متن تبریک استاد #علیاشرف_صندوقآبادی برای قبولی شاگردانش در مرحله اول ارزشیابی استادی خوشنویسی سال ۱۳۹۹
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🌙 شبتان آرام ...
دیوانه و دلبستهی اقبال خودت باش
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همین چند قلم مال خودت باش
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد
اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش
پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت
منت نکش از غیر و پر و بال خودت باش
صد سال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هرلحظه و هرسال خودت باش
📖 #اقبال_لاهوری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
دیوانه و دلبستهی اقبال خودت باش
سرگرم خودت عاشق احوال خودت باش
یک لحظه نخور حسرت آن را که نداری
راضی به همین چند قلم مال خودت باش
دنبال کسی باش که دنبال تو باشد
اینگونه اگر نیست به دنبال خودت باش
پرواز قشنگ است ولی بی غم و منت
منت نکش از غیر و پر و بال خودت باش
صد سال اگر زنده بمانی گذرانی
پس شاکر هرلحظه و هرسال خودت باش
📖 #اقبال_لاهوری
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
صبور روزهای توفانیام
مرا کوه بدان
رنجها مرا میخ کردهاند به زمین
من سرزمین دردهای کهنه هر جاییام
سینهام مامن بادهای خشک توفان زده
و لبخند سلاح هوشیاریم
من آبادی کوچک بین راهی
و نگاهم فانوس کوچکی که از کلبه
نور به جاده میتراود.
با تو من پر از حس شاعرانه بودنم ...
✍ #پروین_داودی_معمار_سیاهکلرودی
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
صبور روزهای توفانیام
مرا کوه بدان
رنجها مرا میخ کردهاند به زمین
من سرزمین دردهای کهنه هر جاییام
سینهام مامن بادهای خشک توفان زده
و لبخند سلاح هوشیاریم
من آبادی کوچک بین راهی
و نگاهم فانوس کوچکی که از کلبه
نور به جاده میتراود.
با تو من پر از حس شاعرانه بودنم ...
✍ #پروین_داودی_معمار_سیاهکلرودی
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
خواستم یکبار هم از مرزِ دنیا گم شوم
باز هم عاشق شوم ، در موجِ دریا گم شوم
یاکه چونخاری به صحرا، من رها هرسو روم
دیگر از گندم نخواهم خورد و اینجا گم شوم
سیبِ ممنوعی مرا آسان کشید از رو به زیر
باز هم آدم شوم ، شاید چو حوّا گم شوم
از فرشته برترم ، این را خدا داند و بس
از منیّت من جدا گردم وَ در ما گم شوم
این غزل را من سرودم تا که دردم رو شود
ترس دارم باز هم در دردِ فردا گم شوم!
✍ #سودابه_احمدی_چابکی
#آرام
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
خواستم یکبار هم از مرزِ دنیا گم شوم
باز هم عاشق شوم ، در موجِ دریا گم شوم
یاکه چونخاری به صحرا، من رها هرسو روم
دیگر از گندم نخواهم خورد و اینجا گم شوم
سیبِ ممنوعی مرا آسان کشید از رو به زیر
باز هم آدم شوم ، شاید چو حوّا گم شوم
از فرشته برترم ، این را خدا داند و بس
از منیّت من جدا گردم وَ در ما گم شوم
این غزل را من سرودم تا که دردم رو شود
ترس دارم باز هم در دردِ فردا گم شوم!
✍ #سودابه_احمدی_چابکی
#آرام
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ولی عومه و بز گلشی
زومسان با هوا سردی بنبا
دار سنگین ها با جردی کنبا
تازه افتاب ز افق سر زنبا
سوردومه بیدار هابا پر زنبا
دامان ورپ باکرده سفید هابا
ََسرتو ملجه همه جیری دابا
ولی عومه اربابره بز گالشه
ونی سختی زومسان بکشه
ولیعومهکچال پیش تیجا نیه
رادکی هیچ گالشی تی پا نیه
رادکی تا بز بابری تل تله
تمش کویه صافهاکن تا بچره
بز گلشی کار هر گالش نیه
بز بادوشی کار هر جاهل نیه
ولی عومه پوسن کلایه سربنه
رادکت خشک کلن جیب دنه
تا بوشه بز بابره تله تله
اخه بز گلشی هم یه هنره
وقتیبزوجه شونهسنگتلهسر
تا بوخاره خوشتره یه ولگ پر
عومه گم هی بِن بِنه دعا کنه
ولیعومه هیطه خدا خدا کنه
ناکنه تاسنگسرجیپرت هوبه
ولیعومگه زحمتهم هدربابو
ولی عومگه دست لنگبچهسبا
غصه دشته اندی بز بپهسبا ...
