۱۴ خرداد سالروز مرگ یکی از رذل ترین، خون خوارترین و هارترین سگان زنجیری آمریکا روح الله خمینی می باشد. نام خمینی همواره برای مردم رنج دیده ایران مظهر و تجلی بارز تمام ننگ و ددمنشی دیکتاتوری رژیم جمهوری اسلامی می باشد.
چریک های فدایی خلق در اطلاعیه مربوط به مرگ این جنایت کار در خرداد سال ۶۸ نوشتند:
"با مرگ خمینی مزدور رژیم جمهوری اسلامی و سلطه امپریالیستی از بین نرفته است، ولی مرگ این دژخیم مزدور تضادهای درونی رژیم را شدت هر چه بیشتری بخشیده و فرصت هایی را جهت مبارزه بر علیه امپریالیسم و سگان زنجیری شان در مقابل توده های قهرمان ما به وجود آورده است. باید با ایمان به این حقیقت مسلم که سرانجام شکست و ننگ ابدی از آن امپریالیست ها و جیره خواران شان و پیروزی محتوم از آن خلق های دربند ماست، در این راه به پیش رویم. تنها با مقاومت در مقابل این مزدوران و با تشدید مبارزات خود است که می توانیم عمر منحوس جمهوری اسلامی و به طور کلی حاکمیت جنایت بار امپریالیستی را در میهن خویش کوتاه و روز پیروزی بر دشمنان خویش را نزدیک تر سازیم".
پیام فدایی شماره ۲۶، خرداد ۱۳۶۸
http://www.siahkal.com/Payam-I-1-36/Payam-Fadaee-I-26.pdf
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
چریک های فدایی خلق در اطلاعیه مربوط به مرگ این جنایت کار در خرداد سال ۶۸ نوشتند:
"با مرگ خمینی مزدور رژیم جمهوری اسلامی و سلطه امپریالیستی از بین نرفته است، ولی مرگ این دژخیم مزدور تضادهای درونی رژیم را شدت هر چه بیشتری بخشیده و فرصت هایی را جهت مبارزه بر علیه امپریالیسم و سگان زنجیری شان در مقابل توده های قهرمان ما به وجود آورده است. باید با ایمان به این حقیقت مسلم که سرانجام شکست و ننگ ابدی از آن امپریالیست ها و جیره خواران شان و پیروزی محتوم از آن خلق های دربند ماست، در این راه به پیش رویم. تنها با مقاومت در مقابل این مزدوران و با تشدید مبارزات خود است که می توانیم عمر منحوس جمهوری اسلامی و به طور کلی حاکمیت جنایت بار امپریالیستی را در میهن خویش کوتاه و روز پیروزی بر دشمنان خویش را نزدیک تر سازیم".
پیام فدایی شماره ۲۶، خرداد ۱۳۶۸
http://www.siahkal.com/Payam-I-1-36/Payam-Fadaee-I-26.pdf
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
پرسش هائی بعد از "انتخابات" اخیر و پاسخی به آن ها
۳- اساساً چرا تعدادی در انتخابات رژیم شرکت می کنند؟
@BazrhayeMandegar
اگر به تاریخ نه چندان دور نمایشات انتخاباتی جمهوری اسلامی نظری بیافکنیم، خواهیم دید که صرفنظر از سال و سالهای اول که جریانات سیاسی سازشکار با انکار ماهیت وابسته به امپریالیسم و لذا دیکتاتور این رژیم مردم را دعوت به بازی در بساط مضحکه های انتخاباتی می کردند، پس از حمله سراسری جمهوری اسلامی به مردم و سازمان های سیاسی در سال ۶۰، در سراسر دهه ۶۰ و تا نیمه اول دهه هفتاد، کسی انتخابات رژیم را جدی نمیگرفت و شرکت کنندگان تنها کسانی بودند که ملزومات دیکتاتوری حاکم، آنها را به پای صندوقها میکشید. اما این واقعیتی است که از دوره خاتمی مبلغین ج.ا با "پروژه کلان اصلاحات" سعی کرده اند که گفتمان اصلاح طلبی و از جمله "تغییر" از طریق انتخابات را در جامعه جا انداخته و رواج دهند. اصلاح طلبان در همان زمان، خود اعتراف کردند که تا چه حد از رشد گرایش توده ای به مبارزه قهرآمیز و امکان شروع "جنگ چریکی"(به قول حجاریان، یکی از بنیانگذاران ساواک ج.ا و تئوریسین "اصلاحات") بیمناک اند؛ و لذا اتاقهای فکر و نظریه سازان ج.ا با نشر و رواج گسترده ایده های به اصطلاح اصلاح طلبی و امکانپذیر بودن اصلاح ج.ا کوشیدند انرژی مبارزاتی جوانان را به کانالهای مورد دلخواه خویش کانالیزه کنند. با تبلیغ علیه هرگونه مبارزه قهرآمیز تحت عنوان تقبیح خشونت و رواج ایده هائی علیه ضرورت انقلاب، آن هم با سرمایه گذاری روی نفرت توده ها از خودشان(جمهوری اسلامی با گردانندگانش) که گویا مردم ایران با انقلاب خود(و نه امپریالیست ها در کنفرانس گوادولوپ) در سال ۱۳۵۷، ج.ا را سر کار آورده اند، با نشر و رواج گسترده ایده های تقسیم حاکمین تا مغز استخوان جنایتکار، به مهره های "خوب" و "بد" و حتی "بد" و "بدتر" و بطور کلی با کوشش درغالب کردن گفتمان اصلاح طلبی در جامعه، سعی وافری صورت گرفته تا راه رهایی و یا تغییر اوضاع جهنمی حاکم در اصلاح رژیم اصلاح ناپذیر جمهوری اسلامی دانسته شود. کانالیزه کردن انرژی ها به بساط انتخاباتهای مهندسی شده و مشارکت در خیمه شب بازیهای انتخاباتی و کانالهای بی خطر درست در همین راستا در دستور روز حاکمین قرار گرفته است. برای این منظور است که میبینیم دشمنان مردم از دیرباز با صرف انرژی و منابع مالی هنگفت و انتشار هزاران جلد نشریه و کتاب و مقاله و غیره با محتوای ضدیت با انقلاب و مبارزه قهرآمیز سعی کرده اند تمامی نیروهای وابسته به خود و نیروهای سازشکار و بینابینی را در راستای پیشبرد این کارزار مسموم به خط کنند.
ادامه در پست بعدی 👇👇
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
۳- اساساً چرا تعدادی در انتخابات رژیم شرکت می کنند؟
@BazrhayeMandegar
اگر به تاریخ نه چندان دور نمایشات انتخاباتی جمهوری اسلامی نظری بیافکنیم، خواهیم دید که صرفنظر از سال و سالهای اول که جریانات سیاسی سازشکار با انکار ماهیت وابسته به امپریالیسم و لذا دیکتاتور این رژیم مردم را دعوت به بازی در بساط مضحکه های انتخاباتی می کردند، پس از حمله سراسری جمهوری اسلامی به مردم و سازمان های سیاسی در سال ۶۰، در سراسر دهه ۶۰ و تا نیمه اول دهه هفتاد، کسی انتخابات رژیم را جدی نمیگرفت و شرکت کنندگان تنها کسانی بودند که ملزومات دیکتاتوری حاکم، آنها را به پای صندوقها میکشید. اما این واقعیتی است که از دوره خاتمی مبلغین ج.ا با "پروژه کلان اصلاحات" سعی کرده اند که گفتمان اصلاح طلبی و از جمله "تغییر" از طریق انتخابات را در جامعه جا انداخته و رواج دهند. اصلاح طلبان در همان زمان، خود اعتراف کردند که تا چه حد از رشد گرایش توده ای به مبارزه قهرآمیز و امکان شروع "جنگ چریکی"(به قول حجاریان، یکی از بنیانگذاران ساواک ج.ا و تئوریسین "اصلاحات") بیمناک اند؛ و لذا اتاقهای فکر و نظریه سازان ج.ا با نشر و رواج گسترده ایده های به اصطلاح اصلاح طلبی و امکانپذیر بودن اصلاح ج.ا کوشیدند انرژی مبارزاتی جوانان را به کانالهای مورد دلخواه خویش کانالیزه کنند. با تبلیغ علیه هرگونه مبارزه قهرآمیز تحت عنوان تقبیح خشونت و رواج ایده هائی علیه ضرورت انقلاب، آن هم با سرمایه گذاری روی نفرت توده ها از خودشان(جمهوری اسلامی با گردانندگانش) که گویا مردم ایران با انقلاب خود(و نه امپریالیست ها در کنفرانس گوادولوپ) در سال ۱۳۵۷، ج.ا را سر کار آورده اند، با نشر و رواج گسترده ایده های تقسیم حاکمین تا مغز استخوان جنایتکار، به مهره های "خوب" و "بد" و حتی "بد" و "بدتر" و بطور کلی با کوشش درغالب کردن گفتمان اصلاح طلبی در جامعه، سعی وافری صورت گرفته تا راه رهایی و یا تغییر اوضاع جهنمی حاکم در اصلاح رژیم اصلاح ناپذیر جمهوری اسلامی دانسته شود. کانالیزه کردن انرژی ها به بساط انتخاباتهای مهندسی شده و مشارکت در خیمه شب بازیهای انتخاباتی و کانالهای بی خطر درست در همین راستا در دستور روز حاکمین قرار گرفته است. برای این منظور است که میبینیم دشمنان مردم از دیرباز با صرف انرژی و منابع مالی هنگفت و انتشار هزاران جلد نشریه و کتاب و مقاله و غیره با محتوای ضدیت با انقلاب و مبارزه قهرآمیز سعی کرده اند تمامی نیروهای وابسته به خود و نیروهای سازشکار و بینابینی را در راستای پیشبرد این کارزار مسموم به خط کنند.
