This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
شاید در نگاه اول فقط به نظر برسد که اینها یک مشت #فاشیست هستند که محفلی تشکیل دادهاند و عرعر #نژادپرستانه سر میکنند.
اما قضیه زمانی بسیار نفرتانگیز میشود که بدانیم اینها دانشجویان آکادمی پلیس #ترکیه هستند که در یک مراسم رسمی با دستهایشان علامت سازمانِ فاشیستی و بیگانههراسِ #گرگ_های_خاکستری را تقلید کرده و سرود این گروه را میخوانند.
پلیس در سراسر جهان #سگ_هار_سرمایه و حامیِ بی چون و چرای طبقهی مسلط است. وقتی این ارگان نژادپرستی را علنا و بدون تعارف درونیسازی کرده و تبلیغ کند، رسما به یک شبکهی نظامی فاشیستی تبدیل میشود که در پی شکارِ برابریخواهان، آنتیناسیونالیستها، آنتیفاشیستها، سوسیالیستها، فمینیستها، دگرباشانِ جنسی، مهاجران و پناهجویان و ... خواهد بود.
#فاشیسم
@Blackfishvoice
اما قضیه زمانی بسیار نفرتانگیز میشود که بدانیم اینها دانشجویان آکادمی پلیس #ترکیه هستند که در یک مراسم رسمی با دستهایشان علامت سازمانِ فاشیستی و بیگانههراسِ #گرگ_های_خاکستری را تقلید کرده و سرود این گروه را میخوانند.
پلیس در سراسر جهان #سگ_هار_سرمایه و حامیِ بی چون و چرای طبقهی مسلط است. وقتی این ارگان نژادپرستی را علنا و بدون تعارف درونیسازی کرده و تبلیغ کند، رسما به یک شبکهی نظامی فاشیستی تبدیل میشود که در پی شکارِ برابریخواهان، آنتیناسیونالیستها، آنتیفاشیستها، سوسیالیستها، فمینیستها، دگرباشانِ جنسی، مهاجران و پناهجویان و ... خواهد بود.
#فاشیسم
@Blackfishvoice
Forwarded from تاریخ طبقه کارگر
در چنین روزی، ۲۵ مهر ۱۳۱۸، محمد فرخی یزدی، شاعر، سردبیر روزنامههای حزب کمونیست ایران از جمله روزنامه «طوفان» و نماينده شهر یزد در مجلس شورای ملی، با تزريق آمپول هوا (بنابر گواهینامه زندان بر اثر ابتلا به مالاریا و نفریت) در درمانگاه زندان قصر كشته شد. وی از منتقدین رضاشاه بود و در اشعارش به طور ضمنی يا صریح، حکومت را مورد انتقاد قرار میداد و به همین دلیل متحمل شکنجه و زندان شد ولی حتی دوخته شدن لبهایش نتوانست مانع بیان افکار آزادیخواهانهی وی شود. اشعاری که او در بر دیوارهای سلولش نوشت، به یادگار باقی مانده است.
به همین بهانه به یکی از اشعار فرخی یزدی که احمد ظاهر، خواننده افغان، آن را خوانده و تقدیم به جنگسالاران و ستمکاران افغان کرده، گوش خواهیم دادیم.
@TarTaKar
به همین بهانه به یکی از اشعار فرخی یزدی که احمد ظاهر، خواننده افغان، آن را خوانده و تقدیم به جنگسالاران و ستمکاران افغان کرده، گوش خواهیم دادیم.
