چه بنویسم؟
بنویس جوانی در سن 31سالگی، بدون اطلاعات کافی و با ناآگاهی وارد بورس ایران شد. این جوان زندگیاش را باخت ولی امیدها دارد و دوباره میسازد زندگیاش را.
تلفن را که قطع کردم بلافاصله دوباره زنگ زدم به غلامیپور تا از صحت ماجرا مطمئن شوم.
BourseMag|مجله بورس و رمز ارز
آتش در مال استریت! دو سال بعد از سقوط بورس سبد سهام مردم مالملا، معروف به «مالاستریت» هنوز در ضرر است. مردان مالباخته به شهرهای دیگر رفتند تا کارگری کنند. دیگر در مالملا کاری نیست که انجام دهند. دامها فروخته شد و ماشینهای کشاورزی تبدیل به ریال شد و…
قلبم را میفروشم!
امامی ادعا میکند حدود 400میلیون تومان پول برای سرمایهگذاری در بورس به شما داده است. این موضوع درست است؟
بله داد. او به من پول داد تا سرمایهگذاری کنم، اما ورشکست شدم. دارم در بوشهر کار میکنم تا قرضم را پرداخت کنم. علاوه بر این 70میلیون تومان هم از آقای جمشیدآباد گرفته بودم که 60 میلیون آن را پس دادم. او شکایت کرد و من در دادگاه محکوم شدم و پول را پرداخت کردم. آخرماه هم باید 10میلیون دیگر پرداخت کنم.
چرا امامی به شما اعتماد کرد و پول داد؟
خدا هر کس به من پول داد را لعنت کند. بعد از پخش شدن گزارش در تیرماه سال 99، امامی از طریق یکی از آشنایان به من زنگ زد و گفت میخواهد در بورس سرمایهگذاری کند. آن زمان بورس خوب بود و من پولش را سرمایهگذاری کردم اما همه چیز تغییر کرد.
از شما چه بنویسم؟
سقوط بورس ما را بدبخت کرد. وصیت کردم همانطور که لخت به دنیا آمدم، لخت خاکم کنند. این روزها در گرمای بوشهر هم بعضی وقتها لخت جوشکاری میکنم. از روستای مالاستریت و ماجراهایش خستهام. در روزنامه بنویس مرا در مالملا خاک نکنند. مرا کنار قبر شهید مسچینی، بین سوق و لنده خاک کنند.
بنویس غلامیپور زندگیاش رفت. از خودش که خسته شد هیچ، از زن و بچهاش هم خسته شد. حالا میخواهم قلبم را بفروشم! یک میلیارد تومان پول در بورس از دست دادم و قلبم را یک میلیارد میفروشم، چون پسرم آرزوی ازدواج داشت اما حالا دیگر نمیتواند ازدواج کند. این همه از دست دادم و هنوز باید قرضهای مردم را پس بدهم.
پشتشان باد خورد!
بیغمی، دانشجوی دکتری و کارمند بانک است. پسرحاج خداداد، همان که در ویدیو گاوش را فروخته و پولش را در بورس گذاشته بود.
وضعیت مردم روستا چطوره؟
واقعا آنقدر حالمان بد هست که دیگر چیزی حالمان را خوب نمیکند. بورس همه مردم را به خاک سیاه نشاند. جوانان هم سیگار بهدست شدند تا با این روش خودشان را آرام کنند. افسردگی مالملا را از پا درآورده است.
دامداری و کشاورزی، منبع درآمد اصلی روستا چه شد؟
همه چیز خوابیده. قبلا در مالملا چند دامداری داشتیم و مردم کشاورزی میکردند اما حالا هیچکس انگیزهای ندارد. کشاورزان کل سرمایه خود را در بورس از دست داده و از طرفی وضعیت کشاورزی هم بسیار خراب است. این روزها اکثر کشاورزان و دامداران در مالملا همه چیز را رها کردند و فقط افسردگی و درماندگی مانده. این روزها در روستا نه گاو و گوسفند میبینی، نه کشاورزی، همه نابود شده و هیچکس دیگر در تکاپو نیست. کسی که تمام زندگیاش در بورس از بین رفته است، دوباره در میانسالی با کشاورزی از صفر شروع کند؟ به نظر شما با کشاورزی امکانپذیر است؟ به قول لرها ما میگوییم پشت مردم سرد شد!