جردی = شکستن، آویزان شدن
سوردمه = پرندهای که دمش سرخ است
پچهسبا = سرد شدن، چاییدن
ببسهبا = نگهداری، پاییدن
تل تله= کوه سنگی
هنده= باز هم
✍ #محمود_کاظمی_رامسری
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @sheylanramsar
🆔️ @Bahar_Narenj_99
زومسان با هوا سردی بنبا
دار سنگین ها با جردی کنبا
تازه افتاب ز افق سر زنبا
سوردومه بیدار هابا پر زنبا
دامان ورپ باکرده سفید هابا
ََسرتو ملجه همه جیری دابا
ولی عومه اربابره بز گالشه
ونی سختی زومسان بکشه
ولیعومهکچال پیش تیجا نیه
رادکی هیچ گالشی تی پا نیه
رادکی تا بز بابری تل تله
تمش کویه صافهاکن تا بچره
بز گلشی کار هر گالش نیه
بز بادوشی کار هر جاهل نیه
ولی عومه پوسن کلایه سربنه
رادکت خشک کلن جیب دنه
تا بوشه بز بابره تله تله
اخه بز گلشی هم یه هنره
وقتیبزوجه شونهسنگتلهسر
تا بوخاره خوشتره یه ولگ پر
عومه گم هی بِن بِنه دعا کنه
ولیعومه هیطه خدا خدا کنه
ناکنه تاسنگسرجیپرت هوبه
ولیعومگه زحمتهم هدربابو
ولی عومگه دست لنگبچهسبا
غصه دشته اندی بز بپهسبا ...
جردی = شکستن، آویزان شدن
سوردمه = پرندهای که دمش سرخ است
پچهسبا = سرد شدن، چاییدن
ببسهبا = نگهداری، پاییدن
تل تله= کوه سنگی
هنده= باز هم
✍ #محمود_کاظمی_رامسری
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @sheylanramsar
🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ترجمه شعر "چشم میجیک"
شبیه مُژه چشمهای تو را گل آفتاب هم ندارد.
به نما و روتوش و قاب هم احتیاج ندارد.
در همه دنیا بگردم کسی شبیه تو پیدا نمیشود
مهتاب هم به شوق دیدن تو مژه برهم نزد خواب ندارد.
این شاعر که میبینی گرسنه و تشنه میگردد.
شنا بلد هست چشمهاش خشکیده و آب برای شنا ندارد.
در ظل آفتاب اگر دشت خشک و بایر باشد.
وقتی تو باشی منت میراب را نخواهد کشید.
چه میشود اگر دستش را بگیری عین صواب است.
چرا که بی دست و پاست و قدرت شنا کردن ندارد.
در این تنهایی رهایش نکنی که شکار گرگها میشود.
پل شکسته اگرآب زیادی از رویش بگذرد توان مقاومت ندارد.
✍ #سید_اسحق_فاطمی_تنکابنی
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
شبیه مُژه چشمهای تو را گل آفتاب هم ندارد.
به نما و روتوش و قاب هم احتیاج ندارد.
در همه دنیا بگردم کسی شبیه تو پیدا نمیشود
مهتاب هم به شوق دیدن تو مژه برهم نزد خواب ندارد.
این شاعر که میبینی گرسنه و تشنه میگردد.
شنا بلد هست چشمهاش خشکیده و آب برای شنا ندارد.
در ظل آفتاب اگر دشت خشک و بایر باشد.
وقتی تو باشی منت میراب را نخواهد کشید.
چه میشود اگر دستش را بگیری عین صواب است.
چرا که بی دست و پاست و قدرت شنا کردن ندارد.
در این تنهایی رهایش نکنی که شکار گرگها میشود.
پل شکسته اگرآب زیادی از رویش بگذرد توان مقاومت ندارد.
