🍊 کانال ادبی و هنری بهار نارنج قاسم‌ آباد
762 subscribers
8.51K photos
3.36K videos
12 files
123 links
به نام خالقِ ابر و مه و باد
خداوندِ جهان و قاسم‌آباد

🍊 این کانال، به منظور انعکاس فعالیتهای ادبی، هنری و فرهنگی مردمان زادگاهمان 💚 ایجاد شده است.

ارتباط با ادمین : @B_N_13_99
Download Telegram
🌙 #شب‌تان_آرام

به تنگ آمده‌ام
این‌بار،
اما آری
ای فالله خیر الحافظا
ای که گویند هو ارحم الراحمین
به تنگ آمدگانت را،
سلامی ده
که هر چه گفتند ز تو
تشویش ایام بود...

📖 #حنان_مؤذن_قاسم‌آبادی
      #راستین

🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
☀️ #صبح‌تان_بخیر

ای  نفس  صبحدم  گر   نهی  آنجا   قدم
خسته دلم را بجو، در شکن موی دوست

جان  بفشانم  ز  شوق ، در  ره  باد  صبا
گر برساند به ما، صبح دمی بوی دوست

📖 #امیر_خسرو_دهلوی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
غبارِ تنهایی
شیشه‌های عینکم را پوشاند
و من در خودم
به تنهایی تکیه داده‌ام

من هرگز نمی‌روم
حتی اگر ایستاده تا قبرستان
تشیع‌ام کنی
آه...
چه کلمه‌ی نحسی‌ست رفتن
تو را به یاد غروب آفتابی می‌اندازد
که در غربتِ تنهایی
به در خون رفتن خورشید
خیره می‌شوی
و شب همواره مرگ آفتاب را
سیاهپوش می‌شود

پبشانی‌ام را
عرق سرد نقاشی می‌کند
دستمال کاغذی‌ها 
بی‌خاصیت شده‌اند

چرکینم
و بوی تعفن گرفته‌ام
مثل کولیِ سرگردانی که هنگام کوچ
در آنسوی کوهها جا مانده باشد
نه دلاکهای پیرحمام گنجعلیخان
می‌توانند چرک‌های ذهن مرا بروبند
و نه سنگ پای قزوین
که چروک پاهای تاول زده‌ام را راست و ریست کند

شاید...
من ازخودم جامانده‌ام
و آینه چیز دیگری را از من
نشانم می‌دهد

بامداد دوشنبه ۲۸ تیرماه ۱۴۰۰

#قاسم_شهبازی_چابکسری
▫️ #کانال_کال_گب_شهبازی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
کاسه‌ی شعرم
واژگون
در خلاء واژه‌ها
پُر است
از هیچ...

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
از بستر نازک خیال
به آغوش پُر حادثه‌ی واقعیت
پرتاب شدم

 پرنده‌ای هستم
 پرهای مرا چیده‌اند

زخمم
عمیق نیست
گر نمک نپاشند
دوباره
جان می‌گیرم

همین روزها
شاید به هیبت همای سعادت
در شعر
دوباره زاده شوم...
 
#نیلو_امتیازی_فگار_چابکسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
راه حق بین  در میان  جان خویش
عشق‌ورزی  را  به سر  ناید  ز بیش

کار   دل   سوداییِ   خاطر     نبود
مهرورزی پیشه کن در فعل و کیش

#مریم_جوادی_فکجور

🆔 @Bahar_Narenj_99
خودآگاهی (۹۰)

انسان‌های به خودآگاهی رسیده هرگز در برتری‌هایی که دارند مغرور نمی‌شوند و خود را نمی‌بازند، زیرا خودآگاهی را یک امر طبیعی برای انسان می‌دانند و معتقدند هزاران سال است که بشر با نادانی خود حقیقت را از دست داده و به بیراهه رفته است. زیرا مشکلات و ماجراهای زندگی و رویدادهای تکراری دنیا به راحتی حواس انسان را پرت کرده است.
بیداری و هوشیاری در مورد شناخت هستی به ما کمک می‌کند که فریب نخوریم و آلت دست کسانی که می‌خواهند جهان را به تباهی بکشانند قرار نگیریم. اگر انسان به قدرت درون خود پی‌ببرد و آن را شکوفا نماید، به راحتی می‌تواند به خودآگاهی دست یابد.
انسان وقتی به آگاهی می‌رسد که اثرگذار باشد. انسان آگاه همیشه درحال تصحیح کردن خود است و جایگاه فکر و عملش مشخص است، هرگز دوگانگی در فکر و عمل خود ندارد. او به جای درگیری‌های ذهنی به درست اندیشیدن اهمیت می‌دهد.
باید بدانیم آگاهی با آزادی رابطه تنگاتنگ دارد، وقتی آگاه هستیم، احساس آزادی می‌کنیم در واقع این دو کلمه مکمل هم هستند. مردمی که به آگاهی نرسیده‌اند هرگز نمی‌توانند به آزادی برسند.

#رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🔸️ #مرتضی_کریمی_رودسری

‍ مهندس مرتضی كريمی در سال ۱۳۱۵ در كياسج محله رودسر به دنيا آمد. تحصيلات ابتدایی را در رحيم‌آباد رودسر گذراند و از هنرستانی در تهران ديپلم نقاشی گرفت، و سپس به دانشگاه هنرهای تزيينی راه يافت و دوره‌های ليسانس و فوق‌ليسانس را در رشته طراحی صحنه‌ نمايش گذراند.
وی به كار طراحی دكور در وزارت فرهنگ و هنر، تلويزيون ملی، تالار رودكی، و تلويزيون مركز گيلان پرداخت.
همزمان با دوران دانشجويی چندين‌بار در نمايشگاه‌های انفرادی كانون نويسندگان ايران كه به سرپرستی جلال‌آل‌احمد برگزار می‌شد، شركت كرد.
او از جمله كسانی بود كه برای نخستين بار كنكور هنر را در گيلان پايه‌گذاری كرد.
آقای کریمی در ترانه‌سرای محلی از چهره‌های شاخص بود و ترانه‌های به يادماندنی چون: سيا ابران، سمند قاطر، يه قل دو قل، هميشه بهاره گیلان، ماشين‌باری، امیرخان تی‌جلودار، کله خوک، مشت میرزا، و ... با صدای خوانندگان نامی از جمله زنده‌یاد پوررضا را از خود به يادگار گذاشت. وی سرانجام در سال ۱۳۸۲ در ۶۷ سالگی دیده از جهان فرو بست.

شرح تصویر (از راست):
هادی طاهباز (خواننده و گوینده)
مرتضی کریمی (شاعر و ترانه‌سرا)

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🌙 #شب‌تان_آرام

شوریده آزرده دل بی‌ سر‌ و‌ پا، من
در شهر شما عاشق انگشت‌نما، من

دیوانه‌تر از مردم دیوانه اگر هست
جانا، به خدا من، به خدا من، به خدا من...

📖 #سیمین_بهبهانی
▫️ ۲۸ تیر، زادروز

🆔️ @Bahar_Narenj_99
☀️ #صبح‌تان_بخیر

ای سبدهاتان پُر خواب
سیب آوردم
سیب سرخ خورشید !
صبح‌تان نیکو

📖 #سهراب_سپهری
‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
نفس نفس می‌زند
سینه‌ی سکوت
از دویدن اندیشه‌ام
حبس می‌شود شعر
در قفس واژه‌ها
به مقصدی بلند
از طبعی
که چیده شده شاخ و برگش...

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
خندیدم و رفتم ...
آن شب که تو را با دگری دیدم و رفتم
بر بخت‌خود و حال تو خندیدم و رفتم

آن‌شب به توگفتم که‌چه بی‌مهر‌و وفایی
حرفی زده‌ام با تو نفهمیدم و رفتم

در باد خزان شاخ درختم شده زخمی
برگی که از آن بیدم و لرزیدم و رفتم

در فتنه ی توفان که فتادم سر این خاک
چون تاک به دور تو که پیچیدم و رفتم

من ، از تو و دنیای خودم خیر ندیدم
خونین به دل خاک که غلطیدم و رفتم

آلاله صفت سوختم از داغ و غم عشق
در آتش عشق تو که تفتیدم و رفتم

#گیتی_صلاحی_نژاد_چکاوک

🆔 @Bahar_Narenj_99
‌.
کلاچه صبح بونه،فریاد سریره
می‌داد درهره ،یهو پریره
ای خال اوخال کنه، مره نترسه
کسی ازش نپرسه،
هی کلاچه ! چر زنی داد؟؟
می‌دل خو غم دره، هی نکن فریاد !
مره یاد می‌غمان هوره
می‌دل خو خون دره، مر زغ هوره
کشم آهی، نیشم سر می‌پله
ریزم اشک و پاکانم هی مو گونه
مر یاد هوره، اوسال و ماهان
جوان، چاگودم عقیق خراسان
یهو ملجه ببو، از دست پرگیت
نفهمستم چطو، می‌دست جی وگیت
کلاچه داد نزن می‌دل بگیت
کلاچه داد نزن می‌دل بگیت

واژگان محلی:
کلاچه= کلاغ
فریاد سریره = ناله زدن رو شروع می‌کنه
ای خال اوخال کنه = از این شاخه به اون شاخه می‌پره
مرزغ هوره = حرص منو در میاره
ملجه = گنجشک
پرگیت = پرواز کرد

#صدیقه_ملایی_بیجارپسی

🆔️ @Bahar_Narenj_99