@TarTaKar
Audio
کیست در شهر که از دست غمت داد نداشت
هیچکس همچو تو بیدادگری یاد نداشت
گوش فریاد شنو نیست خدایا در شهر
ورنه از دست تو کس نیست که فریاد نداشت
خوش به گل درد دل خویش به افغان می گفت
مرغ بیدل خبر از حیله صیاد نداشت
عشق در کوه کنی داد نشان قدرت خویش
ور نه این مایه هنر تیشه فرهاد نداشت
جز به آزادی ملت نبود آبادی
آه اگر مملکتی ملت آزاد نداشت
فقر و بدبختيی و بيچارگی و خون جگری
چه غمی بود كه اين خاطر ناشاد نداشت
@TarTaKar
هیچکس همچو تو بیدادگری یاد نداشت
گوش فریاد شنو نیست خدایا در شهر
ورنه از دست تو کس نیست که فریاد نداشت
خوش به گل درد دل خویش به افغان می گفت
مرغ بیدل خبر از حیله صیاد نداشت
عشق در کوه کنی داد نشان قدرت خویش
ور نه این مایه هنر تیشه فرهاد نداشت
جز به آزادی ملت نبود آبادی
آه اگر مملکتی ملت آزاد نداشت
فقر و بدبختيی و بيچارگی و خون جگری
چه غمی بود كه اين خاطر ناشاد نداشت
@TarTaKar
اعتصاب کارگران پروژه ساخت تونل آزادراه منجیل به رشت
کارگران پروژه ساخت تونل آزادراه منجیل به رشت از روز شنبه ۲۴ مهر ماه در اعتراض به محقق نشدن وعده پرداخت دستمزدهایشان از سوی کارفرما، دست از کار کشیدند.
به دنبال برپایی دور نخست اعتراضات کارگران ساخت تونل آزادراه منجیل به رشت که در حدود ۱۵ روز پیش اتفاق افتاد، مدیرعامل شرکت پیمانکاری «کاریز» که مجری ساخت پروژه تونل شماره سه و چهار محور منجیل به رشت در محدوده رودباراست با اعلان نداشتن منابع مالی کافی وعده داد حداکثر تا ۲۳ مهرماه بخشی از معوقات ۴ ماهه مزدی آنها را پرداخت خواهد کرد. اما حقوق کارگران پرداخت نشده و کارگران که در تامین معاش خود ناتوان شدهاند بار دیگر برای دریافت ۴ ماه معوقه مزدی اعتصاب کردهاند.
#طبقه_کارگر #اعتصاب #دستمزد #معیشت_کارگران
@blackfishvoice
کارگران پروژه ساخت تونل آزادراه منجیل به رشت از روز شنبه ۲۴ مهر ماه در اعتراض به محقق نشدن وعده پرداخت دستمزدهایشان از سوی کارفرما، دست از کار کشیدند.
به دنبال برپایی دور نخست اعتراضات کارگران ساخت تونل آزادراه منجیل به رشت که در حدود ۱۵ روز پیش اتفاق افتاد، مدیرعامل شرکت پیمانکاری «کاریز» که مجری ساخت پروژه تونل شماره سه و چهار محور منجیل به رشت در محدوده رودباراست با اعلان نداشتن منابع مالی کافی وعده داد حداکثر تا ۲۳ مهرماه بخشی از معوقات ۴ ماهه مزدی آنها را پرداخت خواهد کرد. اما حقوق کارگران پرداخت نشده و کارگران که در تامین معاش خود ناتوان شدهاند بار دیگر برای دریافت ۴ ماه معوقه مزدی اعتصاب کردهاند.
#طبقه_کارگر #اعتصاب #دستمزد #معیشت_کارگران
@blackfishvoice
اقدام نژادپرستانهی شورای اسلامی روستای حاجیآباد اراک در ممنوع کردن فروش نان به مهاجران افغانستانی
روزی هست که در این کشور عدهای در روز روشن و بدون ترس مرتکبِ نفرتانگیزترین رفتارهای نژادپرستانه نشوند؟
بیشرفِ رذلی که با تأیید دستگاههای امنیتی حکومت در شورای اسلامی نشسته است متوجه هست که 《ممنوع کردن فروش نان》به مهاجرانِ تهیدست وحشیانهترین شیوهی اعمال ستم به بیپناهترینِ انسانهاست؟
رهبران این کشور اگر خود تا مغز استخوان به عفونتِ انسانستیزی آلوده نبودند باید بدون فوتِ وقت تمامی اعضای این شورا را بازداشت و بدون چشمپوشی و مماشات به سالها زندان محکوم میکردند تا دیگر بیسر و پاهایِ فاشیست دست و پایشان را جمع کنند.
