Blackfishvoice (BFV)
Photo
#عثمان_اسماعیلی فعال کارگری زندانی به دلیل تنگی شدید کانال نخاع و درگیر شدن چهار مهره، در خطر از دست دادن پاهایاش قرار دارد و اگر هر چه سریعتر جراحی نشود امکان فلج شدن او قطعی است.
"کمیته دفاع از عثمان اسماعیلی" با اعلام این خبر نوشته است که عثمان اسماعیلی ۲۳ بهمنماه ۱۴۰۲ از زندان #سقز برای انجام روند درمان به #زندان_مرکزی_سنندج منتقل شد و در این زندان از دردهای متعددی رنج میبرد اما مسئولان زندان مرکزی سنندج با گذشت یک ماه از انجام آزمایش ام.آر.آی او از تحویل این آزمایش به پزشک متخصص مغز و اعصاب امتناع کرده بودند.
بنا به این گزارش، با پیگیریهای مداوم، خانواده اسماعیلی آزمایش مورد نظر را به پزشک متخصص مغز و اعصاب، تحویل دادند و پزشک متخصص، آنها را از خطر از دست دادن پاهای عثمان اسماعیلی مطلع کرده است.
عثمان اسماعیلی پیش از این به دلیل بیماری فتق میبایست تحت عمل جراحی قرار میگرفت اما تاکنون این اقدام صورت نگرفته است. او حدود دوماه اخیر در زندان سنندج با هزینه خود به چندین پزشک متخصص، از جمله قلب و عروق، مغز و اعصاب و جراح مراجعه کرده و همگی آنها بر وخامت جسمانی او تاکید کردهاند.
عثمان اسماعیلی، کارگر نقاش، از فعالان کارگری #کردستان است که بارها بابت دفاع از حقوق کارگران بازداشت و زندانی شده است. نیروهای حکومتی اسماعیلی را بهمنماه ۱۴۰۱ بدون ارائه حکم قضایی بازداشت و جهت بازجویی به یکی از بازداشتگاههای امنیتی در شهر سنندج منتقل کردند. سپس اردیبهشتماه ۱۴۰۲ او را با قرار وثیقه یک میلیارد تومانی به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی از زندان سقز آزاد کردند. ۲۸ خردادماه ۱۴۰۲ جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامهای عثمان اسماعیلی، از جمله اتهام «عضویت در احزاب اپوزیسیون و تبلیغ علیه نظام» در دادگاه سقز برگزار شد. آبان ۱۴۰۲، طی ابلاغیهای حکم ۱۶ ماه حبس تعزیری عثمان اسماعیلی که از سوی دادگاه انقلاب شهر سقز صادر شده بود، در دیوان عالی کشور عیناً تأیید شد و او در روز ۲۲ آبان ۱۴۰۲، جهت گذراندن دوران محکومیت خود به زندان منتقل شد.
#سرکوب_کارگران #طبقه_کارگر #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
"کمیته دفاع از عثمان اسماعیلی" با اعلام این خبر نوشته است که عثمان اسماعیلی ۲۳ بهمنماه ۱۴۰۲ از زندان #سقز برای انجام روند درمان به #زندان_مرکزی_سنندج منتقل شد و در این زندان از دردهای متعددی رنج میبرد اما مسئولان زندان مرکزی سنندج با گذشت یک ماه از انجام آزمایش ام.آر.آی او از تحویل این آزمایش به پزشک متخصص مغز و اعصاب امتناع کرده بودند.
بنا به این گزارش، با پیگیریهای مداوم، خانواده اسماعیلی آزمایش مورد نظر را به پزشک متخصص مغز و اعصاب، تحویل دادند و پزشک متخصص، آنها را از خطر از دست دادن پاهای عثمان اسماعیلی مطلع کرده است.
عثمان اسماعیلی پیش از این به دلیل بیماری فتق میبایست تحت عمل جراحی قرار میگرفت اما تاکنون این اقدام صورت نگرفته است. او حدود دوماه اخیر در زندان سنندج با هزینه خود به چندین پزشک متخصص، از جمله قلب و عروق، مغز و اعصاب و جراح مراجعه کرده و همگی آنها بر وخامت جسمانی او تاکید کردهاند.
