آرمانگرام | میلاد گودرزی
3.4K subscribers
222 photos
98 videos
4 files
182 links
آرمانگرام (آرمانگرا هستم!)

🔺instagram.com/MiladGoodarzi.TV
🔺twitter.com/MiladGoodarzi_
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
سوت زنی چیست؟ سوت زن کیست؟

میلاد گودرزی، عضو کمیته سلامت اداری وزارت اقتصاد در گفت‌وگو با ایرنا بیان کرد:
🔹خیلی از کشورها دنیا به این جمع بندی رسیده‌اند که با اتکاء صرف به قدرت نظارتی و قضایی نمی‌‌توانند برای پیشگیری و جلوگیری از فساد موفق باشند.

🔹در نتیجه بسترهایی برای مردم و سازمانهای مردم نهاد برای مبارزه با فساد فراهم می‌کنند. در کشور ما با توجه به مفاهیم دینی و حتی قانونی به مبارزه با فساد از طریق ظرفیت عمومی می‌رسیم.

🔹تا کنون ما سازوکاری برای سوت زنی که در دنیا مرسوم است، نداشتیم. اما اخیرا در وزارت اقتصاد دستورالعملی تدوین و ابلاغ شده که از گزارشگران فساد حمایت می‌کند.

📡 @IRNA_1313
عدالتخواهی و زندگی‌خواهی

#وحید_اشتری⁩ دیروز رفته اجرای احکام دادسرا، بهش گفتن سه چهار روز وقت داری که خودت رو معرفی کنی برای اجرای ۱۴ ماه حبس و رفتن به زندان!

آقایون مسئول و متولی؛
‏در این لحظه؛ در اوج ناامیدی از امکان هرگونه اصلاح ازطریق کنشگری اجتماعی، دیگه رمق حرف زدن از این رو ندارم که زندان رفتن یکی مثل اشتری که با مسالمت‌آمیزترین شیوه‌ها حرف زده و انتقاد و افشاگری کرده، وسط عفو چندهزارنفری زندانیان سیاسی، چه پیامی رو منتقل میکنه و چه بلایی به سر عدالتخواهی و سرمایه اجتماعی و امید به اصلاح میاره. هم ما زبون‌مون مو درآورده، هم شما گوش‌تون پره از این حرفا.

الان فقط باهدف جلوگیری از بهم خوردن زندگی یه خانواده‌ست که ازتون تقاضا میکنم که به هرطریق و ابزاری، پذیرش اعاده دادرسی یا عفو، مانع اجرای این حکم بشید. بذارید دغدغه‌مندترین آدمای این مملکت، حداقل یه گوشه‌ای زندگی‌ شخصی‌شونو بکنن!

t.me/ArmanGram_archive/275

‏پ.ن: خیلی وقته که دیگه حس و حال توییت و استوری زدن ندارم؛ چرا که برای «تغییر آرام»، نه گشودگی‌ای در بخش‌های زیادی از حاکمیت دیده میشه و نه همراهی در بخش‌هایی از جامعه. درنتیجه یه گوشه‌ای نشستن و تماشا کردن و حرص خوردن فعلاً تنها گزینه‌ست. الان هم حس کردم همین یه گوشه نشستن هم داره از رفیق‌مون سلب میشه که دست به گوشی شدم.

@ArmanGram
🔰آن‌کس که «ندارد» و نداند که ندارد!

🔹با دیدن مناظره دیشب بین آقایان درخشان و غنی‌نژاد و بحث ‎#اقتصاد_اسلامی، یاد دوران دانشجویی‌م افتادم که با هیجان خاصی کتب و مقالات ‎#مدیریت_اسلامی رو دنبال می‌کردم و هرچی بیشتر می‌خوندم بیشتر به «هیچ» می‌رسیدم!

🔹جمع‌بندی‌م در باب همنشینی مدیریت و «اسلامی» (که احتمالاً قابل تعمیم به بسیاری از حوزه‌هاست) رو می‌نویسم:

🔺بنظرم رویکرد «دایرة‌المعارفی» به اسلام که معتقده همه علوم باجزئیات در معارف دینی وجود داره و فقط باید زحمت بکشیم و استخراج‌شون کنیم و یا نگاه «اسلامی‌کردن علوم» که میگه بریم انحرافات علوم تجربی موجود رو حذف و اسلامیزه‌ش کنیم، از یکسو و نگاه سکولار که دین رو اساساً ضدعلم میدونه و اونا رو قابل‌جمع با هم نمیدونه از سوی دیگه؛ باعث تعطیلی «تلاش برای تولید علم» در بین اندیشمندان مسلمان شده. به چه معنا؟

🔺ما مسلمون‌ها، مثل پیروان هر دین و ایده‌ای، آموزه‌ها و مبانی معرفتی‌ای داریم که این‌ها نه تنها «نظریه» (مثلا مدیریتی یا اقتصادی و...) نیستن که فرضیه هم نیستن بلکه «پیشفرض»هایی هستند که میتونه در دست «اندیشمند مسلمان» (مدیریت، اقتصاد و...) قرار بگیره که او ضمن ترکیب با دانش ضمنی خود، خلاقیت و... یک «فرضیه علمی» طرح کنه.