ادامه در پست بعدی 👇👇
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
بذرهای ماندگار
پرسش هائی بعد از "انتخابات" اخیر و پاسخی به آن ها ۳- اساساً چرا تعدادی در انتخابات رژیم شرکت می کنند؟ @BazrhayeMandegar اگر به تاریخ نه چندان دور نمایشات انتخاباتی جمهوری اسلامی نظری بیافکنیم، خواهیم دید که صرفنظر از سال و سالهای اول که جریانات سیاسی سازشکار…
ادامه از پست قبلی 👆👆
@BazrhayeMandegar
ابراز سخنانی نظیر "شاید این بار با رأی دادن بتوان اوضاع را تغییر داد"، "تمرین دموکراسی" (گویی که با صرف رأی دادن می توان دموکراسی را "تمرین" کرد!) و یا توجیه انتخابات مهندسی شده در ایران با این حرف درست که در همه انتخابات تقلب می شود -و گاه از موضع ظاهراً رادیکال نمایش انتخاباتی رژیم را از نوع آن انتخابات بورژوائی تلقی کردن که به توده ها اجازه داده می شود هر چهار سال یک بار سرکوبگران خود را انتخاب کنند و غیره، همه توجیهاتی هستند که در خدمت کتمان این واقعیت قرار دارند که آنچه بنام انتخابات در ایران مهندسی می شود، انتخاباتی نیست که در کشورهائی با قوانین نسبتا دموکراتیک برگزار میگردد. انتخابات در دموکراسی های بورژوائی با مقولاتی چون آزادی بیان، حق متشکل شدن، حق تجمع و اعتراض و غیره که در قانون با بندها و تبصره های خاصی ثبت گشته همراه است. در حالی که در جامعه ایران که دیکتاتوری در آن چنان عرصه را بر همگان تنگ کرده که حتی به افراد خود طبقه حاکم امکان تشکیل حزب نمی دهد و آزادی بیان و دیگر الزامات مربوط به دموکراسی، رؤیاهای دست نیافتنی جلوه می کنند، به هیچ وجه نمیتوان به نمایشی که رژیم برگزار میکند نام انتخابات داد، چه برسد به این که انتظار داشت دیکتاتورهای گرداننده رژیم به رأی مردم ارزش قایل شده و همان کسی را رئیس جمهور اعلام کنند که فرضا مردم به او رأی داده اند! در این مملکت درست همانند سیستمهای استبدادی قرون گذشته کسی بعنوان سایه خدا در زمین در رأس دیکتاتوری حاکم نشسته که ولی فقیه یا رهبر می نامندش که آبی بدون اجازه او خورده نمیشود. همچنین در رژیم دیکتاتور ج.ا در فقدان هر گونه تشکل سیاسی، کاندیداها را یک ارگان حکومتی به نام شورای نگهبان ابتدا تأئید صلاحیت می کند که از شروط کاملا غیردموکراتیک آن یکی هم التزام عملی به ولایت مطلقه فقیه است. با همه این اوصاف، اصلاح طلبان، مضحکه های رژیم را انتخابات واقعی جلوه داده و آنرا راهی بی خطر در مقابل خطرات انقلاب برای تغییر و بهبود اوضاع جا می زنند و می کوشند این فریب و دروغ را در میان اقشاری از مردم اشاعه دهند. در چنین وضعیتی است که صرفنظر از کسانی که برخی الزامات دیکتاتوری حاکم آنها را مجبور به رأی دادن می کند، افراد دیگری نیز به هر وسیله ای به آن کشیده شده و به ایفای نقش می پردازند و به این ترتیب شرکت در انتخابات رژیم رواج بیشتری یافته است.
http://www.siahkal.com/index/mid-col/porsesh-haie-dar-bareh-entekhaabaate-1396.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
@BazrhayeMandegar
ابراز سخنانی نظیر "شاید این بار با رأی دادن بتوان اوضاع را تغییر داد"، "تمرین دموکراسی" (گویی که با صرف رأی دادن می توان دموکراسی را "تمرین" کرد!) و یا توجیه انتخابات مهندسی شده در ایران با این حرف درست که در همه انتخابات تقلب می شود -و گاه از موضع ظاهراً رادیکال نمایش انتخاباتی رژیم را از نوع آن انتخابات بورژوائی تلقی کردن که به توده ها اجازه داده می شود هر چهار سال یک بار سرکوبگران خود را انتخاب کنند و غیره، همه توجیهاتی هستند که در خدمت کتمان این واقعیت قرار دارند که آنچه بنام انتخابات در ایران مهندسی می شود، انتخاباتی نیست که در کشورهائی با قوانین نسبتا دموکراتیک برگزار میگردد. انتخابات در دموکراسی های بورژوائی با مقولاتی چون آزادی بیان، حق متشکل شدن، حق تجمع و اعتراض و غیره که در قانون با بندها و تبصره های خاصی ثبت گشته همراه است. در حالی که در جامعه ایران که دیکتاتوری در آن چنان عرصه را بر همگان تنگ کرده که حتی به افراد خود طبقه حاکم امکان تشکیل حزب نمی دهد و آزادی بیان و دیگر الزامات مربوط به دموکراسی، رؤیاهای دست نیافتنی جلوه می کنند، به هیچ وجه نمیتوان به نمایشی که رژیم برگزار میکند نام انتخابات داد، چه برسد به این که انتظار داشت دیکتاتورهای گرداننده رژیم به رأی مردم ارزش قایل شده و همان کسی را رئیس جمهور اعلام کنند که فرضا مردم به او رأی داده اند! در این مملکت درست همانند سیستمهای استبدادی قرون گذشته کسی بعنوان سایه خدا در زمین در رأس دیکتاتوری حاکم نشسته که ولی فقیه یا رهبر می نامندش که آبی بدون اجازه او خورده نمیشود. همچنین در رژیم دیکتاتور ج.ا در فقدان هر گونه تشکل سیاسی، کاندیداها را یک ارگان حکومتی به نام شورای نگهبان ابتدا تأئید صلاحیت می کند که از شروط کاملا غیردموکراتیک آن یکی هم التزام عملی به ولایت مطلقه فقیه است. با همه این اوصاف، اصلاح طلبان، مضحکه های رژیم را انتخابات واقعی جلوه داده و آنرا راهی بی خطر در مقابل خطرات انقلاب برای تغییر و بهبود اوضاع جا می زنند و می کوشند این فریب و دروغ را در میان اقشاری از مردم اشاعه دهند. در چنین وضعیتی است که صرفنظر از کسانی که برخی الزامات دیکتاتوری حاکم آنها را مجبور به رأی دادن می کند، افراد دیگری نیز به هر وسیله ای به آن کشیده شده و به ایفای نقش می پردازند و به این ترتیب شرکت در انتخابات رژیم رواج بیشتری یافته است.
