Forwarded from بيدارزنى
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🟣 #بیدارزنی: حضور جمعی از «فعالین زنان گیلان» بر مزار #رومینا_اشرفی در سالگرد قتل این نوجوان ۱۴ساله به دست پدر، همچنین حضور همزمان جمعی از «فعالین زنان مریوان» بر مزار #فرشته_نجاتی برای یادبود این قربانیان قتلهای ناموسی و اعتراض علیه خشونت سیستماتیک علیه زنان
#ژن_ژیان_ئازادی
#قتلهای_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
#ژن_ژیان_ئازادی
#قتلهای_ناموسی
#همبستگی_علیه_نابرابری_فقر_و_خشونت
@bidarzani
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: علیه زنکشی و قتلهای ناموسی بهپاخیزیم
از متن: «اِعمالِ خشونت سیستماتیک علیه زنان، چندوجهی، متکثر از خانه تا خیابان و با اتکا بر وجود قوانین نابرابر، جنسیتزده و ارتجاعی، هر روزه در تمامی اَقسام خود بهوقوع میپیوندد. این خشونتهای کلامی، روانی، فیزیکی، سیاسی، اقتصادی، جنسی و جنسیتی، در غاییترین شکل آن یعنی «قتلهای ناموسی» و «زنکشی» خود را نمایان میکند. کمتر روزی است که نام یکی از زنانِ کشته شده تحت رویهی قتل ناموسی، مورد پوشش رسانهای قرار نگیرد. قتلهای ناموسی فقط مختص زنان نیست و این فاجعه، اعضای جامعهی کوییر را نیز در بر میگیرد، قتل علیرضا فاضلی منفرد توسط برادر و دو پسرعمویش، یکی از این موارد است.
با این حال، آنچه بهمدد رسانههای حقوقبشری و خبری انعکاس پیدا میکند، همچون نوک کوهی از حقیقتِ جاریِ شدت و گستردگی «قتلهای ناموسی» و خشونت سیستماتیک علیه زنان است؛ چرا که بسیاری از این موارد بنا به آنچه پایبندی به عرف، سنت و آبرو میدانند، هرگز مورد پوشش خبری قرار نمیگیرند و آمار موجود، تجمیع همان مواردِ عیان شده است. پرداخت به آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا، مجرایی است که بهمدد آن میتوان دیگرباره از اصلیترین شعار قیام ژینا یعنی «ژن، ژیان، ئازادی» و موشکافیِ آن در قالبِ چیستی و چراییِ «زن، زندگی، آزادی» یاد کرد....
▪️آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا
طی قیام زن زندگی آزادی، در کنار آمار گستردهی جانباختگان، زنان معترض و بازداشت شدهی بسیاری نیز مجموع خشونتها و شکنجههای جسمی، آزارهای روانی و کلامی و به استناد آنچه که در مجموع گزارشهای گاردین(۱) منتشر شده است، «تجاوز جنسی» را متحمل شدند. این بخش از خشونت چندگانه علیه زنان معترض در بازداشتگاهها در کنار آمار بالای زنکشی و قتلهای ناموسی – در بازه قیام ژینا و پیش از آن- حاکی ازسیطرهی قوانین ضد زن و رویکرد ایدئولوژیک علیه «بدن» و «حق حیات زنان» است که از همان نخستین روزهای استقرار حاکمیت، اجرایی شد.
اما میبایست در کنار برشماری مجموع شکنجههای زنان معترض در بازداشتگاهها و یا قتل زنان ذیل قتلهای ناموسی و زنکشی، «سوژگی» آنان را نیز برجسته کنیم؛ آنها زنان و دختران جوانی هستند/بودند که برای پایان خشونتهای قضایی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی علیه خود، برای حق طلاق، حق کار، حق تحصیل، ایستادگی علیه حجاباجباری، حق برابری جنسیتی و در یک کلام، «ایستادگی علیه کلیت نظام» و «حق زندگی برابر و شرافتمندانه» به خیابان آمدند و یا مبارزه را از درون خانه و علیه تاروپود یک ساختار مردسالار آغاز کردند. اینها همان زنانی هستند که نوع دیگری از سرکوب را در زندانها تجربه کردند، با گلوله در خیابان کشته شدند و یا در پی مقاومت علیه ظلم و ستم جنسیتی توسط مردان خانواده و همسران خود به قتل رسیدند....»
