🍊 کانال ادبی و هنری بهار نارنج قاسم‌ آباد
763 subscribers
8.51K photos
3.35K videos
12 files
122 links
به نام خالقِ ابر و مه و باد
خداوندِ جهان و قاسم‌آباد

🍊 این کانال، به منظور انعکاس فعالیتهای ادبی، هنری و فرهنگی مردمان زادگاهمان 💚 ایجاد شده است.

ارتباط با ادمین : @B_N_13_99
Download Telegram
.
به دریا
بر می‌گردم!
زمین
گنجایشِ این همه دلشوره  را
نداشت.

#سودابه_احمدی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
چه کشتزارانی
که بی آتش و دود
آرزوهای سوخته را
به داس شب می‌سپارند...

سکوت گندم‌های خرمن نشده
غریو قحط است و
اشک خوشه‌ها
مرثیه‌ی گرسنگی...

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌

🆔️ @Bahar_Narenj_99
گیلکی

امی عشق عین پَزِى با، كه بگذشت

می دل دایَم که ، رِضى با ، و بگذشت

تی چُم ، عین یه دس تُر، تیج تیج با

می دل ، دارلُپو ، مِزی با ،که بگذشت

برگردان به فارسی :

عشق ما عشق پاییزی بود و گذشت
دلم اگرچه راضی بود ، گذشت
چشمانت مثل تبردستی تیز تیز
ولی دلم چون درخت پوسیده‌ی مازو بود و گذشت.
می‌زی : درخت صنعتی مازو

#قاسم_شهبازی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
شاعری چشم انتظارم پای پل
بی‌قرار بی‌قرارم پای پل

بغض چابکسر صدایم می‌کند
عاشقی را دوست دارم پای پل

مثل ابری خسته و خاکستری
بی‌صدا باید ببارم پای پل

عطر ناب عاشقی پیچیده است
با خیالش در کنارم پای پل

یک بغل احساس و یک دفتر غزل
غیر این چیزی ندارم پای پل

سیل او را برد و من دیوانه‌وار
تا همیشه سوگوارم پای پل

#جمشید_مقدم_قاسم‌آبادی
      #حامی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
به کوی دلبران ، ماه ناز داَره

کوکه هر شب خوره آواز داَره

سینه‌سرخه بگیت خاموشی امشب

مثل می‌دل ، هزارته راز داَره

#ابراهیم_اسماعیل‌زاده_لزرجانی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
چون ماه کامل شب‌های چهارده
و گیسوی تابدار و عطرآگین یاس
نسیم نیمه‌شبها
شمعی برافروخته
گنجینه‌ای سر به‌ مهر
رقص حور و ملک
تاج درخشان مرصع
دست‌هایی رو به سوی آسمان
اشک‌های روان
شعری که جهان
آنرا از بر بخواند
نامی که بدرخشد همچون آفتاب...
بی‌گمان
تو بر تارک جهان
می‌درخشی.

#مریم_محمدرضی
      #آفتاب_م‌ر

🆔️ @Bahar_Narenj_99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
.
به یادِ چشمِ تو با ماه نجوا می‌کنم گاهی

بساطِ بغض‌ و اشکم را ، مهیا می‌کنم گاهی

#مجتبی_خوش‌زبان
🎙 #هلن_جواهردشتی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
رهایی (۱۴)

گاهی پیش می‌آید به هر دری می‌زنی ، هیچ دری به رویت باز نمی‌شود ، نباید سرگردان و نا امید شوی. بدان که اگر در مسیر درست حرکت کنی همه چیز دست به دست هم می‌دهد تا تو را به مقصد برساند. هرگز خود را گرفتار موهومات و خرافات نکن ، زیرا این کار جلوی درست اندیشیدن را از تو می‌گیرد.
در وجود تو ، دستی برای ساختن ، پایی برای رفتن و بالاتر از تمام این‌ها اندیشه‌ای بی‌حد و اندازه که به تمامی در اختیار تو است. قدرت تو فراتر از آن است که فکرش را می‌کنی ، کافی است اراده کنی ، آن وقت خواهی دید که هیچ چیز خردمندانه‌ای غیر ممکن نیست. گاهی نمی‌توان جلوی اتفاق نامطلوب را گرفت ، اما چه اصراری داری که در دایره اتفاق نامطلوب خود را اسیر کنی. کافی است خطا نکنی و خیرخواه دیگران باشی. در این صورت همه کائنات به یاری تو خواهند آمد.

