Blackfishvoice (BFV)
7.45K subscribers
4.89K photos
3.79K videos
101 files
271 links
Download Telegram
Blackfishvoice (BFV)
Photo
نعیمه دوستدار تا زمانی‌که در ایران زندگی می‌کرد، کارمند و حقوق بگیر روزنانه‌های حکومتی نظیر جام‌جم (وابسته به صدا و سیمای جمهوری اسلامی) بود و برای مؤسساتی نظیر "برهان" در قم کتاب کودک (مثلا کتاب شعر کودکان درباره امام رضا) تولید می‌کرد‌. او پیش از آن‌که اعتراضات سال ۱۳۸۸ آغاز شود ایران را ترک کرد و سال‌هاست که با استفاده از مجموعه‌ی متعدد و متنوعی از فاندها، پروژه‌های حقوق بشری و کار برای کلکسیونی از رسانه‌ها، زندگی مرفهی در کشور سوئد برای خود و خانواده‌اش فراهم کرده است.
او به محض انتشار توئیت‌های تبریک مشترکِ چند تن از سلبریتی‌های آمریکا و اروپانشین- پیش از شکل گفتن فضای هرگونه نقدی- کارد را برای منتقدان از رو بست و آن‌ها را "تهیدست سیاسی" نامید؛ این درحالی‌ست که در کارنامه‌ی سیاسی دوستدار اثری از آثار یک دقیقه فعالیت سیاسی در ایران و خارج از ایران به چشم نمی‌خورد. از او به جز چند کتاب شعر شدیدا بی‌مایه، حتی یک مقاله‌ی تحقیقی-تخصصی در حوزه‌ی سیاست و علوم اجتماعی به انتشار نرسیده است.
اما از آن‌جایی صنعت اپوزیسیون و حقوق بشر اساسا در پی ساخت چهره از افراد توخالی است، او به واسطه‌ی حضور روزمره در مقابل دوربین‌های رسانه‌های جریان اصلی دچار این وهم شده که به‌راستی وزنه‌‌ای سیاسی است و در چنان جایگاه رفیعی نشسته که می‌تواند از خانه‌ی مجلل خود در سوئد، اعتراضات مستمر و خونینِ مردم ایران را به "غر زدن در تاکسی و پای تلویزیون" تقلیل دهد. گویی مردم ایران همان‌ها نیستند که از بهار ۱۳۸۸ تا امروز چندهزار شهید در راه آزادی و برابری تقدیم کرده‌اند و هزاران تن از آن‌ها برای "هوا، آب، غذا، پوشش اختیاری، آزادی، تفریح و امنیت" در زندان‌های جمهوری اسلامی تحتِ شکنجه و آزار قرار گرفته‌اند.
سوال ما این است که چنین افراد بی‌مایه‌ای حتی اگر بر فرض محال، سوابق مبارزات سیاسی و زندان سیاسی در کارنامه داشتند (که قاطبه‌ی آن‌ها مطلقا ربطی به مبارزه نداشته و ندارند) چطور می‌توانند از شرایط امن و امان خود در فرنگ به تحقیر ستم‌دیدگان ایران بپردازند و امتیازاتی را که خود را با ساختِ کیس‌های جعلی پناهندگی از دولت‌های اروپائی به دست آورده‌اند بر سر این مردم بکوبند؟ سیاست و فهم سیاست را فراموش کنید؛ این موجودات چطور می‌توانند از پایه‌ای از اخلاقیات اجتماعی دور باشند و وقاحت و گستاخی را این چنین به حد اعلا برسانند؟


