🌙 #شب‌تان_آرام

او چو بیند خلق را سرمست خویش

از  تکبر   می‌رود   از  دست  خویش

او  نداند   که   هزاران   را   چو   او

دیو    افکندست     اندر     آب   جو

📖 #مولانا

آدمی چون خوشامدگویی و ابراز ارادت ظاهری دیگران را ببیند، مغرور می‌شود و خود را گم می‌کند. اما نمی‌داند که شیطان هزاران چو او را به فنا داده است.

با سپاس از آقای حمید نعمتی‌پور

🆔️ @Bahar_Narenj_99

☀️ #صبح‌تان_بخیر

سحر کرشمه صبحم  بشارتی خوش داد

که کس همیشه گرفتار غم نخواهد ماند

📖 #حافظ

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🔹️ خیلی وقته موخَنم ...

✍ #قاسم_شهبازی_چابکسری
     
🆔️ @Bahar_Narenj_99

زَرِ دانه

گونم  یه زَرِ دانه  مویم  خرج  فقیرانه  مویم
سردِ  گلِ  بِن  هابونُم  تِریکِ  وی  خانه  مویم

گِل داکَنِن  می جانه  سر   رایه  هوایی  نِدَرُم
سیاهی بن  بی‌دَس  و پا  همدم مورانه مویم

آو    غذایی     نِدَرُم     نور   و    نوایی ندرم
روشنی دل سر در هَرُم   خنده  جانانه  مویم

این همه بینوایی‌ مِن خوشه زنم  راس‌هابونم
سرکشنم به آسمان  راس‌هابا  وی شانه مویم

سوجونِ  آفتابِ  خارُم  تِشنا  بونوم  دَم  نَزَنُم
باد مره چرخ هَدَنه زُلف که خاره  شانه  مویم

وقتی بَرِس‌بَرِس بابام می‌عطرو بودشت‌هَکَنه
اِزبیل سر سیفا بونوم وی هَمره  بیگانه مویم

یه  دانه بام  هزار  بابام  خُراکِ مرغِزار  بابام
دوکانِ سر علافِ دس هِی‌خاره پیمانه مویم...

✍ #محمود_کاظمی_رامسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
خسته از قصه تقدیر‌ کبوتر می‌رفت
درد افروخته در سینه و در سر می‌رفت

بوی بیهودگی از زندگی‌اش می‌آمد
داشت‌ از دست‌ همه حوصله‌اش‌ سر می‌رفت

مرگ همبازی هر روزه او با او بود
خسته از بودن خود پوچ و مکدر می‌رفت

آه در خستگی خویش کبوتر آن روز
از دل حادثه تا منزل دیگر می‌رفت

✍ #جمشید_مقدم_قاسم‌آبادی
      #حامی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
بلندپا  وتی   تی پا    کوتایه

نده بون  بتی بی تی آشنایه

غریبه خانه مین اگه  بمیری

تی آشنا  شوره تی سرتپایه

ترجمه:
قدم  بلند برداشتی پایت کوتاه است
نادیده گرفته بودی  آشنای خودت را
در   خانه‌ی      غریبه    اگر     بمیری
آشنایت سرتا پای تو را غسل  میدهد

✍  #هلاکو_خلعتبری_رامسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99

پیام روز (۶۵)

کلماتی که بر زبان می‌آورید در روحیه‌تان تأثیر  می‌گذارد. برای همین هرگز به خودتان نگویید خسته هستم و حالم خوب نیست یا از زندگی سیرم ؛ زيرا هر فرمانی به مغزتان بدهید ، مغز همان را  به سلول‌ها منتقل می‌کند و سلول‌ها  بی‌درنگ آن را به اجرا در می‌آورند.
اگر این شیوه فرمان دادن به مغزتان را برای همیشه کنار بگذارید نیمی از بیماری و بی‌خیالی خود را در زندگی درمان کرده‌اید.

✍ #رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

ایران گاهواره فرهنگ انسانی (۸۱)

