▫️▫️
سلاملار و ساغلیقلار اولسون دوستلار،
🔻من یازیلاریمی تخصصی اولسون و کشکول اولماسین دئیه، نئچه کانالدا نشر ائدیرم.
اوخویوب بیلمک ایستهین سئوگیلی دوستلار بو کاناللاردا عضو اولماقلا مختلف یازیلاردان و پستلاردان گؤروش ائده بیلرلر. ساغ اولون❤️
🔻دوستان در این کانالها هم بعضی نوشتههایم را پست میکنم، در صورت صلاحدید میتوانید عضو شوید. قصدم این است که مطالب کانالها تخصصی شده و به کشکول تبدیل نشود. ارادت ❤️
👇👇
#علی_محمدبیانی- شعر، حکایه، دلنوشته، فولکلور و ...
https://t.me/Alimohamadbayani
👇
کانال #مجله_بایرام
https://t.me/Bayramzn
👇
انتشارات #آیدین_خزر
https://t.me/Aydinkhazarpub
👇
#پاپاق- مطالب و عکسهای تاریخی
https://t.me/papaqbashmaq
👇
#فرهنگ_ماهنشان
https://t.me/farhangmahnishan
👇
#خالاسی طنز و مزاح
https://t.me/xalasi
سلاملار و ساغلیقلار اولسون دوستلار،
🔻من یازیلاریمی تخصصی اولسون و کشکول اولماسین دئیه، نئچه کانالدا نشر ائدیرم.
اوخویوب بیلمک ایستهین سئوگیلی دوستلار بو کاناللاردا عضو اولماقلا مختلف یازیلاردان و پستلاردان گؤروش ائده بیلرلر. ساغ اولون❤️
🔻دوستان در این کانالها هم بعضی نوشتههایم را پست میکنم، در صورت صلاحدید میتوانید عضو شوید. قصدم این است که مطالب کانالها تخصصی شده و به کشکول تبدیل نشود. ارادت ❤️
👇👇
#علی_محمدبیانی- شعر، حکایه، دلنوشته، فولکلور و ...
https://t.me/Alimohamadbayani
👇
کانال #مجله_بایرام
https://t.me/Bayramzn
👇
انتشارات #آیدین_خزر
https://t.me/Aydinkhazarpub
👇
#پاپاق- مطالب و عکسهای تاریخی
https://t.me/papaqbashmaq
👇
#فرهنگ_ماهنشان
https://t.me/farhangmahnishan
👇
#خالاسی طنز و مزاح
https://t.me/xalasi
Telegram
علی - محمدبیانی
دیل، ادبیات، مدنیت.
«آینالی اوتاقدا مشعل» مصرعی از حکیم هیدجی.
کثرت و لایتناهی
ارتباط با ادمین
@Amb1353
ادبیاتا چاغیرماق، ابدی بیر توی- بایراما چاغیرماق دیر.
🔺 🔺 🔺
گوستاو فلوبر
🔻🔻🔻🔻
دعوت به ادبیات، دعوت به جشنی جاودانه است.
«آینالی اوتاقدا مشعل» مصرعی از حکیم هیدجی.
کثرت و لایتناهی
ارتباط با ادمین
@Amb1353
ادبیاتا چاغیرماق، ابدی بیر توی- بایراما چاغیرماق دیر.
🔺 🔺 🔺
گوستاو فلوبر
🔻🔻🔻🔻
دعوت به ادبیات، دعوت به جشنی جاودانه است.
Forwarded from بخشیان و بیتیکچیان (طارمی)
احمد بن طولون مؤسس حکومت طولونیان و شاعر ترکی گوی قرن سوم هجری:(بخش اول)
علی طارمی
احمد بن طولون و منابع مکتوب زندگی او :
احمد بن طولون (270_220 ه.ق) برای علاقمندان به مطالعات تاریخی شخص آشنایی است. او مؤسس حکومت خودمختار طولونیان مصر در قرن سوم هجری است. مورخان از او چهره موجهی ترسیم کرده و او را به واسطه سخاوت، عدالت، دانش دوستی و آبادانی مصر و شامات ستوده اند. برخی از بناهایی که او در مصر ساخته است هنوز پابرجاست (مانند مسجد جامع احمد بن طولون) درباره زندگی او دو منبع دست اول عربی وجود دارد، یکی کتاب "سیره احمد بن طولون" نوشته "ابن دایه" که مورخ معاصر دوران حاکمیت طولونیان است و دیگری کتاب "سیره احمد بن طولون" نوشته "ابو محمد عبدالله بن محمد مدینی بَلَوی" است که اندکی بعد از ابن دایه میزیسته. هر دو منتشر شده اند. کتاب ابن دایه به واسطه گزارش ابن سعید اندلسی در کتاب المُغرِب فی حلی المَغرب به دست ما رسیده و بصورت جداگانه نیز توسط امیل فلبر در برلین منتشر شده است. گزارش ابن سعید ظاهرا ناقص است. ولی کتاب بلوی مفصلتر بوده و توسط محقق سوری "محمد کرد علی" به سال 1358ه.ق در دمشق به چاپ رسیده است.
بلوی چنانکه میگوید به قصد تفصیل و اصلاح اثر ابن دایه دست به نگارش کتابش زده است و کتابش تا حدود زیادی وامدار نوشته های ابن دایه است. یگانه نسخه خطی این کتاب در کتابخانه ظاهریه دمشق نگهداری میشود و استنساخ آن متعلق به قرن چهارم هجری است. (ر.ک مقدمه کتاب ص 13) راقم سطور در حین تورق کتاب به نکته جالبی درباره اشاره به اشعار ترکی احمد بن طولون در این کتاب برخورد کرد که ظاهرا تا کنون در مطالعات ترکشناسی توجهی به آن نشده است و ذکر آن خالی از فایده نیست:
ابن طولون حاکمی با تبار اویغوری:
بلوی مینویسد طولون(1) پدر احمد از تبار ترکان طغرغر بود (همان، ص 33) در چاپ فلبر از کتاب ابن دایه صورت صحیح آن یعنی "طغزغز" آمده است است. ( فلبر، 1894م ص4) میدانیم که مورخان عربی نویس از قبیل مسعودی و ابن ندیم و جاحظ و بیرونی و ... طغزغز (دوققوز اوغوز/نُه اوغوز) را برای اویغوران بیش بالیغ استفاده میکرده اند.( ر.ک فصل اول کتاب بخشیان و بیتیکچیان تالیف نگارنده) بنا بر گزارش بلوی، طولون توسط امیری از اجداد سامانیان در بخارا اسیر شده و پیشکش مأمون خلیفه عباسی میشود. طولون همراه با همسرش بعدها به عراق آمده و در زمان معتصم _جانشین مأمون_ وارد سامرا میشود. در سامرا احمد متولد میشود. میدانیم که ترکان از دوره معتصم عباسی سهم بسیاری در امور کشوری و لشگری داشته اند بطوری که خلفای عباسی تا مدتها دست نشانده آنها بوده اند. یکی از کسانی که در این دوره مدارج ترقی را طی میکند احمد بن طولون است. بلوی مینویسد ابن طولون علاوه بر رشد نظامی، مدتها در طرسوس به کار آموختن علوم مختلف زمانه از علمای آن دیار میپردازد. او با دختر فتح بن خاقان _ وزیر ترکتبار متوکل_ ازدواج کرده و مورد حمایت خاندان خاقانی(2) از جمله وزیر عبیدالله بن یحیی بن خاقان قرار میگیرد و برای سر و سامان دادن به امور مصر و شامات راهی مصر شده و حکومت خودمختاری در آنجا تاسیس میکند که به حکومت طولونیان مشهور است. ابن طولون مطابق الگوی شهرِ سامرا شهری با عنوان قطائع در آنجا بنا کرد. در زمان او شهر فسطاط (که قاهره بر روی آن ساخته شد) دوره شکوفایی خود را پیموده است.
روابط ابن طولون با خلیفه عباسی:
از آنجا که شعر ترکی ابن طولون _که خواهد آمد_ با روابط او خلیفه عباسی پیوند میخورد اشاره ای به روابط او و خلیفه لازم مینماید. اگرچه او بعنوان کارگزار خلیفه عازم مصر شده بود ولی گویا خراجی که باید به بغداد نمیفرستاد و در اداره امور مصر رأسا تصمیم میگرفت. برای همین حکومت او را میتوان به اصطلاح امروزی خودمختار نامید. چنانکه آورده اند، "معتمد" خلیفه وقت عباسی که از نفوذ و اقتدار برادرش "موفق" در امور خلافت و قلمرو عباسی بیمناک بود قصد پناهندگی به احمد بن طولون و استمداد از او را میکند و عازم مصر میشود ولی با اعمال نفوذ برادرش موفق، این اتحاد به جایی نمیرسد و موفق، ابن طولون را از نظر خلیفه می اندازد و وی را مورد لعن قرار میدهد.
1_لغت طولون/تولون/ دولون در ترکی به معنای ماه کامل و بدر است.
2_خاندان خاقانی فرزندان و نوادگان خاقان بن ارطوج /عرطوج/ غرطوج هستند. خاقان بن ارطوج از اشخاص نزدیک به معتصم_ خلیفه عباسی_ بود. زمانی که معتصم پایتخت خود را از بغداد به سامرا منتقل کرد، قطعه زمینی به خاقان داد و خاقان در آنجا کاخی بنا کرد که به جوسق الخاقانی معروف گشت. نوادگان او از اشخاص متنفذ دولت عباسی بودند و حدود 20 تن از آنها در تاریخ شناسایی شده اند که معروفترینشان فتح بن خاقان (وزیر متوکل) و برادرزاده وی عبیدالله بن یحیی بن خاقان (وزیر معتمد عباسی) هستند.
ادامه در پست بعدی...
@Bakhshies
علی طارمی
احمد بن طولون و منابع مکتوب زندگی او :
احمد بن طولون (270_220 ه.ق) برای علاقمندان به مطالعات تاریخی شخص آشنایی است. او مؤسس حکومت خودمختار طولونیان مصر در قرن سوم هجری است. مورخان از او چهره موجهی ترسیم کرده و او را به واسطه سخاوت، عدالت، دانش دوستی و آبادانی مصر و شامات ستوده اند. برخی از بناهایی که او در مصر ساخته است هنوز پابرجاست (مانند مسجد جامع احمد بن طولون) درباره زندگی او دو منبع دست اول عربی وجود دارد، یکی کتاب "سیره احمد بن طولون" نوشته "ابن دایه" که مورخ معاصر دوران حاکمیت طولونیان است و دیگری کتاب "سیره احمد بن طولون" نوشته "ابو محمد عبدالله بن محمد مدینی بَلَوی" است که اندکی بعد از ابن دایه میزیسته. هر دو منتشر شده اند. کتاب ابن دایه به واسطه گزارش ابن سعید اندلسی در کتاب المُغرِب فی حلی المَغرب به دست ما رسیده و بصورت جداگانه نیز توسط امیل فلبر در برلین منتشر شده است. گزارش ابن سعید ظاهرا ناقص است. ولی کتاب بلوی مفصلتر بوده و توسط محقق سوری "محمد کرد علی" به سال 1358ه.ق در دمشق به چاپ رسیده است.