#آنتی_فاشیسم #نژادپرستی #مهاجران_افغانستان #دیگری_ستیزی #فاشیسم_ابدی
@blackfishvoice
روزی هست که در این کشور عدهای در روز روشن و بدون ترس مرتکبِ نفرتانگیزترین رفتارهای نژادپرستانه نشوند؟
بیشرفِ رذلی که با تأیید دستگاههای امنیتی حکومت در شورای اسلامی نشسته است متوجه هست که 《ممنوع کردن فروش نان》به مهاجرانِ تهیدست وحشیانهترین شیوهی اعمال ستم به بیپناهترینِ انسانهاست؟
رهبران این کشور اگر خود تا مغز استخوان به عفونتِ انسانستیزی آلوده نبودند باید بدون فوتِ وقت تمامی اعضای این شورا را بازداشت و بدون چشمپوشی و مماشات به سالها زندان محکوم میکردند تا دیگر بیسر و پاهایِ فاشیست دست و پایشان را جمع کنند.
#آنتی_فاشیسم #نژادپرستی #مهاجران_افغانستان #دیگری_ستیزی #فاشیسم_ابدی
@blackfishvoice
Forwarded from کانون نویسندگان ایران
خبر
احضار آرش گنجی برای اجرای حکم زندان
روز گذشته، ۲۴ مهر ماه آرش گنجی، مترجم و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، از احضار خود به دایره اجرای احکام مطلع شد. او باید خود را در تاریخ مقرر به شعبه یک اجرای احکام معرفی کند.
آرش گنجی در دادگاه بدوی که حکم آن دی ماه سال گذشته به وکلای او، ناصر زرافشان و راضیه زیدی ابلاغ شده بود، با اتهامهایی چون «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به ۵ سال، «تبلیغ علیه نظام» به یک سال، «عضویت و همکاری با گروهک مخالف نظام» به ۵ سال و جمعاً به ۱۱ سال زندان محکوم شد. مصداق این اتهامها "ترجمه"ی کتابی دربارهی تحولات کردستان سوریه (کلید کوچک دروازهای بزرگ) بود. این حکم در بهمن ماه سال گذشته در دادگاه تجدید نظر عیناً تأیید شد.
آرش گنجی در زمان گشوده شدن این پرونده و صدور حکم ۱۱ سال زندان، منشی کانون نویسندگان ایران بود.
گنجی دی ماه ۱۳۹۸ بازداشت و پس از چهار هفته با تأمین قرار وثیقهی ۴۵۰ میلیون تومانی تا برگزاری دادگاه از زندان اوین آزاد شد. نخستین جلسهی دادگاه او خرداد ۱۳۹۹ به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد که به دلیل مبهم بودن برخی موارد، دادگاه زمان دیگری را برای رسیدگی به پرونده تعیین کرد. با این همه محمد مقیسه وثیقهی گنجی را به ۳ میلیارد تومان افزایش داد که منجر به بازداشت مجدد او شد. گنجی پس از تأمین وثیقه موقتاً و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه اوین آزاد شد.
https://scontent-ams4-1.xx.fbcdn.net/v/t39.30808-6/fr/cp0/e15/q65/245500429_439764007508617_8002455278067464438_n.jpg?_nc_cat=110&ccb=1-5&_nc_sid=110474&efg=eyJpIjoidCJ9&_nc_ohc=LtO0UfcBTuUAX_gkUt4&tn=FYOXkFzvpo03a3GY&_nc_ht=scontent-ams4-1.xx&oh=7edb2a0c87381bf60b5c5bf0396b29d3&oe=6171B2E0
احضار آرش گنجی برای اجرای حکم زندان
روز گذشته، ۲۴ مهر ماه آرش گنجی، مترجم و عضو هیئت دبیران کانون نویسندگان ایران، از احضار خود به دایره اجرای احکام مطلع شد. او باید خود را در تاریخ مقرر به شعبه یک اجرای احکام معرفی کند.
آرش گنجی در دادگاه بدوی که حکم آن دی ماه سال گذشته به وکلای او، ناصر زرافشان و راضیه زیدی ابلاغ شده بود، با اتهامهایی چون «اجتماع و تبانی به قصد اقدام علیه امنیت ملی» به ۵ سال، «تبلیغ علیه نظام» به یک سال، «عضویت و همکاری با گروهک مخالف نظام» به ۵ سال و جمعاً به ۱۱ سال زندان محکوم شد. مصداق این اتهامها "ترجمه"ی کتابی دربارهی تحولات کردستان سوریه (کلید کوچک دروازهای بزرگ) بود. این حکم در بهمن ماه سال گذشته در دادگاه تجدید نظر عیناً تأیید شد.
