✔️@BoomrangInstitute
🔴 بریدهای از مقدمه مترجمان در کتاب «دیدگاههای پولی میزس»
✍️ گری نورث
🌀 ترجمه محمد جوادی و امیررضا عبدلی
میزس نشان داد تخصیص دولتی و متمرکز منابع، گسلی خطرناک است که هر لحظه ممکن است فعال شود. نباید اقتصاد را روی چنین گسلی بنا کرد؛ و نباید خود را گول زد که تخصیص ثروتها و سرمایههای فیزیکی با تخصیص پول و اعتبارات و منابع مالی تفاوت دارد. اما کسی به این پیشبینی اعتنا نکرد. شوروی که روی گسل تخصیص متمرکز کالاهای سرمایهای بنا شده بود، ویران شد. آمریکا و غرب که روی گسل تخصیص متمرکز پول و اعتبارات بنا شدهاند، تاکنون دو زلزله مهیب را از سر گذراندهاند. و نشانه عبرت نگرفتن از این فاجعههای قابل اجتناب این است که هنوز هم مرغ اقتصاد دانشگاهی بر یک پا داشتن اصرار دارد و خود را بهعنوان علم تخصیص بهینه منابع تعریف میکند! این در حالی است که ادعای تخصیص بهینه علمی و کارشناسی منابع، هم در نظریه مردود است و هم توسط تاریخ به آزمون گذاشته شده و پیامدهای مصیبتبار خود را بهوضوح هر چه تمامتر نشان داده است.
کوتاه سخن آنکه بیاعتنایی به هشدارهای میزس و دلخوش داشتن به هدفگذاری تورم و استقلال بانک مرکزی، بهمنزله آن است که بگوییم گسلی زیر پول مدرن وجود ندارد یا آنکه بگوییم یک اقتصاد پیچیده امروزی را جای دیگری غیر از روی همین گسل پولی نمیتوان بنا نهاد؛ زلزله دیگری در راه نیست و اگر هم باشد مثل موارد قبل از آن جان بهدر خواهیم برد.
اما گری نورث به اقتفای میزس هارمونی ارکستر جریان اصلی علم اقتصاد را برنمیتابد و سازی مخالف کوک میکند: به حکم عقل سلیم نمیتوان روی گسل خانه ساخت و ایمن بود. بازگشت به استاندارد طلا یا تمرکززدایی از بازار پول و اعتبارات نه غیرعلمی است و نه غیرعملی.
البته ذهن آدمی معمولا در انکار حقایق ضد منافع و نقیض عادتها و خلاف مشهورات زمانه تخصص مییابد و تا آخرین لحظات مثل سنگ در برابر میخ آهنین استدلال مقاومت میکند. همچنانکه سرنوشت شوروی نیز سرانجام تسلیم شدن در برابر واقعیت ورشکستگی و اتمام منابع بود نه پذیرش منطق نظریه امکانناپذیری محاسبات سوسیالیستی. بر همین قیاس احتمالا پایان کار بدلیل کاپیتالیستی کمونیسم یعنی بانکداری مرکزی نیز قبول ضعف و نارسایی علمی در مباحثه با یک نظریه مستحکم پول و اعتبار نیست، بلکه فاجعهای است چون فروپاشی مالی بینالمللی، یا شاید درماندگی در رقابت با ارزهای خصوصی غیرمتمرکز.▪️
در بومرنگ بخوانید 👈 مبانی پول از دیدگاه میزس
✔️ بومرنگ:
آیا پیدایش بلاکچین و کریپتوکارنسیها، آغازی است بر آنچه که میزس یک قرن پیشتر در خصوص فروپاشی نظام متمرکز پولی مطرح کرده است؟
#تخصیص_متمرکز_منابع
#بانکداری_مرکزی
#ارز_خصوصی_غیرمتمرکز
#بلاکچین
#کریپتوکارنسی
🔴 بریدهای از مقدمه مترجمان در کتاب «دیدگاههای پولی میزس»
✍️ گری نورث
🌀 ترجمه محمد جوادی و امیررضا عبدلی
میزس نشان داد تخصیص دولتی و متمرکز منابع، گسلی خطرناک است که هر لحظه ممکن است فعال شود. نباید اقتصاد را روی چنین گسلی بنا کرد؛ و نباید خود را گول زد که تخصیص ثروتها و سرمایههای فیزیکی با تخصیص پول و اعتبارات و منابع مالی تفاوت دارد. اما کسی به این پیشبینی اعتنا نکرد. شوروی که روی گسل تخصیص متمرکز کالاهای سرمایهای بنا شده بود، ویران شد. آمریکا و غرب که روی گسل تخصیص متمرکز پول و اعتبارات بنا شدهاند، تاکنون دو زلزله مهیب را از سر گذراندهاند. و نشانه عبرت نگرفتن از این فاجعههای قابل اجتناب این است که هنوز هم مرغ اقتصاد دانشگاهی بر یک پا داشتن اصرار دارد و خود را بهعنوان علم تخصیص بهینه منابع تعریف میکند! این در حالی است که ادعای تخصیص بهینه علمی و کارشناسی منابع، هم در نظریه مردود است و هم توسط تاریخ به آزمون گذاشته شده و پیامدهای مصیبتبار خود را بهوضوح هر چه تمامتر نشان داده است.
کوتاه سخن آنکه بیاعتنایی به هشدارهای میزس و دلخوش داشتن به هدفگذاری تورم و استقلال بانک مرکزی، بهمنزله آن است که بگوییم گسلی زیر پول مدرن وجود ندارد یا آنکه بگوییم یک اقتصاد پیچیده امروزی را جای دیگری غیر از روی همین گسل پولی نمیتوان بنا نهاد؛ زلزله دیگری در راه نیست و اگر هم باشد مثل موارد قبل از آن جان بهدر خواهیم برد.
اما گری نورث به اقتفای میزس هارمونی ارکستر جریان اصلی علم اقتصاد را برنمیتابد و سازی مخالف کوک میکند: به حکم عقل سلیم نمیتوان روی گسل خانه ساخت و ایمن بود. بازگشت به استاندارد طلا یا تمرکززدایی از بازار پول و اعتبارات نه غیرعلمی است و نه غیرعملی.
البته ذهن آدمی معمولا در انکار حقایق ضد منافع و نقیض عادتها و خلاف مشهورات زمانه تخصص مییابد و تا آخرین لحظات مثل سنگ در برابر میخ آهنین استدلال مقاومت میکند. همچنانکه سرنوشت شوروی نیز سرانجام تسلیم شدن در برابر واقعیت ورشکستگی و اتمام منابع بود نه پذیرش منطق نظریه امکانناپذیری محاسبات سوسیالیستی. بر همین قیاس احتمالا پایان کار بدلیل کاپیتالیستی کمونیسم یعنی بانکداری مرکزی نیز قبول ضعف و نارسایی علمی در مباحثه با یک نظریه مستحکم پول و اعتبار نیست، بلکه فاجعهای است چون فروپاشی مالی بینالمللی، یا شاید درماندگی در رقابت با ارزهای خصوصی غیرمتمرکز.▪️
در بومرنگ بخوانید 👈 مبانی پول از دیدگاه میزس
✔️ بومرنگ:
آیا پیدایش بلاکچین و کریپتوکارنسیها، آغازی است بر آنچه که میزس یک قرن پیشتر در خصوص فروپاشی نظام متمرکز پولی مطرح کرده است؟
#تخصیص_متمرکز_منابع
#بانکداری_مرکزی
#ارز_خصوصی_غیرمتمرکز
#بلاکچین
#کریپتوکارنسی
Telegram
attach 📎
✔️@BoomrangInstitute
🔴 فروپاشی «نظریه طبقاتی مارکس» | ماهنامه اجتماعی قلمیاران - اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۰ - شماره ۲۸
✍ شهرام اتفاق
... به جرأت میتوان ادعا کرد که از اواخر قرن نوزدهم تا حوالی نیمه دوم قرن بیستم، نظریه طبقاتی مارکس، جانمایه بسیاری از جنبشهای اجتماعی در سرتاسر جهان بود. اما دیری نپایید که تحولات تاریخی همچون موریانههایی سمج، به جان آن افتادند و آرامآرام آن را مضمحل ساختند. آن تصور ذاتباورانه از طبقات اجتماعی که روزگاری، یکی از دستآوردهای بدیع و برجسته مارکسیسم بهشمار میرفت و جایگاه ویژهای را در تحلیلهای اجتماعی کسب کرده بود، منزلت پیشین خود را از دست داد و حتا بسیاری از مارکسیستهای جهان نیز آن را ناتوان از تحلیل امور جامعه دانستند و بر ناکارآمدی آن گواهی دادند ...