عثمان اسماعیلی، کارگر نقاش، از فعالان کارگری #کردستان است که بارها بابت دفاع از حقوق کارگران بازداشت و زندانی شده است. نیروهای حکومتی اسماعیلی را بهمنماه ۱۴۰۱ بدون ارائه حکم قضایی بازداشت و جهت بازجویی به یکی از بازداشتگاههای امنیتی در شهر سنندج منتقل کردند. سپس اردیبهشتماه ۱۴۰۲ او را با قرار وثیقه یک میلیارد تومانی به صورت موقت تا پایان مراحل دادرسی از زندان سقز آزاد کردند. ۲۸ خردادماه ۱۴۰۲ جلسه دادگاه رسیدگی به اتهامهای عثمان اسماعیلی، از جمله اتهام «عضویت در احزاب اپوزیسیون و تبلیغ علیه نظام» در دادگاه سقز برگزار شد. آبان ۱۴۰۲، طی ابلاغیهای حکم ۱۶ ماه حبس تعزیری عثمان اسماعیلی که از سوی دادگاه انقلاب شهر سقز صادر شده بود، در دیوان عالی کشور عیناً تأیید شد و او در روز ۲۲ آبان ۱۴۰۲، جهت گذراندن دوران محکومیت خود به زندان منتقل شد.
#سرکوب_کارگران #طبقه_کارگر #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
🔺 ویدئویی از کارگر شهرداری #اردبیل در شبکههای اجتماعی منتشر شد که برای باز کردن مسیر آب، به درون فاضلاب فرو رفته و زبالهها را جمعآوری میکند.
🔺قاطبهی واکنشها به این ویدئو _از روزنامهنگار اصلاحطلب و خبرنگارِ بسیجی تا گعدههای برانداز_ تجلیل از کارگر با کلماتی نظیر "حس وظیفهشناسی" و "وجدان کاری" بود.
🔺 شهرداریها کلیهی وظایف خدماتی خود را به #بخش_خصوصی برونسپاری کردهاند و آنها برای پرداخت همین دستمزد تحقیرآمیز، ابتداییترین تجهیزات را فرایند کار حذف میکنند تا با کاهش هزینهها، حداکثرِ سود را به جیب بزنند. (در اسطورهی متافیزیکیِ لیبرالِ ایرانی، ما در ایران بخش خصوصی واقعی نداریم).
بنابراین با یاریِ خبرنگاران و نخبگانِ ارکانیگ سیستم ( به بیانِ ساده؛ کیفکشها و مالکشهایِ بورژوازی):
الف: بخش خصوصی مصون از گزندِ نقد، به همان مظلوم همیشگی داستانِ اساطیریِ لیبرالها تبدیل میشود و اصلا چه دیدی، میشوند قربانیان جمهوری اسلامی با اقتصاد کمونیستی!
ب: در این شرایط اگر کارگر بمیرد و نقص عضو شود "علت بیمبالاتی کارگر یا حادثه بوده" تا باز همان بخش خصوصی مظلوم، نه یک ریال غرامت پرداخت کند و نه به هدفِ انتقادات تبدیل شود.
🔺 وقتی در این شرایط از کارگر تمجید میشود
اولا: با فعال کردنِ #سندروم_استکهلم کارگر را به لحاظ روانی-عاطفی به گروگان میگیرند تا او نیز بهجای خشمگین شدن از بدویترین شکلِ استثمار، خود را انسانی وظیفهشناس بداند.
دوما: به سایر کارگران این کُد را ارسال کنند اگر از جان خود نمیگذرید و برای دستمزد معوقه یا وسایل ایمنی، غر و لند میکنید؛ وجدان کاری ندارید و خادمانِ خوبی نیستید. از آن شیرمردِ شریف که در لجن شیرجه زد، یاد بگیرید.
🔺 نتیجه: کارگران بخش خدماتی شهرداریها، از ستمدیدهترین نیروهای کار در ایران هستند که نه تنها بدون تجهیزات ایمنی، سختترین کارها را انجام میدهند بلکه به جز چند کلانشهر، در سراسر ایران آنها همواره با ماهها تاخیر دستمزد دریافت میکنند. مثلا در #سی_سخت مورد بوده که کارگران شهرداریها تا ۲۴ ماه حقوق معوقه داشتهاند.