آرش گنجی در زمان گشوده شدن این پرونده و صدور حکم ۱۱ سال زندان، منشی کانون نویسندگان ایران بود.
گنجی دی ماه ۱۳۹۸ بازداشت و پس از چهار هفته با تأمین قرار وثیقهی ۴۵۰ میلیون تومانی تا برگزاری دادگاه از زندان اوین آزاد شد. نخستین جلسهی دادگاه او خرداد ۱۳۹۹ به ریاست قاضی مقیسه برگزار شد که به دلیل مبهم بودن برخی موارد، دادگاه زمان دیگری را برای رسیدگی به پرونده تعیین کرد. با این همه محمد مقیسه وثیقهی گنجی را به ۳ میلیارد تومان افزایش داد که منجر به بازداشت مجدد او شد. گنجی پس از تأمین وثیقه موقتاً و تا پایان مراحل دادرسی از بازداشتگاه اوین آزاد شد.
https://scontent-ams4-1.xx.fbcdn.net/v/t39.30808-6/fr/cp0/e15/q65/245500429_439764007508617_8002455278067464438_n.jpg?_nc_cat=110&ccb=1-5&_nc_sid=110474&efg=eyJpIjoidCJ9&_nc_ohc=LtO0UfcBTuUAX_gkUt4&tn=FYOXkFzvpo03a3GY&_nc_ht=scontent-ams4-1.xx&oh=7edb2a0c87381bf60b5c5bf0396b29d3&oe=6171B2E0
صدای ماهی سیاه (BFV)
Photo
بیش از ۹۰۰ کارگر سد شفارود ماهها حقوق نگرفتهاند
بیش از ۹۰۰ کارگر سد شفارود که از چند ماه پیش با توقف این پروژه بلاتکلیف ماندهاند، ماهها حقوق عقبمانده دارند. فرماندار رضوانشهر میگوید عدم پرداخت حقوق کارگران از وجود اختلاف میان پیمانکار و کارفرما ناشی میشد. کارفرمای این سد وزارت راه است و کارگران با قراردادهای موقت در ساخت و ساز سد به کار گرفتهاند. عملیات احداث این سد از چند ماه گذشته متوقف شده است. پیمانکار و مسئولان محلی کمبود سیمان و سایر مواد اولیه را علت توقف سد اعلام کردهاند و وعده دادهاند با از سرگیری کار به شغل خود باز خواهند گشت.
محمود قاسمی فرماندار رضوانشهر در ماههای گذشته بارها و از جمله روز ۱۳ شهریور در جریان تجمع کارگران مقابل فرمانداری رضوانشهر وعده داده بود بخشی از مطالبات عقب مانده کارگران طی چند پرداخت خواهد شد. او روز پنجشنبه ۲۲ مهر در جلسه شورای اداری رضوانشهر گفت توقف پروژه احداث سد و پرداخت نشدن حقوق کارگران سبب مشکلاتی شده است. او افزود تنها ۲۰ درصد مجموع کارگران مشغول به کار در پروژه سد شفا رود دستمزد خود را تا پایان اردیبهشت دریافت کردهاند.
ساخت پروژه سد مخزنی شفارود در غرب گیلان که گفته میشود بزرگترین سد بتونی غلتکی کشور است از سال ۹۲ کار آغاز شده است. این سد در غرب رضوانشهر قرار دارد. قرار بود این سد پیش از تیرماه به بهره برداری برسد اما مدت کوتاهی پیش از زمان موعود عملیات احداث آن متوقف شد.
پروژههای سد سازی به گفته مسئولان هدف آن تامین آب کشاورزی و تولید برق است، بحث برانگیز است و به سبب تخریب محیط زیست و بی خانمان کردن مردم محلی انتقادات زیادی به آن وارد است. به گفته مسئولان، ساخت این سد تا مرحله کنونی (۵۷ درصد پیشرفت فیزیکی) ۴۰۰ میلیارد تومان هزینه برداشته و اتمام آن نیازمند ۶۰۰ میلیارد تومان اعتبار بیشتر است.
