Blackfishvoice (BFV)
7.51K subscribers
4.7K photos
3.71K videos
101 files
258 links
تماس با ادمین:
@ADBFV1
Download Telegram
یک‌سال پیش در چنین روزی #مرضیه_طاهریان کارگر ۲۱ساله‌ی کارخانه‌ی #نساجی_کویر_سمنان به علت گیر کردن مقنعه‌ای که به اجبار به‌سر داشت در دستگاه و آسیب مغزی جان خود را از دست داد.

یکی از کارگران در توصیف شرایط کار زنان کارگر در این کارخانه گفته بود:
"به علت اینکه فیتیله‌ها، نیمچه نخ‌ها و نخ‌ها در دستگاه‌های تولیدی، دچار پارگی‌های مداومِ پیوندها و پایین آمدن کیفیت محصولات نشود، باید دما و رطوبت سالن در یک درجه‌ خاص تنظیم باشد. این دما و رطوبت، حالتی شرجی و دم کرده به فضا می‌دهد. مشابه رفتن با پوشش کامل در حمامِ بخار. در این محیط، کارگران زن، باید از پوشش مانتو، شلوار و مقنعه استفاده کنند که حتی راه رفتن در این هوای شرجی را برای آنها بسیار سخت می‌کند.کارگران به هیچ عنوان اجازه‌ی نشستن ندارند و در صورت مشاهده‌ی نشستن یک کارگر در گوشه و کنار سالن، به او تذکر داده می‌شود و در صورت تکرار، در مراحل بعد اخطار و برخوردهای جدی تر شامل حال کارگر خواهد شد.

مرگ مرضیه را می‌توان قتل به علت اجبار به حجاب دانست. مرگ او نمادی‌ست از ستم و #استثمار_مضاعف زنان کارگر در محیط‌های کار.

#نان_کار_آزادی_پوشش_اختیاری

@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
#صهیب_میهن‌_دوست کودک بلوچ امروز ۷ آذر در یکی از هوتگ‌های* منطقه غرق شد.

این زیستِ عریان بلوچ است؛ از ثروت‌های عظیم نفتی حتی به لوله‌کشی آب و آب شرب بهداشتی دسترسی ندارد و در سال ۱۴۰۱ کودکان‌شان در گودال‌های آب کشته یا طعمه‌ی گاندوها می‌شوند‌.

در #صدای_ماهی_سیاه از روز اول آغاز به کار همواره تأکید کردیم که ابعاد تبعیض و غارت در مناطقی نظیر بلوچستان با مرکز ایران غیرقابل مقایسه است و برای فهم ستم بر این مردمان باید حول #ستم_مضاعف بررسی و تامل کرد و مکرر نوشتیم: ما در یک قایق ننشسته‌ایم!

در یک قایق نبودن ردیه‌ای بر افتراق طبقه‌ی کارگر و تهیدستان ایران نیست بلکه تأکیدی‌ست بر لزوم درک سطوح متفاوت ستم که خود بر اشکال سرکوب/مقاومت تأثیرات بنیادین می‌گذارد.

گرچه طبقه‌ی حاکم برای رسیدن به انباشت حداکثری کلیه‌ی زحمت‌کشان را مورد استثمار قرار می‌‌دهد اما این استثمار به‌علت ترکیب شدن با مولفه‌های جغرافیایی، تاریخی، قومی، مذهبی و ... به #استثمار_مضاعف تبدیل می‌شود؛ از همین‌رو گرچه دو کارگر یکی در تهران و دیگری در زاهدان توسط طبقه‌ی مسلطِ مستقر در مرکز کشور چپاول می‌شوند لیکن هم‌سانی چپاول به‌معنای هم‌ارز بودن کیفیت آن نیست. از جمله اینکه کارگر بلوچ حتی از راه ارتباطی، وسایل حمل و نقل عمومی، درمانگاه‌هایی با حداقل امکانات، آب شرب بهداشتی، فاضلاب، مدرسه و ... نیز محروم و به همین دلایل مادی، به مراتب از هم‌طبقه‌ی خود در گتوهای حومه‌ی تهران سیه‌روزتر است.

پیچیده‌تر شدن غارت و ستم، کیفیتِ خشمِ انباشت‌شده نزد ستم‌دیدگان بلوچ را نیز به مراتب سهمگين‌تر می‌کند. از همین‌روست که سرکوب سنگین و اعدام در بلوچستان امری بوده روزمره تا خشم را با وحشت مهار کند و از سرباز کردن فوران خشم جلوگیری نماید. به طور خلاصه شرایط در بلوچستان همواره استثنایی بوده است.


