🍊 کانال ادبی و هنری بهار نارنج قاسم‌ آباد
755 subscribers
8.36K photos
3.3K videos
12 files
110 links
به نام خالقِ ابر و مه و باد
خداوندِ جهان و قاسم‌آباد

🍊 این کانال، به منظور انعکاس فعالیتهای ادبی، هنری و فرهنگی مردمان زادگاهمان 💚 ایجاد شده است.

ارتباط با ادمین : @B_N_13_99
Download Telegram
.
دور ازچشم نور
چمباتمه که می‌زنند
سایه‌ها
دخترک سکوت
باران  می‌دزدد
از چتر شب
برای ابری چشمانش!
پا روی پا می‌اندازد خستگی
با دردی دهان بسته
دشت را می‌نگرد
که سر خوش
علف‌های هرز را
می‌پرورد در دامن وحشی‌اش
آه..
افسوس که گربه‌های هرزه
مردمک‌هایشان درشب دریده‌تر
از همیشه است!

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
گیسوانت رنگِ شب، چشم‌ِ خمارت کارِ کیست؟
با نگاهت، دل زِ کف دادم ، بگو تکلیف‌ چیست؟

یا بمان یا مُردنم را قبلِ رفتن چاره کن
رفتنت باور بکن با مُردنِ قلبم یکیست

کاش در زندانِ قلبم تا ابد محکوم بود
آنکه با خلقِ جهان درگیر و با من گیر نیست

این چه دردی بود در جانم نشاندی بی‌خبر؟
جرمِ چشمانِ سیاه و نافذَت ، عاشق‌کُشی‌ست

#شقایق_دوستار_قاسم‌آبادی
📖  از مجموعه شعر #ناگفته

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
من اسیرم
و اسیر را پنجره‌ای کافیست
که پرواز یادش بماند
گر نرسد بالش به تملک آسمان
چنان شکسته‌ام
که کسر شأن تبرست
بر من نشیند
که تسخر زند تیشه‌ای
بر بلندای نعشم
دعایی بخوان، چند کوتاه
برای پریشانی حالم
گر تبر نمی‌دوزی
به ناف زندانم
و چند بغض
که تمرین کنم لال مردن را
قرار من به رفتن‌ست
و آمدن هیچ صیادی
از ساحل‌ت
مرا باز نمی‌گرداند....

#حنان_مؤذن_قاسم‌آبادی
      #راستین
📖 از مجموعه شعر #دیگری

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
در آغوش این همه سکوت
نشسته‌ام
و رویای سال‌های پوچ را مرور می‌کنم
چقدر ما بیهوده خندیدیم
چقدر بیهوده گریستیم
و اینجا
شاید آخرین جایی باشد
که خاطره می‌سازیم
با همین لبخندهای ابری
با همین رویای پوچ
در آغوش سکوتی تکراری

#جمشید_مقدم_قاسم‌آبادی
      #حامی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
پنجره‌ی اتاقم را
به سمت شمال چشمانت
باز می‌کنم
آنجایی که باران
از روی جنگل‌زار سبز نگاهت
جاری می‌شود
و من پشت این پنجره‌ی شمالی
با سیگارهای مداوم
ابرهای اتاقم را
تیره‌تر خواهم کرد.

#مجید_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
گیلکی

شئ خئلی ساله امی دل سولابه

عینه خودئ  روخانه  آب تولابه

عاشقه دل نیشته یه گلباغه دل

خوانه یه  سر  عینه  یه  بلبلابه

برگردان به فارسی:

شادی سال‌هاست که در دل ما تمام شده است.
مثل آب رودخانه‌ای که گل‌آلود است.
عاشق شده دلم و در میان باغی از گل نشسته.
می‌خواند یکریز مثل اینکه بلبل شده است.

