✔️@BoomrangInstitute
🔴 «مدیریت انرژی و محیط اقتصادی و سیاسی»
✍ شهرام اتفاق
یک روز صبح زود، هنگامی که ویلهلم شونگن استاد برجسته دانشکده کشاورزی دانشگاه و مرکز تحقیقات واژنینگن در هلند، تازه وارد اتاقش شده بود و در حال کلنجار رفتن با قهوه جوش خودش بود، یک تماس تلفنی از پیرابیل وایت دریافت کرد.
وایت ادعا میکرد که از یک مرکز مهم دولتی در ایالات متحده با او تماس گرفته و به ایمیل چند روز قبلش اشاره کرد که در آن، پرسشهایی را درباره کاشت و پرورش نوعی گوجه فرنگی تیره مطرح کرده بود.
شونگن احتمال میداد که شاید کل این ماجرا نوعی شوخی باشد که توسط دوستاناش سازماندهی شده است. آیا یک مشاور کشاورزی معمولی در آن سرزمین پیدا نمیشود که روش پرورش گوجه فرنگی را به این کارآموز تلفنی بیاموزد؟ بعید نیست که در آن سوی خط دوستان شونگن بابت این مضحکه به او میخندیدند و دستش میانداختند.
اما شونگن جانب احتیاط را رعایت کرد، محترمانه سخن را کوتاه کرد و از وایت خواست تا برای تداوم این گفتوگو، نامهای رسمی به دانشگاه واژنینگن نوشته شود تا او نیز پاسخ رسمی و جدی به این درخواست بدهد. اما با کمال تعجب، بیست و چهار ساعت بعد، نامه رسمی وایت، همراه با تأییدیه دانشکده درکارتابل الکترونیکی او بود.
شونگن با خواندن نامه، به دلایل مراجعه وایت به او و پرسشهای عجیب و غریباش پی برد. «گوجه فرنگی تیره» قرار بود تا در سیاره مریخ کاشته و نگهداری شود! در واقع این بخشی از پروژه ناسا برای ایجاد یک پایگاه اقامت در مریخ بود و گروهی از دانشمندان ناسا مشغول مطالعه امکان توسعه کشاورزی بر روی آن سیاره در پروژه «مارس ۲۰۲۳» بودند.
این پیشفرض عجیبوغریب، یعنی کاشتن گوجه فرنگی در «محیط» پیچیدهای مانند مریخ، همه مبانی ذهنی شونگن را بههم میریخت. دشواریهای «انتقال بذر» از زمین به مریخ، دگرگونیهای مربوط به «تفاوت در گرانش» دو سیاره، «چرخه اکوسیستمی» جدید و خیلی چیزهای دیگر باید فهرست میشد و مورد بررسی قرار میگرفت. شونگن دریافت که پیچیدگی موضوع در «محیط» کار نهفته است ...
... انجام یک کار به ظاهر ساده مانند کاشت و پرورش گوجه فرنگی در یک محیط خاص و پیچیده، میتواند مبدل به کاری بسیار دشوار و موضوعی بسیار غامض شود.
... مدیریت انرژی در ایران نیز غیرممکن نیست، اما مانند کاشت و پرورش گوجه فرنگی در مریخ بسیار دشوار است. عواملی که سبب ایجاد این محیط خاص و پیچیده میشوند عبارت هستند از ....
👈 ادامه مطلب را در صفحه ۱۱ ماهنامه تدبیر بخوانید.
توضیحات: این مطلب از کانال تغییر اقلیم و آلودگی هوا دریافت شده است.
#انرژی
#اقتصاد_انرژی
#اقتصاد_سیاسی
🔴 «مدیریت انرژی و محیط اقتصادی و سیاسی»
✍ شهرام اتفاق
یک روز صبح زود، هنگامی که ویلهلم شونگن استاد برجسته دانشکده کشاورزی دانشگاه و مرکز تحقیقات واژنینگن در هلند، تازه وارد اتاقش شده بود و در حال کلنجار رفتن با قهوه جوش خودش بود، یک تماس تلفنی از پیرابیل وایت دریافت کرد.
وایت ادعا میکرد که از یک مرکز مهم دولتی در ایالات متحده با او تماس گرفته و به ایمیل چند روز قبلش اشاره کرد که در آن، پرسشهایی را درباره کاشت و پرورش نوعی گوجه فرنگی تیره مطرح کرده بود.
شونگن احتمال میداد که شاید کل این ماجرا نوعی شوخی باشد که توسط دوستاناش سازماندهی شده است. آیا یک مشاور کشاورزی معمولی در آن سرزمین پیدا نمیشود که روش پرورش گوجه فرنگی را به این کارآموز تلفنی بیاموزد؟ بعید نیست که در آن سوی خط دوستان شونگن بابت این مضحکه به او میخندیدند و دستش میانداختند.
اما شونگن جانب احتیاط را رعایت کرد، محترمانه سخن را کوتاه کرد و از وایت خواست تا برای تداوم این گفتوگو، نامهای رسمی به دانشگاه واژنینگن نوشته شود تا او نیز پاسخ رسمی و جدی به این درخواست بدهد. اما با کمال تعجب، بیست و چهار ساعت بعد، نامه رسمی وایت، همراه با تأییدیه دانشکده درکارتابل الکترونیکی او بود.
شونگن با خواندن نامه، به دلایل مراجعه وایت به او و پرسشهای عجیب و غریباش پی برد. «گوجه فرنگی تیره» قرار بود تا در سیاره مریخ کاشته و نگهداری شود! در واقع این بخشی از پروژه ناسا برای ایجاد یک پایگاه اقامت در مریخ بود و گروهی از دانشمندان ناسا مشغول مطالعه امکان توسعه کشاورزی بر روی آن سیاره در پروژه «مارس ۲۰۲۳» بودند.
این پیشفرض عجیبوغریب، یعنی کاشتن گوجه فرنگی در «محیط» پیچیدهای مانند مریخ، همه مبانی ذهنی شونگن را بههم میریخت. دشواریهای «انتقال بذر» از زمین به مریخ، دگرگونیهای مربوط به «تفاوت در گرانش» دو سیاره، «چرخه اکوسیستمی» جدید و خیلی چیزهای دیگر باید فهرست میشد و مورد بررسی قرار میگرفت. شونگن دریافت که پیچیدگی موضوع در «محیط» کار نهفته است ...
... انجام یک کار به ظاهر ساده مانند کاشت و پرورش گوجه فرنگی در یک محیط خاص و پیچیده، میتواند مبدل به کاری بسیار دشوار و موضوعی بسیار غامض شود.
... مدیریت انرژی در ایران نیز غیرممکن نیست، اما مانند کاشت و پرورش گوجه فرنگی در مریخ بسیار دشوار است. عواملی که سبب ایجاد این محیط خاص و پیچیده میشوند عبارت هستند از ....
👈 ادامه مطلب را در صفحه ۱۱ ماهنامه تدبیر بخوانید.
توضیحات: این مطلب از کانال تغییر اقلیم و آلودگی هوا دریافت شده است.
#انرژی
#اقتصاد_انرژی
#اقتصاد_سیاسی
✔️@BoomrangInstitute
🔴 «جهانچگونه مدرن شد؟»
«جوردانو برونو» یکی از شخصیتهای نمادین در عصر روشنگری و از افراد موثر در گذار به مدرنیته بود. او یک کشیش، فیلسوف، شاعر و کیهانشناس بود و مخالفت او با تعالیم کلیسا منجر به مرگ او شد.
در سال ۱۹۷۳ فیلمی به کارگردانی جولیانو مونتالدو و به بازیگری جان ماریا ولونته، شارلوت رمپلینگ و مارک برنس ساخته شد که نمایش زندگی این «جانباخته علم» بود.
نویسندگانی همچون مایکل وایت، پیتر اکروی، فرانسیس یاتیس، با نوشتن داستان زندگی برونو، دشواریهای پیش روی تحول اندیشه در آن دوران را به تصویر کشیدهاند.
برگهایی از کتاب «جهانچگونه مدرن شد؟»، اثر استیون گرینبلت و ترجمه مهدی نصرالهزاده، لحظات پایانی مرگ برونو را چنین توصیف کرده است:
در ۱۷ فوریه ۱۶۰۰، «جوردانو برونو» را که اکنون دیگر خلع لباس شده بود، با سری تراشیده، سوار بر خری کردند و به جانب دیرکی که در میدان برپا شده بود بردند. در طول ساعتهای بیشماری که در آن، هیئتهای مختلفی از راهبان و کشیشان به باد حملهاش گرفته بودند، او ثابت قدم بود و از اینکه توبه کند و خاموش بماند سر باز زد. کلماتی که او گفت هیچ جا ثبت نشده است، اما آن کلمات باید صاحبمنصبان را برآشفته باشد. چون دستور دادند که زبانش را لگام بزنند. میخی را در درون یک طرف گونهاش فرو کردند، آن را لای زبانش بردند، از طرف دیگر گونهاش بیرون کشیدند، یک میخ دیگر هم لبانش را دوخت، طوری که با هم به شکل چلیپایی در آمدند وقتی صلیبی جلوی صورتش گرفته شد، او سرش را برگرداند. آتش شعلهور گشت و کارش را انجام داد. پس از آنکه زنده زنده سوخت، استخوانهای باقیماندهاش را خرد و خاکسترش را پخش کردند.
#مدرنیته
Telegram
🔴 «جهانچگونه مدرن شد؟»
«جوردانو برونو» یکی از شخصیتهای نمادین در عصر روشنگری و از افراد موثر در گذار به مدرنیته بود. او یک کشیش، فیلسوف، شاعر و کیهانشناس بود و مخالفت او با تعالیم کلیسا منجر به مرگ او شد.
در سال ۱۹۷۳ فیلمی به کارگردانی جولیانو مونتالدو و به بازیگری جان ماریا ولونته، شارلوت رمپلینگ و مارک برنس ساخته شد که نمایش زندگی این «جانباخته علم» بود.
نویسندگانی همچون مایکل وایت، پیتر اکروی، فرانسیس یاتیس، با نوشتن داستان زندگی برونو، دشواریهای پیش روی تحول اندیشه در آن دوران را به تصویر کشیدهاند.
برگهایی از کتاب «جهانچگونه مدرن شد؟»، اثر استیون گرینبلت و ترجمه مهدی نصرالهزاده، لحظات پایانی مرگ برونو را چنین توصیف کرده است:
در ۱۷ فوریه ۱۶۰۰، «جوردانو برونو» را که اکنون دیگر خلع لباس شده بود، با سری تراشیده، سوار بر خری کردند و به جانب دیرکی که در میدان برپا شده بود بردند. در طول ساعتهای بیشماری که در آن، هیئتهای مختلفی از راهبان و کشیشان به باد حملهاش گرفته بودند، او ثابت قدم بود و از اینکه توبه کند و خاموش بماند سر باز زد. کلماتی که او گفت هیچ جا ثبت نشده است، اما آن کلمات باید صاحبمنصبان را برآشفته باشد. چون دستور دادند که زبانش را لگام بزنند. میخی را در درون یک طرف گونهاش فرو کردند، آن را لای زبانش بردند، از طرف دیگر گونهاش بیرون کشیدند، یک میخ دیگر هم لبانش را دوخت، طوری که با هم به شکل چلیپایی در آمدند وقتی صلیبی جلوی صورتش گرفته شد، او سرش را برگرداند. آتش شعلهور گشت و کارش را انجام داد. پس از آنکه زنده زنده سوخت، استخوانهای باقیماندهاش را خرد و خاکسترش را پخش کردند.