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45295/
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
#قتلهای_ناموسی
@bidarzani
از متن: «اِعمالِ خشونت سیستماتیک علیه زنان، چندوجهی، متکثر از خانه تا خیابان و با اتکا بر وجود قوانین نابرابر، جنسیتزده و ارتجاعی، هر روزه در تمامی اَقسام خود بهوقوع میپیوندد. این خشونتهای کلامی، روانی، فیزیکی، سیاسی، اقتصادی، جنسی و جنسیتی، در غاییترین شکل آن یعنی «قتلهای ناموسی» و «زنکشی» خود را نمایان میکند. کمتر روزی است که نام یکی از زنانِ کشته شده تحت رویهی قتل ناموسی، مورد پوشش رسانهای قرار نگیرد. قتلهای ناموسی فقط مختص زنان نیست و این فاجعه، اعضای جامعهی کوییر را نیز در بر میگیرد، قتل علیرضا فاضلی منفرد توسط برادر و دو پسرعمویش، یکی از این موارد است.
با این حال، آنچه بهمدد رسانههای حقوقبشری و خبری انعکاس پیدا میکند، همچون نوک کوهی از حقیقتِ جاریِ شدت و گستردگی «قتلهای ناموسی» و خشونت سیستماتیک علیه زنان است؛ چرا که بسیاری از این موارد بنا به آنچه پایبندی به عرف، سنت و آبرو میدانند، هرگز مورد پوشش خبری قرار نمیگیرند و آمار موجود، تجمیع همان مواردِ عیان شده است. پرداخت به آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا، مجرایی است که بهمدد آن میتوان دیگرباره از اصلیترین شعار قیام ژینا یعنی «ژن، ژیان، ئازادی» و موشکافیِ آن در قالبِ چیستی و چراییِ «زن، زندگی، آزادی» یاد کرد....
▪️آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا
طی قیام زن زندگی آزادی، در کنار آمار گستردهی جانباختگان، زنان معترض و بازداشت شدهی بسیاری نیز مجموع خشونتها و شکنجههای جسمی، آزارهای روانی و کلامی و به استناد آنچه که در مجموع گزارشهای گاردین(۱) منتشر شده است، «تجاوز جنسی» را متحمل شدند. این بخش از خشونت چندگانه علیه زنان معترض در بازداشتگاهها در کنار آمار بالای زنکشی و قتلهای ناموسی – در بازه قیام ژینا و پیش از آن- حاکی ازسیطرهی قوانین ضد زن و رویکرد ایدئولوژیک علیه «بدن» و «حق حیات زنان» است که از همان نخستین روزهای استقرار حاکمیت، اجرایی شد.
اما میبایست در کنار برشماری مجموع شکنجههای زنان معترض در بازداشتگاهها و یا قتل زنان ذیل قتلهای ناموسی و زنکشی، «سوژگی» آنان را نیز برجسته کنیم؛ آنها زنان و دختران جوانی هستند/بودند که برای پایان خشونتهای قضایی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی علیه خود، برای حق طلاق، حق کار، حق تحصیل، ایستادگی علیه حجاباجباری، حق برابری جنسیتی و در یک کلام، «ایستادگی علیه کلیت نظام» و «حق زندگی برابر و شرافتمندانه» به خیابان آمدند و یا مبارزه را از درون خانه و علیه تاروپود یک ساختار مردسالار آغاز کردند. اینها همان زنانی هستند که نوع دیگری از سرکوب را در زندانها تجربه کردند، با گلوله در خیابان کشته شدند و یا در پی مقاومت علیه ظلم و ستم جنسیتی توسط مردان خانواده و همسران خود به قتل رسیدند....»
ادامهی متن را در وبسایت #بیدارزنی بخوانید:
https://bidarzani.com/45295/
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
#قتلهای_ناموسی
@bidarzani
بیدارزنی
علیه زنکشی و قتلهای ناموسی بهپاخیزیم - بیدارزنی
این مطلب به آمار قتلهای ناموسی و زنکشی در خلال قیام ژینا و لزوم مبارزه با این مسئله اجتماعی مرتبط با خشونت علیه زنان میپردازد.
