Blackfishvoice (BFV)
7.43K subscribers
4.89K photos
3.79K videos
101 files
271 links
Download Telegram
Blackfishvoice (BFV)
Photo
این بدنِ یک زنِ مبارز است که سیبلِ ساچمه‌‌های سرکوب‌گران شده. او خود را سپرِ گلوله‌های گزمه‌های #ارتجاع کرده تا بدن‌اش را پس بگیرد و از انقیاد رها سازد.
این بدن در میدان نبرد با تاریخِ طولانیِ ستمِ و #تبعيض_جنسیتی مجروح شده است. ستمی که در سایه‌ی حاکمیتِ جمهوری اسلامی با کمیته‌های انقلاب و #گشت_ارشاد بازتولید شد و با #طرح_جوانی_جمعیت_و_حمایت_از_خانواده رفت که با تقویت قانون مخالفت با سقط جنین، جلوگیری از توزیع رایگان اقلام مرتبط با پیشگیری از بارداری، ممنوعیت دسترسی آزاد به این اقلام در داروخانه‌ها و حذف غربالگری اجباری، در عمل از زن سوژه‌زدایی کند و بدن زن را به ملکِ شش‌دانگِ دولتِ مردسالار تقلیل دهد.

این بدن در میانه‌ی خیزشِ #زن_زندگی_آزادی ردِ پای #اسید_پاشی، #خشونت_خانگی، #تبعیض_مزدی، #زن_کشی، #زن_آزاری، #آزار_خیابانی و به طور کلی #ستم_مضاعف را بر خود حمل می‌کند تا بگوید: نه تنها علیه #گشت_ارشاد بلکه علیه تمام تاریخِ تبعیض و انقیاد شوریده است تا عاملیتِ خود را بازپس گیرد.

#مهسا_امینی اسم رمزِ سرریزِ خشمِ انباشت‌شده در تمام تاریخِ #مردسالاری به طور عام و تاریخِ نکبتِ شریعت‌مدارانِ جمهوری اسلامی به طور خاص است.

نرگس ایمانی در یادداشت "«بدن»ی که می‌شویم" می‌نویسد:
بدنِ فاقدِ زندگیِ ژینا به نمادی بدل می‌شود برای مطالبه‌ی بدنی «زنده»؛ بدنی که خواهان گسستنِ بندهای اسارتگر خویش است. به بیان دیگر، بدن مقتول ژینا که به طرزی متناقض‌نما نام زندگی بر خویش دارد (ژینا از ریشه‌ی ژین به معنای زندگی) در استحاله‌ای نمادین و در قالب مطالبه‌ای رهایی‌بخش به‌راستی زندگی جدیدی را از سر می‌گیرد: زندگی در شمایل رمزگان وحدت بدن‌هایی دیگر.

#ژن_ژیان_ئازادی #ما_همه_مهسا_هستیم #ژی

@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
کارگاه‌های غیررسمی بسیاری در حاشیه‌ی شهرها برپا می‌شوند که از نیروی کارِ ارزان زنان به خصوص زنان سرپرست خانوار و حاشیه‌نشین به عنوان ابزار سودجویی بیشتر سود می‌برند؛ مریم، یکی از این زنان است که در یک کارگاه سبزی‌پاک‌کنی در حاشیه‌ی تهران در حوالی اسلامشهر به صورت روزمزدی کار می‌کند؛ دستمزد او در صورت اینکه تمام ماه را سر کار بیاید، به پنج میلیون تومان نمی‌رسد؛ نه از بیمه خبری هست و نه از لباس کار و غذا و نه سرویس رفت و آمد دارند.

او که به نوعی تمثیل حضور رنج‌آور زنان در فضای غیررسمی اقتصاد کشور است؛ مشاغل مقطعی، فصلی و بدون آتیه‌ی بسیاری را در ظرف کمی بیشتر از پنج سال تجربه کرده است؛ اول، یک کارگاه خیاطی زنانه که به اعتقاد او، یکی از بهترین‌ها بود چراکه کارفرما هم زن بود و شرایط خانم‌های کارگر را بهتر می‌فهمید اما به خاطر ورشکستگی و ورود اینهمه لباس ارزان چینی به بازار، تعطیل شد؛ بعد یک کارگاه کشاورزی که کار بسیار سخت بود، بعد مزرعه‌ی پرورش ماهی که بعد چند ماه دست به تعدیل زد و حالا هم سبزی پاک‌کنی در اسلامشهر تهران.

«از خانه پنج صبح با مینی‌بوس می‌روم؛ غذایم معمولاً نان و پنیر است و به خانه که برمی‌گردم هوا تاریک شده؛ دو بچه دارم که مجبورم هر جور شده خرج‌شان را دربیاورم؛ من یک مادر تنها و مستاجر هستم اما هیچ نهاد یا ارگانی به فکر من نیست، حتی یک چهاردیواری ۳۰ متری سهم من نشده....»

