🌀 تفکر و خواستهی مخالفان اندیشه موسی غنینژاد به چه وضعیتی منتهی میشود؟
✍ اصلان علی عباسی
▫️ابتدا ببینیم اندیشه دکتر غنینژاد بر چه مفاهیمی تأکید دارد،
موسی غنینژاد میگوید هر انسانی، حقوق بنیادین و اساسی دارد که شامل حق حیات، حق مالکیت، حق آزادی و حق مبادله داوطلبانه در بازار (مفهوم بازار آزاد) است. حق مالکیت عبارت از حق مالکیت بر نفس و حق مالکیت بر اموال و داراییها است. این حقوق اساسی انسانها در جامعه باید در سایه حاکمیت قانون حفاظت شود. نقض هر یک از این حقوق اساسی به نقض سایر حقوق میانجامد و انسان با از دست دادن حق انتخاب و آزادی و اراده ناچار خواهد بود به بندگی و بردگی اغیار تن بدهد. ایشان در آثار خود، حتی با تأکید بر فرهنگ و سنت ایرانی و فقه اسلام، نشان میدهد که حق حیات و حق مالکیت ریشه در تاریخ، فرهنگ و سنت ایرانیان دارد.
▫️معنا و مفهوم مخالفت با این ایده چیست؟
مخالفت با اندیشهی آزادیخواهانهی دکتر غنینژاد معنایی جز مخالفت با حق حیات، حق مالکیت و حق آزادی (و بازار آزاد) ندارد. یعنی مخالفان این ایده و اندیشه به خصوص مارکسیستها و چپها و کسانیکه با اسم رمز حمله به نئولیبرالیسم با ایشان ضدیت و مخالفت میورزند، در عمل با این انتقادها اعلام میکنند که حق حیات، حق مالکیت و آزادی نمیخواهند. این نتیجه به سادگی از طریق استنتاجات منطقی حاصل میشود و کاملاً قابل درک است. به عنوان مثال ضدیت با حق مالکیت به معنای ضدیت با مالکیت بر نفس و اموال است. هر فرد انسانی که با مالکیت بر نفس و اموال خود ضدیت و مخالفت کند آماده است که جان و مال خود را ببخشد و با از دست دادن آزادی به بندگی و بردگی اغیار تن بدهد. در این صورت کاملاً و خودخواسته از فقر، گرسنگی و مرگ استقبال میکند و حیاتش، برای خودش هیچ ارزشی ندارد و حاضر نیست از حقوق اساسی خود دفاع کند. لذا بردگی یا مرگ این فرد حتمی و غیر قابل اجتناب است.
توجه کنید،
نخواستن این سه حق اساسی، تعبیر سادهی دیگری دارد. در فرهنگ ایرانی، نخواستن این حقوق معادل با دفاع نکردن از جان و مال و خانواده است. آیا یک ایرانی میتواند به جان و مال و خانواده خود اهمیت ندهد و نسبت به آن بیاعتنا باشد؟
این موضوع حتی در فرهنگ اصیل بسیاری از کشورهای غربی و شرقی هم اهمیت دارد. ایرانیها نیز در فرهنگ ریشهدار و تاریخی خود به جان و مال و خانواده بسیار اهمیت میدهند و بنابراین باید از افکار و اندیشههای ضد حقوق اساسی و ضد بازار آزاد دوری کنند.
▫️نتیجهگیری،
به این ترتیب باید به مخالفان ایده و اندیشه موسی غنینژاد، هشدار داد که به آنچه میگویند بیش از پیش توجه نمایند و از شعارهای توخالی و بریده از واقعیت دوری کنند که این رویاها و ایدئولوژیها، به برپایی بهشت بر روی زمین منجر نمیشود بلکه جهنمی ساخته میشود که خود نیز در آن خواهند سوخت. فجایع، قحطیها، گرسنگیها و کشتارها و جنایات واقع شده در اتحاد شوروی، چین، کامبوج، رومانی و تعدادی دیگر از کشورهای سوسیالیستی در قرن بیستم، جهنمی بود که با ایدههای مارکسیستی و مخالفت با حق مالکیت و آزادی فردی بر پا شد و باید به عنوان عبرت پیش روی چشمان ما و همهی «مخالفان نئولیبرالیسم» و مخالفان بازار آزاد قرار داشته باشد.