Forwarded from بيدارزنى
🟣 #بیدارزنی: علیه زنکشی و قتلهای ناموسی بهپاخیزیم
آمار مربوط به زنکشی و قتلهای ناموسی در فقدان گردش آزاد اطلاعات، خاصه در مناطقی – با محوریت عرف و سنت – همچنین عدم بانکاطلاعاتی دقیق و منطقهای از سوی سازمان پزشکی قانونی، همواره نادقیق و متکی بر گزارشهای رسانههای حقوق بشری است. در بین همین گزارشها نیز، هویت زنان و دختران به قتل رسیده، ناقص است و تنها مواردی اندک، آن هم از حیث پوشش رسانهای گسترده و یا توجهِ افکارعمومی بود که منجر به خروجی هویتِ کامل برخی از این زنان و یا اخبار پیگیری پروندههای قضایی آنان شده است.
طبق گزارشهای غیرجامع و آمار متغیر موجود از ابتدای سال ۱۴۰۱ حدود ۸۱ زن در ۹ استان در پی قتلهای ناموسی و زنکشی به قتل رسیدند که از این میان، ۱۷ مورد در خلال قیام ژینا (تا پایان بهمن ۱۴۰۱) بهوقوع پیوسته است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
@bidarzani
آمار مربوط به زنکشی و قتلهای ناموسی در فقدان گردش آزاد اطلاعات، خاصه در مناطقی – با محوریت عرف و سنت – همچنین عدم بانکاطلاعاتی دقیق و منطقهای از سوی سازمان پزشکی قانونی، همواره نادقیق و متکی بر گزارشهای رسانههای حقوق بشری است. در بین همین گزارشها نیز، هویت زنان و دختران به قتل رسیده، ناقص است و تنها مواردی اندک، آن هم از حیث پوشش رسانهای گسترده و یا توجهِ افکارعمومی بود که منجر به خروجی هویتِ کامل برخی از این زنان و یا اخبار پیگیری پروندههای قضایی آنان شده است.
طبق گزارشهای غیرجامع و آمار متغیر موجود از ابتدای سال ۱۴۰۱ حدود ۸۱ زن در ۹ استان در پی قتلهای ناموسی و زنکشی به قتل رسیدند که از این میان، ۱۷ مورد در خلال قیام ژینا (تا پایان بهمن ۱۴۰۱) بهوقوع پیوسته است.
#ژن_ژیان_ئازادی
#خشونت_سیستماتیک_علیه_زنان
@bidarzani
Forwarded from Blackfishvoice (BFV)
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
برای تمامِ #مادران_دادخواه
#مادران_آبان #مادران_خاوران
#مادران_پرواز و تمام مادران داغدیده
دریافتی از: ناشناس
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
#مادران_آبان #مادران_خاوران
#مادران_پرواز و تمام مادران داغدیده
دریافتی از: ناشناس
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
#ابوالفضل_امیرعطایی، نوجوان ۱۶ ساله (متولد دیماه ۱۳۸۴) که در روز ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ در میدان نماز #شهرری، در اثر اصابت گلولهی اشکآور از فاصلهی یک متری به سرش، به کما رفته بود، پس از ۸ ماه جان باخت.
ابوالفضل که ۸ ماه اخیر را در وضعیت کما بهسر میبرد، چند روز پیش با گشودن چشم و نشان دادن علائم حیاتی، موجب شادی بیحد و حصر مادر و خانوادهاش شد.
اما او بیش از این توانایی تحملِ آسیبهای وارده را نداشت و در روز پنجم خرداد، پس از تحمل ۸ ماه رنج، برای همیشه چشمهایاش را بست.
#جمهوری_کودک_کش_اسلامی
#حکومت_کودک_کش
#شهید_نمیمیرد
#دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#جمهوری_کشتار
@Blackfishvoice1
ابوالفضل که ۸ ماه اخیر را در وضعیت کما بهسر میبرد، چند روز پیش با گشودن چشم و نشان دادن علائم حیاتی، موجب شادی بیحد و حصر مادر و خانوادهاش شد.
اما او بیش از این توانایی تحملِ آسیبهای وارده را نداشت و در روز پنجم خرداد، پس از تحمل ۸ ماه رنج، برای همیشه چشمهایاش را بست.
