دیوان عالی حکم اعدام #عباس_دریس را تأیید کرده است.
دریس زندانی سیاسی عرب است که از قریب به ۵ سال پیش در زندان شیبانی #اهواز محبوس است. دریس ۴۰ساله، از طریق شکنجههای وحشیانه و حتی ربودن همسر و فرزندش برای #اعترافات_اجباری و پیشبرد سناریوهای نخنمای دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی تحت فشار گذاشته شد.
عباس یک کارگر دستفروش بوده است و در سالهای زندان نیز با ساخت صنایع دستیِ چرمی به معیشت فرزنداناش کمک کرده است.
کفایه حزباوی، همسر دریس وقتی خبر حکم اعدام او را شنید دچار سکتهی مغزی شد و مدتی بعد درگذشت.
#جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام
#علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
دریس زندانی سیاسی عرب است که از قریب به ۵ سال پیش در زندان شیبانی #اهواز محبوس است. دریس ۴۰ساله، از طریق شکنجههای وحشیانه و حتی ربودن همسر و فرزندش برای #اعترافات_اجباری و پیشبرد سناریوهای نخنمای دستگاه امنیتی جمهوری اسلامی تحت فشار گذاشته شد.
عباس یک کارگر دستفروش بوده است و در سالهای زندان نیز با ساخت صنایع دستیِ چرمی به معیشت فرزنداناش کمک کرده است.
کفایه حزباوی، همسر دریس وقتی خبر حکم اعدام او را شنید دچار سکتهی مغزی شد و مدتی بعد درگذشت.
#جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام
#علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
چهارم جولای روز استقلال آمریکا نام گرفته است. این روز را در واقع باید روز گرامیداشتِ غلبهی اشغالگران بر بومیان آمریکا دانست.
نقشهی فوق، روند اشغالِ آمریکا، کشتار و آوارهسازیِ بومیان توسط مهاجران سفید را نشان میدهد.
مناطق صورتیرنگ قلمروهایی بودهاند که طی هزاران سال تحت مالکیت ساکنان اصلی آمریکا قرار داشتهاند ولی از ۱۸۵۰ تاکنون توسط مهاجران اروپایی اشغال شدند. این اشغالگری که با نسلکشی میلیونها تن از بومیان و آوارهسازیِ آنها همراه بوده، به نابودی کامل صدها جامعهی بومی و زوالِ فرهنگشان انجامید.
@Blackfishvoice1
نقشهی فوق، روند اشغالِ آمریکا، کشتار و آوارهسازیِ بومیان توسط مهاجران سفید را نشان میدهد.
مناطق صورتیرنگ قلمروهایی بودهاند که طی هزاران سال تحت مالکیت ساکنان اصلی آمریکا قرار داشتهاند ولی از ۱۸۵۰ تاکنون توسط مهاجران اروپایی اشغال شدند. این اشغالگری که با نسلکشی میلیونها تن از بومیان و آوارهسازیِ آنها همراه بوده، به نابودی کامل صدها جامعهی بومی و زوالِ فرهنگشان انجامید.
@Blackfishvoice1
#هاشم_ساعدی، پدر #سارینا_ساعدی، توسط دادگاه کیفری #بوکان به شش ماه و پانزده روز حبس و چهل ضربه شلاق محکوم شد.
سارینا ساعدی، ۱۶ ساله در تاریخ چهارم آبان ۱۴۰۱ در شهر #سنندج در پی ضربات باتوم پاسداران خامنهای به سرش، جان خود را از دست داد.
خانوادههای دادخواه در حالی با زندان و احکام قرون وسطایی نظیر شلاق مواجه میشوند که غارتگران اقتصادی از زندانها آزاد شده و مشغول #کارآفرینی هستند.
#دادخواهی
@Blackfishvoice1
سارینا ساعدی، ۱۶ ساله در تاریخ چهارم آبان ۱۴۰۱ در شهر #سنندج در پی ضربات باتوم پاسداران خامنهای به سرش، جان خود را از دست داد.
خانوادههای دادخواه در حالی با زندان و احکام قرون وسطایی نظیر شلاق مواجه میشوند که غارتگران اقتصادی از زندانها آزاد شده و مشغول #کارآفرینی هستند.
