صدای ماهی سیاه (BFV)
3.22K subscribers
3.11K photos
1.94K videos
303 files
303 links
Blackfishvoice@gmail.com

آدرس اینستاگرام:
@blackfishvoice_
Download Telegram
صدای ماهی سیاه (BFV)
Photo
این یکی هم از انجمن اسلامی‌چی‌هایی بود که در میانه‌ی دهه‌ی ۸۰ چند سالی یک سری گزاره‌ی مغشوش و بی‌ربط را به هم بخیه زد تا یک فیگور شبه‌روشنفکری برای خود ساخته و در گعده‌های خودچپ‌پندار پذیرفته شود.
تا همین پنج سال قبل دلوز و ژیژک و میرحسین موسوی را می‌ریخت درون قابلمه، هم می‌زد و رخداد استخراج می‌کرد؛ رخدادش هم رفسنجانی بود و روحانی.
تاریخ مصرف این فاز که تمام شد از زیر ردای آن ایگویِ عظیم یعنی سیدجواد ایرانشهری سردرآورد. بعد هم دید چکمه‌لیسی جایِ نعلین‌لیسی را در بورس گرفته این‌شد که آگوست قدیس و پرنس چارلز را ریخت توی تابه و از آن به #فرشگرد رسید‌.
خلاصه به قدری پیشرفت کرده که هنوز نه به دار است و نه بار برای رضای خاطر بچه‌همایونی می‌گوید انتخابات بی‌انتخابات و زنده حزب‌‌اللهِ پهلوی.
یعنی بزرگواران از هولِ حلیم طوری در دیگ افتاده‌اند که هر روز صریح‌تر از دیروز فاشیست بودن خودشان را اثبات می‌کنند؛ خیلی هم عالی.
این‌ها از مجموعه مشاوران اسپرم‌السطنه‌ هستند تا همین یک ماه قبل عربده می‌زدند که جمهوری اسلامی را بندازید بعد با انتخابات آزاد معلوم می‌شود مردم چه حکومتی می‌خواهند.
اما حالا می‌فرمایند انتخابات کشک! اصلا رعیت که باشد که به "ظل‌الله" مشروعیت بدهد؟
کتاب ولایت فقیه خمینی را بردارید و هرجا گفته نائب امام زمان، سایه‌ی خدا بگذارید تا افقِ پیش‌رو با این جماعت برای مثل روز روشن شود.

خلاصه که با دیدن این فاشیست‌ها می‌توانید مصباح یزدی و علم‌الهدی را بدون ریش و پشم و مجهز به کراوات و فکل تصور کنید. تفاوت، همین‌ است.


#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر




@Blackfishvoice
Forwarded from بيدارزنى
📌هدیه شیرپور دختری که رویاهایش ناتمام ماند

✍🏽فروغ سمیع نیا

اولین بار در زندان لاکان رشت دیدمش؛ روز اولی که در زندان بودم، ۷ دی ۹۸. اول صبح بود. یکی از زندانی‌ها که با من صحبت می‌کرد وقتی اتهامم را فهمید با چشم به دختری جوان اشاره کرد و گفت او هم اتهامش سیاسی است، از اواخر آبان اینجاست، امروز هم تولدش است. بلند شدم و به طرف دختر جوان رفتم که لباس‌هایش را جمع می‌کرد.
گفتم «تولدت مبارک، چند ساله شدی؟»
تشکر کرد و گفت:
- ۱۹ سال. تو چند سالته؟
- من متولد شصت و یکم
- مادر منم متولد شصت و یکه. کارگر کشاورزیه و کار می کنه.
- چه جالب پس من هم می‌تونستم یه دختر داشته باشم که زندانی سیاسی باشه.