http://www.siahkal.com/index/mid-col/porsesh-haie-dar-bareh-entekhaabaate-1396.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
پرسش هائی بعد از "انتخابات" اخیر و پاسخی به آن ها
@BazrhayeMandegar
۴- نمایش انتخاباتی اخیر و خشم روشنفکران مبارز
در سال ۱۳۷۶ هنگامی که خاتمی با تبلیغات فریبکارانه بر سرکار آورده شد و در شرایطی که تبلیغات گزافی در مورد شرکت مردم در آن به اصطلاح انتخابات به راه انداخته و آن را حماسه دوم خرداد می نامیدند ، خیلی از روشنفکران در مقابل افشاگری ها و روشنگری های چریکهای فدائی خلق در رابطه با خاتمی و تبلیغات همراهش ، موضع گرفته و می گفتند که بالاخره "بد" بهتر از "بدتر" است. امروز اما با تجربه های به دست آمده بسیاری می دانند که تبلیغ برای بد در مقابل بدتر شگردی است که رژیمیان برای کشاندن مردم به پای صندوق های رأی از آن استفاده می کنند؛ و بسیاری می دانند که رئیس جمهور در این مملکت صرفا مجری آن سیاست کلی است که از قبل تعیین شده و همان طور که یکبار خاتمی خود اعتراف کرد ، رئیس جمهور در ایران "تدارکاتچی" ای بیش نیست. با توجه به رواج و برخورداری از چنین آگاهی ای ، روشنفکرانی هستند که مطرح می کنند که "مردم" باید درست به خاطر تجربه های گذشته ، این بار از رأی دادن امتناع می کردند. به این دسته از روشنفکران که به حق روی شرایط بسیار طاقت فرسای زندگی توده ها تأکید دارند ، کسانی که از تعطیلی مراکز تولید و بیکاری گسترده ، از بی خانمانی و گرسنگی سیل عظیمی از کارگران و زحمتکشان ، از گور خوابی ، بچه فروشی و... از سرکوب و مظاهر مختلف دیکتاتوری در ایران که به مراتب بیشتر از گذشته گشته سخن می گویند ، باید گفت اولاً خود رژیم هم علیرغم اعلام رأی های "میلیونی" اعتراف کرده است که بخش بزرگی از مردم فریب نمایش اخیر را نخوردند. ثانیا مهم است که ببینیم کدام "مردم" و به چه دلایلی فریفته بساط انتخاباتی رژیم شدند. واقعیت این است که مردم یا خلق در جامعه ما نیز همانند همه جوامع طبقاتی ، طبقات و اقشار گوناگونی را در بر می گیرد و این اقشار و طبقات بر اساس منافع مادی شان از یکدیگر متمایزند. لذا به هنگام ادای کلمه "مردم" باید متوجه این واقعیت و عکس العمل های هر یک از این اقشار و طبقات نسبت به مسایل مختلف اجتماعی و از جمله نمایش انتخاباتی بود. در جامعه ما کارگران و زحمتکشان و مردمان محرومی وجود دارند که با چشمانی گریان ، از گرسنگی و نداری خود حرف می زنند و درست به دلیل شرایط جهنمی زندگی شان خشم و نفرتی بسیار عمیق تر از آن که بتوان تصورش کرد نسبت به رژیم حاکم دارند. این ها واقعاً تره هم برای مضحکه انتخاباتی رژیم خُرد نمی کنند. آن ها را با به کار بردن کلمه "مردم" نباید در کنار طبقه و اقشاری قرار دهیم که تنها از برخی از محدودیت های ناشی از دیکتاتوری حاکم گله مندند و حداکثر به سرکوب های عنان گسیخته این رژیم انتقاد دارند. این همان بخشی است که بیش از هر گروه اجتماعی دیگر فریفته تبلیغات ارتجاع شده و با توهم به تغییر اوضاع از راه "بی خطر" ، در انتخابات شرکت می کند. البته امروز با توجه به تجربه های گذشته ، بسیاری از افراد متعلق به همین دسته هم دیگر فریب نمایش انتخاباتی را نخورده و رأی نمی دهند – هر چند ممکن است در تجمعات " آزادی" که رژیم به منظور داغ کردن تنور انتخابات به وجود می آورد ، شرکت کنند.
ادامه در لینک زیر:
http://www.siahkal.com/index/mid-col/porsesh-haie-dar-bareh-entekhaabaate-1396.htm
بذرهای ماندگار👉
@BazrhayeMandegar 👈
@BazrhayeMandegar
۴- نمایش انتخاباتی اخیر و خشم روشنفکران مبارز
در سال ۱۳۷۶ هنگامی که خاتمی با تبلیغات فریبکارانه بر سرکار آورده شد و در شرایطی که تبلیغات گزافی در مورد شرکت مردم در آن به اصطلاح انتخابات به راه انداخته و آن را حماسه دوم خرداد می نامیدند ، خیلی از روشنفکران در مقابل افشاگری ها و روشنگری های چریکهای فدائی خلق در رابطه با خاتمی و تبلیغات همراهش ، موضع گرفته و می گفتند که بالاخره "بد" بهتر از "بدتر" است. امروز اما با تجربه های به دست آمده بسیاری می دانند که تبلیغ برای بد در مقابل بدتر شگردی است که رژیمیان برای کشاندن مردم به پای صندوق های رأی از آن استفاده می کنند؛ و بسیاری می دانند که رئیس جمهور در این مملکت صرفا مجری آن سیاست کلی است که از قبل تعیین شده و همان طور که یکبار خاتمی خود اعتراف کرد ، رئیس جمهور در ایران "تدارکاتچی" ای بیش نیست. با توجه به رواج و برخورداری از چنین آگاهی ای ، روشنفکرانی هستند که مطرح می کنند که "مردم" باید درست به خاطر تجربه های گذشته ، این بار از رأی دادن امتناع می کردند. به این دسته از روشنفکران که به حق روی شرایط بسیار طاقت فرسای زندگی توده ها تأکید دارند ، کسانی که از تعطیلی مراکز تولید و بیکاری گسترده ، از بی خانمانی و گرسنگی سیل عظیمی از کارگران و زحمتکشان ، از گور خوابی ، بچه فروشی و... از سرکوب و مظاهر مختلف دیکتاتوری در ایران که به مراتب بیشتر از گذشته گشته سخن می گویند ، باید گفت اولاً خود رژیم هم علیرغم اعلام رأی های "میلیونی" اعتراف کرده است که بخش بزرگی از مردم فریب نمایش اخیر را نخوردند. ثانیا مهم است که ببینیم کدام "مردم" و به چه دلایلی فریفته بساط انتخاباتی رژیم شدند. واقعیت این است که مردم یا خلق در جامعه ما نیز همانند همه جوامع طبقاتی ، طبقات و اقشار گوناگونی را در بر می گیرد و این اقشار و طبقات بر اساس منافع مادی شان از یکدیگر متمایزند. لذا به هنگام ادای کلمه "مردم" باید متوجه این واقعیت و عکس العمل های هر یک از این اقشار و طبقات نسبت به مسایل مختلف اجتماعی و از جمله نمایش انتخاباتی بود. در جامعه ما کارگران و زحمتکشان و مردمان محرومی وجود دارند که با چشمانی گریان ، از گرسنگی و نداری خود حرف می زنند و درست به دلیل شرایط جهنمی زندگی شان خشم و نفرتی بسیار عمیق تر از آن که بتوان تصورش کرد نسبت به رژیم حاکم دارند. این ها واقعاً تره هم برای مضحکه انتخاباتی رژیم خُرد نمی کنند. آن ها را با به کار بردن کلمه "مردم" نباید در کنار طبقه و اقشاری قرار دهیم که تنها از برخی از محدودیت های ناشی از دیکتاتوری حاکم گله مندند و حداکثر به سرکوب های عنان گسیخته این رژیم انتقاد دارند. این همان بخشی است که بیش از هر گروه اجتماعی دیگر فریفته تبلیغات ارتجاع شده و با توهم به تغییر اوضاع از راه "بی خطر" ، در انتخابات شرکت می کند. البته امروز با توجه به تجربه های گذشته ، بسیاری از افراد متعلق به همین دسته هم دیگر فریب نمایش انتخاباتی را نخورده و رأی نمی دهند – هر چند ممکن است در تجمعات " آزادی" که رژیم به منظور داغ کردن تنور انتخابات به وجود می آورد ، شرکت کنند.
ادامه در لینک زیر:
http://www.siahkal.com/index/mid-col/porsesh-haie-dar-bareh-entekhaabaate-1396.htm
بذرهای ماندگار👉
@BazrhayeMandegar 👈
🌹🌹 به یاد تمامی آزادیخواهان و برابری طلبان، به ویژه انقلابیون دهه پنجاه و شصت 🌷🌷
👈 بذرهای ماندگار را به دیگران هم پیشنهاد دهید.
✊ @BazrhayeMandegar 👈
👈 بذرهای ماندگار را به دیگران هم پیشنهاد دهید.