#قاسم_شهبازی_چابکسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
بدار افسوس فردا ، ترهِ نُمانه

ای دنیا ، تنگ سقفَ ، مثل خانه

بوشان گندم خوبی ، جو ، نچینی

بمان ، تا مهربانی‌ام ، بمانه

#ابراهیم_اسماعیل‌زاده_لزرجانی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
پیام روز (۱۰۳)

گاهی آرامش خود را بر سر چيزهايی از دست می‌دهیم که به سرعت توان تغيير دادن آن را نداریم. چقدر خوب است که در دل طوفان‌های حوادث آرامش خود را حفظ کنیم تا بتوانیم برای رهایی از آن ها بهتر بیندیشیم.
اول بايد ببينيم چه قدرت‌هایی در وجودمان داریم که تاکنون از آن بی‌خبر بودیم ، وقتی از توانايی‌ها و نیروهای خود آگاه می‌شویم می‌توانیم در برابر مشکلات بایستیم و آن‌‌ها را از سر راه خود برداریم.

#رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
ایران گاهواره فرهنگ انسانی (۱۲۰)

ایرانیان از فعالیت‌هایی مانند تیر و کمان، بوکس، شمشیر بازی؛ سوارکاری، شکار، چوگان، پرتاب نیزه، شنا و کشتی لذت می‌بردند و موفقيت‌های ورزشی برایشان از اهمیت قابل توجهی برخوردار بود. پسران اشراف‌زاده از سن پنج سالگی برای خدمت در ارتش‌ تمرین داده می‌شدند و از آنان انتظار می‌رفت تا در ورزش‌ها شرکت کرده و از نظر جسمانی‌ در شرایط خوبی باشند. تاریخ دقیق پيدايش چوگان در بین ایرانیان مشخص نیست؛ اما می‌توان گفت که مربوط به پیش از ۳۳۰ قبل از میلاد می‌شود چون داريوش سوم در این رشته مهارت داشت.
در هنگام فراغت و شرکت نکردن در روی دادهای ورزشی، ایرانیان سرگرم بازی‌های تخته نرد، موسیقی، لال بازی یا پانتومیم، رقص و داستان‌سرایی بودند. لال بازی بسیار مورد توجه بود و از طریق این هنر داستان‌هایی را به صورت نمایش همراه با رقص به اجرا در می‌آوردند. ابوالقاسم فردوسی این داستان‌ها را با شعرهای زیبای پارسی در سده دهم میلادی در شاهنامه با مهارت اعجاب انگیزی زنده نگه داشته تا نسل های آینده ایران آن‌ را به فراموشی نسپارند، تا جاودان بماند.

#رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🌙 #شب‌تان_آرام

گرچه می‌گویند
می‌گریند روی ساحل نزدیک
سوگواران در میان سوگواران
قاصد روزان ابری،
داروگ! کی می‌رسد باران؟
بر بساطی که بساطی نیست
در درون کومه‌ی تاریک من که
ذره‌ای با آن نشاطی نیست...
چون دل یاران که در هجران یاران
قاصد روزان ابری، داروگ!
کی می‌رسد باران؟

داروگ: قورباغه درختی (نشان باران)

#نیما_یوشیج
🗓 ۲۱ آبان - زادروز

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🍁 #آدینه‌تان_بخیر

‏سپیده که سر بزند
در این بیشه‌زار خزان‌زده،
شاید گلی بروید،
شبیه آنچه در بهار بوئیدیم
پس به نام زندگی
هرگز نگو "هرگز"

#پل_الوار
▫️ شاعر معروف فرانسوی
🗓 ۱۸ نوامبر - درگذشت

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
از رگ‌های گردن
نزدیک‌تراست سبزینگی
وقتی که
پوسته‌ی احساس را می‌شکافد و
از سیتوپلاسم زن بودن
بیرون می‌زند
هسته‌ی تکرار!
دیگر جوانه‌ها
در بستر سکوت
به خواب نمی‌روند و
قاچ می‌کنند
بر شاخه‌ی فریاد
سیب حوا را..‌‌...

#سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
.
پاییز ، قمار بازی که
هرگز جفت شش نیاورد
و هر بار ، شرط‌بندی
بر سرِ
عریانیِ
دخترِ جنگل....
بازنده‌ای مفلوک
در برابرِ
شرمِ ناروَن‌هایِ باکره

فصلِ
شکستن آرزویِ
برگ‌هایی که
با اولین باران می‌پوسند
و بستری گرم و مرطوب می‌شوند
برای خوابِ زمستانیِ مارها

فصل
خیالی گس
برایِ فریبِ تاس‌ها
و قمارِ سال آینده...

