.
آدم نبودم ؛ نیستم افسوس و صد افسوس که
در فرصت دنیایی‌ام ؛ هم سنگِ حوا مانده‌ام

ماهی به من زل می‌زند؛ هر شب که روزی می‌رود
شاید ملامت می‌کند کز روشنی جا مانده‌ام!

باران نور و گرمی یک روز را تو دیده‌ای
پس درک کن حالِ مرا؛ در سوز و سرما مانده‌ام

گویند جای بهتری بوده مکان آدمی
من که ندانم راستش! دانم که تنها مانده‌ام

از دست خود ناراضی‌ام، حاشا چرا؟ انگار که
از صحبتِ با حوریان با فعلِ خود جا مانده‌ام

هی پشتِ هم اما، اگر! پس کیِ شبیه آدمم؟
فردا همینم باز هم! در کار خود وا مانده‌ام

نوری رسید از پنجره صبحِ سحر نزدیک شد
صد وایِ من! شب رفت و من در قعر رویا مانده‌‌ام

✍ #سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
دیگر برای بارش باران بهانه نیست
بغض گلوی شعر و غزل شاعرانه نیست

هر کس درون چاه سکوتش نشسته است
در گوش من صدای غمِ عاشقانه نیست

زندانی بدون ملاقاتی‌ام هنوز
جرمم بجز سرودن شعر از جوانه نیست....

این روزها به حال خودم گریه می‌کنم...

✍ #جمشید_مقدم_قاسم‌آبادی
      #حامی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
پسرجان ای درختم ای نهالم
بیا ای نازنین ای شاخ و بالم

ببین که شاخ و بالم را بریدن
همین مردم مرا روزی خریدن

اگر سر را بریم ما سوی افلاک
هوای آسمان را می‌کنیم پاک

اگر مردم همیشه مهربانند
چرا پس قدر ماها را ندانند

شکایت می‌کنم نزد خداوند
که بر ما نامرادی‌ها تا چند؟

تبرزن‌های ما هم باسوادن
دگر حق نفَس بر ما ندادن

تبرزن عمری زیر سایه‌ام بود
کنارم بود ، او همسایه‌ام بود

ولی جان نهالم ای درختم
نشو نومید دگر از کار بختم

رسد روزی که مردم پی‌برند باز
بجای تیشه با دست می‌دهند ناز

شعری بداهه در وصف کاریکاتوری زیبا از نگرانی درختی بریده (مادر) برای نهال تازه‌ روئیده (فرزند)

✍ #قاسم_شهبازی_چابکسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
می‌آیم
از دور دست‌هایم
از چشمانت
که شروع فصل‌هایم است

چقدر امسال
زود رسیده این زمستان
نگاهم
از چشمانت که برگشت
گفت.

✍ #زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
بدا افسوس فردا ، تر نُمانه

ای دنیا تنگ سقفه ، مثل خانه

بوشان گندم خوبی ، جو نچینی

بمان تا مهربانی‌ام بُمانه

✍ #ابراهیم_اسماعیل‌زاده_لزرجانی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
آینه کدر شد
آن‌قدر که ندیدنت را آه کشید

گلدانِ کنارِ در
که از کنارش رد شدی
حالا انتظار را برگ برگ می‌ریزد

از حرکت ایستاد
عقربه‌ی ساعتی که نگاهش کردی و گفتی وقت رفتن است

سکوت را زندگی می‌کنم؛
وقتی که دوست دارمت را
باد آخر بهار آورد
و زمستان خیلی زود
چله‌نشین شد
سال‌هاست که یخ بسته تمام با توبودن‌هایم

فانوس هنوز سوسو می‌زند
و ایوان آغوشش باز مانده
این خانه چشم انتظار بهار است!

✍ #حسن_عباسی_چابکی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
دیوِ اِنجیلِ تور گیریَه
هِچکی دانِه؟
گونی عاشق با؟

برگردان به فارسی :

کسی دلیلِ دیوانگیِ
انجیرِ وحشی را
می‌داند؟
فکر می‌کنی عاشق بود؟!

