🍊 کانال ادبی و هنری بهار نارنج قاسم‌ آباد
761 subscribers
8.52K photos
3.36K videos
12 files
123 links
به نام خالقِ ابر و مه و باد
خداوندِ جهان و قاسم‌آباد

🍊 این کانال، به منظور انعکاس فعالیتهای ادبی، هنری و فرهنگی مردمان زادگاهمان 💚 ایجاد شده است.

ارتباط با ادمین : @B_N_13_99
Download Telegram
می‌کشد خمیازهٔ صبح‌، انتظار آفتاب
در خمار آباد مخموران قدح‌ پیما بیا

#بیدل_دهلوی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
این همه
نور می‌پاشی
بر تنم !
صبح به صبح ...
آه ...
یخم آب نمی‌شود
در سرزمینِ شمالی !
چندی‌ست
کویرِ
بیماری
ترک کرده بر تنم ...
کهکشان
را بخوان
که
در مدارِ زمین
اجلاس کنند !

#سودابه_احمدی_چابکی
#آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
تو را دوست دارم
تو را دوست دارم به اندازه‌ی وجودم
شاید فکر کنی که چقدر کم است
ولی باورکن آنقدر زیاد است که حتی تصورش را هم نمی‌توانی بکنی !
تمام وجود من زیاد است
پر از عشق است، پراز تنهایی‌،
پر از‌ شادیها و غم‌ها و پر از اشکهایم‌ که چه از شادی و چه از غم ریخته‌ام .
پر است از لبخندهایی‌که با هر بار دیدنت‌ و با هر بار به یاد آوردنت‌ روی لبانم نقش می‌بندد
تمام وجود من خیلی زیاد است
خوش‌حال باش که تو را به اندازه‌ی وجودم دوست دارم
تو تمام وجود منی ...

#مریم_شریفی_هادی‌کیاشری

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
ما
درگذرگاهی
بی‌عبور از قاطران فرتوتِ
بی چاربدار
غبار می‌شویم

ما
سالهاست
باشتران تشنه وبی‌کوهان
اسیرِ
رهزنان بی‌شمشیریم

برنوها
درچادران عشایرین
بی‌گوسفند
دوش فنگ ایستاده‌اند

و رهزنان
با چشمانی فیلگون
نشئگی محض
را
تجربه می‌کنند

ما
گرفتار رهزنان اندیشه‌ایم
درگذرگاهی
که....

#قاسم_شهبازی_چابکسری
      کانال کال گب .شهبازی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
آن  روز  که  آفت  به  تنِ  مزرعه  افتاد

در    آتشِ    گرمازده‌ی     آخرِ     مرداد

چشمانِ مترسک به کجا  زل زده  بودند

وقتی که تن و پیرهنش گم شده در باد

#شقایق_دوستار_قاسم‌آبادی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
بوی گس انزوا گرفته‌ست
رویاهای نیمه جانم
و همراه خاکستر
سقوط میکنم
در فرا سوی جانم
مردی به دار آویختند،
کس به تماشا نبود
بس که گرداگرد خود
به بارو بسته‌ام هر دیده را
و این دیوار درد
که هرشب
بی پرده، همخواب من‌ست....