... دعاوی مبتنی بر رشد نیروهای مولده، به تقریب در هیچ تجربهی تاریخی مشاهده نشده است. از یک سو در طول تاریخ، ادواری طولانی و چندصد ساله را سراغ داریم که «مناسبات اجتماعی تولید» مانعی بر سر راه رشد نیروهای مولد بودهاند و هیچ تحول اجتماعیای در آن ایام رخ نداده است.
از سوی دیگر، تحولات اجتماعی متعددی را سراغ داریم که پیش از رشد کافی نیروهای مولده ظهور یافتهاند. نیروهای مولده در روسیه، چین، کوبا، کره شمالی، و نظایر آنها، بسیار عقبماندهتر از نیروهای مولده در کشورهایی نظیر انگلستان، آلمان و آمریکا بودند. درحالیکه مارکس به صراحت تأکید داشت که: «هیچ صورتبندی اجتماعی از بین نمیرود مگر آنکه تمامی نیروهای مولدی که در آن صورتبندی برای تکاملشان جا وجود دارد، تکامل یافته باشند؛ و هرگز مناسبات تولیدی عالیتر جدیدی به جای مناسبات تولیدیِ کهنه نمینشیند مگر آنکه شرایط مادیِ موجودیت آن در زهدانِ جامعهی کهنه پرورش یافته باشد». وانگهی، حتا سوسیالیستی شدن کشورهایی مانند آلمان شرقی، لهستان، چکسلواکی، بلغارستان، مجارستان، آلبانی و یوگسلاوی در قرن بیستم، ناخواسته و صرفاً متأثر از تقسیمبندی این مناطق میان فاتحان جنگ جهانی دوم بود و ارتباطی با تئوری رشد نیروهای مولده نداشت ...
... طی چند دهه اخیر، برخی از متفکران چپ (سوبژکتیویستها) نظیر اورسلا هیوز، اریک اُلین رایت، دیوید گروسکی، گابریلا گالسکو، ریچارد برین، جان گُلدتورپ، جرالد آلن کوهن، الیوت بی. واینینگر، رزماری کرامپتون، آنتونیو نگری، مایکل هاردت، ماریو ترونتی و جان هالووی، احیای تحلیل طبقاتی یا بازنگری در آن مفاهیم را در دستور کار خود قرار دادهاند و برخی دیگر از اندیشمندان چپ (اُبژکتیویستها) نه تنها تحلیل طبقاتی را شایان بازسازی نمیدانند، بلکه در تعارض با فهم سوبژکتیویستی از مارکسیسم، اساساً دیگر طبقه کارگر را سوژه تحولات اجتماعی آینده بازنمیشناسند ...
➖➖➖➖➖➖➖➖🔻
🔴 فروپاشی «نظریه طبقاتی مارکس» | ماهنامه اجتماعی قلمیاران - اردیبهشت و خرداد ۱۴۰۰ - شماره ۲۸
✍ شهرام اتفاق
... به جرأت میتوان ادعا کرد که از اواخر قرن نوزدهم تا حوالی نیمه دوم قرن بیستم، نظریه طبقاتی مارکس، جانمایه بسیاری از جنبشهای اجتماعی در سرتاسر جهان بود. اما دیری نپایید که تحولات تاریخی همچون موریانههایی سمج، به جان آن افتادند و آرامآرام آن را مضمحل ساختند. آن تصور ذاتباورانه از طبقات اجتماعی که روزگاری، یکی از دستآوردهای بدیع و برجسته مارکسیسم بهشمار میرفت و جایگاه ویژهای را در تحلیلهای اجتماعی کسب کرده بود، منزلت پیشین خود را از دست داد و حتا بسیاری از مارکسیستهای جهان نیز آن را ناتوان از تحلیل امور جامعه دانستند و بر ناکارآمدی آن گواهی دادند ...
... دعاوی مبتنی بر رشد نیروهای مولده، به تقریب در هیچ تجربهی تاریخی مشاهده نشده است. از یک سو در طول تاریخ، ادواری طولانی و چندصد ساله را سراغ داریم که «مناسبات اجتماعی تولید» مانعی بر سر راه رشد نیروهای مولد بودهاند و هیچ تحول اجتماعیای در آن ایام رخ نداده است.
از سوی دیگر، تحولات اجتماعی متعددی را سراغ داریم که پیش از رشد کافی نیروهای مولده ظهور یافتهاند. نیروهای مولده در روسیه، چین، کوبا، کره شمالی، و نظایر آنها، بسیار عقبماندهتر از نیروهای مولده در کشورهایی نظیر انگلستان، آلمان و آمریکا بودند. درحالیکه مارکس به صراحت تأکید داشت که: «هیچ صورتبندی اجتماعی از بین نمیرود مگر آنکه تمامی نیروهای مولدی که در آن صورتبندی برای تکاملشان جا وجود دارد، تکامل یافته باشند؛ و هرگز مناسبات تولیدی عالیتر جدیدی به جای مناسبات تولیدیِ کهنه نمینشیند مگر آنکه شرایط مادیِ موجودیت آن در زهدانِ جامعهی کهنه پرورش یافته باشد». وانگهی، حتا سوسیالیستی شدن کشورهایی مانند آلمان شرقی، لهستان، چکسلواکی، بلغارستان، مجارستان، آلبانی و یوگسلاوی در قرن بیستم، ناخواسته و صرفاً متأثر از تقسیمبندی این مناطق میان فاتحان جنگ جهانی دوم بود و ارتباطی با تئوری رشد نیروهای مولده نداشت ...
... طی چند دهه اخیر، برخی از متفکران چپ (سوبژکتیویستها) نظیر اورسلا هیوز، اریک اُلین رایت، دیوید گروسکی، گابریلا گالسکو، ریچارد برین، جان گُلدتورپ، جرالد آلن کوهن، الیوت بی. واینینگر، رزماری کرامپتون، آنتونیو نگری، مایکل هاردت، ماریو ترونتی و جان هالووی، احیای تحلیل طبقاتی یا بازنگری در آن مفاهیم را در دستور کار خود قرار دادهاند و برخی دیگر از اندیشمندان چپ (اُبژکتیویستها) نه تنها تحلیل طبقاتی را شایان بازسازی نمیدانند، بلکه در تعارض با فهم سوبژکتیویستی از مارکسیسم، اساساً دیگر طبقه کارگر را سوژه تحولات اجتماعی آینده بازنمیشناسند ...
➖➖➖➖➖➖➖➖🔻
Telegram
قلمیاران
شمارۀ جدید نشریۀ قلمیاران، روز شنبه منتشر میشود.
🌾 @Sedanet
🌾 @news_sedanet
✔️@BoomrangInstitute
🎥 دستگاه نظری جواد طباطبایی
👤 در گفتگو با ابراهیم صحافی
به میزبانی اصلان علی عباسی
1⃣جلسه اول (۱):
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام
2⃣جلسه دوم (۲):
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام بخش اول
👈 در اینستاگرام بخش دوم
3⃣جلسه سوم (۳):
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام
👈 همه جلسات در صدانت
#مدرنیته
#دکارت
#کانت
🌾 @news_sedanet
✔️@BoomrangInstitute
🎥 دستگاه نظری جواد طباطبایی
👤 در گفتگو با ابراهیم صحافی
به میزبانی اصلان علی عباسی
1⃣جلسه اول (۱):
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام
2⃣جلسه دوم (۲):
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام بخش اول
👈 در اینستاگرام بخش دوم
3⃣جلسه سوم (۳):
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام
👈 همه جلسات در صدانت
#مدرنیته
#دکارت
#کانت
✔️ @BoomrangInstitute
🔴 «شبه لیبرالیسم»
✍️ فرزین رحیمی زنوز
➖ پژوهشگر اقتصاد سیاسی
منظور از شبهلیبرالیسم هر دیدگاهی است که رنگ و بوی لیبرالی داشته اما وقتی دقیقتر بدان مینگریم، مشخص میشود که از اساس با لیبرالیسم در تناقض است. معمولاً این انحرافات یا توسط هواداران افراطی لیبرالیسم (لیبرالنماها) و یا توسط افراد مغرضی که سعی دارند به نحوی از اعتبار لیبرالیسم سؤاستفاده و یا احیاناً آن را بدنام نمایند، ایجاد میشود.
اساس لیبرالیسم بر صیانت از حقوق طبیعی انسان، اعم از جان و مال و آزادی استوار شده و هر نوع تهدید و تعرضی به این اصول رو برنمیتابد.
با این مفروض، برخی از این انحرافات فکری عبارتند از:
۱. داروینیسم اجتماعی
به بیان ساده هر گفتمانی که مرگ انسانها در نتیجه فقر و گرسنگی را امری گریزناپذیر و بخشی از نظم طبیعت و در امتداد تکامل جامعه بشری جلوه دهد نمیتواند در زمره تفکرات لیبرالی دستهبندی شود.
۲. ناصرالدین شاه قاجار!