دیوِ اِنجیل = نوعی درخت انجیر وحشی

🎙 #شهناز_رضاپور
      #الست 

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🎙 #عباس_گلعلی‌پور_قاسم‌آبادی
📖 شعر "درد زمانه" با گویش محلی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

یادداشت‌های سفر (۱۶)

تمام رنج‌ها و گرفتاری‌هایی که انسان آن را تحمل می‌کند ساخته ، خود انسان است. دلیلش این است که انسان با واقعیات زندگی بیگانه است. بیشتر مردم جهان در ناآگاهی و غفلت به سر می‌برند و نمی‌توانند چالش‌های زندگی را تشخیص دهند.
جهان بازتابی از خود انسان است. اگر انسان ارزش وجودی خود و زندگی را دریابد و از درون به وجود معنوی خود آگاه گردد می‌تواند برای دیگران هم مثل خودش ارزش قائل شود. آن چه را که انسان در طول تاریخ فراموش کرده است ، قدرت دوست داشتن و عشق ورزیدن است. بیاییم جهان را سراسر از عشق و دوست داشتن کنیم تا از وحشیگری و گرگ صفتی به درآییم ؛ اگر چنین قدرتی به دست آوریم می‌توانیم جهان را از جنگ و خون‌ریزی نجات دهیم.

✍ #رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
بغض امروز من از گریه‌ی باران پیداست
حال شهر از نفس تنگ خیابان پیداست

ساعت از پرسه به جان آمد و گل‌ها خوابند
ریشه‌شان خشک شد، از حسرت گلدان پیداست

آسمان داغ دلش را به سرم ریخته باز
از وداع تو و از خشم زمستان پیداست

شهر گم کرده تو را ، حال عجیبی دارد
دیدم از شیشه‌ی این پنجره میدان پیداست

گربه‌ی خانه هم ، انگار مرا می‌فهمد
این که کز کرده هنوز آن سر ایوان پیداست

دیده‌ام فال خودم را  تو نخواهی آمد
از رد قهوه‌ی من در ته فنجان پیداست

بعداز این هم به تو وآمدنت ، نیست امید
این هم از نیمه‌ی خالی‌تر لیوان ، پیداست

✍ #سیدجلیل_سیدهاشمی
🎙 #هلن_جواهردشتی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

👤 #استاد_احمد_عاشورپور
▫️ پدر موسیقی فولکلور گیلان
▫️ خواننده ، آهنگساز و ترانه‌سرا
▫️ اصالت : قاسم‌آباد گیلان
▫️ به مناسبت شانزدهمین سالروز درگذشت

استاد احمد عاشورپور ، خواننده ، آهنگساز و ترانه‌سرای گیلانی که بیشتر ترانه‌های او به زبان گیلکی است ، در ۱۸ بهمن سال ۱۲۹۷ در غازیان بندرانزلی به دنیا آمد.
استاد عاشورپور و اجدادشان اصالتاً قاسم‌آبادی بودند و پدر ایشان به دلایل شغلی در اواخر دوره قاجار به انزلی نقل مکان می‌کند ؛ اما تعدادی از اقوامشان‌ از جمله خانواده‌های عاشوری ، مقدم ، محمدی خاکره (قلعی‌گر محله) و بابایی ، هنوز هم در قاسم‌آباد زندگی می‌کنند.
احمد عاشورپور تحصیلات مقدماتی خود را در زادگاهش گذراند و وزن و قافیه و ریتم در شعر را در همین دوران و با مطالعه اشعار کلاسیک ایرانی آموخت و علاوه بر آن در رشته مهندسی کشاورزی از دانشگاه تهران فارغ‌التحصیل شد.
استاد عاشورپور در سال ۱۳۲۲ به ابوالحسن صبا معرفی شد و در رادیو تهران به خوانندگی پرداخت.
استاد عاشورپور که از وی به‌ عنوان پدر موسیقی فولکلور گیلان یاد می‌شود ، سرانجام در ۲۲ دی سال ۱۳۸۶ در تهران درگذشت.
روحش شاد و یادش گرامی.

