#همسرانه
زن ها نمی خواهند که همسر شان در مورد مسائل مهم به آنها دروغ بگوید. آنها می خواهند بخش مهمی از زندگی همسر شان، حتی مهمترین بخش آن باشند. یک زن می خواهد بداند در زندگی همسرش چه می گذرد و می خواهد که مرد زندگی اش به او اعتماد داشته باشد.
@BanooMalakeBash
زن ها نمی خواهند که همسر شان در مورد مسائل مهم به آنها دروغ بگوید. آنها می خواهند بخش مهمی از زندگی همسر شان، حتی مهمترین بخش آن باشند. یک زن می خواهد بداند در زندگی همسرش چه می گذرد و می خواهد که مرد زندگی اش به او اعتماد داشته باشد.
@BanooMalakeBash
#همسرانه
زن ها واقعاً از مردان قابل
پیش بینی که هیچوقت کار
متفاوتی انجام نمی دهند
بدشان می آید. آنها عاشق مردانی
هستند که سرشار از سورپرایزهای عالی اند.
@BanooMalakeBash
زن ها واقعاً از مردان قابل
پیش بینی که هیچوقت کار
متفاوتی انجام نمی دهند
بدشان می آید. آنها عاشق مردانی
هستند که سرشار از سورپرایزهای عالی اند.
@BanooMalakeBash
#همسرانه
زنان در حالی که استراحت میکنند،
میتوانند هم حرف بزنند و هم
به صحبتها گوش بسپارند،
اما مردها نمیتوانند چند کار را
همزمان انجام دهند.
@BanooMalakeBash
زنان در حالی که استراحت میکنند،
میتوانند هم حرف بزنند و هم
به صحبتها گوش بسپارند،
اما مردها نمیتوانند چند کار را
همزمان انجام دهند.
@BanooMalakeBash
نشانه روابط ناسالم 👆
#فایل_اموزشی_مهم
#مینا_جهانبخش
مدرس و نویسنده
مدیر موسسه تحول درون
جلسه پرسش و پاسخ 👇
https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO
❤️دریافت پکیج رایگان
👇👇
@Admiin_moj
ملکه شو و زنان آلفا ☝️
#فایل_اموزشی_مهم
#مینا_جهانبخش
مدرس و نویسنده
مدیر موسسه تحول درون
جلسه پرسش و پاسخ 👇
https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO
❤️دریافت پکیج رایگان
👇👇
@Admiin_moj
ملکه شو و زنان آلفا ☝️
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🗓 درود بر شما 🌹 صبحبخیر
☀️ به سهشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳ خوش آمدید
🌷پروردگارا کمک کن تا آیین مهر و مهربانی را سرلوحه زندگیم قرار دهم کمک کن تا به جای تسلی خواهی,تسلی بخشم کمک کن به جای درک شدن ,درک کنم. کمک کن که بی هیچ قید و شرط خودم را دوست بدارم تا بتوانم عشق را با تمامی انسانها سهیم شوم.
☀️ به سهشنبه ۸ خرداد ۱۴۰۳ خوش آمدید
🌷پروردگارا کمک کن تا آیین مهر و مهربانی را سرلوحه زندگیم قرار دهم کمک کن تا به جای تسلی خواهی,تسلی بخشم کمک کن به جای درک شدن ,درک کنم. کمک کن که بی هیچ قید و شرط خودم را دوست بدارم تا بتوانم عشق را با تمامی انسانها سهیم شوم.
#همسرانه
وقتي زني به شوهرش اعتماد كامل
دارد و مطمئن است كه شوهر
به او دروغ نميگويد،
مسلما رفتار ديگري خواهد داشت.
@BanooMalakeBash
وقتي زني به شوهرش اعتماد كامل
دارد و مطمئن است كه شوهر
به او دروغ نميگويد،
مسلما رفتار ديگري خواهد داشت.
@BanooMalakeBash
#تربیت_فرزند
#مادر_وپدرنمونه
از روشهای صحیح فرزندپروری همین است كه والدین چگونه فضا را مدیرت كرده و رفتارها و مهارتهایی كه باید را به كودكانشان آموزش دهند.