برخی سلطان صاحبقران را به دلیل مداخله اندک در امور اقتصادی شهید راه لیبرالیسم لقب دادهاند. در حالی که این عدم مداخله نه بخاطر آشنایی با آموزههای آدام اسمیت و مبانی اقتصاد بازار، بلکه به جهت بیمبالاتی محض رخ داده و بسیاری از اقدامات وی نیز ناقض جان و مال و آزادی افراد بوده است.
۳. نظام سرواژی
نظام سرواژی با اندکی تسامح همان رابطهٔ ارباب رعیتی است که اگرچه در این ساختار سِروها آزادی بیشتری نسبت به بردگان دارند، اما از آن جایی که جان و مال و آزادیشان در ید ملاکان فئودال قرار داشت، بیتردید در ضدیت با لیبرالیسم قرار دارد.
۵. کودک کار
این سخن که کودکان پنج شش ساله به جای بازی و مدرسه، واکس زدن کفش سایرین را برای کمک به معیشت خانوادهٔ خود برگزیدهاند هیچ سنخیتی با لیبرالیسم ندارد. بدیهی است که کودکی در این سن و سال فاقد قوهٔ تعقل کافی در تشخیص سره از ناسره است.
۵. فایدهگرایی جمعگرایانه
هر ساختار به ظاهر دموکراتیکی که در آن با رأی اکثریت، بنیادیترین حقوق اقلیت به بهانه رضایت و شادی جمع بزرگیتری از افراد نقض شود، در تضاد با آیین لیبرالیسم است.
۶. لیبرالیسم سیاسی آری، لیبرالیسم اقتصادی نه
آزادیهای سیاسی و اجتماعی در غیاب حقوق مالکیت هیچگاه مجالی برای بروز و ظهور نخواهند یافت و چنین مدعایی از اساس نافی لیبرالیسم است.
۷. نفی کامل ارزشهای جهانشمول
موافقت با طالبان و مراسم قربانی کردن انسان توسط قبایل وحشی، تحت این عنوان که این افکار و مناسک برآمده از فرهنگ همان جامعه است و نباید مداخلهای برای القاء آن صورت گیرد نیز فاقد هر نوع پیوندی با تفکر لیبرالی است.
#لیبرالیسم
#شبهلیبرالیسم
🔴 «شبه لیبرالیسم»
✍️ فرزین رحیمی زنوز
➖ پژوهشگر اقتصاد سیاسی
منظور از شبهلیبرالیسم هر دیدگاهی است که رنگ و بوی لیبرالی داشته اما وقتی دقیقتر بدان مینگریم، مشخص میشود که از اساس با لیبرالیسم در تناقض است. معمولاً این انحرافات یا توسط هواداران افراطی لیبرالیسم (لیبرالنماها) و یا توسط افراد مغرضی که سعی دارند به نحوی از اعتبار لیبرالیسم سؤاستفاده و یا احیاناً آن را بدنام نمایند، ایجاد میشود.
اساس لیبرالیسم بر صیانت از حقوق طبیعی انسان، اعم از جان و مال و آزادی استوار شده و هر نوع تهدید و تعرضی به این اصول رو برنمیتابد.
با این مفروض، برخی از این انحرافات فکری عبارتند از:
۱. داروینیسم اجتماعی
به بیان ساده هر گفتمانی که مرگ انسانها در نتیجه فقر و گرسنگی را امری گریزناپذیر و بخشی از نظم طبیعت و در امتداد تکامل جامعه بشری جلوه دهد نمیتواند در زمره تفکرات لیبرالی دستهبندی شود.
۲. ناصرالدین شاه قاجار!
برخی سلطان صاحبقران را به دلیل مداخله اندک در امور اقتصادی شهید راه لیبرالیسم لقب دادهاند. در حالی که این عدم مداخله نه بخاطر آشنایی با آموزههای آدام اسمیت و مبانی اقتصاد بازار، بلکه به جهت بیمبالاتی محض رخ داده و بسیاری از اقدامات وی نیز ناقض جان و مال و آزادی افراد بوده است.
۳. نظام سرواژی
نظام سرواژی با اندکی تسامح همان رابطهٔ ارباب رعیتی است که اگرچه در این ساختار سِروها آزادی بیشتری نسبت به بردگان دارند، اما از آن جایی که جان و مال و آزادیشان در ید ملاکان فئودال قرار داشت، بیتردید در ضدیت با لیبرالیسم قرار دارد.
۵. کودک کار
این سخن که کودکان پنج شش ساله به جای بازی و مدرسه، واکس زدن کفش سایرین را برای کمک به معیشت خانوادهٔ خود برگزیدهاند هیچ سنخیتی با لیبرالیسم ندارد. بدیهی است که کودکی در این سن و سال فاقد قوهٔ تعقل کافی در تشخیص سره از ناسره است.
۵. فایدهگرایی جمعگرایانه
هر ساختار به ظاهر دموکراتیکی که در آن با رأی اکثریت، بنیادیترین حقوق اقلیت به بهانه رضایت و شادی جمع بزرگیتری از افراد نقض شود، در تضاد با آیین لیبرالیسم است.
۶. لیبرالیسم سیاسی آری، لیبرالیسم اقتصادی نه
آزادیهای سیاسی و اجتماعی در غیاب حقوق مالکیت هیچگاه مجالی برای بروز و ظهور نخواهند یافت و چنین مدعایی از اساس نافی لیبرالیسم است.
۷. نفی کامل ارزشهای جهانشمول
موافقت با طالبان و مراسم قربانی کردن انسان توسط قبایل وحشی، تحت این عنوان که این افکار و مناسک برآمده از فرهنگ همان جامعه است و نباید مداخلهای برای القاء آن صورت گیرد نیز فاقد هر نوع پیوندی با تفکر لیبرالی است.
#لیبرالیسم
#شبهلیبرالیسم
Forwarded from موسی غنینژاد
درباره_کتاب_اقتصاد_اتریشی_موسی_غنینژاد،_استیون_هورویتز_و_امیرحسین.pdf
407.4 KB
درباره «اقتصاد اتریشی»، هفتهنامه تجارت فردا - شماره ۴۰۷ / ۱ خرداد ۱۴۰۰
استیون هورویتز - نویسنده
امیرحسین خالقی - مترجم
موسی غنینژاد - صاحبنظر
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
استیون هورویتز - نویسنده
امیرحسین خالقی - مترجم
موسی غنینژاد - صاحبنظر
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
✔️@BoomrangInstitute
🔴 رویکرد مکاتب اقتصادی به محیط زیست و بررسی انتقادی آنها | هفتهنامه تجارت فردا - بهار ۱۴۰۰
✍ شهرام اتفاق
مکتب اتریش و محیط زیست (۱)
۲۱ فروردین - شماره ۴۰۱
مکتب اتریش و محیط زیست (۲)
۲۸ فروردین - شماره ۴۰۲
مارکسیسم و محیط زیست (۱)
۴ اردیبهشت - شماره ۴۰۳
مارکسیسم و محیط زیست (۲)
۱۱ اردیبهشت - شماره ۴۰۴
جریان اصلی و محیط زیست (۱)
۲۵ اردیبهشت - شماره ۴۰۶
جریان اصلی و محیط زیست (۲)
۸ خرداد - شماره ۴۰۸
➖➖➖➖➖➖➖➖🔻
🔴 رویکرد مکاتب اقتصادی به محیط زیست و بررسی انتقادی آنها | هفتهنامه تجارت فردا - بهار ۱۴۰۰
✍ شهرام اتفاق
مکتب اتریش و محیط زیست (۱)
۲۱ فروردین - شماره ۴۰۱
مکتب اتریش و محیط زیست (۲)
۲۸ فروردین - شماره ۴۰۲
مارکسیسم و محیط زیست (۱)
۴ اردیبهشت - شماره ۴۰۳
مارکسیسم و محیط زیست (۲)
۱۱ اردیبهشت - شماره ۴۰۴
جریان اصلی و محیط زیست (۱)
۲۵ اردیبهشت - شماره ۴۰۶
جریان اصلی و محیط زیست (۲)
۸ خرداد - شماره ۴۰۸
➖➖➖➖➖➖➖➖🔻
Telegram
هفتهنامه تجارتفردا
🔹 بالهای پرواز اقتصاد ایران چگونه از کار افتاد؟
نتیجه بیتدبیری و بیتوجهی به اصلاحات ساختاری، فقیر شدن روزافزون تک تک افراد جامعه است که در پنج دهه گذشته میتوانستند از محل فروش درآمدهای نفتی دست کم 2 دلار درآمد روزانه داشته باشند.
سیاستمداران به بهانه…
نتیجه بیتدبیری و بیتوجهی به اصلاحات ساختاری، فقیر شدن روزافزون تک تک افراد جامعه است که در پنج دهه گذشته میتوانستند از محل فروش درآمدهای نفتی دست کم 2 دلار درآمد روزانه داشته باشند.