ایرانیان در تمامی رشته‌های علمی و ادبی لیاقت و شایستگی خود را به اثبات رساندند ؛ در دوره اسلامی ترجمه داستان‌ها و افسانه‌های ایرانی و هندی باعث گرديد اعراب با فرهنگ ملی کشورهای دیگر آشنایی پيدا کنند. پس‌ از ترجمه شدن ، این آثار نویسندگان عربی زبان که بیشتر آنان ایرانی بودند به آراستن آن‌ها و ساختن حکایاتی به همان شیوه پرداختند ، و افسانه‌ها به وجود آمد و فن جدیدی در ادبيات عرب پيدايش یافت که باید آن را فن قصه پردازی ناميد. قصه پردازی در روزگار عباسیان و فاطمیان در بغداد و مصر رونق فراوان یافت.
درکنار کتاب‌های داستانی ، کتاب‌های اخلاقی و حکمت عملی چه در دوره ساسانیان ، چه در دوران اسلامی پیوسته در بین ادبا و دانشمندان و به ویژه در بین طبقه دبیران اهمیت و انتشار فراوانی داشته و چون کلیله و دمنه هم از اين نوع بوده ، در هر دو دوره مورد پسند و علاقه مردم قرار گرفته است. برمکیان که از وزیران دانش دوست عصر عباسی بودند به قدری به این کتاب اظهار علاقه می‌کردند که شاعری را وادار کردند که آن را به شعر بر گردانند.

✍ #رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🔹️ #روز_ثبت_نام_خانوادگی

در ایران، انتخاب نام خانوادگی به شکل امروزین آن از سالهای انقلاب مشروطیت در میان قشر روشنفکر جامعه معمول شد. با پایان جنگ جهانی اول اداره سجل احوال تهران آغاز به کار نمود و بعدها در زمان رضا شاه و در سال ۱۳۰۴ لوایحی به تصویب مجلس شورای ملی رسید که بر اساس آن استفاده از القاب گذشته منسوخ و انتخاب نام خانوادگی برای کلیه اتباع ایران اجباری گردید.
نسبت دادن یک نام خانوادگی به هر ایرانی، از ۳۰ مرداد سال ۱۳۱۳ به صورت قانون مدنی درآمد و اجباری شد و از آن زمان، به مرور زمان، برای تمام اتباع ایران، نام خانوادگی انتخاب شد که متناسب با محل اسکان قوم و نام یا شهرت بزرگ خاندان، پدر، پدربزرگ و جد، گاهی هم شغل یا حرفه یا یک ویژگی بدنی بود.
امروزه بیش از ۱۰ هزار نام‌خانوادگی در ایران به ثبت رسیده‌ است که القاب با بیشترین فراوانی عبارتند از: محمدی، حسینی، احمدی، رضایی، مرادی، حیدری و...

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🌙 #شب‌تان_آرام

در عشق دو چیز است که پایانش نیست

اول سرِ زلفِ یار و آخر شبِ ماست

📖 #حزین_لاهیجی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

☀️ #صبح‌تان_بخیر

بانگ زدم صبح‌دمان ، کیست در این خانه‌ٔ دل؟

گفت منم کز رُخ من ، شد مه و خورشید خجل

📖 #مولانا

.
باید عبوری بی‌حوصله بود
وقتی که تکلیف، وانمود می‌شود
        _ به نگفته‌ها _
این هیاهو‌ها
بام هیچ کبوتری نبودند

از غمی که گهواره را تکان می‌داد
تا خنده‌های مرده شورم
هیچ کس نگفت
که ای پُشت بی‌توان
خنجر دست برادران است....

✍ #حنان_مؤذن_قاسم‌آبادی
      #راستین

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
نغمه ماهور را از ساز بارانم شنو
پرده شهناز را از شور چشمانم شنو

آسمان سینه‌ام شور و شرر دارد به سر
گریه را از خنده‌های موج توفانم شنو

چشم‌ها اسرار غم باریده بر پیراهنم
رازِ دل با لهجه‌ی نمناک دامانم شنو

داغ بودم من ، نفهمیدم که تنها می‌روی
سوزِ غم با نای نی از ناله جانم شنو

می‌نوازد شانه‌ام بغضِ نکیسا را به سوز
ساز گیسوی مرا در چنگ آبانم شنو

شعله‌ها دارد غزل‌های جنون آلوده‌ام
رعدها از ابر باران زای پنهانم شنو

ساحل سرد سکوتم نغمه‌ها دارد به لب
شِکوه‌ها از غربت دریای گریانم شنو

قلب من می‌لرزد از پس لرزه‌های رفتنت
نکته‌ها از حسرتِ دنیای ویرانم شنو

✍ #زیبا_حسینی_جیرندهی‌

🆔️ @Bahar_Narenj_99

دو بیتی محلی

کنارهِ   را   بی شه‌ی  ،    نیگاه     نگوتی

او   عهدی   که   گوتی   ،    وفا   نگوتی

چه دلخوش بوم به تی گوشه‌ی چشمان

گوشا داره     بوتم       ،  صدا     نگوتی

✍ #ابراهیم_اسماعیل‌زاده_لزرجانی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

پیام روز (۶۶)

چرا این قدر از دست خودتان ناراحت هستید؟ شما دارید با این کار خودتان را نابود می‌کنید. دنیا همین است تا حالا تجربه نکرده بودید. این قدر خودخوری نکنید ؛ زندگی خیلی کوتاه است.
خودتان را محدود کرده‌اید در حالی که دنيا خیلی بزرگ است. اگر گذشته خوبی نداشته‌اید ؛ اجازه ندهيد این گذشته و آن رنج‌ها در ذهن شما حضور داشته باشند و زمان حال شما را خراب کنند.