@BanooMalakeBash
#مادر_وپدرنمونه
از روشهای صحیح فرزندپروری همین است كه والدین چگونه فضا را مدیرت كرده و رفتارها و مهارتهایی كه باید را به كودكانشان آموزش دهند.
@BanooMalakeBash
#همسرانه
یک زن نمی خواهد که مرد زندگی اش
تنها او را دوست داشته باشد، بلکه می خواهد زندگی و موجودات زنده را نیز دوست داشته باشد. او مردی می خواهد که مهربان باشد.
@BanooMalakeBash
یک زن نمی خواهد که مرد زندگی اش
تنها او را دوست داشته باشد، بلکه می خواهد زندگی و موجودات زنده را نیز دوست داشته باشد. او مردی می خواهد که مهربان باشد.
@BanooMalakeBash
#همسرانه
زنها گمان میکنند که همسرشان باید
از ذهن آنها خبر داشته باشد
و بدون هدایت آنها، همه چیز را
بفهمد.اما مردها عقلشان به
گوش شان است و تنها آنچه
را که میشنوند باور می کنند.
@BanooMalakeBash
زنها گمان میکنند که همسرشان باید
از ذهن آنها خبر داشته باشد
و بدون هدایت آنها، همه چیز را
بفهمد.اما مردها عقلشان به
گوش شان است و تنها آنچه
را که میشنوند باور می کنند.
@BanooMalakeBash
#همسرانه
#آقایان
احساسات همسرتان را دریابید
و تمام تلاش خود را برای
درک شرایط روحی و روانیاش
به کار گیرید.
@BanooMalakeBash
#آقایان
احساسات همسرتان را دریابید
و تمام تلاش خود را برای
درک شرایط روحی و روانیاش
به کار گیرید.
@BanooMalakeBash
#همسرانه
زنان در برقراری ارتباط، گوش
دادن و فراگیری زبان قویتر از
مردان عمل میکنند، درحالی که
مردان در برقراری ارتباط ضعیفتر
هستند. این موارد تفاوتهایی
هستند که در نحوه ارتباط کلامی
بین مرد و زن وجود دارد.
@BanooMalakeBash
زنان در برقراری ارتباط، گوش
دادن و فراگیری زبان قویتر از
مردان عمل میکنند، درحالی که
مردان در برقراری ارتباط ضعیفتر
هستند. این موارد تفاوتهایی
هستند که در نحوه ارتباط کلامی
بین مرد و زن وجود دارد.
@BanooMalakeBash
💦💜💜💜💜💜💜💜💦
#رهایی_از_شب
#ف_مقیمی
#قسمت_صد_و_هجدهم
دوباره میتونستم نگاهش کنم؟! شاید بهتر باشه این کارو نکنم! از وقتی او وارد زندگیم شده چشمهام لوس شدند.بابت هر اتفاق تازه و کهنه ای گریه میکنند.اگر امشب هم او را نگاه کنم ممکنه کار دستم بده و حاج مهدوی فکر کنه بخاطر کنایه ی مزاح آمیزش گریه کردم!
جوابش رو ندادم.گفتم:من معذرت میخوام که اونها برای شما مزاحمت ایجاد کردند. تلفن وآدرسم رو دادم خدمت اون خانوم تا اگه کاری داشت با خودم تماس بگیره.وقتتون رو نمیگیرم.با اجازه!
اوگفت:چه مزاحمتی. بنده یکی از وظایفم راه انداختن امورات خلقه..البته اگه توفیق خدمتگذاری داشته باشم.
فاطمه وحامد نزدیکمون شدند.حامد گفت:حاج آقا ما رفتیم..شام تشریف بیارید در خدمت باشیم.
تا اونها مشغول مراسم خداحافظی بودند من هم زمان داشتم نیم نگاهی به صورت حاج مهدوی بندازم.تسبیح رو در دستم مشت کردم.خوش بحال الهام که هر روز صبح بدون هیچ اضطراب و حیایی صورت او رو میدید..
