خاکستر های مُرده مرا با خود به جایی ببر که غم نباشد.
میخواهم مطمئن شوم که دیگر دست هیچ آدمیزادی به من نخواهد رسید

@biography_official

به كوتاهی آن لحظه شادی كه گذشت، غصه هم می‌گذرد

@biography_official

“هیچ آدمی” لیاقت دیدن صد شمارو نداره

@biography_official

خاطره ساختی که بزاریو بری خاطره شی؟

@biography_official

آدمها معمولا متوجه کارهایی که براشون انجام میدی نیستن

@biography_official

اسمش آدمه ولی بعضی وقتا کاری میکنه که از پس هیچ حیوونی بر نمیاد

@biography_official

‏مشکل از اونجا شروع شد که فکر کردیم اگه با یکی درد و دل کنیم حالمون بهتر میشه

@biography_official

نمیدونم چند سالگيه، ولی از یه سنی به بعد
همین میشه که جناب سعدی میگه:
ببین و بگذر و خاطر به هیچکس مسپار

@biography_official

دیگه ترس از دست دادنو، از دست دادم

@biography_official

کی میدونه تو دل ِ تاریک شب چی میگذره

@biography_official

حالم جورى ِکه فقط بغلت میتونه آرومم کنه

@Biography_Official

مدام به این فکر می‌کنم؛ اگر رسیدیم و شوقی نمانده بود چه؟

@biography_official

راستش حوصله بحث ندارم ديگر، من همين گوشه كه هستم خوبم

@biography_official

I plan on being with you until forever ends

قصد دارم تا پایان بینهایت با تو باشم

@biography_official

او نگفت دوستت دارم، اما
نامه‌اش را این گونه تمام کرد
بال تو را می‌بوسم، پرنده قلبم

@biography_official

مرا روزی مباد آن دم که بی یاد تو بنشینم

@biography_official