#مدرنیته
Telegram
Telegram
attach 📎
✔️@BoomrangInstitute
🔴 مروری بر پیشگفتار کتاب «تاریخ اندیشه سیاسی در ایران» - نوشته جواد طباطبایی
✍ علیرضا زیاری
زمانه ايدئولوژى زدهی ما، عصر سياسىبافىهاى بیرويه گرديده است و گمان میكنيم كه هر مخالفخوانى و هر سياسیبافى را مىتوان به مرتبهی انديشه ارتقاء داد.
در این خلاصه، نگاهی کوتاه بر پیشگفتار تاریخ اندیشهی سیاسی ایران داشتهام تا به فهم این مهم از منظر جواد طباطبایی نائل آییم.
👈 بیشتر بخوانید
#تاریخ_اندیشه
#اندیشه_سیاسی
🔴 مروری بر پیشگفتار کتاب «تاریخ اندیشه سیاسی در ایران» - نوشته جواد طباطبایی
✍ علیرضا زیاری
زمانه ايدئولوژى زدهی ما، عصر سياسىبافىهاى بیرويه گرديده است و گمان میكنيم كه هر مخالفخوانى و هر سياسیبافى را مىتوان به مرتبهی انديشه ارتقاء داد.
در این خلاصه، نگاهی کوتاه بر پیشگفتار تاریخ اندیشهی سیاسی ایران داشتهام تا به فهم این مهم از منظر جواد طباطبایی نائل آییم.
👈 بیشتر بخوانید
#تاریخ_اندیشه
#اندیشه_سیاسی
✔️@BoomrangInstitute
🔴 «اقتصاد و عدالت اجتماعی»
🎤 🎧 ابراهیم صحافی
فایل صوتی - یک جلسه
در شنیدنیهای بومرنگ
موضوع عدالت از هزاران سال پیش، از دغدغههای بشری بوده است و فلاسفهای چون افلاطون و ارسطو در بستر دوران ماقبل مدرن، در خصوص عدالت، نظریات و دیدگاههای خود را مطرح کرده اند که ناظر بر ارزشها و منافع جمعی بوده است. اما در سدههای اخیر و در دوران مدرن نیز، مفهوم عدالت اجتماعی بسیار مورد توجه قرار گرفته است که عموما به عنوان موضوعی در مقابل و در ضدیت با اقتصاد بازار و منافع فردی، معرفی و توصیف میشود. بر خلاف تصور رایج، عدالت در چارچوب اقتصاد بازار و دوران مدرن به عنوان یک ضدارزش تلقی نمیشود. بلکه در دوران مدرن، عدالت در چارچوب ارزشهای متفاوت با دوران ماقبل مدرن، تعریف و تبیین میشود. در دوران جدید مهمترین نمود عدالت، برابری در مقابل قانون است که موجب تجلی آزادی میشود و همین عصاره تمدن جدید است.
در این فایل صوتی، این موضوع و مفهوم اقتصاد و عدالت در دوران مدرن و ماقبل مدرن تبیین و تشریح شده است.
👈 دسترسی در آپارات
👈 دسترسی در بومرنگ
#اقتصاد #عدالت_اجتماعی
🔴 «اقتصاد و عدالت اجتماعی»
🎤 🎧 ابراهیم صحافی
فایل صوتی - یک جلسه
در شنیدنیهای بومرنگ
موضوع عدالت از هزاران سال پیش، از دغدغههای بشری بوده است و فلاسفهای چون افلاطون و ارسطو در بستر دوران ماقبل مدرن، در خصوص عدالت، نظریات و دیدگاههای خود را مطرح کرده اند که ناظر بر ارزشها و منافع جمعی بوده است. اما در سدههای اخیر و در دوران مدرن نیز، مفهوم عدالت اجتماعی بسیار مورد توجه قرار گرفته است که عموما به عنوان موضوعی در مقابل و در ضدیت با اقتصاد بازار و منافع فردی، معرفی و توصیف میشود. بر خلاف تصور رایج، عدالت در چارچوب اقتصاد بازار و دوران مدرن به عنوان یک ضدارزش تلقی نمیشود. بلکه در دوران مدرن، عدالت در چارچوب ارزشهای متفاوت با دوران ماقبل مدرن، تعریف و تبیین میشود. در دوران جدید مهمترین نمود عدالت، برابری در مقابل قانون است که موجب تجلی آزادی میشود و همین عصاره تمدن جدید است.
در این فایل صوتی، این موضوع و مفهوم اقتصاد و عدالت در دوران مدرن و ماقبل مدرن تبیین و تشریح شده است.
👈 دسترسی در آپارات
👈 دسترسی در بومرنگ
#اقتصاد #عدالت_اجتماعی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
✔️@BoomrangInstitute
🔴 «نفت، اقتصاد و نظام حکمرانی»
✍ سید احسان مرعشی
شاید وقتی ۱۱۲ سال پیش، اولین چاه در مسجدسلیمان به نفت رسید کسی باور نداشت این ماده سیاه سرنوشت کشور را تغییر خواهد داد و منشأ تحولات گسترده اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خواهد شد.
امروز پس از گذشت بیش از یک قرن، درآمدهای نفتی ساختار حکمرانی در ایران را به شدت به خود وابسته کرده است و رانت حاصل از این درآمدها، به دولتی شدن اقتصاد کشور منجر شده است.
به رغم ادعای طرفداران برنامهریزیهای کلان، درآمدهای نفتی در این ساختار اقتصاد دولتی، به تحقق برنامههای توسعه نیز یاری نرساند.
آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری باید مورد توجه قرار گیرد، حکمرانی بدون درآمدهای نفتی و حرکت به سوی اقتصاد آزاد است.
➖➖➖➖➖➖➖➖
پینوشت: پنجم خرداد ماه سال ۱۲۸۷ هجری شمسی مطابق با ۲۶ ماه می ۱۹۰۸ میلادی / فوران اولین چاه نفت خاورمیانه/ صحنه بازسازی شده فوران اولین چاه نفت خاورمیانه واقع در میدان نفتون منطقه نمره_۱ شهرستان مسجدسلیمان / قسمتی از فیلم مستند ساخته شده بوسیله شرکت BP به مناسبت سالگرد آن.
#کشف_نفت #اقتصاد_نفتی
🔴 «نفت، اقتصاد و نظام حکمرانی»
✍ سید احسان مرعشی
شاید وقتی ۱۱۲ سال پیش، اولین چاه در مسجدسلیمان به نفت رسید کسی باور نداشت این ماده سیاه سرنوشت کشور را تغییر خواهد داد و منشأ تحولات گسترده اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خواهد شد.
امروز پس از گذشت بیش از یک قرن، درآمدهای نفتی ساختار حکمرانی در ایران را به شدت به خود وابسته کرده است و رانت حاصل از این درآمدها، به دولتی شدن اقتصاد کشور منجر شده است.
به رغم ادعای طرفداران برنامهریزیهای کلان، درآمدهای نفتی در این ساختار اقتصاد دولتی، به تحقق برنامههای توسعه نیز یاری نرساند.
آنچه امروز بیش از هر زمان دیگری باید مورد توجه قرار گیرد، حکمرانی بدون درآمدهای نفتی و حرکت به سوی اقتصاد آزاد است.
➖➖➖➖➖➖➖➖
پینوشت: پنجم خرداد ماه سال ۱۲۸۷ هجری شمسی مطابق با ۲۶ ماه می ۱۹۰۸ میلادی / فوران اولین چاه نفت خاورمیانه/ صحنه بازسازی شده فوران اولین چاه نفت خاورمیانه واقع در میدان نفتون منطقه نمره_۱ شهرستان مسجدسلیمان / قسمتی از فیلم مستند ساخته شده بوسیله شرکت BP به مناسبت سالگرد آن.
#کشف_نفت #اقتصاد_نفتی
✔️@BoomrangInstitute
🔴 باید طرحی نو دراندازیم
🎤 گفتگوی #تجارت_فردا با موسی غنی نژاد در مورد دلایل عدم اجرای سند چشم انداز ۲۰ ساله
درســت دو سال بعد از تدوین سند و ابلاغ آن، یعنی در سال 84 دولت تغییر کرد. دولتی پوپولیست بر سر کار آمد و اقتصاد ایران در سیاست های اجرایی خود یک چرخش اساسی را تجربه کرد. یک دوربرگردان در مسیر توسعه ایجاد شد و همه اصلاحات اقتصادی و بهبود شرایط را تغییر داد. برقراری نرخ دستوری برای سپرده ها و تسهیلات بانکی، تثبیت نرخ ارز به رغم رهنمود برنامه سوم به منظور اصلاح آن برحسب تغییرات نرخ تورم داخلی و خارجی و تثبیت قیمت حامل های انرژی، بخشی از سیاست هایی بود که از سر گرفته شد. دولت نهم و مجلس دهم مسیر اقتصاد را تغییر دادند و کاملا برعکس برنامه سوم توسعه عمل کردند. قطعا همان زمان هم نقدهایی به برنامه ســوم توسعه وارد بود اما این برنامه کمابیش توانسته بود شرایط اقتصاد را بهبود دهد. اما سیاست های بعدی اقتصاد را از ریل توسعه خارج کرد. پس سیاست های اقتصادی به سمتی رفت که ما را کم کم از مسیر توسعه و اهداف سند چشم انداز دور کرد. در عرصه سیاست خارجی هم شرایط به همین گونه بود. دولت به سمت تنش زایی با کشورهای دیگر رفت. سیاست های ایران در حوزه برنامه هسته ای تغییر اساسی داشت و رئیس جمهور وقت آمریکا هم به رغم همکاری های ایران با جامعه ملل، ایران را محور شرارت خوانده بود. کشور کم کم وارد فاز تنش با جهان شد و همین مساله بر رسیدن ایران به اهداف سیاسی و اقتصادی تاثیر گذاشت.
با ابزار ایدئولوژی نمی توان به اســتراتژی درستی رسید. ما در این 15 سال اجرای سند چشم انداز توسعه بیش از پیش دچار ایدئولوژی زدگی شدیم. اگر همه جناح ها و گروه های سیاسی پایبند به اصول علمی باشند در یک مسیر حرکت می کنند. چون علم یک مسیر واحــد پیش روی همه می گذارد. روش علمی دوگانگی ندارد. اما روش ایدئولوژی می تواند چندگانه باشد و هر کسی از ظن خود مسیر توسعه را ترسیم کند. و هر کسی ایدئولوژی خود را دنبال کند.
ما باید به صورت علمی بگوییم منافع ملی ما چیست و چگونه تامین می شود. اول باید این را تعیین کنیم و سپس بر اساس آن استراتژی تدوین کنیم. چیدن آرمان ها در کنار هم و فهرست کردن آنها، تعریف منافع ملی نیست.
در این سال ها نه تنها به اهداف سند نزدیک نشده ایم بلکه از آن فاصله گرفته ایم. به نظر می رسد این سند به بایگانی رفته و در شرایط کنونی امکان تحقق آن وجود ندارد.
