🍊 کانال ادبی و هنری بهار نارنج قاسم‌ آباد
767 subscribers
8.53K photos
3.36K videos
12 files
127 links
به نام خالقِ ابر و مه و باد
خداوندِ جهان و قاسم‌آباد

🍊 این کانال، به منظور انعکاس فعالیتهای ادبی، هنری و فرهنگی مردمان زادگاهمان 💚 ایجاد شده است.

ارتباط با ادمین : @B_N_13_99
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎙 مصاحبه‌ استاد «غلام‌حسین بنان»
🎼 قطعه آوازی «دیلمان»
▫️ به‌ مناسبت سی‌ و هشمتین سالروز درگذشت

مصاحبه‌ استاد «غلام‌حسین بنان» پیرامون قطعه‌ی آوازیِ دیلمان و چگونگی راه‌یابی این گوشه‌ آوازی به آواز دشتی توسط استاد «ابوالحسن صبا» و سفری که ایشان به منطقه دیلمان و روستای قاسم‌آباد گیلان داشتند.

استاد ابوالحسن صبا در محدوده سال  ۱۳۰۸ خورشیدی با تاسیس مدرسهٔ موسیقی صنایع ظریفه در رشت ، مدیریت این مدرسه را برعهده گرفت. وی مدتی پس از سکونت در این شهر ، برای جمع‌آوری و نت‌نگاریِ نغمه‌های محلی ، به مناطق مختلفی چون عمارلو ، دیلمان ، قاسم‌آباد و نواحی کوهستانی غرب مازندران رفت و در این مناطق با نوازندگان محلی آشنا شد و آنچه نوازندگان محلی می‌نواختند ، به خطِ نت یادداشت کرد.
آثاری همچون : زرد ملیجه ، شرفشاهی ، دیلمان ، در قفس ، رقص چوبی قاسم‌آبادی ، کوهستانی و امیری مازندرانی یادگار دوران حضور وی در گیلان است.

توضیحات تکمیلی :
این مصاحبه و سند ارزشمند را زنده‌یاد استاد علی‌محمد اسماعیلی قاسم‌‌آبادی در سال ۱۴۰۰ برای کانال بهار نارنج قاسم‌آباد ارسال نموده بودند.
روحشان شاد و یادشان گرامی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📽 کلیپ شماره (۲)
▫️ بازشناخت شخصیت واقعی رعنا
▫️ به بهانه مرحله پیش تولید سریال رعنا

ارسال به کلیه کانال‌ها ، بدون تغییر در شکل و محتوا و زمان آن بلامانع است.

🆔️ @Bahar_Narenj_99
☀️ #آدینه‌تان_بخیر

رویای بزرگتر شدن خوب نبود

ای کاش تمام عمر کودک بودیم

#میلاد_عرفان‌پور

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
از میانِ این همه گستردگیِ باران ؛ از نزدیکی‌هایِ همین جنگلِ مِه گرفته ؛ از کنار این موج‌های ناآرام رودها و جوی‌ها ؛ و در دل کوچه باغ‌های گِل‌آلود ؛ باز در پی ترانه‌هایِ از یاد رفته‌ایم:

" اِی خودا آفتاب بَنی ، مَنگَه مَنگَه تاب بَنی"

در غربت‌ترین لحظات زندگی که لرز لرزان و بغض‌آلود ، هزاران سخنِ ناگفته در صحرای خشکیده‌یِ دل‌مان ناسروده مانده است ؛ باز در انتظار خورشید بهاری زمزمه می‌کنیم :

" اِی خودا آفتاب بَنی ، مَنگَه مَنگَه تاب بنی" ؛

با نگاه حُزن‌آمیز خود در آینه‌یِ امید ، تمام دلتنگی‌های خویش را به فریاد فرا می‌خوانیم ؛ باز نغمه‌هایِ دلنشین را به یاد می‌آوریم:

" اِی خودا آفتاب بَنی ، مَنگَه مَنگَه تاب بَنی"

و اینک از فرسنگ‌ها فاصله به انتظارت نشسته‌ایم تا کشتیِ مهربانی‌ات ، بر ساحلِ سلامتی لنگر بیندازد و حیاتِ حیرت‌زدگان را زنده کند و ما باز از پنجره‌یِ کودکی‌مان ، تابندگی‌ات را به تماشا بنشینیم و باز از میان شکوفه‌هایِ نارسیده درختان نارنج صدایت کنیم:

" اِی خودا آفتاب بَنی ، مَنگَه مَنگَه تاب بَنی"...

#حبیب_محمدحسینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
چشمانِ ابریِ دلم باران ندارد
تاوان عشقت را ببین ؛ پایان ندارد

یک غده در بطن وجودم جا گرفته
تومور بدخیمی شده ، درمان ندارد

با یک قلم رسوا شده اندوه‌هایم
بیماری روح و روان ؛ کتمان ندارد!

