بنا به گزارش صفحهی #گلرخ_ایرایی
۵۵ تن از زندانیان سیاسی محبوس در #زندان_اوین در اعتراض به حکم وحشیانهی بیدادگاه #رشت و در همبستگی با #شریفه_محمدی دست به #اعتصاب_غذا زدهاند. ۳۰ نفر در بندِ زنان و ۲۵ نفر در بندِ مردان در اعتصاب به سر میبرند.
🔺در سکوتِ خیابان و بلوایِ صندوقگرایان، زندان به مهمترین عرصهی کنشِ سیاسی تبدیل شده است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی #قیام_علیه_اعدام #زن_زندگی_آزادی #جمهوری_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
@Blackfishvoice1
۵۵ تن از زندانیان سیاسی محبوس در #زندان_اوین در اعتراض به حکم وحشیانهی بیدادگاه #رشت و در همبستگی با #شریفه_محمدی دست به #اعتصاب_غذا زدهاند. ۳۰ نفر در بندِ زنان و ۲۵ نفر در بندِ مردان در اعتصاب به سر میبرند.
🔺در سکوتِ خیابان و بلوایِ صندوقگرایان، زندان به مهمترین عرصهی کنشِ سیاسی تبدیل شده است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی #قیام_علیه_اعدام #زن_زندگی_آزادی #جمهوری_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
بیانیه کانون صنفی معلمان ایران (تهران) در محکومیت صدور حکم اعدام برای شریفه محمدی
جنبش زن زندگی آزادی به عنوان یکی از مهمترین جنبش های تاریخ معاصر ایران واجد دستاوردهای مهمی بود که یکی از آنها پیشتازی زنان و دختران این سرزمین در صف مطالبه گری از حاکمیت است.
اینکه حاکمیت با همه تلاشها و بسیج نیروهای اجتماعی، انتظامی و امنیتی خود، همچنان نتوانسته است جنبش زنان ایران در پیگیری مطالبه حجاب اختیاری را متوقف کند، نشانهای از افزایش قدرت زنان و دختران ایرانی در پیگیری مطالبات عمومی خود می باشد.
افزایش برخورد های امنیتی و قضایی با زنان فعال در حوزههای مختلف اجتماعی در ماههای اخیر از همین زاویه قابل درک و تحلیل است.
صدور احکام سنگین برای فعالان حقوق زنان در گیلان، بازداشت عاطفه رنگریز فعال حقوق زنان در سمنان و صدور حکم اعدام برای فعال کارگری شریفه محمدی از جمله این برخورد های امنیتی و قضایی بوده است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) به عنوان یک تشکل صنفی/ مدنی در حوزه آموزش، بنا بر رسالت خود در دفاع از حقوق فعالان اجتماعی این سرزمین و در اعلام همبستگی با سایر نهادها و تشکلهای صنفی/ مدنی، ضمن اعتراض به صدور حکم غیرانسانی و غیر عادلانه اعدام برای شریفه محمدی موارد زیر را به اطلاع معلمان، فعالان صنفی و مدنی و دیگر هموطنان میرساند:
۱.تشکل یابی و فعالیت در راستای مطالبات معیشتی و عمومی از حقوق بنیادین انسانی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بر آن تاکید و تصریح شده است. در کنار آن، مقاوله نامههای سازمان جهانی کار که جمهوری اسلامی ایران هم آن را امضا کرده است، براین حق بنیادین تاکید دارد. لذا از نظر ما به عنوان یک تشکل صنفی صدور چنین حکمی برای یک فعال کارگری، تلاشی از جانب حاکمیت در جهت ایجاد هراس در جامعه برای جلوگیری از تلاش برای هرگونه سازماندهی جمعی است. از نظر ما شریفه محمدی کنشگری است که فعالیتهایش در راستای تحقق این حق بنیادین بوده است؛ مگر آن که در یک روند دادرسی عادلانه و با تشکیل دادگاهی علنی با حضور هیئت منصفه و وکلای متهم، خلاف این ادعا اثبات شود.