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🎻 #محمد_پورمومن_کنگاچر

آدرس پیج اینستاگرامی آقای پورمومن :

www.instagram.com/mohammad_pourmomen

🆔 @Bahar_Narenj_99

🖋 #عابدین_قدمعلی‌پور_درگاهی
▫️ استاد انجمن خوشنویسان ایران

آدرس پیج اینستاگرامی آقای درگاهی :

www.instagram.com/abedindargahi1

🆔 @Bahar_Narenj_99

🌙 #شب‌تان_آرام

زبان را مگردان به گِردِ دروغ

چو خواهی که تاج از تو گیرد فروغ

📖 #فردوسی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

با سلام و عرض ارادت
به همراهی تعدادی از دوستان ، "انجمن فرهنگی آبوشکه" را راه اندازی کردیم.
اگر تمایل دارید در جهت اعتلای فرهنگ یارمان باشید  لطفاً به ما بپیوندید.

لینگ کانال :
انجمن فرهنگی آبوشکه با هدف شناسایی و ترویج فرهنگ به معنی عام کلمه شامل آداب و رسوم ، ادبیات ، هنر و .... بویژه فرهنگ بومی
https://t.me/aboshke      ⏪

🔸️ این انجمن با هدف فرهنگی و مقاصد غیرسیاسی و غیرتجاری تشکیل شده است.

🔸️ اهداف کلی انجمن  :
شناسایی و معرفی و ترویج  فرهنگ  به معنی عام کلمه  که  آداب و رسوم ، موسیقی ، هنر ، ادبیات و شعر ، آموزش و پرورش ، باورها و مذهب  ، هنجار و ارزش‌ها ، جشن‌ها و اعیاد ، صنایع دستی ، سنت‌های قدیمی ‌، قصه‌های قدیمی ، بازی‌های محلی ، غذاها و آشپزی ، لوازم کار و زندگی ، کشاورزی و دامپروری ، محیط زیست و ..... بویژه فرهنگ بومی را شامل  می‌شود.

با تشکر : سلیمان قنبرزاده

🔸️ #لباس_محلی_قاسم‌آبادی
▫️ دومین سال ثبت ملی لباس قاسم‌آبادی

لباس قاسم‌آبادی ، از قدیمی‌ترین ، شادترین و اصیل‌ترین لباس‌های ایران و مشرق زمین است که به دلیل تنوع رنگی زیاد و جذابیت بالا، معروف بوده و عمومیت پیدا کرده است؛ به طوری که نشانه‌هایی از این لباس در سایر نقاط جلگه گیلان نیز دیده می‌شود.
لباس قاسم‌آبادی در سال ۲۰۱۷ میلادی در جشنواره لباس نیویورک به دلیل داشتن تنوع و رنگین‌کمانی از رنگ‌های طبیعت به عنوان شادترین لباس جهان انتخاب شد.
انواع تزئینات دامن، پیراهن و پیشانی‌بند این نوع پوشش در قدیمی‌ترین اسناد مربوط به پوشاک در کاوش‌های باستان‌ شناسی تپه مارلیک دیده شده و بر اساس این کاوش‌ها و تحقیقات صورت گرفته ، قدمت این پوشش زیبای محلی را به هزاره اول قبل از میلاد تخمین زده‌اند.
در اواخر دی‌ماه سال ۱۴۰۰ ، لباس محلی قاسم‌آبادی پس از تایید نهایی در شورای ملی ثبت میراث فرهنگی ناملموس کشور ، به ثبت ملی رسید.
به امید ثبت جهانی این تن‌پوش زیبای قاسم‌آبادی

🎤 خواننده : محمود فرضی‌نژاد

🆔️ @Bahar_Narenj_99

📽 زمستان ییلاق
▫️ از مجموعه سفرهای زندگی
▫️ مستند از دیلمون به اشکور تا الموت
▫️ کارگردان: #یوسف_توانا
▫️ آدرس پیج اینستاگرامی کارگردان :

www.instagram.com/yosef.tavana.1340

🆔️ @Bahar_Narenj_99

پیشکش به صدای آوازهای تاسیانی گیلان:
استاد فرامرز دعایی

شله وی دارانه ناز

بابایی تنگه بو می دیل،
قدیمه "لشَنشَه"جاده

تی صدا باده سوار بوو!
می کوجه دیلی پیاده

چقدر ولکانه ناز دای!
کی بدارتیتی هوا های!

بمانسته یادگاری
تی گبانه صاف وساده

من ایتا کوجه تیتی بوم
کی تی دستان مره ناز داَی!

