قفسه کتاب
8.1K subscribers
4.3K photos
704 videos
1.83K files
442 links
کتاب یک دنیاست یک زندگیست
کتاب
#بیشتر_بخوانید
#بیشتر_بدانید
#کتاب_زندگیست 📚📚

👈 ادمین قفسه کتاب جهت تبلیغات ، نظرات ، معرفی کتاب
@Mr_Books 👈👈
کد شامد 1-1-297534-61-4-1
Download Telegram
◾️ #هرشب_پنج_دقیقه_کتاب 📙📕

روز بعد الیوت تلفن کرد که بیاید دنبالم، ولی من قبول نکردم و خودم بیهیچ مشکلی خانهی خانم ردلی را پیدا کردم. کمی دیر رسیدم، چون کسی قبلش به دیدنم آمده بود. از پلهها که بالا میرفتم، آنقدر سروصدا زیاد بود که پیش خودم گفتم مهمانی بزرگی است. وقتی فهمیدم با خودم فقط دوازده نفر آنجا هستند، حسابی متعجب شدم. خانم بردلی با لباس ساتن سبزی که به تن داشت و گردنبند پهن مرواریدی که به گردن انداخته بود، حسابی در مهمانی میدرخشید. الیوت هم در لباس شب خوشدوختش مانند همیشه جذاب و باوقار بود. وقتی با من دست داد، انگار همهی رایحههای عطرهای عربی یکجا به سمتم هجوم آوردند.

#لبه_تیغ
#سامرست_موام



این رمان در سال ۱۹۴۴ منتشر شد و پس از انتشار نیز دو اثر سینمایی بر مبنای آن ساخته شد. در توضیح پشت جلد آمده است: «لبهی تیغ داستان جوان شوریدهحالی است سرخورده از جنگ جهانی اول که پشت به بخت خویش میکند و قدم در سلوکی عرفانی میگذارد تا پاسخی برای پرسشهایش پیدا کند. سامرست موام، نویسندهی شهیر بریتانیایی دست خواننده را میگیرد و او را به اروپای دههی سی میبرد، به خیابانهای خیس و بارانخوردهی لندن، به کافههای شلوغ و مهگرفته از دود پاریس و در قالب قصهای دلکش و زیبا، حکایت زندگی قهرمانانش را بازمیگوید.


📚 @BooksCase
#نکات_مهم_زندگی

‌● حریم خصوصی هرکس، متعلق به خودِ اوست؛ پس با رفتارتان به دیگران بفهمانید که حق دخالت یا آگاهی از مسایل خصوصی تان را ندارند.

📚 آدمم یا الاغ؟
🖊 محسن نیک بخت

📚 @BooksCase 📚
‌● وقتی یک مرد زنی را دوست دارد:

- دچار وسواس می شود و نمی تواند به هیچ چیز دیگری فکر کند.

- حاضر است دنیا را بدهد تا به این زن دست یابد.

- نسبت به هرگونه تقصیر یا اشتباهِ این زن نابینا است، و حتی اگر دوستِ نزدیکش تلاش کند تا او را از این موضوع آگاه کند دوستش را کنار خواهد گذاشت.

- تمام پولش را خرج خواهد کرد تا توجه او را به خود جلب کند.

- و آخرین مورد که کم اهمیت تر از قبلی ها نیست: حاضر است در زیرِ باران بخوابد اگر این زن چنین چیزی از او بخواهد.

📚 سرشت جنسی انسان
🖊 کریستوفر ریان
🖊 ساسیلدا جفا
🔁 مهبد مهدیان

📚 @BooksCase 📚
عمده ترين مبحث مستقل كتاب قدرت در درون ماست طرح نيرويي به نام قدرت درون است كه نويسنده ادعا مي كند با تأسي به آن می‌توان هرگونه مانعي را از سر راه برداشت .
🆔 @BooksCase 👈
Ghodrat dar daron mast. Part 2. A (فصل دوم: پیروی از صدای درون)
#کتاب_قدرت_در_درون_ماست👊👊

باور کن قدرت انجام هر کاری را دارید تا به آن دست یابید.

#کتاب_صوتی 1
📚 @BooksCase 👈
قسمت هشتم
برایان تریسی
#برنامه_ریزی_افراد_موفق
#برایان_تریسی
برنامه ریزی کنید تا موفق شوید 👌

📚 @BooksCase 📚
به انتخاب

#فرشیدخیرآبادی

📚 @BooksCase 📚
🌟#سخن_شب 🙂

⚡️ﻣﯿﺘﺮﺳﻢ ﺍﺯ ﺑﻌﻀﯽ ﺁﺩﻡ ﻫﺎ!!

ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﺩﻭﺳﺘﺖ ﺩﺍﺭند،
ﻓﺮﺩﺍ ﺑﺪﻭﻥ ﻫﯿﭻ ﺗﻮﺿﯿﺤﯽ ﺭﻫﺎﯾﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ!!

ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﭘﺎﯼ ﺩﺭﺩ ﺩﻟﺖ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ،
ﻓﺮﺩﺍ ﺑﯿﺮﺣﻤﺎﻧﻪ ﻗﻀﺎﻭﺗﺖ ﻣﯽکنند!!

ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻟﺒﺨﻨﺪﺷﺎﻥ ﺭﺍ ﻣﯽ ﺑﯿﻨﯽ،
ﻓﺮﺩﺍ ﺧﺸﻢ ﻭ ﻗﻬﺮ ﻭ ﻧﺎﻣﻬﺮﺑﺎﻧﯽﺷﺎﻥ ﺭﺍ!

ﺁﺩﻣﻬﺎﯾﯽ ﮐﻪ ﺍﻣﺮﻭﺯ ﻗﺪﺭﺷﻨﺎﺱ ﻣﺤﺒﺘﺖ ﻫﺴﺘﻨﺪ،
ﻓﺮﺩﺍ ﻃﻠﺒﮑﺎﺭ ﻣﺤﺒﺘﺖ..!!

شب تون خدایی😴

👇قفسه کتاب 👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
#داستان_کوتاه

پسری پدرش از دار دنیا رفت و او در مرگ پدر به سوگواری نشست. روزهای اول هركس می رسيد و سبب مرگ پدرش می پرسيد، پسر با آب و تاب از ابتدای بيماری پدر تا لحظه مرگ را تعريف می كرد كه ناچار اگر صبح بود دنباله تعريف به ظهر می کشید و مجبور بود ناهار بدهد و اگر بعد از ظهر بود دنباله صحبت به شب می كشيد و مجبور می شد به مهمانان شام بدهد.
رندان اين خبر را شنيدند هر روز يك عده قبل از ظهر و يك عده بعد از ظهر برای عرض تسليت به خانه پسر می رفتند و از او سبب مرگ پدرش را می پرسيدند او هم طبق معمول با آب و تاب تعريف می كرد و رندان را شام و ناهار می داد.
بالاخره پسر از این وضعیت عاصی شده و با بزرگتری مشورت میکند و او دستور میدهد که از این پس هرکسی علت مرگ پدرت را پرسید یک کلام بگو:
خدا بیامرز تب کرد و مُرد...

👇قفسه کتاب 👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
صدیق‌ترین
بی‌توقع‌ترین
مفیدترین
و
دائمی‌ترین
رفیق برای هر کسی کتاب است 📚📚
🆔 @BooksCase 👈👈
Ghodrat dar daron mast. Part 3. A (فصل سوم: قدرت کلمات )
#کتاب_قدرت_در_درون_ماست👊👊

قدرت انجام هر کاری رو خداوند به ما داده کافیه با راهکارهایی آن ها را بیشتر بشناسیم.

#کتاب_صوتی 2
📚 @BooksCase 👈
قسمت نهم
برایان تریسی
#برنامه_ریزی_افراد_موفق
#برایان_تریسی
برنامه ریزی کنید تا موفق شوید 👌

📚 @BooksCase 📚
اغلب از نادانی وحشت نداریم، از اینکه ما را نادان بدانند می ترسیم.

انتخاب متن و نقاشی #فرشیدخیرآبادی

📚 @BooksCase 📚
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
مجادله ادبی شعرا بر سر یک خال 😂😂

حافظ#‌
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سمرقند و بخارا را

صائب تبریزے##
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم سر و دست و تن و پا را
هر آنکس چیز می بخشد ز مال خویش می بخشد
نه چون حافظ که می بخشد سمرقند و بخارا را

شهریار###
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
به خال هندویش بخشم تمام روح اجزا را
هر آنکس چیز می بخشد بسان مرد می بخشد
نه چون صائب که می بخشد سر و دست و تن و پا را
سر و دست و تن و پا را به خاک گور می بخشند
نه بر آن ترک شیرازی که برده جمله دلها را

محمد عباد زاده####
اگر آن ترک شیرازی بدست آرد دل ما را
خوشا بر حال خوشبختش، بدست آورد دنیا را

نه جان و روح می بخشم، نه املاک بخارا را
مگر بنگاه املاکم؟ چه معنی دارد این کارا؟

و خال هندویش دیگر ندارد ارزشی اصلا
که با جراحی صورت عمل کردند خالها را

نه حافظ داد املاکی، نه صائب دست و پا ها را
فقط می خواستند اینها، بگیرند وقت ما ها را