بلوی چنانکه میگوید به قصد تفصیل و اصلاح اثر ابن دایه دست به نگارش کتابش زده است و کتابش تا حدود زیادی وامدار نوشته های ابن دایه است. یگانه نسخه خطی این کتاب در کتابخانه ظاهریه دمشق نگهداری میشود و استنساخ آن متعلق به قرن چهارم هجری است. (ر.ک مقدمه کتاب ص 13) راقم سطور در حین تورق کتاب به نکته جالبی درباره اشاره به اشعار ترکی احمد بن طولون در این کتاب برخورد کرد که ظاهرا تا کنون در مطالعات ترکشناسی توجهی به آن نشده است و ذکر آن خالی از فایده نیست:
ابن طولون حاکمی با تبار اویغوری:
بلوی مینویسد طولون(1) پدر احمد از تبار ترکان طغرغر بود (همان، ص 33) در چاپ فلبر از کتاب ابن دایه صورت صحیح آن یعنی "طغزغز" آمده است است. ( فلبر، 1894م ص4) میدانیم که مورخان عربی نویس از قبیل مسعودی و ابن ندیم و جاحظ و بیرونی و ... طغزغز (دوققوز اوغوز/نُه اوغوز) را برای اویغوران بیش بالیغ استفاده میکرده اند.( ر.ک فصل اول کتاب بخشیان و بیتیکچیان تالیف نگارنده) بنا بر گزارش بلوی، طولون توسط امیری از اجداد سامانیان در بخارا اسیر شده و پیشکش مأمون خلیفه عباسی میشود. طولون همراه با همسرش بعدها به عراق آمده و در زمان معتصم _جانشین مأمون_ وارد سامرا میشود. در سامرا احمد متولد میشود. میدانیم که ترکان از دوره معتصم عباسی سهم بسیاری در امور کشوری و لشگری داشته اند بطوری که خلفای عباسی تا مدتها دست نشانده آنها بوده اند. یکی از کسانی که در این دوره مدارج ترقی را طی میکند احمد بن طولون است. بلوی مینویسد ابن طولون علاوه بر رشد نظامی، مدتها در طرسوس به کار آموختن علوم مختلف زمانه از علمای آن دیار میپردازد. او با دختر فتح بن خاقان _ وزیر ترکتبار متوکل_ ازدواج کرده و مورد حمایت خاندان خاقانی(2) از جمله وزیر عبیدالله بن یحیی بن خاقان قرار میگیرد و برای سر و سامان دادن به امور مصر و شامات راهی مصر شده و حکومت خودمختاری در آنجا تاسیس میکند که به حکومت طولونیان مشهور است. ابن طولون مطابق الگوی شهرِ سامرا شهری با عنوان قطائع در آنجا بنا کرد. در زمان او شهر فسطاط (که قاهره بر روی آن ساخته شد) دوره شکوفایی خود را پیموده است.
روابط ابن طولون با خلیفه عباسی:
از آنجا که شعر ترکی ابن طولون _که خواهد آمد_ با روابط او خلیفه عباسی پیوند میخورد اشاره ای به روابط او و خلیفه لازم مینماید. اگرچه او بعنوان کارگزار خلیفه عازم مصر شده بود ولی گویا خراجی که باید به بغداد نمیفرستاد و در اداره امور مصر رأسا تصمیم میگرفت. برای همین حکومت او را میتوان به اصطلاح امروزی خودمختار نامید. چنانکه آورده اند، "معتمد" خلیفه وقت عباسی که از نفوذ و اقتدار برادرش "موفق" در امور خلافت و قلمرو عباسی بیمناک بود قصد پناهندگی به احمد بن طولون و استمداد از او را میکند و عازم مصر میشود ولی با اعمال نفوذ برادرش موفق، این اتحاد به جایی نمیرسد و موفق، ابن طولون را از نظر خلیفه می اندازد و وی را مورد لعن قرار میدهد.
1_لغت طولون/تولون/ دولون در ترکی به معنای ماه کامل و بدر است.
2_خاندان خاقانی فرزندان و نوادگان خاقان بن ارطوج /عرطوج/ غرطوج هستند. خاقان بن ارطوج از اشخاص نزدیک به معتصم_ خلیفه عباسی_ بود. زمانی که معتصم پایتخت خود را از بغداد به سامرا منتقل کرد، قطعه زمینی به خاقان داد و خاقان در آنجا کاخی بنا کرد که به جوسق الخاقانی معروف گشت. نوادگان او از اشخاص متنفذ دولت عباسی بودند و حدود 20 تن از آنها در تاریخ شناسایی شده اند که معروفترینشان فتح بن خاقان (وزیر متوکل) و برادرزاده وی عبیدالله بن یحیی بن خاقان (وزیر معتمد عباسی) هستند.
ادامه در پست بعدی...
@Bakhshies
Forwarded from عکس نگار
ادامه از پست سابق
ابن طولون شاعر ترکی گو:
بلوی در جاهایی از کتابش به تسلط ابن طولون به شعر و موسیقی اشاره هایی دارد در یکی از این موارد، او پس از نقل وفات ابن طولون به نقل از زنی به نام واثقیه اشاره ای به اشعار ترکی ابن طولون دارد گرچه اصل ترکی شعر را نیاورده و به ترجمه عربی آن اکتفا کرده است. بلوی خود را راوی مستقیم این حکایت معرفی میکند ولی دور از انتظار نیست که آن حکایت را از ابن دایه وام گرفته باشد. او مینویسد:(3)"مولف این کتاب گوید: وقتی از تشییع جنازه ابن طولون بازگشتم گذرم به منزل واثقیه افتاد. او از زنان عاقل بود، معروف به دینداری و کرامت طبع و ابن طولون همیشه نسبت به او احسان می کرد و جایگاه او را گرامی می داشت. اجازه گرفتم و اجازه داد که داخل شوم. دیدم که در اندرونی مجلس ماتمی برقرار کرده است. او و جاریه ها و افراد نزدیکش ندبه می کردند و با ساز عود و آهنگ این بیت می خواندند و با آهنگ آن بدنهای خود را تکان می دادند و فقط همان بیت را می خواندند و گریه می کردند گریه اندوهناکی.
ای چشمان من بگریید / او در واقع هزار نفر بود هر چند که در ظاهر یکی بود.
این آهنگ بر من بسیار دلسوز آمد. من نیز بسیار گریستم. اندوهناک از او خداحافظی کردم. چند روز بعد برای سرکشی مجدد پیش او رفتم. او را بسیار محزون یافتم. تسلیت گفتم. تعزیت گفتم. شروع کرد از احوال احمد بن طولون برای من گفتن و او را وصف و تعریف کردن و از علاقه خود به او گفتن تا رسید به اینجا که گفت: بدان که وقتی رفت بر معتمد از موفّق آنچه که رفت، از سوء اعتراض و قدح در سلطان، ضربه بسیار شدیدی به او (احمد) وارد شد. سخنی به ترکی ساز کرد و به من گفت: می خواهم این را به یکی از جاریه های تو یاد دهم و تو آهنگی برایش بسازی، سپس او با این آهنگ بخواند بر من. پس جاریه ها را حاضر کردم او رویعه را برگزید و شعر را شفاها به او یاد داد. به خدا شعری لطیف تر و حزین تر از آن نشنیده بود. من نیز آهنگی برایش ساختم. صدای او [احمد] بر آن بود تا صدایش گرفت. او نیز این لحن و شعر را به جاریه های خود یاد داد. کسی آن را نمی شنید مگر آنکه قلبش به درد می آمد و اشکش جاری می شد.
من از او خواستم آن شعر را بر من بخواند. آن زن در ترکی فصیح بود. گفت چون این شعر ترکی است تو چیزی نخواهی فهمید. اما بعد از آنکه شنیدی من آن را برای تو تفسیر خواهم کرد. سپس جاریه اش را حاضر کرد و او این شعر را به آواز خوش و آهنگی نیکو خواند. من قلبم به درد آمد و اشکم روان شد. نوحه ای دلسوز تر از آن نشنیده بودم. او سپس شروع به تفسیر و توضیح کرد:
"مِه آمد و بر خورشید چیره شد چنانکه روز همانند شب تیره گشت
خورشید رو به ناتوانی گذارد و در حالیکه به هیچ وجه شایسته آن نبود آسمان را ترک کرد
و آن سر گریست از قهر ماه بدر و فریاد بر آورد: چه باکی دارم؟ مرا قطع کنید،
شما را به خدا مرا از این ملعونه (دنیا) برهانید، ای پادشه تمام پادشاهان
خوشا به آن چشمی که ترا دیده و از حدقه بیرون آورده شده و زبانی که با تو مخاطبه کرده و قطع شده.
این شمشیر من از غلاف خود بیرون آمده است. به غلاف بر نخواهد گشت تا تو به خانه ات بازگردی.
و این کمانم را به زه کشیده ام. آن را مگذارم مگر تمام دشمنانت را مغلوب کنی."
سپس مرا گفت: اینک نیکویی این شعر را به ترکی شنیدی. اما در عربی – چنان که دیدی – جای سخن در آن وجود دارد و چندان زیبا نمی نماید. مگر نزد کسی که ترکی دانسته باشد. سپس وداعش نمودم و بازگشتم." ( همان_ صص347_346)
"یلبخ/یلبُخا/یلبوغا" معلم احتمالی شعر و موسیقی ترکی به ابن طولون:
احتمالا ابن طولون موسیقی و شعر ترکی را از سرپرست دوران نوجوانی خود آموخته بود. بلوی نام این شخص را یلبخ و یلبُخا آورده است که احتمالا تلفظ ترکی صحیح آن یل بوغا باشد. بلوی در این باره چنین نقل میکند که یلبخ/یلبُخا مردی ترک بود که به همراه طولون اسیر شد، دارای روحی لطیف بود، به ترکی آواز می خواند و حلاوت کلام داشت. وقتی طولون درگذشت به جهت ادامه وفا به طولون به امور پسر طولون و محافظت از او پرداخت. هر کس یلبخ را با احمد می دید می گفت: آیا این پسر توست؟ او هم در پاسخ می گفت: بلی، او پسر من و پسر ارباب من است. یلبخ نیز ده سال بعد از وفات طولون بدورد حیات گفت و بجز فرزند دختری فرزندی نداشت و احمد مادام که این مادر و دختر زنده بودند در ارسال رزق و اسباب زندگی به آنها کوتاهی نکرد تا آنکه درگذشتند.( همان_ ص34_33)
تمّت.