حالا تیترهای خبری زرد در شبکههای اجتماعی با مخلوطِ کریهِ شرف و وجدان و زحمت و ایرانی، لایک انباشت میکنند ولی محال است یکی از آنها یکبار به مسالهی دستمزد این کارگران یا صدها اعتصابشان پرداخته باشد.
🔺راهی که سرمایهدار ایرانی در بخش خدمات شهری میرود، پیشتر در هند و بنگلادش آسفالت شده است! در اسلایدهای پایانی تعدادی از این کارگران را میبینید.
#فراتر_از_استثمار #طبقه_کارگر_ایران
@Blackfishvoice1
🔺قاطبهی واکنشها به این ویدئو _از روزنامهنگار اصلاحطلب و خبرنگارِ بسیجی تا گعدههای برانداز_ تجلیل از کارگر با کلماتی نظیر "حس وظیفهشناسی" و "وجدان کاری" بود.
🔺 شهرداریها کلیهی وظایف خدماتی خود را به #بخش_خصوصی برونسپاری کردهاند و آنها برای پرداخت همین دستمزد تحقیرآمیز، ابتداییترین تجهیزات را فرایند کار حذف میکنند تا با کاهش هزینهها، حداکثرِ سود را به جیب بزنند. (در اسطورهی متافیزیکیِ لیبرالِ ایرانی، ما در ایران بخش خصوصی واقعی نداریم).
بنابراین با یاریِ خبرنگاران و نخبگانِ ارکانیگ سیستم ( به بیانِ ساده؛ کیفکشها و مالکشهایِ بورژوازی):
الف: بخش خصوصی مصون از گزندِ نقد، به همان مظلوم همیشگی داستانِ اساطیریِ لیبرالها تبدیل میشود و اصلا چه دیدی، میشوند قربانیان جمهوری اسلامی با اقتصاد کمونیستی!
ب: در این شرایط اگر کارگر بمیرد و نقص عضو شود "علت بیمبالاتی کارگر یا حادثه بوده" تا باز همان بخش خصوصی مظلوم، نه یک ریال غرامت پرداخت کند و نه به هدفِ انتقادات تبدیل شود.
🔺 وقتی در این شرایط از کارگر تمجید میشود
اولا: با فعال کردنِ #سندروم_استکهلم کارگر را به لحاظ روانی-عاطفی به گروگان میگیرند تا او نیز بهجای خشمگین شدن از بدویترین شکلِ استثمار، خود را انسانی وظیفهشناس بداند.
دوما: به سایر کارگران این کُد را ارسال کنند اگر از جان خود نمیگذرید و برای دستمزد معوقه یا وسایل ایمنی، غر و لند میکنید؛ وجدان کاری ندارید و خادمانِ خوبی نیستید. از آن شیرمردِ شریف که در لجن شیرجه زد، یاد بگیرید.
🔺 نتیجه: کارگران بخش خدماتی شهرداریها، از ستمدیدهترین نیروهای کار در ایران هستند که نه تنها بدون تجهیزات ایمنی، سختترین کارها را انجام میدهند بلکه به جز چند کلانشهر، در سراسر ایران آنها همواره با ماهها تاخیر دستمزد دریافت میکنند. مثلا در #سی_سخت مورد بوده که کارگران شهرداریها تا ۲۴ ماه حقوق معوقه داشتهاند.
حالا تیترهای خبری زرد در شبکههای اجتماعی با مخلوطِ کریهِ شرف و وجدان و زحمت و ایرانی، لایک انباشت میکنند ولی محال است یکی از آنها یکبار به مسالهی دستمزد این کارگران یا صدها اعتصابشان پرداخته باشد.
🔺راهی که سرمایهدار ایرانی در بخش خدمات شهری میرود، پیشتر در هند و بنگلادش آسفالت شده است! در اسلایدهای پایانی تعدادی از این کارگران را میبینید.
#فراتر_از_استثمار #طبقه_کارگر_ایران
@Blackfishvoice1