#جمهوری_کودک_کش_اسلامی
#حکومت_کودک_کش
#شهید_نمیمیرد
#دادخواهی #نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#جمهوری_کشتار
@Blackfishvoice1
دریافتی از #بوشهر
دیوارنویسی علیه احکام اعدام برای
#محمد_قبادلو #محمد_رامز_رشیدی #نعیم_هاشم_قتالی
#جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام
#خیابان_تریبون_ماست
@Blackfishvoice1
دیوارنویسی علیه احکام اعدام برای
#محمد_قبادلو #محمد_رامز_رشیدی #نعیم_هاشم_قتالی
#جمهوری_اعدام #قیام_علیه_اعدام
#خیابان_تریبون_ماست
@Blackfishvoice1
Forwarded from نقد اقتصاد سیاسی
2.3 میلیارد نفر گرسنه در سایهی تولید بیش از اندازهی غذا: با وجود اینکه سیستم غذایی جهانی بیش از 2.6 برابر کالری مورد نیاز یک فرد متوسط تولید میکند، 2.3 میلیارد نفر دسترسی مطمئنی به غذای سالم و مغذی ندارند. این تضاد جنایتکارانه را چگونه میتوان توضیح داد؟
____________
👈متن کامل
____________
👈متن کامل
Blackfishvoice (BFV)
Photo
کارل مارکس (مقاله در نفی اعدام): «آیا ضرورت ندارد که به جای تجلیل و ستودن جلاد، یعنی کسی که انبوهی از جنایتکاران را اعدام میکند تا برای جنایتکاران جدیدی که به وجود میآیند جا باز شود، عمیقاً خواستار دگرگونی سیستمی باشیم که منشاء و منبع تغذیه جرم و جنایت در جامعه است؟»
ما جمعی از کارگران عسلویه و جنوب کشور اعدامهای جنایتکارانه اخیر را محکوم نموده و خواستار توقف و برچیده شدن فوری این جنایت ضدبشری هستیم.
در همین ارتباط لازم به ذکر است کسانی که خود نیز در کنار این رژیم در دهه شصت و در دوران حکومت اصلاحطلبان مسئول خون بهناحقریخته کارگران و فرزندان دلیرشان بودهاند، در مقامی نیستند که بدون شفافسازی گذشته ننگین خود خونخواه کشتهشدگان باشند، آن هم به صورت گزینشی. آقای تاجزاده و خانم فائزه هاشمی رفسنجانی خود بخشی از صورت مسئله هستند.
ما کارگران خواهان پایان دادن به دادگاههای نمایشی بوده و معتقدیم اتهامات متهمین باید به دور از فشار و شکنجه برای اخذ اعترافات بیاعتبار اجباری و با ارائه مستندات لازم همراه با فیلم و شهود بررسی شود. حق دسترسی به وکیل برای متهمین باید محترم شمرده شده و دادگاه به صورت علنی و با حضور وکیل تعیینی و هیئت منصفه جرایم برگزار شود.
اعدامها را متوقف کنید!
جمعی از کارگران عسلویه و جنوب کشور
#اصلاح_طلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا
#جمهوری_اعدام
#قیام_علیه_اعدام
@Blackfishvoice1
ما جمعی از کارگران عسلویه و جنوب کشور اعدامهای جنایتکارانه اخیر را محکوم نموده و خواستار توقف و برچیده شدن فوری این جنایت ضدبشری هستیم.
در همین ارتباط لازم به ذکر است کسانی که خود نیز در کنار این رژیم در دهه شصت و در دوران حکومت اصلاحطلبان مسئول خون بهناحقریخته کارگران و فرزندان دلیرشان بودهاند، در مقامی نیستند که بدون شفافسازی گذشته ننگین خود خونخواه کشتهشدگان باشند، آن هم به صورت گزینشی. آقای تاجزاده و خانم فائزه هاشمی رفسنجانی خود بخشی از صورت مسئله هستند.
ما کارگران خواهان پایان دادن به دادگاههای نمایشی بوده و معتقدیم اتهامات متهمین باید به دور از فشار و شکنجه برای اخذ اعترافات بیاعتبار اجباری و با ارائه مستندات لازم همراه با فیلم و شهود بررسی شود. حق دسترسی به وکیل برای متهمین باید محترم شمرده شده و دادگاه به صورت علنی و با حضور وکیل تعیینی و هیئت منصفه جرایم برگزار شود.
اعدامها را متوقف کنید!
