𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
21.9K subscribers
6.09K photos
1.3K videos
671 links
”اگه نمیخوای کتاب بخونی یعنی هنوز کتاب درست رو پیدا نکردی.“

سرچ کن #اعتماد.
نحوه سفارش: @BGiOrder.
ثبت سفارش: @BGiAdmin.

پیج اینستاگرام:
°• [ bookgraphi_

زمان پاسخگویی به پیام‌ها: 01-22 [فرقی نمیکنه چه ساعتی پیام بدید در این بازه بهتون پاسخ داده میشه]
Download Telegram
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
Photo
-📗#کتاب پک 4 جلدی خردم کن🥳

— پک 4 جلدی خرم کن + 23 هدیه😍: فقط و فقط 530 تومن

قشنگ‌ترین رمان عاشقانه فانتزی در ایران😭🫀

جهت ثبت سفارش : @BGiAdmin
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#کتاب پک خردم کن - ویرانم کن با هدایا شارژ شد🫀

•• دوجلد باهم 230 تومان
•• همراه با 11 تا هدیه برای همه🫶🏻
(10 تا موزیک کارت دو طرفه - یک پک استیکر با بهترین کیفیت)

جهت ثبت سفارش : @BGiAdmin
-📗#کتاب ادامه مجموعه خردم کن چاپ شد🥳

— کشفم کن: 220t | رهایم کن: 80t
•• پک کشفم کن - رهایم کن: 300t
•• همراه با 12 تا هدیه🫶
(12 تا هدیه: 10 تا موزیک کارت 2 طرفه + 2 تا بوکمارک مگنتی دو طرفه)

🌻جهت ثبت سفارش : @BGiAdmin
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
Photo
بچه‌ها پک‌ها رو جدا جدا هم میتونید تهیه کنیداااا
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
Photo
هم اکنون پیوی رو میبینین هر لحظه پک خردم کن ثبت میشه🔥🔥
تازه اونم نه یکی, دیگه دوتا دوتا میخرن بچه ها
سلام سلام امروز حالتون چطوره؟ 😬😬
برای هر بچه‌ای مهم‌ترین چیز توی دنیا دوستاشن… برای من هم همینطور بودم… دوست نداشتم هیچوقت از دوست‌هام جدا بشم ولی پدر و مادرم یک روز خیلی بی‌مقدمه بهم گفتن که داریم اساس کشی می‌کنیم!!
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
برای هر بچه‌ای مهم‌ترین چیز توی دنیا دوستاشن… برای من هم همینطور بودم… دوست نداشتم هیچوقت از دوست‌هام جدا بشم ولی پدر و مادرم یک روز خیلی بی‌مقدمه بهم گفتن که داریم اساس کشی می‌کنیم!!
اون‌ها من رو از تمام دوستام جدا کردن… هرچقدر هم مخالفت کردم قبول نکردن… حالا توی ماشین نشستم و به دور و دورتر شدن از شهرمون، مدرسه‌ام و تمام دوستام نگاه میکنم و کاری از دستم برنمیاد.
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
اون‌ها من رو از تمام دوستام جدا کردن… هرچقدر هم مخالفت کردم قبول نکردن… حالا توی ماشین نشستم و به دور و دورتر شدن از شهرمون، مدرسه‌ام و تمام دوستام نگاه میکنم و کاری از دستم برنمیاد.
مسیریابی پدرم افتضاحه ولی اینو قبول نداره، اون یکی از میانبرها رو اشتباه پیچید و هر چقدر اصرار کردیم برگرد قبول نکرد… پدرم با بی‌خیالی در مسیر اشتباه پیش رفت و یک دفعه رسیدیم به یک تونل عجیب و غریب!!
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
تونل به اندازه‌ای کوچیک بود که هیچ ماشینی نمی‌تونست ازش رد شه اما انسان چرا… پدر و مادرم پیاده شدند تا تونل رو بررسی کنند من هم باهاشون رفتم…
وقتی نزدیکشون رفتم باد سرد شومی از داخل تونل بهم خورد و احساس کردم اونجا خطرناکه… به پدر و مادرم اصرار کردم وارد اون تونل نشیم و از همین راهی که اومدیم برگردیم… بهشون گفتم که احساس میکنم اینجا خطرناکه…