سیاستمداران به بهانه…
Forwarded from موسی غنینژاد
کدام خوانش از عدالت؟.pdf
294.5 KB
«کدام خوانش از عدالت؟»، موسی غنینژاد از بازارگرمی پوپولیسم میگوید - هفتهنامه تجارت فردا - شماره ۴۰۸ / ۸ خرداد ۱۴۰۰
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
Forwarded from وبسایت فرهنگی صدانت
🍃 مجموعه گفتارهای ابراهیم صحافی: دستگاه نظری جواد طباطبایی
👤 در گفتگوی اصلان علی عباسی با #ابراهیم_صحافی
به همت موسسه صدانت | سه جلسه تا کنون
🔅 جواد طباطبایی با نظریهپردازی در عرصه فلسفه و اندیشه سیاسی به عنوان فیلسوف سیاسی ایران شناخته شده است. یکی از وجوه اندیشه وی، گریزناپذیر بودن گذار از سنت به مدرنیته در ایران است. نظریهپردازی ایشان در این زمینه ابعاد و سطوح مختلفی دارد و در آن تنها بر مدرنیته تاکید نشده، بلکه با بررسی تاریخ اندیشه در ایران و تحولات آن، وضعیت و ریشههای فکری، علمی و فلسفی در ایران، کاوش و تحلیل شده است. با این رویکرد، وجود و تکوین اندیشه سیاسی و فلسفی خاصی که با نام ایران میتوان آن را شناخت توسط ایشان مورد تاکید قرار میگیرد.
🔅 با اتکا بر همین مباحث از هویت ملی و ملیت ایرانی نیز سخن گفته شده است. همچنین ایشان معتقد است آنچه که ایران نامیده میشود باید بیش از پیش مورد پژوهش، بررسی و نظریهپردازی قرار گیرد. چون در دیدگاه وی، ایران هنوز موضوعی ناشناخته است که فقط از دیدگاه نظریهپردازان غربی و مستشرقین و سفرنامهنویسان اروپایی مورد بررسی قرار گرفته است و در داخل ایران نیز کارهای اندکی انجام شده است که بتوان ارزشمند و قابل اعتنا محسوب کرد. بنابراین در نظریه مطرح شده، موضوعی با عنوانِ «مشکل ایران» صورتبندی شده است که بر اساس آن باید نظریهای برای ایران تدوین کرد که از ابعاد مختلف ایران را مورد بررسی قرار دهد و بتواند زمینه حل بحرانها و توان پاسخ به مسائل را برای ایران فراهم کند.
🔅 به این ترتیب در عرصه فلسفه و علوم اجتماعی، از رهگذر نظریه وی، مفاهیم جدیدی مطرح شده که بر مبنای آن، بازنگری در نحوه و رویکرد نگرش به موضوعات علوم اجتماعی و فلسفه، لازم و ضروری است. به همین جهت، دانشگاه و نظام علمی کشور نیز باید متحول شود تا بتواند توان و صلاحیت ِ مقابله و اجتهاد در زمینه موضوعی با عنوان «مشکل ایران» را داشته باشد. اما در صورت حفظ شرایط فعلی در نظام علمی و دانشگاههای ایران، علاوه بر اتلاف زمان و منابع، بسترها و زمینههای گسترش بحرانهای جدید در ایران ایجاد خواهد شد که در نهایت به ناتوانی در پاسخ به مسائل ایران منجر میشود که برای حفظ ایران و موجودیت آن، نتایج ناامیدکننده و البته خطرناکی در پی خواهد داشت.
🔅 علاوه بر این مباحث، در دستگاه نظری ایشان، به سیر اندیشه سیاسی در اروپا و تحولات آن نیز توجه شده است تا بتوان با شناخت مدرنیته و اندیشه غربی، مفاهیم و مواد لازم را برای اجتهاد در مدرنیته غربی فراهم کرد. زیرا وی معتقد است برای گذار از سنت به مدرنیته باید با شناخت ِ سنت و اندیشه سیاسی در ایران و اجتهاد در مدرنیته غربی، زمینههای تحول در سنت و گذار از سنت به مدرنیته را در ایران ایجاد کرد. در نهایت هدف ایشان این است که با این نظریهپردازیها، فلسفه تاریخ و فلسفه سیاسی برای ایران تاسیس و تبیین شود.
🌐 دریافت توضیحات، فیلم و صوت جلسات
🌾 @Sedanet
👤 در گفتگوی اصلان علی عباسی با #ابراهیم_صحافی
به همت موسسه صدانت | سه جلسه تا کنون
🔅 جواد طباطبایی با نظریهپردازی در عرصه فلسفه و اندیشه سیاسی به عنوان فیلسوف سیاسی ایران شناخته شده است. یکی از وجوه اندیشه وی، گریزناپذیر بودن گذار از سنت به مدرنیته در ایران است. نظریهپردازی ایشان در این زمینه ابعاد و سطوح مختلفی دارد و در آن تنها بر مدرنیته تاکید نشده، بلکه با بررسی تاریخ اندیشه در ایران و تحولات آن، وضعیت و ریشههای فکری، علمی و فلسفی در ایران، کاوش و تحلیل شده است. با این رویکرد، وجود و تکوین اندیشه سیاسی و فلسفی خاصی که با نام ایران میتوان آن را شناخت توسط ایشان مورد تاکید قرار میگیرد.
🔅 با اتکا بر همین مباحث از هویت ملی و ملیت ایرانی نیز سخن گفته شده است. همچنین ایشان معتقد است آنچه که ایران نامیده میشود باید بیش از پیش مورد پژوهش، بررسی و نظریهپردازی قرار گیرد. چون در دیدگاه وی، ایران هنوز موضوعی ناشناخته است که فقط از دیدگاه نظریهپردازان غربی و مستشرقین و سفرنامهنویسان اروپایی مورد بررسی قرار گرفته است و در داخل ایران نیز کارهای اندکی انجام شده است که بتوان ارزشمند و قابل اعتنا محسوب کرد. بنابراین در نظریه مطرح شده، موضوعی با عنوانِ «مشکل ایران» صورتبندی شده است که بر اساس آن باید نظریهای برای ایران تدوین کرد که از ابعاد مختلف ایران را مورد بررسی قرار دهد و بتواند زمینه حل بحرانها و توان پاسخ به مسائل را برای ایران فراهم کند.
🔅 به این ترتیب در عرصه فلسفه و علوم اجتماعی، از رهگذر نظریه وی، مفاهیم جدیدی مطرح شده که بر مبنای آن، بازنگری در نحوه و رویکرد نگرش به موضوعات علوم اجتماعی و فلسفه، لازم و ضروری است. به همین جهت، دانشگاه و نظام علمی کشور نیز باید متحول شود تا بتواند توان و صلاحیت ِ مقابله و اجتهاد در زمینه موضوعی با عنوان «مشکل ایران» را داشته باشد. اما در صورت حفظ شرایط فعلی در نظام علمی و دانشگاههای ایران، علاوه بر اتلاف زمان و منابع، بسترها و زمینههای گسترش بحرانهای جدید در ایران ایجاد خواهد شد که در نهایت به ناتوانی در پاسخ به مسائل ایران منجر میشود که برای حفظ ایران و موجودیت آن، نتایج ناامیدکننده و البته خطرناکی در پی خواهد داشت.
🔅 علاوه بر این مباحث، در دستگاه نظری ایشان، به سیر اندیشه سیاسی در اروپا و تحولات آن نیز توجه شده است تا بتوان با شناخت مدرنیته و اندیشه غربی، مفاهیم و مواد لازم را برای اجتهاد در مدرنیته غربی فراهم کرد. زیرا وی معتقد است برای گذار از سنت به مدرنیته باید با شناخت ِ سنت و اندیشه سیاسی در ایران و اجتهاد در مدرنیته غربی، زمینههای تحول در سنت و گذار از سنت به مدرنیته را در ایران ایجاد کرد. در نهایت هدف ایشان این است که با این نظریهپردازیها، فلسفه تاریخ و فلسفه سیاسی برای ایران تاسیس و تبیین شود.
🌐 دریافت توضیحات، فیلم و صوت جلسات
🌾 @Sedanet
صدانت
مجموعه گفتارهای ابراهیم صحافی با عنوان «دستگاه نظری جواد طباطبایی» • صدانت
جواد طباطبایی با نظریهپردازی در عرصه فلسفه و اندیشه سیاسی به عنوان فیلسوف سیاسی ایران شناخته شده است. گذار از سنت به مدرنیته ...