👈 بیشتر بخوانید
#اقتصاد_ایران
#ایدئولوژی
#سندچشمانداز
🔴 باید طرحی نو دراندازیم
🎤 گفتگوی #تجارت_فردا با موسی غنی نژاد در مورد دلایل عدم اجرای سند چشم انداز ۲۰ ساله
درســت دو سال بعد از تدوین سند و ابلاغ آن، یعنی در سال 84 دولت تغییر کرد. دولتی پوپولیست بر سر کار آمد و اقتصاد ایران در سیاست های اجرایی خود یک چرخش اساسی را تجربه کرد. یک دوربرگردان در مسیر توسعه ایجاد شد و همه اصلاحات اقتصادی و بهبود شرایط را تغییر داد. برقراری نرخ دستوری برای سپرده ها و تسهیلات بانکی، تثبیت نرخ ارز به رغم رهنمود برنامه سوم به منظور اصلاح آن برحسب تغییرات نرخ تورم داخلی و خارجی و تثبیت قیمت حامل های انرژی، بخشی از سیاست هایی بود که از سر گرفته شد. دولت نهم و مجلس دهم مسیر اقتصاد را تغییر دادند و کاملا برعکس برنامه سوم توسعه عمل کردند. قطعا همان زمان هم نقدهایی به برنامه ســوم توسعه وارد بود اما این برنامه کمابیش توانسته بود شرایط اقتصاد را بهبود دهد. اما سیاست های بعدی اقتصاد را از ریل توسعه خارج کرد. پس سیاست های اقتصادی به سمتی رفت که ما را کم کم از مسیر توسعه و اهداف سند چشم انداز دور کرد. در عرصه سیاست خارجی هم شرایط به همین گونه بود. دولت به سمت تنش زایی با کشورهای دیگر رفت. سیاست های ایران در حوزه برنامه هسته ای تغییر اساسی داشت و رئیس جمهور وقت آمریکا هم به رغم همکاری های ایران با جامعه ملل، ایران را محور شرارت خوانده بود. کشور کم کم وارد فاز تنش با جهان شد و همین مساله بر رسیدن ایران به اهداف سیاسی و اقتصادی تاثیر گذاشت.
با ابزار ایدئولوژی نمی توان به اســتراتژی درستی رسید. ما در این 15 سال اجرای سند چشم انداز توسعه بیش از پیش دچار ایدئولوژی زدگی شدیم. اگر همه جناح ها و گروه های سیاسی پایبند به اصول علمی باشند در یک مسیر حرکت می کنند. چون علم یک مسیر واحــد پیش روی همه می گذارد. روش علمی دوگانگی ندارد. اما روش ایدئولوژی می تواند چندگانه باشد و هر کسی از ظن خود مسیر توسعه را ترسیم کند. و هر کسی ایدئولوژی خود را دنبال کند.
ما باید به صورت علمی بگوییم منافع ملی ما چیست و چگونه تامین می شود. اول باید این را تعیین کنیم و سپس بر اساس آن استراتژی تدوین کنیم. چیدن آرمان ها در کنار هم و فهرست کردن آنها، تعریف منافع ملی نیست.
در این سال ها نه تنها به اهداف سند نزدیک نشده ایم بلکه از آن فاصله گرفته ایم. به نظر می رسد این سند به بایگانی رفته و در شرایط کنونی امکان تحقق آن وجود ندارد.
👈 بیشتر بخوانید
#اقتصاد_ایران
#ایدئولوژی
#سندچشمانداز
Telegram
موسی غنینژاد
🔴 باید طرحی نو دراندازیم
🎤 گفتگوی #تجارت_فردا با موسی غنی نژاد در مورد دلایل عدم اجرای سند چشم انداز 20 ساله
❇️ درســت دو سال بعد از تدوین سند و ابلاغ آن، یعنی در سال 84 دولت تغییر کرد. دولتی پوپولیست بر سر کار آمد و اقتصاد ایران در سیاست های اجرایی…
🎤 گفتگوی #تجارت_فردا با موسی غنی نژاد در مورد دلایل عدم اجرای سند چشم انداز 20 ساله
❇️ درســت دو سال بعد از تدوین سند و ابلاغ آن، یعنی در سال 84 دولت تغییر کرد. دولتی پوپولیست بر سر کار آمد و اقتصاد ایران در سیاست های اجرایی…
✔️@BoomrangInstitute
🔴 خلاصه کتاب «معرفت شناسی علم اقتصاد» - نوشته موسی غنینژاد
✍ اصلان علی عباسی
کتاب گفتارهایی در معرفتشناسی علم اقتصاد توسط دکتر موسی غنی نژاد به رشته تحریر درآمده است که شامل چهار گفتار و دو پیوست است.
در این خلاصه تهیه شده، به صورت اجمالی، چهار گفتار و دو پیوست این کتاب مرور شده است. خواننده، پس از مطالعه این نوشته با رویکردهای معرفتشناختی و روششناختیِ اندیشمندان و مکاتب اقتصادی آشنا خواهد شد.
تلاش شده است که در این خلاصه، تا حد امکان، مفاهیم و مبانی معرفتشناختی تشریح شده در کتاب، ارائه شود و رویکرد فلاسفه و اندیشمندان به چگونگی حصول معرفت علمی در حوزه اقتصاد بیان گردد.
این خلاصه مقدمهای است بر آشنایی با کتاب، اما در عین حال توصیه میگردد کتاب به طور کامل مطالعه شود. تسلط بر مفاهیم مطرح شده در این کتاب، به خواننده کمک خواهد کرد نگاه متفاوتی به موضوعات اقتصادی داشته باشد و جایگاه موضوعات فلسفی و معرفتشناختی را در علم اقتصاد درک کند.
خلاصه کتاب را در 👈 اینجا بخوانید.
#معرفت_شناسی
#اقتصاد
🔴 خلاصه کتاب «معرفت شناسی علم اقتصاد» - نوشته موسی غنینژاد
✍ اصلان علی عباسی
کتاب گفتارهایی در معرفتشناسی علم اقتصاد توسط دکتر موسی غنی نژاد به رشته تحریر درآمده است که شامل چهار گفتار و دو پیوست است.
در این خلاصه تهیه شده، به صورت اجمالی، چهار گفتار و دو پیوست این کتاب مرور شده است. خواننده، پس از مطالعه این نوشته با رویکردهای معرفتشناختی و روششناختیِ اندیشمندان و مکاتب اقتصادی آشنا خواهد شد.
تلاش شده است که در این خلاصه، تا حد امکان، مفاهیم و مبانی معرفتشناختی تشریح شده در کتاب، ارائه شود و رویکرد فلاسفه و اندیشمندان به چگونگی حصول معرفت علمی در حوزه اقتصاد بیان گردد.
این خلاصه مقدمهای است بر آشنایی با کتاب، اما در عین حال توصیه میگردد کتاب به طور کامل مطالعه شود. تسلط بر مفاهیم مطرح شده در این کتاب، به خواننده کمک خواهد کرد نگاه متفاوتی به موضوعات اقتصادی داشته باشد و جایگاه موضوعات فلسفی و معرفتشناختی را در علم اقتصاد درک کند.
خلاصه کتاب را در 👈 اینجا بخوانید.
#معرفت_شناسی
#اقتصاد
Forwarded from بومرنگ
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✔️@BoomrangInstitute
🔴 طرفداری افراطی از یک ایدئولوژی یا یک حزب سیاسی، ما را تبدیل به افرادی غیرمنطقی و نامعقول میکند.
منبع: مرکز شناخت
#افراطی_گری
#سوگیری
🔴 طرفداری افراطی از یک ایدئولوژی یا یک حزب سیاسی، ما را تبدیل به افرادی غیرمنطقی و نامعقول میکند.
منبع: مرکز شناخت
#افراطی_گری
#سوگیری
✔️@BoomrangInstitute
🔴 تمام چیزهایی را که بتوان اختراع کرد، تا به حال اختراع شده !
✍️ شهرام اتفاق
(بریدهای از کتاب اقتصاد سیاسی محیط زیست / روششناسی علوم انسانی و محیط زیست)
جوزف شومپیتر در جلد دوم کتاب «تاریخ تحلیل اقتصادی» به مطالعهی دیدگاههای اقتصاددانان در بازهی زمانی 1790 تا 1870 پرداخته است، و در آنجا توجه مخاطبانش را به موضوع «نگرش» اقتصاددانان جلب کرده است. او لقب «بدبینی» را برای اقتصاددانانی مانند مالتوس، وست، ریکاردو، و جیمز میل شایسته میداند و تأکید میکند که اینان، رشد فزایندهی جمعیت را در برابر پاسخ کاهندهی طبیعت به کوشش انسانها برای تأمین معاش میدیدند و در کنار آن، اوضاع و احوال افزایش تدریجی بهرهی مالکانهی زمین، و بازده صنعت که به ظاهر نزولی میرسید، بیشاز پیش بر نگرانی آنان میافزود. شومپیتر بحث دربارهی درستی یا نادرستی جزییات تحلیلهای ایشان را کنار میگذارد و به «نگرشی که در پس تحلیل آنها بود، میپردازد:
جالبترین چیزی که مشاهده میکنیم، نبود کامل تخیل است که آن دید را بروز میدهد، آن نویسندگان [اقتصاددانانی مانند مالتوس، وست، ریکاردو، و جیمز میل] در آستانهی تماشاییترین پیشرفتهای اقتصادی بودند که تا آن زمان مشاهده شده بود. جلوی چشمهاشان امکاناتی گسترده به واقعیت بدل میشدند. با این همه، چیزی نمیدیدند جز اقتصادهای دستوپا بسته که با کامیابیِ پیوسته کاهندهای برای نان روزانه تلاش میکردند. مجاب شده بودند که بهبود فنشناختی و افزایش سرمایه سرانجام نخواهد توانست قانون مقدر بازده کاهنده را خنثی کند.
برای نشان دادن بستر چنین تفکری، در قرن هجدهم و نوزدهم، در اندیشهی صاحبنظرانی چون مالتوس، وست، ریکاردو، و جیمز میل، به شوخی نقل قولی از چارلز هالند دوئل، مطرح میشد که:
تمام چیزهایی را که بتوان اختراع کرد، تا به حال اختراع شده است.
دوئل در فاصلهی سالهای 1898 تا 1901 سرپرست ادارهی ثبت اختراعات آمریکا بود. یکصد سال بعد، در ژانویه ۲۰۰۰، مجله popular mechanics، با تکرار این سخن از دوئل، یادآوری میکرد که:
طی صد سال گذشته، بیش از ۵ میلیون اختراع در اداره ثبت اختراع آمریکا ثبت شده است. هر چند که اختراع ثبت شده به شماره ۷۳۰۹۱۸ شامل ابداع «محافظ چشم برای مرغها»، نتوانسته است که تغییر مهمی در بنیانهای جامعه ما به وجود آورد، اما هزاران نمونه از ابداعات دیگر، زندگی ما انسانها را به کلی متحول کردهاند؛ فقط یک نمونه از این ابداعات بزرگ، اختراع موتور جت است.
ادامه متن را در 👈 اینجا بخوانید
#روش_شناسی
#محیط_زیست
Telegram
🔴 تمام چیزهایی را که بتوان اختراع کرد، تا به حال اختراع شده !
✍️ شهرام اتفاق
(بریدهای از کتاب اقتصاد سیاسی محیط زیست / روششناسی علوم انسانی و محیط زیست)
جوزف شومپیتر در جلد دوم کتاب «تاریخ تحلیل اقتصادی» به مطالعهی دیدگاههای اقتصاددانان در بازهی زمانی 1790 تا 1870 پرداخته است، و در آنجا توجه مخاطبانش را به موضوع «نگرش» اقتصاددانان جلب کرده است. او لقب «بدبینی» را برای اقتصاددانانی مانند مالتوس، وست، ریکاردو، و جیمز میل شایسته میداند و تأکید میکند که اینان، رشد فزایندهی جمعیت را در برابر پاسخ کاهندهی طبیعت به کوشش انسانها برای تأمین معاش میدیدند و در کنار آن، اوضاع و احوال افزایش تدریجی بهرهی مالکانهی زمین، و بازده صنعت که به ظاهر نزولی میرسید، بیشاز پیش بر نگرانی آنان میافزود. شومپیتر بحث دربارهی درستی یا نادرستی جزییات تحلیلهای ایشان را کنار میگذارد و به «نگرشی که در پس تحلیل آنها بود، میپردازد:
جالبترین چیزی که مشاهده میکنیم، نبود کامل تخیل است که آن دید را بروز میدهد، آن نویسندگان [اقتصاددانانی مانند مالتوس، وست، ریکاردو، و جیمز میل] در آستانهی تماشاییترین پیشرفتهای اقتصادی بودند که تا آن زمان مشاهده شده بود. جلوی چشمهاشان امکاناتی گسترده به واقعیت بدل میشدند. با این همه، چیزی نمیدیدند جز اقتصادهای دستوپا بسته که با کامیابیِ پیوسته کاهندهای برای نان روزانه تلاش میکردند. مجاب شده بودند که بهبود فنشناختی و افزایش سرمایه سرانجام نخواهد توانست قانون مقدر بازده کاهنده را خنثی کند.
