🖋 #عباس_گلعلی‌پور_قاسم‌آبادی

دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست

و ندر  آن  آینه  صد  گونه  تماشا  می‌کرد

📖 #حافظ

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🗞 #روزنامه_نسیم
▫️ صفحه‌ی ادبیات
▫️ زیر نظر #فرامرز_محمدی‌پور
▫️ سه شنبه: ۱۴۰۱/۷/۱۹

*دکتر عبدالرضا مدرس‌زاده و دو دیدگاه درباره‌ی مولوی و شمس تبریزی
 *پاییز لحظه‌ها / ناهید حبیبی
*اشاره‌ای به شعر وحشی بافقی و شیوه‌ی مکتب وقوع، دکتر احمدرضا بهرام‌پور عمران
*دو غزل از مریم یوسفی نصیری نژاد
*دکتر سودابه احمدی و چند شعر کوتاه

*تازه‌های نشر انتشارات آوای غزل:

*عطر گل می ماند/فرامرز محمدی‌پور
*فصلی برای جانان/بهروز علی آقانژاد
*در خلوت دل/محمدرضا کریمی‌نژاد
*باد مار امادره/محمد شادرام(وارش)

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🌙 #شب‌تان_آرام

🍁 برگ ریزونای پاییز

کی اشکاتو پاک میکنه شبها که غصه داری
دست رو موهات کی میکشه وقتی منو نداری

شونه کی مرهم هق هقت میشه دوباره
از کی بهونه میگیری شبای بی ستاره

برگ ریزونای پاییز کی چشم به رات نشسته
از جلو پات جمع میکنه برگهای زرد و خسته

کی منتظر میمونه حتی شبای یلدا
تا خنده رو لبات بیاد شب برسه به فردا

کی از سرود بارون قصه برات میسازه
از عاشقی میخونه وقتی که راه درازه

کی از ستاره بارون چشماشو هم میذاره
نکنه ستاره‌ایی بیاد یاد تو رو نیاره

✍ #امیرفرخ_تجلی
🎙 #ابی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

☀️ #آدینه‌تان_بخیر

به خیر می‌شود این صبح‌های دلتنگی

ببین که روشنم از یادِ خوبِ لبخندت!

✍ #معصومه_صابر

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
قافیه‌ها
به تنگ می‌آیند
ترمینال‌ها برای یک مسافر
فقط یک مسافر
مملو از اتوبوس‌های خالی‌ست
و شوفرهای خسته از انتظار
هر روز نگران فردای بی‌مسافرند

و من
باصدای خش خشِ
برگ‌های زردِ کانیووی پیاده رو
از راهی دور
خیال را به سراشیبی جاده‌ی شعر
می‌بَرم
وقتی که فهمیدم
دیگر سراب دروغ نمی‌گوید
آنگاه که خط سفیدِ ممتد خیابان‌ها
به سرخی می‌زد...

✍ #قاسم_شهبازی_چابکسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
بر خرابه‌های باور
بذر احساس می‌کارم
شعری
که گاه می‌رویاند شادی و
گاه
التیام می‌دهد
زخم‌های کهنه‌ی قلب را
یک تاول بزرگ
برآمده از خواست‌های نافرجام
یا اندیشه‌ای خشک شده
بر شاخه‌ی بی‌مهری
و تردیدی
که از لبه‌ی امید
بالا و پایین می‌رود..‌‌..!

✍ #سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
وای بر ما چه ساده خام شدیم
ما چه بی‌دانه صید دام شدیم

شوکران از سبوی‌شان می‌ریخت
ساده‌دل ما که جمله جام شدیم

سادگی ، اعتماد یا تقدیر
باز قربانی کدام شدیم؟

ما که هر یک ستاره‌ای بودیم
حیف در عمق شب حرام شدیم

عمرمان در شبی سیاه  گذشت
ابتدای سحر تمام  شدیم

✍ #جمشید_مقدم_قاسم‌آبادی
      #حامی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
پاییز 🍁اینجاست
همین‌جا
پشت پنجره‌ی آبادی
ابتدای جاده‌ای
که منتظر ایستاده بنفشه‌ای
و برای هر فصلی 
می‌تکاند دستی
که پر از رسیدن است
رسیدن اتفاق‌های خوب
تا بیفتند در دامان توت‌ها و گیلاس‌ها