۲. برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالین صنفی در طول چهار دهه گذشته همواره وجود داشته است. با این همه و باوجود صدور صدها سال احکام قضایی برای معلمان، کارگران، بازنشستگان و دانشجویان، مطالبهگری جنبشهای اجتماعی هرگز متوقف نشده است. قطعا صدور حکم اعدام برای این فعال کارگری نیز نمیتواند خللی در عزم این جنبشها در پیگیری مطالبات اجتماعی ایجاد کند. نشانه آن را میتوان در همبستگی همه جانبه همه فعالان صنفی و مدنی و سیاسی و تشکلهای معلمی، کارگری، حقوق زنان، بازنشستگان و دانشجویی در محکومیت صدور این حکم غیرانسانی دید.
۳. بازداشت فعالین صنفی، مدنی و سیاسی و صدور احکام قضایی سنگین که پس از جنبش مهسا/ ژینا شدت بیشتری یافته است، نمادی است از افزایش هر چه بیشتر شکاف میان مردم و حاکمیت که در سالهای اخیر به اوج خود رسیده است. لغو احکام اعدام برای فعالین سیاسی و مدنی و بهویژه حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی همه فعالین کارگری، صنفی و سیاسی و فعالان حقوق زنان، میتواند گامی اولیه از سوی حاکمیت برای ترمیم این شکاف باشد. امری که چشمانداز روشنی از آن به چشم نمیآید؛ اما ما به عنوان یک نهاد مدنی متعهد به مطالبه آن از حاکمیت هستیم.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) بار دیگر ضمن محکومیت صدور حکم اعدام برای فعال کارگری شریفه محمدی، اعلام می دارد، در پیگیری مطالبات به حق مردم ایران، همواره در کنار جنبشهای مطالبهگر خواهیم بود، چرا که این مسیر را مطمئنترین و صحیحترین مسیر فرایند دمکراسی خواهی در ایران می دانیم.
#شریفه_محمدی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد ##علیه_بی_تفاوتی
#کانون_صنفی_معلمان_ایران
#طبقه_کارگر #اتحاد_ستمدیدگان #جمهوری_اعدام
@Blackfishvoice1
جنبش زن زندگی آزادی به عنوان یکی از مهمترین جنبش های تاریخ معاصر ایران واجد دستاوردهای مهمی بود که یکی از آنها پیشتازی زنان و دختران این سرزمین در صف مطالبه گری از حاکمیت است.
اینکه حاکمیت با همه تلاشها و بسیج نیروهای اجتماعی، انتظامی و امنیتی خود، همچنان نتوانسته است جنبش زنان ایران در پیگیری مطالبه حجاب اختیاری را متوقف کند، نشانهای از افزایش قدرت زنان و دختران ایرانی در پیگیری مطالبات عمومی خود می باشد.
افزایش برخورد های امنیتی و قضایی با زنان فعال در حوزههای مختلف اجتماعی در ماههای اخیر از همین زاویه قابل درک و تحلیل است.
صدور احکام سنگین برای فعالان حقوق زنان در گیلان، بازداشت عاطفه رنگریز فعال حقوق زنان در سمنان و صدور حکم اعدام برای فعال کارگری شریفه محمدی از جمله این برخورد های امنیتی و قضایی بوده است.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) به عنوان یک تشکل صنفی/ مدنی در حوزه آموزش، بنا بر رسالت خود در دفاع از حقوق فعالان اجتماعی این سرزمین و در اعلام همبستگی با سایر نهادها و تشکلهای صنفی/ مدنی، ضمن اعتراض به صدور حکم غیرانسانی و غیر عادلانه اعدام برای شریفه محمدی موارد زیر را به اطلاع معلمان، فعالان صنفی و مدنی و دیگر هموطنان میرساند:
۱.تشکل یابی و فعالیت در راستای مطالبات معیشتی و عمومی از حقوق بنیادین انسانی است که در اعلامیه جهانی حقوق بشر بر آن تاکید و تصریح شده است. در کنار آن، مقاوله نامههای سازمان جهانی کار که جمهوری اسلامی ایران هم آن را امضا کرده است، براین حق بنیادین تاکید دارد. لذا از نظر ما به عنوان یک تشکل صنفی صدور چنین حکمی برای یک فعال کارگری، تلاشی از جانب حاکمیت در جهت ایجاد هراس در جامعه برای جلوگیری از تلاش برای هرگونه سازماندهی جمعی است. از نظر ما شریفه محمدی کنشگری است که فعالیتهایش در راستای تحقق این حق بنیادین بوده است؛ مگر آن که در یک روند دادرسی عادلانه و با تشکیل دادگاهی علنی با حضور هیئت منصفه و وکلای متهم، خلاف این ادعا اثبات شود.