💎 تعریف هگل از جامعه مدنی
«جامعه مدنی عبارت است از مناسباتی که در بیرونِ قدرتِ دولت ایجاد میشود و آنجایی است که افرادِ انسانی به دنبال منافع خصوصیشان و برای رفع نیازهای خودشان، ابتکارها و مهارتهای خودشان را به کار میاندازند»
هگل مسأله نیازهای فرد را از اینجا وارد میکند و میگوید:
«انسان عبارت است از نیازها و هیچکسی جز خود او نمیتواند نیازهایش را تشخیص بدهد و هیچکسی هم جز او نمیتواند این نیازها را رفع بکند»
در اینجاست که هگل دولت را مسلوب العباره میداند. یا به دولت در شناخت نیازهای من نقشی نمیدهد چون دولت از کجا میتواند بگوید که فرق نیازهای من و دیگران در کجاست؟ من چه میخواهم و از طرف دیگر من در برآورده کردن نیازها از چه توانی برخوردارم و مهارتهای من چه هست؟ پس انسان یعنی نیازهایش. این را هیچ مقامی جز خود شخص او نمیتواند بگوید و این نیازها را هم هیچ شخصی و هیچ موجودی غیر از خود او آن هم بامهارتهایی که کسب کرده و تواناییهای ذاتیاش نمیتواند رفع بکند یا این نیازها را برآورده بکند.
💠 جواد طباطبایی . درسگفتارهای مفهوم دولت نزد هگل - جلسه پنجم
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
«جامعه مدنی عبارت است از مناسباتی که در بیرونِ قدرتِ دولت ایجاد میشود و آنجایی است که افرادِ انسانی به دنبال منافع خصوصیشان و برای رفع نیازهای خودشان، ابتکارها و مهارتهای خودشان را به کار میاندازند»
هگل مسأله نیازهای فرد را از اینجا وارد میکند و میگوید:
«انسان عبارت است از نیازها و هیچکسی جز خود او نمیتواند نیازهایش را تشخیص بدهد و هیچکسی هم جز او نمیتواند این نیازها را رفع بکند»
در اینجاست که هگل دولت را مسلوب العباره میداند. یا به دولت در شناخت نیازهای من نقشی نمیدهد چون دولت از کجا میتواند بگوید که فرق نیازهای من و دیگران در کجاست؟ من چه میخواهم و از طرف دیگر من در برآورده کردن نیازها از چه توانی برخوردارم و مهارتهای من چه هست؟ پس انسان یعنی نیازهایش. این را هیچ مقامی جز خود شخص او نمیتواند بگوید و این نیازها را هم هیچ شخصی و هیچ موجودی غیر از خود او آن هم بامهارتهایی که کسب کرده و تواناییهای ذاتیاش نمیتواند رفع بکند یا این نیازها را برآورده بکند.
💠 جواد طباطبایی . درسگفتارهای مفهوم دولت نزد هگل - جلسه پنجم
🆔 @ghaninejad_mousa
✔️ @BoomrangInstitute
✔️@BoomrangInstitute
🔴 فرازی از کتاب «کالبدشکافی جهان پیشامدرن»
✍ نویسنده پاتریشیا کرون
🌀 مترجم مسعود جعفری
تقسیم کار کلی میان تولیدکنندگان و نگهبانان نظم در جامعه [مانند دولت]، یکی از مهمترین زمینههای شکلگیری رابطهای کاملا نابرابر است. تخصصگرایی لزوما و همواره چنین عواقبی ندارد. اگر من پنبه تولید کنم و شما گندم، من همانقدر به شما وابستهام که شما به من. رابطه ما بیش از آنکه از نوع وابستگی صرف باشد، رابطهای کاملکننده و متقابل است.
اما اگر من مواد غذایی تولید کنم و شما [مانند دولت] حفظ نظم را عهدهدار باشید، آیا باز هم علیالاصول میتوان به رابطهای از همین نوع اندیشید؟ در عمل تخصص من تولید ثروت است و تخصص شما به کارگیری قدرت. بنابراین، اگر من از دادن مالیات خودداری کنم، شما بهزور آن را از من خواهید گرفت و اگر هم تصمیم بگیرید که [از نظم اجتماعی حفاظت نکنید]، هیچ کاری از دست من برنخواهد آمد.
چنانکه میبینیم، رابطه ما، در عمل، بهگونهای است که گویی شما رئیس من هستید و من زیردست شما.
#معرفی_کتاب
#دولت
🔴 فرازی از کتاب «کالبدشکافی جهان پیشامدرن»
✍ نویسنده پاتریشیا کرون
🌀 مترجم مسعود جعفری
تقسیم کار کلی میان تولیدکنندگان و نگهبانان نظم در جامعه [مانند دولت]، یکی از مهمترین زمینههای شکلگیری رابطهای کاملا نابرابر است. تخصصگرایی لزوما و همواره چنین عواقبی ندارد. اگر من پنبه تولید کنم و شما گندم، من همانقدر به شما وابستهام که شما به من. رابطه ما بیش از آنکه از نوع وابستگی صرف باشد، رابطهای کاملکننده و متقابل است.
اما اگر من مواد غذایی تولید کنم و شما [مانند دولت] حفظ نظم را عهدهدار باشید، آیا باز هم علیالاصول میتوان به رابطهای از همین نوع اندیشید؟ در عمل تخصص من تولید ثروت است و تخصص شما به کارگیری قدرت. بنابراین، اگر من از دادن مالیات خودداری کنم، شما بهزور آن را از من خواهید گرفت و اگر هم تصمیم بگیرید که [از نظم اجتماعی حفاظت نکنید]، هیچ کاری از دست من برنخواهد آمد.
چنانکه میبینیم، رابطه ما، در عمل، بهگونهای است که گویی شما رئیس من هستید و من زیردست شما.
#معرفی_کتاب
#دولت
✔️@BoomrangInstitute
🔴 فرازی از کتاب «آینده قدرت»
📘 انتشار سال ۲۰۱۱
✍️ نویسنده جوزف اس. نای
🌀 مترجم رضامراد صحرایی
در جهان امروزی، قدرت با الگویی توزیع شده که مشابهتهای فراوانی با یک بازی شطرنج سهبعدی دارد. بر نَطعِ یا تختهی بالایی، قدرت نظامی تا حد زیادی تکبعدی بوده و احتمالا آمریکا تا مدتی برتری خود را حفظ خواهد کرد؛ اما بر نَطعِ میانی، بیش از یک دهه است که قدرت اقتصادی چندقطبی گردیده، و آمریکا، اروپا، ژاپن و چین، بازیگران اصلی به حساب میآیند و کشورهای دیگری نیز در حال اهمیت یافتن میباشند. اقتصاد اروپا بزرگتر از اقتصاد آمریکا است؛ نطع پایینی، قلمرو روابط فراملیتی است که بدون امکان کنترل دولتها، مرزها را درمینوردد. از یک سو شامل بازیگرانی غیردولتی همچون بانکدارانی که به صورت الکترونیکی، مبالغی بزرگتر از بودجهی بیشتر کشورها را جابجا میکنند و از سویی دیگر، تروریستهایی که سلاحهای جنگی جابجا کرده یا هکرهایی که امنیت سایبری را تهدید میکنند. این نطع یا تختهی شطرنج، همچنین شامل چالشهای فراملیتی جدیدی همچون بیماریهای همهگیر و تغییر آبوهوایی است. بر این نطع پایینی، قدرت در سطح وسیعی پراکنده شده و سخن گفتن از تکقطبی بودن، چندقطبی بودن، هژمونی یا هر کلیشهی این چنینی دیگری که رهبران سیاسی و سردمداران در سخنان خود به کار میبرند، معنایی ندارد.
#معرفی_کتاب
🔴 فرازی از کتاب «آینده قدرت»
📘 انتشار سال ۲۰۱۱
✍️ نویسنده جوزف اس. نای
🌀 مترجم رضامراد صحرایی
در جهان امروزی، قدرت با الگویی توزیع شده که مشابهتهای فراوانی با یک بازی شطرنج سهبعدی دارد. بر نَطعِ یا تختهی بالایی، قدرت نظامی تا حد زیادی تکبعدی بوده و احتمالا آمریکا تا مدتی برتری خود را حفظ خواهد کرد؛ اما بر نَطعِ میانی، بیش از یک دهه است که قدرت اقتصادی چندقطبی گردیده، و آمریکا، اروپا، ژاپن و چین، بازیگران اصلی به حساب میآیند و کشورهای دیگری نیز در حال اهمیت یافتن میباشند. اقتصاد اروپا بزرگتر از اقتصاد آمریکا است؛ نطع پایینی، قلمرو روابط فراملیتی است که بدون امکان کنترل دولتها، مرزها را درمینوردد. از یک سو شامل بازیگرانی غیردولتی همچون بانکدارانی که به صورت الکترونیکی، مبالغی بزرگتر از بودجهی بیشتر کشورها را جابجا میکنند و از سویی دیگر، تروریستهایی که سلاحهای جنگی جابجا کرده یا هکرهایی که امنیت سایبری را تهدید میکنند. این نطع یا تختهی شطرنج، همچنین شامل چالشهای فراملیتی جدیدی همچون بیماریهای همهگیر و تغییر آبوهوایی است. بر این نطع پایینی، قدرت در سطح وسیعی پراکنده شده و سخن گفتن از تکقطبی بودن، چندقطبی بودن، هژمونی یا هر کلیشهی این چنینی دیگری که رهبران سیاسی و سردمداران در سخنان خود به کار میبرند، معنایی ندارد.
