This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌙 #شب‌تان_آرام
پشه‌ای در استکان آمد فرود
تا بنوشد آنچه واپس مانده بود
کودکی از شیطنت، بازی‌کنان
بست با دستش دهان استکان!
پشه دیگر طعمه‌اش را لب نزد
جست تا از دام کودک وا رهد
خشک لب، میگشت، حیران، راه‌جو
زیر و بالا ، بسته هر سو راه او
روزنی می‌جست در دیوار و در
تا به آزادی رسد بار دگر
هرچه بر جهد و تکاپو می‌فزود
راه بیرون رفتن از چاهش نبود
آنقدر کوبید بر دیوار سر
تا فرو افتاد خونین بال و پر
جان گرامی بود و آن نعمت لذیذ
لیک آزادی گرامی‌تر، عزیز
📖 #فریدون_مشیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
پشه‌ای در استکان آمد فرود
تا بنوشد آنچه واپس مانده بود
کودکی از شیطنت، بازی‌کنان
بست با دستش دهان استکان!
پشه دیگر طعمه‌اش را لب نزد
جست تا از دام کودک وا رهد
خشک لب، میگشت، حیران، راه‌جو
زیر و بالا ، بسته هر سو راه او
روزنی می‌جست در دیوار و در
تا به آزادی رسد بار دگر
هرچه بر جهد و تکاپو می‌فزود
راه بیرون رفتن از چاهش نبود
آنقدر کوبید بر دیوار سر
تا فرو افتاد خونین بال و پر
جان گرامی بود و آن نعمت لذیذ
لیک آزادی گرامی‌تر، عزیز
📖 #فریدون_مشیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
☀️ #صبح‌تان_بخیر
تن را به باد صبح،
جان را به آفتاب سپردم
روح با یگانگی
با مهر، با سپهر،
با سنگ، با نسیم،
با آب، با گیاه
در تار و پود من جریان یافت!
موجی لطیف، بافته از جوهر جهان،
تا عمق هفت پرده تن را ز هم شکافت.
«من» را ز تن ربود!
«ما» ماند،
راه یافته در جاودانگی!
📖 #فریدون_مشیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
تن را به باد صبح،
جان را به آفتاب سپردم
روح با یگانگی
با مهر، با سپهر،
با سنگ، با نسیم،
با آب، با گیاه
در تار و پود من جریان یافت!
موجی لطیف، بافته از جوهر جهان،
تا عمق هفت پرده تن را ز هم شکافت.
«من» را ز تن ربود!
«ما» ماند،
راه یافته در جاودانگی!
📖 #فریدون_مشیری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
سایه‌ها
به ما دروغ می‌گویند
باور نمی‌کنی؟
وقتی که لبخندها را از ما
پنهان می‌کنند.
همین دیروز بود
که دست راستم را چپ نشانم می‌داد.
پدر سوخته
همیشه یک قدم جلوتر از من
راه می‌رود
نمی‌دانم، واقعاً نمی‌دانم
در کجای
زندگی پا گذاشته‌ایم
که پولبران از دست کولبران
شکایت می‌برند
وقتی که
سنگها شیشه شکسته‌اند
و یا دسته‌های تبرِ از جنس درختان
کمر به قطعه قطعه کردن
همنوع خود بسته‌اند
در کنار کدام رود
می‌توان روی ایوان کلبه‌ای نشست
تا به صدای آب گوش داد.
✍ #قاسم_شهبازی_چابکسری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
سایه‌ها
به ما دروغ می‌گویند
باور نمی‌کنی؟
وقتی که لبخندها را از ما
پنهان می‌کنند.
همین دیروز بود
که دست راستم را چپ نشانم می‌داد.
پدر سوخته
همیشه یک قدم جلوتر از من
راه می‌رود
نمی‌دانم، واقعاً نمی‌دانم
در کجای
زندگی پا گذاشته‌ایم
که پولبران از دست کولبران
شکایت می‌برند
وقتی که
سنگها شیشه شکسته‌اند
و یا دسته‌های تبرِ از جنس درختان
کمر به قطعه قطعه کردن
همنوع خود بسته‌اند
در کنار کدام رود
می‌توان روی ایوان کلبه‌ای نشست
تا به صدای آب گوش داد.