نه!!! صدایی عصبانی وملامتگر در درونم فریاد زد:حق نداری اینطوری نگاهش کنی.. اون نامحرمه..حتی اگه تو عاشقش باشی..
مشتم رو تنگ تر کردم.چشمهام رو به سختی روی هم گذاشتم و میون تعارف پرانی سه نفره ی اونها بلند گفتم:با اجازه تون من دیرم شده.اونها حواسشون به سمت من معطوف شد.
فاطمه لبخندی زیبا ومهربان زد، او زمانهایی اینطوری نگاهم میکرد که میدونست روحم در تلاطمه..
گفت:برو عزیزم.درامان خدا..
حامد گفت:خدانگهدار خواهرم.
حاج مهدوی نگاهی کرد و گفت: خیر پیش..
موفق باشید.
ازشون جدا شدم.دوباره چه اتفاقی برام افتاده بود؟ من که فکر میکردم دست ار عشق او کشیدم پس چرا به یکباره اینقدر بیقرار و نا آروم شدم؟ چرا دارم به این پاها لعنت میفرستم که داره منو از او دور و دورتر میکنه؟ چرا دارم این چشمها رو ملامت میکنم که چرا تصویر بیشتری از اونگرفت؟! دلم میخواست زودتر به خونه برگردم و روی تختم بیفتم..دستمال رو روی صورتم بگذارم و تسبیح رو روی قلبم بزارم و فقط نفس عمیق بکشم تا آروم بگیرم..
رسیدم خونه.
در رو که باز کردم یک کاغذ تا شده از لای در افتاد.با تعجب خم شدم و بازش کردم.با خطی آشنا نوشته شده بود:
'سلام عزیزم.اومدم ببینمت نبودی! من واقعا بخاطر حرفهام ورفتاراتم ازت عذر میخوام.خیلی تنها و بی کس شدم..دلم میخواد یک دل سیر کنارت گریه کنم. حتی اگه با دیدنم منو لگد بارون کنی. نسیم'
لعنت به این نسیم که وسط این حال خوب سرو کله ش پیدا شده بود.چطور جرات کرده بود که که برای من نامه بنویسه و دوباره تو فکر دیدنم باشه! ؟ داشتم وارد خونه میشدم که یکی صدام کرد:عسل..
قلبم از حرکت ایستاد.سرم رو برگردوندم.نسیم در تاریکی راه پله روی پاگرد بالا ایستاده بود و باصورتی گریون نگاهم میکرد.
او چطوری وارد این ساختمون شده بود و چطور روی پله ها انتظارم رو میکشید؟ نمیخواستم حتی یک درصد هم ذهنم رو درگیرش کنم.داخل خونه م رفتم و به سرعت در رو بستم.کمی عذاب وجدان گرفتم.چون در تاریکی هم میشد به راحتی اشکهای او رو تشخیص داد.او پشت در ایستاده بود و آهسته با صدایی درمانده و گریون التماسم میکرد:_عسل تو رو خدا در و بازکن..من بهت پناه آوردم نامرد!منو بزن..محل سگم نزار ولی بزار چند دیقه بیام تو باهات حرف بزنم.خیلی داغونم..
هق هق گریه اش بلند شد..
کاش در رو باز نمیکردم.کاش دلم برای هق هقش نمیسوخت..
وقتی در رو باز کردم خودش رو توی بغلم انداخت و های های گریه کرد.چیزی نپرسیدم.حتی حلقه ی دستم رو دور تنش نچرخوندم.مثل مجسمه ایستادم تا او گریه هاش تموم بشه.
چند دیقه بعد او روی مبل نشسته بود و گل گاو زبونی که من براش آماده کرده بودم رو سر میکشید.هنوز هم کلامی بینمون ردو بدل نشده بود. خودش با یک آه عمیق سکوت رو شکست.
_خیلی دلت میخواد منو از خونت بیرونم کنی نه؟!
نگاهش نکردم.فکر کنم ابروهامم به هم گره خورد.چون در اون لحظه یاد حرفهای مهری افتادم.
گفت:من شاید یک کم سگ اخلاق باشم ولی بخدا دوستت دارم..از من چیزی به دل نگیر..
