This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰سرنوشت ۶ماه حبسم چی شد؟
🔺سال گذشته با شکایت نهاد ریاستجمهوری دولت روحانی، در دادگاه بدوی بشکل عجیبی بهجرم «فیلمبرداری از اماکن ممنوعه» به ۶ماه حبس محکوم شدم. [شرحش رو همون ایام در اینجا نوشتم]
🔺حالا باوجود اعلام انصراف و گذشت نهاد ریاستجمهوری دولت جدید (شاکی) از شکایت مورد اشاره، دادگاه تجدیدنظر حکم بدوی رو تایید کرد. به این ترتیب حکم ۶ماه حبس به جرم تصویربرداری از اماکن ممنوعه؛ «قطعی» شد و فقط بعنوان تخفیف، یکسال تعلیق شده!
🔺توضیحاتم در ویدئو رو بشنوید...
📎 [تصویر رأی تجدیدنظر]
➕پ.ن:
والله که شهر بیتو مرا #حبس میشود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست...
🔲 @ArmanGram
🔺سال گذشته با شکایت نهاد ریاستجمهوری دولت روحانی، در دادگاه بدوی بشکل عجیبی بهجرم «فیلمبرداری از اماکن ممنوعه» به ۶ماه حبس محکوم شدم. [شرحش رو همون ایام در اینجا نوشتم]
🔺حالا باوجود اعلام انصراف و گذشت نهاد ریاستجمهوری دولت جدید (شاکی) از شکایت مورد اشاره، دادگاه تجدیدنظر حکم بدوی رو تایید کرد. به این ترتیب حکم ۶ماه حبس به جرم تصویربرداری از اماکن ممنوعه؛ «قطعی» شد و فقط بعنوان تخفیف، یکسال تعلیق شده!
🔺توضیحاتم در ویدئو رو بشنوید...
📎 [تصویر رأی تجدیدنظر]
➕پ.ن:
والله که شهر بیتو مرا #حبس میشود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست...
🔲 @ArmanGram
Forwarded from بسیج دانشگاه تهران
🔹سلسله نشستهای تحول در صداوسیما؛
با نگاهی آسیبشناسانه به وضعیت موجود رسانه ملی
#جلسه_دوم
▫️ارتباطات فرابخشی صداوسیما و چابکسازی ساختاری و منابع انسانی
👤دکتر محمد سرافراز
▫️بررسی قانون اداره صداوسیما
👤دکتر امین طیبطاهر
▫️مرور تطورات رسانه ملی پس از انقلاب و مواضع و فرصت های تحول در صداوسیما
👤دکتر عبدالکریم خیامی
▫️ مرجعیت رسانهای صدا و سیما
👤 آقای علی علیزاده
▫️جمهوریت و رسانه ملی
👤 آقای میلاد گودرزی
🗓 دوشنبه ۲۶ مهرماه | ساعت ۱۴
📍مکان: پردیس مرکزی دانشگاه تهران، دانشکده فنی، تالار رجببیگی
📱پخش زنده از اینستاگرام و اسکایروم
@basijut_ir
با نگاهی آسیبشناسانه به وضعیت موجود رسانه ملی
#جلسه_دوم
▫️ارتباطات فرابخشی صداوسیما و چابکسازی ساختاری و منابع انسانی
👤دکتر محمد سرافراز
▫️بررسی قانون اداره صداوسیما
👤دکتر امین طیبطاهر
▫️مرور تطورات رسانه ملی پس از انقلاب و مواضع و فرصت های تحول در صداوسیما
👤دکتر عبدالکریم خیامی
▫️ مرجعیت رسانهای صدا و سیما
👤 آقای علی علیزاده
▫️جمهوریت و رسانه ملی
👤 آقای میلاد گودرزی
🗓 دوشنبه ۲۶ مهرماه | ساعت ۱۴
📍مکان: پردیس مرکزی دانشگاه تهران، دانشکده فنی، تالار رجببیگی
📱پخش زنده از اینستاگرام و اسکایروم
@basijut_ir
🔰بهنام!