جاده‌ای
که دست‌های دلتنگی را گرفته
و قدم می‌زند
تا آن سوی مرزهای تنهایی 

با بغضی که می‌ریزد
باد انگورپزان 
زیر پوست مست تاک‌ها
و ولوله‌ای که
بوی گس خرمالو را
از کمند بلند مادرش
می‌پاشد بر شانه‌های شیرین بیان

پاییز اینجاست
همین‌جا
که آفتاب نیمه جانش
از مرزهای پیراهنم گذشته
تا داغش را
پهن ِآفتاب‌گردان‌های
دامن بلند زندگی‌ام کند

پاییز اینجاست
همین‌جا
همین جایی که.....

✍ #زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
فقط یک روز مانده تا "مهر" را بر طاقچه فصل ماندن جا بگذاریم؛
فقط یک روز مانده تا " مهر" خشک شده در بی‌مهری پایان پذیرد؛
می‌دانی چیست؟ آدم‌ها وقتی گوهرهای زندگی را در جاده زمان از دست می‌دهند دلتنگی‌هایشان قوت می‌گیرد.
حالا بیا و در جاده "آبان" راز بی‌منتهای عشق را در میان سیل محبت لبریز خواستن کن ، چرا که کبوترهای عاشق پرواز را فراموش کرده‌اند و اما تو که ستونهای "آذر" را در پایان راه در میان همهمه و شور آتش گونه‌اش می‌شناسی، قد علم کن و یکبار دیگر بذر امید و زندگی را در میان مردمان سرزمینم بپاش تا فراموش کنیم که پرستوهای کوچ کرده در پائیز امسال هرگز باز نمی‌گردند.
و جان بده به پروانه‌ها تا در زمستان خواب را تجربه نکنند زیرا زندگی همیشه زیباست....

✍ #مریم_جوادی_فکجور
▫️ ۲۹ مهر ۱۴۰۱
📸 آبشار دلوان منطقه بندپی شرقی بابل


🆔️ @Bahar_Narenj_99

پیام روز (۱۰۰)

هر قدر وجدان‌تان آرام‌تر باشد شما سالم‌تر خواهید بود. برای این که تن سالمی داشته باشيد هرگز کاری نکنید که وجدان‌تان آزرده گردد.
کسانی که در زندگی کار خطا می‌کنند و عذاب وجدان نمی‌گیرند کسانی هستند که از درجه انسانی خارج شده‌اند ، پس هرگز برخلاف وجدان‌تان کاری نکنید.

✍ #رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

ایران گاهواره فرهنگ انسانی (۱۱۷)

زنان علاوه بر شرکت در همه امور اجتماعی، در مهمترین کارهای کشور به ویژه بر روی تولید و به دست آوردن مواد اولیه نظارت دقیق و کامل داشتند و اجازه نمی‌دادند کوچک‌ترین آسيبی به نعمت‌های خدادادی امپراتوری ایران وارد گردد. بازرگانان موفق توانايی کسب کردن ثروت بسیار داشتند و بازرگانان زن می‌‌توانستند همانند مردان ثروت خود را هر طور که تشخیص می‌دادند مصرف نمایند. هنرمندان و صنعتگران تمام توان خود را در ساختن قصرها، بناها و تا خلق مجسمه‌ها ، جواهرات ، آهنگری ، تسلیحات ، زره و فراهم کردن بشقاب‌ها و کاسه‌ها و شیشه به کار  برده و به آن فخر می‌کردند.
هنرمندان هم چنين می‌توانستند ، به عنوان موسیقی‌دان، رقاص و لال بازی یا پانتومیم نقش‌ سرگرم‌کننده برای مردم داشته باشند. روستاییان مانند همیشه ستون اصلی اقتصاد بودند و بیشتر زحمت‌ها بر دوش کشاورزان و کارگران بود. طبقه روستایی به هیچ وجه به عنوان طبقه پست به حساب نمی‌آمد. روستاییان می‌توانستند صاحب زمين شوند و در آن به کشاورزی مشغول و از آزادی کامل برخوردار باشند.

