🍊 کانال ادبی و هنری بهار نارنج قاسم‌ آباد
766 subscribers
8.53K photos
3.36K videos
12 files
127 links
به نام خالقِ ابر و مه و باد
خداوندِ جهان و قاسم‌آباد

🍊 این کانال، به منظور انعکاس فعالیتهای ادبی، هنری و فرهنگی مردمان زادگاهمان 💚 ایجاد شده است.

ارتباط با ادمین : @B_N_13_99
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎙 #صادق_کشاورز
#سید_اسحق_فاطمی_تنکابنی
🎼 یا حسین (ع) باگو (محلی شهسواری)

▫️ زبان مادری را زنده نگه داریم.

🆔️ @keshavarz_moshaver...
🆔️ @Bahar_Narenj_99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
صَلی الله عَلیک یا ابا عبدالله الحسین (ع)

جانم یا حسین (ع)

رو به سوی قبله‌ی‌دل‌ها سلام‌ت می‌دهم
السلام ای حضرت ارباب جانم یا حسین (ع)

روسیاهم بنده‌ای لبریزم از دنیای خود
چشم گریان آمدم بی‌تاب جانم یا حسین (ع)

عشق را می‌دانم امّا گم شدم در ازدحام
پس بخوانم بنده‌ی تواب جانم یا حسین (ع)

خار چشم دشمنانت می‌شوم رخصت دهی
گوهری در زندگی کمیاب جانم یا حسین (ع)

کربلا شاید نباشد قسمتم تا زنده‌ام
راه را نزدیک کن دریاب جانم یا حسین (ع)

تشنه‌ام شاید دلیل‌اش دوری‌ام از وصل توست
در محرم می‌شوم سیراب جانم یا حسین (ع)

🎙 #حمیدرضا_یگانه

🆔️ @Bahar_Narenj_99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎼 قدیمی‌ترین نوحه‌ ضبط شده
▫️ نوحه جبرئیل

دستگاه گرامافون، اواخر عصر ناصری به ایران آمد که آن را آن زمان دستگاه "حافظ الصوت" یا "حبس الصوت" می‌خواندند. چندین صدای ضبط شده به دوره ناصری و مظفرالدین شاه منسوب هستند که نوحه «جبرئیل» هم از آن جمله است. شعر نوحه «جبرئیل» منسوب به ناصرالدین شاه قاجار بوده (؟) و خواننده آن مشخص نیست. این نوحه قدیمی در دستگاه همایون اجرا شده است، و تصاویر این ویدیو نیز مربوط به تکیه دولت می‌باشد.

مامور شد ز حضرت دادار، جبرئیل
آمد به یاری شه بی‌یار، جبرئیل
وقتی رسید دید حسین را میان خون
گفتا فدای جان تو، صد بار، جبرئیل
برگو به پیکری که منش پروریده‌ام
بینی چه سان جراحت بسیار، جبرئیل
شاه شهید دیده گشود و به ناله گفت
ای پیک وحی خالق جبار، جبرئیل
بردار سایه‌ات زسرم ساعت وصال
حایل مشو میان من و یار، جبرئیل
گر سایه افکنی، به سر اصغرم فکن
سوزد چو عود از شرر نار، جبرئیل
اندر کنار علقمه آن لحظه بگذری
کن سایه‌ای به میر علمدار، جبرئیل
عباس آب‌آور لب‌تشنگان من
دارد به تن جراحت بسیار، جبرئیل...
پرواز چو کنی، تو به لوح و قلم رسی
کن ثبت شعر ناصر قاجار جبرئیل

🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 فیلم رنگی شده روز عاشورای حسینی دوره اول پهلوی و بین سالهای ۱۳۱۰ تا ۱۳۱۴ خورشیدی در سبزه میدان تهران ورودی بازار بزرگ
پ.ن : فیلم صدا گذاری شده است.

🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎶 ساز کِرنی (cerney)