توقف پروژه سد شفارود یک مورد از نیمه کارماندن طرحهای «عمرانی» است که برغم هزینه کردن هزاران میلیارد تومان به سرانجام نرسیدهاند.
#طبقه_کارگر #دستمزد #معیشت_کارگران
@Blackfishvoice
بیش از ۹۰۰ کارگر سد شفارود که از چند ماه پیش با توقف این پروژه بلاتکلیف ماندهاند، ماهها حقوق عقبمانده دارند. فرماندار رضوانشهر میگوید عدم پرداخت حقوق کارگران از وجود اختلاف میان پیمانکار و کارفرما ناشی میشد. کارفرمای این سد وزارت راه است و کارگران با قراردادهای موقت در ساخت و ساز سد به کار گرفتهاند. عملیات احداث این سد از چند ماه گذشته متوقف شده است. پیمانکار و مسئولان محلی کمبود سیمان و سایر مواد اولیه را علت توقف سد اعلام کردهاند و وعده دادهاند با از سرگیری کار به شغل خود باز خواهند گشت.
محمود قاسمی فرماندار رضوانشهر در ماههای گذشته بارها و از جمله روز ۱۳ شهریور در جریان تجمع کارگران مقابل فرمانداری رضوانشهر وعده داده بود بخشی از مطالبات عقب مانده کارگران طی چند پرداخت خواهد شد. او روز پنجشنبه ۲۲ مهر در جلسه شورای اداری رضوانشهر گفت توقف پروژه احداث سد و پرداخت نشدن حقوق کارگران سبب مشکلاتی شده است. او افزود تنها ۲۰ درصد مجموع کارگران مشغول به کار در پروژه سد شفا رود دستمزد خود را تا پایان اردیبهشت دریافت کردهاند.
ساخت پروژه سد مخزنی شفارود در غرب گیلان که گفته میشود بزرگترین سد بتونی غلتکی کشور است از سال ۹۲ کار آغاز شده است. این سد در غرب رضوانشهر قرار دارد. قرار بود این سد پیش از تیرماه به بهره برداری برسد اما مدت کوتاهی پیش از زمان موعود عملیات احداث آن متوقف شد.
پروژههای سد سازی به گفته مسئولان هدف آن تامین آب کشاورزی و تولید برق است، بحث برانگیز است و به سبب تخریب محیط زیست و بی خانمان کردن مردم محلی انتقادات زیادی به آن وارد است. به گفته مسئولان، ساخت این سد تا مرحله کنونی (۵۷ درصد پیشرفت فیزیکی) ۴۰۰ میلیارد تومان هزینه برداشته و اتمام آن نیازمند ۶۰۰ میلیارد تومان اعتبار بیشتر است.
توقف پروژه سد شفارود یک مورد از نیمه کارماندن طرحهای «عمرانی» است که برغم هزینه کردن هزاران میلیارد تومان به سرانجام نرسیدهاند.
#طبقه_کارگر #دستمزد #معیشت_کارگران
@Blackfishvoice
صدای ماهی سیاه (BFV)
Photo
پارک مجازات ( ۱۹۷۱)
کارگردان: پیتر واتکینز
پس از فرورفتن در منجلاب درگیریهای خارجی، «وضعیت اضطراری داخلی» در کشور اعلام میکند و دست به بازداشت شهروندان میزند ـ رادیکالهای جوان، نویسندهها، فعالان اجتماعی، صلحگرایان، مشمولان خدمت فراری، خوانندههای معترض، فمنیستها و شاعران ـ کوچکترین ظن به اینکه کسی شاید در حرکات براندازانهی آتی مشارکت کند، برای دستگیری کافی است. یک گروه مستندنگار انگلیسی دو دسته از این بازداشتیها را، که به پارک ملی بیر مانتین در کویر کالیفرنیای جنوبی میروند، دنبال میکند.