✍ #رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🎨 #امیرهوشنگ‌_حبیبی‌_قاسم‌آبادی
▫️ نقاشی رنگ روغن
▫️ جنب سالاریه قاسم‌آباد

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🖋 #حمید_نعمتی‌پور_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🎨 #آرش_لاهیجی
▫️ ورق طلا و اکریلیک روی بوم

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🎨 #رضا_پورشیخ_لاهیجانی
🍂 پاییز هزار رنگ
     
🆔️ @Bahar_Narenj_99

🌙 #شب‌تان_آرام

والله که شهر بی تو مرا حبس می‌شود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست

زین همرهان سست عناصر دلم گرفت
شیر خدا و رستم دستانم آرزوست

گویاترم ز بلبل اما ز رشک عام
مهر است بر دهانم و افغانم آرزوست

دی شیخ با چراغ همی‌گشت گرد شهر
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست

📖 #مولانا

با سپاس از آقای کیومرث پورملک

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🍁 #آدینه‌تان_بخیر

از چهره طبیعت افسونکار
بر بسته‌ام دو چشم پر از غم را
تا ننگرد نگاه تب آلودم
این جلوه‌های حسرت و ماتم را

پائیز، ای مسافر خاک آلود
در دامنت چه چیز نهان داری
جز برگ‌های مرده و خشکیده
دیگر چه ثروتی به جهان داری؟

جز غم چه می‌دهد به دل شاعر
سنگین غروب تیره و خاموشت؟
جز سردی و ملال چه می‌بخشد
بر جان دردمند من آغوشت؟

در دامن سکوت غم افزایت
اندوه خفته می‌دهد آزارم
آن آرزوی گمشده می‌رقصد
در پرده‌های مبهم پندارم

پائیز، ای سرود خیال انگیز
پائیز، ای ترانه محنت بار
پائیز، ای تبسم افسرده
بر چهره طبیعت افسونکار

📖 #فروغ_فرخزاد

🆔️ @Bahar_Narenj_99

پائیز🍂

برگ ریزان آمده فصل خزان
یک قَدَح پر کن شرابی از رزان

بعد آن بشنو ز برگ بینوا
از جدایی نالها دارد چنان

سیلی بادِ سیه در گوش برگ
بینوا پر پر شد از جور زمان

بی رمق پژمرده در پای درخت
زرد و سرخ و قهوه‌ایی و ارغوان

رقص باد و کوچ دُرناهای شاد
می‌دهند پیغام سرما را نشان

دسته دسته غازها در آسمان
می‌کنند پرواز چون شکل کمان

یکصدا فریاد زمستان در ره است
لانه سازید تا بمانید در امان

فصل پائیز وقت خوب عاشقی
خِش خِش برگ زیر پای عاشقان

از بساط عشق شیدا می‌شوی
در کنار چشمه یا آبی روان

شًر شُر باران نوای زندگی
در کنار پنجره خوابی گران

پس بکن روشن چراغ زندگی
عمر ما هم می‌کند روزی خزان

چهارم آبان ۱۴۰۱

✍ #محمود_کاظمی_رامسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
هوایِ ابری و باران  به گیلان  باز می‌بارد

به دلها شادی و گاهی نهال غصه  می‌کارد

و ناگه  می‌زند سیلی  هجوم  بادِ  پاییزی

برایم  خاطرات  کودکی  را   باز   می‌آرد

✍ #سیدقربان_باقری_چایخانسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
او پاییز پارسال رفت
و باران را
برایم جا گذاشت

کاش
دلش را جا گذاشته بود.

✍ #حسن_عباسی_چابکسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99