۲. برخوردهای امنیتی و قضایی با فعالین صنفی در طول چهار دهه گذشته همواره وجود داشته است. با این همه و باوجود صدور صدها سال احکام قضایی برای معلمان، کارگران، بازنشستگان و دانشجویان، مطالبهگری جنبشهای اجتماعی هرگز متوقف نشده است. قطعا صدور حکم اعدام برای این فعال کارگری نیز نمیتواند خللی در عزم این جنبشها در پیگیری مطالبات اجتماعی ایجاد کند. نشانه آن را میتوان در همبستگی همه جانبه همه فعالان صنفی و مدنی و سیاسی و تشکلهای معلمی، کارگری، حقوق زنان، بازنشستگان و دانشجویی در محکومیت صدور این حکم غیرانسانی دید.
۳. بازداشت فعالین صنفی، مدنی و سیاسی و صدور احکام قضایی سنگین که پس از جنبش مهسا/ ژینا شدت بیشتری یافته است، نمادی است از افزایش هر چه بیشتر شکاف میان مردم و حاکمیت که در سالهای اخیر به اوج خود رسیده است. لغو احکام اعدام برای فعالین سیاسی و مدنی و بهویژه حکم اعدام شریفه محمدی و آزادی همه فعالین کارگری، صنفی و سیاسی و فعالان حقوق زنان، میتواند گامی اولیه از سوی حاکمیت برای ترمیم این شکاف باشد. امری که چشمانداز روشنی از آن به چشم نمیآید؛ اما ما به عنوان یک نهاد مدنی متعهد به مطالبه آن از حاکمیت هستیم.
کانون صنفی معلمان ایران(تهران) بار دیگر ضمن محکومیت صدور حکم اعدام برای فعال کارگری شریفه محمدی، اعلام می دارد، در پیگیری مطالبات به حق مردم ایران، همواره در کنار جنبشهای مطالبهگر خواهیم بود، چرا که این مسیر را مطمئنترین و صحیحترین مسیر فرایند دمکراسی خواهی در ایران می دانیم.
#شریفه_محمدی #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد ##علیه_بی_تفاوتی
#کانون_صنفی_معلمان_ایران
#طبقه_کارگر #اتحاد_ستمدیدگان #جمهوری_اعدام
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
پیوستن زندانیان #زندان_اردبیل و #زندان_قائم_شهر به کارزار
زندانیان #کارزار_علیه_اعدام که هر سهشنبه برای مقابله با حکم "اعدام" و جلب توجه افکار عمومی داخلی و بینالمللی به مساله "مجازات غیرانسانی اعدام" دست به #اعتصاب_غذا میزنند، امروز سهشنبه ۲۶ تیرماه در بیستوپنجمین هفته این کارزار در ۱۱ زندان دست به اعتصاب غذا زدند.
تدوام این کارزار در حالی است که در هفته گذشته شماری از زندانیان با اتهام های مختلف توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شدهاند.
بنا بر اطلاع منابع موثق این هفته شماری از زندانیان زندان اردبیل و زندان قائمشهر که تا حالا اسمی از آنها منتشر نشده نیز، در همراهی با کارزار #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام " و اعتراض به استفاده از مجازات غیرانسانی اعدام در ایران در بیستوپنجمین هفته این کارزار با دیگر زندانیان اعلام همبستگی کرده و به آن پیوستند.و این کارزار با قدرت ادامه دارد و خواهان پیوستن زندانیان در زندانهای سراسر کشور اعم از سیاسی و غیره سیاسی به این کارزار هستند تا این مطالبه "نه به اعدام" به خواسته ملی تبدیل شود
تاکنون در ۱۱ زندان کشور شماری از زندانیان به کارزار "سهسشنبههای نه به اعدام" پیوستهاند، از جمله این زندانها میتوان به زندانیان زندانهای اوین(بند۸،بند۶،بند۴و بند زنان)، زندان قزلحصار (واحد۳ و واحد۴)، زندان مرکزی کرج،زندان خرم آباد، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان قائمشهر ، زندان خوی، زندان نقده، زندان مشهد و زندان سقز اشاره کرد.