ادامه دارد ... .

#رمضان_زین‌العابدینی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
۲۷ ژوئن #روز_بهار_نارنج است.

روزی برای شکوفه‌های درخت نارنج با عطر خوش‌شان.
شهر بابل را پایتخت بهار نارنج می‌نامند. هرچند عطر بهار نارنج شیراز در اردیبهشت ماه نیز شهرت بسیار دارد.

با سپاس از آقای ایرج بهمن‌یار

🆔️ @Bahar_Narenj_99
📸 بانو اشرف مشکاتی و دخترش میترا غفاری
▫️ قاسم‌آباد - اشرف‌سرا - ۲۴ بهمن سال ۱۳۳۹

این عکس زیبا و با ارزش را خانم میترا غفاری ، همسر مرحوم پرفسور ابوالقاسم غفاری به دایه قاسم‌آبادیش مرحومه سکینه آقابراری تقدیم کرده است.
با آرزوی سلامتی برای خانم میترا غفاری و طلب آمرزش و آرامش ابدی برای همه درگذشتگان این کهن سرزمین

با سپاس از آقای دکتر مهدی بهنام‌پور

منبع : پیج قاسم‌‌آباد در قاب تصویر

www.instagram.com/ghasemabad

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🌙 #شب‌تان_آرام

خدا چو صورتِ ابرویِ دلگشای تو بست
گشادِ کارِ من اندر کرشمه‌هایِ تو بست

مرا و سروِ چمن را به خاکِ راه نشاند
زمانه تا قَصَبِ نرگسِ قبای تو بست

ز کارِ ما و دلِ غنچه صد گره بگشود
نسیمِ گل چو دل اندر پیِ هوایِ تو بست

مرا به بندِ تو دورانِ چرخ راضی کرد
ولی چه سود که سررشته در رضای تو بست

چو نافه بر دلِ مسکینِ من گره مَفِکن
که عهد با سرِ زلفِ گره‌گشایِ تو بست

تو خود وصالِ دگر بودی ای نسیمِ وصال
خطا نِگر که دل امید در وفایِ تو بست

ز دستِ جورِ تو گفتم زِ شهر خواهم رفت
به خنده گفت که حافظ برو، که پایِ تو بست؟

📖 #حافظ

با سپاس از آقای کیومرث پورملک

🆔️ @Bahar_Narenj_99
بازگشت همه بسوی اوست

درگذشت خانم حمیده حبیبی قاسم‌آباد فرزند زنده‌یاد استاد نورعلی حبیبی و همسر آقای مهندس حجت‌اله فخرثانی را به خانواده‌های محترم حبیبی ، فخرثانی و شعبانیان تسلیت عرض نموده و برای آن مرحومه آمرزش و مغفرت الهی را آرزومندیم.

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🖋 #روز_قلم

در ایران باستان به روایت ابوریحان بیرونی در آثارالباقیه، روز سیزدهم تیر (جشن‌تیرگان) روز بزرگداشت مقام نویسندگان و اهل قلم بوده است، ولی در تقویم رسمی ایران، روز چهاردهم تیرماه "روز قلم" نامیده شده است. این روز در سال ۱۳۸۱ پس از پیشنهاد انجمن قلم ایران و تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی به ثبت رسیده است.
روز قلم 🖋 بر همه نویسندگان، شعرا، هنرمندان، کاتبان و اصحاب رسانه مبارک باد.