#موسی_غنینژاد
#آزادی
#مالکیت
#بازار_آزاد
#حاکمیت_قانون
✔️@BoomrangInstitute
✍ اصلان علی عباسی
▫️ابتدا ببینیم اندیشه دکتر غنینژاد بر چه مفاهیمی تأکید دارد،
موسی غنینژاد میگوید هر انسانی، حقوق بنیادین و اساسی دارد که شامل حق حیات، حق مالکیت، حق آزادی و حق مبادله داوطلبانه در بازار (مفهوم بازار آزاد) است. حق مالکیت عبارت از حق مالکیت بر نفس و حق مالکیت بر اموال و داراییها است. این حقوق اساسی انسانها در جامعه باید در سایه حاکمیت قانون حفاظت شود. نقض هر یک از این حقوق اساسی به نقض سایر حقوق میانجامد و انسان با از دست دادن حق انتخاب و آزادی و اراده ناچار خواهد بود به بندگی و بردگی اغیار تن بدهد. ایشان در آثار خود، حتی با تأکید بر فرهنگ و سنت ایرانی و فقه اسلام، نشان میدهد که حق حیات و حق مالکیت ریشه در تاریخ، فرهنگ و سنت ایرانیان دارد.
▫️معنا و مفهوم مخالفت با این ایده چیست؟
مخالفت با اندیشهی آزادیخواهانهی دکتر غنینژاد معنایی جز مخالفت با حق حیات، حق مالکیت و حق آزادی (و بازار آزاد) ندارد. یعنی مخالفان این ایده و اندیشه به خصوص مارکسیستها و چپها و کسانیکه با اسم رمز حمله به نئولیبرالیسم با ایشان ضدیت و مخالفت میورزند، در عمل با این انتقادها اعلام میکنند که حق حیات، حق مالکیت و آزادی نمیخواهند. این نتیجه به سادگی از طریق استنتاجات منطقی حاصل میشود و کاملاً قابل درک است. به عنوان مثال ضدیت با حق مالکیت به معنای ضدیت با مالکیت بر نفس و اموال است. هر فرد انسانی که با مالکیت بر نفس و اموال خود ضدیت و مخالفت کند آماده است که جان و مال خود را ببخشد و با از دست دادن آزادی به بندگی و بردگی اغیار تن بدهد. در این صورت کاملاً و خودخواسته از فقر، گرسنگی و مرگ استقبال میکند و حیاتش، برای خودش هیچ ارزشی ندارد و حاضر نیست از حقوق اساسی خود دفاع کند. لذا بردگی یا مرگ این فرد حتمی و غیر قابل اجتناب است.
توجه کنید،
نخواستن این سه حق اساسی، تعبیر سادهی دیگری دارد. در فرهنگ ایرانی، نخواستن این حقوق معادل با دفاع نکردن از جان و مال و خانواده است. آیا یک ایرانی میتواند به جان و مال و خانواده خود اهمیت ندهد و نسبت به آن بیاعتنا باشد؟
این موضوع حتی در فرهنگ اصیل بسیاری از کشورهای غربی و شرقی هم اهمیت دارد. ایرانیها نیز در فرهنگ ریشهدار و تاریخی خود به جان و مال و خانواده بسیار اهمیت میدهند و بنابراین باید از افکار و اندیشههای ضد حقوق اساسی و ضد بازار آزاد دوری کنند.
▫️نتیجهگیری،
به این ترتیب باید به مخالفان ایده و اندیشه موسی غنینژاد، هشدار داد که به آنچه میگویند بیش از پیش توجه نمایند و از شعارهای توخالی و بریده از واقعیت دوری کنند که این رویاها و ایدئولوژیها، به برپایی بهشت بر روی زمین منجر نمیشود بلکه جهنمی ساخته میشود که خود نیز در آن خواهند سوخت. فجایع، قحطیها، گرسنگیها و کشتارها و جنایات واقع شده در اتحاد شوروی، چین، کامبوج، رومانی و تعدادی دیگر از کشورهای سوسیالیستی در قرن بیستم، جهنمی بود که با ایدههای مارکسیستی و مخالفت با حق مالکیت و آزادی فردی بر پا شد و باید به عنوان عبرت پیش روی چشمان ما و همهی «مخالفان نئولیبرالیسم» و مخالفان بازار آزاد قرار داشته باشد.
#موسی_غنینژاد
#آزادی
#مالکیت
#بازار_آزاد
#حاکمیت_قانون
✔️@BoomrangInstitute