جمعی از کارگران عسلویه و جنوب کشور
#اصلاح_طلب_اصولگرا_دیگه_تمومه_ماجرا
#جمهوری_اعدام
#قیام_علیه_اعدام
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
پولیسازی دانشگاه، پرتاب علم به قعر سرمایهداری، حربهای برای سرکوب و ریختن بنزین بر شعلهی دانشجویان| متین فرامرزپور
پس از برگزاری بیش از ۶۰۰ تجمع اعتراضی در ۲۱۳ دانشگاه در ۶۱ شهر؛ محکومیت بیش از ۶۰۰ دانشجو به تعلیق از تحصیل، ممنوعیت ورود بە دانشگاە، اخراج، تبعید، و بازداشت ۷۲۵ دانشجو، سهم دانشجویان از سرکوب سیستماتیک جمهوری اسلامی بوده؛ اما انگار دیکتاتور هنوز خود را مغلوب میشمارد.
دانش را میخواهند به کل بهعنوان کالا در بازار دانشگاه به مبادله بگذارند. تحصیل اما دیگر بایستی خرید نام بگیرد، چراکه از آن پس هر دانشجو به میزان پولی که پرداخت میکند قادر به خرید علم و دانش خواهد بود. تحصیل و آموزش که امری عمومی بود را به حوزهی شخصی پرتاب میکنند و آموزش رایگان دیگر قابل تحصیل نخواهد بود.
با عمل پولیسازی دانشگاه، قوانین ریسک بر سرمایه و بازار آزاد در آن حاکم خواهد شد؛ و دانشجو/تجار وادار میشود که بر سرمایهی خود ریسک نکند. این عمل موجب آن خواهد شد که دانشجو از فضای مطالبهگری و اکتیویست بودن خارج شده و پیرو مکتب محافظهکاری شود.
با آن عمل، دانشگاه دیگر توان بهرهبردن از تجربیات پیشین فعالیتهای دانشجویی را نخواهد داشت؛ چراکه زمین بازی برای او عوض میشود.
اما، آیا تا به آن هنگام، دانشجو این فضاحت را خواهد پذیرفت؟ آیا تن به این ابتذال خواهد داد؟
پاسخ من به عنوان یک دانشجو خیر است. دانشجویان از این پس بایستی یکی از محورهای اعتراضی خود را به مخالفت و اعتراض به این تصمیم دیکتاتوری بگذارند. و حتی هنگامی که هیچ چیز دیگری برای اعتراض و مطالبه وجود نداشته باشد، قویاً باید به تصمیم پولی سازی دانشگاه مخالفت و اعتراض کرد.
در پایان شاید لازم باشد که هشدار آن را داد که نباید تسلیم استحالهی انقلاب توسط دیکتاتوری شویم و بایستی که مانع مسخ ذات انقلابمان شویم.
منبع: شورای صنفی دانشجویان کشور
#پولی_سازی_دانشگاه #کالایی_سازی_آموزش
#سرکوب_دانشگاه
@Blackfishvoice1
پس از برگزاری بیش از ۶۰۰ تجمع اعتراضی در ۲۱۳ دانشگاه در ۶۱ شهر؛ محکومیت بیش از ۶۰۰ دانشجو به تعلیق از تحصیل، ممنوعیت ورود بە دانشگاە، اخراج، تبعید، و بازداشت ۷۲۵ دانشجو، سهم دانشجویان از سرکوب سیستماتیک جمهوری اسلامی بوده؛ اما انگار دیکتاتور هنوز خود را مغلوب میشمارد.
دانش را میخواهند به کل بهعنوان کالا در بازار دانشگاه به مبادله بگذارند. تحصیل اما دیگر بایستی خرید نام بگیرد، چراکه از آن پس هر دانشجو به میزان پولی که پرداخت میکند قادر به خرید علم و دانش خواهد بود. تحصیل و آموزش که امری عمومی بود را به حوزهی شخصی پرتاب میکنند و آموزش رایگان دیگر قابل تحصیل نخواهد بود.
با عمل پولیسازی دانشگاه، قوانین ریسک بر سرمایه و بازار آزاد در آن حاکم خواهد شد؛ و دانشجو/تجار وادار میشود که بر سرمایهی خود ریسک نکند. این عمل موجب آن خواهد شد که دانشجو از فضای مطالبهگری و اکتیویست بودن خارج شده و پیرو مکتب محافظهکاری شود.