#معرفی_کتاب
Telegram
attach 📎
✔️@BoomrangInstitute
🔴 فرازی از کتاب «پایان عصر کیمیاگری»
✍️ نویسنده مروین کینگ
🌀 مترجم علی حبیبی
این امکان وجود دارد که به همه مردم اجازه دهیم هر کس پول خاص خود را منتشر کند و سپس با اعتماد به سازوکار رقابت، مطمئن شویم هر کس میتواند تصمیم بگیرد پول بهترین ناشر (قابل اعتمادترین عرضهکنندهای که از توانایی خود برای چاپ پول سوءاستفاده نمیکند) را مورد استفاده قرار دهد، پیشنهادی که «فردریش هایِک»، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، هم از آن دفاع میکند. اما پولهای رقابتی بهندرت، و اغلب در شرایط نبود پول حکومتی (مانند نمونه استفاده از سیگار در اردوگاه اسرای جنگی در جنگ جهانی دوم)، یا مدیریت پولی نامناسب (مانند دورهای تورم لجامگسیخته)، نمایان میشوند. با وجود حذف کنترلهای ارزی، رقابت میان پولهای ملی موجب کاهش برتری یک واحد پول، در درون قلمرو یک اقتصاد نشده است. البته موارد استثنا هم وجود دارد، اما نمونههای آن بسیار اندک است. برای مثال، اکوادور و پاناما از جمله کشورهایی بودند که پول ملی خود را کنار گذاشته و از دلار آمریکا در مبادلات استفاده کردند. استفاده از نوتگِلد در آلمان یکی از هزاران نمونه از این دست است، اما همه آنها با بازگشت دوباره یک پول ملی مناسب ناپدید شدند. پیامدهای جانبی شبکهای پیدایش پولهای رقیب را دشوار میسازد.
✔️ بومرنگ:
دیدگاههای مختلف و گاه متضادی در مورد پول و بانکداری توسط اقتصاددانان و مکاتب مختلف اقتصادی مطرح شده است. این مطلب منتخب از کتاب «دیدگاههای پولی میزس» را نیز بخوانید که با دیدگاه ارائه شده از کتاب «پایان عصر کیمیاگری» متفاوت است.
#معرفی_کتاب
🔴 فرازی از کتاب «پایان عصر کیمیاگری»
✍️ نویسنده مروین کینگ
🌀 مترجم علی حبیبی
این امکان وجود دارد که به همه مردم اجازه دهیم هر کس پول خاص خود را منتشر کند و سپس با اعتماد به سازوکار رقابت، مطمئن شویم هر کس میتواند تصمیم بگیرد پول بهترین ناشر (قابل اعتمادترین عرضهکنندهای که از توانایی خود برای چاپ پول سوءاستفاده نمیکند) را مورد استفاده قرار دهد، پیشنهادی که «فردریش هایِک»، اقتصاددان برنده جایزه نوبل، هم از آن دفاع میکند. اما پولهای رقابتی بهندرت، و اغلب در شرایط نبود پول حکومتی (مانند نمونه استفاده از سیگار در اردوگاه اسرای جنگی در جنگ جهانی دوم)، یا مدیریت پولی نامناسب (مانند دورهای تورم لجامگسیخته)، نمایان میشوند. با وجود حذف کنترلهای ارزی، رقابت میان پولهای ملی موجب کاهش برتری یک واحد پول، در درون قلمرو یک اقتصاد نشده است. البته موارد استثنا هم وجود دارد، اما نمونههای آن بسیار اندک است. برای مثال، اکوادور و پاناما از جمله کشورهایی بودند که پول ملی خود را کنار گذاشته و از دلار آمریکا در مبادلات استفاده کردند. استفاده از نوتگِلد در آلمان یکی از هزاران نمونه از این دست است، اما همه آنها با بازگشت دوباره یک پول ملی مناسب ناپدید شدند. پیامدهای جانبی شبکهای پیدایش پولهای رقیب را دشوار میسازد.
✔️ بومرنگ:
دیدگاههای مختلف و گاه متضادی در مورد پول و بانکداری توسط اقتصاددانان و مکاتب مختلف اقتصادی مطرح شده است. این مطلب منتخب از کتاب «دیدگاههای پولی میزس» را نیز بخوانید که با دیدگاه ارائه شده از کتاب «پایان عصر کیمیاگری» متفاوت است.
#معرفی_کتاب
Telegram
attach 📎
✔️ @BoomrangInstitute
🔴 سوسیالیسم با لعاب اسلامی - گفتوگو با موسی غنینژاد درباره اندیشه اقتصادی بنیصدر - هفتهنامه تجارت فردا - شماره ۴۱۰ - شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۰
🎤 موسی غنینژاد
ابوالحسن بنیصدر از طرفداران ملی شدن صنعت نفت یا به اصطلاح مصدقی بود. جوانان مصدقی وقتی به عنوان دانشجو به اروپا مهاجرت کردند، رفتهرفته گرایشات چپ رادیکال پیدا کردند. بخش مهمی از آنها مائوئیست شدند، بخش دیگری مارکسیستهای به اصطلاح مستقل شدند و برخی هم اسلامی-مارکسیست.
بنیصدر جزو مصدقیهایی بود که تحت تاثیر عقاید مارکسیستی قرار گرفت، اما به علت اینکه بسیار آدم سطحی و کمسوادی بود، درک درستی از ایدئولوژیهای چپ هم نداشت و مانند دکتر شریعتی بیشتر حراف بود تا متفکر.
شما کتاب «اقتصاد توحیدی» بنیصدر را ببینید، نوشتهای به شدت بیسر و ته است به طوریکه بخشی از آن به صورت سخنرانی و گفتوگو، حتی پرسش و پاسخهای حضار در سخنرانی است! اگر یک نفر کتاب «اقتصاد توحیدی» بنیصدر را بخواند، متوجه فکر آشفته او میشود. اصلاً انسجام ندارد، خودش هم در نهایت نمیداند که چه میخواهد و چه میگوید.
👈 بیشتر بخوانید
#بنی_صدر
#سوسیالیسم
🔴 سوسیالیسم با لعاب اسلامی - گفتوگو با موسی غنینژاد درباره اندیشه اقتصادی بنیصدر - هفتهنامه تجارت فردا - شماره ۴۱۰ - شنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۰
🎤 موسی غنینژاد
ابوالحسن بنیصدر از طرفداران ملی شدن صنعت نفت یا به اصطلاح مصدقی بود. جوانان مصدقی وقتی به عنوان دانشجو به اروپا مهاجرت کردند، رفتهرفته گرایشات چپ رادیکال پیدا کردند. بخش مهمی از آنها مائوئیست شدند، بخش دیگری مارکسیستهای به اصطلاح مستقل شدند و برخی هم اسلامی-مارکسیست.
بنیصدر جزو مصدقیهایی بود که تحت تاثیر عقاید مارکسیستی قرار گرفت، اما به علت اینکه بسیار آدم سطحی و کمسوادی بود، درک درستی از ایدئولوژیهای چپ هم نداشت و مانند دکتر شریعتی بیشتر حراف بود تا متفکر.
شما کتاب «اقتصاد توحیدی» بنیصدر را ببینید، نوشتهای به شدت بیسر و ته است به طوریکه بخشی از آن به صورت سخنرانی و گفتوگو، حتی پرسش و پاسخهای حضار در سخنرانی است! اگر یک نفر کتاب «اقتصاد توحیدی» بنیصدر را بخواند، متوجه فکر آشفته او میشود. اصلاً انسجام ندارد، خودش هم در نهایت نمیداند که چه میخواهد و چه میگوید.
👈 بیشتر بخوانید
#بنی_صدر
#سوسیالیسم
✔️ @BoomrangInstitute
🔴 «القصه؛ وِنزوئلا، اَبَر تورم، نفت و بازار رأی در برابر گرسنگی»
✍️ محمد طبیبیان
اگر بخواهیم فهرست شوربختترین مردم جهان در سالهای اخیر را تعیین کنیم شاید مردم ونزوئلا جایی در صدر فهرست باشند. این کشور بزرگترین معادن نفت جهان را در اختیار دارد، مردم آن از فقیرترین و درماندهترین مردم جهان هستند. اکثراً به کشورهای اطراف متواری شده و در فقر و بینوایی زندگی میکنند. این کشور اخیراً از تورم حدود دوهزار و هفتصد درصد برخوردار است. نرخ تورم در سال ۲۰۱۳ زیر شصت درصد بود طی دو سال به دویست درصد رسید و همچنان شتابان از مرز دوهزار درصد در سال فراتر می رود.
