🍊 کانال ادبی و هنری بهار نارنج قاسم‌ آباد
758 subscribers
8.47K photos
3.34K videos
12 files
118 links
به نام خالقِ ابر و مه و باد
خداوندِ جهان و قاسم‌آباد

🍊 این کانال، به منظور انعکاس فعالیتهای ادبی، هنری و فرهنگی مردمان زادگاهمان 💚 ایجاد شده است.

ارتباط با ادمین : @B_N_13_99
Download Telegram
.
قسم به شانه‌های شب
بکرترین ترانه
نجوای ستارگان است
در مهمانی مرداب
که در گوش نیلوفران
عاشقانه می‌خواند
طلوع شاعرانه ی ماه را

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
اسب وحشی شده ؛ کوبنده به سینه این دل
بده افسارِ خرد دستِ من و یالِ دلم

سبزه‌زارِ طرب و لذت و شهوت شده دل
شک ندارم که بهشتی شده احوال دلم

مثل مجنون شده آواره‌ی شب‌های سکوت
لیلی عشق شده عامل تبخالِ دلم

سال و ماهم شده یکسان به تبِ راجع عشق
هجری شمسی و غیره نشد امسالِ دلم

بر بلندی شعف برده مرا حالت عشق
مرغکی شاد که افتاده به دنبال دلم

مرغ عشقِ دلِ من لذت نجوا را بُرد
حال! ساکت شده از شدت جنجالِ دلم

خلوتی خواهم از امشب که شوم شاعرِ عشق
بنویسم غزل از  دردِ دلِ کالِ دلم

#سودابه_احمدی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
در اردی‌بهشت خیالم
لچک می‌بافم
از شکوفه
برای ایل‌میلی
دختری با گونه‌های سبزه
که خش‌خش حاشیه‌ی آبی دامنش
مدام در گوش موج می‌زند!

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
از خورشید خاطره می‌بافم
برای روزهای به خون نشسته
برای درختانِ سربریده‌ی سرخ
برای آبادی‌های دور
برای پیرزنی
که سوی چشمانش
غروب کرده است
از خورشید خاطره می‌بافم
بر صندلی شعر
وقتی که واژه‌ها
در تاریکی راه گم کرده‌اند

#سودابه_احمدی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
در گوشه‌ی خود نشسته‌ام
در زاویه‌ی تردید
وقتی دستانم تهی است
و بوم تکرار افتاده
از چهار پایه‌ی یقین
در گوشه‌ی خود نشسته‌ام
بی چشمک زنی
در چهار راه زندگی!
این .... منم
آن خیابانی
که از نفس افتاده
و به بن‌بست رسانیده
کوچه‌های شعرش را...‌

#سودابه_احمدی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
در نجوای آرام سایه‌ها
سکوت بغض را شنیدم
وقتی که خسته از شب
سر بر دیوار نهاده
و از خرمن نور
خوشه می‌چیدند
و در کویر تنهایی
سراب خورشید را به خواب می‌دیدند
دلتنگیِ آشنایی
که مرا
در ساحل زمان
به خاطره نشاند.

#سودابه_احمدی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
دیگر
سنگ پشت نمی‌شوم
در لاک رویا!
شاید پرنده‌ای
پر بدهم از عریانی خود
تا... آسمان سراسیمه‌ی آرامش
تا بخت سیاه نشده‌ی ابر
تا اشکی
که بعید است
باران شود
دیگر از سر شوق...

#سودابه_احمدی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
به دریا
بر می‌گردم!
زمین
گنجایشِ این همه دلشوره  را
نداشت.

#سودابه_احمدی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
پاورقی شعرهایم
می‌نویسم
هر قلم یک درخت است
ناگهان!
جنگلی سبز می‌شود.

#سودابه_احمدی_چابکی

روز قلم بر همه‌ی اساتید و شاعران گروه مبارک‌.

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
نسیمِ سکوت
در اتاق جاری بود
فقط هیاهوی نوشتن
فراغتِ
گاه گاه هوا را پر می‌کرد

و فشار تفکر
زاویه‌های حاده‌ی وجود را
به حیرت می‌گشود!

من چه بودم
که ته می‌گرفتم از خلا
و در انزوای تنهایی
سر می‌رفتم از آتشفشان قلم؟!

#سودابه_احمدی
      #بداهه

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
عاشقی کردن به رسم عاشقان در کار نیست
عاشقِ مجنون برای لیلی‌اش تب‌دار نیست

آن که خوابیده شبیهِ مرده است و بی‌خبر
جمع ما کافی و او در زمره‌ی آمار نیست 

غرشی مستانه و یالی عظیم و پنجه‌ای مثل تبر
کار شیر است و چنین مجموعه در کفتار نیست

هم مثلث هم مربع ؛ لوزی و هم مستطیل
زاویه دارند و رسمش در نوک پرگار نیست

بارها از عشق گفته شاعر شیرین سخن
"مِعر" گفتن از من و امثال من ، پر بار نیست!