اونروز فقط میخواستم انتقام ازت بگیرم که اون کارا رو کردم جلو اون دوست مذهبی ات..
پوزخندی زدم.
او فکر میکرد من از کارهای دیگه ش خبر ندارم.
با لحنی خشک وعصبی پرسیدم:چیشده.؟
او از روی مبل بلند شد و کنارم نشست. سرس رو کج کرد و با بغص گفت:مسعود بی شرف بهم خیانت کرده..
یک پوزخند دیگه!!! او اینهمه گریه کرد که اینو بگه؟! مگه مسعود و او اهل قید وبندی هم بودند؟
گفتم:خب این کجاش گریه داره؟! مگه تو خودت نمیگفتی هیچ مرد سالمی تو دنیا وجود نداره و هیچ وقت نباید وابسته ی مردی شد؟
ادامه دارد...
💦💜💜💜💜💜💜💜💦
#رهایی_از_شب
#ف_مقیمی
#قسمت_صد_و_هجدهم
دوباره میتونستم نگاهش کنم؟! شاید بهتر باشه این کارو نکنم! از وقتی او وارد زندگیم شده چشمهام لوس شدند.بابت هر اتفاق تازه و کهنه ای گریه میکنند.اگر امشب هم او را نگاه کنم ممکنه کار دستم بده و حاج مهدوی فکر کنه بخاطر کنایه ی مزاح آمیزش گریه کردم!
جوابش رو ندادم.گفتم:من معذرت میخوام که اونها برای شما مزاحمت ایجاد کردند. تلفن وآدرسم رو دادم خدمت اون خانوم تا اگه کاری داشت با خودم تماس بگیره.وقتتون رو نمیگیرم.با اجازه!
اوگفت:چه مزاحمتی. بنده یکی از وظایفم راه انداختن امورات خلقه..البته اگه توفیق خدمتگذاری داشته باشم.
فاطمه وحامد نزدیکمون شدند.حامد گفت:حاج آقا ما رفتیم..شام تشریف بیارید در خدمت باشیم.
تا اونها مشغول مراسم خداحافظی بودند من هم زمان داشتم نیم نگاهی به صورت حاج مهدوی بندازم.تسبیح رو در دستم مشت کردم.خوش بحال الهام که هر روز صبح بدون هیچ اضطراب و حیایی صورت او رو میدید..
نه!!! صدایی عصبانی وملامتگر در درونم فریاد زد:حق نداری اینطوری نگاهش کنی.. اون نامحرمه..حتی اگه تو عاشقش باشی..
مشتم رو تنگ تر کردم.چشمهام رو به سختی روی هم گذاشتم و میون تعارف پرانی سه نفره ی اونها بلند گفتم:با اجازه تون من دیرم شده.اونها حواسشون به سمت من معطوف شد.
فاطمه لبخندی زیبا ومهربان زد، او زمانهایی اینطوری نگاهم میکرد که میدونست روحم در تلاطمه..
گفت:برو عزیزم.درامان خدا..
حامد گفت:خدانگهدار خواهرم.
حاج مهدوی نگاهی کرد و گفت: خیر پیش..
موفق باشید.
ازشون جدا شدم.دوباره چه اتفاقی برام افتاده بود؟ من که فکر میکردم دست ار عشق او کشیدم پس چرا به یکباره اینقدر بیقرار و نا آروم شدم؟ چرا دارم به این پاها لعنت میفرستم که داره منو از او دور و دورتر میکنه؟ چرا دارم این چشمها رو ملامت میکنم که چرا تصویر بیشتری از اونگرفت؟! دلم میخواست زودتر به خونه برگردم و روی تختم بیفتم..دستمال رو روی صورتم بگذارم و تسبیح رو روی قلبم بزارم و فقط نفس عمیق بکشم تا آروم بگیرم..
رسیدم خونه.