امامی ادعا میکند حدود 400میلیون تومان پول برای سرمایهگذاری در بورس به شما داده است. این موضوع درست است؟
بله داد. او به من پول داد تا سرمایهگذاری کنم، اما ورشکست شدم. دارم در بوشهر کار میکنم تا قرضم را پرداخت کنم. علاوه بر این 70میلیون تومان هم از آقای جمشیدآباد گرفته بودم که 60 میلیون آن را پس دادم. او شکایت کرد و من در دادگاه محکوم شدم و پول را پرداخت کردم. آخرماه هم باید 10میلیون دیگر پرداخت کنم.
چرا امامی به شما اعتماد کرد و پول داد؟
خدا هر کس به من پول داد را لعنت کند. بعد از پخش شدن گزارش در تیرماه سال 99، امامی از طریق یکی از آشنایان به من زنگ زد و گفت میخواهد در بورس سرمایهگذاری کند. آن زمان بورس خوب بود و من پولش را سرمایهگذاری کردم اما همه چیز تغییر کرد.
از شما چه بنویسم؟
سقوط بورس ما را بدبخت کرد. وصیت کردم همانطور که لخت به دنیا آمدم، لخت خاکم کنند. این روزها در گرمای بوشهر هم بعضی وقتها لخت جوشکاری میکنم. از روستای مالاستریت و ماجراهایش خستهام. در روزنامه بنویس مرا در مالملا خاک نکنند. مرا کنار قبر شهید مسچینی، بین سوق و لنده خاک کنند.
بنویس غلامیپور زندگیاش رفت. از خودش که خسته شد هیچ، از زن و بچهاش هم خسته شد. حالا میخواهم قلبم را بفروشم! یک میلیارد تومان پول در بورس از دست دادم و قلبم را یک میلیارد میفروشم، چون پسرم آرزوی ازدواج داشت اما حالا دیگر نمیتواند ازدواج کند. این همه از دست دادم و هنوز باید قرضهای مردم را پس بدهم.
پشتشان باد خورد!
بیغمی، دانشجوی دکتری و کارمند بانک است. پسرحاج خداداد، همان که در ویدیو گاوش را فروخته و پولش را در بورس گذاشته بود.
وضعیت مردم روستا چطوره؟
واقعا آنقدر حالمان بد هست که دیگر چیزی حالمان را خوب نمیکند. بورس همه مردم را به خاک سیاه نشاند. جوانان هم سیگار بهدست شدند تا با این روش خودشان را آرام کنند. افسردگی مالملا را از پا درآورده است.
دامداری و کشاورزی، منبع درآمد اصلی روستا چه شد؟
همه چیز خوابیده. قبلا در مالملا چند دامداری داشتیم و مردم کشاورزی میکردند اما حالا هیچکس انگیزهای ندارد. کشاورزان کل سرمایه خود را در بورس از دست داده و از طرفی وضعیت کشاورزی هم بسیار خراب است. این روزها اکثر کشاورزان و دامداران در مالملا همه چیز را رها کردند و فقط افسردگی و درماندگی مانده. این روزها در روستا نه گاو و گوسفند میبینی، نه کشاورزی، همه نابود شده و هیچکس دیگر در تکاپو نیست. کسی که تمام زندگیاش در بورس از بین رفته است، دوباره در میانسالی با کشاورزی از صفر شروع کند؟ به نظر شما با کشاورزی امکانپذیر است؟ به قول لرها ما میگوییم پشت مردم سرد شد!
چقدر از پول شما بعد از ریزش سال 99 برگشت؟
سرمایه ما بعد از سقوط سال 99 تغییر خاصی نکرد. شاخص کل حالا در محدوده یک میلیون و 400 هزار واحد هست، اما ما عقیده داریم این رشد به دلیل تقویت چند سهم بزرگ بازار است چون بسیاری از سهمهای کوچک بعد از سقوط سال 99 رشد چندانی نکردند و سرمایه ما هم چندان رشد نکرده است.