🔺بعد این فرضیه با سنجه‌ی «شواهد تجربی» آزمون بشه و از دل اون، یک «نظریه علمی» دربیاد. حالا این نظریه توسط دیگران نقد و چکش‌کاری بشه، در طول سالیان متمادی توسط منتقدان و شاگردان اندیشمندِ اولیه، نسخه‌های دیگری از نظریه ارائه بشه، دولت‌ها و سازمان‌هایی نظریه رو اجرا کرده و تجربه نگاری اونها مطالعه بشه و... تا نهایتاً یک نظریه‌ی جوندار خلق بشه. نظریه‌ای که مسیر طبیعی تولید رو طی کرده.

🔺البته در این نقطه هم، درست اینه که به ماحصل بگیم: نظریه‌ی «مدیریت مسلمانان/اقتصاد مسلمانان و...»، نه «مدیریت اسلامی/اقتصاد اسلامی و...» چرا که خروجیِ حاصل، محصول ترکیب آموزه‌های دینی و آورده‌ی اندیشمند و جامعه اندیشگاهی مسلمان بوده، نه وحی خالص دارای جزئیات سیاستی!

🔺حالا؛ ما اساساً در چنین نقطه‌ای هستیم؟ خیر! حداقل در فقره «مدیریت اسلامی» چیزی که من میفهمم اینه که این انگاره‌ی «همه چیز در دین ما هست»، اندیشمند مسلمان رو دچار توهم/تنبلی/بی‌نیازی کرده و درنتیجه کلاً تلاشی برای پیمودن مسیر پیشفرض » فرضیه » آزمون » نظریه » نقد و اجرا؛ صورت نمی‌گیره!

🔺ولی «مدیریت اسلامی/ اقتصاد اسلامی» و... لقلقه زبون خیلی‌هاست و تا دل‌تون بخواد سمینار و سخنرانی و شعار حول‌شون پا گرفته. محتوا اما همون آموزه‌های خام اولیه‌ست (پیشفرض‌ها) که اگرچه مترقی و ارزشمنده اما الزاماً «نظریه»ای برای حل مسئله‌های روز یک دولت و ملت و یه خط‌مشی تجویزی نیست.

🔺از فارابی، ابن‌مسکویه و خواجه نظام‌الملک طوسی گرفته تا اساتید امروزی قائل به تعبیر «مدیریت اسلامی»، نظرات‌شون رو مطالعه کنید ببینید آیا می‌تونید «نظریه»ای (مطابق فرآیندی که عرض شد) درباره ابعاد مختلف مدیریت و حکمرانی پیدا کنید؟

🔺مشابه آنچه در نظریه‌های «سازمان» خونده‌اید؛ مثلاً نسبت کارایی و اثربخشی و بهره‌وری، چرخه حیات سازمان، طراحی ساختار سازمانی، رسمیت و کنترل و هماهنگی، فرهنگ و رفتار سازمانی و...
یا در باب «حکمرانی»؛ مثلاً نسبت اداره و سیاست، بروکراسی و دموکراسی، اصالت فرآیند یا نتیجه، اندازه دولت و خصوصی‌سازی، نسبت دولت و بازار و جامعه‌مدنی، حکمرانی مشارکتی و شبکه‌ای، جهان‌شمولی یا اقتضایی‌گرایی و ده‌ها مفهوم و نظریه و سال‌ها بحث و آزمون و خطا و تجربه و مدیریت دانشی که دیگران با پیشفرض گرفتن آموزه‌هاشون ساخته و پرداخته‌اند. جامعه مسلمان اما به خیال اینکه «دارد»، فقط شعار داد؛ غافل از اینکه «ندارد» و نداند که ندارد!

🔺القصه؛ بنظرم اسلام نه ضدعلم، که مملو از آموزه‌های غنی برای اداره و سیاست و اقتصاد و...ست. اما چیزی بنام «اقتصاد اسلامی»، «مدیریت اسلامی» و... نداریم. مسلمانانی هستیم که اندیشمندان‌‌مون باید مثل دیگر اقوام، عمر و انرژی بذارن و حول «اقتصاد مسلمانان» و «مدیریت مسلمانان» حرف تولید کنند.

🔲 @ArmanGram
🔰عدم احراز‌
t.me/ArmanGram_archive/276

🔺دلیلی برای رد کردنت نداریم، علاقه‌ای هم به تأیید کردنت نداریم، بدون ذکر دلیل و استناد قانونی میگیم «عدم احراز صلاحیت». البته تو میتونی اعتراض کنی. اینکه نمیدونی دقیقاً به چی باید اعتراض کنی هم مشکل خودته :)

🔺با جمعی از بچه‌های عدالتخواه تصمیم گرفتیم در انتخابات امسال فعال بشیم. بگذریم از اینکه خیلی از رفقا ثبت‌نام رو نهایی نکردند و درنتیجه برای من هم فضا تقریباً از موضوعیت افتاد و قصد کنش بصورت انفرادی رو نداشتم. اما در این بین این «عدم احراز»ها قصه‌ی تأسف‌برانگیزی بود. در مرحله‌ی قبل، هیئت اجرایی با استناد به بند۲ ماده۳۱ قانون انتخابات (التزام عملی‌ به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران) اعلام کرد که صلاحیتم احراز نشده. خیلی شفاف نبود که اصلاً یعنی چی ولی اعتراض کردم.

