🍊 کانال ادبی و هنری بهار نارنج قاسم‌ آباد
762 subscribers
8.51K photos
3.36K videos
12 files
123 links
به نام خالقِ ابر و مه و باد
خداوندِ جهان و قاسم‌آباد

🍊 این کانال، به منظور انعکاس فعالیتهای ادبی، هنری و فرهنگی مردمان زادگاهمان 💚 ایجاد شده است.

ارتباط با ادمین : @B_N_13_99
Download Telegram
🔸️ #هستی_شوکتی
▫️ هنرجوی‌خوشنویس
▫️ متولد ۱۳۸۲ و ساکن قاسم‌آباد
▫️ نفر اول مسابقات دهه فجر  در سال ۹۷ ( در بخش متوسط در چابکسر )

🆔️ @Bahar_Narenj_99
هرگز حسرت چیزی را نخوریم (۱۶۳)

همه ما در زندگی موقعیت‌هایی داشتیم ولی با کمال تاسف آنها را از دست دادیم. گاهی زندگی ما آن طور که دلمان می‌خواست پیش نرفته و آدمها آن طور که انتظارش را داشتیم با ما رفتار نکردند. هیچ کدام از این‌ها نباید باعث شود، نگران باشیم و حسرت بخوریم.
به جای حسرت خوردن هوشیاری خود را به دست آوریم و تصمیم بگیریم انتخاب‌های بهتری داشته باشیم. حسرت خوردن همیشه غمگین کننده است و ما حق نداریم در زندگی غمگین باشیم.
حسرت خوردن همیشه ما را به گذشته می‌برد، در حالی که افسوس خوردن از گذشته هیچ دردی را دوا نمی‌کند.
سعی کنیم با زندگی همراه باشیم و خود را با هر شرایطی که پیش رویمان قرار می‌گیرد مطابقت دهیم، آن‌گاه خواهیم دید همه مشکلات به راحتی حل می‌شوند.
زندگی به دست آوردن تجربه هاست. درهر اتفاقی فرصتی برای شروع جدید و تصمیم‌های جدید وجود دارد، در صورتی که هرگز امید به موفقیت را از دست ندهیم.

#رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی
      شنبه ۹۹/۶/۲۲

🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙 #محمود_فرضی‌‌نژاد
🎼 گفتگوی عاشقانه هنگام بدرقه یار برای رفتن به سربازی
 
🆔️ @Bahar_Narenj_99
كاش
هر صبح تو بخندی و
من از
خنده‌ی تو سيب بچينم ...

 ☀️ #ليلا_مقربی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
سال
فصل‌ها را می‌دوید
مدام بی‌آنکه سامان بگیرد...
نگاهی به چهار ستونِ بدنش کردم
دلم لرزید!
هرستون
رنگی داشت
به وسعتِ آبیِ آسمان
به زیباییِ دشتِ آلاله
به سرخیِ باغ های انار...
آه....
شاید نمی‌دانی
از هر ستون
تا ستونِ دیگرش
یک فصل پخته‌تر شده‌ام....

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
پنجاه سالگی‌مان
باید نگاه‌مان شمرده شمرده گام برمی‌داشت
کتاب را با چای هر عصر سر می‌کشیدیم
آرام قدم می‌گذاریم
مبادا دلی ترک بردارد
فریاد را فرو می‌خوردیم
تا حسرت روی گلویش بماند
پنجاه سالگی ما
باید قطور باشد چون چنار کهنسال باغ‌های قدیمی،
باد ما را برقصاند اما از ریشه اصالت جدایمان نکند.
پنجاه سالگی ما باید صبور باشد
باید بوی یاس آرام و نجیب
روی عقربه‌های زمانش بشیند
پنجاه سالگی یعنی روی تابی
سمت دریا
در آغوش نسیم زندگی...
پنجاه سالگی جان
تو را اینگونه خوانده‌ام
اینگونه باش 🌺

#پروین_داودی‌_معمار_سیاهکلرودی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
۰
توی  این  هوای  ابری ، هوسِ  سیگار   کردی
چشمای خسته‌ت‌و بستی، باز تو یادِ یار کردی

وقتی  بارون نَمش‌و زد  راه گرفتی توی‌جاده
چشمتم نم زد و نم زد  اشکات‌و  بیدار کردی

بوی‌قهوه‌ که می‌پیچید توی‌اون کافه‌ی‌ خلوت
یاد قهوه‌ای چشماش ،  یه  دفه   ویار   کردی