🔺دیروز داشتم میرفتم همایش دانشگاه تهران، تو میدون ولیعصر منتظر تاکسی بودم، یه جوون خوشتیپ گفت موتور؟ گفتم نه ممنون. گفت عه آقاگودرزی تویی؟ بیا بالا برسونمت. تا اونجا پشت موتور گپ زدیم، میگفت مغازه پوشاک داشتم تو کرونا ورشکست شدم.
🔺رسیدیم، گفت منم میتونم بیام داخل؟ گفتم آره ولی همایش درمورد صداوسیماست، احتمالاً قراره یه سری چرت و پرت بگم، حوصلهت سر میرهها😅. گفت نهبابا من همه حرفای شماها رو تو اینستا دنبال میکنم، اینم روش😅. موتور رو بست، رفتیم تو.
🔺وقتی پشت موتور مدام اصرار داشت که شما کارتون خیلی درسته و دمتون گرمه، من این فکر تو سرم رژه میرفت که نهبابا؛ ماها بیخاصیتتر از اونی هستیم که بتونیم واسه تو کاری بکنیم. مگه مغازهت تعطیل شد، من و امثال من و دوجین رسانه و خبرگزاری و همین صداوسیما که نشستی تو همایشش، کاری کردن برات؟
🔺تو این سالها انرژیای که پشت این موتورها و تو گپزدن با بهنامها گرفتم رو هیچجای دیگهای پیدا نکردم. ولی درعین حال احساس «بیخاصیت»بودن هم اذیتم میکرد. وقتی میگفت مشتی تو بخاطر ماها ۶ماه حبس گرفتی، تو دلم میگفتم خب چه دردی ازت دوا کرد این حکم من؟ شما درد کشیدی ما حرفشو زدیم فقط.
🔺منبر دیروز رو هم سعی کردم زودتر جمع کنم بیام پایین تا سر بهنام درد نگیره و بره به کار و زندگیش برسه. بگذریم که دقیقترین تحلیل و واکنش نسبت به حرفای دیروزم درمورد «جمهوریت و رسانه ملی» رو هم وقتی اومدم پایین از خود بهنام شنیدم، نه دانشجوهای ارتباطات و علوم سیاسی.
🔺تو راه برگشت به حرفای بهنام و احساس بدردنخور بودنمون و اینکه بجز حرفزدن چه کار دیگهای میشه کرد، خیلی فکر کردم!
🔲 @ArmanGram
🔺دیروز داشتم میرفتم همایش دانشگاه تهران، تو میدون ولیعصر منتظر تاکسی بودم، یه جوون خوشتیپ گفت موتور؟ گفتم نه ممنون. گفت عه آقاگودرزی تویی؟ بیا بالا برسونمت. تا اونجا پشت موتور گپ زدیم، میگفت مغازه پوشاک داشتم تو کرونا ورشکست شدم.
🔺رسیدیم، گفت منم میتونم بیام داخل؟ گفتم آره ولی همایش درمورد صداوسیماست، احتمالاً قراره یه سری چرت و پرت بگم، حوصلهت سر میرهها😅. گفت نهبابا من همه حرفای شماها رو تو اینستا دنبال میکنم، اینم روش😅. موتور رو بست، رفتیم تو.
🔺وقتی پشت موتور مدام اصرار داشت که شما کارتون خیلی درسته و دمتون گرمه، من این فکر تو سرم رژه میرفت که نهبابا؛ ماها بیخاصیتتر از اونی هستیم که بتونیم واسه تو کاری بکنیم. مگه مغازهت تعطیل شد، من و امثال من و دوجین رسانه و خبرگزاری و همین صداوسیما که نشستی تو همایشش، کاری کردن برات؟
🔺تو این سالها انرژیای که پشت این موتورها و تو گپزدن با بهنامها گرفتم رو هیچجای دیگهای پیدا نکردم. ولی درعین حال احساس «بیخاصیت»بودن هم اذیتم میکرد. وقتی میگفت مشتی تو بخاطر ماها ۶ماه حبس گرفتی، تو دلم میگفتم خب چه دردی ازت دوا کرد این حکم من؟ شما درد کشیدی ما حرفشو زدیم فقط.