علی طارمی_ 15 فروردین 1403
3)بضاعت عربی نگارنده چنان نیست که متن عربی را چنانکه باید ترجمه کند. از این رو از دوست عزیزم آقای مصطفی رزاقی درخواست ترجمه این صفحه را کردم که با گشاده رویی اجابت نمودند. از ایشان بابت ترجمه متشکرم. اصل متن را در زیر ببینید.👇
@Bakhshies
ابن طولون شاعر ترکی گو:
بلوی در جاهایی از کتابش به تسلط ابن طولون به شعر و موسیقی اشاره هایی دارد در یکی از این موارد، او پس از نقل وفات ابن طولون به نقل از زنی به نام واثقیه اشاره ای به اشعار ترکی ابن طولون دارد گرچه اصل ترکی شعر را نیاورده و به ترجمه عربی آن اکتفا کرده است. بلوی خود را راوی مستقیم این حکایت معرفی میکند ولی دور از انتظار نیست که آن حکایت را از ابن دایه وام گرفته باشد. او مینویسد:(3)"مولف این کتاب گوید: وقتی از تشییع جنازه ابن طولون بازگشتم گذرم به منزل واثقیه افتاد. او از زنان عاقل بود، معروف به دینداری و کرامت طبع و ابن طولون همیشه نسبت به او احسان می کرد و جایگاه او را گرامی می داشت. اجازه گرفتم و اجازه داد که داخل شوم. دیدم که در اندرونی مجلس ماتمی برقرار کرده است. او و جاریه ها و افراد نزدیکش ندبه می کردند و با ساز عود و آهنگ این بیت می خواندند و با آهنگ آن بدنهای خود را تکان می دادند و فقط همان بیت را می خواندند و گریه می کردند گریه اندوهناکی.
ای چشمان من بگریید / او در واقع هزار نفر بود هر چند که در ظاهر یکی بود.
این آهنگ بر من بسیار دلسوز آمد. من نیز بسیار گریستم. اندوهناک از او خداحافظی کردم. چند روز بعد برای سرکشی مجدد پیش او رفتم. او را بسیار محزون یافتم. تسلیت گفتم. تعزیت گفتم. شروع کرد از احوال احمد بن طولون برای من گفتن و او را وصف و تعریف کردن و از علاقه خود به او گفتن تا رسید به اینجا که گفت: بدان که وقتی رفت بر معتمد از موفّق آنچه که رفت، از سوء اعتراض و قدح در سلطان، ضربه بسیار شدیدی به او (احمد) وارد شد. سخنی به ترکی ساز کرد و به من گفت: می خواهم این را به یکی از جاریه های تو یاد دهم و تو آهنگی برایش بسازی، سپس او با این آهنگ بخواند بر من. پس جاریه ها را حاضر کردم او رویعه را برگزید و شعر را شفاها به او یاد داد. به خدا شعری لطیف تر و حزین تر از آن نشنیده بود. من نیز آهنگی برایش ساختم. صدای او [احمد] بر آن بود تا صدایش گرفت. او نیز این لحن و شعر را به جاریه های خود یاد داد. کسی آن را نمی شنید مگر آنکه قلبش به درد می آمد و اشکش جاری می شد.
من از او خواستم آن شعر را بر من بخواند. آن زن در ترکی فصیح بود. گفت چون این شعر ترکی است تو چیزی نخواهی فهمید. اما بعد از آنکه شنیدی من آن را برای تو تفسیر خواهم کرد. سپس جاریه اش را حاضر کرد و او این شعر را به آواز خوش و آهنگی نیکو خواند. من قلبم به درد آمد و اشکم روان شد. نوحه ای دلسوز تر از آن نشنیده بودم. او سپس شروع به تفسیر و توضیح کرد:
"مِه آمد و بر خورشید چیره شد چنانکه روز همانند شب تیره گشت
خورشید رو به ناتوانی گذارد و در حالیکه به هیچ وجه شایسته آن نبود آسمان را ترک کرد
و آن سر گریست از قهر ماه بدر و فریاد بر آورد: چه باکی دارم؟ مرا قطع کنید،
شما را به خدا مرا از این ملعونه (دنیا) برهانید، ای پادشه تمام پادشاهان
خوشا به آن چشمی که ترا دیده و از حدقه بیرون آورده شده و زبانی که با تو مخاطبه کرده و قطع شده.
این شمشیر من از غلاف خود بیرون آمده است. به غلاف بر نخواهد گشت تا تو به خانه ات بازگردی.
و این کمانم را به زه کشیده ام. آن را مگذارم مگر تمام دشمنانت را مغلوب کنی."
سپس مرا گفت: اینک نیکویی این شعر را به ترکی شنیدی. اما در عربی – چنان که دیدی – جای سخن در آن وجود دارد و چندان زیبا نمی نماید. مگر نزد کسی که ترکی دانسته باشد. سپس وداعش نمودم و بازگشتم." ( همان_ صص347_346)
"یلبخ/یلبُخا/یلبوغا" معلم احتمالی شعر و موسیقی ترکی به ابن طولون:
احتمالا ابن طولون موسیقی و شعر ترکی را از سرپرست دوران نوجوانی خود آموخته بود. بلوی نام این شخص را یلبخ و یلبُخا آورده است که احتمالا تلفظ ترکی صحیح آن یل بوغا باشد. بلوی در این باره چنین نقل میکند که یلبخ/یلبُخا مردی ترک بود که به همراه طولون اسیر شد، دارای روحی لطیف بود، به ترکی آواز می خواند و حلاوت کلام داشت. وقتی طولون درگذشت به جهت ادامه وفا به طولون به امور پسر طولون و محافظت از او پرداخت. هر کس یلبخ را با احمد می دید می گفت: آیا این پسر توست؟ او هم در پاسخ می گفت: بلی، او پسر من و پسر ارباب من است. یلبخ نیز ده سال بعد از وفات طولون بدورد حیات گفت و بجز فرزند دختری فرزندی نداشت و احمد مادام که این مادر و دختر زنده بودند در ارسال رزق و اسباب زندگی به آنها کوتاهی نکرد تا آنکه درگذشتند.( همان_ ص34_33)
تمّت.
علی طارمی_ 15 فروردین 1403
3)بضاعت عربی نگارنده چنان نیست که متن عربی را چنانکه باید ترجمه کند. از این رو از دوست عزیزم آقای مصطفی رزاقی درخواست ترجمه این صفحه را کردم که با گشاده رویی اجابت نمودند. از ایشان بابت ترجمه متشکرم. اصل متن را در زیر ببینید.👇
@Bakhshies
Forwarded from علی - محمدبیانی (علی محمدبیانی)
🖤🖤
اسدخان سلطانی، عزیز شاعیریمیز، ابدیته قووشدو.
یادین خیر اولسون ای دیلیمیزین کشیکچیسی،
تاریم یوردوندا ائلیمیزین سسی، روحون شاد اولسون.
آقای سلطانی عائلهسینه،
خصوصی له دکتر رامین سلطانی جنابلارینا و حؤرمتلی قارداشلارینا تسلیت دئییریک. ادبیاتیمیزین باشی ساغ اولسون 🖤
در ماهنامه بایرام اشعاری از این شاعر مردمی چاپ شده است. یاد و نامش گرامی.
از مطلعین و محققین عزیز خواهشمند است درباره آثار استاد اسدخان سلطانی مطالب خود را به فصلنامه بایرام ارسال کنند تا به صورت ویژه نامه چاپ شود.
https://t.me/Alimohamadbayani
اسدخان سلطانی، عزیز شاعیریمیز، ابدیته قووشدو.
یادین خیر اولسون ای دیلیمیزین کشیکچیسی،
تاریم یوردوندا ائلیمیزین سسی، روحون شاد اولسون.
آقای سلطانی عائلهسینه،
خصوصی له دکتر رامین سلطانی جنابلارینا و حؤرمتلی قارداشلارینا تسلیت دئییریک. ادبیاتیمیزین باشی ساغ اولسون 🖤
در ماهنامه بایرام اشعاری از این شاعر مردمی چاپ شده است. یاد و نامش گرامی.
از مطلعین و محققین عزیز خواهشمند است درباره آثار استاد اسدخان سلطانی مطالب خود را به فصلنامه بایرام ارسال کنند تا به صورت ویژه نامه چاپ شود.
