📌حمایت از کالای ایرانی فقط حداد عادل که مشغول خرید لباس از کشور انگلیس خبیث برای اهل منزل هستند !http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌سیستم اطفا حریق اورژانسی در یک ایستگاه پرتاب موشک
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
📌لس و هلن هر دو در یک روز دنیا آمده اند. ۷۵ سال زندگی مشترک داشته و هردو در سن ۹۴ سالگی در یک روز فوت کرده اند!
عشق یعنی این
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
عشق یعنی این
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
📌
حکایت اخراج مورچه!
مورچه کوچکی بود که هر روز صبح زود سرکار حاضر میشد و بلافاصله کار خود را شروع میکرد.
مورچه خیلی کار میکرد و تولید زیادی داشت و از کارش راضی بود. سلطان جنگل (شیر) از فعالیت مورچه که بدون رئیس کار میکرد، متعجب بود. شیر فکر میکرد اگر مورچه میتواند بدون نظارت این همه تولید داشته باشد، به طور مسلم اگر رئیسی داشته باشد، تولید بیشتری خواهد داشت.
بنابراین شیر یک سوسک را که تجربه ریاست داشت و به نوشتن گزارشات خوب مشهور بود، به عنوان رئیس مورچه استخدام کرد.
سوسک در اولین اقدام خود برای کنترل مورچه ساعت ورود و خروج نصب کرد. سوسک همچنین به همکاری نیاز داشت که گزارشات او را بنویسد و تایپ کند. سوسک بدین منظور و همچنین برای بایگانی و پاسخگویی به تلفن ها یک عنکبوت استخدام کرد.
شیر از گزارش های سوسک راضی بود و از او خواست که از نمودار برای تجزیه و تحلیل نرخ و روند رشد تولیدی که توسط مورچه صورت می گیرد، استفاده کند. تا شیر بتواند این نمودارها را در گزارش به مجمع مدیران جنگل به کار برد.
سوسک برای انجام امور یک کامپیوتر و پرینتر لیزری خریداری کرد. سوسک برای اداره واحد تکنولوژی اطلاعات یک زنبور نیز استخدام کرد.
مورچه که زمانی بسیار فعال بود و در محیط کارش احساس آرامش میکرد، کاغذ بازیهای اداری و جلسات متعددی که وقت او را میگرفت دوست نداشت.
شیر به این نتیجه رسید که فردی را به عنوان مدیر داخلی واحدی که مورچه در آن کار می کرد، بکار گمارد.
این پست به ملخ داده شد.
اولین کار ملخ خریداری یک فرش و صندلی برای کارش بود.
ملخ همچنین به کامپیوتر و کارمند نیاز داشت که آنها را از اداره قبلی خودش آورد تا به او در تهیه و کنترل بودجه و بهینه سازی برنامه ها کمک کنند.
محیطی که مورچه در آن کار می کرد، حال به مکانی فاقد شور و نشاط تبدیل شده بود. دیگر هیچ کس نمیخندید و همه غمگین و نگران بودند.
با مطالعه گزارشهای رسیده شیر متوجه شد که تولیدات مورچه کمتر از قبل شده است.
بنابراین شیر یک جغد با پرستیژ را به عنوان مشاور عالی استخدام کرد و به او ماموریت داد تا امور را بررسی کرده، مشکلات را مشخص و راه حل ارائه نماید. جغد سه ماه وقت صرف کرد و گزارشی در چند جلد تهیه نمود و در آخر نتیجه گرفت که مشکلات پیش آمده ناشی از وجود تعداد زیاد کارمند است و باید تعدیل نیرو صورت گیرد.
بنابراین ، شیر دستور داد که مورچه را اخراج نمایند زیرا مورچه دیگر انگیزهای برای کار نداشت.
و این است حکایت سیستمهای اداری ما ...
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
حکایت اخراج مورچه!
مورچه کوچکی بود که هر روز صبح زود سرکار حاضر میشد و بلافاصله کار خود را شروع میکرد.