#دادخواهی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
آمار رسمی اعلامشده توسط وزارت کشور فرانسه، گواه آن است از میان معترضان به سیاستهای نژادپرستانه، تبعیض سیستماتیک و رياضتهای اقتصادی، تنها ۱۰درصد "خارجیتبار" بوده و اکثریت قاطع آنها، فرانسوی هستند.
این آمار آب سردی است بر سرهایِ جلبکگرفتهی نژادپرستانِ جهان که خیزشها علیه دولتهای نمایندهی سرمایهداران را با پیشفرضهای "خارجی"، "مهاجر" و "مسلمان" کدگذاری میکنند تا بر تضادهای طبقاتی سرپوش بگذارند.
بهطور ویژه در شبکههای اجتماعی فارسیزبان نیز هرکجا که خبری از خیزش فرانسویان علیه تبعیض است، جمعیتی از ایرانیانِ مسخشده در پروپاگاندای رسانههای جریان اصلی (به ویژه ایرانیان ساکنِ فرانسه) بدون داشتنِ مشاهداتِ میدانی و درکی درست از آرایشِ طبقاتی این کشور، به فحاشی علیه مهاجران میپردازند و شگفتا که بدیننحو خود را از شمول مهاجر خارج کرده یا با ساختِ دوگانهی "مهاجرِ خوب/مهاجرِ بد" خود را بهواسطهی فقدان روحیهی انتقادی-اعتراضی در رستهی خوبها جای میدهند.
آنها حتی فکتهای آشکاری نظیر چندین سال اعتراضات جلیقهزردها یا اعتراضات جاریِ مزدبگیرانِ فرانسه علیه اصلاحات نئولیبرالی از جمله افزایش سن بازنشستگی را نادیده گرفته و به صرف دیدنِ شعلههای آتش و خشم، انگشتهای خود را بهسوی مراکشیها، الجزایریها و بهطور ویژه عربتبارانِ فرانسه نشانه میروند.
چنین است که اذعانِ رئیسجمهورِ فرانسه _که در میان دلقکهای سیاسی، حامی آزادیخواهان قلمداد میشود_ بر لزومِ قطعِ کمکهزینههای زندانیان سیاسی و نیز _در صورت لزوم_ بستنِ شبکههای اجتماعی نیز عامدانه بایکوت میشود تا تصویرِ "آرمانشهرِ اروپایی" در اذهانِ مسخشدگانِ رسانههای جریان اصلی، مخدوش نگردد.
#علیه_جریان_اصلی
#مبارزه_طبقاتی
#فرانسه #ناشهروندان #حاشیه_نشینان #تبعیض_سیستماتیک #طبقه_کارگر #محذوفان
@Blackfishvoice1
این آمار آب سردی است بر سرهایِ جلبکگرفتهی نژادپرستانِ جهان که خیزشها علیه دولتهای نمایندهی سرمایهداران را با پیشفرضهای "خارجی"، "مهاجر" و "مسلمان" کدگذاری میکنند تا بر تضادهای طبقاتی سرپوش بگذارند.
بهطور ویژه در شبکههای اجتماعی فارسیزبان نیز هرکجا که خبری از خیزش فرانسویان علیه تبعیض است، جمعیتی از ایرانیانِ مسخشده در پروپاگاندای رسانههای جریان اصلی (به ویژه ایرانیان ساکنِ فرانسه) بدون داشتنِ مشاهداتِ میدانی و درکی درست از آرایشِ طبقاتی این کشور، به فحاشی علیه مهاجران میپردازند و شگفتا که بدیننحو خود را از شمول مهاجر خارج کرده یا با ساختِ دوگانهی "مهاجرِ خوب/مهاجرِ بد" خود را بهواسطهی فقدان روحیهی انتقادی-اعتراضی در رستهی خوبها جای میدهند.
آنها حتی فکتهای آشکاری نظیر چندین سال اعتراضات جلیقهزردها یا اعتراضات جاریِ مزدبگیرانِ فرانسه علیه اصلاحات نئولیبرالی از جمله افزایش سن بازنشستگی را نادیده گرفته و به صرف دیدنِ شعلههای آتش و خشم، انگشتهای خود را بهسوی مراکشیها، الجزایریها و بهطور ویژه عربتبارانِ فرانسه نشانه میروند.