✊ @BazrhayeMandegar 👈
موضع ما در قبال مسئله ملی
در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص
@BazrhayeMandegar
ایران از یک سو کشوری است تحت سلطه امپریالیسم و از سوی دیگر کشوری است مرکب از ملیتهای گوناگون و به همین جهت نیز مسئله ملی در آن اهمیت مضاعف دارد: از طرفی تمام خلقهای ساکن این سرزمین در مبارزه ای ملی و دمکراتیک در مقابل امپریالیسم قرار میگیرند و از طرفی دیگر ملیتهای گوناگون ساکن این سرزمین برای رهائی از ستم ملی ای که از چهارچوبه دولت واحد کنونی بر آنها وارد میشود، مبارزه میکنند. هرگونه برخوردی با مسئله ملی باید این دو جنبه متفاوت، اگرچه متقابلا بهم پیوسته را، در نظر بگیرد.
مسئله ملی در ایران از همان آغاز، اساسا در رابطه با سلطه امپریالیستی مطرح شد زیرا این درست است که پیش از سلطه امپریالیسم نیز در محدوده یک دولت نسبتا متمرکز اقوام و ملیتهای گوناگون زندگی میکرده اند ولی در آن زمان این دولت متمرکز به دلیل شرایط سیاسی و اقتصادی ویژه ای براساس نظام تولیدی فئودالی بوجود آمده بود و رشد روابط بورژوائی و سرمایه داری در سطحی نبود که پیدایش ملتها را که حاصل رشد روابط سرمایه داری است، باعث شود. همانطور که روابط سرمایه داری در ایران اصولا در رابطه با امپریالیسم بسط و گسترش یافت، همانگونه نیز مسئله ملی در این رابطه پدید آمد. اگر مسئله ملی در رابطه با سلطه امپریالیستی بوجود آمد، حل آن نیز به مبارزه با امپریالیسم و درهم شکستن این سلطه، وابسته است. اگر امپریالیسم ستم ملی را وسیله ای برای سرکوب خلقها و استثمار آنها قرار داده، مبارزه برای رهائی از ستم ملی نیز باید به جزئی جدائی ناپذیر از مبارزه ضدامپریالیستی تبدیل شود. همین امر است که مسئله ملی را در مبارزه ضدامپریالیستی کنونی ما از اهمیتی ویژه برخوردار میکند.
http://www.siahkal.com/publication/nationality-question.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص
@BazrhayeMandegar
ایران از یک سو کشوری است تحت سلطه امپریالیسم و از سوی دیگر کشوری است مرکب از ملیتهای گوناگون و به همین جهت نیز مسئله ملی در آن اهمیت مضاعف دارد: از طرفی تمام خلقهای ساکن این سرزمین در مبارزه ای ملی و دمکراتیک در مقابل امپریالیسم قرار میگیرند و از طرفی دیگر ملیتهای گوناگون ساکن این سرزمین برای رهائی از ستم ملی ای که از چهارچوبه دولت واحد کنونی بر آنها وارد میشود، مبارزه میکنند. هرگونه برخوردی با مسئله ملی باید این دو جنبه متفاوت، اگرچه متقابلا بهم پیوسته را، در نظر بگیرد.
مسئله ملی در ایران از همان آغاز، اساسا در رابطه با سلطه امپریالیستی مطرح شد زیرا این درست است که پیش از سلطه امپریالیسم نیز در محدوده یک دولت نسبتا متمرکز اقوام و ملیتهای گوناگون زندگی میکرده اند ولی در آن زمان این دولت متمرکز به دلیل شرایط سیاسی و اقتصادی ویژه ای براساس نظام تولیدی فئودالی بوجود آمده بود و رشد روابط بورژوائی و سرمایه داری در سطحی نبود که پیدایش ملتها را که حاصل رشد روابط سرمایه داری است، باعث شود. همانطور که روابط سرمایه داری در ایران اصولا در رابطه با امپریالیسم بسط و گسترش یافت، همانگونه نیز مسئله ملی در این رابطه پدید آمد. اگر مسئله ملی در رابطه با سلطه امپریالیستی بوجود آمد، حل آن نیز به مبارزه با امپریالیسم و درهم شکستن این سلطه، وابسته است. اگر امپریالیسم ستم ملی را وسیله ای برای سرکوب خلقها و استثمار آنها قرار داده، مبارزه برای رهائی از ستم ملی نیز باید به جزئی جدائی ناپذیر از مبارزه ضدامپریالیستی تبدیل شود. همین امر است که مسئله ملی را در مبارزه ضدامپریالیستی کنونی ما از اهمیتی ویژه برخوردار میکند.
http://www.siahkal.com/publication/nationality-question.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
پیرامون حوادث تروریستی اخیر در تهران
متن کامل در لینک زیر 👇👇👇
http://www.siahkal.com/index/right-col/IPFG-piramoone-havadese-Tehran-20170607.pdf
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
متن کامل در لینک زیر 👇👇👇
http://www.siahkal.com/index/right-col/IPFG-piramoone-havadese-Tehran-20170607.pdf
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
بذرهای ماندگار
موضع ما در قبال مسئله ملی در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص @BazrhayeMandegar ایران از یک سو کشوری است تحت سلطه امپریالیسم و از سوی دیگر کشوری است مرکب از ملیتهای گوناگون و به همین جهت نیز مسئله ملی در آن اهمیت مضاعف دارد: از طرفی تمام خلقهای…
👆👆👆👆
موضع ما در قبال مسئله ملی
در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص
@BazrhayeMandegar
اگرچه مسئله ملی در مرحله کنونی مبارزات ضدامپریالیستی خلقهای ایران، به ویژه در رابطه با خلق کُرد مطرح شده است ولی طرح و حل انقلابی این مسئله از لحاظ تمامی خلقهای ایران، برای انقلاب ما حائز اهمیتی اساسی است، به ویژه که طیف وسیعی از نیروهای بورژوائی، از بورژوازی وابسته گرفته تا خرده بورژوازی دمکرات، فعالانه به تبلیغ نظرات انحرافی خویش در سطح جامعه مشغولند و ایدئولوژیهای گوناگون از پان اسلامیسم گرفته تا مارکسیسم تحریف شده برای مخدوش کردن مسئله ملی در ایران بکار گرفته میشود. به ویژه این روزها شاهد آن هستیم که چگونه درک خرده بورژوائی از شعار "حق تعیین سرنوشت" صرفا بوسیله و پوششی برای بند و بست ها و تسلیم طلبی های استراتژیک خرده بورژوازی در مقابل بورژوازی و نیروهای وابسته درآمده است. مثلا در رابطه با مسئله ملی در کُردستان میبینیم که چگونه شورای ملی مقاومت در چهارچوب "برنامه" خود، یعنی در پناه ارتش و بوروکراسی امپریالیستی تصمیم دارد با تکیه به اصل "تمامیت ارضی" به کُردستان "خودمختاری" بدهد و همچنین میبینیم که چگونه حزب دمکرات کُردستان ایران اعلام میکند که "تحقق طرح شورای ملی مقاومت در واقع تحقق خواستهای اساسی مردم کُردستان است".(1)
از سوی دیگر کومه له و سایر نیروهای شرکت کننده در"حزب کمونیست" بالاخره اعلام کرده اند: "اکنون به عینه آشکار گشته است که جمهوری اسلامی در کُردستان جایی برای خود در هیچ قشری از توده های خلق کُرد ندارد. آشکار گشته است که جمهوری اسلامی در کُردستان تماما یک رژیم اشغالگر است."(2) و از اینجا نتیجه میگیرند که "شعارهای سراسری در این جنبش از فوریت عملی کمتری برخوردار گشته" است. و به این ترتیب نشان میدهند که نه حاضرند حل مسئله ملی را در رابطه با مبارزه طبقاتی در کُردستان ببینند و نه آنرا بلافاصله در ارتباط با جنبش ضدامپریالیستی در ایران میبینند.