#حنان_مؤذن_قاسم‌آبادی
      #راستین

🆔️ @Bahar_Narenj_99
کین دیم

بوازه یه     کندناله     بونه   واش
چانکانه      صحبخانه      وره آش

تکه   دیمه    سایه دار     تولوجزه
غریبه    خربزه    قاش    دره  مزه

خانه  مین  گتره  گب   وکنه  هیچ
درگه   اوسا   گوششانه   دنه  پیچ

عورسه‌جا  وی شومار  بازار   شونه
گته  خنن  کیجا  جای  مار    شونه

درد دل خیلیه   گب   هیسه   دراز
جنجره   خنه   هاکونه    کار    غاز

هوا   بارانه    آما    آفتاب     خنیم
واکورده چومه جه‌ آماخواب خنیم

هیچی باحرف‌حساب‌پیش نوشونه
فکر همره  با  کتاب   پیش نوشونه

وارونه
بو گرفته علف جلوی خانه
صاحبخانه آنرا آش درست نمی‌کند
درخت سایبان کنار خانه پر از تیغ است
خربزه قاچ شده‌ی غریبه بالذت است
حرف بزرگتره خانه بی‌ارزش می‌شود
استاد بیرون از خانه گوش را می‌پیچاند
جای عروس مادر شوهر به بازار می‌رود
بزرگتر را می‌خواهند دختر جای مادر جلو می‌رود
درد دل زیاد است وحرف هم زیاد
چکاوک می‌خواهد کار غاز را بکند
هوا بارانیست ما آفتاب می‌خواهیم
از چشم تازه بیدار شده خواب می‌خواهیم
هیچی با حرف حساب انجام نمی‌گیرد
با فکر و کتاب انجام نمی پذیرد

#هلاکو_خلعتبری_رامسری

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🔹️ اجرای‌گروه فرهگنی‌هنری سی‌گل‌کلاچای
🔹️ جشنواره تابستانه عصرانه‌شادی
🔹️ سازمان منطقه آزاد انزلی
🔹️ ارسالی از خانم افسانه خانعلی‌نیا

🆔️ @Show30gull
🆔️ @Bahar_Narenj_99
صبح می‌خندد و باغ از  نفس گرم  بهار
می‌گشاید مژه و میشکند مستی خواب

#هوشنگ_ابتهاج

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
چوته   مو گب زَنم  تا  تو  بُدانی

که  از دل گوت  درم مو نه زبانی

هوا بَن تئریکه  آفتاب  دوروشته  

می دل تنگ می دل تنگ تیدانی

#قاسم_شهبازی_چابکسری
      کانال کال گب .شهبازی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
دوست داشتنمان
تدریجی
شکل گرفت ...
مثلِ
آهنی که داغ می‌شد
و من
می‌پرداختمش!
خواستم
کاسه‌ای بسازم
که
رویا‌های آبی‌یمان را باهم بنوشیم ...

شمشیری شد
که
شاهرگم را زد!

#سودابه_احمدی_چابکی
#آرام

🆔️ @Bahar_Narenj_99
.
باد آرام آرام می‌وزید
ساحل خاموشِ دریا بر خود می‌لرزید
چه آسوده خاطر بود قبل خروشانیِ دریا !
که ناگاه روزگار
طوفانی به پا کرد.
ساحلِ آرام دریا
به خود می‌لرزید
لباس خروشانی تَن پوشَش گردید
با هر موج تندش به خود می‌پیچید
ولی باد همچنان در گوش دریا
نجوا می‌کرد ...

#لیلا_جعفرنژاد_سیاهکلرودی

🆔️ @Bahar_Narenj_99
🔸️هنر املش Amlash Art
🔸️مصاحبه با جین گابوس، قوم‌نگار و رئیس موزه قوم‌نگاری نوشاتل سوییس/ ترجمه حسین ثاقبی

در سال 1934 وقتی کلنگ کارگرانی که مشغول تمیزکردن برکه و نهرهای آب بودند، به سفالینه‌هایی به ظاهر بی‌اهمیت برخورد کرد، کسی تصور نمی‌کرد این سفالینه‌ها روزی اهمیت گرانبهایی پیدا کنند. همان سفال‌هایی پخته و مفرغ‌ها که از سوی موزه قوم‌نگاری نوشاتل سوییس توجه عمومی را به خود جلب کرد.
رمان گیرشمن در مورد این هنر گفته است: «کوزه‌گر و پیکرساز املش ابتکارات بدیعی از خود نشان داده‌اند و اندام انسانی و شکل حیوانات را به بهترین وجهی مجسم کرده‌اند، حتی انسان قرن بیستم را تحت تاثیر خود قرار می‌دهد. انسان امروز، در ضمن این ترکیب اشکال، ایده ال خود را در این شاهکارهای سه هزارسال پیش به آسانی می‌یابد.» ...

#حسین_ثاقبی_املشی

ترجمه کل متن "هنر املش" در فایل PDF  زیر ، و کانال استاد حسین ثاقبی موجود می‌باشد:

🆔️ @Bahar_Narenj_99