#داستان_کوتاه
📚استاد و شاگرد باهوش
👨🎓👩🎓
استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به یک چالش ذهنی کشاند: آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟
شاگردی با قاطعیت پاسخ داد: بله او خلق کرد
استاد پرسید: آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟
شاگرد پاسخ داد: بله, آقا
استاد گفت: اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر صفات ماست , خدا نیز شیطان است
شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست
شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟
استاد پاسخ داد: البته
شاگرد ایستاد و پرسید: استاد, سرما وجود دارد؟
استاد پاسخ داد: این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟
شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند
مرد جوان گفت: در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (۴۶۰- F) نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد. شاگرد ادامه داد: استاد تاریکی وجود دارد؟
استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد
شاگرد گفت: دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد.
در آخر مرد جوان از استاد پرسید: آقا، شیطان وجود دارد؟
زیاد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست.
و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکی که در نبود نور می آید
اگر می خواهید نام این شاگرد تیزهوش را بدانید ادامه ی مطلب را مشاهده نمایید
نام مرد جوان یا آن شاگرد تیز هوش کسی نبود جز ، آلبرت انیشتن!
از کانال ما دیدن فرماییید😊😊👇👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
📚استاد و شاگرد باهوش
👨🎓👩🎓
استاد دانشگاه با این سوال ها شاگردانش را به یک چالش ذهنی کشاند: آیا خدا هر چیزی که وجود دارد را خلق کرد؟
شاگردی با قاطعیت پاسخ داد: بله او خلق کرد
استاد پرسید: آیا خدا همه چیز را خلق کرد؟
شاگرد پاسخ داد: بله, آقا
استاد گفت: اگر خدا همه چیز را خلق کرد, پس او شیطان را نیز خلق کرد. چون شیطان نیز وجود دارد و مطابق قانون که کردار ما نمایانگر صفات ماست , خدا نیز شیطان است
شاگرد آرام نشست و پاسخی نداد. استاد با رضایت از خودش خیال کرد بار دیگر توانست ثابت کند که عقیده به مذهب افسانه و خرافه ای بیش نیست
شاگرد دیگری دستش را بلند کرد و گفت: استاد میتوانم از شما سوالی بپرسم؟
استاد پاسخ داد: البته
شاگرد ایستاد و پرسید: استاد, سرما وجود دارد؟
استاد پاسخ داد: این چه سوالی است البته که وجود دارد. آیا تا کنون حسش نکرده ای؟
شاگردان به سوال مرد جوان خندیدند
مرد جوان گفت: در واقع آقا, سرما وجود ندارد. مطابق قانون فیزیک چیزی که ما از آن به سرما یاد می کنیم در حقیقت نبودن گرماست. هر موجود یا شی را میتوان مطالعه و آزمایش کرد وقتیکه انرژی داشته باشد یا آنرا انتقال دهد. و گرما چیزی است که باعث میشود بدن یا هر شی انرژی را انتقال دهد یا آنرا دارا باشد. صفر مطلق (۴۶۰- F) نبود کامل گرماست. تمام مواد در این درجه بدون حیات و بازده میشوند. سرما وجود ندارد. این کلمه را بشر برای اینکه از نبودن گرما توصیفی داشته باشد خلق کرد. شاگرد ادامه داد: استاد تاریکی وجود دارد؟
استاد پاسخ داد: البته که وجود دارد
شاگرد گفت: دوباره اشتباه کردید آقا! تاریکی هم وجود ندارد. تاریکی در حقیقت نبودن نور است. نور چیزی است که میتوان آنرا مطالعه و آزمایش کرد. اما تاریکی را نمیتوان. در واقع با استفاده از قانون نیوتن میتوان نور را به رنگهای مختلف شکست و طول موج هر رنگ را جداگانه مطالعه کرد. اما شما نمی توانید تاریکی را اندازه بگیرید. یک پرتو بسیار کوچک نور دنیایی از تاریکی را می شکند و آنرا روشن می سازد. شما چطور می توانید تعیین کنید که یک فضای به خصوص چه میزان تاریکی دارد؟ تنها کاری که می کنید این است که میزان وجود نور را در آن فضا اندازه بگیرید. درست است؟ تاریکی واژه ای است که بشر برای توصیف زمانی که نور وجود ندارد بکار ببرد.
