ترانه
از دور میبینم تورو مثل یه آتیش توو کویر
وقتی که میرسم به تو گرماتو از تنم نگیر
من دور میشم از خودم، فقط امید من تویی
تاریکه دنیای همه، نور سفید من تویی
وقتی زمین جهنمه، نفس کشیدن هدره
هوای من فقط تویی، چشمم همیشه به دره
من سمت تو سُر میخورم، با تو فقط بُر میخورم
هر کیو تنها بذارم از تو که دل نمیبُرم
صراط مستقیم من، حادثهی قدیم من
توو تب تلخ روزگار فقط تویی نسیم من
فقط یه بار رو به خودت، بیا به جای من بشین
برای عاشق شدنم ، هزار بهونه جور بچین
✍ #مجید_زینالعابدینی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
از دور میبینم تورو مثل یه آتیش توو کویر
وقتی که میرسم به تو گرماتو از تنم نگیر
من دور میشم از خودم، فقط امید من تویی
تاریکه دنیای همه، نور سفید من تویی
وقتی زمین جهنمه، نفس کشیدن هدره
هوای من فقط تویی، چشمم همیشه به دره
من سمت تو سُر میخورم، با تو فقط بُر میخورم
هر کیو تنها بذارم از تو که دل نمیبُرم
صراط مستقیم من، حادثهی قدیم من
توو تب تلخ روزگار فقط تویی نسیم من
فقط یه بار رو به خودت، بیا به جای من بشین
برای عاشق شدنم ، هزار بهونه جور بچین
✍ #مجید_زینالعابدینی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
دو بال میخواهم
تا سیمرغی شوم بر پهنهی این سرزمین
دو چشم چون عقابی جوان با پنجههای عظیم
تو را میجویم تا رهایی یابم از این تن
دلم قفسی ساخته برایم
شوق پرواز دارم
نه از روی مستی
دچارم به نبودنت
به ترک نگاهت
ای عشق گمشده
وای از روزی که تو را بیابم
چون کلاغان قیل و قالی راه خواهم انداخت
از شادی
و تو را به بلندترین نقطه خواهم برد
زمین جای ما نیست،
نه،
زمین جای تو نیست.
✍ #مجید_زینالعابدینی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
دو بال میخواهم
تا سیمرغی شوم بر پهنهی این سرزمین
دو چشم چون عقابی جوان با پنجههای عظیم
تو را میجویم تا رهایی یابم از این تن
دلم قفسی ساخته برایم
شوق پرواز دارم
نه از روی مستی
دچارم به نبودنت
به ترک نگاهت
ای عشق گمشده
وای از روزی که تو را بیابم
چون کلاغان قیل و قالی راه خواهم انداخت
از شادی
و تو را به بلندترین نقطه خواهم برد
زمین جای ما نیست،
نه،
زمین جای تو نیست.
✍ #مجید_زینالعابدینی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
سرود آزادی میسُرایم
برای تو که رفتهای
و ماندهام در انتظار غروب
بی تو
به خواب من نیا!
به یک چشم بر هم زدن
من به دنیای تو خواهم رسید...
✍ #مجید_زینالعابدینی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
سرود آزادی میسُرایم
برای تو که رفتهای
و ماندهام در انتظار غروب
بی تو
به خواب من نیا!
به یک چشم بر هم زدن
من به دنیای تو خواهم رسید...
✍ #مجید_زینالعابدینی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
بی سر در این زمانه دلم هوی میکشد
در پیش چشم من ز تو هم روی میکشد
تو عینِ قفلِ گنجِ زمینی برای من
این نقطه را هوای تو چون گوی میکشد
✍ #مجید_زینالعابدینی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
بی سر در این زمانه دلم هوی میکشد
در پیش چشم من ز تو هم روی میکشد
تو عینِ قفلِ گنجِ زمینی برای من
این نقطه را هوای تو چون گوی میکشد
✍ #مجید_زینالعابدینی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
📚 #معرفی_کتاب
📖 در حوالی تو (مجموعه شعر)
✍️ #مجید_زینالعابدینی
▫️ نشر ناسنگ
زیر چاپ رفت و به زودی منتشر میشود....
🆔️ @Bahar_Narenj_99
📖 در حوالی تو (مجموعه شعر)
✍️ #مجید_زینالعابدینی
▫️ نشر ناسنگ
زیر چاپ رفت و به زودی منتشر میشود....
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
تو را به یاد میآورم
و دلتنگ میشوم
برای یک روز سرد لای به لای تلخی روزگار
برای یک خیابان خیس و برف زده
و جای پای کفشهای آدمهای عجول بر روی برف
برای دود سیگار با بخار دهان آمیخته
لای شمشادهای زرد
برای گنجشکی که در کنار سطل بر روی برف به دنبال چیزی از دور ریزها میگردد
برای گربهای که خودش را به تن آدمها میمالد
برای سادگی او
و پشت شیشهی بخار گرفتهی تاکسیهای زرد
تو را به یاد میآورم!