#جسدمعاشان #صنعت_حقوق_بشر #صنعت_اپوزیسیون

@Blackfishvoice1
ابوالفضل حسین‌زاده:
دیشب بعد از طوفان رسانه‌ای در مورد حمایت از خواهرم لیلا، نزدیک به نیمه.های شب مامورین به زندان رفتند و به لیلا اعلام کردند که برای انتقال آماده شود و جواب لیلا اینگونه بود : یا آزادی یا هیچ کجا نمیام و مامورین با ضرب و شتم شدید و بصورت کشان کشان بدن بیمار لیلا را از زندان عادل‌آباد خارج کردند.
امروز غروب لیلا از اوین تماس گرفت و تائید کرد که علاوه بر ضرب و شتم خیلی به او توهین کردند و در تهران قصد داشتند او را به قرچک بفرستند که با تهدید لیلا به اعتصاب غذا ، فعلا او را به بند زنان زندان اوین فرستادند
حال لیلا اصلا خوب نیست و سریعا باید بستری شود

#جان_لیلا_در_خطر_است
#لیلا_حسین_زاده_را_آزاد_کنید
#لیلا_حسین_زاده 
#زندانی_سیاسی_آزاد_باید_گردد


@Blackfishvoice1
کسانی که کار می‌کنند، از بی‌کار شدن می‌ترسند. کسانی که کار ندارند، همواره می‌ترسند که دیگر هیچ‌گاه کار پیدا نکنند. کسی که از گرسنگی ترس ندارد، از غذا واهمه دارد. ماشین‌سواران از پیاده راه رفتن می‌ترسند و کسانی که پیاده راە می‌روند می‌ترسند ماشینی آن‌ها را زیر بگیرد. دموکراسیْ از به یاد آوردن می‌ترسد و زبانْ از سخن گفتن. شهروندان از نظامیان می‌ترسند، نظامیان از کمبودِ سلاح و سلاح‌ها نگرانِ کم شدنِ جنگ‌ها هستند. زمان، زمانِ ترسیدن است: ترسِ زن از خشونتِ مرد و ترسِ مرد از زنِ بدون ترس. ترس از دزدان و ترس از پلیس‌ها. ترس از درِ بدون قفل، از زمانِ بدون عقربه‌های ساعت، از کودکِ بدون تلویزیون؛ ترس از خوابیدن در شبْ بدون خوردنِ قرص، و ترسِ بیدار شدن در روزْ بدون قرص. ترس از جمعیت، ترس از تنهایی، ترس از آن‌چه شد و آن‌چه ممکن است بشود، ترس از مُردن، ترس از زیستن.

دنیای وارونه، #ادواردو_گالئانو، ترجمه‌ی فاطمه حسین‌قلی نوری


عکس: خط متروی تهران-کرج
عکاس: ناشناس


@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
🔺️برسد به دست آن _ به اصطلاح_ اپوزیسیونی که در سپهرِ قدسیِ "بازار آزاد"، دلالیِ تحریم را "سیاست رهایی‌بخش" جا می‌زند و از آغاز خیزش انقلابی در ایران، پروژه‌ی کاسبیِ جدیدی تحت عنوان "تحریم پهپادهای ایرانی ارسالی به روسیه" را کلید زد. معادله خیلی ساده است؛ در عصر سرمایه‌داری نئولیبرال، چیزی به اسم تولید کاملا ملی در جایی از جهان وجود ندارد. از جمله این‌که قطعات اپلِ آمریکایی از چهارگوشه جهان تامین و توسط نیروی کار ارزان‌قیمت چینی سرهم می‌گردد.

🔺️ رژیم‌های تحریم اقتصادی اگر متضمن سود برای مجموعه‌ای از شرکت‌های چندملیتی نباشند هرگز کلید نمی‌خورند. ضمن این‌که در جنب خود، بازار سیاهِ پیچیده و وسیعی را به کشورهای تحت تحریم نشان می‌دهند تا از طریق طرح‌های " دورزنیِ تحریم"، هم از توبره بخورند و هم از آخور.

🔺️تحریم، کوچک‌ترین مانعی در راه معاملات صنایع نظامی ایجاد نمی‌کند بلکه فقط و فقط مردم عادی را قربانی می‌کند. مهم‌ترین سند برای این ادعا، قتل‌عام قریب به نیم میلیون عراقی ( عمدتا کودکان ) در پی تحریم‌های آمریکا بود که مطلقا به تقویت خیزش‌های سیاسی علیه حکومت صدام حسین منجر نشد و در نهایت نیز حمله‌ی نظامی دستاویز تازه‌‌ای برای غارت نفتِ عراق، تضمین سود هنگفت برای بحخش خصوصی صنایع نظامی آمریکا و متحدان و نیز شرکت‌های ساخت و ساز شد. برای عراقی هم ویرانه‌ای به جا ماند که از زیر خاکسترش "دولت اسلامی شام و عراق" متولد شد.