برای نشان دادن بستر چنین تفکری، در قرن هجدهم و نوزدهم، در اندیشهی صاحبنظرانی چون مالتوس، وست، ریکاردو، و جیمز میل، به شوخی نقل قولی از چارلز هالند دوئل، مطرح میشد که:
تمام چیزهایی را که بتوان اختراع کرد، تا به حال اختراع شده است.
دوئل در فاصلهی سالهای 1898 تا 1901 سرپرست ادارهی ثبت اختراعات آمریکا بود. یکصد سال بعد، در ژانویه ۲۰۰۰، مجله popular mechanics، با تکرار این سخن از دوئل، یادآوری میکرد که:
طی صد سال گذشته، بیش از ۵ میلیون اختراع در اداره ثبت اختراع آمریکا ثبت شده است. هر چند که اختراع ثبت شده به شماره ۷۳۰۹۱۸ شامل ابداع «محافظ چشم برای مرغها»، نتوانسته است که تغییر مهمی در بنیانهای جامعه ما به وجود آورد، اما هزاران نمونه از ابداعات دیگر، زندگی ما انسانها را به کلی متحول کردهاند؛ فقط یک نمونه از این ابداعات بزرگ، اختراع موتور جت است.
ادامه متن را در 👈 اینجا بخوانید
#روش_شناسی
#محیط_زیست
Telegram
Telegram
attach 📎
🌍 ویروس کرونا جهانی شدن را نخواهد کشت شکل آن را تغییر خواهد داد
⚡️به ناگهان، خیلی ها در میان رسانه ها، دانشگاه ها و سیاسیون آماده زدن دکمه توقف جهانی شدن هستند. ستونی در شماره 9 مارس نشریه فارین پالیسی نوشت «جهانی شدن به آی سی یو فرستاده شد» و مجله اکونومیست در 14 می، پرسید که «آیا کووید-19 جهانی شدن را کشته است». برخی از چپ ها از ویروس به عنوان علاج بالقوه ای برای سیاره آسیب دیده، راهی برای مهار ستمگری کاپیتالیسم جهانی شده و بازگرداندن فضیلت جوامع و کشورها در مقابل شرکت ها و بازارها، استقبال کردند. همین طور در پوپولیسم راست، رهبرانی مانند رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ و رئیس جمهور برزیل ژائیر بولسونارو از شیوع بیماری برای بستن مرزهای ملی و بیرون نگه داشتن خارجی ها، گردشگرها و مهاجران، و برای بهره برداری از احساس بیگانه هراسی و نژاد پرستی در میان حامیانشان استفاده کرده اند. آیا این اقدامات اخیر شروع تلاش های فزاینده ای برای وارونه کردن روند جهانی شدن است؟
اما تلاشی این چنین آرزویی بیش نیست. #جهانی_شدن اینجاست تا بماند.
🖇 ترجمه فارسی این مقاله مجله تایم را اینجا مطالعه کنید.
✔️@Boomranginstitute
⚡️به ناگهان، خیلی ها در میان رسانه ها، دانشگاه ها و سیاسیون آماده زدن دکمه توقف جهانی شدن هستند. ستونی در شماره 9 مارس نشریه فارین پالیسی نوشت «جهانی شدن به آی سی یو فرستاده شد» و مجله اکونومیست در 14 می، پرسید که «آیا کووید-19 جهانی شدن را کشته است». برخی از چپ ها از ویروس به عنوان علاج بالقوه ای برای سیاره آسیب دیده، راهی برای مهار ستمگری کاپیتالیسم جهانی شده و بازگرداندن فضیلت جوامع و کشورها در مقابل شرکت ها و بازارها، استقبال کردند. همین طور در پوپولیسم راست، رهبرانی مانند رئیس جمهور ایالات متحده دونالد ترامپ و رئیس جمهور برزیل ژائیر بولسونارو از شیوع بیماری برای بستن مرزهای ملی و بیرون نگه داشتن خارجی ها، گردشگرها و مهاجران، و برای بهره برداری از احساس بیگانه هراسی و نژاد پرستی در میان حامیانشان استفاده کرده اند. آیا این اقدامات اخیر شروع تلاش های فزاینده ای برای وارونه کردن روند جهانی شدن است؟
اما تلاشی این چنین آرزویی بیش نیست. #جهانی_شدن اینجاست تا بماند.
🖇 ترجمه فارسی این مقاله مجله تایم را اینجا مطالعه کنید.
✔️@Boomranginstitute
✔️@BoomrangInstitute
🔴 گفتگو درباره «بحران محیط زیست: سرمایه داری یا سوسیالیسم؟!»
میزبان:
زیست آنلاین/ محمد رئیسی
مهمانان:
محمدرضا جعفری/شهرام اتفاق
آیا بحرانهای محیط زیستی دوران ما، ناشی از نظام اقتصادی بازار (یا سرمایهداری) است؟ آیا سوسیالیسم چاره کار است و در سایه آن میتوان از این بحران عبور کرد؟
کوشش برای یافتن پاسخ هایی شایسته به این پرسشها، موضوع سلسله گفتگوهایی است که به دعوت زیست آنلاین برگزار میشوند.
👈 جلسه اول در آپارات
👈 جلسه اول در زیست آنلاین
👈 همه جلسات در بومرنگ
توضیحات: این مطلب از 👈 [کانال زیست آنلاین] دریافت شده است.
#سرمایه_داری
#سوسیالیسم
#محیط_زیست
#تغییر_اقلیم
🔴 گفتگو درباره «بحران محیط زیست: سرمایه داری یا سوسیالیسم؟!»
میزبان:
زیست آنلاین/ محمد رئیسی
مهمانان:
محمدرضا جعفری/شهرام اتفاق
آیا بحرانهای محیط زیستی دوران ما، ناشی از نظام اقتصادی بازار (یا سرمایهداری) است؟ آیا سوسیالیسم چاره کار است و در سایه آن میتوان از این بحران عبور کرد؟
کوشش برای یافتن پاسخ هایی شایسته به این پرسشها، موضوع سلسله گفتگوهایی است که به دعوت زیست آنلاین برگزار میشوند.
👈 جلسه اول در آپارات
👈 جلسه اول در زیست آنلاین
👈 همه جلسات در بومرنگ
توضیحات: این مطلب از 👈 [کانال زیست آنلاین] دریافت شده است.
#سرمایه_داری
#سوسیالیسم
#محیط_زیست
#تغییر_اقلیم
✔️@BoomrangInstitute
🔴 «خردگراییِ صُنع گرایانه یا خرد گرایی تحولی؟!» / بریدهای از پیشگفتار جلد اول کتابِ سه جلدیِ «قانون، قانونگذاری و آزادی» / اثر «فردریش فون هایک»
🌀 برگردان مهشید معیری و موسی غنی نژاد
صنعگرایی عبارت است از فرایندی که طی آن به جای اعتماد به آزادیها و ابتکارات ِ فردی که منتهی به شکلگیری «نظمهای خودجوش» میشود، «نظمهای سازماندهی شده و هدفمند» به کلیه آحاد جامعه تحمیل میشود. در این فرایند هرکس و هر گروهی، چه چپ و چه راست، میخواهد طبق دیدگاهها و اهداف خود جامعه را «بسازد». میل به ساختن جامعه یا صُنع گرایی موجب میشود که افراد تبدیل بهوسیلهای برای سازماندهی جامعه شوند و پیروی از قواعد کلی و همهشمول که در نتیجه آن آزادیها و حقوق فردی و نیز نظمهای خودجوش شکل میگیرند، جای خود را به اطاعت از دستورات حکومتی بدهد.
با تبدیل جامعه از «نظمِ خودجوش» به «نظم ِ سازماندهی شده»، نه تنها آزادی محو میشود بلکه به عللی که هایک توضیح میدهد جامعه به شدت دچار فقر اطلاعاتی شده و توان استفاده از استعدادهای فردی را از دست میدهد.
هایک هشدار میدهد که با غلبه یافتن تدریجی صُنعگرایی، آزادی به عنوان مهمترین دستاورد تمدن جدید و به تبع آن کل این تمدن در معرض مخاطرات جدی قرار گرفته است.
با کوشش و انتخاب علیرضا زیاری
#خرد_گرایی
#معرفی_کتاب
Telegram
🔴 «خردگراییِ صُنع گرایانه یا خرد گرایی تحولی؟!» / بریدهای از پیشگفتار جلد اول کتابِ سه جلدیِ «قانون، قانونگذاری و آزادی» / اثر «فردریش فون هایک»
🌀 برگردان مهشید معیری و موسی غنی نژاد
صنعگرایی عبارت است از فرایندی که طی آن به جای اعتماد به آزادیها و ابتکارات ِ فردی که منتهی به شکلگیری «نظمهای خودجوش» میشود، «نظمهای سازماندهی شده و هدفمند» به کلیه آحاد جامعه تحمیل میشود. در این فرایند هرکس و هر گروهی، چه چپ و چه راست، میخواهد طبق دیدگاهها و اهداف خود جامعه را «بسازد». میل به ساختن جامعه یا صُنع گرایی موجب میشود که افراد تبدیل بهوسیلهای برای سازماندهی جامعه شوند و پیروی از قواعد کلی و همهشمول که در نتیجه آن آزادیها و حقوق فردی و نیز نظمهای خودجوش شکل میگیرند، جای خود را به اطاعت از دستورات حکومتی بدهد.
با تبدیل جامعه از «نظمِ خودجوش» به «نظم ِ سازماندهی شده»، نه تنها آزادی محو میشود بلکه به عللی که هایک توضیح میدهد جامعه به شدت دچار فقر اطلاعاتی شده و توان استفاده از استعدادهای فردی را از دست میدهد.
هایک هشدار میدهد که با غلبه یافتن تدریجی صُنعگرایی، آزادی به عنوان مهمترین دستاورد تمدن جدید و به تبع آن کل این تمدن در معرض مخاطرات جدی قرار گرفته است.
با کوشش و انتخاب علیرضا زیاری
#خرد_گرایی
#معرفی_کتاب
Telegram
Telegram
attach 📎
📃 قدرت سیاسی و کنش اقتصادی
✍🏻 موسی غنی نژاد
🗞 روزنامه #دنیای_اقتصاد ۹۹/۰۳/۱۱
🔸 در شرایط بحرانی و حوادث غیرمترقبه، گرایش صاحبان قدرت سیاسی به مداخله در اقتصاد و کنترل بازار بیشتر میشود. این گرایش عمومی و طبیعی است؛ عمومی است یعنی در همه جوامع اعم از پیشرفته یا غیر آن هم اتفاق میافتد و هم طبیعی است؛ چون صاحبان قدرت سیاسی طبیعتا گرایش به این دارند تا خود را مسلط بر همه امور جامعه از جمله اقتصاد معرفی کنند.