"سائرکرمانے"####‌#

اگر آن ترک شیرازے بدست آرد دل ما را
بہ خال هندویش بخشم حقوق و نصفِ ویلا را
نہ چون"صائب"فدا سازم سرو دست و تن و پایے
کہ خواهد ؟ عضوِ بے مصرف خصوصاً دست و پاها را
نہ همچون شهریار از جان ببخشم روح و اجزائے
نہ دنیا ارثِ بابامہ کہ بخشـــــم کُلِ دنیا را
نہ باشم چون عباد زاده نبخشم هیچ، مےبخشید
نہ چون حافظ ببخشایم سمرقند و بخارا را
اگر زان ترک شیرازے بِرَد بو همسرم "سائر"
ندارم شک کہ میسوزد بہ آتش هر دوے ما را
🍃🥀🍃🥀🍃🥀
👇قفسه کتاب 👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
Badha Khabar Az Taghire Fasl Midahand [www.audiolib.ir]
Written By: Jamal Mirsadeghi
◾️ #کتاب_صوتی 🎙

بادها خبر از تغییر فصل می دهند
(قسمت 24)

نویسنده: #جمال_میر_صادقی

📚 @BooksCase
بادقت بخون :

📌📖 ⇩۶ کلید طلایی🔑

دلی را نشکن؛
شاید←خانه خدا باشد.

کسی راتحقیر مکن؛
شاید←محبوب خدا باشد.

از هيچ عبادتي دریغ مکن؛
شاید←کلید رضايت الله باشد.

سر نماز اول وقت حاضر شو؛
شاید←آخرین دیدارت با خدا باشد.

هيچ گناهي را كوچك ندان؛
شايد←خشم خدا در آن باشد.

ازهیچ غمی ناله نکن؛
شاید←امتحانی ازسوی خدا باشد.

👉 @BooksCase 📚
#سخن_شب 🙂

⚡️عروسکی که در پنج سالگی خراب شد و کلی غصه اش را خوردیم، در ده سالگی دیگر اصلا مهم نیست..
نمره امتحانی که در دبیرستان کم شدیم و آنقدر به خاطرش اشک ریختیم و روزگارمان را تلخ کرد در دوران دانشگاه هیچ اهمیتی ندارد و کلا فراموش شده است...
آدمی که در اولین سال دانشگاه آنقدر به خاطرش غصه خوردیم و اشک ریختیم و بعد فهمیدیم ارزشش را نداشته و دنیایمان ویران شد، در سی سالگی تبدیل به غباری از یک خاطره دور دور دور شده که حتی ناراحتمان هم نمیکند....
و چکی که برای پاس کردنش در سی سالگی آنقدر استرس و بی خوابی کشیدیم، در چهل سالگی یک کاغذ پاره بی ارزش و فراموش شده است...
پس یقین داشته باش که مشکل امروزت، اینقدرها هم که فکر میکنی بزرگ نیست...این یکی هم حل می شود ...میگذرد و تمام میشود...غصه خوردن برای این یکی هم همان قدر احمقانه است که درسی سالگی برای خراب شدن عروسک پنج سالگی ات غصه بخوری!!!!!
🌟همه مشکلات،همان عروسک پنج سالگی است...شک نکن!!💕

💫شبتون خوش😴

👇قفسه کتاب 👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
#داستان_کوتاه

📚شیطنت 😈👿

دو تا برادره آخره شر بودن و پدر محل رو درآورده بودن
دیگه هروقت هرجا یک خراب کاریی میشده، ملت میدونستن زیر سر این دوتاست.
خلاصه آخر بابا ننشون شاکی میشن، میرن پیش کشیشِ محل، میگن:
تورو خدا یکم این بچههای مارو نصیحت کنید، پدر مارو درآوردن.
کشیشه میگه: باشه، ولی من زورم به جفتِ اینا نمیده، باید یکی یکی بیاریدشون.
خلاصه اول داداش کوچیکه رو میارن، کشیشه ازش میپرسه:
پسرم، میدونی خدا کجاست؟
... پسره جوابشو نمیده، همین جور در و دیوار ر و نگاه میکنه.
باز یارو میپرسه: پسرجان، میدونی خدا کجاست؟
دوباره پسره به روش نمیاره.
خلاصه دو سه بار کشیشه همینو میپرسه و پسره هم بروش نمیاره
آخر کشیشه شاکی میشه، داد میزنه: بهت گفتم خدا کجاست؟!
پسره میزنه زیر گریه و در میره تو اتاقش، در رو هم پشتش میبنده.
داداش بزرگه ازش میپرسه: چی شده؟
پسره میگه: بدبخت شدیم! خدا گم شده، همه فکر میکنن ما برش داشتیم.

هر شب داستان های کوتاه جذاب و خواندنی به ما بپیوندید.
👇👇
https://telegram.me/joinchat/BDol8j6i0avlQxfdRQoz3w
دیده ام.pdf
200.7 KB
📚
داستان « دیده ام »

نویسنده : « #فرشیدخیرآبادی »

@BooksCase

📚