نوزده سالم بود. ماشینم رو گذاشته بودم برای فروش. یکی زنگ زد گفت بدون رنگه؟ گفتم: نه، خاکستریه . گفت: نه، منظورم اینه رنگ شدگی داره؟ با یک حالت عاقل اندر سفیهای گفتم: معلومه که داره. ماشین بیرنگ اساسا وجود نداره. همه رو رنگ میکنن. ماشین منم خاکستریه.
گفت: گوشی رو بده بابات.
@Bluee : Sana
گفت: گوشی رو بده بابات.
@Bluee : Sana
رفته بودم آرایشگاه برای میکاپ عروسی دخترعموم یه خانوم دیگه هم اونجا بود که اونم کار میکاپ و شینیون داشت بعد داشت بهمون تعریف میکرد که عروسی برادرشه و از عروسشون اصلا خوشش نمیاد و به نظرش داداشش خیلی سره و ازین مدل حرفاو...
خلاصه که آخر شب رفتیم دیدیم بله خواهرشوهر دخترعمومه :))))
@Bluee : zhra
خلاصه که آخر شب رفتیم دیدیم بله خواهرشوهر دخترعمومه :))))
@Bluee : zhra
یادمه ۶سالم بود، شب موقع خواب مامانم با یه پیراهن خیلی کوتاه اومد بهم شببخیر گفت. بهش گفتم این چیه پوشیدی زشته جلوی بابا خیلی کوتاهه، بعدم میخوای کنارش بخوابی ممکنه بره بالا.
خداوکیلی چی بودم چی شدم
چه ذهن پاکی داشتم :)))))
@Bluee : توتفرنگی
خداوکیلی چی بودم چی شدم
چه ذهن پاکی داشتم :)))))
@Bluee : توتفرنگی
دختره ۱۷ سالشه توی بیوش زده married، تو به آقات بگو بره قیمتارو ببینه اگه narried بعد بزن married. آخه شما چقدر kharried.
@Bluee : Paniz
@Bluee : Paniz
یه عده هم فکر میکنن اگه جای روسری بگن اسکارف
یا جای سرطان بگن کنسر
دردش کمتر میشه
منم زین پس در جواب حرفای اضافه میگم پینس!
@Bluee : Madmazel
یا جای سرطان بگن کنسر
دردش کمتر میشه
منم زین پس در جواب حرفای اضافه میگم پینس!
@Bluee : Madmazel
آخرش نوید محمد زاده جلو چشم ۸۰ میلیون ایرانی فرشته رو میگیره میکنه میگه ببینید عاشقشم
@Bluee : دابانف
@Bluee : دابانف