نی لبک خوب است؛ طبل و سنچ شاید خوبتر
قدرت نت‌های اینها یک صدم از تار نیست

#سودابه_احمدی
      #بداهه

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
در سرزمین کرنش واژه‌ها
کاسه‌ی واژگون شعر را بر می‌گردانم
بیچاره غزلهایم!
چندیست در خمیازه‌ی ماه
بیداریِ مرا می‌جویند....
افسوس!

افسوس ... از این شاعرِ خسته!
که سپیده هم بیدارش نکرد

#سودابه_احمدی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
می‌چرخانم
مربعی از آسمان را
در مکعب ذهن
نوری می‌خورد به زاویه‌ی انتظار!
آنجا
که اضلاع خورشید تصاعد کرده‌اند
و ناامیدی را سوزانده‌اند
آنجا
که سوزان‌تر از کویر است
ولی سراب نیست
تنها
واژه است که گُر می‌گیرد
و رایحه‌ی شعر
به وجد می‌آورد
مشام را....
آنجا که رقص قافیه در هر ردیف
حلقه‌ای ست به دور آتش اشتیاق!

#سودابه_احمدی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
از تردید سرخ می‌ترسم
از لایه‌های روی هم افتاده‌ی تفکر
که هیچ دره‌ی سکوتی در آن نیست
از گردن کشیدن واژه‌ها
در شعرهای نگفته می‌ترسم
از رگهای برجسته‌ی بغض!
من نیمرخی از فریادم
که در تنگنای حفره‌ی خود
دست و پا می‌زنم
اندیشه را
تا شعر نشود
و به تلاطم نیندازد
دنیای آبی سردی
که اقیانوس اقیانوس درد
در مرجان‌های تلخ واقعه دفن کرده است
من!
تلخَکی تلخم
که شیرین می‌کنم
کام شعرهای گفته را

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🖤 در سوگ استاد بهمنی

اسطوره‌ی مهر و غزل و اهل صفا... تو
در یاد خدا اهل دل و شعر و نوا... تو

غم‌نامه نوشتم به گلایه ز جدایی
از پر زدنت اشک به چشمم که چرا... تو؟

فردا که شود ؛ شاعرِ ما قبله ندارد
در سلسله‌ی شعر فقط قبله‌نما... تو

خودکار به دستم ؛ به ورق خیره نگاهم!
بیمار شده واژه ز دوری‌ت ؛ شفا... تو

چسبیده به دستم ؛ قلمِ یخ زده انگار
با یک نفسِ گرمِ پر از واژه بیا... تو

#سودابه_احمدی
      #بداهه

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
سوگوارِ ماهی زلال پرستی‌ام
که در ازدحامِ کلاغان قیل و قال پرست
شناور در شعورِ پاک شعر
از مردابِ متروک
تا برکه‌ی حیات ابدی
به آرامش رسید

#سودابه_احمدی
      #بداهه

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
به جنون رنگ‌ها‌ سلام کن!
به سرک‌های تکراری ابر
به پاشنه‌های بلند باران
که این سو و آن سو می‌دوند
به انتظار خیسِ پرنده‌ای
که نگاهِ خسته‌ی روز را
دنبال می‌کند.
و به.... خورشید
که تردید طلوع را
بی‌رمق ورز می‌دهد.

#سودابه_احمدی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
یاد آن روزی که دل دادی به من افتاده‌ام
آن زمان‌ها بیشتر با من رفاقت داشتی

من که با اصرارِ تو معشوقه چون لیلی شدم!
کاش مجنون می‌شدی در عشق طاقت داشتی

قولِ مردانه که می‌دانی چه معنا می‌دهد؟
وای بر من! فکر می‌کردم صداقت داشتی

آزمونِ عاشقی یک آزمون سخت بود
کاش در انجام آن یک ذره همت داشتی

در سکوتت معنیِ نامردمی معنا شده
کاشکی با قلبِ صد چاکم محبت داشتی

#سودابه_احمدی_چابکی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
از معاشقه‌ی رنگ‌ها می‌آیم
از سایه روشن‌های مرطوب
در بسترِ آمیزش خورشید و باران
از بی‌قراریِ تجسمِ یک روز ابری
در چشم آسمان!
از کرشمه‌ی تانگوی نور
در خیابانی
که خیالِ پاییز را پهن کرده است.

#سودابه_احمدی
      #بداهه

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
تورم آسمان را
می‌بینی؟!
چشمان ابرهای برآمده‌ای
که آب سیاه آورده‌اند
و از هیچ رعدی
برق نمی زنند
گویی!... بادها
نور را
به تاراج برده‌اند
و در کوره راه فصلی سرد
بلور می‌کنند
گرمیِ شعرهایم را

#سودابه_احمدی

🆔️ @Bahar_Narenj_99