✍ #قاسم_شهبازی_چابکسری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
دل یادگاری‌ها ز تیغ تیز خنجر داشت
من آن درختم‌که تبر را سخت باور داشت
من بودم و تنهایی و حسی قلندروار
شب‌چله‌های خلوتم یاهوی دیگر داشت
چون قایقِ بشکسته بودم در غروب شعر
دریا وجودم را در آغوشش شناور داشت
فواره زد خون سیاوش از گلوی شعر
وقتی انارِ آرزوهایم تَرک برداشت
✍ #جمشید_مقدم_قاسم‌آبادی
#حامی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
دل یادگاری‌ها ز تیغ تیز خنجر داشت
من آن درختم‌که تبر را سخت باور داشت
من بودم و تنهایی و حسی قلندروار
شب‌چله‌های خلوتم یاهوی دیگر داشت
چون قایقِ بشکسته بودم در غروب شعر
دریا وجودم را در آغوشش شناور داشت
فواره زد خون سیاوش از گلوی شعر
وقتی انارِ آرزوهایم تَرک برداشت
✍ #جمشید_مقدم_قاسم‌آبادی
#حامی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
آن یارِ نازنینم ، جانم فدای جانش
شاید دوباره بینم ، یک روز مهربانش
گفتم چه بی‌وفایی ، داد از غم جدائی
شبنم به روی گلها، شد اشک دیده‌گانش
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔 @Bahar_Narenj_99
آن یارِ نازنینم ، جانم فدای جانش
شاید دوباره بینم ، یک روز مهربانش
گفتم چه بی‌وفایی ، داد از غم جدائی
شبنم به روی گلها، شد اشک دیده‌گانش
✍ #اشرف_مشکاتی
📖 از مجموعه شعر #تالار_آئینه
🆔 @Bahar_Narenj_99
هنر خوب زیستن (۱)
درست‌ترین عملکرد انسان هنر زیستن است نه وجود داشتن. هنرخوب زیستن را هیچ کس نمی‌تواند بدون شناخت خود به دست آورد.
در دنیایی زندگی می‌کنیم که آدمها با هم تفاوتهای فراوان دارند. باید بدانیم هیچ انسانی کامل نیست ولی باید مواظب آدمهایی باشیم که مدعی هستند هیچ عیب و نقصی ندارند. روزی که فکر می‌کنیم انسان کاملی شده‌ایم آن روز، روزی است که بایستی همه چیز را از اول شروع کنیم. تا زمانی که به این درجه از شناخت نرسیده‌ایم نمی‌توانیم هنر خوب زیستن را یاد بگیریم.
برای این که هنر خوب زیستن را بیاموزیم قبل از هر چیز باید هنر اندیشیدن را یاد بگیریم. راز خوب زیستن، درست اندیشیدن است. مهمترین بخش وجود انسان اندیشه است که سرشار از انرژی است. همه چیز را به وسیله اندیشه جذب می‌کنیم. قدرت اندیشیدن قدرتمندترین قانون جهان است. مردم خردمند جهان هستند که می‌توانند هنر خوب زیستن را بیاموزند و به دیگران آموزش دهند. انسان تنها موجودی است که با اندیشه خود تمام زندگی‌اش را می‌سازد و برای آن برنامه‌ریزی می‌کند.
✍ #رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
درست‌ترین عملکرد انسان هنر زیستن است نه وجود داشتن. هنرخوب زیستن را هیچ کس نمی‌تواند بدون شناخت خود به دست آورد.
در دنیایی زندگی می‌کنیم که آدمها با هم تفاوتهای فراوان دارند. باید بدانیم هیچ انسانی کامل نیست ولی باید مواظب آدمهایی باشیم که مدعی هستند هیچ عیب و نقصی ندارند. روزی که فکر می‌کنیم انسان کاملی شده‌ایم آن روز، روزی است که بایستی همه چیز را از اول شروع کنیم. تا زمانی که به این درجه از شناخت نرسیده‌ایم نمی‌توانیم هنر خوب زیستن را یاد بگیریم.