هنوز هم اینترنت ندارید؟
نه بابا، هیچکس پیگیر اینترنت نشد! برادر خود من هر روز صبح به خاطر دسترسی به اینترنت به لنده میرفت تا اینکه این رفتوآمد آنقدر خستهاش کرد که در لنده خانه اجاره کرد. جوانان هم هر روز صبح برای دسترسی به اینترنت به لنده میروند و سرشب برمیگردند. برخی به خانه اقوام میروند و برخی به پارکها، برخی هم در مغازه فامیل مینشینند و کارهای اینترنتی خود را انجام میدهند.
مردم روستا هنوز سهامداری میکنند؟
اکثرا سهام خود را فروختند و عطای بورس را به لقایش بخشیدند. من خودم فکر میکردم وقتی رئیسی بیاید و دولت یکدست شود، احتمالا طبق وعدهها به بورس جان میدهند، اما اینگونه نشد. اینگونه نشد که هیچ، تورم هم روزبهروز بالا میرود و پول ما هر روز بیارزشتر میشود. این موضوع باعث افسردگی همه اهالی روستا شد. دیدن پرتفوها به کابوس تبدیل شده بود و همه را عذاب میداد، برای همین اکثرا سهام خود را فرختند.
چه مشکلاتی برای مردم روستا ایجاد شد؟
مثلا آقای محمدی خواهرزاده من 80درصد پولش وام و قرض بود. حالا که بورس ریزش کرده، او مانده و قرضهایش. بعد از ریزش بورس برای کار به تهران رفت. مدتی بعد همسرش هم ترکش کرد و به خانه پدرش رفت.
این روزها که اقتصاد روی هواست، دیگر محاسبات و پیشبینیها خیلی جوابگو نیست. ضربالمثلی هست که میگوید در بازار مالی پول از جیب آدم عجول به جیب آدم صبور میرسد. اما این مردم دو سال صبر کردند و هنوز سرمایه آنها در ضرر است، درحالیکه همه بازارها پرواز کردند. آنها عجول نبودند اما پول به جیب صبورها نرفت.
نمیتوان بهطور قاطع دلیل ریزش بورس را گفت. عوامل زیادی دست به دست هم دادند تا چرخه صعودی بورس به پایان برسد، اما چیزی که عیان است، ضربهای است که به اعتماد مردم خورده که بعد از گذشت دو سال، هنوز همه منتظر یک فرصت خروج خوب هستند. بورس در دورههای تاریخی با سقوطهای زیادی همراه بود اما سقوط سال 99 از این حیث متمایز است که دولت نقش بسیار پررنگی در سرمایهگذاری مردم در بازار سرمایه داشت. تبلیغات گسترده قشری را به بورس آورد که هیچ در مورد بورس نمیدانستند. بسیاری از سرمایهگذاری در بورس ضربه خوردند و سرمایه به سمت سایر بازارها رفت. برخی ارز دیجیتال خریدند و برخی طلا و سکه. سوداگری دلار و انباشت دلار به عنوان راهی برای سرمایهگذاری هم که روشی معمول شده است. حالا هر کسی به هر جایی که بتواند چنگ میزند تا زندگیاش را نجات دهد.
مالاستریت نمادی از کل ایران است. سال 99 را باید سهام هجوم نامگذاری کرد. در سهماهه اول سال 99 بیش از یک میلیون و 200 هزار کد بورسی صادر شد و در کل با احتساب کد دارندگان سهام عدالت، حدود 48 میلیون کد بورسی در کشور ثبت شده است. حال باید با این دید به ریزش بورس در سال 99 نگاه کرد که یکی از بزرگترین مشارکتهای مردمی تاریخ در بازار سرمایه با شکست مواجه شد. / روزنامه هم میهن
سرمایه ما بعد از سقوط سال 99 تغییر خاصی نکرد. شاخص کل حالا در محدوده یک میلیون و 400 هزار واحد هست، اما ما عقیده داریم این رشد به دلیل تقویت چند سهم بزرگ بازار است چون بسیاری از سهمهای کوچک بعد از سقوط سال 99 رشد چندانی نکردند و سرمایه ما هم چندان رشد نکرده است.