https://t.me/Alimohamadbayani
🟥🔹🟥
بایرامین یئنی نمرهسی چاپ اولماق عرفهسیندهدیر. (نمره ۹ مسلسل ۹۱)
گلن پستلاردا فهرست مطالب و آبونمان شرایطی درج اولاجاقدیر. 👇👇👇
https://t.me/Bayramzn
بایرامین یئنی نمرهسی چاپ اولماق عرفهسیندهدیر. (نمره ۹ مسلسل ۹۱)
گلن پستلاردا فهرست مطالب و آبونمان شرایطی درج اولاجاقدیر. 👇👇👇
https://t.me/Bayramzn
🟥🔹🟥
#فهرست_مطالب_فصلنامه بایرام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
• سخن سردبیر 8
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹 یورد 9
• «قیل باراق» در اوغوزنامه، «سگسار» در شاهنامه / لطفعلی برقی/10
• تحلیل اتیمولوژیک اسامی جغرافیایی بیجار و.../ محمد قاسمی /22
• بررسی احوال شاعر یوسف بیگ چاوشلو /علی ابوالقاسمی/ 32
قصیدة مغولیه صدرالدین ابهری / علی طارمی / 39
• سانبوران داغلاريندا داناولدوزو / میرعلی سید سلامت/ 47
• اولما مثل ِحکيم خواجه نصير!/ خلیل قربانی/ 53
• درباب ريشه شناسي کوسا / روح الله افشار/ 57
• حاجي لئيلکلر و... / مصطفی رزاقی، محمد چراغی/ 61
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹#اوستاد_سعيد_بداغي حاقيندا 64
• اين ترک پارسي گوي / دکتر اميرحسين اللهياري/ 66
• اوستاد سعيد بداغيدن بير خاطره، نئچه شعر / ع.م.بیانی/ 68
• ديدار ماه / علی محمدبیانی/ 70
• شعر اورکدن چيخماسا اورهگه اوتورماز / علی اوجاقلی/ 72
• ياد ماندگار نارون/ فرشید امینی/ 77
• در فراق يار و ديار / حسن بهبودی/ 105
• دست نوازشگر پدر و دلتنگي ناتمام/ لعبت بداغی/ 108
• روزهاي دشوار جدايي / الفت بداغی/ 110
• درباره استاد سعيد بداغي، پرواز بي بازگشت / حمید عابدینی/ 111
• سعيد بداغي رساترين صداي روزگار خويش/ منیژه اباذری/ 113
• نقش ماندگار/ دکتر علي اصغر ميرزايي مهر/ 117
• اوستاد سعید بداغی حاقیندا شعرلر/ 122
🔹 #اوستاد_علي_جباري آشينا 132
• يورولمام بير عؤمور «اي جان» دئمکدن / علی محمدبیانی/ 134
• آشنا غزللرنین 1.جي جلدينه مقدمه/ علی محمدبیانی/ 136
• اوچ کتابدان، اوچ اؤن سؤز/ علی جباری«آشنا»/ 137
• اوستاد جبّاري آشينا: تورکو شعره چوخ وقت آييرديم/ 146
• اين آشناي درد آشنا / کبری جباری/ 152
• هنوز باورم نيست ... / محمدتقی جباری165
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹حکایه 170
• اوشاغين عالمي / نازخند صبحی/171
• جهنم- بهشت/ جومپا لاهيري/ ترجمه اسد الله شمائی/173
• گؤي يولچولوغو / صياد نعيمي هوشمند «ايلهان»/177
• بيز، ازل گوندن، قينانميشيق / باقر رشادتی/178
• ابن بادريسين دانيشيغي/ عربجهدن چئويرمه: محمد رزاقي/ 179
• اوجا اوچان / فرشاد عسگری/ 180
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹شعر 186
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹کتابخانا ۱۹۹
• پژواکي از سکوتي دوردست / جواد امانلو/200
• مهجوري که مهجور نيست/ 204
• تذکره ميرزا عيسي ضيائي اردبيلي حاقيندا/ 205
• نگاهي به آثار و افکار سعدالله دنيوي مغانلو و همکارانش/ 207
• زنگان قَوهسيندن استانبول قَوهسينه / دوکتور محمد رزاقی/ 212 ــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹 گاوازنگ (زنجان شناسی) 216
• جهانسوز ميرزانين دوستاق خاطراتي/ دوکتور بؤیوک ملایی/ 217
• آشيق عربين اوخودوغو اصلي کرم داستانيندا../ محمود فقیه/224
• قورخولوق گؤتورمک و ايکي نمايش / مصطفی رزاقی/ 245
• مشه وجينين ناغيلي / رحیم اسماعیلی/248
• علقنبر (عليقنبر) / مصطفی نادری/ 254
• آرزي ايله قنبر/ يازييا آلان: رضاعلي کريمي/259
https://t.me/Bayramzn
#فهرست_مطالب_فصلنامه بایرام
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
• سخن سردبیر 8
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹 یورد 9
• «قیل باراق» در اوغوزنامه، «سگسار» در شاهنامه / لطفعلی برقی/10
• تحلیل اتیمولوژیک اسامی جغرافیایی بیجار و.../ محمد قاسمی /22
• بررسی احوال شاعر یوسف بیگ چاوشلو /علی ابوالقاسمی/ 32
قصیدة مغولیه صدرالدین ابهری / علی طارمی / 39
• سانبوران داغلاريندا داناولدوزو / میرعلی سید سلامت/ 47
• اولما مثل ِحکيم خواجه نصير!/ خلیل قربانی/ 53
• درباب ريشه شناسي کوسا / روح الله افشار/ 57
• حاجي لئيلکلر و... / مصطفی رزاقی، محمد چراغی/ 61
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹#اوستاد_سعيد_بداغي حاقيندا 64
• اين ترک پارسي گوي / دکتر اميرحسين اللهياري/ 66
• اوستاد سعيد بداغيدن بير خاطره، نئچه شعر / ع.م.بیانی/ 68
• ديدار ماه / علی محمدبیانی/ 70
• شعر اورکدن چيخماسا اورهگه اوتورماز / علی اوجاقلی/ 72
• ياد ماندگار نارون/ فرشید امینی/ 77
• در فراق يار و ديار / حسن بهبودی/ 105
• دست نوازشگر پدر و دلتنگي ناتمام/ لعبت بداغی/ 108
• روزهاي دشوار جدايي / الفت بداغی/ 110
• درباره استاد سعيد بداغي، پرواز بي بازگشت / حمید عابدینی/ 111
• سعيد بداغي رساترين صداي روزگار خويش/ منیژه اباذری/ 113
• نقش ماندگار/ دکتر علي اصغر ميرزايي مهر/ 117
• اوستاد سعید بداغی حاقیندا شعرلر/ 122
🔹 #اوستاد_علي_جباري آشينا 132
• يورولمام بير عؤمور «اي جان» دئمکدن / علی محمدبیانی/ 134
• آشنا غزللرنین 1.جي جلدينه مقدمه/ علی محمدبیانی/ 136
• اوچ کتابدان، اوچ اؤن سؤز/ علی جباری«آشنا»/ 137
• اوستاد جبّاري آشينا: تورکو شعره چوخ وقت آييرديم/ 146
• اين آشناي درد آشنا / کبری جباری/ 152
• هنوز باورم نيست ... / محمدتقی جباری165
ـــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹حکایه 170
• اوشاغين عالمي / نازخند صبحی/171
• جهنم- بهشت/ جومپا لاهيري/ ترجمه اسد الله شمائی/173
• گؤي يولچولوغو / صياد نعيمي هوشمند «ايلهان»/177
• بيز، ازل گوندن، قينانميشيق / باقر رشادتی/178
• ابن بادريسين دانيشيغي/ عربجهدن چئويرمه: محمد رزاقي/ 179
• اوجا اوچان / فرشاد عسگری/ 180
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹شعر 186
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹کتابخانا ۱۹۹
• پژواکي از سکوتي دوردست / جواد امانلو/200
• مهجوري که مهجور نيست/ 204
• تذکره ميرزا عيسي ضيائي اردبيلي حاقيندا/ 205
• نگاهي به آثار و افکار سعدالله دنيوي مغانلو و همکارانش/ 207
• زنگان قَوهسيندن استانبول قَوهسينه / دوکتور محمد رزاقی/ 212 ــــــــــــــــــــــــــــــــ
🔹 گاوازنگ (زنجان شناسی) 216
• جهانسوز ميرزانين دوستاق خاطراتي/ دوکتور بؤیوک ملایی/ 217
• آشيق عربين اوخودوغو اصلي کرم داستانيندا../ محمود فقیه/224
• قورخولوق گؤتورمک و ايکي نمايش / مصطفی رزاقی/ 245
• مشه وجينين ناغيلي / رحیم اسماعیلی/248
• علقنبر (عليقنبر) / مصطفی نادری/ 254
• آرزي ايله قنبر/ يازييا آلان: رضاعلي کريمي/259
https://t.me/Bayramzn
Telegram
بایرام مجلهسی
ارتباط با ادمین
@Amb1353
@Amb1353
🔷
🔹 بایرام مجلهسینین یئنی نمرهسی چاپ اولماقدادیر.
#یازیلان_سؤز_یادگاردیر
#ائل_گۆجو_سئل_گۆجو
👇 نحوه تهیه فصلنامه بایرام شماره 9 (مسلسل 91)
🔹 266صفحه
یک جلد صد و هشتاد و پنج هزار تومان
علاقمندان مبلغ مورد نظر را به شماره کارت: 👇
6104337764038517
(بانک ملت - به نام علي محمدبياني)
واريز کرده و رسيد مبلغ واريزي و آدرس محل دريافت مجله را به شماره موبايل 09127425477 ( / تلگرام/ اس ام اس ) یا اکانت تلگرامی @Amb1353 اعلام کنند.
اطلاعات ضروري براي مشترکين فصلنامه:
1- آدرس دقيق پستي 2 - کدپستي ده رقمي 3- تلفن همراه 4- تلفن ثابت (در صورت امکان)
فهرست مطالب این شماره در این هشتگ و آدرس 👇
#فهرست_مطالب_فصلنامه_9_91_بایرام
https://t.me/Bayramzn
🔹 بایرام مجلهسینین یئنی نمرهسی چاپ اولماقدادیر.
#یازیلان_سؤز_یادگاردیر
#ائل_گۆجو_سئل_گۆجو
👇 نحوه تهیه فصلنامه بایرام شماره 9 (مسلسل 91)
🔹 266صفحه
یک جلد صد و هشتاد و پنج هزار تومان
علاقمندان مبلغ مورد نظر را به شماره کارت: 👇
6104337764038517
(بانک ملت - به نام علي محمدبياني)
واريز کرده و رسيد مبلغ واريزي و آدرس محل دريافت مجله را به شماره موبايل 09127425477 ( / تلگرام/ اس ام اس ) یا اکانت تلگرامی @Amb1353 اعلام کنند.
اطلاعات ضروري براي مشترکين فصلنامه:
1- آدرس دقيق پستي 2 - کدپستي ده رقمي 3- تلفن همراه 4- تلفن ثابت (در صورت امکان)
فهرست مطالب این شماره در این هشتگ و آدرس 👇
#فهرست_مطالب_فصلنامه_9_91_بایرام
https://t.me/Bayramzn
Forwarded from zangan+ زنگانپلاس
❇️🔶❇️
🔻قاشلارینداندیر خجل گویا هلال عید، کیم،
🔺گئجه اسگیک گؤرونور، گۆندوز چوخ اولماز آشکار.
#مولانا_فضولی
فیطیر بایرامیز موبارک اولسون.
🌺🌸🌼🌺🌸
https://t.me/zanganplus
🔻قاشلارینداندیر خجل گویا هلال عید، کیم،
🔺گئجه اسگیک گؤرونور، گۆندوز چوخ اولماز آشکار.
#مولانا_فضولی
فیطیر بایرامیز موبارک اولسون.
🌺🌸🌼🌺🌸
https://t.me/zanganplus
🔹
سلاملار و سایغیلار دوستلار
تیراژی تنظیملهمک اۆچون سیزین سفارشلریزین یولونو گؤزلهییریک.
https://t.me/zanganplus
سلاملار و سایغیلار دوستلار
تیراژی تنظیملهمک اۆچون سیزین سفارشلریزین یولونو گؤزلهییریک.
https://t.me/zanganplus
بایرام مجلهسی
🔹 سلاملار و سایغیلار دوستلار تیراژی تنظیملهمک اۆچون سیزین سفارشلریزین یولونو گؤزلهییریک. https://t.me/zanganplus
🔷
🔹 بایرام مجلهسینین یئنی نمرهسی چاپ اولماقدادیر.
#یازیلان_سؤز_یادگاردیر
#ائل_گۆجو_سئل_گۆجو
👇 نحوه تهیه فصلنامه بایرام شماره 9 (مسلسل 91)
🔹 266صفحه
یک جلد صد و هشتاد و پنج هزار تومان
علاقمندان مبلغ مورد نظر را به شماره کارت: 👇
6104337764038517
(بانک ملت - به نام علي محمدبياني)
واريز کرده و رسيد مبلغ واريزي و آدرس محل دريافت مجله را به شماره موبايل 09127425477 ( / تلگرام/ اس ام اس ) یا اکانت تلگرامی @Amb1353 اعلام کنند.
اطلاعات ضروري براي مشترکين فصلنامه:
1- آدرس دقيق پستي 2 - کدپستي ده رقمي 3- تلفن همراه 4- تلفن ثابت (در صورت امکان)
فهرست مطالب این شماره در این هشتگ و آدرس 👇
#فهرست_مطالب_فصلنامه_9_91_بایرام
https://t.me/Bayramzn
🔹 بایرام مجلهسینین یئنی نمرهسی چاپ اولماقدادیر.