با آن عمل، دانشگاه دیگر توان بهرهبردن از تجربیات پیشین فعالیتهای دانشجویی را نخواهد داشت؛ چراکه زمین بازی برای او عوض میشود.
اما، آیا تا به آن هنگام، دانشجو این فضاحت را خواهد پذیرفت؟ آیا تن به این ابتذال خواهد داد؟
پاسخ من به عنوان یک دانشجو خیر است. دانشجویان از این پس بایستی یکی از محورهای اعتراضی خود را به مخالفت و اعتراض به این تصمیم دیکتاتوری بگذارند. و حتی هنگامی که هیچ چیز دیگری برای اعتراض و مطالبه وجود نداشته باشد، قویاً باید به تصمیم پولی سازی دانشگاه مخالفت و اعتراض کرد.
در پایان شاید لازم باشد که هشدار آن را داد که نباید تسلیم استحالهی انقلاب توسط دیکتاتوری شویم و بایستی که مانع مسخ ذات انقلابمان شویم.
منبع: شورای صنفی دانشجویان کشور
#پولی_سازی_دانشگاه #کالایی_سازی_آموزش
#سرکوب_دانشگاه
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
#سپهر_مقصودی در روز ۲۵ آبان ۱۴۰۱ در شهر #ایذه با اصابت گلولهی پاسداران خامنهای به پیشانیاش به قتل رسید.
سپهر در آن روز به دلیل اعتراضات در سطح شهر، به مدرسه نمیرود و تا ساعت چهار در منزل فامیلشان میماند و سپس به خواست خودش به سمت خانه باز میگردد. یکی از نزدیکان خانوادهی مقصودی گفته است:
"سپهر مقصودی یک ساعت پس از رسیدن به خانه مادرش از آنجا به کلوب بازیهای کامپیوتری میرود. پس از یکساعت بازی به سمت خانه داییاش حرکت میکند. در نزدیکی محل، درگیری جریان داشته و سپهر تلاش میکند تا زودتر به منزل داییاش برسد اما در حوالی چهارراه هلالاحمر گلولهای به پیشانیاش او اصابت میکند."
پدر سپهر کارگر شرکت ملی حفاری است و در زمان حادثه در اهواز بهسر میبرده. هنگامی که مادر سپهر به بیمارستان میرسد پیکر بیجان او همچنان داخل آمبولانس بوده است. پیکر سپهر را همان شب و بدون اجازهی خانواده از سردخانه بهشت زهرای ایذه برای کالبدشکافی به اهواز منتقل میکنند.
نیروهای امنیتی جنازه را به خانوادهی او باز نمیگردانند.
سرکوبگران در اقدامی رذیلانه، پیکر سپهر را در قطعه شهدای گمنام به خاک میسمارند تا با سناریوسازی "عوامل بیگانه" را مسئول قتل او معرفی کنند.
سپهر تنها ۱۴ سال داشت.
#جمهوری_کودک_کش_اسلامی #حکومت_کودک_کش
#جمهوری_کشتار #علیه_فراموشی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی
@Blackfishvoice1
سپهر در آن روز به دلیل اعتراضات در سطح شهر، به مدرسه نمیرود و تا ساعت چهار در منزل فامیلشان میماند و سپس به خواست خودش به سمت خانه باز میگردد. یکی از نزدیکان خانوادهی مقصودی گفته است:
"سپهر مقصودی یک ساعت پس از رسیدن به خانه مادرش از آنجا به کلوب بازیهای کامپیوتری میرود. پس از یکساعت بازی به سمت خانه داییاش حرکت میکند. در نزدیکی محل، درگیری جریان داشته و سپهر تلاش میکند تا زودتر به منزل داییاش برسد اما در حوالی چهارراه هلالاحمر گلولهای به پیشانیاش او اصابت میکند."
پدر سپهر کارگر شرکت ملی حفاری است و در زمان حادثه در اهواز بهسر میبرده. هنگامی که مادر سپهر به بیمارستان میرسد پیکر بیجان او همچنان داخل آمبولانس بوده است. پیکر سپهر را همان شب و بدون اجازهی خانواده از سردخانه بهشت زهرای ایذه برای کالبدشکافی به اهواز منتقل میکنند.
نیروهای امنیتی جنازه را به خانوادهی او باز نمیگردانند.
سرکوبگران در اقدامی رذیلانه، پیکر سپهر را در قطعه شهدای گمنام به خاک میسمارند تا با سناریوسازی "عوامل بیگانه" را مسئول قتل او معرفی کنند.