هنوز هم اینترنت ندارید؟
نه بابا، هیچکس پیگیر اینترنت نشد! برادر خود من هر روز صبح به خاطر دسترسی به اینترنت به لنده میرفت تا اینکه این رفتوآمد آنقدر خستهاش کرد که در لنده خانه اجاره کرد. جوانان هم هر روز صبح برای دسترسی به اینترنت به لنده میروند و سرشب برمیگردند. برخی به خانه اقوام میروند و برخی به پارکها، برخی هم در مغازه فامیل مینشینند و کارهای اینترنتی خود را انجام میدهند.
مردم روستا هنوز سهامداری میکنند؟
اکثرا سهام خود را فروختند و عطای بورس را به لقایش بخشیدند. من خودم فکر میکردم وقتی رئیسی بیاید و دولت یکدست شود، احتمالا طبق وعدهها به بورس جان میدهند، اما اینگونه نشد. اینگونه نشد که هیچ، تورم هم روزبهروز بالا میرود و پول ما هر روز بیارزشتر میشود. این موضوع باعث افسردگی همه اهالی روستا شد. دیدن پرتفوها به کابوس تبدیل شده بود و همه را عذاب میداد، برای همین اکثرا سهام خود را فرختند.
چه مشکلاتی برای مردم روستا ایجاد شد؟
مثلا آقای محمدی خواهرزاده من 80درصد پولش وام و قرض بود. حالا که بورس ریزش کرده، او مانده و قرضهایش. بعد از ریزش بورس برای کار به تهران رفت. مدتی بعد همسرش هم ترکش کرد و به خانه پدرش رفت.
این روزها که اقتصاد روی هواست، دیگر محاسبات و پیشبینیها خیلی جوابگو نیست. ضربالمثلی هست که میگوید در بازار مالی پول از جیب آدم عجول به جیب آدم صبور میرسد. اما این مردم دو سال صبر کردند و هنوز سرمایه آنها در ضرر است، درحالیکه همه بازارها پرواز کردند. آنها عجول نبودند اما پول به جیب صبورها نرفت.
نمیتوان بهطور قاطع دلیل ریزش بورس را گفت. عوامل زیادی دست به دست هم دادند تا چرخه صعودی بورس به پایان برسد، اما چیزی که عیان است، ضربهای است که به اعتماد مردم خورده که بعد از گذشت دو سال، هنوز همه منتظر یک فرصت خروج خوب هستند. بورس در دورههای تاریخی با سقوطهای زیادی همراه بود اما سقوط سال 99 از این حیث متمایز است که دولت نقش بسیار پررنگی در سرمایهگذاری مردم در بازار سرمایه داشت. تبلیغات گسترده قشری را به بورس آورد که هیچ در مورد بورس نمیدانستند. بسیاری از سرمایهگذاری در بورس ضربه خوردند و سرمایه به سمت سایر بازارها رفت. برخی ارز دیجیتال خریدند و برخی طلا و سکه. سوداگری دلار و انباشت دلار به عنوان راهی برای سرمایهگذاری هم که روشی معمول شده است. حالا هر کسی به هر جایی که بتواند چنگ میزند تا زندگیاش را نجات دهد.
مالاستریت نمادی از کل ایران است. سال 99 را باید سهام هجوم نامگذاری کرد. در سهماهه اول سال 99 بیش از یک میلیون و 200 هزار کد بورسی صادر شد و در کل با احتساب کد دارندگان سهام عدالت، حدود 48 میلیون کد بورسی در کشور ثبت شده است. حال باید با این دید به ریزش بورس در سال 99 نگاه کرد که یکی از بزرگترین مشارکتهای مردمی تاریخ در بازار سرمایه با شکست مواجه شد. / روزنامه هم میهن
🔺پرداخت قطعی سود سهام عدالت تا آخر پاییز
«حدادی» دستیار ویژه رئیس سازمان بورس گفت:
🔹مبلغ دقیق سود سهام عدالت به دلیل اینکه هنوز مجمع سه تا از سهامی که در سهام عدالت وجود دارد برگزار نشده، مشخص نیست.
🔹تا آخر آذرماه سال جاری مبلغ دقیق این سود پس از برگزاری مجامع مشخص میشود و تا آخر پاییز به طور قطعی سود سهام عدالت پرداخت میشود و قسط دوم، اواخر اسفند ماه یا اوایل فروردین سال بعد پرداخت میشود.