#یازیلان_سؤز_یادگاردیر
#ائل_گۆجو_سئل_گۆجو
👇 نحوه تهیه فصلنامه بایرام شماره 9 (مسلسل 91)
🔹 266صفحه
یک جلد صد و هشتاد و پنج هزار تومان
علاقمندان مبلغ مورد نظر را به شماره کارت: 👇
6104337764038517
(بانک ملت - به نام علي محمدبياني)
واريز کرده و رسيد مبلغ واريزي و آدرس محل دريافت مجله را به شماره موبايل 09127425477 ( / تلگرام/ اس ام اس ) یا اکانت تلگرامی @Amb1353 اعلام کنند.
اطلاعات ضروري براي مشترکين فصلنامه:
1- آدرس دقيق پستي 2 - کدپستي ده رقمي 3- تلفن همراه 4- تلفن ثابت (در صورت امکان)
فهرست مطالب این شماره در این هشتگ و آدرس 👇
#فهرست_مطالب_فصلنامه_9_91_بایرام
https://t.me/Bayramzn
Telegram
بایرام مجلهسی
ارتباط با ادمین
@Amb1353
@Amb1353
میهمله و محلمه
✍ محمد اردم
آشناییام با نام دو روستای میهمله سفلی و میهمله علیا به سالها قبل برمیگردد. دو روستای ترکنشین مزبور از توابع صالح آباد شهرستان همداناند. شکل اسم، شباهتی با الگوهای نامگذاری در آن صفحات و مناطق ترکنشین دیگر نداشت؛ در نگاه اول هم تحلیلی به ذهنم نرسید. تا آن که در زمان مطالعه توپونیمهای ترکی آناتولی به جامعه و جماعت محلمی در ماردین و اطراف آن برخوردم. شباهت دو اسم توجهم را جلب کرد و تصور میکنم که بین آنها رابطهای وجود داشته باشد.
***
محلمیها که اسامیشان به اشکال مختلفی ضبط شده است، جمعیتی عربیزباناند و در استان ماردین و بالاخص اطراف میدیات(Midyat) سکونت دارند. در برخی از روستاهای اطراف ماردین، محلمیهایی سکونت دارند که به زبان کردی تکلم میکنند ولی عموماً از این که کردزبان شدهاند و در اصل عرب بودهاند، اطلاع دارند. محلمیها همگی مسلمان سنّی و شافعی مذهباند. نفوذ اندیشههای ناسیونالیستی در میان آنها باعث شده است تا ادعاهای عجیب و غریبی هم مطرح کنند؛ مانند این که جمعیتشان در ترکیه به ۸۰۰ هزار تن میرسد و یا این که از زمان قبل از میلاد مسیح در این نواحی زندگی میکردند و یا در سوریه نیم میلیون و در دنیا سه میلیون محلمی زندگی میکنند و ۵ درصد محلمیها (حدود ۱۵۰ هزار تن) مذهب یزیدی دارند و در موصل و حوالی آن زندگی میکنند. این نکات چندان منطقی و مستدل نیست؛ اما آنچه معتدل و صحیح به نظر میرسد این است که جمعیت آنها در ترکیه، حدوداً نیم میلیون نفر(علاوه بر ماردین، در آدانا هم سکونت دارند) و جمعیت کوچک محلمی هم در لبنان وجود دارد. محلمیها به لهجهای از عربی تکلم میکنند که قِلتُ خوانده میشود(در قیاس با عربی فصیح و استاندارد: قُلتُ) و البته تأثیراتی از زبانهای سریانی، کردی و ترکی هم پذیرفته است. در خصوص منشأ قومی آنها هم مناقشات متعددی وجود دارد؛ در مسابقۀ قدمت که جریانهای ناسیونالیستی به راه میاندازند، برخی محلمیها معتقدند که ۳۰۰۰ سال قبل از جزیرهالعرب به این مناطق کوچ کردهاند. روایت معتدلتر آن است که محلمیها، بقایای بنی ربیعه هستند؛ یعنی یکی از دو قبیله بزرگ عرب که در شمال بینالنهرین ساکن شدهاند و نام دیاربکر یادگار اسم قبیله دوم است. جغرافیدانان مسلمان همواره از دیار ربیعه، در کنار دیار بکر یاد میکردند. با این حال در دهههای اخیر ادعاهایی چون منشأ کردی و سریانی/آرامی هم برای محلمیها مطرح شده است. در این میان، ادعای منشأ آرامی/سریانی جدّیت بیشتری دارد. زیرا منطقه ماردین و طورعابدین، که محل اصلی نشو و نمای محلمیها است، از قرنها قبل از اسلام، مسکن و موطن آرامیها بوده است. ادعا میشود که اسم آرام/آرامی واریانتهای متعددی داشته و از آن جمله است؛ آهلمی(Ahlemi)/ اهلامی/اهلامه. ادعا میشود که صامت م در ابتدای نام محلمی (Mahalemi/Mihalmi) مبین انتساب است(قابل قیاس با مِن در عربی). در این صورت، محلمی به معنای "از قوم/نسل/طایفه آرامی" خواهد بود. تصور میکنم که این تحلیل، در حال حاضر، قانع کنندهترین توضیح از اسم طایفه محلمی باشد. به احتمال زیاد، اسم مزبور بعدها تحت تاثیر "محلّه" عربی مشدّد شده است. روایات تاریخی و اسناد مؤید آن است که طوایف مزبور در قرن شانزدهم میلادی تغییر مذهب داده و مسلمان شدهاند و قبل از آن تاریخ مسیحی بودند. این هم میتواند مؤید منشأ آرامی آنها باشد. به هر حال نمیتوان انکار کرد که اختلاط قومی در این نواحی بسیار زیاد بوده و لذا از قومیت و نژاد خالص نمیتوان سخنی به میان آورد. به بیانی دیگر، احتمالاً هستۀ اصلی جامعه محلمی، سریانی/آرامی بوده و در ترکیب آنها از اعراب، کردها و ترکهای منطقه نیز افراد و گروههایی دخیل شدهاند.
http://qopuntular.blogfa.com/post/87
👇👇👇
✍ محمد اردم
آشناییام با نام دو روستای میهمله سفلی و میهمله علیا به سالها قبل برمیگردد. دو روستای ترکنشین مزبور از توابع صالح آباد شهرستان همداناند. شکل اسم، شباهتی با الگوهای نامگذاری در آن صفحات و مناطق ترکنشین دیگر نداشت؛ در نگاه اول هم تحلیلی به ذهنم نرسید. تا آن که در زمان مطالعه توپونیمهای ترکی آناتولی به جامعه و جماعت محلمی در ماردین و اطراف آن برخوردم. شباهت دو اسم توجهم را جلب کرد و تصور میکنم که بین آنها رابطهای وجود داشته باشد.
***
محلمیها که اسامیشان به اشکال مختلفی ضبط شده است، جمعیتی عربیزباناند و در استان ماردین و بالاخص اطراف میدیات(Midyat) سکونت دارند. در برخی از روستاهای اطراف ماردین، محلمیهایی سکونت دارند که به زبان کردی تکلم میکنند ولی عموماً از این که کردزبان شدهاند و در اصل عرب بودهاند، اطلاع دارند. محلمیها همگی مسلمان سنّی و شافعی مذهباند. نفوذ اندیشههای ناسیونالیستی در میان آنها باعث شده است تا ادعاهای عجیب و غریبی هم مطرح کنند؛ مانند این که جمعیتشان در ترکیه به ۸۰۰ هزار تن میرسد و یا این که از زمان قبل از میلاد مسیح در این نواحی زندگی میکردند و یا در سوریه نیم میلیون و در دنیا سه میلیون محلمی زندگی میکنند و ۵ درصد محلمیها (حدود ۱۵۰ هزار تن) مذهب یزیدی دارند و در موصل و حوالی آن زندگی میکنند. این نکات چندان منطقی و مستدل نیست؛ اما آنچه معتدل و صحیح به نظر میرسد این است که جمعیت آنها در ترکیه، حدوداً نیم میلیون نفر(علاوه بر ماردین، در آدانا هم سکونت دارند) و جمعیت کوچک محلمی هم در لبنان وجود دارد. محلمیها به لهجهای از عربی تکلم میکنند که قِلتُ خوانده میشود(در قیاس با عربی فصیح و استاندارد: قُلتُ) و البته تأثیراتی از زبانهای سریانی، کردی و ترکی هم پذیرفته است. در خصوص منشأ قومی آنها هم مناقشات متعددی وجود دارد؛ در مسابقۀ قدمت که جریانهای ناسیونالیستی به راه میاندازند، برخی محلمیها معتقدند که ۳۰۰۰ سال قبل از جزیرهالعرب به این مناطق کوچ کردهاند. روایت معتدلتر آن است که محلمیها، بقایای بنی ربیعه هستند؛ یعنی یکی از دو قبیله بزرگ عرب که در شمال بینالنهرین ساکن شدهاند و نام دیاربکر یادگار اسم قبیله دوم است. جغرافیدانان مسلمان همواره از دیار ربیعه، در کنار دیار بکر یاد میکردند. با این حال در دهههای اخیر ادعاهایی چون منشأ کردی و سریانی/آرامی هم برای محلمیها مطرح شده است. در این میان، ادعای منشأ آرامی/سریانی جدّیت بیشتری دارد. زیرا منطقه ماردین و طورعابدین، که محل اصلی نشو و نمای محلمیها است، از قرنها قبل از اسلام، مسکن و موطن آرامیها بوده است. ادعا میشود که اسم آرام/آرامی واریانتهای متعددی داشته و از آن جمله است؛ آهلمی(Ahlemi)/ اهلامی/اهلامه. ادعا میشود که صامت م در ابتدای نام محلمی (Mahalemi/Mihalmi) مبین انتساب است(قابل قیاس با مِن در عربی). در این صورت، محلمی به معنای "از قوم/نسل/طایفه آرامی" خواهد بود. تصور میکنم که این تحلیل، در حال حاضر، قانع کنندهترین توضیح از اسم طایفه محلمی باشد. به احتمال زیاد، اسم مزبور بعدها تحت تاثیر "محلّه" عربی مشدّد شده است. روایات تاریخی و اسناد مؤید آن است که طوایف مزبور در قرن شانزدهم میلادی تغییر مذهب داده و مسلمان شدهاند و قبل از آن تاریخ مسیحی بودند. این هم میتواند مؤید منشأ آرامی آنها باشد. به هر حال نمیتوان انکار کرد که اختلاط قومی در این نواحی بسیار زیاد بوده و لذا از قومیت و نژاد خالص نمیتوان سخنی به میان آورد. به بیانی دیگر، احتمالاً هستۀ اصلی جامعه محلمی، سریانی/آرامی بوده و در ترکیب آنها از اعراب، کردها و ترکهای منطقه نیز افراد و گروههایی دخیل شدهاند.
http://qopuntular.blogfa.com/post/87
👇👇👇
قوپونتولار
میهمله و محلمه
آشناییام با نام دو روستای میهمله سفلی و میهمله علیا به سالها قبل برمیگردد. دو روستای ترکنشین مزبور از توابع صالح آباد شهرستان همداناند.
