𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
20.6K subscribers
6.15K photos
1.32K videos
671 links
”اگه نمیخوای کتاب بخونی یعنی هنوز کتاب درست رو پیدا نکردی.“

سرچ کن #اعتماد.
نحوه سفارش: @BGiOrder.
ثبت سفارش: @BGiAdmin.

پیج اینستاگرام:
°• [ bookgraphi_

زمان پاسخگویی به پیام‌ها: 01-22 [فرقی نمیکنه چه ساعتی پیام بدید در این بازه بهتون پاسخ داده میشه]
Download Telegram
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
-📗#کتاب پک سه جلدی خودت باش: — قیمت: 150 تومن — بیش از 700 صفحه | کاغذ لبه رنگی 🌻جهت ثبت سفارش : @BGiAdmin
پک ۳جلدی «خودت باش»
کتاب‌هایی که با حرف‌هاش روی زندگی و طرز فکرمون تاثیر می ذاره و دیدگاهمون رو تغییر میده…
#اعتماد
تاج دوقلو ها - فابل - باغ مخفی
من نوه‌ی یکی از ثروتمندترین نجیب زادگان کشور هستم… ولی تقریبا تمام بچگیم رو برای یک تکه نون توی خیابون‌ها گدایی کردم!
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
من نوه‌ی یکی از ثروتمندترین نجیب زادگان کشور هستم… ولی تقریبا تمام بچگیم رو برای یک تکه نون توی خیابون‌ها گدایی کردم!
نجیب‌زاده‌ها آدم‌های اصیل و ثروتمندی بودن… اون‌ها خیلی تو کشور نفوذ داشتن… پدربزرگ من هم یکی اژ همین نجیب زاده ها بود…
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
نجیب‌زاده‌ها آدم‌های اصیل و ثروتمندی بودن… اون‌ها خیلی تو کشور نفوذ داشتن… پدربزرگ من هم یکی اژ همین نجیب زاده ها بود…
ولی سال‌های پیش، پدربزرگم، با پدرم که تنها فرزندش بود‌ بخاطر ازدواج با مادرم که دختر یک ماهیگیر ساده بود، قطع ارتباط کرده بود و از خانواده بیرونش کرده بود…
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
خیلی کوچیک بودم که پدرم مرد، مادرم با دوتا بچه‌ی کوچیک تنها موند، من چهار ساله بودم و‌ خواهرم نوزاد بود…
مجبور شدم از همون سن کم توی خیابون گدایی کنم و تن به هرکاری بدم تا یک لقمه نون در بیارم!
یکم که بزرگ‌تر شدم برای کار به یک کشتی رفتم ولی چون سنم کم بود خدمه‌ی کشتی ازم سواستفاده میکردن و از آزارم لذت می‌بردن…
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
به سختی از پس مخارج خواهر و مادرم برمیومدم، اونا هم به اندازه خودشون کار میکردن…
خواهرم خونه‌های ثروتمندهارو نظافت میکرد ولی چون زیادی خوشگل بود توی هر خونه‌ای که برای کار میرفت، مردها بهش جذب میشدن و بعد از مدتی کارش رو از دست میداد…
𝐵𝑜𝑜𝑘 𝐺𝑟𝑎𝑝ℎ𝑖📚
خواهرم خونه‌های ثروتمندهارو نظافت میکرد ولی چون زیادی خوشگل بود توی هر خونه‌ای که برای کار میرفت، مردها بهش جذب میشدن و بعد از مدتی کارش رو از دست میداد…
سال‌ها گذشت و من کار روی کشتی رو ادامه دادم، قرار بود به زودی کاپیتان کشتی خودم بشم… اینطوری می‌تونستم قرض‌هایی که مادرم تو این سال‌ها از بقیه گرفته بود رو پس بدم و زندگی جدیدی شروع کنیم.