🔺منبر دیروز رو هم سعی کردم زودتر جمع کنم بیام پایین تا سر بهنام درد نگیره و بره به کار و زندگیش برسه. بگذریم که دقیقترین تحلیل و واکنش نسبت به حرفای دیروزم درمورد «جمهوریت و رسانه ملی» رو هم وقتی اومدم پایین از خود بهنام شنیدم، نه دانشجوهای ارتباطات و علوم سیاسی.
🔺تو راه برگشت به حرفای بهنام و احساس بدردنخور بودنمون و اینکه بجز حرفزدن چه کار دیگهای میشه کرد، خیلی فکر کردم!
🔲 @ArmanGram
Telegram
آرشیو
🔰تعارض منافع انقلابی!
🔺شورایشهر اصلاحطلب برای مدیریت تعارض منافع، علاوه بر معاملات، انتصاب بستگان مدیران شهرداری رو هم ممنوع کرد.
🔺شهرداری انقلابی(!)، در بالاترین سطح، طوری با #تانک از روی این مصوبه رد شد که دیگه تو مناطق شهرداری و واحدهای تابعه، تره هم برای این ممنوعیتها خرد نخواهند کرد!
#داماد_زاکانی
🔲 @ArmanGram
🔺شورایشهر اصلاحطلب برای مدیریت تعارض منافع، علاوه بر معاملات، انتصاب بستگان مدیران شهرداری رو هم ممنوع کرد.
🔺شهرداری انقلابی(!)، در بالاترین سطح، طوری با #تانک از روی این مصوبه رد شد که دیگه تو مناطق شهرداری و واحدهای تابعه، تره هم برای این ممنوعیتها خرد نخواهند کرد!
#داماد_زاکانی
🔲 @ArmanGram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰دعوای فیک عدالتخواهی مصداقی و غیرمصداقی
🔺دعوای اصلی کجاست؟ «برسمیت شناخته شدن»
🔺از افشاگریهای قالیباف علیه روحانی و جهانگیری تا تیترهای مصداقی خبرگزاری فارس علیه حسین فریدون نشون میده که منظور اصولگراها از "عدالتخواهی مصداقی نکنید" اینه که علیه ما نکنید، علیه جریان مقابل مجازه!
🔺 جریان «امنیتگرا» میگه یا مدافع وضعموجود باش، یا برانداز. تا من بتونم با تو تعامل کنم. من هویت دیگری رو برسمیت نمیشناسم!
📽 برشی از گفتگوی اخیرم با برنامه اینترنتی «گرانش»
➕فایل کامل این گفتگو رو در لینکهای زیر میتونید ببینید:
🔗1) aparat.com/v/F36EO
🔗2) aparat.com/v/yvOV9
🔲 @ArmanGram
🔺دعوای اصلی کجاست؟ «برسمیت شناخته شدن»
🔺از افشاگریهای قالیباف علیه روحانی و جهانگیری تا تیترهای مصداقی خبرگزاری فارس علیه حسین فریدون نشون میده که منظور اصولگراها از "عدالتخواهی مصداقی نکنید" اینه که علیه ما نکنید، علیه جریان مقابل مجازه!
🔺 جریان «امنیتگرا» میگه یا مدافع وضعموجود باش، یا برانداز. تا من بتونم با تو تعامل کنم. من هویت دیگری رو برسمیت نمیشناسم!
📽 برشی از گفتگوی اخیرم با برنامه اینترنتی «گرانش»
➕فایل کامل این گفتگو رو در لینکهای زیر میتونید ببینید:
🔗1) aparat.com/v/F36EO
🔗2) aparat.com/v/yvOV9
🔲 @ArmanGram
Forwarded from آوانت تیوی
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰شما هم از خودشونید؟!