برای این که هنر خوب زیستن را بیاموزیم قبل از هر چیز باید هنر اندیشیدن را یاد بگیریم. راز خوب زیستن، درست اندیشیدن است. مهمترین بخش وجود انسان اندیشه است که سرشار از انرژی است. همه چیز را به وسیله اندیشه جذب می‌کنیم. قدرت اندیشیدن قدرتمندترین قانون جهان است. مردم خردمند جهان هستند که می‌توانند هنر خوب زیستن را بیاموزند و به دیگران آموزش دهند. انسان تنها موجودی است که با اندیشه خود تمام زندگی‌اش را می‌سازد و برای آن برنامه‌ریزی می‌کند.
✍ #رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📻 برنامه عیدانه و لبخند رادیو ایران
⏱ ساعت ۱۹ روز جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰
🔸️ با حضور آقای #جمشید_مقدم_قاسم‌آبادی (حامی) شاعر، نویسنده و طنزپرداز رادیو ایران به عنوان داور بخش شعرهای مردمی عید
🆔️ @Bahar_Narenj_99
⏱ ساعت ۱۹ روز جمعه ۸ مرداد ۱۴۰۰
🔸️ با حضور آقای #جمشید_مقدم_قاسم‌آبادی (حامی) شاعر، نویسنده و طنزپرداز رادیو ایران به عنوان داور بخش شعرهای مردمی عید
🆔️ @Bahar_Narenj_99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
✍ #محمدولی_مظفری
✍ #شهدی_لنگرودی
🎤 #جوما
🎼 جورابو
گیلان ما سیمای زیبایی دارد. اما گیلان را نه به چشمِ دیده می‌شود فهمید، که حقیقتش را باید در نغمه‌های آتشینِ خنیاگرانش، در شعر بی‌‌قرارِ شاعرانِ سینه سوخته‌اش، در چاردانه‌هایی که آمیخته به شور و اندوه‌اند.
از پیرشرفشاه دولاییِ سده‌‌ی هشت، تا روزگار معاصر، چاردانه‌ها (دوبیتی‌ها) مخزن امنِ اندوهانِ قوم گیل و دیلم‌اند. گنجی که در سینه‌‌‌‌ی شاعران و ترانه‌سازانِ آتش به جان‌شده‌ای چون محمدولی مظفری مدفون و محفوظ است.
بنالین بولبولون غم نزدیکَ بو
اَلاتی‌تی بوشو راه تاریکَ بو
مگه نِی‌‌نین غمه جی ای درخته
زمین فوده خو ولگَ باریکَ بو (شهدی)
دوباره آسمان دیل پورَ بو
سیاه‌ابران جیر مهتاب کورَ بو
ستاره دانه‌دانه رو بیگیفته
عجب ایمشب بساط غم جورَ بو (مظفری)
کبوترجون بیه بیتابه می‌دیل
می‌چُشمونه موسون بی‌خوابه می‌دیل
تو وقتی پر زنی پرپر زنم مو
کبوتر پر نزن خونابه می‌دیل
او را که شودَ بوم فرداَ ویسین بو
دوایی خواسه بوم دردَ ویسین بو
اگر خون تیر بزه او شو می پا جی
فقط تی دیم کوله زردَ ویسین بو (شهدی)
▫️ با سپاس از آقای ایرج بهمن‌یار
🆔️ @Bahar_Narenj_99
✍ #شهدی_لنگرودی
🎤 #جوما
🎼 جورابو
گیلان ما سیمای زیبایی دارد. اما گیلان را نه به چشمِ دیده می‌شود فهمید، که حقیقتش را باید در نغمه‌های آتشینِ خنیاگرانش، در شعر بی‌‌قرارِ شاعرانِ سینه سوخته‌اش، در چاردانه‌هایی که آمیخته به شور و اندوه‌اند.
از پیرشرفشاه دولاییِ سده‌‌ی هشت، تا روزگار معاصر، چاردانه‌ها (دوبیتی‌ها) مخزن امنِ اندوهانِ قوم گیل و دیلم‌اند. گنجی که در سینه‌‌‌‌ی شاعران و ترانه‌سازانِ آتش به جان‌شده‌ای چون محمدولی مظفری مدفون و محفوظ است.