http://www.siahkal.com/publication/nationality-question.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
موضع ما در قبال مسئله ملی
در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص
@BazrhayeMandegar
اگرچه مسئله ملی در مرحله کنونی مبارزات ضدامپریالیستی خلقهای ایران، به ویژه در رابطه با خلق کُرد مطرح شده است ولی طرح و حل انقلابی این مسئله از لحاظ تمامی خلقهای ایران، برای انقلاب ما حائز اهمیتی اساسی است، به ویژه که طیف وسیعی از نیروهای بورژوائی، از بورژوازی وابسته گرفته تا خرده بورژوازی دمکرات، فعالانه به تبلیغ نظرات انحرافی خویش در سطح جامعه مشغولند و ایدئولوژیهای گوناگون از پان اسلامیسم گرفته تا مارکسیسم تحریف شده برای مخدوش کردن مسئله ملی در ایران بکار گرفته میشود. به ویژه این روزها شاهد آن هستیم که چگونه درک خرده بورژوائی از شعار "حق تعیین سرنوشت" صرفا بوسیله و پوششی برای بند و بست ها و تسلیم طلبی های استراتژیک خرده بورژوازی در مقابل بورژوازی و نیروهای وابسته درآمده است. مثلا در رابطه با مسئله ملی در کُردستان میبینیم که چگونه شورای ملی مقاومت در چهارچوب "برنامه" خود، یعنی در پناه ارتش و بوروکراسی امپریالیستی تصمیم دارد با تکیه به اصل "تمامیت ارضی" به کُردستان "خودمختاری" بدهد و همچنین میبینیم که چگونه حزب دمکرات کُردستان ایران اعلام میکند که "تحقق طرح شورای ملی مقاومت در واقع تحقق خواستهای اساسی مردم کُردستان است".(1)
از سوی دیگر کومه له و سایر نیروهای شرکت کننده در"حزب کمونیست" بالاخره اعلام کرده اند: "اکنون به عینه آشکار گشته است که جمهوری اسلامی در کُردستان جایی برای خود در هیچ قشری از توده های خلق کُرد ندارد. آشکار گشته است که جمهوری اسلامی در کُردستان تماما یک رژیم اشغالگر است."(2) و از اینجا نتیجه میگیرند که "شعارهای سراسری در این جنبش از فوریت عملی کمتری برخوردار گشته" است. و به این ترتیب نشان میدهند که نه حاضرند حل مسئله ملی را در رابطه با مبارزه طبقاتی در کُردستان ببینند و نه آنرا بلافاصله در ارتباط با جنبش ضدامپریالیستی در ایران میبینند.
http://www.siahkal.com/publication/nationality-question.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
بذرهای ماندگار
👆👆👆👆 موضع ما در قبال مسئله ملی در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص @BazrhayeMandegar اگرچه مسئله ملی در مرحله کنونی مبارزات ضدامپریالیستی خلقهای ایران، به ویژه در رابطه با خلق کُرد مطرح شده است ولی طرح و حل انقلابی این مسئله از لحاظ تمامی خلقهای ایران،…
موضع ما در قبال مسئله ملی
در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص
👉 @BazrhayeMandegar
در شرایطی که تنگ نظری خرده بورژوائی، درک کوته فکرانه خود را از مسئله ملی در درون صفوف خلق فعالانه تبلیغ میکنند و بورژوازی وابسته به امپریالیسم نیز با تاکتیکهای گوناگون خود، از"وحدت اسلامی" و"وحدت ملی" گرفته تا "استقلال ملی" با حفظ وابستگی در مشوب کردن ذهن توده ها میکوشد، تشریح و تبلیغ نقطه نظر پرولتاریائی و برنامه او در مسئله ملی بخش مهمی از وظایف کمونیستها را تشکیل میدهد.
نخستین گام جدی که برای تحلیل و تشریح نقطه نظر پرولتاریا و برنامه او در باب مسئله ملی در این مرحله اهمیت دارد، همانا زدودن ابهام از شعار اساسی "حق ملل در تعیین سرنوشت خود" و وسیع ترین تجلی این حق یعنی "حق جدا شدن" و نشان دادن حدود و ثغور مشخص و نتایج عملی ای که از آن حاصل میشود، میباشد. اگر اینکار صورت نگیرد و به تکرار بی روح و بی محتوای این شعار اکتفاء گردد، راه را برای نفوذ دشمن به صف انقلاب و به انحراف کشیدن آن باز گذاشته ایم. گاهی کسانی که روزی هزاربار این شعار را تکرار میکنند، مدعی میشوند که مثلا رفع ستم ملی در کُردستان الزاما مستلزم خروج از دایره مناسبات سرمایه داری و امپریالیسم نیست.
در نزد اینها که ستم ملی را زائیده همین "مناسبات" نمیبینند، شعار"حق تعیین سرنوشت" و"حق جدائی" به هیچ وجه یک شعار انقلابی و دمکراتیک نیست. پس صرف عنوان کردن این شعار ماهیت طراح آنرا روشن نمیکند. باید دید که هر کس و یا هر نیروئی با چه برداشتی این شعار را عنوان میکند.
http://www.siahkal.com/publication/nationality-question.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص
👉 @BazrhayeMandegar
در شرایطی که تنگ نظری خرده بورژوائی، درک کوته فکرانه خود را از مسئله ملی در درون صفوف خلق فعالانه تبلیغ میکنند و بورژوازی وابسته به امپریالیسم نیز با تاکتیکهای گوناگون خود، از"وحدت اسلامی" و"وحدت ملی" گرفته تا "استقلال ملی" با حفظ وابستگی در مشوب کردن ذهن توده ها میکوشد، تشریح و تبلیغ نقطه نظر پرولتاریائی و برنامه او در مسئله ملی بخش مهمی از وظایف کمونیستها را تشکیل میدهد.
نخستین گام جدی که برای تحلیل و تشریح نقطه نظر پرولتاریا و برنامه او در باب مسئله ملی در این مرحله اهمیت دارد، همانا زدودن ابهام از شعار اساسی "حق ملل در تعیین سرنوشت خود" و وسیع ترین تجلی این حق یعنی "حق جدا شدن" و نشان دادن حدود و ثغور مشخص و نتایج عملی ای که از آن حاصل میشود، میباشد. اگر اینکار صورت نگیرد و به تکرار بی روح و بی محتوای این شعار اکتفاء گردد، راه را برای نفوذ دشمن به صف انقلاب و به انحراف کشیدن آن باز گذاشته ایم. گاهی کسانی که روزی هزاربار این شعار را تکرار میکنند، مدعی میشوند که مثلا رفع ستم ملی در کُردستان الزاما مستلزم خروج از دایره مناسبات سرمایه داری و امپریالیسم نیست.
در نزد اینها که ستم ملی را زائیده همین "مناسبات" نمیبینند، شعار"حق تعیین سرنوشت" و"حق جدائی" به هیچ وجه یک شعار انقلابی و دمکراتیک نیست. پس صرف عنوان کردن این شعار ماهیت طراح آنرا روشن نمیکند. باید دید که هر کس و یا هر نیروئی با چه برداشتی این شعار را عنوان میکند.
http://www.siahkal.com/publication/nationality-question.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
بذرهای ماندگار
موضع ما در قبال مسئله ملی در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص 👉 @BazrhayeMandegar در شرایطی که تنگ نظری خرده بورژوائی، درک کوته فکرانه خود را از مسئله ملی در درون صفوف خلق فعالانه تبلیغ میکنند و بورژوازی وابسته به امپریالیسم نیز با تاکتیکهای گوناگون…
👆👆👆
موضع ما در قبال مسئله ملی
در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص
@BazrhayeMandegar 👈
برای کمونیستها در مسئله ملی، شعار "حق تعیین سرنوشت" و "حق جدائی" نقطه عزیمت را تشکیل میدهد. کسی که این اصل را نپذیرد و حرکت خود را در این زمینه از آن شروع نکند، بهیچوجه حق ندارد خود را کمونیست بداند. ولی همانطور که در بالا اشاره کردیم، صرف عنوان کردن این شعار، دلیل کمونیست و در نتیجه انقلابی بودن نیست. در نزد کمونیستها این شعار با اراده آزاد توده ها همراه است. معنای این "اراده آزاد" توده ها چیست؟ معنی آن این است که توده های یک ملت در نهایت آزادی باید نظر خود را پیرامون "سرنوشت" خود بیان کنند. اینجاست که راه کمونیستها از راه آن کسانی که گمان میکنند با حفظ ارتش و بوروکراسی امپریالیستی میتوان ستم ملی را براساس شعار "حق تعیین سرنوشت" حل کرد، و یا آنهائی که گمان میکنند ستم ملی در شرایط بقای مناسبات امپریالیستی براساس شعار "حق تعیین سرنوشت" قابل رفع است، جدا میشود. ما میگوئیم تا ارتش و بوروکراسی وابسته به امپریالیسم وجود دارد، اختناق گریزناپذیر و آزادی برای توده ها غیرممکن است. پس در چنین صورتی، برای آنکه بخواهیم شعار "حق تعیین سرنوشت" و"حق جدائی" را تحقق بخشیم، باید برای "دمکراسی" مبارزه کنیم؛ زیرا تنها در یک دمکراسی است که اراده توده های ملتهای تحت ستم، امکان تجلی مییابد.