سپهر تنها ۱۴ سال داشت.
#جمهوری_کودک_کش_اسلامی #حکومت_کودک_کش
#جمهوری_کشتار #علیه_فراموشی
#نه_میبخشیم_نه_فراموش_میکنیم
#دادخواهی
@Blackfishvoice1
بنا به اطلاعِ عرفان کرمویسی، وکیل دادگستری
#فرهاد_شیخی از مدافعین حقوق کارگران، امروز یکشنبه ۷ خرداد توسط نیروهای اداره اطلاعات در منزل شخصی خود واقع در #هشتگرد کرج بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
#فرهاد_شیخی از مدافعین حقوق کارگران، امروز یکشنبه ۷ خرداد توسط نیروهای اداره اطلاعات در منزل شخصی خود واقع در #هشتگرد کرج بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد
@Blackfishvoice1
#سپیده_رشنو، دانشجوی نقاشی #دانشگاه_الزهرا در حساب اینستاگرام خود اطلاع داد که امروز شنبه هفتم خرداد، از سوی شعبه یکم دادیاری دادسرای اوین صادر احضار شده است. از رشنو خواسته شده تا ظرف مدت ۵ روز جهت دفاع از اتهام انتسابی در این شعبه حاضر شود.
@Blackfishvoice1
@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
سرکوب با نام روان شناسی
من مولود سلیمانی، رواندرمانگر و کارشناس ارشد روان شناسی بالینی از دانشگاه الزهرا هستم و این مطلب را در واکنش به نامهی ویدا ربانی منتشر میکنم
این اولین بار نیست که یک حکومت دیکتاتور از روانشناسی به عنوان ابزار سرکوب استفاده میکند. چرخهی سرکوب بسیار ساده است: زندگی شما را ویرانمیکنند و به شما هجوم میآورند. صدایتان که بالا رفت یا در درون فروخفت، بر چسب بیمار اعصاب و روان را به پیشانیتان میزنند. بعد با روان شناسی علمی به برچسب خود مشروعیت میبخشند و سعی میکنند صدای حقجویانهی شما را بیاعتبار کنند. فرستادن نوجوانان معترض نزد روانشناس نمونهای از این روند است و اکنون نامهی ویدا ربانی ابعاد دیگری از این سرکوب را برملا میکند.
قطعا وظیفهی روانشناس ایستادن دربرابر این برچسبهاست. من به عنوان عضوی از جامعهی روانشناسی میخواهم دربرابر این روندها و استفادهی ابزاری از روانشناسی ایستادگی کنم و با صدای بلند حقوقی را که انسانها در حوزهی روانشناسی دارند، فریاد بزنم و از شما هم دعوت کنم که آن را کامل کنید و دربارهاش بنویسید:
هیچ کس حق ندارد از ادبیات روانشناسی برای تحقیر و سرکوب دیگری استفاده کند. برچسب زدن به معترضان و بیمار خواندنشان کاری شنیع و غیر انسانی است.
هر انسانی ممکن است روانفرسوده شود،غمگین یا مضطرب شود و بخواهد داروهای روانپزشکی مصرف کند. این حق هر انسانی است که حالات درونروانیاش در حوزهی زندگی شخصیاش بماند و هیچ کس حق ندارد آنها را در عرصهی عام مطرح کند.
ارتباط برقرار کردن بین معترض بودن و بیمار روانی بودن، مستبدانه و غیر اخلاقی است. این حق هر انسانی است که صدای اعتراضش سوای هر مسالهای در روانش شنیده شود.
دوم: دعوت از دیگر روانشناسان با دستانی لرزان
در جامعه هنوز انجمن مستقلی یا تشکل صنفی مستقلی ندارند. تجربهی من به عنوان روانشناس در این جامعه همواره این بوده که ما هر یک تکهچوبی در دریای خروشانی به دست گرفته وبا سختی ادامه میدهیم. در حالیکه عدهای سوار کشتی پر زرق و برق خود که حاصل مکیدن خون مراجعان با دریافت حق مشاورهی نجومی است نشستهاند و پوزخندی میزنند و میروند.