بنالین بولبولون غم نزدیکَ بو
اَلاتی‌تی بوشو راه تاریکَ بو
مگه نِی‌‌نین غمه جی ای درخته
زمین فوده خو ولگَ باریکَ بو (شهدی)
دوباره آسمان دیل پورَ بو
سیاه‌ابران جیر مهتاب کورَ بو
ستاره دانه‌دانه رو بیگیفته
عجب ایمشب بساط غم جورَ بو (مظفری)
کبوترجون بیه بیتابه می‌دیل
می‌چُشمونه موسون بی‌خوابه می‌دیل
تو وقتی پر زنی پرپر زنم مو
کبوتر پر نزن خونابه می‌دیل
او را که شودَ بوم فرداَ ویسین بو
دوایی خواسه بوم دردَ ویسین بو
اگر خون تیر بزه او شو می پا جی
فقط تی دیم کوله زردَ ویسین بو (شهدی)
▫️ با سپاس از آقای ایرج بهمن‌یار
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🌙 #شب‌تان_آرام
از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای
آرام جان و مونس قلب رمیده‌ای
از دامن تو دست ندارند عاشقان
پیراهن صبوری ایشان دریده‌ای
منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیده‌ای
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیده‌ای
📖 #حافظ
با سپاس از آقای کیومرث پورملک
🆔️ @Bahar_Narenj_99
از من جدا مشو که توام نور دیده‌ای
آرام جان و مونس قلب رمیده‌ای
از دامن تو دست ندارند عاشقان
پیراهن صبوری ایشان دریده‌ای
منعم مکن ز عشق وی ای مفتی زمان
معذور دارمت که تو او را ندیده‌ای
آن سرزنش که کرد تو را دوست حافظا
بیش از گلیم خویش مگر پا کشیده‌ای
📖 #حافظ
با سپاس از آقای کیومرث پورملک
🆔️ @Bahar_Narenj_99
☀️ #صبح‌تان_بخیر
ای نفس صبحدم گر نهی آنجا قدم
خسته دلم را بجو، در شکن موی دوست
جان بفشانم ز شوق ، در ره باد صبا
گر برساند به ما، صبح دمی بوی دوست
📖 #امیر_خسرو_دهلوی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
ای نفس صبحدم گر نهی آنجا قدم
خسته دلم را بجو، در شکن موی دوست
جان بفشانم ز شوق ، در ره باد صبا
گر برساند به ما، صبح دمی بوی دوست
📖 #امیر_خسرو_دهلوی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
به اسارت می‌برد
سیاهچاله‌ی چشمانت
سفینه‌ی سینه‌ام را
دام نجات
پهن کن
ازحلقه‌ی موهایت...
✍ #سودابه_احمدی_چابکی
#آرام
🆔️ @Bahar_Narenj_99
به اسارت می‌برد
سیاهچاله‌ی چشمانت
سفینه‌ی سینه‌ام را
دام نجات
پهن کن
ازحلقه‌ی موهایت...
✍ #سودابه_احمدی_چابکی
#آرام
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
نبض باران می‌زند هر دَم بر این خاکِ عزیز
می‌خورد هر دانه‌اش بر گونه‌هایم تند و تیز
چشم‌هایم بسته و اشکم گرفتار دو سَد
با تواَم ای اشک سرکش ، آبرویم را نریز
✍ #شقایق_دوستار_قاسم‌آبادی
#کتاب_ناگفته
🆔️ @Bahar_Narenj_99
نبض باران می‌زند هر دَم بر این خاکِ عزیز
می‌خورد هر دانه‌اش بر گونه‌هایم تند و تیز
چشم‌هایم بسته و اشکم گرفتار دو سَد
با تواَم ای اشک سرکش ، آبرویم را نریز
✍ #شقایق_دوستار_قاسم‌آبادی
#کتاب_ناگفته
🆔️ @Bahar_Narenj_99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎙 #هلن_جواهردشتی
زیر باران عاشقانه...
می‌شود عاشقِ چشمانِ سیاهی شد هنوز
می‌شود دلبسته‌ی طرزِ نگاهی شد هنوز
اخـــم واکن نازنینم بـر غـم دنیا بخند
می‌شود با خنده‌ای درمانِ آهی شد هنوز
کوچه‌های بی‌کسی تاریک‌و سرد و بی‌نشان
با محبت می‌شود فانوسِ راهی شد هنوز
زیر باران عاشقانه دست در دستان هم
تشنه‌ی بوسیدنِ از رویِ ماهی شد هنوز
می‌شود مرهم بـه روی زخم‌های کهنه بود
بی پناه و خسته‌ای را سرپناهی شد هنوز
می‌شود سنگِ صبورِ قلب‌های خسته شد
در هجوم بی‌کسی‌ها تکیه‌گاهی شد هنوز
✍ #جواد_الماسی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
زیر باران عاشقانه...
