قفسه کتاب
8.1K subscribers
4.3K photos
704 videos
1.83K files
442 links
کتاب یک دنیاست یک زندگیست
کتاب
#بیشتر_بخوانید
#بیشتر_بدانید
#کتاب_زندگیست 📚📚

👈 ادمین قفسه کتاب جهت تبلیغات ، نظرات ، معرفی کتاب
@Mr_Books 👈👈
کد شامد 1-1-297534-61-4-1
Download Telegram
◾️
#تفکر 💡

سالمندی میگفت :

من چهار فرزندم را در تنها
اتاق منزل کوچکم بزرگ کردم،

اما حالا آنها در چهار منزل بزرگ
خود برای من یک اتاق کوچک ندارند .

📚 @BooksCase
اگر هر روز راهت را عوض كنی،‌ هرگز یه مقصد نمی رسی.

به انتخاب #فرشیدخیرآبادی

📚 @BooksCase
تو ارباب سخنانی هستی که نگفته‌ای،ولی حرفهایی که زده‌ای ارباب تو هستند.

انتخاب متن و گرافیک #فرشیدخیرآبادی

📚 @BooksCase 📚
پنج سال و نیم می گذرد.pdf
188.1 KB
🌹
داستان کوتاه « پنج سال و نیم می گذرد »
نویسنده: « #فرشیدخیرآبادی »
ژانر: #مفهومی #اجتماعی

📚 @BooksCase 👈
⭐️ #متن_روز

اگر به ایده تان خندیدند، بدانید آن ایده ناب است، به آن بچسبید. بیشتر کسانی که امروز مجسمه هایشان ساخته شده است و برای ما اسطوره هستند در زمان خود به مجنون بودن متهم بودند و مخترعین در عصر خود توسط عوام طرد می شدند ولی امروز دنیا به برکت وجود همان اشخاص پیشرفت کرده است که روزی فکرشان، حرفشان و اعمالشان برای دیگران عجیب بود. اگر فکر عجیبی دارید، نترسید... آن قدر با اراده و محکم و راسخ باشید که...

📚 @BooksCase 📚
📎 #کتاب_زندگیست

در نظر جون کارتر در جهان دو نوع آدم وجود داشتند: یکی آنهایی که او می شناخت و دوست داشت، و دیگری آن هایی که او نمی شناخت و بااین حال دوست داشت. او در هرکس دنبال خوبی هایش می گشت. این سبک زندگی او بود. اگر به او می گفتید فلانی شایسته ی دوست داشتن او نیست، در جواب تان می گفت: خب، عزیزم، باید کمکش کنیم تا خودش را بالا بکشد.

از کتاب:
📗 استعداد هرگز کافی نیست
🖊 جان سی مکسول
🔁 مهدی قراچه داغی

🔍 @BooksCase 🔎
برای مردم زندگی نکن!
تباه می‌شوی...

غمگین‌ترین آدم‌ها کسانی هستند
که برداشتِ دیگران
برايشان زیادی مهم است...!

👉 @BooksCase 📚
‏رفتار غلط را به نسل بعد منتقل نکنیم
#آشغال_نريزيم
#زمین_پاک
📚 @BooksCase 📚
Ghodrat dar daron mast. Part 4. A (فصل چهارم: بازنگری مجدد افکار )..
#کتاب_قدرت_در_درون_ماست👊👊

حتما این کتاب صوتی را گوش کنید چرا که تمرینی برای شناخت خودتون و قدرت هاتون می باشد.

#کتاب_صوتی 4
📚 @BooksCase 👈
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این فیلم فقط ۶۰ ثانیه است
درک نیاز انسان‌ها ساده است
مهربانی را فریاد نکنیم.
📚 @BooksCase 📚
Badha Khabar Az Taghire Fasl Midahand [www.audiolib.ir]
Written By: Jamal Mirsadeghi
◾️ #کتاب_صوتی 🎙

بادها خبر از تغییر فصل می دهند
(قسمت 27)

نویسنده: #جمال_میر_صادقی

📚 @BooksCase
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎬 #کلیپ_آموزشی
#تغییر
#انعطاف_پذیری

👌کلیپ بسیار زیبا ودیدنی مغز چگونه یاد میگیرد
چگونه عادت میکند و چگونه عادت ها را کنار میگذارد..
👉 @BooksCase 📚📚
⚡️#سخن_شب 🙂

ﺭﺍﺳﺖ ﮔﻔﺘﯽ ﺳﻬﺮﺍﺏ!!!!

ﻣﻦ ﻫﻢ ﺩﺭ ﺗﺮﺩﯾﺪﻡ،،
ﻣﻦ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﺁﻏﺸﺘﻪ ﺑﻪ ﺑﻐﺾ؛؛
ﻟﺐ ﺧﻨﺪﺍﻥ ﺩﯾﺪﻡ....
ﭼﺸﻢ ﮔﺮﯾﺎﻥ ﺩﯾﺪﻡ....
ﮔﺮﯾﻪ ﮐﺮﺩﻡ
ﺍﻣـــﺎ……
ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺧﻨﺪﯾﺪﻡ!!
ﺭﻣﺰ ﺑﯿﺪﺍﺭﯼ ﺭا
ﭘﺸﺖ ﺑﯽ ﺧﻮﺍﺑﯽ ﺍﯾﻦ ﺛﺎﻧﯿﻪ ﻫﺎ
ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ..!!
ﺗﻮ ﺑﻪ ﺁﻣﺎﺭ ﺯﻣﯿﻦ ......"ﻣﺸﮑﻮﮐﯽ"
ﻣﻦ ﺑﻪ ﺩﻟﻬﺎﯼ ﺯﻣﯿﻦ....