کوه دماوندی ، برایم قله هستی
آتشفشان واژه‌ها ؛ وجدان ندارد!

سوزانده نای خسته‌ام را شعرهایم
گویی هوا در حنجره جریان ندارد

صدبار گفتم عشق را بگذار و برگرد!
پایم به حرف عقلِ من ایمان ندارد

اشعار من در گوشه‌ای کز کرده اینجا
بیتِ غزل بی‌عشقِ تو دیوان ندارد!

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
آفتاب بومه هوا چی روشون وکته

غوصه بکته وی جان تولشون وکته

تئرمی برزخه سماموس چاله منئ

خاب وزه وکت ودوچُم خون دکته

برگردان به فارسی :

آفتاب زد هوا چه روشن شده
غصه زمین خورد تمام تنش گل‌آلودست
مه غلیظ در چاله‌چوله‌های سماموس عصبانی‌ست
خواب ازچشمش پرید در چشمانش خون افتاد.

#قاسم_شهبازی_چابکسری

 🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
صدایت
آواز بنفشه‌هاست
وقتی که می‌پیچد
لابه لای روسری اسفند
بهار از دامنه‌هایش می‌روید
و قهقهه‌ی مستانه‌ی گیسوانم
جفت جفت پرستوها را
از شانه‌های آفتابی بهار
عبور می‌دهد

کوچ می‌کند نگاهم
از پیوند خستگی‌ها
ریشه‌ها در تو پرندگی دارند
ساقه‌ها در تو پرواز می‌کنند

و دلم
چون بوته‌های تمشک
در نبودنت می‌وزد
آه ....
این خون تو نیست
که پاشیده بر دست‌های اردیبهشت؟

#زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🌙 #شب‌تان_آرام

تا توانی در جهان یکرنگ باش
قالی از صد رنگ بودن زیر پاست

زندگی تکرار فرداهای ماست
می‌رسد روزی که فردا نیستیم

آنچه می‌ماند فقط نقش نکوست
نقش‌ها می‌ماند و ما نیستیم!

با سپاس از آقای کیومرث پورملک

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🌸  #روز_جهانی_زنان
▫️  ۸ مارس (۱۸ اسفند)

در آن سرای که زن نيست، انس‌ و شفقت نيست
در آن وجود که دل مرده، مرده است روان
زن از نخست بود رکن خانه هستی
که ساخت خانه بی‌پای بست و بی‌بنيان؟

📖 #پروین_اعتصامی

روز جهانی زنان، یک روز بزرگداشت جهانی است که هر ساله در ۸ مارس برای بزرگداشت دستاوردهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی زنان جشن گرفته می‌شود.
هشتم مارس، فقط روز جهانی زنانی نیست که جهان را تغییر داده‌اند، بلکه روز زنانی است که تغییر را از جهانِ کوچکِ خویش آغاز کرده‌اند.

🆔️ @Bahar_Narenj_99
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
📸 آلبوم تصاویر «زنان قاسم‌آبادی»
▫️ به مناسبت روز جهانی زنان
▫️ ۸ مارس (۱۸ اسفند)
🎼 نوازنده : سعدالله بابایی
🎤 خواننده : غلامحسین بابایی

زنان و بانوان قاسم‌آبادی ، هنرمندانی چیره‌دست و توانمند هستند که پای به پای مردان در تمامی عرصه‌های زندگی حضور دارند.
در روستای جهانی قاسم‌آباد گیلان ، بیش از یک سوم زنان یعنی حدود ۷۰۰ نفر ، چادرشب‌بافند و به این هنر می‌پردازند و علاوه بر سهیم بودن در اقتصاد خانواده ، نقش بسیار مهم و بزرگی در ثبت و جهانی شدن نام روستای قاسم‌آباد داشته و دارند.

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
مادرم
مادرم زنِ روستایی نجیب ، با لبخندی همیشه بهار ، که زندگیم را به معجزه می‌کشاند ، خورشید من است.
زندگی هر روز مرا طلوع و شباهنگام ماه می‌شود ، که مبادا از تاریکی شبهای ظلمانی راه خوشبختیم گم شود.
بهار که می‌شود ، بنفشه می‌شود و بستر خیال مرا لبریز می‌کند.
تابستان‌های گرم ، عطر خوش مریم می‌شود و خیالم را عاشق می‌کند.
پاییزهای‌ خوشرنگ ، داودی می‌شود و مرا معنا می‌بخشد.
و زمستان...‌‌ آه زمستان‌های سرد مرا نرگس است ؛ شاد ، بی‌بدیل و لبریز زندگی.
مادرم بهشت وسیع زمینیم
مادرم صبور روزهای سخت
مادرم رفیق بی‌ادعا ، مادرم اولین کلام من!