بایرام مجلهسی
میهمله و محلمه ✍ محمد اردم آشناییام با نام دو روستای میهمله سفلی و میهمله علیا به سالها قبل برمیگردد. دو روستای ترکنشین مزبور از توابع صالح آباد شهرستان همداناند. شکل اسم، شباهتی با الگوهای نامگذاری در آن صفحات و مناطق ترکنشین دیگر نداشت؛ در نگاه اول…
Telegram
قوپونتولار
تورکجه اوزرینه دوشونمهلر
بو کانال قوپونتولار بلاگینین یازیلارین تلگرامدا یایماغا قورولموشدور (هئچ بیر سیاسی ایدئولوژیسی یوخدور)
www.qopuntular.blogfa.com
بو کانال قوپونتولار بلاگینین یازیلارین تلگرامدا یایماغا قورولموشدور (هئچ بیر سیاسی ایدئولوژیسی یوخدور)
www.qopuntular.blogfa.com
سلام دوستلار
بایرام مجلهسی نمره ۹ (مسلسل ۹۱) چاپدان چیخدی.
سه شنبه گۆنوندن کتاب ساتانلاردا و دکهلرده پایلاناجاق.
آبونه اولانلارین دا پایی پست ائدیلهجکدیر.
منتظر قالان و دؤزوملو دوستلاردان تشکر ائدیریک. ساغ اولون.
#یازیلان_سؤز_یادگاردیر
#ائل_گۆجو_سئل_گۆجو
https://t.me/Bayramzn
بایرام مجلهسی نمره ۹ (مسلسل ۹۱) چاپدان چیخدی.
سه شنبه گۆنوندن کتاب ساتانلاردا و دکهلرده پایلاناجاق.
آبونه اولانلارین دا پایی پست ائدیلهجکدیر.
منتظر قالان و دؤزوملو دوستلاردان تشکر ائدیریک. ساغ اولون.
#یازیلان_سؤز_یادگاردیر
#ائل_گۆجو_سئل_گۆجو
https://t.me/Bayramzn
Telegram
بایرام مجلهسی
ارتباط با ادمین
@Amb1353
@Amb1353
▪️🔹
ادبی مکتبلر
#ایماژیسم
✍کامیار بالسینی
بایرام- شماره 81
«ایماژیستلر» لقبی ییرمینجی قرنین ایلکلرینده انگلیس شعرینه دَییشیکلیک یارادان بیر سیرا انگلوساکسن شاعرلره استفاده اولور.
ایماژیستلر یئنی سؤزلردن دانیشیردیلار، اونلار ویکتوریا ادبیاتی و رومانتیسمه قارشی دوروب یئنی شعرین یارانماسینی اعلان ائلهدیلر. ایلک دفعه ایماژیسم سؤزجویونو آمریکالی شاعر «ائزرا پاوند» قوللاندی. ایماژیسمین یارانماسینین دقیق تاریخی بللی دئییل آنجاق 1908دن ایماژیستی شعر آدلانا بیلن شعرلرین یازیلماسینی گؤره بیلهریک.
بو مکتبین تاریخچهسینه گؤره دانیشماق بو خلاصه مطلب ده سیغماز آنجاق بو قدرینی دئمهلیییک یازیلسایدی دا ایچیندهکی فیکیر آیریلیقلارینا گؤره، دقیق بیر زاد اله گلمزدی.
ایماژیسمده، ان اؤنملی اولان مسأله اسکیلرین یوکونو بوینوندان آشیب ویکتوریایی عادتلردن آرینمیش و شخصی دویغولاری بلیرسیز بیر دونیایا آچیقلایان یئنی بیر شاعرانه دیل یاراتماقدیر. بو مکتبین تمللرینی پاوند، «آلدینگتن» و «اچ.دی»یله بیرلیکده بیر سیرا اصلده گتیریر:
1- بیر شئیی عینی یادا ذهنی اولدوغونا باخمایاراق، آچیق آیدین ایضاح ائتمک.
2- آیدین گؤسترمهیه فایداسی اولمایان هر هانسی بیر گرکسیز کلمهنی سیلمک.
3- شعرین ترکیبی بیر موسیقی قطعهسی کیمی اولمالی. منظم ضربهلر(مترونوم) یا عروضی وزن اولمایاجاق.
بئلهلیکله اضافه سؤزجوک گتیرمهمهلی و دَیرسیز صفت ده اولمامالیدیر. مجرد نسنه ایله دویولان(لمس اولونان) نسنه بیری- بیریله قاریشمامالی. طبیعی بیر شئی اؤزلوگونده سمبولدور. تزئینی کلمهلر گرکسیزدیر و اونوتمامالیییق کی شاعرین ایشی بیر موسیقیچی کیمی چتین دیر.
یوزده یوز ایماژیستی ساییلان بیر اثر هئچ زامان یازیلماییبدیر، اما ایماژیستلر یئنی شعرین تمل داشلارینی سردیلر. ایماژیسم بیر مکتب دن آرتیق، پاوند و الیوت و اونلارین آردینی توتان باشقا شاعرلرین بیر گئچیش دؤنمینین چیچکلنمهسی ایدی.
قایناق:
1- سیدحسینی، رضا(1394) مکتبهای ادبی، چاپ نوزدهم، تهران، نگاه.
https://t.me/Bayramzn
ادبی مکتبلر
#ایماژیسم
✍کامیار بالسینی
بایرام- شماره 81
«ایماژیستلر» لقبی ییرمینجی قرنین ایلکلرینده انگلیس شعرینه دَییشیکلیک یارادان بیر سیرا انگلوساکسن شاعرلره استفاده اولور.
ایماژیستلر یئنی سؤزلردن دانیشیردیلار، اونلار ویکتوریا ادبیاتی و رومانتیسمه قارشی دوروب یئنی شعرین یارانماسینی اعلان ائلهدیلر. ایلک دفعه ایماژیسم سؤزجویونو آمریکالی شاعر «ائزرا پاوند» قوللاندی. ایماژیسمین یارانماسینین دقیق تاریخی بللی دئییل آنجاق 1908دن ایماژیستی شعر آدلانا بیلن شعرلرین یازیلماسینی گؤره بیلهریک.
بو مکتبین تاریخچهسینه گؤره دانیشماق بو خلاصه مطلب ده سیغماز آنجاق بو قدرینی دئمهلیییک یازیلسایدی دا ایچیندهکی فیکیر آیریلیقلارینا گؤره، دقیق بیر زاد اله گلمزدی.
ایماژیسمده، ان اؤنملی اولان مسأله اسکیلرین یوکونو بوینوندان آشیب ویکتوریایی عادتلردن آرینمیش و شخصی دویغولاری بلیرسیز بیر دونیایا آچیقلایان یئنی بیر شاعرانه دیل یاراتماقدیر. بو مکتبین تمللرینی پاوند، «آلدینگتن» و «اچ.دی»یله بیرلیکده بیر سیرا اصلده گتیریر:
1- بیر شئیی عینی یادا ذهنی اولدوغونا باخمایاراق، آچیق آیدین ایضاح ائتمک.
2- آیدین گؤسترمهیه فایداسی اولمایان هر هانسی بیر گرکسیز کلمهنی سیلمک.
3- شعرین ترکیبی بیر موسیقی قطعهسی کیمی اولمالی. منظم ضربهلر(مترونوم) یا عروضی وزن اولمایاجاق.
بئلهلیکله اضافه سؤزجوک گتیرمهمهلی و دَیرسیز صفت ده اولمامالیدیر. مجرد نسنه ایله دویولان(لمس اولونان) نسنه بیری- بیریله قاریشمامالی. طبیعی بیر شئی اؤزلوگونده سمبولدور. تزئینی کلمهلر گرکسیزدیر و اونوتمامالیییق کی شاعرین ایشی بیر موسیقیچی کیمی چتین دیر.
یوزده یوز ایماژیستی ساییلان بیر اثر هئچ زامان یازیلماییبدیر، اما ایماژیستلر یئنی شعرین تمل داشلارینی سردیلر. ایماژیسم بیر مکتب دن آرتیق، پاوند و الیوت و اونلارین آردینی توتان باشقا شاعرلرین بیر گئچیش دؤنمینین چیچکلنمهسی ایدی.
قایناق:
1- سیدحسینی، رضا(1394) مکتبهای ادبی، چاپ نوزدهم، تهران، نگاه.
https://t.me/Bayramzn
Telegram
بایرام مجلهسی
ارتباط با ادمین
@Amb1353
@Amb1353
▪️🔹
#بایرام_مجلهسینین ساتیش یئرلری:
شماره جدید / شماره ۹ ( مسلسل ۹۱)
🔹 زنگان:
۱- کوچه رهبری، کتابکده فرهنگ، آقای تقدسی
۲- پیاده راه سبزه میدان، مطبوعاتی آقای پیرجانی
۳- دروازه ارک، مطبوعاتی آقای حیدری
۴- بولوار آزادی، مطبوعاتی آقای امینی
۵- بولوار آزادی، مطبوعاتی آقای مرادی
۶- کوچمشکی، چهارراه اول، آقای رفیعی
🔹 تبریز: نشر اختر
🔹 اردبیل: کتابفروشی منصور
🔹تهران: انتشارات اندیشه نو
قطع: وزیری
صفحه: ۲۶۶
قیمت: ۱۸۵ مین
https://t.me/Bayramzn
#بایرام_مجلهسینین ساتیش یئرلری:
شماره جدید / شماره ۹ ( مسلسل ۹۱)
🔹 زنگان:
۱- کوچه رهبری، کتابکده فرهنگ، آقای تقدسی
۲- پیاده راه سبزه میدان، مطبوعاتی آقای پیرجانی
۳- دروازه ارک، مطبوعاتی آقای حیدری
۴- بولوار آزادی، مطبوعاتی آقای امینی
۵- بولوار آزادی، مطبوعاتی آقای مرادی
۶- کوچمشکی، چهارراه اول، آقای رفیعی
🔹 تبریز: نشر اختر
🔹 اردبیل: کتابفروشی منصور
🔹تهران: انتشارات اندیشه نو
قطع: وزیری
صفحه: ۲۶۶
قیمت: ۱۸۵ مین
https://t.me/Bayramzn
🔹🔹
سیجیرلمه یا قوشماجا
✍محمدعلی اوجاقی
بایرام شماره ۸۱
اوشاق ادبیاتی چوخ ساده و اوشاغین اؤز دیلینجه یارانیبدیر. شعرلره و ناغیللارا باخاندا گؤروروک کی نه قدر ساده و آخار بیر دیلده خلق اولوب. اوشاق ادبیاتی اوشاقدا دیل درسیندن علاوه اویانیش حسّی ده یاراتماقدا اولور.