مورچه خیلی کار میکرد و تولید زیادی داشت و از کارش راضی بود. سلطان جنگل (شیر) از فعالیت مورچه که بدون رئیس کار میکرد، متعجب بود. شیر فکر میکرد اگر مورچه میتواند بدون نظارت این همه تولید داشته باشد، به طور مسلم اگر رئیسی داشته باشد، تولید بیشتری خواهد داشت.
بنابراین شیر یک سوسک را که تجربه ریاست داشت و به نوشتن گزارشات خوب مشهور بود، به عنوان رئیس مورچه استخدام کرد.
سوسک در اولین اقدام خود برای کنترل مورچه ساعت ورود و خروج نصب کرد. سوسک همچنین به همکاری نیاز داشت که گزارشات او را بنویسد و تایپ کند. سوسک بدین منظور و همچنین برای بایگانی و پاسخگویی به تلفن ها یک عنکبوت استخدام کرد.
شیر از گزارش های سوسک راضی بود و از او خواست که از نمودار برای تجزیه و تحلیل نرخ و روند رشد تولیدی که توسط مورچه صورت می گیرد، استفاده کند. تا شیر بتواند این نمودارها را در گزارش به مجمع مدیران جنگل به کار برد.
سوسک برای انجام امور یک کامپیوتر و پرینتر لیزری خریداری کرد. سوسک برای اداره واحد تکنولوژی اطلاعات یک زنبور نیز استخدام کرد.
مورچه که زمانی بسیار فعال بود و در محیط کارش احساس آرامش میکرد، کاغذ بازیهای اداری و جلسات متعددی که وقت او را میگرفت دوست نداشت.
شیر به این نتیجه رسید که فردی را به عنوان مدیر داخلی واحدی که مورچه در آن کار می کرد، بکار گمارد.
این پست به ملخ داده شد.
اولین کار ملخ خریداری یک فرش و صندلی برای کارش بود.
ملخ همچنین به کامپیوتر و کارمند نیاز داشت که آنها را از اداره قبلی خودش آورد تا به او در تهیه و کنترل بودجه و بهینه سازی برنامه ها کمک کنند.
محیطی که مورچه در آن کار می کرد، حال به مکانی فاقد شور و نشاط تبدیل شده بود. دیگر هیچ کس نمیخندید و همه غمگین و نگران بودند.
با مطالعه گزارشهای رسیده شیر متوجه شد که تولیدات مورچه کمتر از قبل شده است.
بنابراین شیر یک جغد با پرستیژ را به عنوان مشاور عالی استخدام کرد و به او ماموریت داد تا امور را بررسی کرده، مشکلات را مشخص و راه حل ارائه نماید. جغد سه ماه وقت صرف کرد و گزارشی در چند جلد تهیه نمود و در آخر نتیجه گرفت که مشکلات پیش آمده ناشی از وجود تعداد زیاد کارمند است و باید تعدیل نیرو صورت گیرد.
بنابراین ، شیر دستور داد که مورچه را اخراج نمایند زیرا مورچه دیگر انگیزهای برای کار نداشت.
و این است حکایت سیستمهای اداری ما ...