در بیانیه هفته گذشته زندانیان کارازر "سهشنبههای نه به اعدام" به آغاز دور جدیدی از بهرهبرداری دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام اشاره شده بود و زندانیان اعتصابی خواهان حمایت بیشتر افکار عمومی داخلی و بینالمللی از کارزارشان "علیه اعدام" شده بودند.
اکنون و با جانشینی خانم مای ساتو به جای آقای جاوید رحمان به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران، انتظار میرود به خواسته های این کارزار در خصوص دفاع از "حق زندگی" شهروندان ایرانی و مقابله با استفاده مقامات جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام توجه بیشتری شود. و صدای زندانیان دربند زیر حکم اعدام، همبندیهای و خانوادههای دادخواه آنها از سوی مقامات سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی شنیده شده و اقدامات موثری برای مقابله با نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گیرد.
کارزار سهشنبه های نه به اعدام
۲۶تیر۱۴۰۳
#جمهوری_اعدام ##قیام_علیه_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
زندانیان #کارزار_علیه_اعدام که هر سهشنبه برای مقابله با حکم "اعدام" و جلب توجه افکار عمومی داخلی و بینالمللی به مساله "مجازات غیرانسانی اعدام" دست به #اعتصاب_غذا میزنند، امروز سهشنبه ۲۶ تیرماه در بیستوپنجمین هفته این کارزار در ۱۱ زندان دست به اعتصاب غذا زدند.
تدوام این کارزار در حالی است که در هفته گذشته شماری از زندانیان با اتهام های مختلف توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی اعدام شدهاند.
بنا بر اطلاع منابع موثق این هفته شماری از زندانیان زندان اردبیل و زندان قائمشهر که تا حالا اسمی از آنها منتشر نشده نیز، در همراهی با کارزار #سه_شنبه_های_نه_به_اعدام " و اعتراض به استفاده از مجازات غیرانسانی اعدام در ایران در بیستوپنجمین هفته این کارزار با دیگر زندانیان اعلام همبستگی کرده و به آن پیوستند.و این کارزار با قدرت ادامه دارد و خواهان پیوستن زندانیان در زندانهای سراسر کشور اعم از سیاسی و غیره سیاسی به این کارزار هستند تا این مطالبه "نه به اعدام" به خواسته ملی تبدیل شود
تاکنون در ۱۱ زندان کشور شماری از زندانیان به کارزار "سهسشنبههای نه به اعدام" پیوستهاند، از جمله این زندانها میتوان به زندانیان زندانهای اوین(بند۸،بند۶،بند۴و بند زنان)، زندان قزلحصار (واحد۳ و واحد۴)، زندان مرکزی کرج،زندان خرم آباد، زندان تبریز، زندان اردبیل، زندان قائمشهر ، زندان خوی، زندان نقده، زندان مشهد و زندان سقز اشاره کرد.
در بیانیه هفته گذشته زندانیان کارازر "سهشنبههای نه به اعدام" به آغاز دور جدیدی از بهرهبرداری دستگاه سرکوب جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام اشاره شده بود و زندانیان اعتصابی خواهان حمایت بیشتر افکار عمومی داخلی و بینالمللی از کارزارشان "علیه اعدام" شده بودند.
اکنون و با جانشینی خانم مای ساتو به جای آقای جاوید رحمان به عنوان گزارشگر ویژه حقوق بشر در مورد ایران، انتظار میرود به خواسته های این کارزار در خصوص دفاع از "حق زندگی" شهروندان ایرانی و مقابله با استفاده مقامات جمهوری اسلامی از مجازات غیرانسانی اعدام توجه بیشتری شود. و صدای زندانیان دربند زیر حکم اعدام، همبندیهای و خانوادههای دادخواه آنها از سوی مقامات سازمان ملل و دیگر نهادهای بینالمللی شنیده شده و اقدامات موثری برای مقابله با نقض حقوق بشر توسط جمهوری اسلامی در دستور کار قرار گیرد.