http://www.siahkal.com/publication/nationality-question.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
موضع ما در قبال مسئله ملی
در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص
@BazrhayeMandegar 👈
برای کمونیستها در مسئله ملی، شعار "حق تعیین سرنوشت" و "حق جدائی" نقطه عزیمت را تشکیل میدهد. کسی که این اصل را نپذیرد و حرکت خود را در این زمینه از آن شروع نکند، بهیچوجه حق ندارد خود را کمونیست بداند. ولی همانطور که در بالا اشاره کردیم، صرف عنوان کردن این شعار، دلیل کمونیست و در نتیجه انقلابی بودن نیست. در نزد کمونیستها این شعار با اراده آزاد توده ها همراه است. معنای این "اراده آزاد" توده ها چیست؟ معنی آن این است که توده های یک ملت در نهایت آزادی باید نظر خود را پیرامون "سرنوشت" خود بیان کنند. اینجاست که راه کمونیستها از راه آن کسانی که گمان میکنند با حفظ ارتش و بوروکراسی امپریالیستی میتوان ستم ملی را براساس شعار "حق تعیین سرنوشت" حل کرد، و یا آنهائی که گمان میکنند ستم ملی در شرایط بقای مناسبات امپریالیستی براساس شعار "حق تعیین سرنوشت" قابل رفع است، جدا میشود. ما میگوئیم تا ارتش و بوروکراسی وابسته به امپریالیسم وجود دارد، اختناق گریزناپذیر و آزادی برای توده ها غیرممکن است. پس در چنین صورتی، برای آنکه بخواهیم شعار "حق تعیین سرنوشت" و"حق جدائی" را تحقق بخشیم، باید برای "دمکراسی" مبارزه کنیم؛ زیرا تنها در یک دمکراسی است که اراده توده های ملتهای تحت ستم، امکان تجلی مییابد.
http://www.siahkal.com/publication/nationality-question.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
🗞ماهنامه کارگری شماره ۴۱، پانزدهم خرداد ۹۶ منتشر شد.
http://www.siahkal.com/kargari/Mahnameh-Kargari-41.pdf
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👆
http://www.siahkal.com/kargari/Mahnameh-Kargari-41.pdf
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👆
بذرهای ماندگار
🗞ماهنامه کارگری شماره ۴۱، پانزدهم خرداد ۹۶ منتشر شد. http://www.siahkal.com/kargari/Mahnameh-Kargari-41.pdf بذرهای ماندگار 👉 @BazrhayeMandegar 👆
سرسخن ماهنامه کارگری خرداد ۹۶، شماره ۴۱
طرح "کارورزی" یا چوب حراج زدن به نیروی کار
اما طرح "کارورزی" چیست؟
http://www.siahkal.com/kargari/kargari-sarsokhan-41.htm
بذرهای ماندگار
@BazrhayeMandegar
طرح "کارورزی" یا چوب حراج زدن به نیروی کار
اما طرح "کارورزی" چیست؟
http://www.siahkal.com/kargari/kargari-sarsokhan-41.htm
بذرهای ماندگار
@BazrhayeMandegar
🚫 نه به کار کودکان
گرامی باد دوازدهم ژوئیه روز جهانی مبارزه با کار کودکان.
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
گرامی باد دوازدهم ژوئیه روز جهانی مبارزه با کار کودکان.
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
بذرهای ماندگار
👆👆👆 موضع ما در قبال مسئله ملی در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص @BazrhayeMandegar 👈 برای کمونیستها در مسئله ملی، شعار "حق تعیین سرنوشت" و "حق جدائی" نقطه عزیمت را تشکیل میدهد. کسی که این اصل را نپذیرد و حرکت خود را در این زمینه از آن شروع نکند، بهیچوجه…
ادامه از قبل 👆👆👆
موضع ما در قبال مسئله ملی
در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص
👉 @BazrhayeMandegar
برای دمکراسی باید ارتش و بوروکراسی امپریالیستی و مناسبات امپریالیستی را براندازیم. در اینجاست که شعار "حق تعیین سرنوشت" با تمام معنای انقلابیش خود را نشان میدهد و نشان میدهد که چگونه حل مسئله ملیتها و بطور کلی حل مسئله ملی بلافاصله و ناگزیر در خدمت انقلاب دمکراتیک و ضدامپریالیستی قرار دارد. آنها که گمان میکنند در شرایط وجود وابستگان و "جاش" سازان در کُردستان توده های خلق کُرد خواهند توانست "آزادانه" اراده خود را بیان کنند و سرنوشت خود را تعیین نمایند، به نحوی به این وابستگان وابسته اند. برای آماده کردن زمینه جهت تحقق شعار "حق تعیین سرنوشت" و"حق جدائی" باید پیش شرط آن یعنی محیط آزاد و شرایط دمکراتیک بوجود آورد و در شرایط کشور ما محیط آزاد و شرایط دمکراتیک محیطی است که در آن ماشین دولتی وابسته به امپریالیسم و مناسبات اقتصادی- اجتماعی وابسته و بقایا و پس مانده های فئودالیسم از بین رفته باشد. پس محیط آزاد و دمکراتیک یعنی انقلاب ارضی با تکیه بر دهقانان در روستاها و برانداختن سلطه امپریالیسم از صنعت و نظام پولی کشور. و لازمه اینها قبل از هر چیز در هم شکستن آن ماشین دولتی ای است که حافظ سلطه امپریالیسم در مناسبات اقتصادی- اجتماعی ایران است و ستون فقرات آنرا ارتش امپریالیستی تشکیل میدهد. همانطور که مخصوصا تجربه شش سال اخیر نشان میدهد و در کُردستان به بهترین نحو دیدیم در شرایط اختناق دیکتاتوری امپریالیستی که توده ها از طریق مسالمت آمیز امکان تشکل ندارند، پروسه انقلاب، پروسه ای است طولانی که از همان گام نخست با توسل به قهرانقلابی در مقابل قهرضدانقلابی به پیش میرود. تصور آنکه در شرایط اختناق و دیکتاتوری امپریالیستی توده ها، در جریان مبارزات مسالمت آمیز، چنان تشکلی بیابند که با یک قیام ماشین دولتی و مناسبات امپریالیستی را جارو کنند، تصوری است پوچ و ما دیدیم که چگونه قیامی به عظمت قیام بهمن ۵۷ به دلیل آنکه توده ها بدون سازماندهی و بدون آگاهی بر آنچه میخواهند جای وضع موجود بگذارند، به میدان آمده بودند، نتوانست سلطه امپریالیسم را از کشور براندازد و باز ما دیدیم که چگونه خلق کُرد اکنون بیش از چهار سال است که ناچار است برای حفظ همان اندک آزادیهایی که در جریان قیام بدست آورده بود، مسلحانه مبارزه کند. پس برای ایجاد محیطی آزاد و دمکرایتک و برای آنکه ملتهای تحت ستم بتوانند آزادانه اراده خود را بیان کنند، جنگی طولانی در پیش داریم. جنگی که بتدریج ماشین دولتی را تخریب میکند و احیانا منطقه به منطقه مناسبات اقتصادی- اجتماعی وابسته را برمیچیند.