چنین است که اذعانِ رئیسجمهورِ فرانسه _که در میان دلقکهای سیاسی، حامی آزادیخواهان قلمداد میشود_ بر لزومِ قطعِ کمکهزینههای زندانیان سیاسی و نیز _در صورت لزوم_ بستنِ شبکههای اجتماعی نیز عامدانه بایکوت میشود تا تصویرِ "آرمانشهرِ اروپایی" در اذهانِ مسخشدگانِ رسانههای جریان اصلی، مخدوش نگردد.
#علیه_جریان_اصلی
#مبارزه_طبقاتی
#فرانسه #ناشهروندان #حاشیه_نشینان #تبعیض_سیستماتیک #طبقه_کارگر #محذوفان
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
🔺️مریم لطفی گزارش تفصيلیِ بااهمیتی را در روزنامهی شرق منتشر کرده است که نشان میدهد طی ۲ سال اخیر، ۱۶۵ زن توسط مردان خانواده به قتل رسیدهاند.
🔺️بر اساس این گزارش، این آماری است که رسانهای شده و به زعم بسیاری از فعالان حقوق زنان در نقاط مختلف کشور، زنکشیهای زیادی هم رخ میدهد که عامدانه خبری از آن به بیرون از منطقه مورد نظر مخابره نمیشود.
با اینوجود بر اساس آمار رسمی و تأییدشده در رسانههای رسمی کشور که میگوید در دو سال گذشته یعنی از خرداد ۱۴۰۰ تا پایان خرداد ۱۴۰۲ حداقل ۱۶۵ زنکشی در کشور انجام شده است؛ یعنی بهطور میانگین هر چهار روز، یک زن در نقاط مختلف کشور به دست یکی از مردان خانوادهاش به قتل رسیده است؛ شوهر، پدر، برادر و در مواردی شوهر سابق، عمو، دایی، پدرشوهر و در موارد معدودی مردان دورتر خانواده.
🔺️همچنین برخلاف تصور اینکه اغلب زنکشیها در شهرها و روستاهای دورافتاده انجام میشود، بررسیهای «شرق» نشان میدهد که در دو سال گذشته و از میان ۱۶۵ زن به قتل رسیده، ۴۱ زن در استان تهران کشته شدهاند؛ بیخ گوش پایتخت. لازم به تأکید است که این آمار صرفا مبتنی بر «زنکشی» به تعبیر صریح آن رسانههای رسمی است و موارد متعدد خودکشی زنان که برخی از آنها به اجبار خانواده انجام شده و برخی برای فرار و خلاصی از خشونت خانگی، کودکهمسری و... به هیچ عنوان لحاظ نشده است.
🔺️فاطیما باباخانی، تسهیلگر و فعال حقوق زنان در توضیح این موضوع به «شرق» میگوید: «موارد زیادی وجود دارد که متأسفانه میتواند موجب تملک زنان توسط مردان شود؛ مانند ضرورت اخذ رضایت پدر برای ازدواج، تأکید قانون مدنی بر تمکین زن از شوهر و عدم قصاص پدر در صورت قتل فرزند. تمامی اینها به نوعی در انقیاد قراردادن زنان است.
🔺️او معتقد است که عموما قتلهای مبتنی بر ناموس با عباراتی همچون اختلافات خانوادگی لاپوشانی میشوند؛ «عبارت مبهم اختلافات خانوادگی فریب بزرگی است که تلاش میکند قتلهای ناموسی و جنایات علیه زنان را تقلیل داده یا بیاهمیت جلوه دهد.
#زن_کشی #قتل_ناموسی #خشونت_علیه_زنان #زن_ناموس_هیچکس_نیست
لینک کوتاهشده برای دسترسی به متن کاملِ گزارش:
https://shorturl.at/bnPX4
@Blackfishvoice1
🔺️بر اساس این گزارش، این آماری است که رسانهای شده و به زعم بسیاری از فعالان حقوق زنان در نقاط مختلف کشور، زنکشیهای زیادی هم رخ میدهد که عامدانه خبری از آن به بیرون از منطقه مورد نظر مخابره نمیشود.
با اینوجود بر اساس آمار رسمی و تأییدشده در رسانههای رسمی کشور که میگوید در دو سال گذشته یعنی از خرداد ۱۴۰۰ تا پایان خرداد ۱۴۰۲ حداقل ۱۶۵ زنکشی در کشور انجام شده است؛ یعنی بهطور میانگین هر چهار روز، یک زن در نقاط مختلف کشور به دست یکی از مردان خانوادهاش به قتل رسیده است؛ شوهر، پدر، برادر و در مواردی شوهر سابق، عمو، دایی، پدرشوهر و در موارد معدودی مردان دورتر خانواده.