واژه‌ی «کِرنی» مرکب از دو واژه‌ی «کِر» و «نی» بوده که «کِر» به معنی جنگ و کارزار و «نی» همان ساز "نی" است.
کِرنی، سازی است بادی و بلند از جنس نی که دارای صدای بم و رسائی بوده و فقط با دم نوازنده از آن، صدا حاصل می‌شود.
«کِرنی نوازی» از سنت‌های قدیمی گیلان بوده و در عزاداری‌ ماه‌ محرم اجرا می‌شود.
کِرنی در گذشته‌های دور برای اطلاع‌رسانی و اعلام خبر به مردم استفاده می‌شد، ولی امروزه بخاطر صدای حزن‌انگیزش تنها به عنوان ساز در مراسم عزاداری استفاده می‌شود.
این ساز دارای سه قسمت اصلی است:
۱- قسمتی از ساز که در دهان قرار می‌گیرد و در آن دمیده می‌شود.
۲- قسمت بدنه که از جنس نی بوده و طول آن بین ۲ تا ۴ متر می‌باشد.
۳- قسمت سر خمیده آن که به شکل حرف "ل"  بوده و محل خروج و تشدید صدا است، و از نوعی کدو و یا شاخ گاو ساخته می‌شود.
کِرنِی معمولاً توسط گروه‌های ۵ تا ۱۵ نفره نواخته می‌شود؛ که یک نفر سرگروه (سرکرناچی) بوده و بقیه (واگیرخوان‌ها) او را همراهی می‌کنند.
ﻣﺮاﺳﻢ ﻛﺮنی‌زنی، ﻣﻌﻤﻮﻻً بصورت اﻳﺴﺘﺎده اﻧﺠﺎم می‌ﺷﻮد و ﻛﺮنی‌ﻫﺎ نیز روی زﻣﻴﻦ ﮔﺬاﺷﺘﻪ می‌شود.

#امیرنصرت_حبیبی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🔸️ #آرش_لاهیجی
▫️ مرمت و طلاکاری اماکن مذهبی و تاریخی
▫️ درب باب‌النسا حرم حضرت ابوالفضل (ع) 
▫️ عراق - سال ۱۳۹۱ 

🆔️ @Bahar_Narenj_99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌙 مکن ای صبح طلوع

شعر آیینی معروف "مکن ای صبح طلوع" را قدیمی‌ها به یاد دارند که در دستجات عزاداری نیمه شب عاشورا ماه محرم خوانده می‌شد.
اما شاید کمتر کسی بداند که سراینده این شعر معروف، خبازی از فومن قدیم به نام مرحوم کربلایی میرزا محمود بهجت پدر مرحوم آیت‌الله محمد تقی بهجت (ره) است، که تا سالیان اخیر ناشناخته بود. پس از مجلس روضه‌ای آیت‌الله بهجت (ره) به مداح می‌گوید:
شعر "مکن ای صبح طلوع" از سروده‌های مرحوم ابوی است.
کربلایی میرزا محمود بهجت فومنی متخلص به "قُمری" از شاعران گمنام در سال ۱۳۲۵ خورشیدی چشم از جهان پوشید و در کربلا مدفون شد.

شب وصل است و تبِ دلبری جانان است
ساغر وصل لبالب به لب مستان است
در نظر بازیشان اهل نظر حیران است
گوئیا مشعله از بامِ فلک ریزان است
چشم جادوی سحر زین شب و تب گریان است
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع
یارب این آبِ حیات از چه دلی جوشان است؟
امشبی را شه دین در حرمش مهمان است
عصر فردا بدنش زیر سم اسبان است
مکن ای صبح طلوع، مکن ای صبح طلوع

🆔️ @Bahar_Narenj_99
☀️ #روزتان_بخیر

ظهر تابستان است
سايه‌ها می‌دانند، كه چه تابستانی است
سايه‌هایی بی لک
گوشه‌ای روشن و پاک
كودكان احساس! جای بازی اينجاست...

🆔️ @Bahar_Narenj_99
شعر سپیدِ محلی

باد
ی کولباره گب خبر بیاردبو
وُروشون بزَم
خجور گب بیاجم
هرچی بومتم نیاتم
هرچی وئ مئن دوبو تله گب

برگردان به فارسی:

باد
کولباری حرفِ خبر آورده بود
برهم زدم
حرف های خوب پیدا کنم
هر قدر گشتم نیافتم
هرچه در چنته داشت ، خبرهای تلخ بود.

#قاسم_شهبازی_چابکسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
تو اعتبار سینه‌م بودی
رفتی و هجوم آورد
مرگ، به تُنگ ماهی‌ام
آری
مرگ به دریای بی ماهی باد !
مرگ حقیقت عریان‌هاست 
و زندگی تلخ‌تر از آغوش کفن...