اعضای یکی از گروهها تازه رسیدهاند، و پس از گذراندن جلسات «دادرسی» در دادگاههایی سرپایی، با یک انتخاب روبهرو میشوند: یا دوران حبس نسبتا طولانیشان را در زندان بگذرانند، یا سر آزادیشان شرط ببنند، شرطی مبتنی بر اینکه در پارک مجازات تا آخر دوام بیاورند. در همین هنگام، گروه دوم در حال کشف واقعیتهای پارک مجازات است ـ مسابقهای سه روزه، پیاده در مسیری ۵۳ مایلی در کویر، بدون غذا و آب تا به یک پرچم آمریکا برسند، در حالی که تحت تعقیب گروه مسلح و خشمگینی از مقامات قانونی، پلیس ضدشورش و محافظان ملی هستند که میخواهند آنها را در راه بکشند و متوقف کنند.
محتوای فیلم، همچون فرم آن، آزمونی میان حقیقت و داستان است. گرچه شاید طرح داستان یک ابداع تخیلی است و در آیندهای رخ میدهد که در آن جنگ ویتنام آنقدر گسترش یافته که مرزهای چین و روسیه تا جزایر کارائیب را به تسخیر در آوردهاند، اما واتکینز بسیاری از جزئیات را از رویدادهای واقعی معاصر برگرفته است. شلیک گارد ملی به سوی شهروندان غیر مسلح یادآور وقایع مشابهی در ۱۹۷۰ در دانشگاه ایالتی کنت است، بستن دست و دهان زندانی سیاسی سیاهپوست، چارلز رابینز (اسن آرمستد) در طول محاکمهاش اشارهای مستقیم دارد به برخوردی که به عینه با بابی سیل در دادگاه جاسوسی شیکاگو ۱۰ در سال ۱۹۶۹ انجام گرفت و قانون مککارتی که محرک فرضیه اصلی فیلم است؛ قانونی که به رئیسجمهور آمریکا این قدرت را میدهد که بدون تایید مجلس، وضعیت اضطراری اعلام کند و حقوق قانونی اولیه را از هرکسی که به طور بالقوه ممکن است در آینده کارهای خرابکارانه نسبت به دولت انجام دهد (یعنی هرکسی که از نظر سیاسی نامطلوب تلقی شود) سلب کند. این لایحهی امنیت داخلی، واقعا از ۱۹۵۰ در کتاب قوانین ثبت شده است.
#فیلم #پیتر_واتکینز
@Blackfishvoice
کارگردان: پیتر واتکینز
پس از فرورفتن در منجلاب درگیریهای خارجی، «وضعیت اضطراری داخلی» در کشور اعلام میکند و دست به بازداشت شهروندان میزند ـ رادیکالهای جوان، نویسندهها، فعالان اجتماعی، صلحگرایان، مشمولان خدمت فراری، خوانندههای معترض، فمنیستها و شاعران ـ کوچکترین ظن به اینکه کسی شاید در حرکات براندازانهی آتی مشارکت کند، برای دستگیری کافی است. یک گروه مستندنگار انگلیسی دو دسته از این بازداشتیها را، که به پارک ملی بیر مانتین در کویر کالیفرنیای جنوبی میروند، دنبال میکند.
اعضای یکی از گروهها تازه رسیدهاند، و پس از گذراندن جلسات «دادرسی» در دادگاههایی سرپایی، با یک انتخاب روبهرو میشوند: یا دوران حبس نسبتا طولانیشان را در زندان بگذرانند، یا سر آزادیشان شرط ببنند، شرطی مبتنی بر اینکه در پارک مجازات تا آخر دوام بیاورند. در همین هنگام، گروه دوم در حال کشف واقعیتهای پارک مجازات است ـ مسابقهای سه روزه، پیاده در مسیری ۵۳ مایلی در کویر، بدون غذا و آب تا به یک پرچم آمریکا برسند، در حالی که تحت تعقیب گروه مسلح و خشمگینی از مقامات قانونی، پلیس ضدشورش و محافظان ملی هستند که میخواهند آنها را در راه بکشند و متوقف کنند.