در رو که باز کردم یک کاغذ تا شده از لای در افتاد.با تعجب خم شدم و بازش کردم.با خطی آشنا نوشته شده بود:
'سلام عزیزم.اومدم ببینمت نبودی! من واقعا بخاطر حرفهام ورفتاراتم ازت عذر میخوام.خیلی تنها و بی کس شدم..دلم میخواد یک دل سیر کنارت گریه کنم. حتی اگه با دیدنم منو لگد بارون کنی. نسیم'
لعنت به این نسیم که وسط این حال خوب سرو کله ش پیدا شده بود.چطور جرات کرده بود که که برای من نامه بنویسه و دوباره تو فکر دیدنم باشه! ؟ داشتم وارد خونه میشدم که یکی صدام کرد:عسل..
قلبم از حرکت ایستاد.سرم رو برگردوندم.نسیم در تاریکی راه پله روی پاگرد بالا ایستاده بود و باصورتی گریون نگاهم میکرد.
او چطوری وارد این ساختمون شده بود و چطور روی پله ها انتظارم رو میکشید؟ نمیخواستم حتی یک درصد هم ذهنم رو درگیرش کنم.داخل خونه م رفتم و به سرعت در رو بستم.کمی عذاب وجدان گرفتم.چون در تاریکی هم میشد به راحتی اشکهای او رو تشخیص داد.او پشت در ایستاده بود و آهسته با صدایی درمانده و گریون التماسم میکرد:_عسل تو رو خدا در و بازکن..من بهت پناه آوردم نامرد!منو بزن..محل سگم نزار ولی بزار چند دیقه بیام تو باهات حرف بزنم.خیلی داغونم..
هق هق گریه اش بلند شد..
کاش در رو باز نمیکردم.کاش دلم برای هق هقش نمیسوخت..
وقتی در رو باز کردم خودش رو توی بغلم انداخت و های های گریه کرد.چیزی نپرسیدم.حتی حلقه ی دستم رو دور تنش نچرخوندم.مثل مجسمه ایستادم تا او گریه هاش تموم بشه.
چند دیقه بعد او روی مبل نشسته بود و گل گاو زبونی که من براش آماده کرده بودم رو سر میکشید.هنوز هم کلامی بینمون ردو بدل نشده بود. خودش با یک آه عمیق سکوت رو شکست.
_خیلی دلت میخواد منو از خونت بیرونم کنی نه؟!
نگاهش نکردم.فکر کنم ابروهامم به هم گره خورد.چون در اون لحظه یاد حرفهای مهری افتادم.
گفت:من شاید یک کم سگ اخلاق باشم ولی بخدا دوستت دارم..از من چیزی به دل نگیر..
اونروز فقط میخواستم انتقام ازت بگیرم که اون کارا رو کردم جلو اون دوست مذهبی ات..
پوزخندی زدم.
او فکر میکرد من از کارهای دیگه ش خبر ندارم.
با لحنی خشک وعصبی پرسیدم:چیشده.؟
او از روی مبل بلند شد و کنارم نشست. سرس رو کج کرد و با بغص گفت:مسعود بی شرف بهم خیانت کرده..
یک پوزخند دیگه!!! او اینهمه گریه کرد که اینو بگه؟! مگه مسعود و او اهل قید وبندی هم بودند؟
گفتم:خب این کجاش گریه داره؟! مگه تو خودت نمیگفتی هیچ مرد سالمی تو دنیا وجود نداره و هیچ وقت نباید وابسته ی مردی شد؟
ادامه دارد...
💦💜💜💜💜💜💜💜💦
#همسرانه
برای زنها گفت و شنود و حرف زدن، وسیلهای برای همدلی و برقراری ارتباط عاطفی است، در صورتی که برای مردها گفتوگو بیشتر وسیلهای برای برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات است.
@BanooMalakeBash
برای زنها گفت و شنود و حرف زدن، وسیلهای برای همدلی و برقراری ارتباط عاطفی است، در صورتی که برای مردها گفتوگو بیشتر وسیلهای برای برقراری ارتباط و تبادل اطلاعات است.
@BanooMalakeBash
#همسرانه
مانی که شوخطبعی و طنازی
را وارد رابطه زناشوییتان
می کنید.فرصتهای تازهای برای
شناخت مشکلات و راهحلهای آن پیدا
میکنید.