🔺پاسخی به سوالِ «چرا باوجود این همه افشاگری، شما را زندانی نمیکنند؟!»
🔺سرنوشت ۴۷شکایت و پرونده قضایی علیه آوانتتیوی و میلاد گودرزی در حدود ۴سال گذشته/ بطور میانگین ماهی یک پرونده!
📽 برشی از گفتگوی میلاد گودرزی با برنامه اینترنتی «گرانش»
➕فایل کامل این گفتگو را در لینکهای دکمه شیشهای زیر میتوانید ببینید.
➕ @AvantTV
🔺پاسخی به سوالِ «چرا باوجود این همه افشاگری، شما را زندانی نمیکنند؟!»
🔺سرنوشت ۴۷شکایت و پرونده قضایی علیه آوانتتیوی و میلاد گودرزی در حدود ۴سال گذشته/ بطور میانگین ماهی یک پرونده!
📽 برشی از گفتگوی میلاد گودرزی با برنامه اینترنتی «گرانش»
➕فایل کامل این گفتگو را در لینکهای دکمه شیشهای زیر میتوانید ببینید.
➕ @AvantTV
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰ماجرای اولین سازمانمردمنهاد (NGO) ملی و عضوپذیر کشور در حوزه مبارزه با فساد، که به مجوز نرسید!
🔺شرح ماوقع ۲سال برنامهریزی و پیگیری برای راهاندازی یک تشکل مردمی در حوزه فساد و عدالتاجتماعی؛ در دو دقیقه!
🔺دو سالی میشه که به این جمعبندی رسیدیم که باید فراتر از صرف کار رسانهای، به ابعاد دیگهای ازجمله پیگیریهای حقوقی و ایفای نقش دادستانی در مواجهه با مسائل مردم، تعمیق و تولید ادبیات اندیشهای در حوزه عدالت اجتماعی، شبکهسازی منسجمتر در سطح کشور و... فکر کنیم.
🔺بصورت عملیاتی هم با جمعی از فعالان رسانهای، حقوقدانان و کارشناسان اقتصادی عدالتخواه اقدام به تأسیس یه سازمان مردمنهاد کردیم، در مسیر گرفتن مجوز از چند خوان هم عبور کردیم ولی بعد از دوسال متاسفانه نهایتاً به سرانجام و مجوز فعالیت نرسیدیم و نشد آنچه که باید میشد. انشاالله که خیره...
غنچه گو تنگدل از کارِ فروبسته مباش
کز دمِ صبح مدد یابی و انفاس نسیم
📽 برشی از گفتگوی اخیرم با برنامه اینترنتی «گرانش»
➕فایل کامل این گفتگو رو در لینکهای زیر میتونید ببینید:
🔗1) aparat.com/v/F36EO
🔗2) aparat.com/v/yvOV9
🔲 @ArmanGram
🔺شرح ماوقع ۲سال برنامهریزی و پیگیری برای راهاندازی یک تشکل مردمی در حوزه فساد و عدالتاجتماعی؛ در دو دقیقه!
🔺دو سالی میشه که به این جمعبندی رسیدیم که باید فراتر از صرف کار رسانهای، به ابعاد دیگهای ازجمله پیگیریهای حقوقی و ایفای نقش دادستانی در مواجهه با مسائل مردم، تعمیق و تولید ادبیات اندیشهای در حوزه عدالت اجتماعی، شبکهسازی منسجمتر در سطح کشور و... فکر کنیم.
🔺بصورت عملیاتی هم با جمعی از فعالان رسانهای، حقوقدانان و کارشناسان اقتصادی عدالتخواه اقدام به تأسیس یه سازمان مردمنهاد کردیم، در مسیر گرفتن مجوز از چند خوان هم عبور کردیم ولی بعد از دوسال متاسفانه نهایتاً به سرانجام و مجوز فعالیت نرسیدیم و نشد آنچه که باید میشد. انشاالله که خیره...