🔺️دلالِ تحریم با مسکوت گذاشتنِ پرسش از نتایج واقعی تحریم، استدلال می‌کند که در نتیجه‌ی فقر روزافزونِ انبوهِ مردم، شورش‌های منتهی به سقوط قدرت مرکزی رقم خواهد خورد. ادعایی پوک که واقعیت را نشان نمی‌دهد تا مردم عادی دریابند که تحریم چگونه کمر زحمت‌کشان را بیش از پیش خرد و اقلیتِ سرمایه‌‌دار ایران را صاحب ثروتی افسانه‌ای کرد. استدلالی احمقانه که به عامه‌ی مردم نمی‌گوید بورژوازی ایران از حیث انبوه ثروت، در جایگاه هفدهم جهان و دو پله بالاتر از ثروتمندان عربستان سعودی ایستاده‌اند.

🔺️ کمی نزدیک‌تر شویم! در جریان اعتراضات سال جاری، وقتی چند مامور اطلاعاتی به چنگ مردم افتادند، مشخص شد که بی‌سیم‌ها و تجهیزاتِ شنودشان تولید آمریکا هستند. پوکه‌های گازهای اشک‌آور نشانه‌ی تولید در انگلستان بر خود داشتند و میلیون‌ها گلوله‌ی ساچمه‌ای نیز تولید ایتالیا بودند. این تجهیزات برای دفاع از همان اقلیت شمال‌شهرنشین به‌کار می‌روند و طنز روزگار این‌‌‌که اپوزیسیونِ براندازِ ضد انقلاب، به دولت‌های تولید‌کننده‌ی همین تجهیزات برای تحریم اقتصادی بیش‌تر دخیل می‌بندد.


@Blackfishvoice1
نورِ امیدِ راستین را باید در تحولاتی جست که از آغاز خیزش انقلابی خود را علنی کرده و از حنجره‌ها و چشم‌ها و قلب‌ها به بیرون راه می‌یابند؛ در حضور زنان معترض بلوچ در خیابان، در مقاومت دسته‌جمعی زنان زندانی سیاسی، در سخنرانی‌های انقلابی مادران و پدرانِ و فرزندان شهدا یا در همین پیامی که پدر برای #آرمیتا_عباسی نوشته است.
این نامه‌ی کوتاه را بارها و بارها بخوانید و ایمان بیاورید که از شهریور به این‌سو مسیر تاریخ تغییر کرده است و ارتجاع در هر شکل و ردایی جایی در این کشور نخواهد داشت. ما از قیم‌مداری و پدرسالاری با رزمِ مشترکِ بدن‌های ستمدیده عبور می‌کنیم.
به مترقی بودن این خیزش ببالید و
#ماتم_نگیرید_سازماندهی_کنید


#زن_زندگی_آزادی و دیگر هیچ
#مقاومت_زندگیست_رهایی_از_بردگیست


@Blackfishvoice1
Blackfishvoice (BFV)
Photo
در نخستین سالگرد ستم‌کشته‌ی راه آزادی #بکتاش_آبتین یاد او را گرامی می‌داریم

بکتاش آبتین از اعماق برآمد، با اعماق زیست، هرگز به اعماق پشت نکرد و سرانجام به اعماق پیوست. خود را یکی از میان توده‌ی مردم می‌دانست و تا واپسین دَم حیات به مردم کوچه و خیابان، نه برگزیدگان قدرت و ثروت، وفادار ماند.