در آخر مرد جوان از استاد پرسید: آقا، شیطان وجود دارد؟
زیاد مطمئن نبود. استاد پاسخ داد: البته همانطور که قبلا هم گفتم. ما او را هر روز می بینیم او هر روز در مثال هایی از رفتارهای غیر انسانی بشر به همنوع خود دیده میشود. او در جنایتها و خشونت های بی شماری که در سراسر دنیا اتفاق می افتد وجود دارد. اینها نمایانگر هیچ چیزی به جز شیطان نیست.
و آن شاگرد پاسخ داد: شیطان وجود ندارد آقا. یا حداقل در نوع خود وجود ندارد. شیطان را به سادگی میتوان نبود خدا دانست. درست مثل تاریکی و سرما. کلمه ای که بشر خلق کرد تا توصیفی از نبود خدا داشته باشد. خدا شیطان را خلق نکرد. شیطان نتیجه آن چیزی است که وقتی بشر عشق به خدا را در قلب خودش حاضر نبیند. مثل سرما که وقتی اثری از گرما نیست خود به خود می آید و تاریکی که در نبود نور می آید
اگر می خواهید نام این شاگرد تیزهوش را بدانید ادامه ی مطلب را مشاهده نمایید
نام مرد جوان یا آن شاگرد تیز هوش کسی نبود جز ، آلبرت انیشتن!
از کانال ما دیدن فرماییید😊😊👇👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
دوباره صبح و دنياى دل انگيز
رها كن خواب را از جاى برخيز
دلت را دور كن از درد و از غم
شراب و شور را در هم بياميز
#مهوش_قياسی_نیک
صبح بخیر🌻🌻🌻
📚 @BooksCase
رها كن خواب را از جاى برخيز
دلت را دور كن از درد و از غم
شراب و شور را در هم بياميز
#مهوش_قياسی_نیک
صبح بخیر🌻🌻🌻
📚 @BooksCase
#بریده_ای_از_یک_کتاب
#دیوانه_های_دوست_داشتنی
#جلال_حاجی_زاده
سلمان: اینقد آهنگش خوبه که آدم دوس داره شکست عشقی بخوره!
قاسم: آدم تا چنسالگی باید ادای عاشقی رو دربیاره؟!
سلمان: تا وقتی ادای عاشقی طعمشو از دست نداده.
علی: نسل ما خیلی ادای عاشقی درآورده؛ ما از زمانی که نصف الان سن داشتیم با سیاوش قمیشی و داریوش ادای عاشقی درمیآوردیم.
سلمان : حالا خوانندهش کیه؟
جلال: تورجخان شعبانخانی.
سلمان: خیلی خوب میخونه. منو یاد سیمین غانم میندازه.
جلال: چون خوب میخونه هیفده سال سکوت کرده و چیزی نخونده، مثِ حسین زمان که نه ساله سکوت کرده.
علی: شاید چون پسرخاله سیمین غانمه تو رو یادش میندازه. جفتشون بلدن بغضا رو بارونی کنن.
[گوشی جلال زنگ میخورد.]
جلال: بچهها! کلانتره از انقلاب تهران.
علی: بذارش رو آیفون. میخوام ببینم کلانتر بعد تهران حالش چطوره!
قاسم: کلانتر! خیلی دوس دارم ببینم وقتی برای اولینبار هواپیما سوار شدی چه حالی داشتی!
کلانتر: برگشتم بهت میگم. الان یه سؤال حیاتی از جلال دارم.
جلال: جانم، کلانتر!
کلانتر: جلال! چرا بعضیا نگاهشونو از آدم میدزدن؟
جلال: شاید میخوان دزدیده نشن؛ شایدم نمیخوان لو برن، چون پلکا نمیذارن چشما دروغ بگن.
کلانتر: اما بعضیام زل میزنن به چشم آدم.
جلال: اونا از دزدیدهشدن نمیترسن؛ برای همین چشماشونو قاب میگیرن.
کلانتر: پس انگار یه جورایی چشما جعبۀ سیاه آدمان.
قاسم: بهقول تورج «هنوزم چشمای تو مثل شبای پرستارهست.».