واقعیت این است که این مداخلات در اغلب موارد ناکارآمد از آب درمیآید؛ ولی این ناکارآمدی مانع از تکرار آن نمیشود. تاریخ اقتصاد مملو از این تجربههای شکستخورده است. از زمانیکه تفکر علمی اقتصاد شکل گرفته و مدون شده تا کنون این چالش میان اقتصاددانان و دارندگان قدرت سیاسی در جریان بوده است.
🔸 علت اینکه اغلب سیاستگذاریهای دولتی در عرصه اقتصاد ناکام میشوند یا حتی نتایج معکوس میدهند، همین تنش و تضاد میان دو منطق متفاوت است. تا زمانیکه صاحبان قدرت سیاسی علم اقتصاد را به جد نگیرند، هیچ توفیقی نصیب سیاستهای اقتصادی مورد نظر آنها نخواهد شد. تکرار و تاکید بر اینکه «درشرایط حساس کنونی» یا «در وضعیت غیر عادی و نامتعارف» قوانین علم اقتصاد صدق نمیکند و باید تمهیدات دیگری اندیشید، نشانه بارز جدی نگرفتن علم اقتصاد است.
👈🏻متن کامل این یادداشت را می توانید در سایت بومرنگ مطالعه نمائید
🆔@ghaninejad_mousa
✔️@BoomrangInstitute
#اقتصاد_ایران #علم_اقتصاد
✍🏻 موسی غنی نژاد
🗞 روزنامه #دنیای_اقتصاد ۹۹/۰۳/۱۱
🔸 در شرایط بحرانی و حوادث غیرمترقبه، گرایش صاحبان قدرت سیاسی به مداخله در اقتصاد و کنترل بازار بیشتر میشود. این گرایش عمومی و طبیعی است؛ عمومی است یعنی در همه جوامع اعم از پیشرفته یا غیر آن هم اتفاق میافتد و هم طبیعی است؛ چون صاحبان قدرت سیاسی طبیعتا گرایش به این دارند تا خود را مسلط بر همه امور جامعه از جمله اقتصاد معرفی کنند.
واقعیت این است که این مداخلات در اغلب موارد ناکارآمد از آب درمیآید؛ ولی این ناکارآمدی مانع از تکرار آن نمیشود. تاریخ اقتصاد مملو از این تجربههای شکستخورده است. از زمانیکه تفکر علمی اقتصاد شکل گرفته و مدون شده تا کنون این چالش میان اقتصاددانان و دارندگان قدرت سیاسی در جریان بوده است.
🔸 علت اینکه اغلب سیاستگذاریهای دولتی در عرصه اقتصاد ناکام میشوند یا حتی نتایج معکوس میدهند، همین تنش و تضاد میان دو منطق متفاوت است. تا زمانیکه صاحبان قدرت سیاسی علم اقتصاد را به جد نگیرند، هیچ توفیقی نصیب سیاستهای اقتصادی مورد نظر آنها نخواهد شد. تکرار و تاکید بر اینکه «درشرایط حساس کنونی» یا «در وضعیت غیر عادی و نامتعارف» قوانین علم اقتصاد صدق نمیکند و باید تمهیدات دیگری اندیشید، نشانه بارز جدی نگرفتن علم اقتصاد است.
👈🏻متن کامل این یادداشت را می توانید در سایت بومرنگ مطالعه نمائید
🆔@ghaninejad_mousa
✔️@BoomrangInstitute
#اقتصاد_ایران #علم_اقتصاد
www.boomrang.org
قدرت سیاسی و کنش اقتصادی | بومرنگ
در شرایط بحرانی و حوادث غیرمترقبه، گرایش صاحبان قدرت سیاسی به مداخله در اقتصاد و کنترل بازار بیشتر میشود.
✔️@BoomrangInstitute
🔴 گفتگو درباره «بحران محیط زیست: سرمایه داری یا سوسیالیسم؟!» - جلسه دوم (۲)
میزبان:
زیست آنلاین/ محمد رئیسی
مهمانان:
محمدرضا جعفری/شهرام اتفاق
آیا بحرانهای محیط زیستی دوران ما، ناشی از نظام اقتصادی بازار (یا سرمایهداری) است؟ آیا سوسیالیسم چاره کار است و در سایه آن میتوان از این بحران عبور کرد؟
کوشش برای یافتن پاسخ هایی شایسته به این پرسشها، موضوع سلسله گفتگوهایی است که به دعوت زیست آنلاین برگزار میشوند.
👈 جلسه دوم در آپارات
👈 جلسه دوم در زیست آنلاین
👈 همه جلسات در بومرنگ
توضیحات: این مطلب از 👈 [کانال زیست آنلاین] دریافت شده است.
#سرمایه_داری
#سوسیالیسم
#محیط_زیست
#تغییر_اقلیم
🔴 گفتگو درباره «بحران محیط زیست: سرمایه داری یا سوسیالیسم؟!» - جلسه دوم (۲)
میزبان:
زیست آنلاین/ محمد رئیسی
مهمانان:
محمدرضا جعفری/شهرام اتفاق
آیا بحرانهای محیط زیستی دوران ما، ناشی از نظام اقتصادی بازار (یا سرمایهداری) است؟ آیا سوسیالیسم چاره کار است و در سایه آن میتوان از این بحران عبور کرد؟
کوشش برای یافتن پاسخ هایی شایسته به این پرسشها، موضوع سلسله گفتگوهایی است که به دعوت زیست آنلاین برگزار میشوند.
👈 جلسه دوم در آپارات
👈 جلسه دوم در زیست آنلاین
👈 همه جلسات در بومرنگ
توضیحات: این مطلب از 👈 [کانال زیست آنلاین] دریافت شده است.
#سرمایه_داری
#سوسیالیسم
#محیط_زیست
#تغییر_اقلیم
✔️@BoomrangInstitute
⭕️ گرفتار سرمایه داری رفاقتی شدیم
🎤 موسی غنی نژاد در گفتگو با #تجارت_فردا از ردپای تفکرات مجاهدین خلق در اقتصاد امروز می گوید
کتاب اقتصاد به زبان ســاده، کتابی ملهم از اندیشــه های مارکسیستی است که در سال ۴۷ به صورت جزوه درون گروهی منتشر و بین مجاهدین و نیروهای انقلابی توزیع شد. این کتاب با نیت تاثیرگذاری روی افرادی نوشته شده بود که می خواستند علیه رژیم پهلوی، مبارزه مسلحانه انجام دهند. منتها تاثیر این جزوه از انقلابیون و اعضای مجاهدین فراتر رفت و تفکرات محمود عسکری زاده و جزوه اش در میان نیروهای اسلامی که از مجاهدین جدا شدند و حتی نیروهای مخالف مجاهدین هم طرفداران زیادی پیدا کرد و هنوز هم طرفدار دارد.
حرف اصلی کتاب همان حرف مارکس است که میگوید همه بدبختی های جامعه ناشی از مالکیت خصوصی ابزار تولید است که موجب استثمار اکثریت (توده مردم) به نفع اقلیت (ســرمایه داران) میشود. این تفکر همه مشکلات جامعه را ناشی از مالکیت خصوصی اقلیتی از مردم می داند و با استفاده از نظریه مارکسیستی زیربنا و روبنا می گوید اقتصاد سرمایه داری که مبتنی بر مالکیت ابزار تولید است، زیربنای کل روابط اجتماعی در جامعه است. زیربنا مفهوم مورد علاقه مارکسیست هاست که مطابق آن مدعی بودند روابط اقتصادی در جامعه زیربنای تعیین کننده کلیه روابط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه است. عســکری زاده هم در این کتاب می گوید تمام مشکلاتی که ما در جامعه داریم و موجب نارضایتی مردم شده -از فساد و فحشا گرفته تا مینی ژوپ و هیپی ها- همه روبناست و عامل تعیین کننده یا زیربنا همان مالکیت خصوصی ابزار تولید است.
آنچه در این کتاب با ادبیات عامیانه گفته شــده اگر به صورت حقوقی و امروزی گفته شود کم وبیش میشــود همان چیزی که در اصل ۴۳ قانون اساسی آمده است. در اصل ۴۳ تاکید بر تامین نیازهای اساسی شامل مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات الزام برای تشکیل خانواده برای همه است. تاکید شده شرایط و امکانات کار برای همه تامین شود و ابزار کار در شکل تعاونی، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشــروع دیگر برای همه فراهم شود تا به تمرکز و تداول ثروت در دســت افراد و گروههای خاص منتهی نشود. این اصل مردم را تشویق میکند که با افزایش تولیدات کشــاورزی، دامی و صنعتی کشور را به مرحله خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند. اینها بخشی از آن چیزی است که در اصل ۴۳ قانون اساسی ما آمده و شما میتوانید آن را با آنچه در کتاب اقتصاد به زبان ساده آمده مقایسه کنید. در اصل ۴۳ در حقیقت چیزی با عنوان مالکیت خصوصی و تجارت آزاد وجود ندارد.
شما می بینید که در کتاب عسکری زاده، همانند کتاب نوشین، به مساله تورم اشاره شده و در این خصوص تاکید میکند بر اینکه علت اصلی تورم سودی است که سرمایه دار کسب میکند و اگر سرمایه دار سودی روی کالا نگیرد تورم ایجاد نمیشود. الان همه میدانند که تورم ناشی از سیاستهای پولی دولت است و آنچه آنها درباره تورم میگفتند واقعا خنده دار است اما هنوز در ایران این تفکر وجود دارد. شاهد این ادعا هم وجود سازمانی با نام سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان است که فلسفه وجودی این سازمان مبارزه با گرانفروشی و سوءاستفاده سرمایه داران است. شما میگویید تفکرات امثال عسکری زاده آیا در اقتصاد کنونی جاری است؟ بله هست. همین امروز که من با شما صحبت میکنم، بعد از نیم قرن، سازمان حمایت و سازمان تعزیرات ما به گفته های آقای عسکری زاده عمل می کند.
👈 بیشتر بخوانید
#اقتصاد_دولتی
#سازمان_مجاهدین_خلق
⭕️ گرفتار سرمایه داری رفاقتی شدیم
🎤 موسی غنی نژاد در گفتگو با #تجارت_فردا از ردپای تفکرات مجاهدین خلق در اقتصاد امروز می گوید
کتاب اقتصاد به زبان ســاده، کتابی ملهم از اندیشــه های مارکسیستی است که در سال ۴۷ به صورت جزوه درون گروهی منتشر و بین مجاهدین و نیروهای انقلابی توزیع شد. این کتاب با نیت تاثیرگذاری روی افرادی نوشته شده بود که می خواستند علیه رژیم پهلوی، مبارزه مسلحانه انجام دهند. منتها تاثیر این جزوه از انقلابیون و اعضای مجاهدین فراتر رفت و تفکرات محمود عسکری زاده و جزوه اش در میان نیروهای اسلامی که از مجاهدین جدا شدند و حتی نیروهای مخالف مجاهدین هم طرفداران زیادی پیدا کرد و هنوز هم طرفدار دارد.