خاسی آواز،می دیله مئن
وُشکَفی خوب،مره ساز زاَی!

فاصیله،اشک چومان وسربازی،رافایی جاده
تی صدا وقتی پوره بوی
خونه مئن می دیله داز زاَی!

بشتوستم کی ایی روزان
عیدایه بهاره تازه!
توبزن تی ناجه دسته
صوبه دیم، سبزه ایازه

بِه می دیل زخم تی سازه
بِه لشَنشه جاده وازه
تو بزن ساز موبکشم
شله وی دارانه نازه!!

به تاریخ ۱۴۰۲/۰۵/۲۸

✍ #حسینعلی_صادقی_سرشت

با سپاس از آقای صادقی
به کانال بهار نارنج خوش آمدید.

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🔸️ #سرور_لاهیجانی
▫️ زاده ۵ مهر ۱۲۹۱ لاهیجان
▫️ درگذشته ۲۶ دی ۱۳۵۷ تهران

سروَر مه‌کامه محصص ، شاعر، خوشنویس، فعال حقوق زنان و عضو هیئت رئیسه کنگره نویسندگان ایران، اهل لاهیجان بود.
وی از کودکی شعر می‌‌سرود و اشعار بزرگان را از بر بود و از نوجوانی سرودهایش در نشریه‌های گیلان چاپ می‌شد. او مدرسه را زود به پایان رساند و با وجود سن کم، آموزگار نخستین دبستان دخترانه لاهیجان شد.
تخلص شعریش ، «مه‌کامه» بود ولی او را با نام‌ «مه‌کامه محصص» می‌شناسند.
مه‌کامه در پانزده سالگی به رشت رفت و به تدریس ادبیات در دارالمعلمات رشت پرداخت و هم‌زمان به جمعیت‌های جنبش زنان ایران پیوست و با چاپ اشعاری دربارهٔ حقوق زنان پرآوازه گشت و در سال ۱۳۱۳ در مسابقهٔ انجمن ادبی ایران به مناسبت هزارهٔ فردوسی شرکت کرد و رتبهٔ اول را به دست آورد.
از وی بیش از ۵۰۰۰ بیت شعر برجای مانده‌ است.
مه‌کامه، دوستی نزدیکی با پروین اعتصامی داشت و این دوستی و رابطه تا پایان عمر کوتاه پروین ادامه داشت. نامه‌های این دو به هم معروف است، به ویژه قطعه غم‌انگیزی که در سوگ پروین سروده، بارها به چاپ رسیده است.

با سپاس از آقای ایرج بهمن‌یار

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
چو کردگار مددکار و یادگار من است
فروغ کار من از لطف کردگار من است

گر اعتبار کسان مکنت است و مال و منال
کمال و دانش و فرهنگ اعتبار من است

دیار غرب ز خورشید شرق نورانی است
دیار علم درخشنده از دیار من است

مراست کشور ایران به سان جان عزیز
به ویژه خطه‌ی گیلان که لاله‌زار من است

چگونه ترک کنم سرزمین گیلان را
که زادگاه من و این و هم تبار من است

به خاک پاک تو سوگند ای دیار عزیز
که نام تو شرف و عزّ و افتخار من است

سرور لاهیجی این شعر را به مناسبت ترک گیلان به سمت تهران، هنگام خداحافظی از شاگردان خود در پایان ریاست نه‌ساله‌ی دبیرستان فروغ رشت در دفتر خود نوشت و در سالن فروغ با حضور رییس فرهنگ روز دوم دی ۱۳۲۸ خورشیدی پس از سخنرانی خواند. روحش شاد.

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
بلند ار خاندان اعتصامی است
تو پروین، اختر این خاندانی

جهان گر خرم از این گل‌ستان است
تو خرّم گلبن این گل‌ستانی

کند هنگامه‌ها مه‌کامهِ از غم
کند کلکش چو چشمش خون‌چکانی

نگهدارش چو جان ای خاک تیره
نخواهد با تو دیگر زندگانی

ندید و می نبیند دیده‌ی ما
چو پروین سرور قدس آشیانی

✍ #مه‌کامه_لاهیجانی
▫️ در سوگ پروین اعتصامی
▫️ روحشان شاد

🆔️ @Bahar_Narenj_99