غنچه گو تنگدل از کارِ فروبسته مباش
کز دمِ صبح مدد یابی و انفاس نسیم
📽 برشی از گفتگوی اخیرم با برنامه اینترنتی «گرانش»
➕فایل کامل این گفتگو رو در لینکهای زیر میتونید ببینید:
🔗1) aparat.com/v/F36EO
🔗2) aparat.com/v/yvOV9
🔲 @ArmanGram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰عدالتخواهان وارد حاکمیت بشوند یا خیر؟!
🔺عدالتخواهان یه حزباند؟ مواضعشون رو با هم هماهنگ و تنظیم میکنند؟ یک جریان سیاسیاند یا اجتماعی؟ باید یک جریان انتقادی باقی بمونند یا حق دارن وارد کار اجرایی هم بشوند؟
📽 برشی از گفتگوی اخیرم با برنامه اینترنتی «گرانش»
➕فایل کامل این گفتگو رو در لینکهای زیر میتونید ببینید:
🔗1) aparat.com/v/F36EO
🔗2) aparat.com/v/yvOV9
🔲 @ArmanGram
🔺عدالتخواهان یه حزباند؟ مواضعشون رو با هم هماهنگ و تنظیم میکنند؟ یک جریان سیاسیاند یا اجتماعی؟ باید یک جریان انتقادی باقی بمونند یا حق دارن وارد کار اجرایی هم بشوند؟
📽 برشی از گفتگوی اخیرم با برنامه اینترنتی «گرانش»
➕فایل کامل این گفتگو رو در لینکهای زیر میتونید ببینید:
🔗1) aparat.com/v/F36EO
🔗2) aparat.com/v/yvOV9
🔲 @ArmanGram
🔺دیروز میزبان پروفسور گئورگ اشتاوت، شرقشناس و اسلامشناس آلمانی و خانم دکتر چاوشیان، جامعهشناس بودم. برای مطالعه روی نسبت عدالتاجتماعی و ارتباط بیننسلی به ایران اومدهن. از این جهت عدالتخواهی و نسل جوان عدالتخواهان موردتوجهشون واقع شده و دارن گفتگوهایی در اینخصوص انجام میدن.
🔺درباره «مذاکره و مفاهمه»ی گروههای اجتماعی با حکومتها، به ادبیات مشترکی رسیدیم. موضوعی که پیشتر باعنوان «چالش برسمیت شناختهشدن» دربارهش گفته و نوشتهبودم. با مرور اتفاقات اخیر #اصفهان، این بحث ملموستر بود که چقدر چانهزنی نهادهای مردمی با حکومت میتونه موثر و کنشهای براندازانه، مخرب به ضرر مردم باشه.
🔲 @ArmanGram
🔺درباره «مذاکره و مفاهمه»ی گروههای اجتماعی با حکومتها، به ادبیات مشترکی رسیدیم. موضوعی که پیشتر باعنوان «چالش برسمیت شناختهشدن» دربارهش گفته و نوشتهبودم. با مرور اتفاقات اخیر #اصفهان، این بحث ملموستر بود که چقدر چانهزنی نهادهای مردمی با حکومت میتونه موثر و کنشهای براندازانه، مخرب به ضرر مردم باشه.
🔲 @ArmanGram
🔰مناطق آزاد از هدف!
🔺اینکه "#مناطق_آزاد ابزار #محرومیت_زدایی نیستن" موضع دقیق و شجاعانهایه. هدف اصلی این مناطق باید «توسعه صادرات» باشه و سایر اهدافی که برای اون ذکر میشه، ازجمله «محرومیتزدایی و توسعه منطقهای» درواقع هدف نیستن و باید «مقدمه» یا «نتیجه»ی هدف اصلی باشن! نباید اهالی این مناطق رو گول زد...