کارزار سهشنبه های نه به اعدام
۲۶تیر۱۴۰۳
#جمهوری_اعدام ##قیام_علیه_اعدام #اعدام_قتل_عمد_دولتی_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
کوتاه دربارهی بیشخاص بودن صدورِ حکم اعدام برای #شریفه_محمدی
و ضرورتِ سکوتِ نکردن در قبالِ آن
صدور حکم اعدام برای یک فعال کارگری بعد از اعدامهای سال ۶۷ بیسابقه است. جمهوری اسلامی بعد از اعدامِ چپگرایان و قلع و قمعِ کاملِ تمامی تشکلهای کارگری، تلاش کرد تا "فکرِ سازمانیابی" را ریشهکن کند؛ امری که هرگز در تحققِ به آن کامیاب نبوده است.
وجود شوراهای حکومتیِ کار از یکسو، ایجادِ رستهای از چپنمایانِ وابسته به اتاق فکرهای امنیتی که مروجِ خیریهگری و سیاستزدایی کردن از خواستهای کارگران هستند و کارِ بیوقفهی ماشین سرکوب، نتوانست و نخواهد توانست تا خواستهای انضمامیِ نیروی کار را زیر فرش بزند.
زندانها همواره پذیرایِ مدافعین حقوق کارگران بودهاند و جوانی و سلامتِ بسیاری از مبارزين این عرصه پشت میلههای زندان و در اتاقهای بازجویی، سپری شده است.
اما بیشفعال شدنِ گسلِ طبقاتی پس از #دی۹۶ حکومت را بیش از پیش نسبت به سرکوب برابریخواهان مصمم کرد؛ خاصه آنکه رهبر جمهوری اسلامی خود، صحنهگردانِ اصلی ساختِ یک طبقهی اشراف در ایران است که تکیهگاه وی باشند. هماو بوده که واضع سیاستهای نئولیبرالی برای برونسپاری صنایع و کوچکسازی دولت بوده است و بیش از هر فرد دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی، از تشکلهای کارگری هراسیده است.
قیامهای دی و آبان، اعتراضات مربوط به آرد و آب و متعاقبا خیزش ۱۴۰۱ با کشتار وسیع متوقف شدند. سوژهی تحتِ ستم بیش از هر زمانِ دیگری درمییابد که شورشهای مقطعی دستاوردی جز قتلعام نداشته و حاکمیت جمهوری اسلامی برای بقای خود ابایی از دست بردن به هیچگونه جنایتی ندارد. بنابراین نقشِ فعالین کارگری و صنفی که دههاست از لزومِ تشکلیابی و مبارزات پیوسته با اتکا به توانِ کمی و کیفی نیروی کار تأکید میکنند، برجستهتر میشود.
سیرکِ جرجتاون، معرکهگیریهای جسدمعاشانِ خارج از کشور و در یک کلامِ بیریط بودنِ مطلقِ خود-رهبرپنداران اپوزيسيون، در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ روشنتر از هر زمانِ دیگری اثبات کرد که هیچ نجاتدهندهای در خارج از کشور وجود ندارد مگر آنکه با دریوزگی از قدرتهای جهانی در پیِ دوختنِ کیسهای برای ایرانِ بدون جمهوری اسلامی باشد.
اهمیتِ کسانیکه با وجود سرکوب در ایران ماندند و با دوری از فضاهای کاذب، شناختِ خود از آرایش طبقاتی جامعهی ایران را ژرفتر کرده و به امکانیابی برای پیشبردِ مبارزه طبقاتی یاری رساندند، بیش از هر زمانی دیگری اکنون آشکار میشود؛ اکنون که خیابان سرکوب شده و دلقکهای سیاسی در اروپا و آمریکا، مشغولِ بیزنساند.