🔹فلسفه اصلی سهام عدالت این بوده که مردم به صورت بلند مدت این سهام را نگهداری کنند و از عواید آن که همان سود سالانه آن است، بهره ببرند. اما اینکه اختیار فروش این سهام مجددا کی آزاد میشود و در اختیار دارندگان آن قرار میگیرد بستگی به مصوبات شورای عالی بورس در این خصوص دارد که هنوز چنین تصمیمی اتخاذ نشده است.
«حدادی» دستیار ویژه رئیس سازمان بورس گفت:
🔹مبلغ دقیق سود سهام عدالت به دلیل اینکه هنوز مجمع سه تا از سهامی که در سهام عدالت وجود دارد برگزار نشده، مشخص نیست.
🔹تا آخر آذرماه سال جاری مبلغ دقیق این سود پس از برگزاری مجامع مشخص میشود و تا آخر پاییز به طور قطعی سود سهام عدالت پرداخت میشود و قسط دوم، اواخر اسفند ماه یا اوایل فروردین سال بعد پرداخت میشود.
🔹فلسفه اصلی سهام عدالت این بوده که مردم به صورت بلند مدت این سهام را نگهداری کنند و از عواید آن که همان سود سالانه آن است، بهره ببرند. اما اینکه اختیار فروش این سهام مجددا کی آزاد میشود و در اختیار دارندگان آن قرار میگیرد بستگی به مصوبات شورای عالی بورس در این خصوص دارد که هنوز چنین تصمیمی اتخاذ نشده است.
🚨درباره آنچه طی دو سال سقوط بورس بر جامعه گذشت
با گذشت دو سال، زخم سقوط #بورس در سال 99 تازه است. تیغ تیز #تورم این زخم را تازه نگه میدارد. بسیاری تا از باتلاق بورس بیرون بیایند همه چیز دو برابر شد.
🔺قیمت #دلار در روز 19مرداد سال 99 حدود 22 هزار و 500 تومان بود، اما این روزها دلار در بازار آزاد فردوسی 35 هزار تومان معامله میشود.
🔺براساس گزارش بانک مرکزی، متوسط قیمت #مسکن تهران در مردادماه سال 99 حدود 23 میلیون تومان بود اما حالا متوسط قیمت مسکن در تهران به 43 میلیون تومان رسیده است.
🔺مرداد سال 99 قیمت #سکه امامی 10میلیون و 30 هزار تومان بود. حالا سکه امامی در بازار 16 میلیون و 500 هزار تومان معامله میشود.
🔺پراید در سال 99 حدود 94 میلیون تومان قیمت داشت، اما همان #پراید حالا در بازار حدود 180 میلیون تومان معامله میشود.
با گذشت دو سال، زخم سقوط #بورس در سال 99 تازه است. تیغ تیز #تورم این زخم را تازه نگه میدارد. بسیاری تا از باتلاق بورس بیرون بیایند همه چیز دو برابر شد.
🔺قیمت #دلار در روز 19مرداد سال 99 حدود 22 هزار و 500 تومان بود، اما این روزها دلار در بازار آزاد فردوسی 35 هزار تومان معامله میشود.
🔺براساس گزارش بانک مرکزی، متوسط قیمت #مسکن تهران در مردادماه سال 99 حدود 23 میلیون تومان بود اما حالا متوسط قیمت مسکن در تهران به 43 میلیون تومان رسیده است.
🔺مرداد سال 99 قیمت #سکه امامی 10میلیون و 30 هزار تومان بود. حالا سکه امامی در بازار 16 میلیون و 500 هزار تومان معامله میشود.
🔺پراید در سال 99 حدود 94 میلیون تومان قیمت داشت، اما همان #پراید حالا در بازار حدود 180 میلیون تومان معامله میشود.
مرندی: به غرب هشدار داده بودم که زمستان در پیش است
مشاور رسانهای تیم مذاکره کننده هستهای ایران با اشاره به بحران انرژی که هم اکنون اروپا با آن مواجه است:
🔹پیشتر به غربیها هشدار داده بودم که زمستان در راه است.
🔹غرب میتوانست از فرصت مذاکرات هستهای با ایران برای حل بحرانی که هم اکنون با آن مواجه است، استفاده کند.