در پی اعتراضات هفته‌های اخیر شاهد بوده‌ایم که این خشم بعد از دهه‌ها فوران کرد و لاجرم پاسخ حکومت نیز توحشی غیرقابل مقایسه با مرکز بوده است؛ در یک قلم ۱۱۵ بلوچ معترض ظرف چند دقیقه قتل‌عام شدند.

برای فهم چرایی سر باز کردن گسل‌های طبقاتی در بلوچستان، شدت و حدت این گسل‌ها، آرایش طبقاتی، چرایی توحش دستگاه سرکوب و امکان‌های استمرار مبارزات، ضروری‌ست ساختار، بافتار و عملکردهای ویژه‌ی دولت در این منطقه را شناخت‌.


*هوتِگ که به آن هوتَک گودال هایی هستند که یا به صورت طبیعی یا به شکل مصنوعی با استفاده از ابزار در دل زمین به وجود می آید. هدف از ساخت این گودال ها هدایت و جمع کردن آب حاصل از بارندگی برای آشامیدن و سایر مصارف است.


@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
این ویدئو را در حساب توئیتر "سلامتیان" دیدیم. نمی‌دانیم این‌جا ایران است یا ترکیه؛ اهمیتی هم ندارد‌ چون هرجا که هست این زن یک سخنرانیِ فشرده و فوق‌العاده درخشان از #ستم_مضاعف ارائه می‌کند. متن این سخنرانی نه از آکادمیا استخراج شده، نه انشای "اکتیویسمِ اینستاگرامی" است بلکه مازادِ تجربه‌ی زیسته است: تجربه‌ای که به همه‌ی ما مجددا یادآوری می‌کند که وقتی از کلیدی بودن #زن_زندگی_آزادی حرف می‌زنیم از چه حرف می‌زنیم و چرا وظیفه داریم یک قدم از شعار کانونی این خیزش کوتاه نیائیم.

این ویدئو می‌تواند به‌صورت ویژه مورد عنایت "رفقایی" قرار گیرد که برای انکارِ #ستم_مضاعف به خام‌دستانه‌ترین وجهی #زن_زندگی_آزادی را فاقد دلالت‌های طبقاتی می‌دانند، در روز روشن با چراغ قوه دنبالِ "پرولتاریای ناب محمدی" می‌گردند و تا به خودشان بیایند ممکن است دوشادوشِ عشاقِ "مرد میهن آبادی" بایستند.

#ژن_ژیان_ئازادی #استثمار_مضاعف #کار_خانگی #زنان_کارگر #علیه_انقیاد #علیه_زن_ستیزی #طبقه_کارگر

@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
کارگاه‌های غیررسمی بسیاری در حاشیه‌ی شهرها برپا می‌شوند که از نیروی کارِ ارزان زنان به خصوص زنان سرپرست خانوار و حاشیه‌نشین به عنوان ابزار سودجویی بیشتر سود می‌برند؛ مریم، یکی از این زنان است که در یک کارگاه سبزی‌پاک‌کنی در حاشیه‌ی تهران در حوالی اسلامشهر به صورت روزمزدی کار می‌کند؛ دستمزد او در صورت اینکه تمام ماه را سر کار بیاید، به پنج میلیون تومان نمی‌رسد؛ نه از بیمه خبری هست و نه از لباس کار و غذا و نه سرویس رفت و آمد دارند.

او که به نوعی تمثیل حضور رنج‌آور زنان در فضای غیررسمی اقتصاد کشور است؛ مشاغل مقطعی، فصلی و بدون آتیه‌ی بسیاری را در ظرف کمی بیشتر از پنج سال تجربه کرده است؛ اول، یک کارگاه خیاطی زنانه که به اعتقاد او، یکی از بهترین‌ها بود چراکه کارفرما هم زن بود و شرایط خانم‌های کارگر را بهتر می‌فهمید اما به خاطر ورشکستگی و ورود اینهمه لباس ارزان چینی به بازار، تعطیل شد؛ بعد یک کارگاه کشاورزی که کار بسیار سخت بود، بعد مزرعه‌ی پرورش ماهی که بعد چند ماه دست به تعدیل زد و حالا هم سبزی پاک‌کنی در اسلامشهر تهران.