اینها بخشی از درد دل‌های پر از بغضِ زنی به نام مریم است، زنی مثل هزاران زن دیگر که حتی به اندازه‌ی یک شماره‌ی بیمه‌ی تامین اجتماعی، هویت اجتماعی ندارند؛ حق مشارکت این زنان در تعیین سرنوشت و در مداخله برای بهتر کردن شرایط، در حد صفر است.
زنان حاشیه‌ها و شهرستان‌های دورافتاده، مدام در معرض این دست حادثه‌های مرگبار قرار دارند؛ در روزهای انتهایی آذر، حادثه‌ی آتش‌سوزی مینی‌بوس کارگران فصلی زن در #بروجنِ چهارمحال و بختیاری، یکی از دلخراش‌ترین حوادث کار در ماه‌ها و سال‌های اخیر بود؛ در این حادثه، شش زن کارگر فصلی، از قماش همان بی‌صدایان که هم روستایی بودند و هم فاقد بیمه، جان خود را از دست دادند؛ از خیل حادثه‌دیدگانِ آن روز، هنوز دو زن با سوختگی بالا در بیمارستان بستری هستند؛ آینده و معیشت فرزندانِ بازمانده‌ی این هشت زن، در ابهام سنگین قرار دارد؛ چه کسی متولیِ «تامین نان» برای این بازماندگان داغدیده است؟

بخش‌هایی گزارش نسرین هزاره مقدم، منبع: ایلنا

#طبقه_کارگر #زنان_کارگر #تبعیض_مزدی #تبعیض_جنسیتی #استثمار_مضاعف
#نان_کار_آزادی

@Blackfishvoice1
در آستانه‌ی نوروز، پنجاه و دو کارگر دارای معلولیت که در کارخانه #فیروز واقع در شهرک صنعتی البرز #قزوین مشغول کار بودند، اخراج شدند.
#کارگران_اخراجی بین پنج تا پانزده سال سابقه کاری دارند.
یکی از این کارگران با یادآوری اینکه نزدیک به هزار کارگر در این واحد تولیدی محصولات بهداشتی کودک مشغول کار هستند، گفت: دلیل کارفرما برای بیکاری کارگرانی که خود معلول هستند، کاهش هزینه‌ها است. و این نگرانی وجود دارد که همکاران دیگری نیز به همین سرنوشت مبتلا شوند.
آن‌طور که به #صدای_ماهی_سیاه اطلاع داده است، در برخی از بخش‌های شرکت، از کارگران معلول بعضا تا روزانه ۱۳ ساعت بدون احساب اضافه‌کاری، کار کشیده می‌شود و کارفرما بیش از حقوق مصوب اداره‌ی کار را پرداخت نمی‌کند.
همین منبع می‌گوید:
همه‌‌ی تحت پوشش بهزیستی هستیم. هیچ منبع درآمدی نداریم و بدون کار، به خاک سیاه می‌نشینیم.

#فراتر_از_استثمار #طبقه_کارگر #تبعیض_مزدی #معیشت_کارگران #حقوق_معلولان


@Blackfishvoice1
یک دفتر اداری وابسته به دولت با انتشار آگهی قصد استخدام تعدادی کارمند زن دارد:
سابقه‌ی کار و تحصيلات می‌خواهد و در ازای ۵ ساعت کار تنها ۲میلیون و ۵۰۰هزار تومان حقوق می‌دهد. با لحاظ کردن تورمِ کنونی یعنی: مفت.

دفتر مذکور، وابسته به همان دولتی است که هم‌زمان، سیاست‌های سرکوب زنان را در کوچه و خیابان پیش می‌برد، سیاست‌های تنظیم خانواده را متوقف کرده و به فرزندآوری بیشتر دعوت و به‌طور تمام‌وقت خانه‌داری و همسرداری را تقدیس می‌کند.
در عین حال می‌داند که خانه‌نشین کردن زنان غیرممکن بوده و برای "تنظیم بازار" و گرداندنِ چرخه‌ی تولید/انباشت به حضور آن‌ها نیازمند است.
از همین‌رو، سیاست تبعیض جنسیتی به خدمت سیاست تبعیض مزدی می‌‌آید تا زنان را به نیروی کار ارزان‌قیمت تبدیل کند و در نتیجه، هزینه‌های تولید را بکاهد. یعنی زنان در عین استثمار در خانه ( کار خانگی رایگان ) در جامعه نیز به نفعِ انباشتِ حداکثری طبقه‌ی مسلط استثمار می‌شوند: هم‌زمان با مقرارت #حجاب_اجباری سیاست کنترل بدن هم به نیروی کار زنان تحمیل می‌شود تا مطیع بودن آنها در محیط کار به حداکثر برسد.


کافی‌ست به بخش انتهایی آگهی نگاه کنید که تأکید شده برای همین شغل نیز حجم تماس بالایی دریافت می‌کنند:
بدین‌نحو سرمایه‌دار با دست باز بهترین نیرو را از میان ارتشی از بیکاران دست‌چین می‌کند و ضمن استثمار در حد رایگان، خدایگانی خود را بر بیکاران اعمال می‌کند.

می‌توان گفت که سیاست حجاب اجباری از منظر اقتصاد سیاسی، در راستای منافعِ طبقه‌ی سرمایه‌دار است و این درست برخلافِ تصورِ کسانی‌ست که حجاب را اولویت دستِ چندم تعریف کرده و مرتبا بر این طبل می‌کوبند که "حجاب خواسته‌ی اصلی نیست".


#استثمار_مضاعف #زنان_کارگر #طبقه_کارگر #تبعیض_جنسیتی #تبعیض_مزدی


@Blackfishvoice1