🔺حالا امروز نتیجه اعتراض و نظر هیئت مرکزی نظارت بدستم رسید: عدم احراز صلاحیت؛ بدون ذکر هیچ‌گونه مستند قانونی و بیان ادله! (برخلاف بند الف ماده۶۳ قانون). درواقع رد صلاحیت نشده‌م، یعنی قاعدتاً از نظر آقایون مشکلی، پرونده‌ای، نقص شرایطی چیزی ندارم اما تایید هم نشدم یعنی اجازه‌ی حضور در انتخابات رو ندارم. وسط این دو تا رو اینجوری میشه فهمید که منعی برای کاندیداتوری و حضور در انتخابات نداری ولی ما ترجیح می‌دیم که حضور نداشته باشی.

🔺پس از سالها کنش اجتماعی و رسانه‌ای، با احساس بن‌بست در اون مسیر، علیرغم میل باطنی، سعی کردیم کوچه‌مون رو عوض کنیم و کوچه‌های دیگه مثل کار اجرایی و سیاسی رو هم تجربه کنیم؛ به امید اثرگذاری و پیش‌روی. اما بزرگواران اصرار زیادی دارن که بهمون بفهمونن که تو کوچه‌های دیگه هم براتون وضع همینه و در «انسداد» به سر می‌برید. ما که عددی نیستیم، مثل خیلی‌های دیگه در گوشه‌ای از بن‌بست به تماشای اداره‌ی کشور توسط عنابستانی‌ها می‌نشینیم ولی حقاً و انصافاً یه بار هم به این فکر کردید که با این رویه‌ی «طرد حداکثری» تا کی و کجا می‌تونید ادامه بدید؟!

🔲 @ArmanGram
1️⃣ پست۱ از ۲
🔰معیوب است؛ کار نمی‌کند!
t.me/ArmanGram_archive/277

🔺دیروز مهلت سه‌روزه‌ی اعتراض به رد یا عدم احراز صلاحیت داوطلبان انتخابات مجلس تموم شد؛ در اعتراض به فرآیند معیوب انتخابات و ذبح سیستماتیک مشارکت سیاسی مردم، «اعتراض»م به عدم احراز در گام‌های قبلی رو ثبت نکردم و حالا نه بعنوان داوطلب انتخابات که بعنوان یک شهروند این مطلب رو می‌نویسم.

🔺صلاحیتم در گام‌های قبلی توسط هیئت اجرایی (مرحله‌ی وزارت کشور و دولت) و هیئت نظارت (تعیین‌شده توسط شورای نگهبان) احراز نشده بود و در این مرحله می‌تونستم اعتراض و شکایتم رو به خود «شورای نگهبان» ببرم که اونجا مجدد بررسی بشه. در گام اول هیئت اجرایی بدلیل «عدم التزام عملی به نظام جمهوری اسلامی» صلاحیتم رو احراز نکرد. صرف‌نظر از اینکه اساساً «التزام عملی» یعنی چی و اینکه چه قاعده‌ی عقلی و شرعی‌ای میتونه چنین شأن و اجازه‌ای به اعضای این هیئت بده که درمورد اعتقاد و التزام دیگران حکم صادر کنه، حتی به فرض تشخیص درست این هیئت، باز هم «عدم احراز» بی‌معنیه. قاعدتاً باید «رد صلاحیت» می‌کردند. الان معنی کارشون اینه که ما ادله‌ای نداریم که تو التزام عملی نداری ولی به قیافه و کارات هم نمی‌خوره که التزام داشته باشی، درنتیجه ما فرض رو بر این می‌گیریم که نداری و اگرچه «رد»ت نمی‌کنیم ولی از واژه‌ی من‌درآوردیِ «عدم احراز» استفاده می‌کنیم که همون کارکرد رو داره. وزیر کشور گفته وقت نداشتیم و ۳۰درصد از عدم‌احرازها بخاطر کمبود وقت بررسی بوده. معلمی رو فرض کنید که امتحان بگیره بعد بگه وقت نکردم برگه‌ها رو تصحیح کنم درنتیجه همه‌تون رو انداختم! من خداروشکر جزو اینا نبودم چون برای عدم احرازم دلیل(!) ارائه کردند.

🔺در گام دوم، با توجه به این تناقضات، به مرجع بعدی یعنی «هیئت نظارت» اعتراض کردم و گفتم اگرچه این عدم احراز اساساً بی‌معنیه ولی ادله و نشانه‌های عدم التزام بنده رو بگید. اگه فعالیت‌های رسانه‌ای و اجتماعی ضدفسادی که در این سالها داشتم از نظر فرآیند شما تفسیر به عدم‌التزام شده که بهش افتخار می‌کنم و نوش جونم و اعتراضی ندارم؛ اگه مورد دیگه‌ای هست بگید. پاسخ جالب بود. این مرجع هم زد «عدم احراز صلاحیت»! همین. «پس توضیحاات؟!» هیچ. یعنی نه تنها پاسخ دلیل اون عدم التزام به نظام رو نگرفتم که مجدد صلاحیتم احراز نشد بدون اینکه این بار حتی دلیل و بهونه‌ش رو بفهمم.