حرف اصلی کتاب همان حرف مارکس است که میگوید همه بدبختی های جامعه ناشی از مالکیت خصوصی ابزار تولید است که موجب استثمار اکثریت (توده مردم) به نفع اقلیت (ســرمایه داران) میشود. این تفکر همه مشکلات جامعه را ناشی از مالکیت خصوصی اقلیتی از مردم می داند و با استفاده از نظریه مارکسیستی زیربنا و روبنا می گوید اقتصاد سرمایه داری که مبتنی بر مالکیت ابزار تولید است، زیربنای کل روابط اجتماعی در جامعه است. زیربنا مفهوم مورد علاقه مارکسیست هاست که مطابق آن مدعی بودند روابط اقتصادی در جامعه زیربنای تعیین کننده کلیه روابط سیاسی و اجتماعی و فرهنگی جامعه است. عســکری زاده هم در این کتاب می گوید تمام مشکلاتی که ما در جامعه داریم و موجب نارضایتی مردم شده -از فساد و فحشا گرفته تا مینی ژوپ و هیپی ها- همه روبناست و عامل تعیین کننده یا زیربنا همان مالکیت خصوصی ابزار تولید است.
آنچه در این کتاب با ادبیات عامیانه گفته شــده اگر به صورت حقوقی و امروزی گفته شود کم وبیش میشــود همان چیزی که در اصل ۴۳ قانون اساسی آمده است. در اصل ۴۳ تاکید بر تامین نیازهای اساسی شامل مسکن، خوراک، پوشاک، بهداشت، درمان، آموزش و پرورش و امکانات الزام برای تشکیل خانواده برای همه است. تاکید شده شرایط و امکانات کار برای همه تامین شود و ابزار کار در شکل تعاونی، از راه وام بدون بهره یا هر راه مشــروع دیگر برای همه فراهم شود تا به تمرکز و تداول ثروت در دســت افراد و گروههای خاص منتهی نشود. این اصل مردم را تشویق میکند که با افزایش تولیدات کشــاورزی، دامی و صنعتی کشور را به مرحله خودکفایی برساند و از وابستگی برهاند. اینها بخشی از آن چیزی است که در اصل ۴۳ قانون اساسی ما آمده و شما میتوانید آن را با آنچه در کتاب اقتصاد به زبان ساده آمده مقایسه کنید. در اصل ۴۳ در حقیقت چیزی با عنوان مالکیت خصوصی و تجارت آزاد وجود ندارد.
شما می بینید که در کتاب عسکری زاده، همانند کتاب نوشین، به مساله تورم اشاره شده و در این خصوص تاکید میکند بر اینکه علت اصلی تورم سودی است که سرمایه دار کسب میکند و اگر سرمایه دار سودی روی کالا نگیرد تورم ایجاد نمیشود. الان همه میدانند که تورم ناشی از سیاستهای پولی دولت است و آنچه آنها درباره تورم میگفتند واقعا خنده دار است اما هنوز در ایران این تفکر وجود دارد. شاهد این ادعا هم وجود سازمانی با نام سازمان حمایت از تولیدکنندگان و مصرف کنندگان است که فلسفه وجودی این سازمان مبارزه با گرانفروشی و سوءاستفاده سرمایه داران است. شما میگویید تفکرات امثال عسکری زاده آیا در اقتصاد کنونی جاری است؟ بله هست. همین امروز که من با شما صحبت میکنم، بعد از نیم قرن، سازمان حمایت و سازمان تعزیرات ما به گفته های آقای عسکری زاده عمل می کند.
👈 بیشتر بخوانید
#اقتصاد_دولتی
#سازمان_مجاهدین_خلق
Telegram
موسی غنینژاد
⭕️ گرفتار سرمایه داری رفاقتی شدیم
🎤 موسی غنی نژاد در گفتگو با #تجارت_فردا از ردپای تفکرات مجاهدین خلق در اقتصاد امروز می گوید
🔹 کتاب اقتصاد به زبان ســاده، کتابی ملهم از اندیشــه های مارکسیستی است که در سال ۴۷ به صورت جزوه درون گروهی منتشر و بین مجاهدین…
🎤 موسی غنی نژاد در گفتگو با #تجارت_فردا از ردپای تفکرات مجاهدین خلق در اقتصاد امروز می گوید
🔹 کتاب اقتصاد به زبان ســاده، کتابی ملهم از اندیشــه های مارکسیستی است که در سال ۴۷ به صورت جزوه درون گروهی منتشر و بین مجاهدین…
✔️@BoomrangInstitute
⭕️ درباره «تجددخواهی و تصلب سنت در ایران»/ برداشت و تلخیص از کتاب «تاملی درباره ایران»، جلد دوم: «نظریه حکومت قانون در ایران»، بخش نخست: «مکتب تبریز و مبانی تجددخواهی»/ اثر جواد طباطبایی
✍ اصلان علی عباسی
از دیدگاه طباطبایی، اندیشه تجدد (مدرنیته) در اروپا با طرح پرسش در درون سنت و متحول شدن اندیشه سنتی، پدید آمد. به نحوی که هر بحثی در اندیشه تجدد نسبتی با اندیشه سنتی دارد و ساختمان و چارچوب اندیشه تجدد با متحول شدن اندیشه سنتی استوار و قوام پیدا کرده است. این روند با جدال و مناقشه میان متاخرین (نمایندگان اندیشه جدید) و قدما (نمایندگان اندیشه قدیم) در طول قریب به ۱۰۰۰ سال در اروپا رخ داده است. شایان ذکر است که متاخرین، خود در حوزههای علمیه و مکاتب فکری قدما پرورش یافته بودند و ماهیت و منشا فکری متفاوتی با قدما نداشتند. اما با طرح اندیشههای جدید به جدال فکری با قدما برخاستند و عامل تحول در سنت و گذار به مدرنیته شدند.
اما در ایران، به خلاف اروپا، جریان روشنفکری و اندیشه روشنفکران از درون سنت برنیامد. به همین دلیل تجددخواهی در ایران بدون توجه به اندیشه سنتی و با بی اعتنایی به لزوم جدال میان قدما و متاخرین پدید آمد. این پیامد بدین علت روی داد که اندیشه قدیم در ایران بیش از سه سده، به سنتی متصلب تبدیل شده و توان طرح پرسش و تحول از درون را از دست داده بود. در این شرایط، نظام سنت، پیوند و ارتباطی با حیات اجتماعی و زندگی ایرانیان و مشکلات آنان نداشت. در مواجهه ایرانیان با منطق دوران جدید در اروپا و پس از آن ظهور جریان روشنفکری، اندیشه روشنفکران نیز نتوانست توان طرح پرسش از نسبت میان اندیشه تجدد و اندیشه سنتی را بدست آورد و خود به مشکلی اساسی در نسبت میان تجددخواهی و اندیشه قدیم تبدیل شد.
طرح پرسش از ماهیت و ریشههای تصلب سنت در ایران، گام آغازین برای تدوین تاریخ اندیشه در ایران است و شرایطِ ایجاد وضعیتی جدید و نو را برای اندیشه و اندیشیدن در ایران فراهم میکند.
#تجددخواهی
#تصلب_سنت
⭕️ درباره «تجددخواهی و تصلب سنت در ایران»/ برداشت و تلخیص از کتاب «تاملی درباره ایران»، جلد دوم: «نظریه حکومت قانون در ایران»، بخش نخست: «مکتب تبریز و مبانی تجددخواهی»/ اثر جواد طباطبایی
✍ اصلان علی عباسی
از دیدگاه طباطبایی، اندیشه تجدد (مدرنیته) در اروپا با طرح پرسش در درون سنت و متحول شدن اندیشه سنتی، پدید آمد. به نحوی که هر بحثی در اندیشه تجدد نسبتی با اندیشه سنتی دارد و ساختمان و چارچوب اندیشه تجدد با متحول شدن اندیشه سنتی استوار و قوام پیدا کرده است. این روند با جدال و مناقشه میان متاخرین (نمایندگان اندیشه جدید) و قدما (نمایندگان اندیشه قدیم) در طول قریب به ۱۰۰۰ سال در اروپا رخ داده است. شایان ذکر است که متاخرین، خود در حوزههای علمیه و مکاتب فکری قدما پرورش یافته بودند و ماهیت و منشا فکری متفاوتی با قدما نداشتند. اما با طرح اندیشههای جدید به جدال فکری با قدما برخاستند و عامل تحول در سنت و گذار به مدرنیته شدند.
اما در ایران، به خلاف اروپا، جریان روشنفکری و اندیشه روشنفکران از درون سنت برنیامد. به همین دلیل تجددخواهی در ایران بدون توجه به اندیشه سنتی و با بی اعتنایی به لزوم جدال میان قدما و متاخرین پدید آمد. این پیامد بدین علت روی داد که اندیشه قدیم در ایران بیش از سه سده، به سنتی متصلب تبدیل شده و توان طرح پرسش و تحول از درون را از دست داده بود. در این شرایط، نظام سنت، پیوند و ارتباطی با حیات اجتماعی و زندگی ایرانیان و مشکلات آنان نداشت. در مواجهه ایرانیان با منطق دوران جدید در اروپا و پس از آن ظهور جریان روشنفکری، اندیشه روشنفکران نیز نتوانست توان طرح پرسش از نسبت میان اندیشه تجدد و اندیشه سنتی را بدست آورد و خود به مشکلی اساسی در نسبت میان تجددخواهی و اندیشه قدیم تبدیل شد.
طرح پرسش از ماهیت و ریشههای تصلب سنت در ایران، گام آغازین برای تدوین تاریخ اندیشه در ایران است و شرایطِ ایجاد وضعیتی جدید و نو را برای اندیشه و اندیشیدن در ایران فراهم میکند.
#تجددخواهی
#تصلب_سنت
✔️@BoomrangInstitute
⭕️ جریان تحولی و سنت/ از کتاب قانون، قانونگذاری و آزادی/ اثر فردریش فون هایک
✍ ترجمه موسی غنی نژاد و مهشید معیری
"هایک به هیچ وجه معتقد به تسلیم بی قید و شرط به همه سنتها نیست"
سنتها از دیدگاه هایک ریشه در انتزاع به عنوان شیوه سازگاری انسان با محیط و دیگر انسانها دارند. سنتها عبارتند از برخی از ارزشها، آداب و رسوم و قواعد رفتاری که از طریق تقلید و فراگیری از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد و نظم اجتماعی معینی را به وجود می آورد. به عقیده هایک سنتها طی یک جریان تحولی طولانی و در فرایند سازگاری انسان با محیط طبیعی و اجتماعی شکل میگیرند و رمز بقای آنها میزان موفقیتشان در این سازگاری است. او تاکید میورزد که سنت ها محصول عقل انسان نیستند بلکه همین فرایند سازگاری است که عقل را به وجود میآورد؛ یعنی عقل در چهارچوب سنتها و در جریان تحولیِ آنها شکل میگیرد ....
.... اما این سخن به این معنا نیست که عقل نمیتواند بر سنت و جریان تحولی آن موثر واقع شود بلکه منظور این است عقل قادر به تغییر کل مجموعه سنتها و ابداع کامل آنها از نو نیست. عقل به عنوان محصول فرایندهای پیچیده تحولیِ سنتها نمیتواند بر کل این فرایندها احاطه یابد اما میتواند بخشی از مجموعه فرهنگی (کل سنتها) را با اتکا به بقیه مجموعه متحول سازد یا مسیر آن را تغییر دهد. از این رو هایک میگوید: "هر پیشرفتی باید مبتنی بر سنت باشد". آنچه عقل انجام میدهد اصلاح برخی سنتها است نه ابداع کل آنها. "حتی موفقیت نوآوری یک سنت شکن و اعتماد مقلدین به وی باید در سایه رعایت دقیق اکثر قواعد موجود [مابقی مجموعه سنتها] به دست آید"....