این کشور نفت خیز یک شریک تجاری بزرگ دارد، یعنی حکومتگران یک شریک دارند، و آن هم روسیه است. شرکت نفت روسی رُزنِفت کنترل تولید نفت ونزوئلا و صادرات آن را به دست داشت. این کنترل را نیز از طریق تامین وامهای کلان به دولت ونزوئلا کسب کرده بود. میتوان تصور کرد که پول بیارزش ونزوئلا که با سرعت نجومی بیارزشتر میشود نمیتواند کفاف هزینه ژنرالها و مقامات را بدهد. رُزنِفت به کمک آمده و در خبرها بود که حقوق زیر میزی این بزرگان را با یورو و دلار تامین می کند، از روی رفاقت! برخی اقلام معیشتی را هم برای سایرین.
سال گذشته که تحریمهای آمریکا شدیدتر شد، برای ایجاد اطمینان قلبی، رزنفت تمام داراییهای خود در ونزوئلا را به یک شرکت گمنام روسی دیگر فروخت که صددرصد متعلق به دولت روسیه است. رسماً دولت روسیه صاحب اختیار منابع نفتی ونزوئلا شده است. در مقابل خدمات امنیتی نا قابل دوستانهای هم ارايه میکند. در سال ۲۰۲۰ که برخی ژنرالها اقدام به کودتا بر علیه رئیسجمهور مادورا کردند، دولت روسیه یک جمبوجت کماندو ارسال و ژنرالهای کودتاچی را بر سر جایشان نشاند و رفیق مادورا، رئیسجمهور فاجعهزا، علیالحساب از مقام خود خیالش راحت است.
البته مادورا با انتخابات در سال ۲۰۱۸ برای شش سال دوم انتخاب شد. رقیب اصلی در زندان بود و البته کسی مجبور نبود به مادورا رای بدهد. اما هر کس رای میداد به طور خودکار در کارت ملی او یک «بسته حمایتی» ثبت میشد که میتوانست با ارائه آن کارت، سبد را از فروشگاههای دولتی دریافت کند و در صورت لزوم در بازار آزاد به چند برابر قیمت رسمی بفروشد. این کارت ملی به نام کارت «سرزمینِ خانه» در واقع یک ابزار کنترل اجتماعی است که در سال ۲۰۱۶ معرفی شد، هم اطلاعات شخصی را در بر دارد هم مثل یک کارت بانکی سهمیه کوپنی کالا های معیشتی به آن واریز میشود. از این کارت در انتخابات محلی و انتخاب رئیسجمهور بهرهبرداری شده است.
رای بده سهمیه الکترونیکی غذا دریافت کن. مردم به این کارت و انتخابات میگویند: «بازار رأی در برابر گرسنگی»
#ونزوئلا
#روسیه
#سوسیالیسم
🔴 «القصه؛ وِنزوئلا، اَبَر تورم، نفت و بازار رأی در برابر گرسنگی»
✍️ محمد طبیبیان
اگر بخواهیم فهرست شوربختترین مردم جهان در سالهای اخیر را تعیین کنیم شاید مردم ونزوئلا جایی در صدر فهرست باشند. این کشور بزرگترین معادن نفت جهان را در اختیار دارد، مردم آن از فقیرترین و درماندهترین مردم جهان هستند. اکثراً به کشورهای اطراف متواری شده و در فقر و بینوایی زندگی میکنند. این کشور اخیراً از تورم حدود دوهزار و هفتصد درصد برخوردار است. نرخ تورم در سال ۲۰۱۳ زیر شصت درصد بود طی دو سال به دویست درصد رسید و همچنان شتابان از مرز دوهزار درصد در سال فراتر می رود.
این کشور نفت خیز یک شریک تجاری بزرگ دارد، یعنی حکومتگران یک شریک دارند، و آن هم روسیه است. شرکت نفت روسی رُزنِفت کنترل تولید نفت ونزوئلا و صادرات آن را به دست داشت. این کنترل را نیز از طریق تامین وامهای کلان به دولت ونزوئلا کسب کرده بود. میتوان تصور کرد که پول بیارزش ونزوئلا که با سرعت نجومی بیارزشتر میشود نمیتواند کفاف هزینه ژنرالها و مقامات را بدهد. رُزنِفت به کمک آمده و در خبرها بود که حقوق زیر میزی این بزرگان را با یورو و دلار تامین می کند، از روی رفاقت! برخی اقلام معیشتی را هم برای سایرین.
سال گذشته که تحریمهای آمریکا شدیدتر شد، برای ایجاد اطمینان قلبی، رزنفت تمام داراییهای خود در ونزوئلا را به یک شرکت گمنام روسی دیگر فروخت که صددرصد متعلق به دولت روسیه است. رسماً دولت روسیه صاحب اختیار منابع نفتی ونزوئلا شده است. در مقابل خدمات امنیتی نا قابل دوستانهای هم ارايه میکند. در سال ۲۰۲۰ که برخی ژنرالها اقدام به کودتا بر علیه رئیسجمهور مادورا کردند، دولت روسیه یک جمبوجت کماندو ارسال و ژنرالهای کودتاچی را بر سر جایشان نشاند و رفیق مادورا، رئیسجمهور فاجعهزا، علیالحساب از مقام خود خیالش راحت است.
البته مادورا با انتخابات در سال ۲۰۱۸ برای شش سال دوم انتخاب شد. رقیب اصلی در زندان بود و البته کسی مجبور نبود به مادورا رای بدهد. اما هر کس رای میداد به طور خودکار در کارت ملی او یک «بسته حمایتی» ثبت میشد که میتوانست با ارائه آن کارت، سبد را از فروشگاههای دولتی دریافت کند و در صورت لزوم در بازار آزاد به چند برابر قیمت رسمی بفروشد. این کارت ملی به نام کارت «سرزمینِ خانه» در واقع یک ابزار کنترل اجتماعی است که در سال ۲۰۱۶ معرفی شد، هم اطلاعات شخصی را در بر دارد هم مثل یک کارت بانکی سهمیه کوپنی کالا های معیشتی به آن واریز میشود. از این کارت در انتخابات محلی و انتخاب رئیسجمهور بهرهبرداری شده است.
رای بده سهمیه الکترونیکی غذا دریافت کن. مردم به این کارت و انتخابات میگویند: «بازار رأی در برابر گرسنگی»
#ونزوئلا
#روسیه
#سوسیالیسم
Telegram
attach 📎
✔️ @BoomrangInstitute
🟢 «پیشینه ظهور مفهوم اقتصاد سبز» - روزنامه صمت - شماره ۱۸۱۷ - ۳۰ خرداد ۱۴۰۰
✍️ شهرام اتفاق
عبارت «اقتصاد سبز» نخستین بار در گزارش گروهی از اقتصاددانان به نامهای دیوید ویلیام پیرس، آنیل مارکاندیا و ادوارد بور باربیر، مطرح شد. مضمون اصلی این گزارش که طرحی برای اقتصاد سبز نام داشت و بعدها به گزارش Pearce معروف شد، رسیدگی به مسئله «توسعه پایدار» بود. گزارش بعدی آنها در سال ۱۹۹۱ با نام سبز کردن اقتصاد جهان منتشر شد و در سال ۱۹۹۴ نیز گزارش سوم آنها با نام اندازهگیری توسعه انتشار یافت ...
در فوریه ۲۰۱۰، وزرا و رؤسای نمایندگی UNEP در نوسادای اندونزی گرد هم آمدند و در بیانیه خود تصریح کردند که مفهوم «اقتصاد سبز» از این ظرفیت برخوردار است که بهطور چشمگیری با چالشهای جهان مقابله کند. همچنین بر ضرورت نقشآفرینی UNEP در تعریف مبانی و ترویج مفهوم «اقتصاد سبز» تاکید داشتند؛ موضوعی که به کنفرانس توسعه پایدار سازمان ملل در سال ۲۰۱۲ (ریو +۲۰) منتهی شد ...
اقتصاد سبز چیست؟ در واقع به مجموعهای از رویکردهای ...
متن کامل را 👈 اینجا بخوانید
#اقتصاد_سبز
#محیط_زیست
🟢 «پیشینه ظهور مفهوم اقتصاد سبز» - روزنامه صمت - شماره ۱۸۱۷ - ۳۰ خرداد ۱۴۰۰
✍️ شهرام اتفاق
عبارت «اقتصاد سبز» نخستین بار در گزارش گروهی از اقتصاددانان به نامهای دیوید ویلیام پیرس، آنیل مارکاندیا و ادوارد بور باربیر، مطرح شد. مضمون اصلی این گزارش که طرحی برای اقتصاد سبز نام داشت و بعدها به گزارش Pearce معروف شد، رسیدگی به مسئله «توسعه پایدار» بود. گزارش بعدی آنها در سال ۱۹۹۱ با نام سبز کردن اقتصاد جهان منتشر شد و در سال ۱۹۹۴ نیز گزارش سوم آنها با نام اندازهگیری توسعه انتشار یافت ...