مثلا جیرتدان ناغیلینا فیکیر وئرنده گؤروروک کی جیرتدان اویاق قالماغیلا اؤز یولداشلارینی دیو الیندن نجات وئریر و بو بؤیوک بیر اویانیش درسی دیر.
بورادا سیجیرلمه شعریندن قیساجا سؤز آچماق ایستردیک. بو فورما شعرین دؤرد و بئش و...و عمومیتله یئددی هیجاسی وار و دئمک بایاتینین ایلک بیتی کیمی هر بیتین آیریجا قافیهسی اولور و هردن ده شعر ایچینده بیر قافیهلی اولمایان بیتلر و بیر میصراع اولانی دا اولور. البته شفاهی اولدوغونا بعضی مصراعلارین وزنی اویان بویان اولماسی دا ممکنسوز دئییل.
علیرضا صرافی ائل بیلیمینده یازیر:
«اوشاقلارین سؤز خزینهسی چوخالسین و دیللری داها آچیلسین دئیه، کئچمیش زامانلاردا چوخلو سیجیرلمه "قوشماجا" یارانمیشدیر. چوخ قدیم چاغلاردان آغیزدان آغیزا، نسیلدن نسیله دولاناراق الیمیزه چاتمیش قوشماجالارین فورم باخیمیندان اؤزونه مخصوص اؤزللیکلری وار."
صرافینین بو اؤزللیکلرین بیرینه گؤزل اشارهسی اولور. او یازیر:
میصراعلار بیر - بیر اوشاغین یادینا دوشسون دئیه، هر بیتین اوّلینده گلن کلمهلر اوندان قاباقکی میصراعدا دا گلمیشدیر کی، شعرین خاطیرلانماسینا و "یاخشی باشا دوشولمهسینه" اوشاغا یاردیمچی اولور.
«اوشودوم آی اوشودوم» باشلیقلی اولان بیر قوشماجادان یادیمدا اولان قدر تقدیم اولور. بو قوشماجا نئچه روایت ده دئییلیر.
اوشودوم آی اوشودوم،
داغدان آلما داشيديم
آلماجيغيمی آلديلار،.
منی یولا سالدیلار
من یولومدان بئزارام
درين قويو قازارام
درين قويو بئش کئچی
هانی بونون ائركجی
ائركج قازاندا قاينار
ماحمود يانيندا اوينار
ماحمود گئتدی اودونا
قارغی باتدی بودونا
قارغی دئييل قميشدی
بئش بارماغی گوموشدو
گوموشو وئرديم تاتا
تات منه داری وئردی
دارينی سپديم قوشا
قوش منه قاناد وئردی
قانادلانديم اوچماغا
حق قاپيسين آچماغا
حق قاپيسی كليدلی
كليد دوه بوينوندا
دوه گیلان یولوندا
گیلان یولو بوزلوق دور
دؤورهسی یارپوزلوق دور
یارپیز بیرین دره ایدیم
ساچ باغیما دوزه ایدیم
قارداشیمین تویوندا
اوتوروب دوروب سوزهیدیم.
#فولکلور
https://t.me/Bayramzn
سیجیرلمه یا قوشماجا
✍محمدعلی اوجاقی
بایرام شماره ۸۱
اوشاق ادبیاتی چوخ ساده و اوشاغین اؤز دیلینجه یارانیبدیر. شعرلره و ناغیللارا باخاندا گؤروروک کی نه قدر ساده و آخار بیر دیلده خلق اولوب. اوشاق ادبیاتی اوشاقدا دیل درسیندن علاوه اویانیش حسّی ده یاراتماقدا اولور.
مثلا جیرتدان ناغیلینا فیکیر وئرنده گؤروروک کی جیرتدان اویاق قالماغیلا اؤز یولداشلارینی دیو الیندن نجات وئریر و بو بؤیوک بیر اویانیش درسی دیر.
بورادا سیجیرلمه شعریندن قیساجا سؤز آچماق ایستردیک. بو فورما شعرین دؤرد و بئش و...و عمومیتله یئددی هیجاسی وار و دئمک بایاتینین ایلک بیتی کیمی هر بیتین آیریجا قافیهسی اولور و هردن ده شعر ایچینده بیر قافیهلی اولمایان بیتلر و بیر میصراع اولانی دا اولور. البته شفاهی اولدوغونا بعضی مصراعلارین وزنی اویان بویان اولماسی دا ممکنسوز دئییل.
علیرضا صرافی ائل بیلیمینده یازیر:
«اوشاقلارین سؤز خزینهسی چوخالسین و دیللری داها آچیلسین دئیه، کئچمیش زامانلاردا چوخلو سیجیرلمه "قوشماجا" یارانمیشدیر. چوخ قدیم چاغلاردان آغیزدان آغیزا، نسیلدن نسیله دولاناراق الیمیزه چاتمیش قوشماجالارین فورم باخیمیندان اؤزونه مخصوص اؤزللیکلری وار."
صرافینین بو اؤزللیکلرین بیرینه گؤزل اشارهسی اولور. او یازیر:
میصراعلار بیر - بیر اوشاغین یادینا دوشسون دئیه، هر بیتین اوّلینده گلن کلمهلر اوندان قاباقکی میصراعدا دا گلمیشدیر کی، شعرین خاطیرلانماسینا و "یاخشی باشا دوشولمهسینه" اوشاغا یاردیمچی اولور.
«اوشودوم آی اوشودوم» باشلیقلی اولان بیر قوشماجادان یادیمدا اولان قدر تقدیم اولور. بو قوشماجا نئچه روایت ده دئییلیر.
اوشودوم آی اوشودوم،
داغدان آلما داشيديم
آلماجيغيمی آلديلار،.
منی یولا سالدیلار
من یولومدان بئزارام
درين قويو قازارام
درين قويو بئش کئچی
هانی بونون ائركجی
ائركج قازاندا قاينار
ماحمود يانيندا اوينار
ماحمود گئتدی اودونا
قارغی باتدی بودونا
قارغی دئييل قميشدی
بئش بارماغی گوموشدو
گوموشو وئرديم تاتا
تات منه داری وئردی
دارينی سپديم قوشا
قوش منه قاناد وئردی
قانادلانديم اوچماغا
حق قاپيسين آچماغا
حق قاپيسی كليدلی
كليد دوه بوينوندا
دوه گیلان یولوندا
گیلان یولو بوزلوق دور
دؤورهسی یارپوزلوق دور
یارپیز بیرین دره ایدیم
ساچ باغیما دوزه ایدیم
قارداشیمین تویوندا
اوتوروب دوروب سوزهیدیم.
#فولکلور
https://t.me/Bayramzn
Telegram
بایرام مجلهسی
ارتباط با ادمین
@Amb1353
@Amb1353
🔹
جهنم - بهشت (2)
یازان: جومپا لاهیری
چئویرن: اسداله شمائی
بو حکایهنین بیرینجی بؤلومونو #بایرام مجلهسینده (نمره 9 - مسلسل 91 - قیش 1402) اوخویا بیلرسیز:
کاکو پراناب هئچ واقت آتام کیمی نوستالژیک خاطرهلریندن داریخمالاریندان یورولمازدی. یا منیم کیمی گؤیولسوز قولاق آسمازدی. والدهن گؤلونون قیراغینا گئدنده چوخ مهربانلیغینان اوز آشاغیدا آناما کؤمک ائلیردی. آنام وسایلی دؤشهییب اوتوراردی بیزیم گؤلده اوزمهمیزه باخاردی.
کاکو پراناب قیللی بیر کیشی ایدی. دؤشو کمرجه قارا توک ایله اؤرتولموشدو. اوزون آریق آیاقلاری شُل قارینی باخمالیدی. قارینی تازا فارغ اولان آریق آروادلارا بنزهییردی دوغاندان سونرا هله کیچیلمهییب.
کاکو پراناب آنام حاضیرلایان زادلاری یئییب سوپورندن سونرا دئیردی: «بودی! سن منی کؤکلدهجهین!» اوزمهده ناشی ایدی. چوخ شالاپ شولوپ سالیب، باشی همیشه سودان ائشیکده ایدی. سودا نفس چکمه بئجرمهییردی. اوزمه کلاسیندا بیزه اؤیرتمیشدیلر. هر یئره گئدهردیک جماعت بئله بیلردی کاکو پراناب آتامدی، آنام دا آروادیدی.
ایندی دوشونورم آنام اونا عاشق ایمیش. هئچ کیشینی اوجور سئومهمیشدی. کاکو پراناب دا آدام نئجه بؤیوک قارداش آروادیسین چوخ ایستهییر، آنامی سئوردی. غرضسیز حیالی حورمتلی. من ده ذهنیمده اونو فامیل حسابلاردیم. عمی یا بؤیوک قارداش بیلردیم. آتا آنام نئجه مندن یلیک دوراردیلار اونداندا یلیک دوراردیلار. او آتاما چوخ حورمت قویاردی. همیشه بانک بارهسینده، آمریکادا ائولنمه بارهسینده آتام ایله مشورت ائلردی. آتامین نظرینی کیسینجر بارهسینده واترگیت بارهسینده قبول وار ایدی. آنام هردن آرواد آلماسی بارهسینده اون ایله باش باشا قویاردی. امآیتیده اولان هندی قیزلاردان سوروشاردی. جاوان عمی قیزیلارینین عکسین گؤستهریب سوروشاردی: «نئجهدی؟»، «گؤزلدی؟»
آنام بیلیردی کاکو پراناب اونون اولا بیلمز. منجه ایستهییردی اونو فامیلینده ساخلاسین. کاکو پراناب دا اوایلده چوخ آناما وابسته اولموشدو. اوّل آیلار بئله آناما محتاج ایدی آتام عؤمرونده اوجور محتاج دئییل ایدی. منجه کاکو پراناب آنامین تکجه صفالی خوشلوق تفریح ایدی. منیم اولماغیم دا اونو ایربئله سئویندیرمهمیشدی. منیم دونیایا گلمهگیم طبیعی بیر زاد ایدی. توی ائلهیهنین اوشاغی اولار. آما کاکو پراناب گؤیدن دوشموش پای حسابیندا ایدی. آنام یولون گؤزلهمهمیش اله گتیرمیشدی.
کاکو پراناب ۱۹۷۴ ایلینین پاییزیندا ردکلیفده دبورا آدلی بیر دانشجو قیزینان یولداش اولدو. . .
بالا بالا اونو دا اؤزو ایله بیزه گتیردی. من ده آتا آناما باخیب اونو کیچیک آدینان چاغیراردیم. کاکو پراناب اونا اؤیرتمیشدی آتاما داشیامال آناما بودی دئسین. اودا سئوینج ایله قبول ائلهمیشدی. بیریمجی یول بیزه شاما گلنده آنامدان سوروشدوم نئجه کاکو پرانابا عمی دئییرم، دبورایا کاکیما دئییه بیلرم؟ آنام غضب ایله باخیب دیدی: «ایستهمز! ایکی هفته چکمز قیز چیخار گئدر.