🔺زنجیره ارزش درست اینه که «صادرات» هدف نهاییه، پیشنیاز اون «تولید»ـه، پیشنیاز تولید «سرمایهگذاری»ـه و پیشنیاز سرمایهگذاری «زیرساخت» مناسبه. از جاده و فرودگاه گرفته تا قوانین تسهیلکننده. محرومیتزدایی میتونه نتیجهی ایجاد زیرساخت و رونق تولید در مناطق باشه، نه یک هدف مستقل.
🔺اگه #محرومیت_زدایی بعنوان هدف اصلی مناطقآزاد قلمداد بشه، این هدف میتونه از کانال دیگهای، خارج از زنجیره ارزش فوق هم محقق بشه. کانالی مستقل از تولید و صادرات که امروز هم در مناطقآزاد شاهدش هستیم: "رونق واردات کالاهای مصرفی، خردهفروشی، ایجاد شغلهای موقت و محرومیتزدایی ظاهری"
🔺این روزا که به درست یا غلط، مناطقآزاد جدیدی درحال پاگرفتنه، توجه به این نکته اساسی و پرهیز از دادن وعدههای پوپولیستی به مردم و بومیان این مناطق خیلی ضرورت داره. منطقه آزاد قرار نیست بههر قیمتی از "اینچهبرون" و "مهران" و "بانه" و... محرومیتزدایی بکنه. قراره به «صادرات» دامن بزنه...
➕تحلیل خاندوزی، وزیر اقتصاد در این زمینه رو هم در ویدئوی جدید آوانت ببینید:
🔲 @ArmanGram
🔺اینکه "#مناطق_آزاد ابزار #محرومیت_زدایی نیستن" موضع دقیق و شجاعانهایه. هدف اصلی این مناطق باید «توسعه صادرات» باشه و سایر اهدافی که برای اون ذکر میشه، ازجمله «محرومیتزدایی و توسعه منطقهای» درواقع هدف نیستن و باید «مقدمه» یا «نتیجه»ی هدف اصلی باشن! نباید اهالی این مناطق رو گول زد...
🔺زنجیره ارزش درست اینه که «صادرات» هدف نهاییه، پیشنیاز اون «تولید»ـه، پیشنیاز تولید «سرمایهگذاری»ـه و پیشنیاز سرمایهگذاری «زیرساخت» مناسبه. از جاده و فرودگاه گرفته تا قوانین تسهیلکننده. محرومیتزدایی میتونه نتیجهی ایجاد زیرساخت و رونق تولید در مناطق باشه، نه یک هدف مستقل.
🔺اگه #محرومیت_زدایی بعنوان هدف اصلی مناطقآزاد قلمداد بشه، این هدف میتونه از کانال دیگهای، خارج از زنجیره ارزش فوق هم محقق بشه. کانالی مستقل از تولید و صادرات که امروز هم در مناطقآزاد شاهدش هستیم: "رونق واردات کالاهای مصرفی، خردهفروشی، ایجاد شغلهای موقت و محرومیتزدایی ظاهری"
🔺این روزا که به درست یا غلط، مناطقآزاد جدیدی درحال پاگرفتنه، توجه به این نکته اساسی و پرهیز از دادن وعدههای پوپولیستی به مردم و بومیان این مناطق خیلی ضرورت داره. منطقه آزاد قرار نیست بههر قیمتی از "اینچهبرون" و "مهران" و "بانه" و... محرومیتزدایی بکنه. قراره به «صادرات» دامن بزنه...
➕تحلیل خاندوزی، وزیر اقتصاد در این زمینه رو هم در ویدئوی جدید آوانت ببینید:
🔲 @ArmanGram
Telegram
آوانت تیوی
🔰مشاور فرار مالیاتی!