چشمای‌آهو‌صفت باز جلوچشمات جون‌‌گرفتن
با  تموم   نا امیدی   چشماش‌و   شکار  کردی

توی این‌کوچه غریبی نیست‌وتنها با یه‌سیگار
نم  بارون  زد و سرده ،  باز  تو  یاد  یار کردی

#شقایق_دوستار_قاسم‌آبادی
      #کتاب_ناگفته

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
اینجا غم رژه میرود
هزار بار در روز از دل آدمها
بغض سان می‌بیند
زهر در خنجر از پشت به بوم و بر
میزنند
کسی دم نمی‌زند
زنجیر بسته چرخ روزگار بر قامت سپید دلان
هیچ دوایی مرهم زخم و تاول نیست
سفره پهن کرده کفتار و لاشخور
دشت
بی شیر
آه....

#نیلو_امتیازی_چابکسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99
چه باید کرد؟ (۱۶۴)

ما به خاطر انسان بودن با موجودات دیگر فرق داریم، به همین دلیل نباید برای تخریب و نابودی یکدیگر اقدام کنیم. اگر بخواهیم حق خودمان را بگیریم هرگز نمی‌توانیم با دشمنی و درگیری با یکدیگر حقی را زنده کنیم.
راه گرفتن حق این است که بر سر عقل بیاییم و ببینیم چقدر لیاقت درست زندگی کردن را باهم داریم و چقدر برای حقوق یکدیگر ارزش قائلیم.
بهترین راه گرفتن حق این است که در درجه اول وظایف انسانی خود را نسبت به هم انجام دهیم و درصدد آسیب رساندن یکدیگر برنیاییم.
کدام جنگ و در‌گیری در جهان بوده که به صلح نینجامیده است؟ آیا در تاریخ جایی آمده است که انسان‌ها با جنگ و درگیری به حقوقشان دست یافته باشند؟
تنها راه رسیدن به حق، دانایی و عقلانیت ودرک عشق و دوست داشتن است. عشق به زندگی یعنی اجازه دهیم، دیگران در ما حضور داشته باشند و در کنار ما احساس امنیت کنند، در این صورت است که حق آشکار می‌گردد و حق به حق دار می‌رسد.

#رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی
      یکشنبه ۹۹/۶/۲۳

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🎨 #آرش_لاهیجی_کلاچایی
      ابعاد:  ۱۸۰×۱۸۰ سانتی‌متر
      ورق طلا  و اکریلیک روی بوم
      اینستاگرام: arashlahiji@
     
      بر اساس شعری از #سعدی:
      از در درآمدی و  من از خود  بدر شدم
      گوئی کز این جهان به جهان دگر شدم

🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎙 #دانیال_جوان
🎼 بازخوانی ترانه تی‌تی‌جان
🔸️ با سپاس‌از آقای احمد صادقی‌زیازی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
"میر احمد سید فخری‌نژاد" متخلص به شیون فومنی در ۳ دی ۱۳۲۵ در فومن متولد شد. او تحصیلات ابتدایی و سه سالهٔ خود را در رشت سپری کرد و بعد از آن به کرمانشاه کوچ کرد و سه سالهٔ دوم دبیرستان را تا اخذ دیپلم طبیعی در ۱۳۴۵ در آنجا گذراند.
شیون در سال ۱۳۴۶ وارد سپاهی دانش در طارم شد و یک سال بعد به استخدام ادارهٔ آموزش و پرورش استان مازندران درآمد و در سال ۱۳۴۸ ازدواج نمود. او تا سال ۱۳۵۱ به کار تدریس در یکی از مدارس فولاد محله ساری مشغول بود. پس از آن نیز در نقاطی از گیلان به این شغل ادامه داد.
شیون در سال ۱۳۷۲ مبتلا به بیماری نارسایی کلیه شد و برای درمان این نارسایی به وسیله  دیالیز به تهران کوچ کرد و در همین سال با وجود درد شديد موفق به اخذ مدرک تحصیلی لیسانس در ادبیات فارسی، از دانشگاه تربیت معلم شد و در سال ۱۳۷۶ پس از سال‌ها تدریس، بازنشسته شد.
او در ۲۳ شهریور ۱۳۷۷ پس از یک دوره بیماری مزمن کلیوی و انجام پیوند کلیه در یکی از بیمارستانهای تهران از دنیا رفت. آرامگاهش در بقعه سلیمان داراب رشت بنا به وصیتش در کنار مقبرهٔ میرزاکوچک جنگلی قرار دارد.
روحش شاد و یادش گرامی 🌸

🆔️ @Bahar_Narenj_99