🔺️همچنین برخلاف تصور اینکه اغلب زنکشیها در شهرها و روستاهای دورافتاده انجام میشود، بررسیهای «شرق» نشان میدهد که در دو سال گذشته و از میان ۱۶۵ زن به قتل رسیده، ۴۱ زن در استان تهران کشته شدهاند؛ بیخ گوش پایتخت. لازم به تأکید است که این آمار صرفا مبتنی بر «زنکشی» به تعبیر صریح آن رسانههای رسمی است و موارد متعدد خودکشی زنان که برخی از آنها به اجبار خانواده انجام شده و برخی برای فرار و خلاصی از خشونت خانگی، کودکهمسری و... به هیچ عنوان لحاظ نشده است.
🔺️فاطیما باباخانی، تسهیلگر و فعال حقوق زنان در توضیح این موضوع به «شرق» میگوید: «موارد زیادی وجود دارد که متأسفانه میتواند موجب تملک زنان توسط مردان شود؛ مانند ضرورت اخذ رضایت پدر برای ازدواج، تأکید قانون مدنی بر تمکین زن از شوهر و عدم قصاص پدر در صورت قتل فرزند. تمامی اینها به نوعی در انقیاد قراردادن زنان است.
🔺️او معتقد است که عموما قتلهای مبتنی بر ناموس با عباراتی همچون اختلافات خانوادگی لاپوشانی میشوند؛ «عبارت مبهم اختلافات خانوادگی فریب بزرگی است که تلاش میکند قتلهای ناموسی و جنایات علیه زنان را تقلیل داده یا بیاهمیت جلوه دهد.
#زن_کشی #قتل_ناموسی #خشونت_علیه_زنان #زن_ناموس_هیچکس_نیست
لینک کوتاهشده برای دسترسی به متن کاملِ گزارش:
https://shorturl.at/bnPX4
@Blackfishvoice1
شرق
هر چهار روز یک زنکشی
سرشین، مهینتاج، مریم، دنیا، شبنم، معصومه، روژین، شکیلا، پرستو، فرشته و ستایش همداستان شدند؛ از بهار ۱۴۰۲ پیشتر نرفتند و گور سرد، پذیرای تن جوان و زخمآلود آنها شد.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
انقلابی رخ نخواهد داد بلکه شرایطی خاص باید حکمفرما شود تا انقلاب از آن بهره گیرد و انجام شود.
جرقه زمانی کارساز است که هیزم کافی برای آتش مهیا شده باشد.
پاتریک سیل
انقلاب ۱۹۶۸ فرانسه
مترجم: حسین بخشنده
#فرانسه #مبارزه_طبقاتی
@Blackfishvoice1
جرقه زمانی کارساز است که هیزم کافی برای آتش مهیا شده باشد.
پاتریک سیل
انقلاب ۱۹۶۸ فرانسه
مترجم: حسین بخشنده
#فرانسه #مبارزه_طبقاتی
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
🟣 #بیدارزنی: چرایی شکلگیری جنش سراسری زن، زندگی، آزادی
تحلیل جنبش سراسری ژینا (بخش اول)
از متن: «طی ماههای گذشته شاهد قیام کمنظیر ژینا با شعار محوری زن زندگی آزادی در تاریخ مبارزات اجتماعی-سیاسی ایران بودیم. قیامی که مشابه آن در تاریخ مبارزات مردمی در سراسر جهان نیز به لحاظ عاملیت و موضوعیت، کمتر مشاهده شده است. به طوریکه از همان روزهای آغازین، بسیاری از کنشگران اجتماعی-سیاسی و اندیشمندان علوم اجتماعی به تحلیل این جنبش اجتماعی پرداختند و کوشیدند چرایی و چگونگی آن را در این برههی زمانی دریابند و توضیح دهند. اکنون که نه ماه از این قیام گذشته است و به نظر میرسد برخی خصلتهای آن وضوح بیشتری یافته است، ما نیز در تحریریهی بیدارزنی به عنوان یک تریبون فمینیستی بر آن شدیم که طی یک گفتگوی جمعی و با پاسخ به چند پرسش محوری به تحلیل جنبش سراسری ژینا از نظرگاه خود برآییم.