سلمان: کلانتر! مواظب باش انقلابزده نشی!
📚 @BooksCase
#دیوانه_های_دوست_داشتنی
#جلال_حاجی_زاده
سلمان: اینقد آهنگش خوبه که آدم دوس داره شکست عشقی بخوره!
قاسم: آدم تا چنسالگی باید ادای عاشقی رو دربیاره؟!
سلمان: تا وقتی ادای عاشقی طعمشو از دست نداده.
علی: نسل ما خیلی ادای عاشقی درآورده؛ ما از زمانی که نصف الان سن داشتیم با سیاوش قمیشی و داریوش ادای عاشقی درمیآوردیم.
سلمان : حالا خوانندهش کیه؟
جلال: تورجخان شعبانخانی.
سلمان: خیلی خوب میخونه. منو یاد سیمین غانم میندازه.
جلال: چون خوب میخونه هیفده سال سکوت کرده و چیزی نخونده، مثِ حسین زمان که نه ساله سکوت کرده.
علی: شاید چون پسرخاله سیمین غانمه تو رو یادش میندازه. جفتشون بلدن بغضا رو بارونی کنن.
[گوشی جلال زنگ میخورد.]
جلال: بچهها! کلانتره از انقلاب تهران.
علی: بذارش رو آیفون. میخوام ببینم کلانتر بعد تهران حالش چطوره!
قاسم: کلانتر! خیلی دوس دارم ببینم وقتی برای اولینبار هواپیما سوار شدی چه حالی داشتی!
کلانتر: برگشتم بهت میگم. الان یه سؤال حیاتی از جلال دارم.
جلال: جانم، کلانتر!
کلانتر: جلال! چرا بعضیا نگاهشونو از آدم میدزدن؟
جلال: شاید میخوان دزدیده نشن؛ شایدم نمیخوان لو برن، چون پلکا نمیذارن چشما دروغ بگن.
کلانتر: اما بعضیام زل میزنن به چشم آدم.
جلال: اونا از دزدیدهشدن نمیترسن؛ برای همین چشماشونو قاب میگیرن.
کلانتر: پس انگار یه جورایی چشما جعبۀ سیاه آدمان.
قاسم: بهقول تورج «هنوزم چشمای تو مثل شبای پرستارهست.».
سلمان: کلانتر! مواظب باش انقلابزده نشی!
📚 @BooksCase
#کتاب_بخوانیم
#بیشتر_بدانیم
کتاب ها دلداری مان می دهند، آرامش می بخشند، سرشارمان می کنند و رهایمان می کنند.
خوزه مارتی
شاعر سبک رمانتیسم اسپانیا
📚 @BooksCase 📚
#بیشتر_بدانیم
کتاب ها دلداری مان می دهند، آرامش می بخشند، سرشارمان می کنند و رهایمان می کنند.
خوزه مارتی
شاعر سبک رمانتیسم اسپانیا
📚 @BooksCase 📚
◾️
#تفکر 💡
توی کشورهای دیگه ماشینها تو سال پنجم از رده خارج محسوب میشن ...
تو ایران
سال هفتم تازه اقساطش تموم میشه...!!
#فامیل_دور
📚 @BooksCase
#تفکر 💡
توی کشورهای دیگه ماشینها تو سال پنجم از رده خارج محسوب میشن ...
تو ایران
سال هفتم تازه اقساطش تموم میشه...!!
#فامیل_دور
📚 @BooksCase
#حکایت
شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد:
در بازار بودم، اندیشه مكروهی در ذهنم گذشت.
سریع استغفار كردم و به راهم ادامه دادم.!
قدری جلوتر شترهایی قطار وار از كنارم میگذشتند...
ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت كه اگر خود را كنار نمیكشیدم، خطرناك بود
به مسجد رفتم و فكر میكردم همه چیز حساب دارد.
این لگد شتر چه بود؟!
در عالم معنا گفتند:
شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه آن فكری بود كه كردی!
گفتم: اما من كه خطایی انجام ندادم...
گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد!
اثر کارهای ما در عوالم جریان دارد، حتی یک تفکر منفی میتواند تاثیری منفی ایجاد کند...