با همه‌ی تنگناها، شاد و جوان زیست و جوان رفت، چنانکه آرزوی او بود. هم از آغاز آشکار بود که سرِ سالم به گور نخواهد برد که دلیر بود و سر برخط هیچ قدرتی نمی‌نهاد. هرکجا ستمی می‌رفت، هرکجا حقی پایمال می‌شد، هرکجا قدرت حاکم با همه سطوت و صولت خود هنرنمایی می‌کرد او در گرانیگاه حادثه حضوری قاطع داشت.

صدها کیلومتر از تهران دور بود، اما نیروی سرکوبگر در سالگرد قتل تبهکارانه‌ی محمد مختاری و محمدجعفر پوینده در بیسیم‌های خود با نگرانی مخابره می‌کرد که «بکتاش دیده شده! بکتاش آبتین را خودم دیدم! بکتاش هم هست…» تب‌لرزه‌ی هول در دل ستمکاران می‌انداخت. با ستم سرِ سازگاری نداشت. چون از دست او به جان آمدند، با حکمی ظالمانه در «دیوان بلخ» به «جرم» فعالیت در کانون نویسندگان ایران، دفاع بی‌چون و چرا از منشور آزادی‌خواهی آن به زندانش افکندند.

در زندان بیکار ننشست که جانی پویا و پرتکاپو داشت: هرگاه زندانی بی‌پناهی را به باد کتک می‌گرفتند نخستین کسی بود که در برابر زندانبانان سینه سپر می‌کرد، هرگاه زندانی سیاسی معترضی را محض انتقام‌گیری تبعید می‌کردند نخستین کسی بود که صلای اعتصاب غذا سرمی‌داد، هرگاه زندانی بیماری را درمان نمی‌کردند صدای اعتراض بکتاش بلند بود و سرانجام چون از دست او به ستوه آمدند، در عین استیصال، فرصت را مغتنم شمردند و در بحبوحه‌ی بُکش بُکشِ همه‌گیری بیماری «کرونا»، با قصد قبلی، در درمان او اهمال کردند، به درخواست‌های مکرّر او و هم‌بندی‌ها اعتنایی نکردند و گذاشتند تا آن جان پاک، آن شاد، آن جوان، آن گردن‌فراز و دلباخته‌ی آزادی و انسان و هرچه انسانی است، قطره قطره بکاهد و در سکوت رخت از جهان بربندد.

اما بکتاش آبتین زنده است، هر کجا ستمی بر انسانی برود، بکتاش آنجاست، هر کجا آزادی و آزادی بیان کسی پایمال قدرت حاکم شود، بکتاش آنجاست، هر کجا برای شکم گرسنه‌ی مردم جنبشی به راه بیفتد، او آنجاست، هر کجا پلیس و نیروی سرکوب بخواهد کسی را با چماق نقش زمین کند، او آنجاست. بکتاش آبتین نمرده است.

در نخستین سالگرد قتل بکتاش آبتین ضمن گرامیداشت یاد این عضو سربلند، بار دیگر بر خواست مبرم آزادی بیان بی هیچ حصر و استثنا برای همگان پا می‌فشاریم.

کانون نویسندگان ایران

۱۵ دی ۱۴۰۱

#علیه_فراموشی

@Blackfishvoice1
شراعٌ ابيض
كفنٌ ابيض
لونٌ واحد للرحيل
غيومٌ سود غيومٌ بيض
و المطرُ بلا لون
غيومٌ سود غيومٌ بيض
لا عنصرية في السماء


بادبان، سپید
کفن، سپید
یک رنگ، برای رفتن
ابرهایِ سیاه، ابرهایِ سپید
و بی‌رنگیِ باران...
ابرهایِ سیاه، ابرهایِ سپید
آسمان عاری از نژاد‌پرستی‌ست...


#كاظم_الحجاج
ترجمه #سعید_هلیچی


نقاشی: قابیل در آمریکا

اثر "داوید آلفارو سی‌که‌ایروس" نقاشی مکزیکی

این نقاشی در سال ۱۹۴۷ و در نقد #نژادپرستی و رفتار وحشیانه‌ علیه سیاهانِ آمریکا کشیده شده است.

#علیه_نژادپرستی

@Blackfishvoice1