در مسیر پاسخ به این پرسشها تردیدهایی نیز از سوی ما مطرح بود؛ به نظرمان آمد که نیاز به مجال و ابزار بررسی بیشتر و دقیقتری داریم و از خود پرسیدیم که هر کدام از ما چقدر این بستر را میشناسیم یا چقدر حضور میدانی داشتیم. با این وجود با همین شناختی که نسبت به شرایط پیش رویمان داریم لازم دیدیم که پاسخهایمان را در لحظهی کنونی ثبت کنیم. چرا که در حال بررسی یک جنبش اجتماعی سراسری در جامعهای هستیم که سالها ستم جنسیتی در آن برقرار و نهادینه شده است. اما پاسخهای ما صرفاً رویکرد ما در این مقطع زمانی است که میتواند توسط دیگران و یا خود ما حتی در آیندهای نزدیک به چالش کشیده یا تکمیل شود.
این متن پاسخ گروه بیدارزنی به پرسش آغازینی است که به گفتگو گذاشتیم؛ چه شد که ستم جنسیتی علیه یک زن کُرد قیام سراسری ژینا را رقم زد؟»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #انقلاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46188/
@bidarzani
تحلیل جنبش سراسری ژینا (بخش اول)
از متن: «طی ماههای گذشته شاهد قیام کمنظیر ژینا با شعار محوری زن زندگی آزادی در تاریخ مبارزات اجتماعی-سیاسی ایران بودیم. قیامی که مشابه آن در تاریخ مبارزات مردمی در سراسر جهان نیز به لحاظ عاملیت و موضوعیت، کمتر مشاهده شده است. به طوریکه از همان روزهای آغازین، بسیاری از کنشگران اجتماعی-سیاسی و اندیشمندان علوم اجتماعی به تحلیل این جنبش اجتماعی پرداختند و کوشیدند چرایی و چگونگی آن را در این برههی زمانی دریابند و توضیح دهند. اکنون که نه ماه از این قیام گذشته است و به نظر میرسد برخی خصلتهای آن وضوح بیشتری یافته است، ما نیز در تحریریهی بیدارزنی به عنوان یک تریبون فمینیستی بر آن شدیم که طی یک گفتگوی جمعی و با پاسخ به چند پرسش محوری به تحلیل جنبش سراسری ژینا از نظرگاه خود برآییم.
در مسیر پاسخ به این پرسشها تردیدهایی نیز از سوی ما مطرح بود؛ به نظرمان آمد که نیاز به مجال و ابزار بررسی بیشتر و دقیقتری داریم و از خود پرسیدیم که هر کدام از ما چقدر این بستر را میشناسیم یا چقدر حضور میدانی داشتیم. با این وجود با همین شناختی که نسبت به شرایط پیش رویمان داریم لازم دیدیم که پاسخهایمان را در لحظهی کنونی ثبت کنیم. چرا که در حال بررسی یک جنبش اجتماعی سراسری در جامعهای هستیم که سالها ستم جنسیتی در آن برقرار و نهادینه شده است. اما پاسخهای ما صرفاً رویکرد ما در این مقطع زمانی است که میتواند توسط دیگران و یا خود ما حتی در آیندهای نزدیک به چالش کشیده یا تکمیل شود.
این متن پاسخ گروه بیدارزنی به پرسش آغازینی است که به گفتگو گذاشتیم؛ چه شد که ستم جنسیتی علیه یک زن کُرد قیام سراسری ژینا را رقم زد؟»
#ژن_ژیان_ئازادی
#جنبش_زنان #انقلاب
ادامهی متن را در وبسایت بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/46188/
@bidarzani
بیدارزنی
تحلیل جنبش سراسری ژینا (۱)-چرایی شکلگیری جنش سراسری زن، زندگی، آزادی - بیدارزنی
این متن پاسخ گروه بیدارزنی به این پرسش است که چطور ستم جنسیتی علیه یک زن کُرد جنبش سراسری ژینا و زن زندگی آزادی را رقم زد.