📚 @BooksCase
شیخ رجبعلی خیاط تعریف میکرد:
در بازار بودم، اندیشه مكروهی در ذهنم گذشت.
سریع استغفار كردم و به راهم ادامه دادم.!
قدری جلوتر شترهایی قطار وار از كنارم میگذشتند...
ناگاه یكی از شترها لگدی انداخت كه اگر خود را كنار نمیكشیدم، خطرناك بود
به مسجد رفتم و فكر میكردم همه چیز حساب دارد.
این لگد شتر چه بود؟!
در عالم معنا گفتند:
شیخ رجبعلی! آن لگد نتیجه آن فكری بود كه كردی!
گفتم: اما من كه خطایی انجام ندادم...
گفتند: لگد شتر هم كه به تو نخورد!
اثر کارهای ما در عوالم جریان دارد، حتی یک تفکر منفی میتواند تاثیری منفی ایجاد کند...
📚 @BooksCase
#داستان_کوتاه
📚تمیز و کثیف
معلم گفت : دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟
هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه !
معلم گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟
حالا پسرها می گویند : تمیزه !
معلم جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد. وباز پرسید : خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟
یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه !
معلم دوباره گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟
بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو !
معلم بار دیگر توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!
شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ، ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است
معلم در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق ! و از دیدگاه هر کس متفاوت است
از کانال ما دیدن فرماییید😊😊👇👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
📚تمیز و کثیف
معلم گفت : دو مرد پیش من می آیند. یکی تمیز ودیگری کثیف من به آن ها پیشنهاد می کنم حمام کنند.شما فکر می کنید ، کدام یک این کار را انجام دهند ؟
هردو شاگرد یک زبان جواب دادند : خوب مسلما کثیفه !
معلم گفت : نه ، تمیزه . چون او به حمام کردن عادت کرده و کثیفه قدر آن را نمی داند.پس چه کسی حمام می کند ؟
حالا پسرها می گویند : تمیزه !
معلم جواب داد : نه ، کثیفه ، چون او به حمام احتیاج دارد. وباز پرسید : خوب ، پس کدامیک از مهمانان من حمام می کنند ؟
یک بار دیگر شاگردها گفتند : کثیفه !
معلم دوباره گفت : اما نه ، البته که هر دو ! تمیزه به حمام عادت دارد و کثیفه به حمام احتیاج دارد. خوب بالاخره کی حمام می گیرد ؟
بچه ها با سر درگمی جواب دادند : هر دو !
معلم بار دیگر توضیح می دهد : نه ، هیچ کدام ! چون کثیفه به حمام عادت ندارد و تمیزه هم نیازی به حمام کردن ندارد!
شاگردان با اعتراض گفتند : بله درسته ، ولی ما چطور می توانیم تشخیص دهیم ؟هر بار شما یک چیزی را می گویید و هر دفعه هم درست است
معلم در پاسخ گفت : خوب پس متوجه شدید ، این یعنی: منطق ! و از دیدگاه هر کس متفاوت است
از کانال ما دیدن فرماییید😊😊👇👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
✨#سخن_شب 🙂
🌟یادمان باشد کسی مسئول دلتنگی ها و مشکلات ما نیست
اگر ردپای دزدِ آرامش و سعادت را دنبال کنیم
سرانجام به خودمان خواهیم رسید…
💫شب تون خدایی😴
📚 قفسه کتاب 📚
👉 @BooksCase 👈
🌟یادمان باشد کسی مسئول دلتنگی ها و مشکلات ما نیست
اگر ردپای دزدِ آرامش و سعادت را دنبال کنیم
سرانجام به خودمان خواهیم رسید…
💫شب تون خدایی😴
📚 قفسه کتاب 📚
👉 @BooksCase 👈
صبح است ز خرمی جهان میخندد
هر قطره به بحر بیکران میخندد
بو در گل و نشئه در می و می در جام
از شوق، زمیـن و آسمان میخندد
صبح بخیر🌻🌻
📚 @BooksCase
هر قطره به بحر بیکران میخندد
بو در گل و نشئه در می و می در جام
از شوق، زمیـن و آسمان میخندد
صبح بخیر🌻🌻
📚 @BooksCase
#حکایت
روزی ناصرالدین شاه و همرامانش رفتند باغ دوشان تپه، نهال گل سرخ قشنگی جلوی عمارت نظر شاه را جلب کرد، فورا کاغذ و قلم برداشت و شروع به کشیدن آن گل نمود.