صدور حکمِ اعدام برای شریفه محمدی بهعنوان یک زنِ مدافع حقوق کارگران
را در چنین بستری میتوان درک کرد. نهادهای امنیتی با چنین حکمی قصد دارند پیامی محکم به تمامی فعالین صنفی، مدافعین حقوق زحمتکشان و زنانِ برابریخواه، مخابره کنند که نزدیک شدن به خطِ قرمزِ خامنهای _تشکلسازی و مبارزاتِ خودبنیادِ ستمدیدگان با غارتگران_ عاقبتی جز مرگ نخواهد داشت؛ بهیاد آورید که در روز تشییعِ لاشهی ابراهیم رئیسی، خاطرات خاوران را در بلندگو فریاد میزدند. و از خاطر نبریم که در همین روزهای اخیر جمعی از زنان گیلان را با احکام سنگین قضایی روانهی زندان کردند.
جمهوری نکبت اسلامی با این حکم، ( فارغ از آنکه در مرحلهی تجدیدنظر و دیوان عالی، تأیید یا نقض شود) شمشیرِ تابستان ۶۷ خود را از نیام خارج کرده و بدون تعارف میگوید که به حبسهای چندین ساله بسنده نخواهد کرد.
سکوت کردن در قبالِ این حکم، هم بهمعنای فراموشیِ قتلعامِ چپگرایان ایران در دههی شصت و هم بهمعنای مماشات با دستگاهیست که به آن جنایت افتخار میکند و از بازسازیاش دریغ ندارد. کمااینکه "کمپین دفاع از شریفه محمدی" گزارش کرده است که به سیاقِ دادگاههای مرگِ ۶۷، بازجویان اطلاعاتی از تهران به #زندان_لاکان_رشت رفتهاند تا با شکنجه و تهدید و تشدید فشارها، وی را بر دو راهی اعتراف به جرمِ ناکرده یا مرگ قرار دهند.
تکراریست اما جا دارد کلماتِ جاودانِ
مارتین نیمولر را مرور کنیم:
اول سراغ کمونیستها آمدند
سکوت کردم چون کمونیست نبودم
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم
بعد سراغ یهودیها آمدند
سکوت کردم چون یهودی نبودم
سراغ خودم که آمدند
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید
#جمهوری_اعدام #علیه_سکوت #علیه_فراموشی #کارگر_زندانی_آزاد_باید_گردد #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #خاوران_حافظه_تاریخی #خاوران_هنوز_سرخ_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
و ضرورتِ سکوتِ نکردن در قبالِ آن
صدور حکم اعدام برای یک فعال کارگری بعد از اعدامهای سال ۶۷ بیسابقه است. جمهوری اسلامی بعد از اعدامِ چپگرایان و قلع و قمعِ کاملِ تمامی تشکلهای کارگری، تلاش کرد تا "فکرِ سازمانیابی" را ریشهکن کند؛ امری که هرگز در تحققِ به آن کامیاب نبوده است.
وجود شوراهای حکومتیِ کار از یکسو، ایجادِ رستهای از چپنمایانِ وابسته به اتاق فکرهای امنیتی که مروجِ خیریهگری و سیاستزدایی کردن از خواستهای کارگران هستند و کارِ بیوقفهی ماشین سرکوب، نتوانست و نخواهد توانست تا خواستهای انضمامیِ نیروی کار را زیر فرش بزند.
زندانها همواره پذیرایِ مدافعین حقوق کارگران بودهاند و جوانی و سلامتِ بسیاری از مبارزين این عرصه پشت میلههای زندان و در اتاقهای بازجویی، سپری شده است.
اما بیشفعال شدنِ گسلِ طبقاتی پس از #دی۹۶ حکومت را بیش از پیش نسبت به سرکوب برابریخواهان مصمم کرد؛ خاصه آنکه رهبر جمهوری اسلامی خود، صحنهگردانِ اصلی ساختِ یک طبقهی اشراف در ایران است که تکیهگاه وی باشند. هماو بوده که واضع سیاستهای نئولیبرالی برای برونسپاری صنایع و کوچکسازی دولت بوده است و بیش از هر فرد دیگری در تاریخ جمهوری اسلامی، از تشکلهای کارگری هراسیده است.