✍ #سید_اسحق_فاطمی_تنکابنی
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🔸️برخی مصدرهای پرکاربرد محلی
یکی از ویژگیهای بارز زبان گیلکی به کارگیری واژگانی است که مختص همان زبان است و این نشانگر توانِ زایندگیِ بالای آن است، هر چند امروزه در مسیر تغییر و تحول زبانی و به خاطر بیمیلی و عدم توجه گویندگان کمتر رواج دارد و یا روند آن رو به کاهش است؛
در عین حال همراه تعدادی از فعلهایی که از این مصدرها ساخته میشوند گاه با آوردن پیشوند، معنا و مفهوم آنها نیز تغییر میکند و یا در همنشینی با دیگر واژهها به شکل فعل مرکب به کار میروند که خود بحث جداگانهای را میطلبد؛ حال در زیر برخی از این مصدرها را می آورم:
▫️تَوادَن: انداختن
▫️پَراگَتَن: پرواز کردن
▫️خُوتَن: خوابیدن
▫️کَتَن: افتادن
▫️چاگودَن: درست کردن
▫️دَکَشتَن: بستن
▫️دَشکَسَن: چسبیدن
▫️وَچَردَن: چیدن (اصلاح کردن)
▫️فوگودَن: ریختن، واریز کردن
▫️هِگیتَن: خریدن
▫️هَمَن: آمدن
▫️گوتَن: گفتن
▫️هَوَردَن: آوردن
▫️هیسَن: ایستادن ...
✍️ #حبیب_محمدحسینی_ملکمیان
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
یکی از ویژگیهای بارز زبان گیلکی به کارگیری واژگانی است که مختص همان زبان است و این نشانگر توانِ زایندگیِ بالای آن است، هر چند امروزه در مسیر تغییر و تحول زبانی و به خاطر بیمیلی و عدم توجه گویندگان کمتر رواج دارد و یا روند آن رو به کاهش است؛
در عین حال همراه تعدادی از فعلهایی که از این مصدرها ساخته میشوند گاه با آوردن پیشوند، معنا و مفهوم آنها نیز تغییر میکند و یا در همنشینی با دیگر واژهها به شکل فعل مرکب به کار میروند که خود بحث جداگانهای را میطلبد؛ حال در زیر برخی از این مصدرها را می آورم:
▫️تَوادَن: انداختن
▫️پَراگَتَن: پرواز کردن
▫️خُوتَن: خوابیدن
▫️کَتَن: افتادن
▫️چاگودَن: درست کردن
▫️دَکَشتَن: بستن
▫️دَشکَسَن: چسبیدن
▫️وَچَردَن: چیدن (اصلاح کردن)
▫️فوگودَن: ریختن، واریز کردن
▫️هِگیتَن: خریدن
▫️هَمَن: آمدن
▫️گوتَن: گفتن
▫️هَوَردَن: آوردن
▫️هیسَن: ایستادن ...
✍️ #حبیب_محمدحسینی_ملکمیان
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
هنر زندگی کردن (۲۲۳)
زندگی کردن بالاترین هنرهاست. این هنر در همه وجود دارد ولی در همه رشد نکرده است. هر لحظهای از زندگی اقتضای خاص خودش را دارد.
زندگی نواهایی دارد که هر کس باید با آن آهنگها سازگاری نشان دهد، تا بتواند تجارب زیادی به دست آورد.
همانگونه که برای آموختن هر هنری نیاز به کسب مهارت است، برای هنر زیستن هم باید مهارتهایش رابه دست آورد. شرط اولش داشتن عشق به زندگی است، باید همواره به خاطر داشته باشیم که برای آموختن هر هنری نیاز به عشق است تا انگیزه به وجود آورد؛ زندگی کردن نیز به عشق نیاز دارد تا آهنگهای زیبایی برای چگونه زیستن ما تولید کند.
مهم نیست بر ما چه گذشته است، مهم این است که هم اکنون در وجودمان چقدر عشق به زندگی جلوهگری میکند.
مردم بیشتر برای کسب مادیات زندگی میکنند، بدون این که عشقی در وجودشان باشد. در حالی که نمیدانند اگر عشق در زندگی وجود داشته باشد، نیازهای مادی هم بر آورده میشود.
بیاییم هر لحظه با عشق و دوست داشتن جانی تازهای به زندگی ببخشیم، تا شور و شوق از دست رفته خود را بازیابی کنیم.
✍ #رمضان_زینالعابدینی_قاسمآبادی
چهارشنبه ۹۹/۸/۲۱
با سپاس از ایشان 🌸
زندگی کردن بالاترین هنرهاست. این هنر در همه وجود دارد ولی در همه رشد نکرده است. هر لحظهای از زندگی اقتضای خاص خودش را دارد.