🆔️ @Bahar_Narenj_99
☀️ #آدینه‌تان_بخیر

بر مهلت زمانه دون اعتماد نیست

چون صبح در خوشی بسر آور دمی که هست

📖 #صائب_تبریزی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
در سوگ نور درخشان متانت

هوای ده سیاه و تیره بود، مردم غمزده بودند و با تعجب به یکدیگر نگاه می‌کردند. چه خبر شده است؟ مردم مات و مبهوت و ماتم زده به این سو و آن سو می‌نگرستند. خدایا نکند اتفاق ناگواری افتاده باشد.
باد می‌وزید و برگ‌های درختان به هم می خوردند‌ گویی موسیقی ماتم نواخته می‌شود.
خیلی کوچک بود که عزیزترین کسی را که دوست می‌داشت یعنی پدر را که از جنس علم و آگاهی بود از دست داد. شاید آن موقع معنی مرگ را نمی‌فهمید اما می‌فهمید عزیزی را از دست دادن یعنی غم و غصه را در دل جای دادن و به ماتم نشستن.
او آن قدر مهربان بود که نمی‌توانست هرگز فقدان پدر بزرگوارش را که همیشه در آغوشش بود و نازش می‌کرد از یاد ببرد.
محبت‌های پدر را هرگز نمی توانست فراموش کند ، زیرا پدر او را تشنه محبت‌هایش ساخته بود.
در هنگام بازی با دخترهای هم‌سال خود و در سر کلاس درس در میان هم کلاسی‌ها جز به غصه‌های دلش به چیز دیگری فکر نمی‌کرد. اما فقط خودش می‌دانست و به کسی نمی‌گفت و کسی هم درد و رنج او را نمی‌فهمید.
سال‌ها گذشت و گذشت اما همه می‌خندیدند و او نمی‌توانست بخندد ، همواره لبخند زیبای حسرت بر چهره زیبای خود داشت که گویی خورشید را هم وا می‌داشت لبخند ماتم بر چهره داشته باشد.
رازی در دل داشت ولی هرگز حاضر نشد ، برای کسی واگو کند.
هیچ چیز از تعلقات دنیا به نظرش نمی‌آمد و هیچ اهمیتی برایش نداشت. با همه فرق داشت. دنیا به نظرش کوچک و بی اهمیت بود.
او به جهان بی‌نهایت فکر می‌کرد این دنیا برایش تنگ و تاریک بود.
گویی گمشده‌ای دارد که نمی‌تواند پیدایش کند ، از کودکی به دنبالش بود و برای رسیدن به آغوشش روز شماری می‌کرد.
با خودش فکر می‌کرد آیا روزی فرا خواهد رسید که به آرزویش برسد. الآن سه روز است که به آرزویش رسیده است و پدر سال ها که منتظرش بود او را در آغوش گرفت.

روحت شاد و یادت جاودانه باد.

#رمضان_زین‌العابدینی
▫️ جمعه ۱۴۰۳/۴/۱۵

🆔️ @Bahar_Narenj_99
برای حمیده...

طره مرگ بر پیشانی‌ات رقصان بود
آن زمان که با دستان خسته و بسته
بال‌های اهورایی‌ات را باز کردی و بستی
تا شفق را در جای دیگری به تماشا بنشینی
حتی قد خمیده‌‌ات
به آسمان نزدیک بود
گره بر تن داشتی اما
گره از این زمین گشودی
و رها شدی!

#مجید_زین‌العابدینی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
روز قلم بر عزیزانم مبارک باد

ریزد از رقص قلم گوهری از جنس بهشت

به  تمنای سر انگشتِ پُر از آوازت

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
پاورقی شعرهایم
می‌نویسم
هر قلم یک درخت است
ناگهان!
جنگلی سبز می‌شود.

#سودابه_احمدی_چابکی

روز قلم بر همه‌ی اساتید و شاعران گروه مبارک‌.

🆔️ @Bahar_Narenj_99