مشاور رسانهای تیم مذاکره کننده هستهای ایران با اشاره به بحران انرژی که هم اکنون اروپا با آن مواجه است:
🔹پیشتر به غربیها هشدار داده بودم که زمستان در راه است.
🔹غرب میتوانست از فرصت مذاکرات هستهای با ایران برای حل بحرانی که هم اکنون با آن مواجه است، استفاده کند.
واگذاری هلدینگ خلیجفارس قطعی شد
رئیس سازمان خصوصی سازی با اعلام واریز بخش نقدی بزرگترین مزایده تاریخ یعنی بلوک ۱۲ درصدی هلدینگ خلیج فارس، از نهایی شدن این معامله خبر داد./ایسنا
رئیس سازمان خصوصی سازی با اعلام واریز بخش نقدی بزرگترین مزایده تاریخ یعنی بلوک ۱۲ درصدی هلدینگ خلیج فارس، از نهایی شدن این معامله خبر داد./ایسنا
🚘هایما S5 با قیمت پایه فروخته شد
▪️ در نخستین نوبت عرضه های امروز در تالار خودرو، 50 هایما S5 قرمز ونیزی با قیمت پایه 720 میلیون تومان روی تابلو رفت.
▪️در نهایت برای هایما S5 قرمز ونیزی 11 تقاضا شکل گرفت که بدون رقابت و با همان قیمت پایه فروخته شد.
▪️مابقی عرضه به صورت مچینگ عرضه میشود. همچنین عرضه کننده میتواند از 5 بعدازظهر امروز تا 9 صبح فردا عرضه مزبور را از مچینگ خارج کند.
▪️تحویل خودروی مزبور به صورت سلف و سه ماهه در تاریخ 6 اسفند خواهد بود.
▪️ در نخستین نوبت عرضه های امروز در تالار خودرو، 50 هایما S5 قرمز ونیزی با قیمت پایه 720 میلیون تومان روی تابلو رفت.
▪️در نهایت برای هایما S5 قرمز ونیزی 11 تقاضا شکل گرفت که بدون رقابت و با همان قیمت پایه فروخته شد.
▪️مابقی عرضه به صورت مچینگ عرضه میشود. همچنین عرضه کننده میتواند از 5 بعدازظهر امروز تا 9 صبح فردا عرضه مزبور را از مچینگ خارج کند.
▪️تحویل خودروی مزبور به صورت سلف و سه ماهه در تاریخ 6 اسفند خواهد بود.
🚘 عرضه هایما S7 رقابت شد
▪️در عرضه دوم تالار خودرو، 400 دستگاه خودروی هایما S7 سفید با قیمت پایه 810 میلیون تومان روی تابلو رفت.
▪️در نهایت پس از 15 دقیقه، 448 دستگاه تقاضا برای آن شکل گرفت که در پایان با لحاظ رقابت 0.71 درصدی با قیمت میانگین 815.7 میلیون تومان فروخته شد.
▪️کمترین قیمت مچ شده 815.5 میلیون تومان به ثبت رسید.
▪️تحویل خودروی مزبور به صورت سلف و سه ماهه در تاریخ 6 اسفند خواهد بود.
▪️در عرضه دوم تالار خودرو، 400 دستگاه خودروی هایما S7 سفید با قیمت پایه 810 میلیون تومان روی تابلو رفت.
▪️در نهایت پس از 15 دقیقه، 448 دستگاه تقاضا برای آن شکل گرفت که در پایان با لحاظ رقابت 0.71 درصدی با قیمت میانگین 815.7 میلیون تومان فروخته شد.
▪️کمترین قیمت مچ شده 815.5 میلیون تومان به ثبت رسید.
▪️تحویل خودروی مزبور به صورت سلف و سه ماهه در تاریخ 6 اسفند خواهد بود.
#افزایش_سرمایه
#حریل
📌 پیشنهاد هیئت مدیره به مجمع عمومی فوق العاده در خصوص افزایش سرمایه شرکت ريل پرداز سير
درصد افزایش سرمایه: 28%
محل تامین افزایش سرمایه: سود انباشته
#حریل
📌 پیشنهاد هیئت مدیره به مجمع عمومی فوق العاده در خصوص افزایش سرمایه شرکت ريل پرداز سير
درصد افزایش سرمایه: 28%
محل تامین افزایش سرمایه: سود انباشته