محتوای فیلم، همچون فرم آن، آزمونی میان حقیقت و داستان است. گرچه شاید طرح داستان یک ابداع تخیلی است و در آیندهای رخ میدهد که در آن جنگ ویتنام آنقدر گسترش یافته که مرزهای چین و روسیه تا جزایر کارائیب را به تسخیر در آوردهاند، اما واتکینز بسیاری از جزئیات را از رویدادهای واقعی معاصر برگرفته است. شلیک گارد ملی به سوی شهروندان غیر مسلح یادآور وقایع مشابهی در ۱۹۷۰ در دانشگاه ایالتی کنت است، بستن دست و دهان زندانی سیاسی سیاهپوست، چارلز رابینز (اسن آرمستد) در طول محاکمهاش اشارهای مستقیم دارد به برخوردی که به عینه با بابی سیل در دادگاه جاسوسی شیکاگو ۱۰ در سال ۱۹۶۹ انجام گرفت و قانون مککارتی که محرک فرضیه اصلی فیلم است؛ قانونی که به رئیسجمهور آمریکا این قدرت را میدهد که بدون تایید مجلس، وضعیت اضطراری اعلام کند و حقوق قانونی اولیه را از هرکسی که به طور بالقوه ممکن است در آینده کارهای خرابکارانه نسبت به دولت انجام دهد (یعنی هرکسی که از نظر سیاسی نامطلوب تلقی شود) سلب کند. این لایحهی امنیت داخلی، واقعا از ۱۹۵۰ در کتاب قوانین ثبت شده است.
#فیلم #پیتر_واتکینز
@Blackfishvoice
صدای ماهی سیاه (BFV)
پارک مجازات ( ۱۹۷۱) کارگردان: پیتر واتکینز پس از فرورفتن در منجلاب درگیریهای خارجی، «وضعیت اضطراری داخلی» در کشور اعلام میکند و دست به بازداشت شهروندان میزند ـ رادیکالهای جوان، نویسندهها، فعالان اجتماعی، صلحگرایان، مشمولان خدمت فراری، خوانندههای…
Punishment.Park.1971.720p.BluRay.soft sub.mkv
600.5 MB
Punishment Park (1971)
Director: Peter Watkins
پارک مجازات
کارگردان: پیتر واتکینز
دارای زیرنویس فارسی
#فیلم #پیتر_واتکینز
@blackfishvoice
Director: Peter Watkins
پارک مجازات
کارگردان: پیتر واتکینز
دارای زیرنویس فارسی
#فیلم #پیتر_واتکینز
@blackfishvoice
هرچه کارگر خود را در کار غرق میکند، هرچه جهان چیزها(کالاهایی) که کارگر به هیئت خودش میسازد، قدرتمندتر میشود، خود او نیز در زندگی درونیاش فقیرتر میشود و کمتر [در ازا آن] بهدست میآورد.
دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی ۱۸۴۴ کارل مارکس، ترجمه حسن مرتضوی
تصویر؛ کارگران معدن زغال سنگ طبس، عکاس: حمید صادقی
#طبقه_کارگر #مارکس #معدنکاران
@blackfishvoice
دستنوشتههای اقتصادی و فلسفی ۱۸۴۴ کارل مارکس، ترجمه حسن مرتضوی
تصویر؛ کارگران معدن زغال سنگ طبس، عکاس: حمید صادقی
#طبقه_کارگر #مارکس #معدنکاران
@blackfishvoice
تظاهرات بزرگ در بوریکن (پورتوریکو) علیه استعمارگری آمریکا و خصوصیسازی انرژی
#استعمار #امپریالیسم #پورتوریکو #سرمایهداری #آنتی_کاپیتالیسم
@Blackfishvoice
#استعمار #امپریالیسم #پورتوریکو #سرمایهداری #آنتی_کاپیتالیسم
@Blackfishvoice
طالبان ۴۰۰ خانواده #هزاره را در هلمند مجبور به کوچ اجباری کرده اند. نزدیک به ۲۰ روز است که این خانوادههای بیجا شده در هلمند در کوهها به سر میبرند.