🔺نقطه‌ی انتهایی این فرآیند معیوب اینه که شکایتِ هیئت نظارت منصوب شورای نگهبان رو به خود شورا ببریم. در اخبار اومده که از ۲۱هزار داوطلب، صلاحیت ۱۰هزارنفر تأیید نشده و حدود ۹۵۰۰ نفر از این‌ها در ۳روز گذشته اعتراض‌شونو ثبت کردن و شورای‌نگهبان یکماه وقت داره که رسیدگی کنه. اگه شورای ۱۲ نفره‌ی نگهبان خودش بخواد رأساً به این اعتراض‌ها رسیدگی کنه، با یه دودوتا چارتا؛ اگه در این یکماه دو شیفت و حتی در روزهای تعطیل کار کنه، هیچ دستورکار دیگه و پرتی‌ای هم نداشته باشه، برای بررسی هر داوطلب معترض میتونه حدود «۳دقیقه» وقت بذاره! من هرچقدر فکر کردم دیدم آقای جنتی و ۱۱عضو محترم دیگه، در ۳دقیقه بعیده بتونن حتی گزارش نهادهای امنیتی رو ورق بزنن و باتوجه به اینکه در این فرآیند معیوب اصل بر برائت نیست و اصل بر عدم صلاحیت شهروندان برای نقش‌آفرینی در اداره‌ی کشوره، توی ۳دقیقه فقط میشه آدما رو رد کرد. اگر هم شورا بخواد بررسی اعتراض‌ها رو مجدد به هیئت نظارت تفویض کنه (که قانوناً اجازه داره) که دیگه بدتر! قاضی و متشاکی یکی میشن!

🔺دوستان باتجربه‌تر گفتن باید درخواست بدی و بری حضوری با اعضای شورا مذاکره کنی! یعنی باید از فرآیند بزنی بیرون و از در پشتی وارد فرآیند بشی که خداروشکر من هیچ‌وقت اهلش نبودم. اساساً اگه درخواست جلسه می‌دادم، باید میرفتم چی می‌گفتم؟ "به چیزی که نمیدونم چیه اعتراض دارم، لطفا اعتراضم رو بپذیرید؟/ من انقدرا هم که میگن بچه‌ی بدی نیستم و التزام عملی دارم"؟! بعدش چی؟ بر فرض تأیید، یکماه بعد – یعنی دوسه‌هفته مونده به انتخابات – تازه میتونستم وارد فرآیند رقابت بشم. دو سه هفته برای تهران و حومه‌ی چندمیلیون نفری!

🔲 @ArmanGram

◀️ [ادامه متن: در پست بعدی👇]
2️⃣‌پست۲ از ۲

🔺القصه؛ «فرآیند معیوبه؛ کار نمی‌کنه!» نه که خدایی نکرده فکر کنید برای همه؛ برای برخی‌ها کار میکنه، بد (خوب) هم کار میکنه و این یعنی «معیوب به توانِ۲». نقطه انتهایی این فرآیند معیوب «رأی‌گیری»ـه. حالا در این اتمسفر، تقلیل «مشارکت» در انتخابات به حضور پای صندوق رأی‌گیری، بدون اصلاح این فرآیند معیوب و دیگر نقائص کلان سیاسی مرتبط (مثل فقدان تحزب واقعی، بی‌معنی بودن مفهوم نمایندگی در جامعه و...)، امری «گریه‌دار» و دعوت مردم به «مشارکت» در رأی‌گیری ازسوی رسانه‌های رسمی و سیاسیون امری «خنده‌دار» به نظر میرسه. مشارکت سیاسی مثل «لبخند» میمونه. شما نمیتونید با دعوت یا به زور به یکی بگید «بخند»! باید براش یه جوک تعریف کنید که در نتیجه‌ی اون، خودش بطور طبیعی بخنده. «مشارکت کن» بی‌معنیه؛ فرآیندهای معیوب رو اصلاح کنید، مردم احساس کنن واقعاً میتونن از مسیر انتخابات و مجلس و...به مطالبات‌شون برسن، لبخند که نه، قهقهه‌زنان مشارکت می‌کنند.


🔰پ.ن۱:
دارم حرفای جدیدی می‌زنم؟ ابداً. هم خودمون هم دیگرانی قبل از ما سال‌هاست مشابه این حرفا رو درمورد مردم‌سالاری و انتخابات و شورای‌نگهبان زده‌ن. همین نقص‌ها، همین انتقادها، همین نشنیده‌شدن‌ها. ما در دنیای مسئله‌های حل‌نشده سالهاست داریم دور خودمون می‌چرخیم.

🔰پ.ن۲:
با همه‌ی این داستان‌ها؛ چی تو خودم و خودشون و وضعیت دیدم که اساساً پاشدم رفتم برای انتخابات ثبت‌نام کردم؟ اینو جداگونه درموردش می‌نویسم سرفرصت. الان درگیر پروژه‌ی مهم‌تر و جذاب‌تری‌ام: بغل و بو کردنِ آرمانِ ۲۲ روزه‌م 😍

🔲 @ArmanGram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰مشارکت!

🔺یکی از قابلیت‌های فضای سیاسی کشور ما، تهی‌کردن مفاهیم از معنای واقعی اوناست. یکی از این مفاهیم «مشارکت»ـه. مثلاً وقتی مسئولین، مردم رو به #مشارکت در انتخابات دعوت می‌کنند و منظورشون صرفاً حضور مردم در مراسم «رأی‌گیری»ست، دارن چنین بلایی رو به سر مفهوم مشارکت میارن.

🔺در #رویداد_گود با مرور سه الگوی اداره امور عمومی کشورها (سیستم تاراج/ الگوی اصیل-وکیل/ حکمرانی مشارکتی)، چنددقیقه‌ای درمورد معنای واقعی مشارکت و وضعیتی که ما امروز داریم تجربه‌ش می‌کنیم صحبت کردم که ویدئوی کاملش رو در پست اینستاگرام زیر میتونید مشاهده کنید:
https://www.instagram.com/reel/C3p3GHPt1Ei/

🔺پ.ن: ما حکمرانی مشارکتی میخواستیم، اونا سیستم تاراج دوست داشتن 😊

🔲 @ArmanGram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰صندلی سوم به کجا رسید؟

🔺دو سوالی که این ایام زیاد ازم پرسیده شد:
- چرا کارهای رسانه‌ای و اجتماعی قبلی رو تعطیل کردی؟
- چرا وارد همکاری با دولت شدی یا تو انتخابات مجلس ثبت‌نام کردی؟
🔺فکر کنم تو این ۷دقیقه یه جورایی به هر دو سوال پاسخ دادم.

🔺برشی از میزگرد «نگاه فعالین عدالتخواه به انتخابات ۱۴۰۲» با حضور بنده، مجتبی نامخواه و روح‌الله ایزدخواه در برنامه اینترنتی #تمام_رخ

🔲 @ArmanGram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰بن‌بست کجاست؟
اینجا که تا حاکمیت خودش نخواد، نمیشه به زور اصلاحش کرد!

🔺برادر عزیزم، آقای نامخواه معتقد بودند که خرده تشکل‌های اجتماعی موجود در شهرها باید در لحظه‌ی انتخابات فعال شده و بجای خدمتگزاری به جریانات سنتی سیاسی، کاندیدای مدنظر خودشون رو معرفی و حمایت کنند و به این ترتیب باعث بشن که مجلس از نماینده‌های واقعی مردم شکل بگیره.

🔺اگرچه با این ایده روی کاغذ موافقم ولی اون رو در وضعیت فعلی سیاست و جامعه در کشورمون، واقعی نمیدونم. دلیلش هم واضحه؛ اون قدرتی که اجازه‌ی شکل‌گیری جریان سیاسی جدید و مستقلی رو نمیده، اجازه‌ی شکل‌گیری جریان اجتماعی قوی‌ای رو هم نمیده!

🔺از اینجای گفتگو، بحثی هم درباره «اجازه» و نسبت حاکمیت و اراده‌ی اون، در اصلاح خودش شکل گرفت که در ویدئو مشاهده می‌کنید.

📽 برشی از میزگرد «نگاه فعالین عدالتخواه به انتخابات ۱۴۰۲» با حضور بنده، مجتبی نامخواه و روح‌الله ایزدخواه در برنامه اینترنتی #تمام_رخ

🔲 @ArmanGram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰رأی سفید؟!

🔺وقتی #انتخابات از معنای اصلی خودش - رقابت، انتخاب و تعیین سرنوشت - تهی میشه، تبدیل میشه به بستری برای انتقال معناهای نمادین دیگه. یکی شرکت در انتخابات رو مناسکی برای تجدید بیعت می‌بینه و یکی تحریم اون رو بهترین راه ابراز اعتراض.

📽 در این برش از برنامه #تمام_رخ چنددقیقه‌ای درباره این معانی و مفهوم نسبتاً تازه‌ای تحت عنوان «رأی سفید» (رأی باطله) حرف زدیم...

🔲 @ArmanGram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 «سامانه مدیریت ریسک فساد» وزارت اقتصاد رونمایی شد

🔹این سازوکار، ابزاری نوین و مبتنی بر تجربه‌ی موفق جهانی در شناسایی، تحلیل و رفع گلوگاه‌های فساد است که برای اولین بار در کشور، در وزارت اقتصاد راه‌اندازی شده و از امروز آغاز به کار کرد.
@IRNA_1313
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
🔰مدیریت ریسک فساد
پست ۱ از ۲

🔺سامانه و سازوکار «مدیریت ریسک فساد» دیروز در وزارت اقتصاد رونمایی شد و آغاز به کار کرد. این سازوکار اولین تجربه‌ی نظام‌مند کشور در حوزه‌ی شناسایی، تحلیل و رفع گلوگاه‌های فساد (موقعیت‌های ریسک فساد) محسوب میشه که با الهام از ایده‌ی #حکمرانی_مشارکتی، قراره نخبگان، اندیشکده‌ها و... رو بصورت عملیاتی و روی زمین، درگیر پیشگیری از فساد و سلامت اداری بکنه. اینجا قراره تلاش بشه که اساساً فسادی محقق نشه، نه اینکه بعد از وقوع اون، تازه دنبال کشف و برخورد باشیم.