http://www.siahkal.com/publication/nationality-question.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
موضع ما در قبال مسئله ملی
در ایران بطور کلی و در کردستان بطور مشخص
👉 @BazrhayeMandegar
برای دمکراسی باید ارتش و بوروکراسی امپریالیستی و مناسبات امپریالیستی را براندازیم. در اینجاست که شعار "حق تعیین سرنوشت" با تمام معنای انقلابیش خود را نشان میدهد و نشان میدهد که چگونه حل مسئله ملیتها و بطور کلی حل مسئله ملی بلافاصله و ناگزیر در خدمت انقلاب دمکراتیک و ضدامپریالیستی قرار دارد. آنها که گمان میکنند در شرایط وجود وابستگان و "جاش" سازان در کُردستان توده های خلق کُرد خواهند توانست "آزادانه" اراده خود را بیان کنند و سرنوشت خود را تعیین نمایند، به نحوی به این وابستگان وابسته اند. برای آماده کردن زمینه جهت تحقق شعار "حق تعیین سرنوشت" و"حق جدائی" باید پیش شرط آن یعنی محیط آزاد و شرایط دمکراتیک بوجود آورد و در شرایط کشور ما محیط آزاد و شرایط دمکراتیک محیطی است که در آن ماشین دولتی وابسته به امپریالیسم و مناسبات اقتصادی- اجتماعی وابسته و بقایا و پس مانده های فئودالیسم از بین رفته باشد. پس محیط آزاد و دمکراتیک یعنی انقلاب ارضی با تکیه بر دهقانان در روستاها و برانداختن سلطه امپریالیسم از صنعت و نظام پولی کشور. و لازمه اینها قبل از هر چیز در هم شکستن آن ماشین دولتی ای است که حافظ سلطه امپریالیسم در مناسبات اقتصادی- اجتماعی ایران است و ستون فقرات آنرا ارتش امپریالیستی تشکیل میدهد. همانطور که مخصوصا تجربه شش سال اخیر نشان میدهد و در کُردستان به بهترین نحو دیدیم در شرایط اختناق دیکتاتوری امپریالیستی که توده ها از طریق مسالمت آمیز امکان تشکل ندارند، پروسه انقلاب، پروسه ای است طولانی که از همان گام نخست با توسل به قهرانقلابی در مقابل قهرضدانقلابی به پیش میرود. تصور آنکه در شرایط اختناق و دیکتاتوری امپریالیستی توده ها، در جریان مبارزات مسالمت آمیز، چنان تشکلی بیابند که با یک قیام ماشین دولتی و مناسبات امپریالیستی را جارو کنند، تصوری است پوچ و ما دیدیم که چگونه قیامی به عظمت قیام بهمن ۵۷ به دلیل آنکه توده ها بدون سازماندهی و بدون آگاهی بر آنچه میخواهند جای وضع موجود بگذارند، به میدان آمده بودند، نتوانست سلطه امپریالیسم را از کشور براندازد و باز ما دیدیم که چگونه خلق کُرد اکنون بیش از چهار سال است که ناچار است برای حفظ همان اندک آزادیهایی که در جریان قیام بدست آورده بود، مسلحانه مبارزه کند. پس برای ایجاد محیطی آزاد و دمکرایتک و برای آنکه ملتهای تحت ستم بتوانند آزادانه اراده خود را بیان کنند، جنگی طولانی در پیش داریم. جنگی که بتدریج ماشین دولتی را تخریب میکند و احیانا منطقه به منطقه مناسبات اقتصادی- اجتماعی وابسته را برمیچیند.
http://www.siahkal.com/publication/nationality-question.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
٨٩مين سالگرد زاد روز يار و رفيق زحمتكشان جهان گرامی باد!🌷
آزاد کننده نیستم، آزاد کننده وجود ندارد. این مردم اند که خود را آزاد می کنند. ✊
ارنستو چه گوارا
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
آزاد کننده نیستم، آزاد کننده وجود ندارد. این مردم اند که خود را آزاد می کنند. ✊
ارنستو چه گوارا
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
قابل توجه نسل جوان؛
عليرغم تحريفات فرصت طلبان مبنی بر حمایت همه نيروهای چپ از رژيم خمينی
چریکهای فدایی خلق با تحليل درست از ماهيت ضد خلقی رژيم ج.ا بیانیه بالا را در سال ۵۸ منتشر کرد.
@BazrhayeMandegar
عليرغم تحريفات فرصت طلبان مبنی بر حمایت همه نيروهای چپ از رژيم خمينی
چریکهای فدایی خلق با تحليل درست از ماهيت ضد خلقی رژيم ج.ا بیانیه بالا را در سال ۵۸ منتشر کرد.
@BazrhayeMandegar
بذرهای ماندگار
قابل توجه نسل جوان؛ عليرغم تحريفات فرصت طلبان مبنی بر حمایت همه نيروهای چپ از رژيم خمينی چریکهای فدایی خلق با تحليل درست از ماهيت ضد خلقی رژيم ج.ا بیانیه بالا را در سال ۵۸ منتشر کرد. @BazrhayeMandegar
✅ واقعيت اين است که هر چقدر هم کسانی به تحريف تاريخ و وارونه نشان دادن شرايط گذشته و حال بپردازند و به اين وسيله مردم را نسبت به انقلاب و مقابله قهرآميز با خشونت ضد انقلابی مزدوران جمهوری اسلامی باز دارند، باز هم توده ها در زمينه شرايط عينی زندگی و مبارزه خود در خواهند يافت که برای نجات از شرايط ظالمانه ای که رژيم برايشان فراهم نموده چاره ای جز توسل به قهر ندارند.
توده ها در جريان زندگی می بينند که در جدال طبقاتی جاری در کشور در نهايت فقط دو اردوگاه در کشور وجود دارد. اردوگاه کارگران و توده های ستمديده و اردوگاه سرمايه داران که منافع و راه های شان از هم جدا است. طبقه کارگر خواهان فروپاشی سيستم سرمايه داری و برقراری حکومتی به نفع اکثریت آحاد جامعه است. طبقه سرمايه دار خواهان حفظ سيستم سرمايه داری کنونی و حفظ بساط ظلم و ستم است.
در نتيجه شما فقط می توانيد با يکی از آن ها همراه شويد. راه ميانی وجود ندارد. شما نميتوانيد با اين ادعا که رفرم ميتواند تدريجأ و در دراز مدت منجر به انقلاب صلح آميز و تبديل سرمايه داری به سوسياليسم شود کسی را فريب بدهيد.
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
توده ها در جريان زندگی می بينند که در جدال طبقاتی جاری در کشور در نهايت فقط دو اردوگاه در کشور وجود دارد. اردوگاه کارگران و توده های ستمديده و اردوگاه سرمايه داران که منافع و راه های شان از هم جدا است. طبقه کارگر خواهان فروپاشی سيستم سرمايه داری و برقراری حکومتی به نفع اکثریت آحاد جامعه است. طبقه سرمايه دار خواهان حفظ سيستم سرمايه داری کنونی و حفظ بساط ظلم و ستم است.
در نتيجه شما فقط می توانيد با يکی از آن ها همراه شويد. راه ميانی وجود ندارد. شما نميتوانيد با اين ادعا که رفرم ميتواند تدريجأ و در دراز مدت منجر به انقلاب صلح آميز و تبديل سرمايه داری به سوسياليسم شود کسی را فريب بدهيد.
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
بياد رفيق سعيد سلطانپور شاعر انقلاب!
(۱۳۱۹ سبزوار ـ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ تهران)
http://www.siahkal.com/index/mid-col/sokhanrai-RFS-dar-bareh-Saeed-Soltanpour-dar-Sweden.htm
بذرهای ماندگار
@BazrhayeMandegar
(۱۳۱۹ سبزوار ـ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ تهران)
http://www.siahkal.com/index/mid-col/sokhanrai-RFS-dar-bareh-Saeed-Soltanpour-dar-Sweden.htm
بذرهای ماندگار
@BazrhayeMandegar
بذرهای ماندگار
بياد رفيق سعيد سلطانپور شاعر انقلاب! (۱۳۱۹ سبزوار ـ ۳۱ خرداد ۱۳۶۰ تهران) http://www.siahkal.com/index/mid-col/sokhanrai-RFS-dar-bareh-Saeed-Soltanpour-dar-Sweden.htm بذرهای ماندگار @BazrhayeMandegar
به ياد رفيق #سعيد_سلطانپور شاعر انقلاب! 🌷
مرگم سپیده دیگریست
تا خونم
پرچم سرخ کارگران باشد
در انقلاب روشن فردا!
پتک است خون من؛
در دست کارگر ...
داس است خون من؛
در دست برزگر ...
رفیق سعيد شاعری مردمی بود که همواره در خدمت #انقلاب کارگران و زحمتکشان قرار داشت و همانطور که خودش در يکی از اشعارش گفته قلب جوانش همانند قطبنمایی میماند که هميشه جهت انقلاب را نشان میداد.
به همين دليل هم صاحبان زر و زور قادر به تحمل وی نبودند و #زندان و شکنجه و شلاق پاسخ آنها بود به فرياد آزادیخواهی و اشعار انقلابی شاعری که مردم را به مبارزه و مقاومت و انقلاب دعوت میکرد. اگر در زمان سلطنت سرکوبگرانه شاه وی را بارها دستگير و بازجویی و زندانی نمودند، جمهوری اسلامی که از قرار يکی از وظايفش به عنوان رژيم جانشين شاه، پايان دادن به کارهای ناتمام شاه بود؛ زندانی سياسیِ دوران رژيم ستمشاهی، که در شرايط انقلابی سال ۵۶ از زندان آزاد شده بود را به آن شکل وحشيانه در مراسم ازدواجش دستگير و بعد هم اعدام نمود.