.... "به هیچ وجه مدعی نیستیم که هر سنتی، به عنوان سنت، مقدس و غیرقابل انتقاد است، بلکه به سادگی میگوییم که مبنای انتقاد از هر گونه محصول سنتی باید همیشه در محصولات دیگر سنت، که نمیخواهیم یا نمیتوانیم در موردشان تجدید نظر کنیم، جستوجو شود. به سخن دیگر، جنبههای خاص یک فرهنگ باید همیشه و فقط در زمینه همین فرهنگ مورد سنجش قرار گیرد... ما تنها میتوانیم بخشهایی از یک مجموعه [فرهنگ، سنت] را اصلاح کنیم و هرگز نمیتوانیم آن را به کلی و بر مبنای برنامه متفاوتی از نو بسازیم". هایک بر این رای است که تمدنهای پیشرفته در نتیجه رواج برخی سنتها، که مضمون اصلی آنها آزادی فردی است، امکانپذیر شدهاند. بنابراین سنتهایی را تایید میکند که مشوق آزادی فردی هستند. به همین لحاظ، هایک خود را آزادیخواه (لیبرال) میداند و نه محافظهکار.
#جریان_تحولی
#سنت
⭕️ جریان تحولی و سنت/ از کتاب قانون، قانونگذاری و آزادی/ اثر فردریش فون هایک
✍ ترجمه موسی غنی نژاد و مهشید معیری
"هایک به هیچ وجه معتقد به تسلیم بی قید و شرط به همه سنتها نیست"
سنتها از دیدگاه هایک ریشه در انتزاع به عنوان شیوه سازگاری انسان با محیط و دیگر انسانها دارند. سنتها عبارتند از برخی از ارزشها، آداب و رسوم و قواعد رفتاری که از طریق تقلید و فراگیری از نسلی به نسل دیگر انتقال مییابد و نظم اجتماعی معینی را به وجود می آورد. به عقیده هایک سنتها طی یک جریان تحولی طولانی و در فرایند سازگاری انسان با محیط طبیعی و اجتماعی شکل میگیرند و رمز بقای آنها میزان موفقیتشان در این سازگاری است. او تاکید میورزد که سنت ها محصول عقل انسان نیستند بلکه همین فرایند سازگاری است که عقل را به وجود میآورد؛ یعنی عقل در چهارچوب سنتها و در جریان تحولیِ آنها شکل میگیرد ....
.... اما این سخن به این معنا نیست که عقل نمیتواند بر سنت و جریان تحولی آن موثر واقع شود بلکه منظور این است عقل قادر به تغییر کل مجموعه سنتها و ابداع کامل آنها از نو نیست. عقل به عنوان محصول فرایندهای پیچیده تحولیِ سنتها نمیتواند بر کل این فرایندها احاطه یابد اما میتواند بخشی از مجموعه فرهنگی (کل سنتها) را با اتکا به بقیه مجموعه متحول سازد یا مسیر آن را تغییر دهد. از این رو هایک میگوید: "هر پیشرفتی باید مبتنی بر سنت باشد". آنچه عقل انجام میدهد اصلاح برخی سنتها است نه ابداع کل آنها. "حتی موفقیت نوآوری یک سنت شکن و اعتماد مقلدین به وی باید در سایه رعایت دقیق اکثر قواعد موجود [مابقی مجموعه سنتها] به دست آید"....
.... "به هیچ وجه مدعی نیستیم که هر سنتی، به عنوان سنت، مقدس و غیرقابل انتقاد است، بلکه به سادگی میگوییم که مبنای انتقاد از هر گونه محصول سنتی باید همیشه در محصولات دیگر سنت، که نمیخواهیم یا نمیتوانیم در موردشان تجدید نظر کنیم، جستوجو شود. به سخن دیگر، جنبههای خاص یک فرهنگ باید همیشه و فقط در زمینه همین فرهنگ مورد سنجش قرار گیرد... ما تنها میتوانیم بخشهایی از یک مجموعه [فرهنگ، سنت] را اصلاح کنیم و هرگز نمیتوانیم آن را به کلی و بر مبنای برنامه متفاوتی از نو بسازیم". هایک بر این رای است که تمدنهای پیشرفته در نتیجه رواج برخی سنتها، که مضمون اصلی آنها آزادی فردی است، امکانپذیر شدهاند. بنابراین سنتهایی را تایید میکند که مشوق آزادی فردی هستند. به همین لحاظ، هایک خود را آزادیخواه (لیبرال) میداند و نه محافظهکار.
#جریان_تحولی
#سنت
✔️@BoomrangInstitute
⭕️ شریعتی، تئوریسین سوسیالیسم اسلامی
🎙 بررسی ریشه ها و آثار افکار و آرای اقتصادی علی شریعتی در گفت و گوی #تجارت_فردا با موسی غنی نژاد
شــریعتی آن زمان خیلی معروف بود. من در ســال ۱۳۴۸ وارد دانشگاه تهران شدم، دکتر شریعتی سخنرانی های زیادی در ســالهای ۱۳۴۹ و ۱۳۴۸ داشت. یک بار به یکی از جلسات سخنرانی او در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران رفتم. قبلا در حسینیه ارشاد هم سخنرانی هایش را شنیده بودم، اما اولین باری که احساس بدی نسبت به او پیدا کردم در آن سخنرانی دانشگاه تهران بود. دقیقا به یاد دارم که او یک ساعت و نیم دیر رسید. در هوای گرم خردادماه سالن پر از جمعیت بود و حتی تعدادی از دانشجویان روی زمین نشسته بودند و همه از گرما کلافه بودند. دکتر شریعتی وقتی بعد از یک ســاعت و نیم تاخیر وارد شد، اولین جمله ای که گفت این بود که علت تاخیر من ترافیک بود و بعد شروع کرد به بد و بیراه گفتن به شهرداری و ترافیک. درحالی که او از وضع ترافیک خبر داشت و باید زودتر راه می افتاد. اولین کاری که یک آدم متمدن در چنین شرایطی می کند، عذرخواهی است، اما او این کار را نکرد و این رفتار بر من اثر خیلی بدی گذاشت و توی ذوقم زد. بعد که به تدریج با نگاه شریعتی بیشتر آشنا شدم، دیدم او یک آدم شعاری است. به هر حال ما با وجود ممنوعیت، کم و بیش کتابهای مارکسیستی را پیدا می کردیم و میخواندیم و من دیدم چیزهایی که شریعتی میگوید خیلی هم به مارکسیسم ربطی ندارد و فقط شعار میدهد. بعدها برای من روشن شد که اصلا داستان شریعتی چیست.
طرز فکر شریعتی یعنی شیعهای که او تبلیغ میکرد، اسلام بدون فقها و بدون روحانیون بود. شاید صریح این را نمیگفت ولی این مضمون در حرفهایش بود. روشنفکران دینی ما که در ۲۵ سال اخیر به خصوص از جریان دوم خرداد به بعد سر برآوردهاند، یعنی دکتر سروش و اعوان و انصارش، طرفدار شریعتی هستند و تقریبا همین حرف ها را می زنند. درحالی که بخش دنیوی اسلام که می تواند بسیار مدرن و برای زندگی امروزی ما کارساز باشد بخش فقه و حقوق اسلام است. اما روشنفکران دینی فقه را کاملا کنار میگذارند. شریعتی از منظر مارکسیســتی آن را رد میکرد چون معتقد بود فقها از این طریق سرمایهداری را توجیه میکنند. حالا روشــنفکران دینی هم به صورت دیگری همان کار شریعتی را میکنند؛ مثلا سروش معتقد است فقها انحصار قدرت سیاسی را به دست گرفته اند و از این منظر فقه را رد میکند و البته از شریعتی هم همیشه در کل دفاع میکند.
👈 بیشتر بخوانید
⭕️ شریعتی، تئوریسین سوسیالیسم اسلامی
🎙 بررسی ریشه ها و آثار افکار و آرای اقتصادی علی شریعتی در گفت و گوی #تجارت_فردا با موسی غنی نژاد
شــریعتی آن زمان خیلی معروف بود. من در ســال ۱۳۴۸ وارد دانشگاه تهران شدم، دکتر شریعتی سخنرانی های زیادی در ســالهای ۱۳۴۹ و ۱۳۴۸ داشت. یک بار به یکی از جلسات سخنرانی او در تالار فردوسی دانشکده ادبیات دانشگاه تهران رفتم. قبلا در حسینیه ارشاد هم سخنرانی هایش را شنیده بودم، اما اولین باری که احساس بدی نسبت به او پیدا کردم در آن سخنرانی دانشگاه تهران بود. دقیقا به یاد دارم که او یک ساعت و نیم دیر رسید. در هوای گرم خردادماه سالن پر از جمعیت بود و حتی تعدادی از دانشجویان روی زمین نشسته بودند و همه از گرما کلافه بودند. دکتر شریعتی وقتی بعد از یک ســاعت و نیم تاخیر وارد شد، اولین جمله ای که گفت این بود که علت تاخیر من ترافیک بود و بعد شروع کرد به بد و بیراه گفتن به شهرداری و ترافیک. درحالی که او از وضع ترافیک خبر داشت و باید زودتر راه می افتاد. اولین کاری که یک آدم متمدن در چنین شرایطی می کند، عذرخواهی است، اما او این کار را نکرد و این رفتار بر من اثر خیلی بدی گذاشت و توی ذوقم زد. بعد که به تدریج با نگاه شریعتی بیشتر آشنا شدم، دیدم او یک آدم شعاری است. به هر حال ما با وجود ممنوعیت، کم و بیش کتابهای مارکسیستی را پیدا می کردیم و میخواندیم و من دیدم چیزهایی که شریعتی میگوید خیلی هم به مارکسیسم ربطی ندارد و فقط شعار میدهد. بعدها برای من روشن شد که اصلا داستان شریعتی چیست.
طرز فکر شریعتی یعنی شیعهای که او تبلیغ میکرد، اسلام بدون فقها و بدون روحانیون بود. شاید صریح این را نمیگفت ولی این مضمون در حرفهایش بود. روشنفکران دینی ما که در ۲۵ سال اخیر به خصوص از جریان دوم خرداد به بعد سر برآوردهاند، یعنی دکتر سروش و اعوان و انصارش، طرفدار شریعتی هستند و تقریبا همین حرف ها را می زنند. درحالی که بخش دنیوی اسلام که می تواند بسیار مدرن و برای زندگی امروزی ما کارساز باشد بخش فقه و حقوق اسلام است. اما روشنفکران دینی فقه را کاملا کنار میگذارند. شریعتی از منظر مارکسیســتی آن را رد میکرد چون معتقد بود فقها از این طریق سرمایهداری را توجیه میکنند. حالا روشــنفکران دینی هم به صورت دیگری همان کار شریعتی را میکنند؛ مثلا سروش معتقد است فقها انحصار قدرت سیاسی را به دست گرفته اند و از این منظر فقه را رد میکند و البته از شریعتی هم همیشه در کل دفاع میکند.
👈 بیشتر بخوانید
Telegram
موسی غنینژاد
👤 شریعتی، تئوریسین سوسیالیسم اسلامی
🎤 بررسی ریشه ها و آثار افکار و آرای اقتصادی علی شریعتی در گفت و گوی #تجارت_فردا با موسی غنی نژاد
#شــریعتی آن زمان خیلی معروف بود. من در ســال ۱۳۴۸ وارد دانشگاه تهران شدم، دکتر شریعتی سخنرانی های زیادی در ســالهای ۱۳۴۹…
🎤 بررسی ریشه ها و آثار افکار و آرای اقتصادی علی شریعتی در گفت و گوی #تجارت_فردا با موسی غنی نژاد
#شــریعتی آن زمان خیلی معروف بود. من در ســال ۱۳۴۸ وارد دانشگاه تهران شدم، دکتر شریعتی سخنرانی های زیادی در ســالهای ۱۳۴۹…
☑️ مبارزه موثر با فساد
✍🏻 موسی غنی نژاد - روزنامه دنیای اقتصاد 1399/03/24
🔹 در کشور ما مدتها است که برای برخی جرائم سنگین مربوط به فساد اقتصادی حکم اعدام صادر میشود. در این خصوص اعدام سلطان «سکه» مانع ظهور سلطان «قیر» و دیگر سلاطین فساد نشد. برخورد با مفسدان اقتصادی از ضروریات اجرای عدالت است؛ اما در این باره باید به دو مساله بسیار مهم توجه کرد، یکی تناسب حکم مجازات با جرم صورتگرفته و دیگری بستر قانونی و نهادی که ارتکاب جرم را امکانپذیر میکند.