🔺در یکی دوسال گذشته، از دو سه روزی که در هفته در وزارت اقتصاد وقت میذاشتم، عمده‌ی انرژی و زمانم صرف طراحی و توسعه‌ی این سامانه و ترویج و جا انداختن ادبیات اون شد و خوشحالم که این گام به سرانجام رسید. گام اصلی البته پیاده‌سازی این سازوکاره که امیدوارم بصورت دقیق و موفق توسط دوستانم در این وزارتخونه محقق بشه.

🔺با این رونمایی، مأموریتی که برای خودم در وزارت اقتصاد متصور بودم هم به پایان رسید و تو همین روزا و بعد از برگزاری یه سری جلسات آموزشی و توجیهیِ باقیمونده، با مجموعه‌ی وزارت اقتصاد خداحافظی خواهم کرد. از آقای خاندوزی بخاطر اعتمادشون در این مدت متشکرم و برای ایشون و همکاران‌شون آرزوی موفقیت در مسیر عدالت دارم.

پ.ن:
من از اوایل سال ۱۴۰۱ با حکم وزیر اقتصاد، عضو حقیقی یه کمیته سیاستگذار و مشورتی در حوزه‌ی سلامت اداری و پیشگیری از فساد بودم که کارش طراحی و قاعده‌گذاری کلان در این حوزه‌ - و نه ورود به اجرا - بود. در این مدت، بعنوان یکی از اعضای این کمیته، در سه حوزه‌ی «مدیریت ریسک فساد»، «مدیریت تعارض منافع» و «سوتزنی» پروژه‌ها و «سیستم مدیریت»هایی طراحی کردم که گزارش مفصل‌ترِ شدن‌ها و نشدن‌های این پروژه‌ها و بصورت کلی تجربه‌ی این یکی دو ساله‌ام رو - یه کم خلوت‌تر که شدم - منتشر میکنم.
تجربه‌ی این مدت که به دور از کنش رسانه‌ای و اجتماعی، در گوشه‌ای به کار کارشناسی و شبه‌اجرایی مشغول بودم، برای خودم آموزه‌های مختلفی داشت که در ادامه‌ی مسیر از اونها بهره خواهم گرفت. مقصد «تحقق عدالت» و مسیر «مبارزه با ظلم» – از جمله فساد - ـه؛ در این مسیر کوچه‌های مختلف – از رسانه تا پژوهش و سیاستگذاری - رو طی می‌کنیم، به امید بن‌بست نبودن. هر کوچه هم عبرتی داره. بالاخره می‌رسیم ان‌شاالله.

🔲 @ArmanGram
🔰مدیریت ریسک فساد
پست ۲ از ۲

🔺عمده‌ی فسادهای ریز و درشتی که در طول همه‌ی این سال‌ها داستان‌شون به گوش‌مون خورده – از رشوه خواستن‌های خرد یه کارمند شهرداری تا قصه‌هایی مثل چای دبش و پرونده‌های ابر بدهکاران بانکی – همه در قالب سوءاستفاده‌ی مفسدین از یک خلأ یا بستر قانونی و رویه‌ای، وجود یه امضای طلایی و... شکل گرفتن. شناسایی دقیق و رفع این باگ‌ها یکی از کارآمدترین رویکردهای مبارزه با فساد در دنیاست که با عنوان «مدیریت ریسک فساد» دارای ادبیات علمی و تجارب بین‌المللی گسترده‌ایه (مثلاً تجربه کشورهای موفقی مثل سنگاپور، مالزی و... در این زمینه قابل مطالعه‌ست).

🔺متأسفم که باید عرض کنم که تاکنون ما در کشورمون هیچ متولی مشخص و هیچ برنامه و کنش ساختاریافته‌ای برای این حوزه نداشتیم. اساساً مهمترین آسیب‌شناسی از مبارزه با فساد در ایران رو میشه همین تعطیل بودنِ «کنترل پیش‌نگر» و «نظارت همگانی» و محدود بودن به «کنترل متمرکز و پس‌نگر» عنوان کرد. سازوکار طراحی شده در وزارت اقتصاد در صورت موفقیت در اجرا، میتونه اولین تجربه‌ی کشور در این حوزه باشه. ما مدعی هستیم که در فاز طراحی و توسعه‌ی این سامانه و سازوکار، نه تنها از ادبیات جهانی بهره گرفتیم که ابتکاراتی هم ناظر به آسیب‌شناسی وضعیت فساد در کشور خودمون بهش اضافه کردیم.