Blackfishvoice (BFV)
Photo
از متن:
مناسبات حاکم بر دنیای امروز همهچیز را نرمالیزه میکنند و مشخصاً فرودستی و ستم و سرکوب و جنایت را طبیعی و ابدی مینمایانند. شتاب رویدادها، اَشکال مسلط بازنمایی، و نارساییِ شیوههای غالب کنشگریِ سیاسی هم مهمترین عواملی هستند که این روند را تقویت کردهاند. همدستی قدرتهای جهانی برای صعود مجدد طالبان به ساختار قدرت در افغانستان هولناکترین نمونهی متاخر تثبیت این رویهی نرمالیزاسیون بود. در سوی دیگر، اعتراضات جهانی به تهاجم دولت آمریکا و متحدانش به عراق شاید آخرین نمونهی تاریخیای بود که از وزن سیاسیِ افکار عمومی و فشار آن بر قدرتها حکایت میکرد؛ گو اینکه نابسندگی و شکنندگی این مقاومت، خود گویای آن بود که موازنهی قوا تا اطلاع ثانوی بهنفع یکهتازی قدرتها تغییر یافته است. از آن پس، آزادیخواهان و برابریطلبان و نیروهای مترقی جهان در تمامی مقاومتهای مقطعی و پیکارهای دفاعیشان ناکام بودهاند؛ خیزشهای تودهای برای کاستن از فشارهای خُردکننده و فزآیندهی نظم مسلط هم عمدتاً سرنوشتی تراژیک داشتهاند. در هزارهی جدید، مجازی شدن رو به گسترشِ کنشگریِ سیاسی بهنوبهی خود روند جهانی فردمحوری نولیبرالی را تشدید کرده و به غلبهی نهایی کنش سیاسی فردمحورانه (بهسان بدیلی واقعاً موجود برای سازمانهای سیاسی تودهای) انجامیده است.
در هزارهی جدید، مجازی شدن رو به گسترشِ کنشگریِ سیاسی بهنوبهی خود روند جهانی فردمحوری نولیبرالی را تشدید کرده و به غلبهی نهایی کنش سیاسی فردمحورانه (بهسان بدیلی واقعاً موجود برای سازمانهای سیاسی تودهای) انجامیده است. در این میان البته بارقههای امیدبخشی از پیکار جمعی هم پدیدار شدند: از خیزشهای بهار عربی، جنبش پارک گزی، جنبش اشغال والاستریت، جنبش سیریزا (یونان) و جنبش خشمگینان (اسپانیا)، جنبش روژآوا، و جنبشهای اجتماعی میلیتانت علیه تغییرات اقلیمی، تا خیزشهای تودهای گرسنگان در ۲۰۱۹ (بر ضد پیامدهای مصیبتبار نظم نولیبرالی)، و خیزشهای انقلابی در سودان و ایران.
https://shorturl.at/kuJVY
@naghd_com
@Blackfishvoice1
مناسبات حاکم بر دنیای امروز همهچیز را نرمالیزه میکنند و مشخصاً فرودستی و ستم و سرکوب و جنایت را طبیعی و ابدی مینمایانند. شتاب رویدادها، اَشکال مسلط بازنمایی، و نارساییِ شیوههای غالب کنشگریِ سیاسی هم مهمترین عواملی هستند که این روند را تقویت کردهاند. همدستی قدرتهای جهانی برای صعود مجدد طالبان به ساختار قدرت در افغانستان هولناکترین نمونهی متاخر تثبیت این رویهی نرمالیزاسیون بود. در سوی دیگر، اعتراضات جهانی به تهاجم دولت آمریکا و متحدانش به عراق شاید آخرین نمونهی تاریخیای بود که از وزن سیاسیِ افکار عمومی و فشار آن بر قدرتها حکایت میکرد؛ گو اینکه نابسندگی و شکنندگی این مقاومت، خود گویای آن بود که موازنهی قوا تا اطلاع ثانوی بهنفع یکهتازی قدرتها تغییر یافته است. از آن پس، آزادیخواهان و برابریطلبان و نیروهای مترقی جهان در تمامی مقاومتهای مقطعی و پیکارهای دفاعیشان ناکام بودهاند؛ خیزشهای تودهای برای کاستن از فشارهای خُردکننده و فزآیندهی نظم مسلط هم عمدتاً سرنوشتی تراژیک داشتهاند. در هزارهی جدید، مجازی شدن رو به گسترشِ کنشگریِ سیاسی بهنوبهی خود روند جهانی فردمحوری نولیبرالی را تشدید کرده و به غلبهی نهایی کنش سیاسی فردمحورانه (بهسان بدیلی واقعاً موجود برای سازمانهای سیاسی تودهای) انجامیده است.