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌 اظهارات معنادار آذري جهرمي: كارهايي نكنيم كه اعتماد مردم خراب شودhttp://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
﷽
💫 یا ارحم الراحمین💫
🌹سلام صبح بخیر🌹
💫سه شنبه💫
✨ 14 فروردین 1397 ه.ش
✨ 16 رجب 1439ه.ق
✨ 3 آوریل 2018میلادی
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
💫 یا ارحم الراحمین💫
🌹سلام صبح بخیر🌹
💫سه شنبه💫
✨ 14 فروردین 1397 ه.ش
✨ 16 رجب 1439ه.ق
✨ 3 آوریل 2018میلادی
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌کلیپ دیده نشده ای از برخورد عجیب فرماندار مکزیکو سیتی و دونالد ترامپhttp://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
📌بانک نروژی Store brand به مشتریان مسلمان خود برای خریدن مسکن وام بدون بهره ارائه میدهد چرا که در دین اسلام بهره گرفتن حرام است!http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
📌سکته مغزی از نمای نزدیک
👈سکته مغزی ، زمانی اتفاق می افتد که رگی خونی در مغز مسدود یا منفجر شود
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
👈سکته مغزی ، زمانی اتفاق می افتد که رگی خونی در مغز مسدود یا منفجر شود
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
📌هنرمندی بی نظیر و خیره کننده با شن و ماسه..http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌قدرت باور نکردنی تخلیه ناگهانی باد لاستیکhttp://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
📌باز کردن در پرشیا با نخ جعبه شیرینی😐
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
📌قانون راهنمایی رانندگی
اگر خودتان یا عزیزانتان ماشین دارید، حتما این قانون درباره حمل با جرثقیل را بدانید و برایشان بفرستید تا بدانند☝️
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
اگر خودتان یا عزیزانتان ماشین دارید، حتما این قانون درباره حمل با جرثقیل را بدانید و برایشان بفرستید تا بدانند☝️
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
مردى مجوز مهاجرت از آلمان به روسیه را کسب کرد.
هنگام خروج از آلمان در فرودگاه مامور وسایل او را چک کرد یک مجسمه دید از او پرسید: این چیه؟
مرد گفت: شکل سوالت اشتباهه آقا؟
بپرس این کیه، این مجسمه هیتلر مرد بزرگ آلمان است که توی تمام کشور عدالت و دموکراسی برقرار کرد. من هم برای بزرگداشت این شخص مجسمه اش همیشه همراهمه... مامور گمرک گفت درسته آقا، بفرمایید.
در فرودگاه روسیه مامور گمرک هنگام تفتیش مجسمه را دید و از مرد پرسید: این چیه؟ مرد گفت: بگو این کیه؟ گفت این مجسمه مرد منفور و دیوانه ای است که مرا مجبور کرد از آلمان برم بیرون. مجسمه اش همیشه همرامه که تف و لعنتش کنم.
مامور گمرک گفت: بله درسته آقا، بفرمایید
چند روز بعد که آن مرد توی خونه اش همه فامیل را دعوت کرد؛ پسر برادرش مجسمه را روی طاقچه دید وپرسید: این کیه؟
مرد گفت پسرم سوالت اشتباهه ،بپرس این چیه؟
این ده کیلوگرم طلای ۲۴ عیاره که بدون عوارض گمرکی از آلمان به اینجا آوردم!!
«سیاست یعنی اینکه یک حرف را به مردم به صورتهای مختلف بیان کنی»
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd
هنگام خروج از آلمان در فرودگاه مامور وسایل او را چک کرد یک مجسمه دید از او پرسید: این چیه؟
مرد گفت: شکل سوالت اشتباهه آقا؟
بپرس این کیه، این مجسمه هیتلر مرد بزرگ آلمان است که توی تمام کشور عدالت و دموکراسی برقرار کرد. من هم برای بزرگداشت این شخص مجسمه اش همیشه همراهمه... مامور گمرک گفت درسته آقا، بفرمایید.
در فرودگاه روسیه مامور گمرک هنگام تفتیش مجسمه را دید و از مرد پرسید: این چیه؟ مرد گفت: بگو این کیه؟ گفت این مجسمه مرد منفور و دیوانه ای است که مرا مجبور کرد از آلمان برم بیرون. مجسمه اش همیشه همرامه که تف و لعنتش کنم.
مامور گمرک گفت: بله درسته آقا، بفرمایید
چند روز بعد که آن مرد توی خونه اش همه فامیل را دعوت کرد؛ پسر برادرش مجسمه را روی طاقچه دید وپرسید: این کیه؟
مرد گفت پسرم سوالت اشتباهه ،بپرس این چیه؟
این ده کیلوگرم طلای ۲۴ عیاره که بدون عوارض گمرکی از آلمان به اینجا آوردم!!
«سیاست یعنی اینکه یک حرف را به مردم به صورتهای مختلف بیان کنی»
http://t.me/AzhdariAutomobileFacilitesyazd