𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
20.6K subscribers
6.15K photos
1.32K videos
671 links
”اگه نمیخوای کتاب بخونی یعنی هنوز کتاب درست رو پیدا نکردی.“

سرچ کن #اعتماد.
نحوه سفارش: @BGiOrder.
ثبت سفارش: @BGiAdmin.

پیج اینستاگرام:
°• [ bookgraphi_

زمان پاسخگویی به پیام‌ها: 01-22 [فرقی نمیکنه چه ساعتی پیام بدید در این بازه بهتون پاسخ داده میشه]
Download Telegram
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
-📗#کتاب اخگری در خاکستر🔥⚔️: جدیدترین رمان از انتشارات کتاب مجازی کتابی که بی شک عاشقش می‌شید! 🌟💕 — ۴۵۰ صفحه | ۳۱۰ تومان جلد سخت + برگه‌های قرمز + کاور دار 🌻جهت ثبت سفارش : @BGiAdmin
اخگری در خاکستر جدیدترین کتاب این انتشاراته… داستان شدیدا جذابی داره… از اون کتاب‌های دیوونه کننده که موقع خوندنش حتی یک لحظه هم نمیتونید زمین بذاریدش…
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
-📗#کتاب اخگری در خاکستر🔥⚔️: جدیدترین رمان از انتشارات کتاب مجازی کتابی که بی شک عاشقش می‌شید! 🌟💕 — ۴۵۰ صفحه | ۳۱۰ تومان جلد سخت + برگه‌های قرمز + کاور دار 🌻جهت ثبت سفارش : @BGiAdmin
کتاب‌هاشون با بهترین کیفیت چاپ میشن🥲❤️ مثل این کتاب جلد سخته… جنس جلدش چرم مشکیه و روش طلاکوب قرمز (قرمزکوب) داره.❤️
روی جلد کاور مخملی و جذاب داره…ورقه‌هاش قرمزه😭🤌🏼 و همین جذاب‌ترش کرده😩🤲🏻
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
-📗#کتاب اخگری در خاکستر🔥⚔️: جدیدترین رمان از انتشارات کتاب مجازی کتابی که بی شک عاشقش می‌شید! 🌟💕 — ۴۵۰ صفحه | ۳۱۰ تومان جلد سخت + برگه‌های قرمز + کاور دار 🌻جهت ثبت سفارش : @BGiAdmin
وقتی کتاب رو باز کنید هم فن‌آرت شخصیت‌های اصلی براتون چاپ شده 🥲🤌🏼 اینطوری میتونید خیلی بیشتر و بهتر با شخصیت‌ها ارتباط برقرار کنید و توی ذهنتون تجسم‌شون کنید.😩🤌🏼
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
-📗#کتاب اخگری در خاکستر🔥⚔️: جدیدترین رمان از انتشارات کتاب مجازی کتابی که بی شک عاشقش می‌شید! 🌟💕 — ۴۵۰ صفحه | ۳۱۰ تومان جلد سخت + برگه‌های قرمز + کاور دار 🌻جهت ثبت سفارش : @BGiAdmin
هربار با باز کردن کتاب، با دیدن شخصیت‌های اصلی به عمق داستان فرو‌‌ میرید 😩🤲🏻 بدون شک، هم از نظر محتوا و هم از نظر زیبایی، این کتاب یه جواهر واقعیه! 💎📖💫
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
-📗#کتاب اخگری در خاکستر🔥⚔️: جدیدترین رمان از انتشارات کتاب مجازی کتابی که بی شک عاشقش می‌شید! 🌟💕 — ۴۵۰ صفحه | ۳۱۰ تومان جلد سخت + برگه‌های قرمز + کاور دار 🌻جهت ثبت سفارش : @BGiAdmin
به جز همه‌ی این‌ها، انتشارات کتاب مجازی تنها نشریه که تمام کتاب‌هاش ضمانت‌نامه داره… یعنی وقتی شما کتاب‌های این نشر رو بخرید و به هر دلیلی ناراضی باشید، تمام هزینه‌تون به صورت کامل بهتون برمیگرده… این کاری که این نشر انجام داده خیلی خیلی حرفه‌ایه و نشون میده چقدر نسبت به کتاب‌هاشون مطمئن هستن که ضمانت نامه و گارانتی براش گذاشتن❤️
-📗#کتاب اخگری در خاکستر🔥⚔️:

جدیدترین رمان از انتشارات کتاب مجازی
کتابی که بی شک عاشقش می‌شید! 🌟💕

— ۴۵۰ صفحه | ۳۱۰ تومان
جلد سخت + برگه‌های قرمز + کاور دار

🌻جهت ثبت سفارش : @BGiAdmin
وقتی به عنوان «برده» وارد خونه فرمانده شدم، انگار توی یک کابوس گیر افتاده بودم.  یادمه اولین باری که زنجیر رو دور مچ دستام حس کردم، حس میکردم زندگیم نابود شده…
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
وقتی به عنوان «برده» وارد خونه فرمانده شدم، انگار توی یک کابوس گیر افتاده بودم.  یادمه اولین باری که زنجیر رو دور مچ دستام حس کردم، حس میکردم زندگیم نابود شده…
تنها چیزی که می‌خواستم، نجات برادرم بود. همون برادری که بی‌گناه دستگیرش کرده بودن… وقتی مأمورهای حکومتی به خونمون حمله کردن، همه‌ی اعضای خانواده‌ام رو کشتن…
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
تنها چیزی که می‌خواستم، نجات برادرم بود. همون برادری که بی‌گناه دستگیرش کرده بودن… وقتی مأمورهای حکومتی به خونمون حمله کردن، همه‌ی اعضای خانواده‌ام رو کشتن…
اونا برادرم رو به جرم خیانت به امپراطوری دستگیر کردن و با خودشون بردن… باید هرجور شده نجاتش میدادم… به خاطر همین به عنوان یک برده وارد قصر امپراطوری شده بودم تا بتونم برادرم رو پیدا کنم…
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
اونا برادرم رو به جرم خیانت به امپراطوری دستگیر کردن و با خودشون بردن… باید هرجور شده نجاتش میدادم… به خاطر همین به عنوان یک برده وارد قصر امپراطوری شده بودم تا بتونم برادرم رو پیدا کنم…
خونه‌ی فرمانده پر از زرق و برق و تجملات بود، ولی ذره‌ای روح و زندگی توش نبود. هر روز صبح که بیدار می‌شدم، حس می‌کردم توی یک زندانم.
برده‌ای که باید حرف شنوی کنه و هیچ سوالی نپرسه. اما توی وجودم چیزی روشن بود. یک آتیش خشم و اراده برای نجات برادرم.
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
اگر کسی می‌فهمید برای جاسوسی و اطلاعات گرفتن وارد اینجا شدم، قطعا مجازاتم مرگ بود… اما چاره‌ای نداشتم… باید هرطور شده اونو پیدا می‌کردم.
یک روز با یکی از ماسک‌های فرمانده آشنا شدم، ماسک‌ها نیروهای نظامی بودن که از بچگی آموزش دیده بودن تا بی رحم و سنگدل باشن و بتونن هرکاری بکنن… فرمانده مجبورشون کرده بود که همیشه ماسک داشته باشن، برای همین بهشون می‌گفتن «ماسک‌ها» !
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
یک روز با یکی از ماسک‌های فرمانده آشنا شدم، ماسک‌ها نیروهای نظامی بودن که از بچگی آموزش دیده بودن تا بی رحم و سنگدل باشن و بتونن هرکاری بکنن… فرمانده مجبورشون کرده بود که همیشه ماسک داشته باشن، برای همین بهشون می‌گفتن «ماسک‌ها» !
اون ماسکی که دیدم، اسمش الایس بود.
اوایل بهش اعتماد نداشتم. ولی بعد از مدتی فهمیدم که اونم یک جورایی اسیره. اسیر نقش و وظیفه‌های زورکی. اونم از بچگی و به زور اینجا نگه داشته بودن… دوست نداشت اینجا باشه… اما مجازات فرار ماسک‌هاهم مرگ بود !
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
کم‌کم باهم رفیق شدیم، حالا شاید ، یک حس عجیب بینمون شکل گرفته بود، یک چیزی شبیه عشق. عشقی که می‌دونستیم خطرناکه و ممکنه بلای جون جفتمون بشه.
هر بار که الایس نگام می‌کرد، انگار دیوارای اون خونه سرد و بی‌روح شکسته می‌شد و نور امیدی تو دلم روشن می‌شد. اونم مثل من گیر کرده بود تو یک وضعیتی که ازش فراری بود. ولی تو اون لحظه‌ها، فقط ما دوتا بودیم؛ دوتا آدم که دنبال راه فرار از این وضع بودن.