در هزارهی جدید، مجازی شدن رو به گسترشِ کنشگریِ سیاسی بهنوبهی خود روند جهانی فردمحوری نولیبرالی را تشدید کرده و به غلبهی نهایی کنش سیاسی فردمحورانه (بهسان بدیلی واقعاً موجود برای سازمانهای سیاسی تودهای) انجامیده است. در این میان البته بارقههای امیدبخشی از پیکار جمعی هم پدیدار شدند: از خیزشهای بهار عربی، جنبش پارک گزی، جنبش اشغال والاستریت، جنبش سیریزا (یونان) و جنبش خشمگینان (اسپانیا)، جنبش روژآوا، و جنبشهای اجتماعی میلیتانت علیه تغییرات اقلیمی، تا خیزشهای تودهای گرسنگان در ۲۰۱۹ (بر ضد پیامدهای مصیبتبار نظم نولیبرالی)، و خیزشهای انقلابی در سودان و ایران.
https://shorturl.at/kuJVY
@naghd_com
@Blackfishvoice1
نقد: نقد اقتصاد سیاسی - نقد بتوارگی - نقد ایدئولوژی
دربارهی بازتولید «مکتب دیکتاتورها»:
تانگوی قدرتهای جهانی با حاکمان ایران نوشتهی: امین حصوری در وضعیت مشخص کنونی که تأمین ثبات نظام جمهوری اسلامی در دستور کار قدرتهای جهانی قرار گرفته و حاکمان ایران آشکارا مارش پیروزی ساز کردهاند،…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
دوست عزیزی این ویدئو را کوههای ماسوله ارسال کرده است؛ جاییکه #زن_زندگی_آزادی در دل طبیعت ثبت شده است.
@Blackfishvoice1
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
از متن:
دلیل ضرورتهای تاریخی-ژئوپولیتیک مبارزاتی است که حکومتهای بورژوایی دست به تحریف تاریخ و تاریخسازی و در ظاهر رفتارهای متناقض با هدف واحد یعنی حفظ نظام سرمایهداری میزنند؛ مثالش کشفحجاب رضاخان و تحمیل حجاب توسط جمهوری اسلامی است. اگر امروز در غرب، نوعی تجددگرایی در حوزه حقوقی و حقوق زنان موجود است، در ضرورت پس از جنگ جهانی دوم و تغییر توازن قوا بهواسطه مبارزات احزاب و اتحادیههای کارگری معنی پیدا میکند و نمیتوان در خلأ یا ذیل رأفت بورژوازی بررسیاش کرد. اگر قوانین ضدزن در خاورمیانه حکمروایی میکنند، ماحصل توافقی در جهت منتفعشدن سرمایهداری جهانی است. لنین بهروشنی بیان میکند که چرا مبارزه از همین لحظه، در همین مختصات و برای تغییر موقعیت و هموارشدن مسیر مبارزهی طبقاتی ضروری و مثبت است: «مارکسیستها میدانند که دموکراسی ستم طبقاتی را از بین نمیبرد، فقط مبارزه طبقاتی را مستقیمتر، گستردهتر، گشودهتر و برجستهتر میکند و این همان است که نیاز داریم. هر چه آزادی طلاق کاملتر باشد، زنان با وضوح بیشتری خواهند دید که منشأ «بردگی خانگی» آنان سرمایهداری است، نه فقدان حقوق. هرچه نظام حکومتی دموکراتیکتر باشد کارگران با وضوح بیشتری خواهند دید که ریشه فلاکتشان سرمایهداری است نه فقدان حقوق. هرچه برابری ملی کاملتر باشد (و این برابری بدون آزادی جدایی ممکن نخواهد بود)، کارگران ملل تحت ستم با وضوح بیشتری خواهند دید که علت ستم بر آنان سرمایهداری است، نه فقدان حقوق و به همین ترتیب.»(۱۵) جستجوی ریشه تبعیض جنسی-جنسیتی در قوانین و حقوق درجشده در قانون اساسی هر دولت سرمایهداری، منجر به نفی دستهبندی و هویتهای ذات گرایانه جنسی-جنسیتی و تغییر شیوه تولید سرمایهداری نخواهد شد.