#حنان_مؤذن_قاسم‌آبادی
      #راستین

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
پاشنه می‌کشد تفسیر
کژ راه واژه‌ را
در حدوث لحظه‌ی تصویر
وقتی پر می‌کشد
فراسوی تالیف
پرنده‌ای  بی‌‌مرگ
که بر نوک می‌برد‌
ارزن‌های ارزان شعر را

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
زخمه می زنی نت به نت
با صدایت
بر زخم خزانم
تا بشنود
آخرین سکوت زمستانم را
صبحی که پر از چشم‌های توست
می‌سوزانی زخم‌های پنجره را
که نشسته بر تن پرده
زخم‌های کوچه
بر تن کفش‌هام
زخم‌های درخت
بر تن پرنده

چون سوختن آخرین سکوت باغ
با سوز ساز سار...

زخمه می‌زنی....

#زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
لحظه‌های غربتم با چشم تو آباد شد
این اسیر بی‌کسی ، با اسم تو آزاد شد

آرزوهای تنم با حس تو جانی گرفت
غصه‌های زندگی با عشق تو دلشاد شد

با  کلامی گمشده ، وز هر قدم آوارگی
این‌صدای بی‌نفَس‌ با هر نفَس فریاد شد

آرزوی با تو بودن زندگی را تازه کرد
هر خیال پوچ من با دیدنت بر باد شد

تن گرفتار زمستان و اسیر این قفس
این هوای یخ زده با شوق تو مرداد شد

در دل‌ِسنگم هوای عاشقی راهی نداشت
چشمها با دیدنت آشفته چون فرهاد شد

اشتیاق با  تو بودن لحظه‌ای ترکم نکرد
خانه‌ی‌عشق تو در جان و دلم ایجاد شد

#مجید_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
مَره عادت بداَی تنها بنیشم

همَش با غصه و غمها بنیشم

بناَی صد خاطره در سبزه‌زاران

چره تنها لب دریا بنیشم

#ابراهیم_اسماعیل‌زاده_لزرجانی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
گرماگرم نگاه تو بودم
مرداد آتشی هست در دل ماه‌های تابستان
بوی خاک و برنج نوبرانه می‌داد تنت
دئره(داس) خیس از عرق جبین تو
هل‌هله‌ی رقص شالیزار هست
چه خوشه‌های پر باری
زیر چشمی نگاهت می‌کردم
برای زندگی
چه عاشقانه دستانت با دئره می‌رقصد
الماس وجودمی
پدرم
تشنه لب آمده بودی کنار مرز شالیزار
با دست کوچکم
یک قاچ هندوانه عشق به تو دادم
آرامش را در صورت پر ز مهربانی و عشق تو دیده بودم 
برای من دعا کردی:
پیر شی الهی

#نیلو_امتیازی_فگار_چابکسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99
پیام روز (۱۴۷)

شرایط اجتماعی انسان بسیار پیچیده و متفاوت است ؛ زیرا آدمی از توانایی تغییر برخوردار است. هرگاه انسان اراده کند ؛ می‌تواند در خود و در جامعه‌ای که در آن زندگی می‌کند تغییر ایجاد کند.
در انسان نیروی سرنوشت سازی به نام اراده وجود دارد که نباید از آن غافل شد. این اراده انسان است که تاریخ را آن گونه که می‌خواهد ؛ می‌سازد و یا به شکل دیگری در می‌آورد.

#رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🖋 #حمید_نعمتی‌پور_قاسم‌آبادی

کسی که دانه می‌ریزد از کسی که دانه می‌خورد بیشتر لذت می برد.
معامله با خدا سوخت ندارد. دو دو تای خدا می‌شود هزار تا

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🔸️ #جمعه_آستانه_توسکا‌محله_قاسم‌_آباد
▫️ مراسم شکرگزاری برداشت برنج

مردم قاسم‌آباد در گذشته‌های نه چندان دور، همه ساله به شکرانه برداشت محصول برنج، سه جمعه‌ی آخر مرداد ماه را در محوطه سرسبز و زیبای امام‌زادگان شاه شهیدان توسکامحله‌ی قاسم‌آباد جمع می‌شدند و با حضور کسبه‌های گیلان و مازندران و راه‌اندازی یک بازار بزرگ محلی، برداشت محصول خود را جشن می‌گرفتند، و مردم زیادی از اقصی نقاط گیلان و مازندران در این بازار حضور پیدا می‌کردند.
دید و بازدید ، کشتی گیله‌مردی، لافندبازی و ده‌ها آئین بومی محلی دیگر نیز در کنار برگزاری این بازار اجرا می‌شد.
متاسفانه سال‌هاست که دیگر این بازار زیبای محلی و رسومش اجرا نمی‌‌شود و جز چند عکس و چندین خاطره چیزی از آن به یادگار نمانده است.

🆔️ @Bahar_Narenj_99