آما دبورا چیخیب گئتمهدی. هفتهنین سونونداکی ییغیناقلاردا اونو بیزه گتیرردی. دبورادان ساوای بوتون جماعت هندیدیلر. دبورا اوجا بوی ایدی. آتا آنامدان اوجا، کاکو پراناب ایله بیر بوی ایدی. آچیق ساری اوزون ساچلارین آنام کیمین آرادان آچیب هؤرمه یئرینه باغلاییب یا دا چینینه بوینونا تؤکردی. آنام نظرینه بو ایشی چوخ پیس و یونگول ایدی. دبورا فلسفه اوخویوردو. گوموش رنگینده بیر ظریف عینک ووروب، بزک ائیلهمز ایدی. منجه چوخ گؤزل ایدی، آما آنام نظرینده اوزو دولو ایدی خال ایله، گؤتو ده یوخ حسابیندا ایدی.
بیر مدت کاکو پراناب هفتهده بیر یول بیزه شاما گلردی. آنامدان سوروشاردی «دبورا نئجهدی؟» معلوم ایدی ایستهییر تأیید آلسین. دئییردی دبورانین آتا آناسی ایکیسیده PhD وارلاریدی بوستون دانشگاهیندا استاددیلار. آتاسینین شعر کتابی چاپ اولوب. آنام کاکو پراناب اولمویاندا دبورانین گلمهسیندن شکایت ائلیردی. دئییردی اونا گؤره مجبوردی غذالارا آز ادویه وورسون. دبورا البته دئمیشدی تند غذالاری سئور. دال دوزلدنده اوتانیر بالیغین باشیندا گتیرسین. کاکو پراناب دبورایا اؤیرتمیشدی نئچه هندی جمله دئسین یا بعض غذالاری الینن یئسین. هردن بیر بیرینین آغزینا غذا قویوب بارماقلارین آغیزلاریندا ساخلاردیلار. اؤندا آتا آنام باشلارین آشاغی سالیب اؤز بشقابلارینا گؤز تیکردیلر. قوناقلیقلاردا جماعتین گؤزو قاباغیندا ال اله وئریب بیربیرینی اؤپردیلر. آنام اونلار ایراقدا اولاندا یانینداکیلارا دئییردی: «الانا باخمایین بوجور دئییل ایدی، دَیشیلیب. دوشونه بیلمیرم آدام نئجه بیردن آلت اوست اولا بیلر. جهنم بهشت کیمین چوخ فرق ائیلیب. جهنم- بهشت تشبیهین اؤزوندن چیخاردیب انگلیسی دیلینده مدام ایشلهدردی.
جهنم - بهشت (2)
یازان: جومپا لاهیری
چئویرن: اسداله شمائی
بو حکایهنین بیرینجی بؤلومونو #بایرام مجلهسینده (نمره 9 - مسلسل 91 - قیش 1402) اوخویا بیلرسیز:
کاکو پراناب هئچ واقت آتام کیمی نوستالژیک خاطرهلریندن داریخمالاریندان یورولمازدی. یا منیم کیمی گؤیولسوز قولاق آسمازدی. والدهن گؤلونون قیراغینا گئدنده چوخ مهربانلیغینان اوز آشاغیدا آناما کؤمک ائلیردی. آنام وسایلی دؤشهییب اوتوراردی بیزیم گؤلده اوزمهمیزه باخاردی.
کاکو پراناب قیللی بیر کیشی ایدی. دؤشو کمرجه قارا توک ایله اؤرتولموشدو. اوزون آریق آیاقلاری شُل قارینی باخمالیدی. قارینی تازا فارغ اولان آریق آروادلارا بنزهییردی دوغاندان سونرا هله کیچیلمهییب.
کاکو پراناب آنام حاضیرلایان زادلاری یئییب سوپورندن سونرا دئیردی: «بودی! سن منی کؤکلدهجهین!» اوزمهده ناشی ایدی. چوخ شالاپ شولوپ سالیب، باشی همیشه سودان ائشیکده ایدی. سودا نفس چکمه بئجرمهییردی. اوزمه کلاسیندا بیزه اؤیرتمیشدیلر. هر یئره گئدهردیک جماعت بئله بیلردی کاکو پراناب آتامدی، آنام دا آروادیدی.
ایندی دوشونورم آنام اونا عاشق ایمیش. هئچ کیشینی اوجور سئومهمیشدی. کاکو پراناب دا آدام نئجه بؤیوک قارداش آروادیسین چوخ ایستهییر، آنامی سئوردی. غرضسیز حیالی حورمتلی. من ده ذهنیمده اونو فامیل حسابلاردیم. عمی یا بؤیوک قارداش بیلردیم. آتا آنام نئجه مندن یلیک دوراردیلار اونداندا یلیک دوراردیلار. او آتاما چوخ حورمت قویاردی. همیشه بانک بارهسینده، آمریکادا ائولنمه بارهسینده آتام ایله مشورت ائلردی. آتامین نظرینی کیسینجر بارهسینده واترگیت بارهسینده قبول وار ایدی. آنام هردن آرواد آلماسی بارهسینده اون ایله باش باشا قویاردی. امآیتیده اولان هندی قیزلاردان سوروشاردی. جاوان عمی قیزیلارینین عکسین گؤستهریب سوروشاردی: «نئجهدی؟»، «گؤزلدی؟»
آنام بیلیردی کاکو پراناب اونون اولا بیلمز. منجه ایستهییردی اونو فامیلینده ساخلاسین. کاکو پراناب دا اوایلده چوخ آناما وابسته اولموشدو. اوّل آیلار بئله آناما محتاج ایدی آتام عؤمرونده اوجور محتاج دئییل ایدی. منجه کاکو پراناب آنامین تکجه صفالی خوشلوق تفریح ایدی. منیم اولماغیم دا اونو ایربئله سئویندیرمهمیشدی. منیم دونیایا گلمهگیم طبیعی بیر زاد ایدی. توی ائلهیهنین اوشاغی اولار. آما کاکو پراناب گؤیدن دوشموش پای حسابیندا ایدی. آنام یولون گؤزلهمهمیش اله گتیرمیشدی.
کاکو پراناب ۱۹۷۴ ایلینین پاییزیندا ردکلیفده دبورا آدلی بیر دانشجو قیزینان یولداش اولدو. . .
بالا بالا اونو دا اؤزو ایله بیزه گتیردی. من ده آتا آناما باخیب اونو کیچیک آدینان چاغیراردیم. کاکو پراناب اونا اؤیرتمیشدی آتاما داشیامال آناما بودی دئسین. اودا سئوینج ایله قبول ائلهمیشدی. بیریمجی یول بیزه شاما گلنده آنامدان سوروشدوم نئجه کاکو پرانابا عمی دئییرم، دبورایا کاکیما دئییه بیلرم؟ آنام غضب ایله باخیب دیدی: «ایستهمز! ایکی هفته چکمز قیز چیخار گئدر.
آما دبورا چیخیب گئتمهدی. هفتهنین سونونداکی ییغیناقلاردا اونو بیزه گتیرردی. دبورادان ساوای بوتون جماعت هندیدیلر. دبورا اوجا بوی ایدی. آتا آنامدان اوجا، کاکو پراناب ایله بیر بوی ایدی. آچیق ساری اوزون ساچلارین آنام کیمین آرادان آچیب هؤرمه یئرینه باغلاییب یا دا چینینه بوینونا تؤکردی. آنام نظرینه بو ایشی چوخ پیس و یونگول ایدی. دبورا فلسفه اوخویوردو. گوموش رنگینده بیر ظریف عینک ووروب، بزک ائیلهمز ایدی. منجه چوخ گؤزل ایدی، آما آنام نظرینده اوزو دولو ایدی خال ایله، گؤتو ده یوخ حسابیندا ایدی.
بیر مدت کاکو پراناب هفتهده بیر یول بیزه شاما گلردی. آنامدان سوروشاردی «دبورا نئجهدی؟» معلوم ایدی ایستهییر تأیید آلسین. دئییردی دبورانین آتا آناسی ایکیسیده PhD وارلاریدی بوستون دانشگاهیندا استاددیلار. آتاسینین شعر کتابی چاپ اولوب. آنام کاکو پراناب اولمویاندا دبورانین گلمهسیندن شکایت ائلیردی. دئییردی اونا گؤره مجبوردی غذالارا آز ادویه وورسون. دبورا البته دئمیشدی تند غذالاری سئور. دال دوزلدنده اوتانیر بالیغین باشیندا گتیرسین. کاکو پراناب دبورایا اؤیرتمیشدی نئچه هندی جمله دئسین یا بعض غذالاری الینن یئسین. هردن بیر بیرینین آغزینا غذا قویوب بارماقلارین آغیزلاریندا ساخلاردیلار. اؤندا آتا آنام باشلارین آشاغی سالیب اؤز بشقابلارینا گؤز تیکردیلر. قوناقلیقلاردا جماعتین گؤزو قاباغیندا ال اله وئریب بیربیرینی اؤپردیلر. آنام اونلار ایراقدا اولاندا یانینداکیلارا دئییردی: «الانا باخمایین بوجور دئییل ایدی، دَیشیلیب. دوشونه بیلمیرم آدام نئجه بیردن آلت اوست اولا بیلر. جهنم بهشت کیمین چوخ فرق ائیلیب. جهنم- بهشت تشبیهین اؤزوندن چیخاردیب انگلیسی دیلینده مدام ایشلهدردی.
نه قدر آنام دبورانین گلمهسیندن بئزار ایدی، من خوشلاردیم. عمومیت گنج قیزلار کیمی من ده آنامدان ساوای بیر آیری خانیمدان خوشوم گلیردی. آلا گؤزلرینه وورولموشدوم. پانچو بارانیسی جین دامنین گئیدیگی صندللرین چوخ ایستهییردیم. صاف ساچلارین قویاردی هوروب هر نه جور مسخره شکیللره ایستهییرم چیخاردام. آرزوم ایدی اونون کیمی گئیینم آما آنام مجبور ائلیردی ویکتوریایی توپوغوما چاتان پاچینلاردان گئیم. دبورا اونلارا ماکسی دئییردی. آنام مجبور ائلیردی فرق آچام ایکی رشته آیرییب آپارام باشیمین اوتای بوتاییندا دالدا باغلییام. دبورا قوناقلیقلاردا جمعدن آیریلیب من ایله اوینایاردی. بنگالی خانیملاردا آللاهدان ایستهییب داها مجبور دئییل ایدیلر اون ایله دانیشسینلار. آنامین یولداشلارینین اوشاقلاری ایچینده من هامیدان بؤیوک ایدیم، دبورا ایله یولداش اولموشدوم. دبورا اوخودوغوم کتابلاری بوتون اوخوموشدو.
https://t.me/Bayramzn
https://t.me/Bayramzn
Telegram
بایرام مجلهسی
ارتباط با ادمین
@Amb1353
@Amb1353