#افغانستان #هزاره_ستیزی #هزاره_ها #پاکسازی_قومی #جنبش_اصیل_منطقه
@Blackfishvoice
#افغانستان #هزاره_ستیزی #هزاره_ها #پاکسازی_قومی #جنبش_اصیل_منطقه
@Blackfishvoice
صدای ماهی سیاه (BFV)
Photo
اسم من نجود است، ده سالهام، طلاق گرفتهام
مترجم: پروین حسینی
«سرم گیج میرود. تا کنون این همه جمعیت در عمرم ندیدهام. در محوطه خارج از دادگستری جمعیت زیادی همهمه راه انداختهاند. گروهی از مردان کتوشلوار پوشیده و کروات زده به همراه پروندههای زردرنگی که زیر بغل زده بودند اینطرف و آنطرف میروند. گروه دیگر زنعا پوشیده بودند. زنعا همان تونیکهای سنتی و بلند است که قوزک پا میرسد و مخصوص مردان روستایی شمال یمن است. زنان هم فریاد میزنند و با صدای بلند گریه میکنند. من چیزی از حرفهای آنها نمیفهمم.»
اینها جملاتی است که کتاب من نجود هستم، دهساله، مطلقه با آن آغازشده است. کتابی خواندنی و درعینحال دردناک که روایتی از نقض کمترین حقوق انسانی یک کودک در آن روایتشده است. این کتاب اولین بار سال ۲۰۰۲ منتشر شد و روایتی از زندگی دختری یمنی است که در کمتر از دهسالگی با مردی که بیش از سه برابر خودش سن داشت ازدواج کرد. این کتاب از زبان نجود نوشته شده و او تمام احساساتی که تجربه کرده و رنجهای پس از عروسیاش را تشریح کرده است. تجربیات نجود در این کتاب بسیار دردناک و وحشتآفرین است؛ اما نجود با بسیاری از دختران دیگری که در یمن چنین سرنوشتی در انتظارشان است فرق میکند. او مسیر دادگاه را پیدا میکند و درنهایت موفق میشود طلاقش را بگیرد.
#کتاب #کودک_همسری #یمن
@Blackfishvoice
مترجم: پروین حسینی
«سرم گیج میرود. تا کنون این همه جمعیت در عمرم ندیدهام. در محوطه خارج از دادگستری جمعیت زیادی همهمه راه انداختهاند. گروهی از مردان کتوشلوار پوشیده و کروات زده به همراه پروندههای زردرنگی که زیر بغل زده بودند اینطرف و آنطرف میروند. گروه دیگر زنعا پوشیده بودند. زنعا همان تونیکهای سنتی و بلند است که قوزک پا میرسد و مخصوص مردان روستایی شمال یمن است. زنان هم فریاد میزنند و با صدای بلند گریه میکنند. من چیزی از حرفهای آنها نمیفهمم.»
اینها جملاتی است که کتاب من نجود هستم، دهساله، مطلقه با آن آغازشده است. کتابی خواندنی و درعینحال دردناک که روایتی از نقض کمترین حقوق انسانی یک کودک در آن روایتشده است. این کتاب اولین بار سال ۲۰۰۲ منتشر شد و روایتی از زندگی دختری یمنی است که در کمتر از دهسالگی با مردی که بیش از سه برابر خودش سن داشت ازدواج کرد. این کتاب از زبان نجود نوشته شده و او تمام احساساتی که تجربه کرده و رنجهای پس از عروسیاش را تشریح کرده است. تجربیات نجود در این کتاب بسیار دردناک و وحشتآفرین است؛ اما نجود با بسیاری از دختران دیگری که در یمن چنین سرنوشتی در انتظارشان است فرق میکند. او مسیر دادگاه را پیدا میکند و درنهایت موفق میشود طلاقش را بگیرد.
#کتاب #کودک_همسری #یمن
@Blackfishvoice
صدای ماهی سیاه (BFV)
اسم من نجود است، ده سالهام، طلاق گرفتهام مترجم: پروین حسینی «سرم گیج میرود. تا کنون این همه جمعیت در عمرم ندیدهام. در محوطه خارج از دادگستری جمعیت زیادی همهمه راه انداختهاند. گروهی از مردان کتوشلوار پوشیده و کروات زده به همراه پروندههای زردرنگی که…
@eat_book_اسم_من_نجود_است،ده_سالهام،طلاق_گرفتهام_گرفته_ام_دلفین.pdf
2.4 MB