پ.ن:
از نظر من مبارزه سیستماتیک با فساد (از منظر نهادی و حاکمیتی) ۴ سطح الزام داره:

۱) دغدغه‌ی شخصی صادقانه‌ی مقامات کشور برای مبارزه با فساد (این رو از نظر من برخی دارند و برخی همین رو هم ندارند)

۲) عزم سیاسی (اونی که دغدغه صادقانه داره، باید صابونِ واردشدن به یک دعوای سهمگین و هزینه دادن رو به تنش بزنه، وگرنه دغدغه‌ش فقط در حد سخنرانی و شعار باقی مونده و گرهی از کشور باز نکرده)

۳) عزم اداری (اونی که عزم سیاسی داره، باید امکانات و تشکیلات و آدم نخبه‌ی این حوزه و الزامات تحول ساختاری دستگاه‌های زیر مجموعه‌ش و... رو هم فراهم کنه)

۴) تکنیک و ابزار (اگر همه‌ی موارد قبلی فراهم بود، حالا اون آدم‌های اهل فن، با امکانات و اختیارات و حمایت‌هایی که براشون فراهم شده، تکنیک‌ها و ابزارهایی رو توسعه میدن که روی زمین از فساد پیشگیری یا با اون مقابله بشه)

تلاش ما در وزارت اقتصاد و اساساً سطح من، سطح چهارم بود. خودم از روز اول و همین امروز واقف بوده و هستم که در سه سطح قبلی علیرغم برخی نشانه‌های مثبت و تلاش‌ها‌، کار بشدت لنگ میزنه و بدون استحکام اون سه سطح بالا، سطح۴ به تنهایی راه به جایی نمی‌بره. پس چرا وقت و انرژی گذاشتم؟! سوال خوبیه 😊

🔲 @ArmanGram
🔰ما همه #اعتراض کردیم، نه #انتخاب!

🔺بخاطر نبودن میدان اعتراض رسمی دیگه‌ای، همه ما در بستر انتخابات اعتراض کردیم. هر کس در سطحی. یکی با تحریم انتخابات به کلیت وضع موجود، یکی با رأی سفید به فرآیند انتخابات و نداشتن کاندیدای مطلوب، یکی هم با رأی به پاجوش‌ها، به چنارها معترض شد.

🔺هیچ‌کس از کنش اعتراضیش رضایت حداکثری نداره. تحریمی‌ها و رأی‌سفیدها دوست داشتند انتخابات و گزینه‌ی مطلوب و واقعی برای رأی داشته باشن، رأی‌دهندگان به پاجوش‌ها هم در ایده‌آل‌شون بدنبال کاندیداها و لیست‌های متفاوت‌تر و مطلوب‌تری‌اند؛ ولی همه به نحوی به یه اعتراض حداقلی راضی شدن!

🔺«انتخابات به مثابه اعتراض» اتفاق مطلوبی نیست، انتخابات باید بستر انتخاب آگاهانه برای تعیین سرنوشت باشه و حتی اعتراض به وضع موجود و تلاش برای تغییر رو هم بصورت ایجابی و آگاهانه میزبانی کنه، نه سلبی و منفعلانه. اما...

🔺اما تنها نقطه امیدبخش انتخابات اعتراضی امسال بنظرم این بود که دامنه‌ی رأی اعتراضی به آخرین لایه‌ی مدافعان نظام رسید. مثلاً در تهران طبق آمار اولیه، حدود ۷۵٪ که اصلا رأی ندادند، از ۲۵٪ باقیمونده طبق تخمین‌ها حدود نیمی سفید داده‌ن و در اندک رأی باقیمونده هم، جریان اصلی حاکم و خودقیم‌پندار از پاجوش‌ها شکست خورد.

🔺چنارهای ۴درصدی، این‌بار سیلی اصلی رو از حزب‌اللهی‌هایی خوردند که همیشه بی‌نیاز به توضیح و اقناع اونا، خودشون رو مالک رأی اونا میدونستن. انتخابات ۴۰درصدی و قهر ۷۵درصدی تهرانی‌ها با انتخابات خیلی تلخه اما واردشدن بدنه‌ی حامی نظام به دوره‌ای جدید - دوره‌ی اعتراض - خیلی مبارکه

🔺من راستش خیلی امیدی به موفقیت «رسایی - رائفی‌پور» در راهبری اعتراض در این لایه رو نداشتم - به خود عزیزان هم گفتم - و در دور اول هم #رأی_سفید دادم اما الان از نتیجه‌ی اولیه و خشک‌شدن چنارها متعجب و البته خوشحالم و به این عزیزان خداقوت میگم و اگر انتخابات تهران به دور دوم بره که به احتمال زیاد خواهد رفت، یک لایه سطح اعتراضم رو پایین میارم و برای افتادن کامل چنارها، به پاجوش‌ها رأی میدم و همه رأی‌سفیدی‌ها رو هم به این سطح دعوت می‌کنم.

🔺حذف آملی‌لاریجانی‌ها و قالیباف‌ها - بعنوان مقامات ارشد و معتمد نظام- با رأی آخرین لایه از مدافعان نظام، اتفاق معناداریه. دیگه لولوهراسی کار نمیکنه و حنای ریش‌سفیدهای به‌اصطلاح جبهه‌ی انقلاب، برای حزب‌اللهی‌ترین‌ها هم رنگی نداره. میوه‌ی سال‌ها «افشاگری خیرخواهانه» و مبارزه با کلیشه‌هایی مثل «نگید نظام تضعیف میشه» حالا و در این انتخابات داره چیده میشه. ضربه‌ی آخر رو باید محکم‌تر زد...

🔲 @ArmanGram
🔰رئیس مردمی!