در فوریه ۲۰۱۰، وزرا و رؤسای نمایندگی UNEP در نوسادای اندونزی گرد هم آمدند و در بیانیه خود تصریح کردند که مفهوم «اقتصاد سبز» از این ظرفیت برخوردار است که بهطور چشمگیری با چالشهای جهان مقابله کند. همچنین بر ضرورت نقشآفرینی UNEP در تعریف مبانی و ترویج مفهوم «اقتصاد سبز» تاکید داشتند؛ موضوعی که به کنفرانس توسعه پایدار سازمان ملل در سال ۲۰۱۲ (ریو +۲۰) منتهی شد ...
اقتصاد سبز چیست؟ در واقع به مجموعهای از رویکردهای ...
متن کامل را 👈 اینجا بخوانید
#اقتصاد_سبز
#محیط_زیست
🌾 @Sedanet
🌾 @news_sedanet
✔️@BoomrangInstitute
🟢 به همت موسسه فرهنگی صدانت: سلسله مباحثی در باب «اقتصاد سیاسی محیط زیست»
👤 در گفتگو با شهرام اتفاق
به میزبانی مجتبی طباطبایی
1⃣ نقد آرای نائومی کلان در دو «کتاب سرمایهداری علیه اقلیم» و «دکترین شوک» درباره محیط زیست و اقتصاد سیاسی (۵ اردیبهشت)
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام
👈 فایل صوتی
2⃣ نقد آرای توماس پیکتی، لوکاس شانسل و برانکو میلانوویچ درباره کربن از کتاب Carbon and inequality: from Kyoto to Paris و ..(۱۲ اردیبهشت)
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام
👈 فایل صوتی
3⃣ نقد آرای یانیس واروفاکیس در کتاب «حرفهایی با دخترم در مورد اقتصاد»، از موضع اقتصاد سیاسی محیطزیست (۱۹ اردیبهشت)
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام
👈 فایل صوتی
4⃣ نقد کالاییسازی طبیعت در آرای چپ: کارل پولانی، مایکل پرنتی، جیمز اوکانر، دیویدهاروی، جان بلامی فاستر، یانیس واروفاکیس، نائومی کلاین و بررسی وجوهی از کتاب «تله پیشرفت» اثر رونالد رایت. (۵ خرداد)
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام
👈 فایل صوتی
👈 همه جلسات در صدانت
#محیط_زیست
#اقتصاد_سیاسی
🌾 @news_sedanet
✔️@BoomrangInstitute
🟢 به همت موسسه فرهنگی صدانت: سلسله مباحثی در باب «اقتصاد سیاسی محیط زیست»
👤 در گفتگو با شهرام اتفاق
به میزبانی مجتبی طباطبایی
1⃣ نقد آرای نائومی کلان در دو «کتاب سرمایهداری علیه اقلیم» و «دکترین شوک» درباره محیط زیست و اقتصاد سیاسی (۵ اردیبهشت)
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام
👈 فایل صوتی
2⃣ نقد آرای توماس پیکتی، لوکاس شانسل و برانکو میلانوویچ درباره کربن از کتاب Carbon and inequality: from Kyoto to Paris و ..(۱۲ اردیبهشت)
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام
👈 فایل صوتی
3⃣ نقد آرای یانیس واروفاکیس در کتاب «حرفهایی با دخترم در مورد اقتصاد»، از موضع اقتصاد سیاسی محیطزیست (۱۹ اردیبهشت)
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام
👈 فایل صوتی
4⃣ نقد کالاییسازی طبیعت در آرای چپ: کارل پولانی، مایکل پرنتی، جیمز اوکانر، دیویدهاروی، جان بلامی فاستر، یانیس واروفاکیس، نائومی کلاین و بررسی وجوهی از کتاب «تله پیشرفت» اثر رونالد رایت. (۵ خرداد)
👈 در آپارات
👈 در یوتیوب
👈 در اینستاگرام
👈 فایل صوتی
👈 همه جلسات در صدانت
#محیط_زیست
#اقتصاد_سیاسی
جامعههای ماقبل صنعتی - ج ۱
علیرضا زیاری و شهرام اتفاق
✔️@BoomrangInstitute
🔴 مروری بر کتاب «جامعههای ماقبل صنعتی- کالبدشکافی جهان پیشامدرن» - اثر پاتریشیا کرون
جلسه اول (۱):
🎤 به روایت علیرضا زیاری
♦️با هماهنگی فریدون پرهام و ناصر نوتاش
👈جلسه ۱ در آپارات
👈جلسه ۱ در یوتیوب
👈همه جلسات در بومرنگ
#مازاد_اقتصادی
#مبادله
#بازار
🔴 مروری بر کتاب «جامعههای ماقبل صنعتی- کالبدشکافی جهان پیشامدرن» - اثر پاتریشیا کرون
جلسه اول (۱):
🎤 به روایت علیرضا زیاری
♦️با هماهنگی فریدون پرهام و ناصر نوتاش
👈جلسه ۱ در آپارات
👈جلسه ۱ در یوتیوب
👈همه جلسات در بومرنگ
#مازاد_اقتصادی
#مبادله
#بازار
جامعههای ماقبل صنعتی - ج ۲
بهمن پرهام و شهرام اتفاق
✔️@BoomrangInstitute
🔴 مروری بر کتاب «جامعههای ماقبل صنعتی- کالبدشکافی جهان پیشامدرن» - اثر پاتریشیا کرون
جلسه دوم (۲):
🎤 به روایت بهمن پرهام
♦️با هماهنگی فریدون پرهام و ناصر نوتاش
👈جلسه ۲ در آپارات
👈جلسه ۲ در یوتیوب
👈همه جلسات در بومرنگ
#جمعیت
#حکمرانی
#بازار
#کشاورزی
🔴 مروری بر کتاب «جامعههای ماقبل صنعتی- کالبدشکافی جهان پیشامدرن» - اثر پاتریشیا کرون
جلسه دوم (۲):
🎤 به روایت بهمن پرهام
♦️با هماهنگی فریدون پرهام و ناصر نوتاش
👈جلسه ۲ در آپارات
👈جلسه ۲ در یوتیوب
👈همه جلسات در بومرنگ
#جمعیت
#حکمرانی
#بازار
#کشاورزی
Forwarded from بومرنگ
✔️@BoomrangInstitute
همراهان گرامی بومرنگ،
از وبسایت بومرنگ بازدید و مطالب و مقالات منتشر شده در وبسایت را مطالعه فرمایید:
🌐 https://www.boomrang.org
✔️ برای یافتن مرزهای نو به بومرنگ بپیوندید
همراهان گرامی بومرنگ،
از وبسایت بومرنگ بازدید و مطالب و مقالات منتشر شده در وبسایت را مطالعه فرمایید:
🌐 https://www.boomrang.org
✔️ برای یافتن مرزهای نو به بومرنگ بپیوندید
✔️@BoomrangInstitute
🔴 معرفی کتاب «توهم دانش» نوشته «استیون اسلومن و فیلیپ فرنباخ» - ترجمه «مصطفی خداداد و علیرضا محمدی سپهوند»
. . . هیچ کس تنها با اتکای به دانش محدودی که در ذهن خود ذخیره کرده است، نمیتواند اندیشمندی بزرگ شود. بلکه تفکرات تمام اندیشمندان متکی به اطلاعاتی هستند که خارج از اطلاعات ذخیرهشده در مغز آنهاست. اطلاعاتی که در جهان پیرامون آنها وجود دارد.
توجه به ماهیت اشتراکی دانش، میتواند خطاهای بینشی انسان را در نگاه به جهان روشن سازد . . .
#معرفی_کتاب
#توهم_دانش
🔴 معرفی کتاب «توهم دانش» نوشته «استیون اسلومن و فیلیپ فرنباخ» - ترجمه «مصطفی خداداد و علیرضا محمدی سپهوند»
. . . هیچ کس تنها با اتکای به دانش محدودی که در ذهن خود ذخیره کرده است، نمیتواند اندیشمندی بزرگ شود. بلکه تفکرات تمام اندیشمندان متکی به اطلاعاتی هستند که خارج از اطلاعات ذخیرهشده در مغز آنهاست. اطلاعاتی که در جهان پیرامون آنها وجود دارد.
توجه به ماهیت اشتراکی دانش، میتواند خطاهای بینشی انسان را در نگاه به جهان روشن سازد . . .
#معرفی_کتاب
#توهم_دانش