✍ #مجید_زینالعابدینی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
تو را به یاد میآورم
و دلتنگ میشوم
برای یک روز سرد لای به لای تلخی روزگار
برای یک خیابان خیس و برف زده
و جای پای کفشهای آدمهای عجول بر روی برف
برای دود سیگار با بخار دهان آمیخته
لای شمشادهای زرد
برای گنجشکی که در کنار سطل بر روی برف به دنبال چیزی از دور ریزها میگردد
برای گربهای که خودش را به تن آدمها میمالد
برای سادگی او
و پشت شیشهی بخار گرفتهی تاکسیهای زرد
تو را به یاد میآورم!
✍ #مجید_زینالعابدینی_قاسمآبادی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
سرود آزادی میسُرایم
برای تو که رفتهای
و ماندهام در انتظار غروب
بی تو
به خواب من نیا!
به یک چشم بر هم زدن
من به دنیای تو خواهم رسید...
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
سرود آزادی میسُرایم
برای تو که رفتهای
و ماندهام در انتظار غروب
بی تو
به خواب من نیا!
به یک چشم بر هم زدن
من به دنیای تو خواهم رسید...
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
سالها پیش
میان سرمای بهار و شکوفههای آلوچه
کودکانه با هم به بازی مینشستیم.
و من مکارانه در بازیِ جنگ تخم مرغها ، آنها را به تو میباختم.
من مینشستم و تو بر سر تخم مرغهایم میکوبیدی و چه مغرورانه شاد میشدی.
من میباختم تا تو با خندههایت نوروزم را به روی زمین چون سبزه بگسترانی و آسمانم را به آبی بیارایی
آبیتر از هر آسمانی.
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
سالها پیش
میان سرمای بهار و شکوفههای آلوچه
کودکانه با هم به بازی مینشستیم.
و من مکارانه در بازیِ جنگ تخم مرغها ، آنها را به تو میباختم.
من مینشستم و تو بر سر تخم مرغهایم میکوبیدی و چه مغرورانه شاد میشدی.
من میباختم تا تو با خندههایت نوروزم را به روی زمین چون سبزه بگسترانی و آسمانم را به آبی بیارایی
آبیتر از هر آسمانی.
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
نیمکتی میخواهم به روی بلندی
و غروبی بیپایان
و یک فنجان قهوه برای سفر
سفر در بُعد زمان
به سراغ آدم بروم
و به جرم پدر قاتل قتلهای زمینی
قبل از رسیدن به حوا
او را به حبس ابد محکوم کنم
جهان و خورشید را به عقد هم در بیاورم
و خود را در عدم پنهان کنم و آزادانه به رقص درآیم
و به گردش کهکشانها بروم
تا جهانی دیگر را از دست آدم نجات دهم.
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
نیمکتی میخواهم به روی بلندی
و غروبی بیپایان
و یک فنجان قهوه برای سفر
سفر در بُعد زمان
به سراغ آدم بروم
و به جرم پدر قاتل قتلهای زمینی
قبل از رسیدن به حوا
او را به حبس ابد محکوم کنم
جهان و خورشید را به عقد هم در بیاورم
و خود را در عدم پنهان کنم و آزادانه به رقص درآیم
و به گردش کهکشانها بروم
تا جهانی دیگر را از دست آدم نجات دهم.
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
امروز رنگ من سپید است،
مثل پارچه سفیدی که مادربزرگ برای خود از مکه آورده بود
و شاید چون لباس عروسی که دختری نابالغ در جشن خود بر تن داشت!
و یا مثل برف بهاری بر ستیغ کوه
چون ابرهای خنک بیباران
امروز رنگ من سپید است،
مثل گیسهای مادرم که سالها پنهان بود
و یا همچون سررسید پدرم که چند وقتی سپید و خالی مانده!
امروز رنگ من سپید است،
مثل پیشانیبند مادربزرگهای قاسمآبادی:
سپید چون قلبهای مهربانشان،
سپیدِ سپید!!!
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
امروز رنگ من سپید است،
مثل پارچه سفیدی که مادربزرگ برای خود از مکه آورده بود
و شاید چون لباس عروسی که دختری نابالغ در جشن خود بر تن داشت!
و یا مثل برف بهاری بر ستیغ کوه
چون ابرهای خنک بیباران
امروز رنگ من سپید است،
مثل گیسهای مادرم که سالها پنهان بود
و یا همچون سررسید پدرم که چند وقتی سپید و خالی مانده!
امروز رنگ من سپید است،
مثل پیشانیبند مادربزرگهای قاسمآبادی:
سپید چون قلبهای مهربانشان،
سپیدِ سپید!!!
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
من همانم که کنار خورشید
ذرهای شب دارم
ذرهای تاریکی
و تو از تاریکی، در گریزی بی من
من ولی بیفانوس
در میان راهم
بی تو اما تنها!
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
من همانم که کنار خورشید
ذرهای شب دارم
ذرهای تاریکی
و تو از تاریکی، در گریزی بی من
من ولی بیفانوس
در میان راهم
بی تو اما تنها!