#شهناز_رضاپور_رامسری
      #الست
🆔️ t.me/Alast_R
🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
کوچه‌ای هست مگر
که کودکی‌ام را در آن زنده کنم
یاد آن بازی‌ها
دلخوش‌های کم
غازی نان و پنیر
رویاهای شبانه، دزدهای بچگانه
مشق‌ شب‌های تلنبار تنها دغدغه‌ام بود 
نه نه
کوچه‌ای نیست دگر، کودکی نیست دگر
به بزرگی رسیدیم،
به خیابانی که پر از همهمه و تشویش است
نفس فردایم، تنها دغدغه‌ام شد
رویاهای شبانه، به کابوس رسیدند
دزدی‌های بچگانه، به بزرگی رسیدند
و در پی تلافی
کودکی‌ام را در کوچه خلوت دزدیدند.

#ایمان_احمدی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
بستر یاد تو از  شیرینی رویا پر است
بالش خواب من از دیباچه‌ی فردا پر است

سِرمه‌دوزی می‌کند با تار مژگانت ، دلم
اشک و مروارید هم در بقچه‌ی دیبا پر است

خیس شرم بوسه باشد گونه‌ام از التهاب
باز طوفان می‌شود گویا دل دریا پر است

انتظارت دوخته تا بیکران چشم مرا
حسرت آغوش تو از شاید و اما پر است

شعر من غرق عطش از حرف‌حرف چشم توست
خاطرات چشم تو از شعر بی زیرا پر است

با نگاهم بارها از عشق تو  گفتم سخن
حرف‌های بی‌کلام از پاسخ آیا پر است

عفو کن! ای اتفاق روشن خاموشی‌ام 
تلخی‌ی ناگفته‌ها در سینه‌ی "زیبا" پر است

#زیبا_حسینی_جیرندهی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
ماه ناز

ای ماه ناز این شبِ تاریک
من شاعر چشمان تو هستم
ابر خیال مهربانی‌ها
من تشنه‌ی باران تو هستم

من با تو از لبخند سرشارم
من با تو از امید لبریزم
ای نوبهار آرزوهایم
بی‌تو اسیر فصل پائیزم

بانوی با احساس دلتنگی
روزی که در این سینه غم افتاد
تو آمدی و باد و چشمانت
آتشفشانی در دلم افتاد

در بطن این غم‌های بی‌پایان
من چشم‌هایت را غزل کردم
احساس کردم زنده می‌مانم
هرشب خیالت را بغل کردم

تو از نژاد آتش و نوری
تو از تبار شعر و بارانی
راز نهفته در نگاهم را
تنها تو می‌دانی تو می‌دانی

بی تو غمی در قلب من جاریست
بی تو اسیرم، خسته‌ام، پیرم
فریاد چشمان مرا بشنو
با من بمان من بی تو می‌میرم

#جمشید_مقدم_قاسم‌آبادی
      #حامی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
ای بابا
باران بارید
اچیرود دوباره با آب گل آلوده‌اش سرازیر شد
تو
زیر درخت نشسته‌ای
شعر "باز باران با ترانه" می‌خوانی؟
ای بابا
بی‌کاره‌ام
بیل و کلنگ‌های زنگ زده
از دست تراکتورها
شکایت به دادگاه می‌برند
و نگهبان‌ها و قراقولان شب
از دوربین‌های دزدگیر
گله‌مندند
به من چه که ونزوئلا
برای خرید یک پاکت سیگار
یک گونی پول می‌دهند
حواست کجاست
ای که کنار رودخانه‌ها
روی سنگ چمباتمه زده‌ای
قلقلی دود می‌کنی
اچیرود دارد
دوباره باغ‌های( لات) را می‌بلعد
حواست کجاست!؟

لات = زمینی که پرازسنگ و ماسه است و به راحتی قابل کشت نیست.