@BanooMalakeBash
مانی که شوخطبعی و طنازی
را وارد رابطه زناشوییتان
می کنید.فرصتهای تازهای برای
شناخت مشکلات و راهحلهای آن پیدا
میکنید.
@BanooMalakeBash
#همسرانه
به نظر میرسد تفاوتهای زنان و مردان گاهی مشکلاتی را برای آنها به وجود میآورد که رابطه را با مشکل مواجه میکند، و در این میان یکی از مهمترین جنبهها، حرف زدن آنها با یکدیگر است.
@BanooMalakeBash
به نظر میرسد تفاوتهای زنان و مردان گاهی مشکلاتی را برای آنها به وجود میآورد که رابطه را با مشکل مواجه میکند، و در این میان یکی از مهمترین جنبهها، حرف زدن آنها با یکدیگر است.
@BanooMalakeBash
#همسرانه
در آغوش گرفتن همسر، یک مهارت ارتباطی پیشرفته و هدیهای کاملا عاشقانه است. این راه عاشقانه، بهترین روشی است که میتواند موفقیت و توانایی شما را در دوست داشتن و عشق ورزیدن به همسرتان تضمین کند.
@BanooMalakeBash
در آغوش گرفتن همسر، یک مهارت ارتباطی پیشرفته و هدیهای کاملا عاشقانه است. این راه عاشقانه، بهترین روشی است که میتواند موفقیت و توانایی شما را در دوست داشتن و عشق ورزیدن به همسرتان تضمین کند.
@BanooMalakeBash
Forwarded from همسرانه
زنان هیما و دلربا👆
#فایل_اموزشی_مهم
#مینا_جهانبخش
مدرس و نویسنده
مدیر موسسه تحول درون
جلسه پرسش و پاسخ 👇
https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO
❤️دریافت پکیج رایگان
👇👇
@Admiin_moj
ملکه شو و زنان آلفا ☝️
ورود به گروه 7800 نفری روابط👇
@Admiin_moj
#فایل_اموزشی_مهم
#مینا_جهانبخش
مدرس و نویسنده
مدیر موسسه تحول درون
جلسه پرسش و پاسخ 👇
https://t.me/+PXOLNomyw87uC-zO
❤️دریافت پکیج رایگان
👇👇
@Admiin_moj
ملکه شو و زنان آلفا ☝️
ورود به گروه 7800 نفری روابط👇
@Admiin_moj
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌹سلام صبحتون بخیر🌹
🌼آرامش یعنی؛
🌺قایق زندگیتان را،
🌼دست کسی بسپارید که،
🌺صاحب ساحل آرامش است...
🌼در این روز زیبا و دلانگیز
🌺از خدای مهربان ...
🌼قشنگترین، آرامشبخشترین،
🌺و بهترین روز را برایتان آرزومندم
🌼آرامش یعنی؛
🌺قایق زندگیتان را،
🌼دست کسی بسپارید که،
🌺صاحب ساحل آرامش است...
🌼در این روز زیبا و دلانگیز
🌺از خدای مهربان ...
🌼قشنگترین، آرامشبخشترین،
🌺و بهترین روز را برایتان آرزومندم
#همسرانه
شوخ طبعی زوجین در زندگی زناشویی،کمی شوخ طبعی
برای رفع سردی و یکنواختی
زندگی لازم است.
@BanooMalakeBash
شوخ طبعی زوجین در زندگی زناشویی،کمی شوخ طبعی
برای رفع سردی و یکنواختی
زندگی لازم است.
@BanooMalakeBash
#همسرانه
زن میتواند بدون آن که از احساسات خود صحبتی به میان آورد؛ احساس پذیرفته شدن، دوست داشته شدن، درک شدن و حمایت شدن از جانب همسر را لمس و تجربه کند.
@BanooMalakeBash
زن میتواند بدون آن که از احساسات خود صحبتی به میان آورد؛ احساس پذیرفته شدن، دوست داشته شدن، درک شدن و حمایت شدن از جانب همسر را لمس و تجربه کند.
@BanooMalakeBash