«از خانه پنج صبح با مینی‌بوس می‌روم؛ غذایم معمولاً نان و پنیر است و به خانه که برمی‌گردم هوا تاریک شده؛ دو بچه دارم که مجبورم هر جور شده خرج‌شان را دربیاورم؛ من یک مادر تنها و مستاجر هستم اما هیچ نهاد یا ارگانی به فکر من نیست، حتی یک چهاردیواری ۳۰ متری سهم من نشده....»

اینها بخشی از درد دل‌های پر از بغضِ زنی به نام مریم است، زنی مثل هزاران زن دیگر که حتی به اندازه‌ی یک شماره‌ی بیمه‌ی تامین اجتماعی، هویت اجتماعی ندارند؛ حق مشارکت این زنان در تعیین سرنوشت و در مداخله برای بهتر کردن شرایط، در حد صفر است.
زنان حاشیه‌ها و شهرستان‌های دورافتاده، مدام در معرض این دست حادثه‌های مرگبار قرار دارند؛ در روزهای انتهایی آذر، حادثه‌ی آتش‌سوزی مینی‌بوس کارگران فصلی زن در #بروجنِ چهارمحال و بختیاری، یکی از دلخراش‌ترین حوادث کار در ماه‌ها و سال‌های اخیر بود؛ در این حادثه، شش زن کارگر فصلی، از قماش همان بی‌صدایان که هم روستایی بودند و هم فاقد بیمه، جان خود را از دست دادند؛ از خیل حادثه‌دیدگانِ آن روز، هنوز دو زن با سوختگی بالا در بیمارستان بستری هستند؛ آینده و معیشت فرزندانِ بازمانده‌ی این هشت زن، در ابهام سنگین قرار دارد؛ چه کسی متولیِ «تامین نان» برای این بازماندگان داغدیده است؟

بخش‌هایی گزارش نسرین هزاره مقدم، منبع: ایلنا

#طبقه_کارگر #زنان_کارگر #تبعیض_مزدی #تبعیض_جنسیتی #استثمار_مضاعف
#نان_کار_آزادی

@Blackfishvoice1
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شرکت روسی Wildberries St واقع در #سن_پترزبورگ که از شرکت‌های پستی این کشور است، در پایان شیفت کاری کارمندان زن خود را برای کنترل وسایل ( جلوگیری از سرقت) برهنه می‌کند.
این شرکت غول‌پیکر را نسخه‌ی روسی آمازون می‌دانند. موسس و مالک این شرکت "تاتیانا باکالچوک" از دوستان صمیمی #ولادمیر_پوتین است.

#استثمار_مضاعف #زن_ستیزی #ارتجاع

@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
#مرضیه_طاهریان کارگر  ۲۱ساله‌ی کارخانه‌ی #نساجی_کویر_سمنان بود که در روز ۱۷ آبان ۱۴۰۰، به علت گیر کردن مقنعه‌ای که به اجبار به‌سر داشت در دستگاه و آسیب مغزی جان خود را از دست داد.

یکی از کارگران در توصیف شرایط کار زنان کارگر در این کارخانه گفته بود:
"به علت اینکه فیتیله‌ها، نیمچه نخ‌ها و نخ‌ها در دستگاه‌های تولیدی، دچار پارگی‌های مداومِ پیوندها و پایین آمدن کیفیت محصولات نشود، باید دما و رطوبت سالن در یک درجه‌ خاص تنظیم باشد. این دما و رطوبت، حالتی شرجی و دم کرده به فضا می‌دهد. مشابه رفتن با پوشش کامل در حمامِ بخار. در این محیط، کارگران زن، باید از پوشش مانتو، شلوار و مقنعه استفاده کنند که حتی راه رفتن در این هوای شرجی را برای آنها بسیار سخت می‌کند.کارگران به هیچ عنوان اجازه‌ی نشستن ندارند و در صورت مشاهده‌ی نشستن یک کارگر در گوشه و کنار سالن، به او تذکر داده می‌شود و در صورت تکرار، در مراحل بعد اخطار و برخوردهای جدی تر شامل حال کارگر خواهد شد.

مرگ مرضیه را می‌توان قتل به علت اجبار به حجاب دانست. مرگ او نمادی‌ست از ستم و #استثمار_مضاعف زنان کارگر در محیط‌های کار.

#نان_کار_آزادی_پوشش_اختیاری
#طبقه_کارگر #زنان_کارگر #استثمار_مضاعف
#روز_جهانی_کارگر


@Blackfishvoice1