🍊 کانال ادبی و هنری بهار نارنج قاسم‌ آباد
763 subscribers
8.51K photos
3.36K videos
12 files
123 links
به نام خالقِ ابر و مه و باد
خداوندِ جهان و قاسم‌آباد

🍊 این کانال، به منظور انعکاس فعالیتهای ادبی، هنری و فرهنگی مردمان زادگاهمان 💚 ایجاد شده است.

ارتباط با ادمین : @B_N_13_99
Download Telegram
.
نیستی
نیستی 
خاطرات کوچه بارانی است
حواس سپیدار
پرتِ پرهای سوخته‌ی بی‌بهار
و آن پرنده‌ی بی‌بال
که در حنجره‌ی پنجره
آواز می‌خوانَد

عطر بابونه‌ی من
پیراهن کدامین باد
برهنگی‌ات را پوشانده
که سال‌هاست
بند بند / طوفانی‌ام
طوفانی...

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
جمعه‌ها بی‌چشم تو شور نکیسا می‌زند

چنگ مژگانی که سوزش نت به نت در پرده است 

#زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
درد زخمی که زدی نسخه‌ی درمان من است
شعله‌ی دامنه‌اش از دل دامان من است

نت به نت بغض دو لاچنگم و آشوب سه تار
سوز ساز غزلم ، شور پریشان من است

بوی سیلاب که در غربت فردا شنوی!
کهنه ابر نفس و بارش الان من است

سوختم از شب هذیان زده‌ی تب گستر
سوزش خاطره‌ات آتش تاوان من است

انعکاسی که بتابد به جهان از چشمت
روشنای صدف و رویش مرجان من است

کاشکی مطلع شعرت بشود شور لبم
سِحر ابیات لبت صفحه‌ی پایان من است

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
چه کشتزارانی
که بی آتش و دود
آرزوهای سوخته را
به داس شب می‌سپارند...

سکوت گندم‌های خرمن نشده
غریو قحط است و
اشک خوشه‌ها
مرثیه‌ی گرسنگی...

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
روز قلم بر عزیزانم مبارک باد

ریزد از رقص قلم گوهری از جنس بهشت

به  تمنای سر انگشتِ پُر از آوازت

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
صبح یعنی گل کنی در آسمان خواب من
دامنم شبهای برکه ،چشم تو مهتاب من

چشم‌های ساکتم بی‌تاب طوفان تواند
تا که صیادم تو باشی ماهی قلاب من!

تلی از آوار رویاهای بی‌قاب و نما 
با سکوت خنده‌ات شد خاطره در قاب من

هرم صحرای دلم عشق تو را دارد عطش
جرعه‌ای ازخود بنوشان بر "منِ" بیتاب من

خوشه‌های باورت آویخته از هر کران
ماه را دیوانه کن نیلوفر مرداب من

گوشه تصنیف توحسن ختام مثنوی است
مطلع چشمان تو فصل الخطاب ناب من

#زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
بوسه‌ی گندم
بر گونه‌های خیس آفتاب
در ازدحام سایه‌ای
پر از خلوت آسمان
که شانه خالی کرده
از شبْ گریه های پروین

و خوشه‌های زخمی تابستانی
که دیرتر از دیر
هنوز نرسیده
به کوچه های خالی از خورشید

و تو
و تو
چقدر ریشه در صبح داری
که هر چه باران جوانه می زند
آفتاب گل می‌کند

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
همیشه دیر کرده‌ای
همیشه تا هنوز...
با آواز خسته زنجره‌ها رفتی
در شهریوری
که اندوه انگورها
از خون تاکستان پیدا بود
تا محزون‌ترین تصنیف شب از چشم پرچین
بریزد بر حنجره کوکوها

در خواب کدامین خزان
رویای سبزت را
کابوس درو کرد
که آفتاب هم
از آسمان افتاد

بعد تو
از هیچ پاییزی کوچ نکردم
باغ شدم وُ بر
زخم‌های عمیق درخت
پرنده کاشتم.

#زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
کاشکی طغیان چشمم بند آید ساعتی
راس آن ساعت که با ساغر به قلبم دعوتی

موسم باران فصلی در دلم آغاز شد
آه اگر تا بوسه‌ی وصلت نباشد فرصتی

با تب سردرگمی در جاده‌های خواب عشق
می‌دود دنبال رویایم سراب لعنتی

بردباری می‌کنم تا فصل سبز بودنت 
سرخ سوزد سینه‌ام از أتش پرطاقتی

می‌سرایم دفتری سرشار از باران و مه
چون که دارد چشم من با موج دریا نسبتی

بس که شوریده است حال واژه‌ها و قافیه
تر شده بیت الغزل در آخر از ناراحتی

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌
▫️ ۱۷ مرداد ۱۴۰۳

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
بی‌تو با درد رهایی آشناتر می‌شوم
هرچه در بند دلت باشم رهاتر می‌شوم

چشم تو از جنس اقیانوس آرام است و باز 
هر چقدر آن را بنوشم مبتلاتر می‌شوم

زیر باران نگاهت می‌دوم تا عمق عشق
در نبود تو نمی‌دانم چرا... تر می‌شوم؟

گر به ساز گیسوان من نرقصد زندگی
با خیال تو به غم بی‌اعتناتر می‌شوم

با تو صد پاییز اگر در لانه‌ام منزل کند
از پرستوهای عاشق باوفاتر می‌شوم

گونه‌ام از شرم این بیتم پر از سرخ حیاست
در حریم بوسه‌هایت باحیاتر می‌شوم

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌

🆔️ @Bahar_Narenj_99
گرم عشق

لانه کردی در دلم ، پروازهایم گرم عشق
چشم من شد آسمان ، آوازهایم گرم عشق

گریه‌ام با شانه‌هایت می‌کند راز و نیاز
من دلم قرص تو باشد رازهایم گرم عشق

بوسه‌ام روح مسیحا چشم من کشتی نوح
بستر نیلم ؛ تن اعجازهایم گرم عشق

می‌نوازد گیسوانم تار و مژگانم سه تار
سینه‌ام بربط‌نواز و سازهایم گرم عشق

دوستت دارم و این زیباترین شعر من است
چشم تو دیوان من ،ایجازهایم گرم عشق

ریشه کردم در نگاهت ، تا برویم بر تنت
ساقه‌ی پیچک شدم آغازهایم گرم عشق

#زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🍁 پاییز نمایان شد...

پاییز نمایان شد و گریان چمدانم
با ریزشم از ساقه‌ی چشمت نگرانم

برگی شده‌ام در طلب ساقه‌ی "مهر"ت
از شاخه‌ی پر غنچه‌ی عشقت نتکانم!

همرنگ جنونم‌ ، شده‌ام لیلی صحرا
چون آذر صحرا پی هر رود روانم

بعد از تو نگاهم زده چادر لب پاییز
در تیررس حادثه‌ی خشم خزانم

هر نبض تو خنیاگر فردای سکوتم
آغوش بشو شور سه تار ضربانم!

هر صفحه از افسانه ما رنگ به رنگ است
می‌بوسمت ای شوکت پایان رمانم

#زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
سیب زردی شده‌ام سهم نچیدن‌هایت
شهر پاییز شده دامنم از حاشایت

باغ امروز تنم سرخ‌تر از سیلی باد
کاش پر غنچه شوم از تپش فردایت

قد هر شاید تو ریشه زده تردیدم
ساقه‌ی باور من ترد شد از زیرایت
 
جنس هر جمله‌ی تو شعله‌ای از وسواس است
خسته‌ام از ضربان اگر و امایت

خلوتم پر شده از جمعیت چشمانت
می‌دود یک تنه تا همهمه‌ی تنهایت

وقتی از خلوت چشمم غزلت می‌کوچد
می‌چکد گریه‌ی گل از قلم "زیبا"یت

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
"مهر" با تلاوت انگور می‌آید
از پرچینی سرخ
پر از رسیدن خوشه‌هایی
که راه آسمان را می‌دانند
با ساقه‌هایی از رویش باران

صدایم کن
با ترانه‌ای از پروین
تا بدانم
راه رسیدن به چشم‌هایت
از کرانه‌ی کدامین کهکشان
آغاز می‌شود