با سقوط رژيم سلطنت، سعيد به ايران باز گشته و با عشقی که همواره به سازمان چریکهای فدایی خلق داشت، به سازمانی میپیوندد که در آن زمان این اسم را روی خود داشت اما تئوریهای شکل دهنده اين سازمان را انکار نموده بود. اما سعيد با توجه به گرايشاش به نظرات رفقا #امیرپرویز_پویان و #مسعود_احمدزاده و انديشه در آميختن با "زندانيان خسته اين خاک" يعنی به قول خودش "انبوه سرخ رنجبران" فعالیتهای هنریاش را دنبال میکند و از جمله جهت بردن تئاتر به ميان مردم کوچه و بازار، نمايشنامه "عباس آقا کارگر ايران ناسيونال" را نه در سالنهای معروف بلکه در ميان مردم به نمايش میگذارد. اما سیاستهای غیر مردمی سازمانی که سعید در هر حال در پیوند با آن قرار داشت، به جایی میرسد که او به طور قطع در مییابد که کسانی که سکان سازمان را در دست گرفتهاند یعنی امثال فرخ نگهدارها و فتاحپورها، اهل مبارزه برای خواستهای #کارگران و سازمان دادن انقلاب آنها نيستند. بنابراین سعید خود را آشکارا در تقابل با آنها و اکثريتی که شکل دادهاند در اقليت میبيند و به "اقليت" میپيوندد.
اکثريت هم ترمز رها کرده به سوی "شکوفایی جمهوری اسلامی" گام بر میدارد.
مسلم است که تلاشها و فعاليتهای انقلابی #سعید_سلطان_پور و از جمله شعرخوانی در ميتينگهای سياسی و تشکيلاتی آن زمان از چشم حاکمین تازه به قدرت رسیده پنهان نبود و خشم سردمداران جمهوری اسلامی را بر میانگيخت. همان تلاشها و فعالیتهای مردمی بود که باعث دستگیری سعید در مراسم عروسی خود در ۲۷ فروردين سال ۶۰ شد. دستگیری دردناکی که آموزنده هم هست و باید به عنوان یک تجربه هر چند منفی به آن توجه کرد. تا آنجا که معلوم شده در آن روز چند تن از پاسداران جمهوری اسلامی جهت دستگيری وی مراجعه میکنند که با برخوردهایی که در آن مراسم صورت گرفت از جمله برخورد برخی از اکثريتیهای حاضر در مراسم، پاسداران امکان يافتند با فراخواندن دیگر همکاران جنایتکار خویش موفق به دستگيری سعید شوند.
سعيد پس از دستگيری در فاصله کوتاهی در روز ۳۱ خرداد سال ۶۰ به دنبال تظاهرات ۳۰ خرداد به همراه تعداد ديگری از زندانيان سياسی توسط مزدوران ننگ و جنایت جمهوری اسلامی #تيرباران شد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد! 🌹
قسمتهایی از متن سخنرانی رفیق #فریبرز_سنجری
۲۲ خرداد ۱۳۸۹ گوتنبرگ سوئد
متن کامل در لینک زیر 👇
https://siahkal.com/به-ياد-رفيق-سعيد-سلطانپور-شاعر-انقلاب/
اینستاگرام بذرهای ماندگار۲ 👇
www.instagram.com/bazrhayemandegar2
توییتر بذرهای ماندگار
www.twitter.com/BazrhayMandegar
#سایت_سیاهکل سایت چریکهای فدایی خلق ایران
www.siahkal.com
سایت رفیق #اشرف_دهقانی
www.ashrafdehghani.com
به تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران بپیوندید و مطالب آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارید. 🌹👇
#بذرهای_ماندگار
https://t.me/joinchat/AAAAAD-bqnZovKrfzsU1Rw
مرگم سپیده دیگریست
تا خونم
پرچم سرخ کارگران باشد
در انقلاب روشن فردا!
پتک است خون من؛
در دست کارگر ...
داس است خون من؛
در دست برزگر ...
رفیق سعيد شاعری مردمی بود که همواره در خدمت #انقلاب کارگران و زحمتکشان قرار داشت و همانطور که خودش در يکی از اشعارش گفته قلب جوانش همانند قطبنمایی میماند که هميشه جهت انقلاب را نشان میداد.
به همين دليل هم صاحبان زر و زور قادر به تحمل وی نبودند و #زندان و شکنجه و شلاق پاسخ آنها بود به فرياد آزادیخواهی و اشعار انقلابی شاعری که مردم را به مبارزه و مقاومت و انقلاب دعوت میکرد. اگر در زمان سلطنت سرکوبگرانه شاه وی را بارها دستگير و بازجویی و زندانی نمودند، جمهوری اسلامی که از قرار يکی از وظايفش به عنوان رژيم جانشين شاه، پايان دادن به کارهای ناتمام شاه بود؛ زندانی سياسیِ دوران رژيم ستمشاهی، که در شرايط انقلابی سال ۵۶ از زندان آزاد شده بود را به آن شکل وحشيانه در مراسم ازدواجش دستگير و بعد هم اعدام نمود.
با سقوط رژيم سلطنت، سعيد به ايران باز گشته و با عشقی که همواره به سازمان چریکهای فدایی خلق داشت، به سازمانی میپیوندد که در آن زمان این اسم را روی خود داشت اما تئوریهای شکل دهنده اين سازمان را انکار نموده بود. اما سعيد با توجه به گرايشاش به نظرات رفقا #امیرپرویز_پویان و #مسعود_احمدزاده و انديشه در آميختن با "زندانيان خسته اين خاک" يعنی به قول خودش "انبوه سرخ رنجبران" فعالیتهای هنریاش را دنبال میکند و از جمله جهت بردن تئاتر به ميان مردم کوچه و بازار، نمايشنامه "عباس آقا کارگر ايران ناسيونال" را نه در سالنهای معروف بلکه در ميان مردم به نمايش میگذارد. اما سیاستهای غیر مردمی سازمانی که سعید در هر حال در پیوند با آن قرار داشت، به جایی میرسد که او به طور قطع در مییابد که کسانی که سکان سازمان را در دست گرفتهاند یعنی امثال فرخ نگهدارها و فتاحپورها، اهل مبارزه برای خواستهای #کارگران و سازمان دادن انقلاب آنها نيستند. بنابراین سعید خود را آشکارا در تقابل با آنها و اکثريتی که شکل دادهاند در اقليت میبيند و به "اقليت" میپيوندد.
اکثريت هم ترمز رها کرده به سوی "شکوفایی جمهوری اسلامی" گام بر میدارد.
مسلم است که تلاشها و فعاليتهای انقلابی #سعید_سلطان_پور و از جمله شعرخوانی در ميتينگهای سياسی و تشکيلاتی آن زمان از چشم حاکمین تازه به قدرت رسیده پنهان نبود و خشم سردمداران جمهوری اسلامی را بر میانگيخت. همان تلاشها و فعالیتهای مردمی بود که باعث دستگیری سعید در مراسم عروسی خود در ۲۷ فروردين سال ۶۰ شد. دستگیری دردناکی که آموزنده هم هست و باید به عنوان یک تجربه هر چند منفی به آن توجه کرد. تا آنجا که معلوم شده در آن روز چند تن از پاسداران جمهوری اسلامی جهت دستگيری وی مراجعه میکنند که با برخوردهایی که در آن مراسم صورت گرفت از جمله برخورد برخی از اکثريتیهای حاضر در مراسم، پاسداران امکان يافتند با فراخواندن دیگر همکاران جنایتکار خویش موفق به دستگيری سعید شوند.
سعيد پس از دستگيری در فاصله کوتاهی در روز ۳۱ خرداد سال ۶۰ به دنبال تظاهرات ۳۰ خرداد به همراه تعداد ديگری از زندانيان سياسی توسط مزدوران ننگ و جنایت جمهوری اسلامی #تيرباران شد.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد! 🌹
قسمتهایی از متن سخنرانی رفیق #فریبرز_سنجری
۲۲ خرداد ۱۳۸۹ گوتنبرگ سوئد
متن کامل در لینک زیر 👇
https://siahkal.com/به-ياد-رفيق-سعيد-سلطانپور-شاعر-انقلاب/
اینستاگرام بذرهای ماندگار۲ 👇
www.instagram.com/bazrhayemandegar2
توییتر بذرهای ماندگار
www.twitter.com/BazrhayMandegar
#سایت_سیاهکل سایت چریکهای فدایی خلق ایران
www.siahkal.com
سایت رفیق #اشرف_دهقانی
www.ashrafdehghani.com
به تلگرام #چریکهای_فدایی_خلق_ایران بپیوندید و مطالب آن را با دیگران هم به اشتراک بگذارید. 🌹👇
#بذرهای_ماندگار
https://t.me/joinchat/AAAAAD-bqnZovKrfzsU1Rw
متن کامل مقاله را در لینک زیر مطالعه فرمایید:
http://www.ashrafdehghani.com/htm/BBC-RSaeed-RSamad.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈
http://www.ashrafdehghani.com/htm/BBC-RSaeed-RSamad.htm
بذرهای ماندگار 👉
@BazrhayeMandegar 👈