#پروین_داودی_معمار_سیاهکلرودی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
امشب به زور چند کلامی نوشته‌ام
با یاد دوست، مصرع خامی نوشته‌ام

تا کی شود شبی غزل این نیم بیت من
آن را به دوست، ضمن پیامی نوشته‌ام

چندین پیام عشق که پاسخ نداده است
از نو ولی به عشق تمامی نوشته‌ام

شاید خوشش نیامد از این شعرهای من
یک شعر هم ز شخص بنامی نوشته‌ام

از بوی آشنایی و از نور دیدگان
از قد سرو و سرخی جامی نوشته‌ام

باور نمی‌کنم که خداحافظی کند
پایان هر پیام، سلامی نوشته‌ام

#مزدا_امشی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
نمی‌خواهم که شاعر باشم امروز

اسیر قافیه ؛ هر روز و هر روز

گمانم شاعری احساس درد است

که شعری می‌شود این درد جانسوز

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام
      #بداهه

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
حالا که هیچ بویی
از برگ‌های خشک شده‌ی ریحان پیراهنم
تو را در آغوشم گم نمی‌کند
بگذار
تا جاده بیدار است
تنهایی‌ام را
آنقدر ادامه دهم
تا باقی مانده‌ام را
در چمدانی
کنار آخرین ایستگاه طوفان شن
جا بگذارم.

#زیبا_حسینی_جیرندهی‌

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
غباراندوه
تمامِ تن تنهایی‌ام را پوشانده بود
باران به تماشا ایستاد

و سیاهی حسرت
جداره‌های قلبم را ضخیم‌تر.
از وایتکس
کاری بر نمی‌آمد

عید پاورچین می‌آمد
خانه تکانی نخورد
تمام پنجره‌ها
پشت چروک پرده‌ها
پنهان ماندند

و من تنها با تنهایی‌ام
الف بامداد می‌نوشتم

#قاسم_شهبازی_چابکسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
در آغوش این همه سکوت
نشسته‌ام
و رویای سال‌های پوچ را مرور می‌کنم
چقدر ما بیهوده خندیدیم
چقدر بیهوده گریستیم
و اینجا
شاید آخرین جایی باشد
که خاطره می‌سازیم
با همین لبخندهای ابری
با همین رویای پوچ
در آغوش سکوتی تکراری

#جمشید_مقدم_قاسم‌آبادی
      #حامی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
وقتی شروع به بافتن می‌کردی، نه نه اول "شانه" می‌زدی...
"شانه" از نخ‌هایی که از "ورد" قلاب گونه نخی رد شده بود، زلفهای چادرشب را می‌تنیدی و چه زیبا با صدای چیک چیک پیش می‌رفتی و آرام آرام  ترانه "کووه" را زمزمه می‌کردی:

"ایوان بلند کووه  چایی چمنده کووه"

تار و پودها یکی پس از دیگری در کنار هم با دستهای رنج کشیده‌ات بافته می‌شد و من ترانه مهر را از همین‌جا از برشدم؛
ساعت‌ها کنارت که هنرمندانه زلف‌های لاوند را بسان دخترکان نورسته با موسیقی شانه پیش می‌بردی، نظاره‌گرت بودم.
مادرم، کاش آنروزها دوباره تکرار می‌شد اما من حتی مجالی به پلک‌هایم برای رسیدن به هم نخواهم داد، چرا که می‌خواهم نظاره‌گر صورت زیبایت باشم.

تقدیم به مادران هنرمند سرزمینم

#مریم_جوادی_فکجور

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
نه من آنقدر بهارم
که پا به ماهِ خزان تو باشم
و نه تو آنقدر خزانی
که چشم انتظارِ بهار من باشی
و این
تلخ‌ترین تفاهم ماست...

#حنان_مؤذن_قاسم‌آبادی
      #راستین

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
عمری‌ست که هم‌صحبت پنهانی عشقم
پژمرده‌ی یک غیبت طولانی عشقم

جانم به تمنای تو در راز و نیاز است
دیوانه‌ی این ‌حالت عرفانی عشقم

هرچند که چون ساحل آرام یقینم
در جان و دلم، طعمه‌ی طوفانی عشقم

دیوار تمنای تماشات فرو ریخت
ویران شده‌ی حادثه‌ی آنی عشقم

درمانده‌ترین عابر چشم نگرانم
مغموم‌ترین شاعر گیلانی عشقم

گفتند که در دایره‌ی عشق نگنجی
من حاصل بارانم و قربانی عشقم

#حسن_عباسی_چابکی

پ.ن: سه بیت از این غزل را پس از خواندن سروده‌ی شاعر همشهری‌ام خانم #سودابه_احمدی در یک گروه تلگرامی بداهه گفتم. سعی کردم از قافیه‌های شعر ایشان استفاده نکنم.

🆔 @hasan_abbasi1
🆔️ @Bahar_Narenj_99