#قاسم_شهبازی_چابکسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99
پیام روز (۱۰۴)

تمام مدتی که با خودت درگیر بگو مگو و قضاوت‌های درونی‌ هستی که البته هیچ وقت هم متوقف نخواهد شد ، نمی‌دانی و متوجه نیستی که تا چه اندازه داری خودت را به‌ تباهی می‌بری.
در تمام روز کار می‌کنی تا بر فشارهای روحی‌ات چیره شوی ولی توانش را نداری و متوجه نیستی که از کجا داری ضربه می‌خوری. آگاه باش تا توانايی‌هایت را کشف کنی تا خودت را به فنا ندهی و به بهترین خودت در زندگی‌ تبدیل شوی.

#رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
ایران گاهواره فرهنگ انسانی (۱۲۱)

ایرانیان از خود ابداعات و اختراعات زیادی داشتند. تخته نرد و شطرنج نمونه‌ای از اختراعات متعدد ایرانیان است. چهارتار و سه‌تار و گیتار و هنر لال بازی یا پانتومیم را ایرانیان به وجود آوردند. لال‌بازی این قابلیت را داشت که یک داستان را بدون نگرانی درباره تفاوتهای زبانی برای تمامی ملتهای تابع امپراتوری ایران نمایش داده می‌شد. یک نمایش لال‌بازی یا پانتومیم می‌توانست به راحتی در مصر و باختر هم به اجرا درآید.
به نظر می‌رسد که ایرانیان به عنوان بخشی از سرگرمی‌های خود در مهمانی‌ها، هنر انیمیشن را اختراعات کرده‌اند و شواهد آن بر روی لیوانی دیده می‌شود که اگر با سرعت چرخانده شود تصوير بزی را نشان می‌دهد که در حال خوردن برگ درختی است. فرشهای ایرانی به هدف راحتی در  غذا خوردن و استراحت کردن در خانه‌ها اختراع شده بود. خوردن دسر بعد از صرف غذا نیز از اختراعات ایرانیان است. اولین یخچال را ایرانیان اختراع کردند برای اینکه بتوانند بعد از خوردن غذا نوشیدنی خنک داشته باشند. این يخچال از سرامیک بلند و گنبد دار و انبار زیر زمینی ساخته شده بود.

#رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
👤 #شمس_لنگرودی

محمدتقی شمس لنگرودی معروف به شمس لنگرودی ، زادهٔ ۲۶ آبان۱۳۲۹ در لنگرود ، شاعر ، پژوهشگر ، بازیگر ، خواننده و مورخ ادبی معاصر ایرانی است.
وی دوره دانشگاه را در رشت گذراند و سرودن شعر را از دهه ۱۳۵۰ آغاز کرد و نخستین دفتر شعرش با نام «رفتار تشنگی» در سال ۱۳۵۵ منتشر شد. وی پس از انتشار مجموعه‌های «خاکستر و بانو و «جشن ناپیدا» در اواسط دهه ۱۳۶۰ به شهرت رسید.
در سال‌های دهه ۱۳۶۰ از او چهار مجموعه شعر منتشر ‌شد؛ سپس حدود ۱۰ سال را با سکوت در شعر ‌گذراند و سرانجام در سال ۱۳۷۹ مجموعه شعر «نت‌هایی برای بلبل چوبی» را به بازار کتاب عرضه کرد.
این شاعر در دهه ۱۳۸۰ «سال‌های سکوت و کم‌کاری» را جبران کرد؛ در این سال‌ها هشت مجموعه شعر از او منتشر ‌شد که برخی از آنها عبارتند از: «پنجاه‌ و سه ترانه عاشقانه» «رسم‌کردن دست‌های تو» و «شب، نقاب عمومی است».
شمس لنگرودی در سال ۱۳۸۹ در فیلم فلامینگو شماره ۱۳ به کارگردانی حمیدرضا علیقلیان در نقش یک شاعر ظاهر شد و پس از آن در سال ۱۳۹۳ در فیلم سینمایی احتمال باران اسیدی مجدداً به ایفای نقش پرداخت....

با سپاس از آقای ایرج بهمن‌یار

🆔️ @Bahar_Narenj_99