✍ #رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

ایران گاهواره فرهنگ انسانی (۸۲)

هدف از این سلسله گفتارها، معرفی پیشینه ایران به مردم این سرزمين است که متاسفانه از گذشته خود بی‌خبرند. کشف ایران و به دنبالش توصیف این سرزمين کار آسانی نیست؛ زیرا از یک طرف کشور وسیع و باستانی را می‌شناساند و از سوی دیگر با هاله‌ای از تصاویری از ایران کنونی همراه است که ترس و وحشت بر دل‌ها می‌اندازد. بايد اذعان داشت که اعتماد به هر یک از این دو تعبیر اشتباهی بزرگ است ؛ زيرا که نمی‌توان این سرزمين پهناور و کهن را صرفاً به این تصاویر کلیشه‌ای محدود کرد و یا براساس آن ارزیابی نموده و درباره‌اش به داوری نشست. افتخار ایران همواره فرهنگ آن بوده است.
از طرف دیگر درست است که ایران سرزمین پیچیده با تاریخ چندین هزار ساله است که در خود فرهنگ‌های گوناگون را جا داده است ؛ ولی در عین حال مجموع آنها یک هویت پر بار و اصیل برای این سرزمين می‌سازند. این غنا و این اصالت ، از ایران به تنهایی و به خودی خود ، مرکز و جهانی ساخته که نه می‌توان آن را انکار کرد و نه از آن اجتناب نمود. ایران یک حقیقت انسانی را در خود جای داده است.

✍ #رمضان_زین‌العابدینی_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99

🌙 #شب‌تان_آرام

و من می‌رفتم
می‌رفتم تا در پایان خودم فرو افتم
ناگهان
تو از بیراهه‌ی لحظه‌ها
میان دو تاریکی
به من پیوستی

📖 #سهراب_سپهری

🆔️ @Bahar_Narenj_99

☀️ #صبح‌تان_بخیر
▫️ #روز_پزشک

هر که را دردی چو سعدی می‌گدازد گو منال

چون دلارامش طبیبی می‌کند داروست درد

📖 #سعدی

اول شهریور، روز بزرگداشت ابوعلی سینا و روز پزشک، بر پزشکان همراه و جامعه پزشکی گرامی باد.

🆔️ @Bahar_Narenj_99

خانم «سودابه احمدی چابکی» در سال ۱۳۵۴ در چابکسر گیلان متولد شدند. تحصیلات دوره ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش، و دوره دبیرستان را در شهرستان رودسر و شهر بابل به اتمام رساندند. 
خانم احمدی برای ادامه تحصیل وارد دانشگاه علوم پزشکی گیلان شدند و با مدرک دکترا در رشته پزشکی از این دانشگاه فارغ التحصیل گشتند.
خانم دکتر سودابه احمدی از چند سال گذشته، نوشتن متن‌های ادبی و دل‌نوشته‌ها را شروع کردند و از سال ۱۳۹۸ بصورت جدی و مستمر، سرودن و خوانش شعر را ادامه داده‌اند.
ایشان در حال حاضر مسئول بخش انتقال خون شهر رامسر می‌باشند.

کانال بهار نارنج قاسم‌آباد روز پزشک را به خانم دکتر احمدی و پزشکان همراه کانال و جامعه پزشکی تبریک عرض می‌نماید.

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
از کوبش جنون
در سینه‌های طوفانی
شنیدم صدای قلبی
که می‌شکست و
در پای احساس
فرو می‌برد
براده‌های تیز انتظار را....‌

✍ #سودابه_احمدی_چابکی
      #آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99

.
برای بغض غم عاشقانه، شب کافی‌ست
و حس تو که مرا می‌کند طلب کافی‌ست

غزل بخوان که غزل خواندن تو شیرین است
بخوان غزل گل نازم نگو رطب کافی‌ست

مفاعلن فعلاتن مفاعلن چشمت
اگر به چشم رقیبم کند غضب کافی‌ست

همین که نام تو را می‌برم به لب عشق است
همین نام مرا می‌بری به لب کافی‌ست

✍ #جمشید_مقدم_قاسم‌آبادی
      #حامی

🆔️ @Bahar_Narenj_99