خندید. من هم خندیدم. واقعا چه آینده‌ای می‌توانستم برای دختر نداشته‌ام متصور شوم وقتی هدیه روز تولد ۱۹ سالگی‌اش را در زندان مشغول تحمل حبس یک ساله‌اش باشد. این دیالوگ کوتاه مقدمه دوستی من با دختری جوان شد که پر از شور زندگی و شور و عشق برای مبارزه بود.
هدیه شیرپور ابتدا در ۱۰ مهرماه ۹۸ به دنبال فراخوانی به خیابان آمد و در چهارراه گلسار رشت دستگیر و به اطلاعات سپاه تحویل داده شد. پس از گذراندن دوره بازجویی بعد از ۱۰ روز با ضمانت آزاد شد. هدیه دوباره ۲۶ آبان به خیابان آمد و ۲۷ آبان، صبح با صدای مامورین اطلاعات سپاه که او را شناسایی کرده بودند از خواب بیدار شد. هدیه برای بار دوم بازداشت شد و سریعا در دادگاه محاکمه شد.
بازپرس پرونده‌اش اتهامات زیادی را به واسطه حضورش در دنیای مجازی و خیابان علیه او وارد کرده بود. اما نهایتا قاضی پرونده هدیه را به خاطر توهین به قوه قضاییه به یکسال حبس تعزیری و به خاطر پرونده دیگرش نیز به سه سال حبس تعلیقی محکوم کرد.
هدیه از یکی از محلات حاشیه شهر رشت می‌آمد؛ جایی که فقر و انواع آسیب‌های اجتماعی همراه همیشگی مردم است. تعداد زیادی از هم محله‌ای‌ها و دوستانش زندانیان عادی زندان لاکان رشت بودند. کلا هدیه با همه زندانیان روابط بسیار خوبی داشت چون از جنس خود آنها بود. او می‌گفت وقتی غم و درد مردم را می‌بیند به مرز جنون می‌رسد و می‌خواهد کاری انجام دهد.
همه دغدغه‌اش رسیدن به آزادی بود. در جواب زندانیان عادی که به ما می‌گفتند بعد از خروج از زندان حتما از کشور خارج می‌شوید می‌گفت من هرگز ایران را ترک نمی‌کنم، باید ایستاد و مبارزه کرد و من در دل چقدر او را تحسین می‌کردم.

#آبان۹۸ #زنان_زندانی_سیاسی

ادامه مطلب

#bidarzani
یا چند نفر محدود می‌توانند شامپاین بنوشند یا همه‌ی مردم می‌توانند به آب آشامیدنی دسترسی داشته باشند.


#توماس_سانکارا


@Blackfishvoice
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ساعت‌ها از انفجار منابع شیمایی در کارخانه‌‌ی کربنات‌سدیم #فیروزآباد گذشته ولی کماکان هیچ اطلاع موثقی از آمار قربانیان در دسترس نیست. اخباری از صدها کشته و زخمی دست به دست می‌شود که قابل تایید نیستند اما بدیهی‌ست که صدها خانواده‌‌ی کارگری چشم به راه دریافت خبری از عزیزان‌شان هستند ولی مانند هر رخداد ریز و درشتی در این کشور، نهادهای امنیتی مانع از اطلاع‌رسانی شفاف می‌شوند.


@Blackfishvoice
از ساعت ۲ بامداد دو صفحه‌ی #صدای_ماهی_سیاه توسط ده‌ها اکانت مورد حمله قرار گرفت و انواع و اقسام تهدیدهای جانی برای ادمین و اعضای خانواده به دایرکت سرازیر شد؛ صفحاتی که همین دیروز برای تهدید ساخته شدند و بعد از ارسال پیغام‌های تهدید از بین رفتند.
این یک حمله‌ی سایبری برای هک نبود از همین‌رو اطمینانِ خاطر می‌دهیم که اطلاعات صفحه محفوظ هستند به‌ویژه که برای حفظ امنیت صفحات کدهای چند مرحله‌ای و شماره تلفن‌هایی در کشورهای مختلف تدارک دیده شده تا امکان هک صفحه به صفر برسد.
دو صفحه‌ی اصلی ماهی سیاه و صفحه‌ی تازه‌تاسیسِ جایگزین را غیرفعال کردیم تا تمرکزمان آن طور که اوباش و ترول‌ها می‌خواهند از دست نرود.
شما نیز می‌دانید که طی ۱۵ ماه فعالیت، چند گروه برای نابود کردن صفحات صدای ماهی سیاه، ناامن‌سازی فعالیت، اشغالِ کامل فضاهای رسانه‌ای برای پیش‌برد منویات کارفرمایان‌شان و در نهایت مجاب کردن‌مان به ترک اینستاگرام از هیچ کوششی فروگذار نکرده‌اند؛ چرا؟

در فرصتی مناسب دباره‌ی وضعیتِ خود و جمع‌بندی از دلایلِ این حملاتِ حقیرانه توضیح خواهیم داد.