🔹 آسیبی که موسسات اعتباری غیرمجاز و متخلف که بعضا ارتقای مقام یافته و به بانک تبدیل شدند، به اقتصاد ملی وارد کردند آنچنان ابعاد گستردهای دارد که با جرائم ارتکابی از سوی برخی مفسدان معروف به «سلاطین» قابل قیاس نیست.
🔹 اما اینها حکم اشد مجازات را میگیرند و آنها چند سال زندان. مضافا اینکه ابهام زیادی در خصوص رسیدگی یا عدم رسیدگی به پرونده برخی از این دست موسسات اعتباری وجود دارد.
🔹 نگاهی گذرا به پروندههای مفاسد اقتصادی نشان میدهد که بسیاری از مفسدان اتفاقا از گزینششدههای به ظاهر صالح، مطابق قاعده تقدم «تعهد» بر تخصص، بودهاند. یادمان نرفته که رئیس یک بانک بزرگ دولتی تنها چند ماه پس از برگزیده شدن بهعنوان مدیر شایسته «خودی» به کانادا فرار کرد!
🔹 نظام اداری، اقتصادی و اغلب سیاستگذاریهای عمومی ما به دلیل ساختاری و نیز حاکمیت تفکر اقتصاد دولتی بر آنها مستعد ظهور رشد فساد اداری و مالی است.
🔹 وقتی قیمتگذاری دولتی بر اقتصاد حاکم است و با چرخش قلم کارمندی با حقوق متعارف، ممکن است میلیاردها تومان جریمه به فعالان اقتصادی تعلق بگیرد یا نگیرد، زمینه برای فساد اقتصادی وسوسهانگیز به آسانی فراهم شده است.
🔹 تجربه کشورهای پیشرفته نشان میدهد مطبوعات آزاد بهعنوان رکن چهارم دموکراسی نقش بسیار مهمی در شفافسازی و بازدارندگی در امر فساد در همه ابعاد آن دارد.
🔹 متاسفانه روزنامهنگاری تحقیقی در کشور ما باب نیست و پشتوانه قانونی محکمی ندارد. روزنامهنگارانی که با این کار خطر میکنند، اغلب هزینههای گزافی بابت کار حرفهای خود میپردازند.
#فساد
✔️@BoomrangInstitute
🆔@ghaninejad_mousa
👈🏻 متن کامل این یادداشت را می توانید در سایت بومرنگ مطالعه نمائید
✍🏻 موسی غنی نژاد - روزنامه دنیای اقتصاد 1399/03/24
🔹 در کشور ما مدتها است که برای برخی جرائم سنگین مربوط به فساد اقتصادی حکم اعدام صادر میشود. در این خصوص اعدام سلطان «سکه» مانع ظهور سلطان «قیر» و دیگر سلاطین فساد نشد. برخورد با مفسدان اقتصادی از ضروریات اجرای عدالت است؛ اما در این باره باید به دو مساله بسیار مهم توجه کرد، یکی تناسب حکم مجازات با جرم صورتگرفته و دیگری بستر قانونی و نهادی که ارتکاب جرم را امکانپذیر میکند.
🔹 آسیبی که موسسات اعتباری غیرمجاز و متخلف که بعضا ارتقای مقام یافته و به بانک تبدیل شدند، به اقتصاد ملی وارد کردند آنچنان ابعاد گستردهای دارد که با جرائم ارتکابی از سوی برخی مفسدان معروف به «سلاطین» قابل قیاس نیست.
🔹 اما اینها حکم اشد مجازات را میگیرند و آنها چند سال زندان. مضافا اینکه ابهام زیادی در خصوص رسیدگی یا عدم رسیدگی به پرونده برخی از این دست موسسات اعتباری وجود دارد.
🔹 نگاهی گذرا به پروندههای مفاسد اقتصادی نشان میدهد که بسیاری از مفسدان اتفاقا از گزینششدههای به ظاهر صالح، مطابق قاعده تقدم «تعهد» بر تخصص، بودهاند. یادمان نرفته که رئیس یک بانک بزرگ دولتی تنها چند ماه پس از برگزیده شدن بهعنوان مدیر شایسته «خودی» به کانادا فرار کرد!
🔹 نظام اداری، اقتصادی و اغلب سیاستگذاریهای عمومی ما به دلیل ساختاری و نیز حاکمیت تفکر اقتصاد دولتی بر آنها مستعد ظهور رشد فساد اداری و مالی است.
🔹 وقتی قیمتگذاری دولتی بر اقتصاد حاکم است و با چرخش قلم کارمندی با حقوق متعارف، ممکن است میلیاردها تومان جریمه به فعالان اقتصادی تعلق بگیرد یا نگیرد، زمینه برای فساد اقتصادی وسوسهانگیز به آسانی فراهم شده است.
🔹 تجربه کشورهای پیشرفته نشان میدهد مطبوعات آزاد بهعنوان رکن چهارم دموکراسی نقش بسیار مهمی در شفافسازی و بازدارندگی در امر فساد در همه ابعاد آن دارد.
🔹 متاسفانه روزنامهنگاری تحقیقی در کشور ما باب نیست و پشتوانه قانونی محکمی ندارد. روزنامهنگارانی که با این کار خطر میکنند، اغلب هزینههای گزافی بابت کار حرفهای خود میپردازند.
#فساد
✔️@BoomrangInstitute
🆔@ghaninejad_mousa
👈🏻 متن کامل این یادداشت را می توانید در سایت بومرنگ مطالعه نمائید
✔️@BoomrangInstitute
🔴 گفتگو درباره «اقتصاد بازار یا اکوسوسیالیسم» - جلسه سوم (۳) از سلسله گفتگوهای بحران محیط زیست: سرمایه داری یا سوسیالیسم؟!
میزبان:
زیست آنلاین/ محمد رئیسی
مهمانان:
محمدرضا جعفری/شهرام اتفاق
آیا بحرانهای محیط زیستی دوران ما، ناشی از نظام اقتصادی بازار (یا سرمایهداری) است؟ آیا سوسیالیسم یا اکوسوسیالیسم چاره کار است و در سایه آن میتوان از این بحران عبور کرد؟
کوشش برای یافتن پاسخ هایی شایسته به این پرسشها، موضوع سلسله گفتگوهایی است که به دعوت زیست آنلاین برگزار میشوند.
👈 جلسه سوم در آپارات
👈 جلسه سوم در زیست آنلاین
👈 همه جلسات در بومرنگ
توضیحات: این مطلب از 👈 [کانال زیست آنلاین] دریافت شده است.
#سرمایه_داری
#سوسیالیسم
#محیط_زیست
#تغییر_اقلیم
🔴 گفتگو درباره «اقتصاد بازار یا اکوسوسیالیسم» - جلسه سوم (۳) از سلسله گفتگوهای بحران محیط زیست: سرمایه داری یا سوسیالیسم؟!
میزبان:
زیست آنلاین/ محمد رئیسی
مهمانان:
محمدرضا جعفری/شهرام اتفاق
آیا بحرانهای محیط زیستی دوران ما، ناشی از نظام اقتصادی بازار (یا سرمایهداری) است؟ آیا سوسیالیسم یا اکوسوسیالیسم چاره کار است و در سایه آن میتوان از این بحران عبور کرد؟
کوشش برای یافتن پاسخ هایی شایسته به این پرسشها، موضوع سلسله گفتگوهایی است که به دعوت زیست آنلاین برگزار میشوند.
👈 جلسه سوم در آپارات
👈 جلسه سوم در زیست آنلاین
👈 همه جلسات در بومرنگ
توضیحات: این مطلب از 👈 [کانال زیست آنلاین] دریافت شده است.
#سرمایه_داری
#سوسیالیسم
#محیط_زیست
#تغییر_اقلیم
✔️@BoomrangInstitute
🔴 بریده ای از سفرنامه «نیمدانگ پیونگیانگ»
✍ رضا امیرخانی
🎯 رفتیم کنار یکی از همین صفحات سیبل و نشانهروی. چیزی به کرهای نوشته بود که خانم یون برایمان ترجمه کرد. دونقطه سوراخ روی سیبل بود. یکی دقیقاً در مرکز که روش فلش کشیده بودند و توضیحی نوشته بودند و دیگری سه چهار میلیمتر با فاصله ...
خانم یون توضیح داد:
جناب کیم جونگ ایل تیر اول را با گلولهی تولید داخل زدهاند که حتماً به وسط هدف میخورد. اما گلولهی بعدی تولید خارج است که حتا جناب کیم جونگ ایل هم نتوانستند آن را به مرکز بزنند، چون گلوله ایراد داشت. حتا ایشان که تیرشان خطا نمیرود نتوانستهاند به مرکز بزنند، چه برسد اگر یک روز مثلاً یک سرباز معمولی در جنگ با امپریالیسم بخواهد با این گلولهی خارجی تیراندازی کند که شکستمان قطعی خواهد بود.
صحبتش را قطع میکنم، میبینم که خارج از سیبل هم یک پارگی هست که روی آن هم با نشانه و فلش علامت خورده است و چیزی نوشته اند. میگویم این چیست؟
خانم یون: همان گلوله اول جناب کیم جونگ ایل وقتی به هدف خورد و داخل رفت، اینقدر محکم بود که به دیوار خورد و برگشت . . .
#معرفی_کتاب
🔴 بریده ای از سفرنامه «نیمدانگ پیونگیانگ»
✍ رضا امیرخانی
🎯 رفتیم کنار یکی از همین صفحات سیبل و نشانهروی. چیزی به کرهای نوشته بود که خانم یون برایمان ترجمه کرد. دونقطه سوراخ روی سیبل بود. یکی دقیقاً در مرکز که روش فلش کشیده بودند و توضیحی نوشته بودند و دیگری سه چهار میلیمتر با فاصله ...
خانم یون توضیح داد:
جناب کیم جونگ ایل تیر اول را با گلولهی تولید داخل زدهاند که حتماً به وسط هدف میخورد. اما گلولهی بعدی تولید خارج است که حتا جناب کیم جونگ ایل هم نتوانستند آن را به مرکز بزنند، چون گلوله ایراد داشت. حتا ایشان که تیرشان خطا نمیرود نتوانستهاند به مرکز بزنند، چه برسد اگر یک روز مثلاً یک سرباز معمولی در جنگ با امپریالیسم بخواهد با این گلولهی خارجی تیراندازی کند که شکستمان قطعی خواهد بود.
صحبتش را قطع میکنم، میبینم که خارج از سیبل هم یک پارگی هست که روی آن هم با نشانه و فلش علامت خورده است و چیزی نوشته اند. میگویم این چیست؟
خانم یون: همان گلوله اول جناب کیم جونگ ایل وقتی به هدف خورد و داخل رفت، اینقدر محکم بود که به دیوار خورد و برگشت . . .
#معرفی_کتاب