می‌شود عاشقِ چشمانِ سیاهی شد هنوز
می‌شود دلبسته‌ی طرزِ نگاهی شد هنوز
اخـــم واکن نازنینم بـر غـم دنیا بخند
می‌شود با خنده‌ای درمانِ آهی شد هنوز
کوچه‌های بی‌کسی تاریک‌و سرد و بی‌نشان
با محبت می‌شود فانوسِ راهی شد هنوز
زیر باران عاشقانه دست در دستان هم
تشنه‌ی بوسیدنِ از رویِ ماهی شد هنوز
می‌شود مرهم بـه روی زخم‌های کهنه بود
بی پناه و خسته‌ای را سرپناهی شد هنوز
می‌شود سنگِ صبورِ قلب‌های خسته شد
در هجوم بی‌کسی‌ها تکیه‌گاهی شد هنوز
✍ #جواد_الماسی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
هنر خوب زیستن (۲)
اگر اندیشمندان و آگاهان روش خوب زیستن را به مردم بیاموزند، زندگی برای همه زیبایی خود را نشان خواهد داد و پس از مدتی مشاهده خواهیم کرد همه چیز در یک جامعه سامان یافته است. چنانچه مردم روش درست زندگی کردن را بیاموزند اندیشه‌های مزاحم از ذهن‌ها پاک می‌شود و مردم اعمالی را که تاثیرات منفی دارد کنار می‌گذارند. در چنین شرایط است که افراد می‌توانند خود را ارزیابی کنند و آنچه دارند به هم هدیه نمایند.
وقتی انسانها با هم مهربان باشند امید به زندگی زیاد و پیوند افراد با یکدیگر تقویت می‌شود و همه به نفع هم کنار می‌آیند. اگر می‌دانستیم چقدر دردهایمان شبیه به هم هستند، بهتر هم دیگر را درک می‌کردیم و مهربان‌تر می‌شدیم.
اگر می‌دانستیم در بیشتر مواقع آدمها نمی‌خواهند به ما آسیب برسانند، بیشتر صبوری می‌کردیم و کمتر ناراحتی‌هایی که مربوط به گذشته بوده در دل خود نگه می‌داشتیم. آدمها همه می‌توانند بخشی از تجربه‌های ما باشند، تجربه‌های ناخوش‌آیند اما مفید که می‌توانند چراغ راه ما باشند. همه آدمها ارزشمند هستند، زیرا ما می‌توانیم از هر کسی چیزی یاد بگیریم.
✍ #رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
اگر اندیشمندان و آگاهان روش خوب زیستن را به مردم بیاموزند، زندگی برای همه زیبایی خود را نشان خواهد داد و پس از مدتی مشاهده خواهیم کرد همه چیز در یک جامعه سامان یافته است. چنانچه مردم روش درست زندگی کردن را بیاموزند اندیشه‌های مزاحم از ذهن‌ها پاک می‌شود و مردم اعمالی را که تاثیرات منفی دارد کنار می‌گذارند. در چنین شرایط است که افراد می‌توانند خود را ارزیابی کنند و آنچه دارند به هم هدیه نمایند.
وقتی انسانها با هم مهربان باشند امید به زندگی زیاد و پیوند افراد با یکدیگر تقویت می‌شود و همه به نفع هم کنار می‌آیند. اگر می‌دانستیم چقدر دردهایمان شبیه به هم هستند، بهتر هم دیگر را درک می‌کردیم و مهربان‌تر می‌شدیم.
اگر می‌دانستیم در بیشتر مواقع آدمها نمی‌خواهند به ما آسیب برسانند، بیشتر صبوری می‌کردیم و کمتر ناراحتی‌هایی که مربوط به گذشته بوده در دل خود نگه می‌داشتیم. آدمها همه می‌توانند بخشی از تجربه‌های ما باشند، تجربه‌های ناخوش‌آیند اما مفید که می‌توانند چراغ راه ما باشند. همه آدمها ارزشمند هستند، زیرا ما می‌توانیم از هر کسی چیزی یاد بگیریم.
✍ #رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99