🌟شبتون خوش 😴

⚡️ به کانال ما سر بزنید😅😅
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
Forwarded from قفسه کتاب (Yahya Bp)
#قصه_عشق❤️
بسیار جذاب

📚 قفسه کتاب 📚
@BooksCase
─═ঊঈ📗ঊঈ═─👇👇👇
Forwarded from قفسه کتاب (Yahya Bp)
📚قصه عشق

در روزگارهاي قديم جزيره اي دور افتاده بود که همه احساسات در آن زندگي مي کردند: شادي، غم، دانش عشق و باقي 
احساسات . روزي به همه آنها اعلام شد که جزيره در حال غرق شدن است. بنابراين هر يک شروع به تعمير قايقهايشان 
کردند. 
 اما عشق تصميم گرفت که تا لحظه آخر در جزيره بماند. زمانيکه ديگر چيزس از جزيره روي آب نمانده بود عشق تصميم گرفت
 تا براي نجات خود از ديگران کمک بخواهد. در همين زمان او از ثروت با کشتي يا شکوهش در حال گذشتن از آنجا بود کمک
 خواست.
  "ثروت، مرا هم با خود مي بري؟" 
ثروت جواب داد:
"نه نمي توانم. مفدار زيادي طلا و نقره در اين قايق هست. من هيچ جايي براي تو ندارم."
عشق تصميم گرفت که از غرور که با قايقي زيبا در حال رد شدن از جزيره بود کمک بخواهد. 
 "غرور لطفاً به من کمک کن." 
"نمي توانم عشق. تو خيس شده اي و ممکن است قايقم را خراب کني."
 پس عشق از غم که در همان نزديکي بود درخواست کمک کرد. 
"غم لطفاً مرا با خود ببر."
"آه عشق. آنقدر ناراحتم که دلم مي خواهد تنها باشم." 
شادي هم از کنار عشق گذشت اما آنچنان غدق در خوشحالي بود که اصلاً متوجه عشق نشد.
ناگهان صدايي شنيد:
" بيا اينجا عشق. من تو را با خود مي برم."
صداي يک بزرگتر بود. عشق آنقدر خوشحال شد که حتي فراموش کرد اسم ناجي خود را بپرسد. هنگاميکه به خشکي رسيدند
 ناجي به راه خود رفت.
 عشق که تازه متوجه شده بود که چقدر به ناجي خود مديون است از دانش که او هم از عشق بزرگتر بود پرسيد:
" چه کسي به من کمک کرد؟"
دانش جواب داد: "او زمان بود."
"زمان؟ اما چرا به من کمک کرد؟"

دانش لبخندي زد و با دانايي جواب داد که: ز
"چون تنها زمان بزرگي عشق را درک مي کند."

📚 قفسه کتاب 📚
@BooksCase
─═ঊঈ📗ঊঈ═─
#یک_دقیقه_مطالعه

اولدوز گفت: زن بابام می‌گوید تو هر کاری بکنی کلاغه می‌آید خبرم می‌کند. ننه کلاغه از ته دل خندید و گفت: دروغ می‌گوید جانم، قسم به این سر سیاهم من چغلی کسی را نمی‌کنم. آب خوردن را بهانه می‌کنم می‌آیم لب حوض، بعدش صابون و ماهی می‌دزدم و در می‌روم. اولدوز گفت: ننه کلاغه دزدی چرا؟ گناه دارد. ننه کلاغه گفت: بچه نشو جانم، گناه چیست؟ گناه این است که دزدی نکنم تا خودم و بچه‌هایم از گرسنگی بمیریم. گناه این است که صابون بریزد زیر پا و من گرسنه بمانم. من دیگر آنقدر عمر کرده‌ام که این چیزها را بدانم. این را هم تو بدان که با این نصیحت‌های خشک و خالی نمی‌شود دزدی را گرفت. تا وقتی که هرکس برای خودش کار می‌کند دزدی هم خواهد بود

@BooksCase
خشمگين ماندن؛
مانند آن است كه تكه ذغال داغى را در دستانت بگيرى تا به سمت كسى ديگر پرتابش كنى.
كسى كه اول ميسوزد خودِ تو هستى!

#بودا

🆑 @BooksCase
Badha Khabar Az Taghire Fasl Midahand [www.audiolib.ir]
Written By: Jamal Mirsadeghi
◾️ #کتاب_صوتی 🎙

بادها خبر از تغییر فصل می دهند
(قسمت 28)

نویسنده: #جمال_میر_صادقی

📚 @BooksCase
هیچگاه فراموش نکنیم سرچشمه توانایی‌ های خارق‌العاده ما، گنجینه های درونی ماست.

به انتخاب #فرشیدخیرآبادی
📚 @BooksCase 📚