نقاشی که تمام شد، آن را به مستوفی الممالک نشان داد و گفت چطور است؟
گفت قربان خیلی خوب است،
بعد اقبال الدوله گفت قربان حقیقتا عالی است
و بعد اعتمادالسلطنه گفت قربان نظیر ندارد
و بعد یکی دیگر گفت این نقاشی حتی از خود گل هم طبیعیتر و زیباتر است
و نوبت به ضیاالدوله هم که رسید، گفت حتی عطر و بوی نقاشی قبله عالم از عطر و بوی خود گل بیشتر و فرحناکتر است!
و همه حضار خندیدند.
بعد از آنکه خلوت شد، شاه به موسیو ریشار فرانسوی گفت: وضع امروز را دیدی؟! من باید با این بیناموسها مملکت را اداره کنم....!
📚 @BooksCase
روزی ناصرالدین شاه و همرامانش رفتند باغ دوشان تپه، نهال گل سرخ قشنگی جلوی عمارت نظر شاه را جلب کرد، فورا کاغذ و قلم برداشت و شروع به کشیدن آن گل نمود.
نقاشی که تمام شد، آن را به مستوفی الممالک نشان داد و گفت چطور است؟
گفت قربان خیلی خوب است،
بعد اقبال الدوله گفت قربان حقیقتا عالی است
و بعد اعتمادالسلطنه گفت قربان نظیر ندارد
و بعد یکی دیگر گفت این نقاشی حتی از خود گل هم طبیعیتر و زیباتر است
و نوبت به ضیاالدوله هم که رسید، گفت حتی عطر و بوی نقاشی قبله عالم از عطر و بوی خود گل بیشتر و فرحناکتر است!
و همه حضار خندیدند.
بعد از آنکه خلوت شد، شاه به موسیو ریشار فرانسوی گفت: وضع امروز را دیدی؟! من باید با این بیناموسها مملکت را اداره کنم....!
📚 @BooksCase
♦️کارتون/نمک بزن روشن شی!
معاون وزیر بهداشت گفته است که نمک بیشتر از هروئین قربانی میگیرد.
#طنز
📚 @BooksCase 👈
معاون وزیر بهداشت گفته است که نمک بیشتر از هروئین قربانی میگیرد.
#طنز
📚 @BooksCase 👈
Ghodrat dar daron mast. Part 7. A (فصل هفتم: حركت به آنسوي دردها ..
#کتاب_قدرت_در_درون_ماست👊👊
حتما این کتاب صوتی را گوش کنید چرا که تمرینی برای شناخت خودتون و قدرت هاتون می باشد.
#کتاب_صوتی 11
📚 @BooksCase 👈
حتما این کتاب صوتی را گوش کنید چرا که تمرینی برای شناخت خودتون و قدرت هاتون می باشد.
#کتاب_صوتی 11
📚 @BooksCase 👈
راز شاد زیستن انجام دادن آنچه دوست داریم نیست، دوست داشتن آنچه انجام می دهیم است.
به انتخاب #فرشیدخیرآبادی
📚 @BooksCase 📚
به انتخاب #فرشیدخیرآبادی
📚 @BooksCase 📚
● من با ایمان و اعتقاد کاملی معتقدم که پول نمی تواند کاروان بشری را به سوی ترقی راه بری نماید، حتی اگر در دست فداکارترین فرد بشر به خاطر این مقصود باشد بلکه یک انسان ترقی خواه و پاک نهاد است که می تواند منشأ اعمال و عقاید بزرگ گردد.
● پول و نقش پول تنها راندن به سوی خودخواهی است و دائما صاحبش را به سوی استفاده از خود ترغیب و اغوا می کند.
📚 دنیایی که من می بینم
🖊 آلبرت اینشتین
📚 @BooksCase 📚
● پول و نقش پول تنها راندن به سوی خودخواهی است و دائما صاحبش را به سوی استفاده از خود ترغیب و اغوا می کند.
📚 دنیایی که من می بینم
🖊 آلبرت اینشتین
📚 @BooksCase 📚