𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
Photo
همونطور که بهتون گفتم، ارثیه هاثورن جلد دوم بازیهای میراثه بچهها… که از نشر نون منتشر شده و بهترین ترجمهی ممکن رو داره🥲🤌🏼
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
Photo
جلد اول رو خیلی دوست داشتید، جلد دوم رو هم براتون اوردم ^^ جلد دومش هنوز هیچجایی توزیع نشده و شما تو هیچ سایت و مغازهای نمیتونید ببینیدش…
مثل همیشه چاپ اولش مخصوص بچههای منه😭🤲🏻
مثل همیشه چاپ اولش مخصوص بچههای منه😭🤲🏻
همه چیز از اونجایی شروع شد که یک شبه ۴۷ میلیارد دلار بهم ارث رسید !! اونم از یک غریبهای که نه میشناختمش… و نه تا حالا دیده بودمش!!
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
همه چیز از اونجایی شروع شد که یک شبه ۴۷ میلیارد دلار بهم ارث رسید !! اونم از یک غریبهای که نه میشناختمش… و نه تا حالا دیده بودمش!!
من، یک دختر معمولی بودم که از شدت فقر توی ماشین زندگی میکرد… اما یک روز زندگیم کاملا زیر و رو شد؛ من وارث یک ثروت عظیم از یک میلیونر مرموز به اسم توبیاس هاثورن شدم، فردی که هیچ وقت ندیده بودمش!
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
من، یک دختر معمولی بودم که از شدت فقر توی ماشین زندگی میکرد… اما یک روز زندگیم کاملا زیر و رو شد؛ من وارث یک ثروت عظیم از یک میلیونر مرموز به اسم توبیاس هاثورن شدم، فردی که هیچ وقت ندیده بودمش!
اون تمام ثروتش رو به جای اینکه به بچهها و نوههاش بده، به من بخشیده بود ! و فقط برام یک شرط گذاشته بود… اونم اینکه یک سال اول رو تو عمارت خودش و پیش بچهها و نوههاش زندگی کنم…
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
اون تمام ثروتش رو به جای اینکه به بچهها و نوههاش بده، به من بخشیده بود ! و فقط برام یک شرط گذاشته بود… اونم اینکه یک سال اول رو تو عمارت خودش و پیش بچهها و نوههاش زندگی کنم…
وقتی به عمارت هاثورن رفتم، حس میکردم که اینجا پر از رمز و رازهای عجیب و پیچیده است… اما مهمتر از همه، بازماندههای خانوادهی هاثورن به هیچ وجه خوشحال نبودند که من این همه ثروت رو به ارث بردم. حسادت و عصبانیت از چهرههاشون میبارید.
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
وقتی به عمارت هاثورن رفتم، حس میکردم که اینجا پر از رمز و رازهای عجیب و پیچیده است… اما مهمتر از همه، بازماندههای خانوادهی هاثورن به هیچ وجه خوشحال نبودند که من این همه ثروت رو به ارث بردم. حسادت و عصبانیت از چهرههاشون میبارید.
حس میکردم همهچیز یک بازی بزرگه… وگرنه چرا باید توبیاس هاثورن من رو برای این همه اموالش انتخاب میکرد؟!
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
حس میکردم همهچیز یک بازی بزرگه… وگرنه چرا باید توبیاس هاثورن من رو برای این همه اموالش انتخاب میکرد؟!
تو اون هفتههای اولی که تو عمارت هاثورن بودم، کم کم شروع کردم به پیدا کردن سرنخها. هر قدمی که برمیداشتم یک چالش جدید جلوی روم میگذاشت و من باید از همهی هوشم استفاده میکردم تا بتونم از پسشون بر بیام.
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
تو اون هفتههای اولی که تو عمارت هاثورن بودم، کم کم شروع کردم به پیدا کردن سرنخها. هر قدمی که برمیداشتم یک چالش جدید جلوی روم میگذاشت و من باید از همهی هوشم استفاده میکردم تا بتونم از پسشون بر بیام.
بعد یه مدت، جیمسون و گریسون، دوتا از نوههاش، شروع کردن به دور و برم چرخیدن. جیمسون که چشمهای تیزی داشت، همیشه یه گوشه منتظر بود. هر وقت حرف میزدیم، فکر میکردم اون بیشتر از چیزی که میگه میدونه. انگار یک سری رازها رو برا خودش نگه داشته بود.
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
بعد یه مدت، جیمسون و گریسون، دوتا از نوههاش، شروع کردن به دور و برم چرخیدن. جیمسون که چشمهای تیزی داشت، همیشه یه گوشه منتظر بود. هر وقت حرف میزدیم، فکر میکردم اون بیشتر از چیزی که میگه میدونه. انگار یک سری رازها رو برا خودش نگه داشته بود.
از اون طرف، گریسون که بزرگتر و مسئولیت پذیرتر بود، خیلی هوامو داشت. ولی همیشه تو ذهنم این سوال بود: آیا واقعاً به من علاقمنده یا فقط به خاطر بهم ارثی که مال اونا بوده ولی به من رسیده، سعی میکنه نظرم رو جلب کنه؟
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
از اون طرف، گریسون که بزرگتر و مسئولیت پذیرتر بود، خیلی هوامو داشت. ولی همیشه تو ذهنم این سوال بود: آیا واقعاً به من علاقمنده یا فقط به خاطر بهم ارثی که مال اونا بوده ولی به من رسیده، سعی میکنه نظرم رو جلب کنه؟
اعتماد کردن به هرکدومشون مشکل بود. از جیمسون خوشم میومد، ولی میترسیدم که منو بازیچه کرده باشه. و گریسون؟ شاید اونم فقط به خاطر پول و جایگاهم بخواد به من نزدیک بشه.
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
اعتماد کردن به هرکدومشون مشکل بود. از جیمسون خوشم میومد، ولی میترسیدم که منو بازیچه کرده باشه. و گریسون؟ شاید اونم فقط به خاطر پول و جایگاهم بخواد به من نزدیک بشه.
هرکدوم طوری رفتار میکردن انگار عاشقم هستن اما دائماً میترسیدم که شاید به خاطر ثروت و پول بهم نزدیک شده باشن… اصلا میتونستم به کسی اعتماد کنم؟؟