متن منتشر شده در تارنمایِ "دیدهبان آزار"
https://shorturl.at/mnU19
@Blackfishvoice1
دلیل ضرورتهای تاریخی-ژئوپولیتیک مبارزاتی است که حکومتهای بورژوایی دست به تحریف تاریخ و تاریخسازی و در ظاهر رفتارهای متناقض با هدف واحد یعنی حفظ نظام سرمایهداری میزنند؛ مثالش کشفحجاب رضاخان و تحمیل حجاب توسط جمهوری اسلامی است. اگر امروز در غرب، نوعی تجددگرایی در حوزه حقوقی و حقوق زنان موجود است، در ضرورت پس از جنگ جهانی دوم و تغییر توازن قوا بهواسطه مبارزات احزاب و اتحادیههای کارگری معنی پیدا میکند و نمیتوان در خلأ یا ذیل رأفت بورژوازی بررسیاش کرد. اگر قوانین ضدزن در خاورمیانه حکمروایی میکنند، ماحصل توافقی در جهت منتفعشدن سرمایهداری جهانی است. لنین بهروشنی بیان میکند که چرا مبارزه از همین لحظه، در همین مختصات و برای تغییر موقعیت و هموارشدن مسیر مبارزهی طبقاتی ضروری و مثبت است: «مارکسیستها میدانند که دموکراسی ستم طبقاتی را از بین نمیبرد، فقط مبارزه طبقاتی را مستقیمتر، گستردهتر، گشودهتر و برجستهتر میکند و این همان است که نیاز داریم. هر چه آزادی طلاق کاملتر باشد، زنان با وضوح بیشتری خواهند دید که منشأ «بردگی خانگی» آنان سرمایهداری است، نه فقدان حقوق. هرچه نظام حکومتی دموکراتیکتر باشد کارگران با وضوح بیشتری خواهند دید که ریشه فلاکتشان سرمایهداری است نه فقدان حقوق. هرچه برابری ملی کاملتر باشد (و این برابری بدون آزادی جدایی ممکن نخواهد بود)، کارگران ملل تحت ستم با وضوح بیشتری خواهند دید که علت ستم بر آنان سرمایهداری است، نه فقدان حقوق و به همین ترتیب.»(۱۵) جستجوی ریشه تبعیض جنسی-جنسیتی در قوانین و حقوق درجشده در قانون اساسی هر دولت سرمایهداری، منجر به نفی دستهبندی و هویتهای ذات گرایانه جنسی-جنسیتی و تغییر شیوه تولید سرمایهداری نخواهد شد.
متن منتشر شده در تارنمایِ "دیدهبان آزار"
https://shorturl.at/mnU19
@Blackfishvoice1
Telegraph
فمینیستها همه با هم؟ | تینا علایی
پشت هر جریان و گروه اجتماعی، مسیر رهایی را نشان دهد. هیچ «مایی» ماورای طبقات و تعلقات جنبشی وجود ندارد. این الفبای تحلیل مارکسیستی است. مخالفت با حجاب اجباری، بین اکثریت جنبشهای طبقات مختلف امری مشترک است اما استراتژی و تاکتیکهای هرکدام از آنان برای رسیدن…
تصویر: یک کودک بلوچ که در حال برداشتن آب از رودخانه برای مصرف خانگی، طعمهی گاندو شده و یک دست خود را از دست داده است.
🔺ثروتمندان ایران "بیش از ۲٠٠ هزار حلقه چاه _حتی بدون مجوز و پروانه_ حفر کردهاند که برای مصرف ویلاها و باغهای تفریحی شخصی" مصرف میشوند.
این زالوهای گرامی، بیشترین یارانهی آب را دریافت میکنند.
#ما_در_یک_قایق_ننشسته_ایم
#جامعه_طبقاتی #بورژوازی_ایران #تهیدستان_شهری #حیات_برهنه #بلوچستان #فلاکت_آبی
@Blackfishvoice1
🔺ثروتمندان ایران "بیش از ۲٠٠ هزار حلقه چاه _حتی بدون مجوز و پروانه_ حفر کردهاند که برای مصرف ویلاها و باغهای تفریحی شخصی" مصرف میشوند.
این زالوهای گرامی، بیشترین یارانهی آب را دریافت میکنند.
#ما_در_یک_قایق_ننشسته_ایم
#جامعه_طبقاتی #بورژوازی_ایران #تهیدستان_شهری #حیات_برهنه #بلوچستان #فلاکت_آبی
@Blackfishvoice1