@Blackfishvoice
‏اینکه جریان اپوزسیون یک نظام سیاسی اقتدارگرا خود را با استبداد بیشتر (نفی انتخابات/سرکوب خونین اتنیک ها/سرکوب ایدئولوژی های ریز و درشت مخالف/وشعارهای راست فاشیتی در بعد هویتی) تعریف می کند از عجایب روزگار است. چگونه این عقلانیت راست فاشیستی را می توان فهمید؟
‏دو پاسخ به ذهن می رسد: اول آنکه رضا پهلوی و همراهانش بارها در مصاحبه هایشان گفته اند که ریشه استبداد در کشور فرهنگی است. شاید اکنون نتیجه گرفته اند که با تکیه بر لمپن ها مجازی و غیر مجازی بر این فرهنگ سرمایه گذاری کنند و مردم را قانع کنند که آنها دیکتاتورهای مقتدرتری هستند.
‏یحتمل تصور می کنند در فضای رها شده کنونی، بخش قابل توجهی از مردم که از منظر آنان تشنه چوب استبداد هستند به سمت آنان متمایل خواهند شد. والبته آنها به تجربه تاریخی گذر از مشروطه به استبداد پهلوی نیز نیم نگاهی دارند.
‏پاسخ دیگر این است که فکر می کنند کار تمام است و اکنون دیگر می توانند مکنونات قلبی خود را بیان کنند. در خواب و خیال، آنها در روز پس از انقلاب به سر می برند. این خواب نما شدن و باور اینکه «کار تمام است» با چرخش چهره های «من گیاه خوارم اما استیک می خورم» تقویت شده است.
‏تصور می کنند این جریان «گیاه خوار علاقمند به استیک» شامه خوبی دارد. چرخش آنها جریان راست فاشیستی را قانع کرده است که دیگر نیازی به آن ظاهرسازی های پیش گفته نیست.
‏اما خطای فاحش اول آنها در این است که این بوی کباب نیست که می شنوند. علاوه بر آن، شامه هایی که به چرخش آنها دل بسته اند، سابق تاریخی طولانی در خطاهای مکرر دارند. از قضا انسان عاقل باید از هر جا که اینها ایستاده باشند فرار کند و فرسنگ ها دورتر بایستد.
‏خطای فاحش دیگر آنها این است که متوجه نیستند بخش بزرگی از جامعه ایران امروز انسان های فرهیخته ای هستند که اگر چه اکنون ساکت اند، اما در نهایت آنها هستند که مسیر جامعه را شکل می دهند و نه لمپن هایی که در فضای مجازی بسیج کرده اند.
‏این قشر لمپن همیشه بوده و خواهد بود، اما به جز ادبیاتی نازل و پست چیزی برای تقدیم کردن ندارد. ج.ا برای سالهای از آنها در قالب جریان حزب الله استفاده کرد تا با چوب و چماق فضای دانشگاه را خفه کند. اما در نهایت بازی را چه از منظر تئوریک و چه در افکار عمومی باخت. شما هم.
‏با این همه این شیرجه های مبارک همه در استخر خالی است و جریان «جمهوری خواهم اما...» نیز دیر یا زود به این نتیجه خواهد رسید که نباید به این سرعت علاقه وافرش به استیک را آشکار می ساخت. گرچه اهمیتی نیز ندارد.
‏آخر اینکه آینده ایران هر آنچه باشد بازگشت به استبداد نیست. این حداقل آرمانی است که ما را در کنار هم جمع خواهد کرد.


از حساب توئیتر علی دغاقله


@Blackfishvoice
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
گرامی باد نود و چهارمین سالروز تولد فرمانده ارنستو چه‌گوارا



@Blackfishvoice
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥نگاهی به زندگی"ارنستو چگوارا"

🔹قسمت اول
🔖با زیرنویس فارسی

#فیلم

کانال تلگرامی #آموزگار_کارگر
http://t.me/amozgarkargar
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥نگاهی به زندگی"ارنستو چگوارا"

🔹قسمت دوم
🔖با زیرنویس فارسی

#فیلم

کانال تلگرامی #آموزگار_کارگر
http://t.me/amozgarkargar
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
در سکانس پایانی سرود سرخ (Red Psalm) ساخته‌ی میکلوش یانچو دوربین از لباس‌های آغشته به خون‌ دهقانان کشته شده عبور می‌کند تا جایی‌که قاتلان سرود پیروزی سر داده‌اند ناگهان زنی بر می‌خیزد، انتقام می‌گیرد و زمزمه می‌کند:

ما کارگریم، ما نمی‌دانیم آزادی یعنی چه
چرا که به عوض بخت و اقبال، فلاکت و بدبختی نصیب‌مان شده.
خیالی نیست، خیالی نیست.
زنده باد کارگران، زنده باد بی‌پولان
زنده باد حق کارگران.



@Blackfishvoice
ماموران امنیتی #واله_زمانی را ربوده‌‌اند.


@Blackfishvoice
نازی‌های زمانه‌‌ات را بشناس.

@Blackfishvoice