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
برای حمیده...
طره مرگ بر پیشانیات رقصان بود
آن زمان که با دستان خسته و بسته
بالهای اهوراییات را باز کردی و بستی
تا شفق را در جای دیگری به تماشا بنشینی
حتی قد خمیدهات
به آسمان نزدیک بود
گره بر تن داشتی اما
گره از این زمین گشودی
و رها شدی!
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
طره مرگ بر پیشانیات رقصان بود
آن زمان که با دستان خسته و بسته
بالهای اهوراییات را باز کردی و بستی
تا شفق را در جای دیگری به تماشا بنشینی
حتی قد خمیدهات
به آسمان نزدیک بود
گره بر تن داشتی اما
گره از این زمین گشودی
و رها شدی!
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
من
گلدانی کهنهام
پشت پنجرهای مشجر
رو به کوچه
که گاهی
نگاه عابران را
بو میکشم!
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
من
گلدانی کهنهام
پشت پنجرهای مشجر
رو به کوچه
که گاهی
نگاه عابران را
بو میکشم!
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
📚 #معرفی_کتاب
📖 در حوالی تو (مجموعه شعر)
✍️ #مجید_زینالعابدینی
▫️ #نشر_ناسنگ
کتاب «در حوالی تو» مجموعه اشعار شاعر جوان آقای مجید زینالعابدینی منتشر شد.
با آرزوی موفقیت و بهروزی این شاعر جوان قاسمآبادی
خریدآنلاین کتاب از فروشگاه نشر ناسنگ 👇
Website: www.nasangpub.com
خرید مستقیم :
09123459950
🆔️ @nasangpub
🆔️ @Bahar_Narenj_99
📖 در حوالی تو (مجموعه شعر)
✍️ #مجید_زینالعابدینی
▫️ #نشر_ناسنگ
کتاب «در حوالی تو» مجموعه اشعار شاعر جوان آقای مجید زینالعابدینی منتشر شد.
با آرزوی موفقیت و بهروزی این شاعر جوان قاسمآبادی
خریدآنلاین کتاب از فروشگاه نشر ناسنگ 👇
Website: www.nasangpub.com
خرید مستقیم :
09123459950
🆔️ @nasangpub
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
شوق من گمشده در پای خیابان ، تو بمان
شادیام یخ زده در برف زمستان ، تو بمان
این تنم شاخهی از ریشه جدا ماندهی باغ
آتشی گشته میان شب مستان ، تو بمان
حال و روزم غزلی نیمه و بیحوصلگی
شرح بیچارگی : اندازهی دیوان ، تو بمان
در شب ساکت میخانهی دل ساقی نیست
دوری از ما کن و این باده بگردان ، تو بمان
حاصل عمر من از هر نفسی کوتاهتر
خضر عالم شو و این آب بنوشان ، تو بمان
در پس ذهن من این خاطرهها کافی بود
شعلهی ماندن من تشنهی باران ، تو بمان
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
شوق من گمشده در پای خیابان ، تو بمان
شادیام یخ زده در برف زمستان ، تو بمان
این تنم شاخهی از ریشه جدا ماندهی باغ
آتشی گشته میان شب مستان ، تو بمان
حال و روزم غزلی نیمه و بیحوصلگی
شرح بیچارگی : اندازهی دیوان ، تو بمان
در شب ساکت میخانهی دل ساقی نیست
دوری از ما کن و این باده بگردان ، تو بمان
حاصل عمر من از هر نفسی کوتاهتر
خضر عالم شو و این آب بنوشان ، تو بمان
در پس ذهن من این خاطرهها کافی بود
شعلهی ماندن من تشنهی باران ، تو بمان
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
زمان به تاریکی پاییز
و یا به زردی و نابودی آن برایم میگذرد
من هنوز جوانه نزدهام
کجا دیدهاید که نهال نشده، درختی میوه بدهد؟
به ساقهها نگاه نکنید
تنم عریان فهم است
و سرم محتاج خورشید
و زمان در حال گذر
زمین، شلوغِ کرکسانِ آفتزا
و هوا آلودهی غروب
از تن آفتزده و عریان
به اجبار میوه میخواهند
باغبان
به زودی مرا از باغ بیرون خواهد کرد
زمان کوتاه است!
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99
زمان به تاریکی پاییز
و یا به زردی و نابودی آن برایم میگذرد
من هنوز جوانه نزدهام
کجا دیدهاید که نهال نشده، درختی میوه بدهد؟
به ساقهها نگاه نکنید
تنم عریان فهم است
و سرم محتاج خورشید
و زمان در حال گذر
زمین، شلوغِ کرکسانِ آفتزا
و هوا آلودهی غروب
از تن آفتزده و عریان
به اجبار میوه میخواهند
باغبان
به زودی مرا از باغ بیرون خواهد کرد
زمان کوتاه است!
✍ #مجید_زینالعابدینی
🆔️ @Bahar_Narenj_99