زندگی نواهایی دارد که هر کس باید با آن آهنگها سازگاری نشان دهد، تا بتواند تجارب زیادی به دست آورد.
همانگونه که برای آموختن هر هنری نیاز به کسب مهارت است، برای هنر زیستن هم باید مهارتهایش رابه دست آورد. شرط اولش داشتن عشق به زندگی است، باید همواره به خاطر داشته باشیم که برای آموختن هر هنری نیاز به عشق است تا انگیزه به وجود آورد؛ زندگی کردن نیز به عشق نیاز دارد تا آهنگهای زیبایی برای چگونه زیستن ما تولید کند.
مهم نیست بر ما چه گذشته است، مهم این است که هم اکنون در وجودمان چقدر عشق به زندگی جلوهگری میکند.
مردم بیشتر برای کسب مادیات زندگی میکنند، بدون این که عشقی در وجودشان باشد. در حالی که نمیدانند اگر عشق در زندگی وجود داشته باشد، نیازهای مادی هم بر آورده میشود.
بیاییم هر لحظه با عشق و دوست داشتن جانی تازهای به زندگی ببخشیم، تا شور و شوق از دست رفته خود را بازیابی کنیم.
✍ #رمضان_زینالعابدینی_قاسمآبادی
چهارشنبه ۹۹/۸/۲۱
با سپاس از ایشان 🌸
🎨 #امیرهوشنگ_حبیبی_قاسمآبادی
سال ۱۳۶۹ - مرداب انزلی
ابعاد:۵۰×۷۰ سانتیمتر
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
سال ۱۳۶۹ - مرداب انزلی
ابعاد:۵۰×۷۰ سانتیمتر
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🎨 #آرش_لاهیجی_کلاچایی
تصویرسازی کتاب پیامکهای گم شده
اینستاگرام: arashlahiji@
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
تصویرسازی کتاب پیامکهای گم شده
اینستاگرام: arashlahiji@
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🔸️ #نسترن_یوسفی_چایجان
سینی برگ انجیری دکوری
جنس: چوب و رزین
طول : ۳۰ سانتی متر
اینستاگرام: resin.aabism@
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
سینی برگ انجیری دکوری
جنس: چوب و رزین
طول : ۳۰ سانتی متر
اینستاگرام: resin.aabism@
با سپاس از ایشان 🌸
🆔️ @Bahar_Narenj_99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🌸 «علی اسفندیاری» شاعر بزرگ معاصر و معروف به «نیما یوشیج» ، در بیست و یکم آبان ماه سال ۱۲۷۶ مصادف با ۱۱ نوامبر ۱۸۹۷ در یکی از مناطق کوه البرز در منطقهای به نام «یوش»، از توابع نور مازندران، دیده به جهان گشود ....
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🆔️ @Bahar_Narenj_99
🌙 #شبتان_آرام
ترا من چشم در راهم
شباهنگام
که میگیرند در شاخ "تلاجن" سایهها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.
شباهنگام، در آن دَم که بر جا درهها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرَم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم.
زمستان ۱۳۳۶
📖 #نیما_یوشیج
🆔️ @Bahar_Narenj_99
ترا من چشم در راهم
شباهنگام
که میگیرند در شاخ "تلاجن" سایهها رنگ سیاهی
وزان دلخستگانت راست اندوهی فراهم
ترا من چشم در راهم.
شباهنگام، در آن دَم که بر جا درهها چون مرده ماران خفتگانند
در آن نوبت که بندد دست نیلوفر به پای سرو کوهی دام
گرَم یاد آوری یا نه
من از یادت نمی کاهم
ترا من چشم در راهم.
زمستان ۱۳۳۶
📖 #نیما_یوشیج
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
دل را رها کردم که بیند سرنوشت خویش
اندیشه در افسوس دیروز و غم فرداست
چون تختهای بر روی دریا لَخت میمانم
بی آرزوی هر کناری ، موجها زیباست
✍ #مزدا_امشی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
دل را رها کردم که بیند سرنوشت خویش
اندیشه در افسوس دیروز و غم فرداست
چون تختهای بر روی دریا لَخت میمانم
بی آرزوی هر کناری ، موجها زیباست
✍ #مزدا_امشی
🆔️ @Bahar_Narenj_99