🌙 شبتان آرام ...
تو به من خندیدی
و نمیدانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضبآلود به من کرد نگاه
سیب دندانزده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرارکنان
میدهد آزارم
و من اندیشهکنان
غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
📖 #حمید_مصدق
خرداد ۱۳۴۳
🆔️ @Bahar_Narenj_99
تو به من خندیدی
و نمیدانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه
سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضبآلود به من کرد نگاه
سیب دندانزده از دست تو افتاد به خاک
و تو رفتی و هنوز
سالهاست که در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تکرارکنان
میدهد آزارم
و من اندیشهکنان
غرق در این پندارم
که چرا باغچه کوچک ما سیب نداشت
📖 #حمید_مصدق
خرداد ۱۳۴۳
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🌙 شبتان آرام ...
باز كن پنجره را
من تو را خواهم برد
به شب جشن عروسی عروسكهای
كودك خواهر خويش
كه در آن مجلس جشن
صحبتی نيست
ز دارايی داماد و عروس
صحبت از سادگی و كودكی است
چهرهای نيست عبوس...
📖 #حمید_مصدق
🆔️ @Bahar_Narenj_99
باز كن پنجره را
من تو را خواهم برد
به شب جشن عروسی عروسكهای
كودك خواهر خويش
كه در آن مجلس جشن
صحبتی نيست
ز دارايی داماد و عروس
صحبت از سادگی و كودكی است
چهرهای نيست عبوس...
📖 #حمید_مصدق
🆔️ @Bahar_Narenj_99