قیامهای دی و آبان، اعتراضات مربوط به آرد و آب و متعاقبا خیزش ۱۴۰۱ با کشتار وسیع متوقف شدند. سوژهی تحتِ ستم بیش از هر زمانِ دیگری درمییابد که شورشهای مقطعی دستاوردی جز قتلعام نداشته و حاکمیت جمهوری اسلامی برای بقای خود ابایی از دست بردن به هیچگونه جنایتی ندارد. بنابراین نقشِ فعالین کارگری و صنفی که دههاست از لزومِ تشکلیابی و مبارزات پیوسته با اتکا به توانِ کمی و کیفی نیروی کار تأکید میکنند، برجستهتر میشود.
سیرکِ جرجتاون، معرکهگیریهای جسدمعاشانِ خارج از کشور و در یک کلامِ بیریط بودنِ مطلقِ خود-رهبرپنداران اپوزيسيون، در جریان اعتراضات ۱۴۰۱ روشنتر از هر زمانِ دیگری اثبات کرد که هیچ نجاتدهندهای در خارج از کشور وجود ندارد مگر آنکه با دریوزگی از قدرتهای جهانی در پیِ دوختنِ کیسهای برای ایرانِ بدون جمهوری اسلامی باشد.
اهمیتِ کسانیکه با وجود سرکوب در ایران ماندند و با دوری از فضاهای کاذب، شناختِ خود از آرایش طبقاتی جامعهی ایران را ژرفتر کرده و به امکانیابی برای پیشبردِ مبارزه طبقاتی یاری رساندند، بیش از هر زمانی دیگری اکنون آشکار میشود؛ اکنون که خیابان سرکوب شده و دلقکهای سیاسی در اروپا و آمریکا، مشغولِ بیزنساند.
صدور حکمِ اعدام برای شریفه محمدی بهعنوان یک زنِ مدافع حقوق کارگران
را در چنین بستری میتوان درک کرد. نهادهای امنیتی با چنین حکمی قصد دارند پیامی محکم به تمامی فعالین صنفی، مدافعین حقوق زحمتکشان و زنانِ برابریخواه، مخابره کنند که نزدیک شدن به خطِ قرمزِ خامنهای _تشکلسازی و مبارزاتِ خودبنیادِ ستمدیدگان با غارتگران_ عاقبتی جز مرگ نخواهد داشت؛ بهیاد آورید که در روز تشییعِ لاشهی ابراهیم رئیسی، خاطرات خاوران را در بلندگو فریاد میزدند. و از خاطر نبریم که در همین روزهای اخیر جمعی از زنان گیلان را با احکام سنگین قضایی روانهی زندان کردند.
جمهوری نکبت اسلامی با این حکم، ( فارغ از آنکه در مرحلهی تجدیدنظر و دیوان عالی، تأیید یا نقض شود) شمشیرِ تابستان ۶۷ خود را از نیام خارج کرده و بدون تعارف میگوید که به حبسهای چندین ساله بسنده نخواهد کرد.
سکوت کردن در قبالِ این حکم، هم بهمعنای فراموشیِ قتلعامِ چپگرایان ایران در دههی شصت و هم بهمعنای مماشات با دستگاهیست که به آن جنایت افتخار میکند و از بازسازیاش دریغ ندارد. کمااینکه "کمپین دفاع از شریفه محمدی" گزارش کرده است که به سیاقِ دادگاههای مرگِ ۶۷، بازجویان اطلاعاتی از تهران به #زندان_لاکان_رشت رفتهاند تا با شکنجه و تهدید و تشدید فشارها، وی را بر دو راهی اعتراف به جرمِ ناکرده یا مرگ قرار دهند.
تکراریست اما جا دارد کلماتِ جاودانِ
مارتین نیمولر را مرور کنیم:
اول سراغ کمونیستها آمدند
سکوت کردم چون کمونیست نبودم
بعد سراغ سوسیالیستها آمدند
سکوت کردم زیرا سوسیالیست نبودم
بعد سراغ یهودیها آمدند
سکوت کردم چون یهودی نبودم
سراغ خودم که آمدند
دیگر کسی نبود تا به اعتراض برآید
#جمهوری_اعدام #علیه_سکوت #علیه_فراموشی #کارگر_زندانی_آزاد_باید_گردد #زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد #خاوران_حافظه_تاریخی #خاوران_هنوز_سرخ_است #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1