من توان تحمل بودن در آن تکه چوب را نداشتم و مهاجرت کردم. برای همین نمیتوانم از همکارانم بخواهم که علیه این ظلم و استبداد که بر ویدا ربانی رفته بنویسند. فقط خواستم آرمانشهر خودم به عنوان روانشناس را بنویسم و بگویم روانشناسی چگونه باید باشد در جایی که روانشناسان همدیگر را گم نکردهاند و کنار هم و دیگران با تخته چوبهای خود قایقی ساختهاند. ایستادن دربرابر هرآنچه روانشناسی را ابزار سرکوب میکند، نوشتن از حقوق مردم در جامعه( و نه تنها حقوق مراجعان در کلینیک) به باور من شروع ساختن چنین قایقی است.
#روانشناسی_در_خدمت_سرکوب
#ویدا_ربانی #علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1
من مولود سلیمانی، رواندرمانگر و کارشناس ارشد روان شناسی بالینی از دانشگاه الزهرا هستم و این مطلب را در واکنش به نامهی ویدا ربانی منتشر میکنم
این اولین بار نیست که یک حکومت دیکتاتور از روانشناسی به عنوان ابزار سرکوب استفاده میکند. چرخهی سرکوب بسیار ساده است: زندگی شما را ویرانمیکنند و به شما هجوم میآورند. صدایتان که بالا رفت یا در درون فروخفت، بر چسب بیمار اعصاب و روان را به پیشانیتان میزنند. بعد با روان شناسی علمی به برچسب خود مشروعیت میبخشند و سعی میکنند صدای حقجویانهی شما را بیاعتبار کنند. فرستادن نوجوانان معترض نزد روانشناس نمونهای از این روند است و اکنون نامهی ویدا ربانی ابعاد دیگری از این سرکوب را برملا میکند.
قطعا وظیفهی روانشناس ایستادن دربرابر این برچسبهاست. من به عنوان عضوی از جامعهی روانشناسی میخواهم دربرابر این روندها و استفادهی ابزاری از روانشناسی ایستادگی کنم و با صدای بلند حقوقی را که انسانها در حوزهی روانشناسی دارند، فریاد بزنم و از شما هم دعوت کنم که آن را کامل کنید و دربارهاش بنویسید:
هیچ کس حق ندارد از ادبیات روانشناسی برای تحقیر و سرکوب دیگری استفاده کند. برچسب زدن به معترضان و بیمار خواندنشان کاری شنیع و غیر انسانی است.
هر انسانی ممکن است روانفرسوده شود،غمگین یا مضطرب شود و بخواهد داروهای روانپزشکی مصرف کند. این حق هر انسانی است که حالات درونروانیاش در حوزهی زندگی شخصیاش بماند و هیچ کس حق ندارد آنها را در عرصهی عام مطرح کند.
ارتباط برقرار کردن بین معترض بودن و بیمار روانی بودن، مستبدانه و غیر اخلاقی است. این حق هر انسانی است که صدای اعتراضش سوای هر مسالهای در روانش شنیده شود.
دوم: دعوت از دیگر روانشناسان با دستانی لرزان
در جامعه هنوز انجمن مستقلی یا تشکل صنفی مستقلی ندارند. تجربهی من به عنوان روانشناس در این جامعه همواره این بوده که ما هر یک تکهچوبی در دریای خروشانی به دست گرفته وبا سختی ادامه میدهیم. در حالیکه عدهای سوار کشتی پر زرق و برق خود که حاصل مکیدن خون مراجعان با دریافت حق مشاورهی نجومی است نشستهاند و پوزخندی میزنند و میروند.
من توان تحمل بودن در آن تکه چوب را نداشتم و مهاجرت کردم. برای همین نمیتوانم از همکارانم بخواهم که علیه این ظلم و استبداد که بر ویدا ربانی رفته بنویسند. فقط خواستم آرمانشهر خودم به عنوان روانشناس را بنویسم و بگویم روانشناسی چگونه باید باشد در جایی که روانشناسان همدیگر را گم نکردهاند و کنار هم و دیگران با تخته چوبهای خود قایقی ساختهاند. ایستادن دربرابر هرآنچه روانشناسی را ابزار سرکوب میکند، نوشتن از حقوق مردم در جامعه( و نه تنها حقوق مراجعان در کلینیک) به باور من شروع ساختن چنین قایقی است.
#روانشناسی_در_خدمت_سرکوب
#ویدا_ربانی #علیه_سکوت #علیه_بی_تفاوتی
@Blackfishvoice1