🔺«مردمی بودن» برای یه مسئول فراتر از حضور بین مردم، توجه و فیدبک داشتن نسبت به مطالبات مردمی و مشارکت با نهادهای مدنی در حل مسائل کشوره. مرحوم #رئیسی بیشتر در قاب اولی دیده شد اما تجربه و خاطره من از ایشون از جنس دومیه.

🔺در موضوع مفاسد آقازاده‌ها و گردن‌کلفت‌ها در #لواسان، بعداز مستندها و محتواهایی که در سال۹۷ درباره #باستی_هیلز و #کلاک و تخلفات آقازاده‌ها منتشر کردیم و موج رسانه‌ای و مطالبه‌ای که شکل گرفت، وسط فحش‌ها و تهدیدها و فشارهای خیلی از حضرات، آقای رئیسی - رئیس وقت قوه قضاییه - پیغام فرستاد و خداقوت گفت و گفت مستندات و اطلاعات‌تونو بفرستید و پیشنهاد هم بدید که ما بعنوان دستگاه قضایی، برای به سرانجام رسیدن این پرونده‌ها چه کارایی میتونیم انجام بدیم.

🔺برای منِ رسانه‌ی مسئله‌محور، چنین فیدبک و بستری، بهترین فرصت برای حل مسئله بود. مفصل نوشتم، ایشون هم ورود کرد و برخوردهای خوبی صورت گرفت که تو آرشیو اخبار اون ایام میتونید ببینید.

🔺برای شما #رئیس_جمهور دولت سیزدهم در گذشت اما بنظر من «بهترین رئیس عدلیه‌ی تاریخ جمهوری اسلامی» از دست رفت.

پ.ن:
نه یک روز در ستاد انتخاباتی آقای رئیسی (و نه هیچ کس دیگه) فعالیت کرده‌م و نه هیچ‌گونه ارتباط نزدیک و کاری‌ای با ایشون داشته‌م و این روایت صرفاً یک مشاهده از دور بود...

🔲 @ArmanGram
🔺چهارم شدن ‎#قالیباف در تهران، رأی نیاوردن بخشی از لیست وی و سربرآوردن چند پاجوش اتفاقات مبارکی بودند اما مشخص بود که تغییر بزرگی رقم نخواهد خورد. با دستچین کردن چهره‌های وضع موجود، در شب انتخابات نمیشه جریان آلترناتیو ساخت. ناهار رو با شعارهای شما میخورن، سر شام به دشمن‌تون رأی میدن!

🔺باید طرحی نو در انداخت. لیست شب انتخابات باید در طول سالیان قبل، حول یک ایده یا گفتمان شکل گرفته باشه. فعالیت متشکل سیاسی - اجتماعی یا تحزب نامحدود به شب انتخابات، با همه‌ی محددیت‌هایی که سر راهش هست، تنها راه ساختن جریان اعتراضی و آلترناتیوه. اون موقع‌ست که واقعاً فرق می‌کنه!

🔲 @ArmanGram
🔰ایده حکمرانی، فرم و محتوا
🔺برای انتخابات مجلس یه چیزایی نوشته بودم که متأسفانه یاخوشبختانه فرصت انتشار و بحث حول اونا فراهم نشد. بنظرم هر نماینده مجلس/رئیس‌جمهور باید در فرم و محتوا قائل به یک ‎#ایده_حکمرانی باشه. در ‎#فرم، الگوی اداره کشور از منظر تسهیم قدرت بین جامعه و حاکمیت رو توضیح بده و در ‎#محتوا تعریف عملیاتی خودش از «عدالت»و«توسعه» رو بیان کنه و نهایتاً بسته سیاستی پیشنهادی خودش برای حوزه‌های مختلف رو در نسبت با این تعاریف ارائه کنه.

🔺مثلاً در چیزی که من نوشته بودم و میخواستم توضیحش بدم ( عکس بالا)، باید هرگونه قانون یا سازوکار نظارتی پیشنهادی خودم برای مجلس رو در نسبت با حکمرانی مشارکتی، برابری فرصتها، تبعیض مثبت، شفافیت و رقابت، توانمندسازی حاکمیت و سیاست صنعتی توضیح می‌دادم.

🔺حالا الان برای سنجش کیفیت نمایندگان جدید مجلس و همچنین در مواجهه با کاندیداهای انتخابات ریاست‌جمهوری، این ایده داشتن در فرم و محتوا، عینک من برای ارزیابی خواهد بود.

🔺میدونم که جهان انتخابات‌های ما متفاوت از این حرفا و بشدت سیاسی و هیجانی‌ست ولی حداقل برای تک رأی خودم ویا برای تبلیغ یک کاندیدا باید عینک داشت.
🔲@ArmanGram
🔰ودیعه!

🔺آقای ‎#قالیباف یک هفته پیش در برابر قرآن مجید به خدای متعال سوگند یاد کرد که از ودیعه‌ای که ملت به او سپرده (نمایندگی مجلس) به عنوان امینی عادل پاسداری کند!
اما امروز ودیعه رو گذاشت رو طاقچه و
بسمت آرزوی ۲۰ساله‌ش شتافت!
#شهوت_قدرت

🔲 @ArmanGram