با شب شروع شده‌ام
با شب بو قد کشیده‌ام
ای همه‌ی باور باران
برای روسری آبی‌ام
آفتابی سبز کن

#زیبا_حسینی_جیرندهی
🎨 #مهدی_میرصادقی_رامسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
پرنده‌ای است غریب
پاییز 🍂

دلتنگی‌هایش را
غمگین‌تر از باران می‌خواند
تا آوازش
فصل در فصل
غریبانه‌ترین آهنگ کوچ باشد

#زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
می‌شوم گم تا که در اشعار تو پیدا شوم
با شرار هر غزل چشم تو را شیدا شوم

بارها دل می‌دهم سر می‌دهم در راه عشق
می‌زنم جار و کنم جنجال تا رسوا شوم

چشم من رج می‌زند بر تار و پودِ نیمه‌شب 
تا در آغوش نگاه روشنت فردا شوم

خوابم از کابوس‌های بی‌تو بودن خسته است
کاشکی خوابم شوی تا بستر رویا شوم

می‌شوم آواز دشت لاله‌های واژگون
تا که در فصل رهایی در صدایت جا شوم

آتش کوچ است و آهنگ خزانی شعله‌ور
مبتلایم باش تا زیر پرت درنا شوم

#زیبا_حسینی_جیرندهی
🍁 ۱۰ مهر ۱۴۰۳

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
وقتی صدای خستگی
سینه‌ی آسمان
از نفس‌های شب بیرون زد
کودکی‌ها و شعرها را
به هم می‌رسانم
تا دخترک درونم
به گریه بیدار شود

رویاهایم را
مو به مو شانه زند
و با سرانگشتان کال
حریری ببافد
از جنس مهتاب
بر قامت تقدیری
که برهنه از نور است

#زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
ای که در ابیات شعرم نام تو در ابتداست
چیدن گلبوسه‌هایت لذتی بی‌انتهاست

خانه کرده کنج چشمت از پریشانی دلم
مردم دنیای چشمت از تباری آشناست

روشنم از بودنت ای ساحل دریای نور 
کشتی طوفانی‌ام را موج‌هایت ناخداست

از نفس افتاده‌ام بس که دویدم تا دلت
باز کن آغوش را ، این نوشدارو کیمیاست 

بند بند قلبِ "زیبا" در کمند عشق توست
بودنم در بند تو خود شعری آزاد و رهاست

#زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🍁 #آبان

لیز می‌خورَد
بر آبانی خیس
خیابانی
که خواب‌هایش
پر از پیچ و خم است و
دندان سیاه کابوس‌ها
پر از شکار ستاره‌ها

گاه مهتاب می‌بارد
برگابرگ بر آواز جیرجیرکان
و گاهی باران
با صدای سرخ ریحان

می‌ترسد شب از حادثه
از نفس‌های ترسی
که روی پوست شهر راه می‌رود
تا زنی
پنهان کند
شالش را
لابه‌لای موهای آفتاب
که پر از دانه‌های رنگین‌کمان است
تا دریا دریا
در بارانی شنا کند
که چتر را به خاطر نمی‌آورد

چقدر خیس است
گیسوان این آبان...

#زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
گم شدم در خاطرت با شیوه‌ی غمازی‌ات
کاش پیدایم کنی با داستان‌ پردازی‌ات

می‌نوازد سینه‌ات شور همایون و نوا
دل شده محو صدای ساز و هم آوازی‌ات

می‌بری دل را سپس از رابطه دل می‌کنی
چشم‌ها حیران شده از نقش و صحنه سازی‌ات

وقت رفتن ، چشم‌هایم می‌شود غرق نیاز
می‌کند شیون نگاهم لحظه‌ی لجبازی‌ات

ماه می‌خواند مرا تا آخرین رویای شب
تا ثریا می‌پرم با شهپر شهبازی‌ات

محو نقش سرنوشتت بودم و در پرده‌ای
بردی از صحنه مرا با ساز یکه تازی‌ات

#زیبا_حسینی_جیرندهی
▫️ ۱۰ آبان ۱۴۰۳

🆔️ @Bahar_Narenj_99