📽 ایران چگونه بهشت فراریان مالیاتی شد؟ چرا دولتها ازطریق مقابله با فرار و معوقات مالیاتی، مشکل کسری بودجه و تورم را حل نمیکنند؟
🔺روایتی از چندصد هزارمیلیارد تومان معافیت، معوقات و فرار مالیاتی در کشور
🔻 ماجرای شرکتهایی که در غیاب…
📽 ایران چگونه بهشت فراریان مالیاتی شد؟ چرا دولتها ازطریق مقابله با فرار و معوقات مالیاتی، مشکل کسری بودجه و تورم را حل نمیکنند؟
🔺روایتی از چندصد هزارمیلیارد تومان معافیت، معوقات و فرار مالیاتی در کشور
🔻 ماجرای شرکتهایی که در غیاب…
🔰توییت انتقادی هم «پولی» شد!
🔺بخاطر توییت انتقادیم درباره قوهقضاییه، با شکایت قوهقضاییه و با حکم قوهقضاییه به ۱۵میلیون تومان جزای نقدی محکوم شدم. بعضیا تو توییتر پول میگیرن توییت میزنن، ما هم هر توییتی که میزنیم باید یه پولی بذاریم کنار سرماه بدیم به دستگاه قضایی 😅
📎متن کامل توضیحاتم درباره این پرونده و تصویر رأی دادگاه و... رو «اینجا» بخونید.
🔲 @ArmanGram
🔺بخاطر توییت انتقادیم درباره قوهقضاییه، با شکایت قوهقضاییه و با حکم قوهقضاییه به ۱۵میلیون تومان جزای نقدی محکوم شدم. بعضیا تو توییتر پول میگیرن توییت میزنن، ما هم هر توییتی که میزنیم باید یه پولی بذاریم کنار سرماه بدیم به دستگاه قضایی 😅
📎متن کامل توضیحاتم درباره این پرونده و تصویر رأی دادگاه و... رو «اینجا» بخونید.
🔲 @ArmanGram
آرمانگرام | میلاد گودرزی
🔰توییت انتقادی هم «پولی» شد! 🔺بخاطر توییت انتقادیم درباره قوهقضاییه، با شکایت قوهقضاییه و با حکم قوهقضاییه به ۱۵میلیون تومان جزای نقدی محکوم شدم. بعضیا تو توییتر پول میگیرن توییت میزنن، ما هم هر توییتی که میزنیم باید یه پولی بذاریم کنار سرماه بدیم به…
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰دنیای مقدّر
🔺این دنیا این شکلیه که دو تا #زندانی بیگناه، بیخبر از همه جا، گوشهی زندانن ولی اون بیرون داره براشون اتفاقات عجیبی میفته:
🔺یه قاضی و نمایندهدادستان به مبارزه با فساد شهره میشن، بعد یکی میاد بشکل خاصی اینا رو از جایگاهشون ورمیداره و جابجا میکنه، بعد یکی دیگه میاد توییت میزنه و از این کار انتقاد میکنه، بعد دوباره اون «یکیِ قبلی» میاد این منتقد رو بخاطر توییتش به جزای نقدی محکوم میکنه. بعد یه سری «یکیِ» دیگه میان کامنت میذارن که آقا شماره حساب بده ما جزای نقدیت رو پرداخت کنیم، اونم شمارهکارت میذاره ولی میگه بجای جزای نقدیِ من، بیاید با این پولا زندانی آزاد کنیم و نهایتاً چند برابر مبلغ اون جزای نقدی، پول جمع میشه و اون دو تا زندانی که دور از همهی این قصهها، گوشه زندان بودن، آزاد میشن!
🔺این دنیا همینقدر عجیب، مقدّر و دارای نظمِ در بینظمیه!
🔲 @ArmanGram
➕پ.ن 👇🏻
🔺این دنیا این شکلیه که دو تا #زندانی بیگناه، بیخبر از همه جا، گوشهی زندانن ولی اون بیرون داره براشون اتفاقات عجیبی میفته:
🔺یه قاضی و نمایندهدادستان به مبارزه با فساد شهره میشن، بعد یکی میاد بشکل خاصی اینا رو از جایگاهشون ورمیداره و جابجا میکنه، بعد یکی دیگه میاد توییت میزنه و از این کار انتقاد میکنه، بعد دوباره اون «یکیِ قبلی» میاد این منتقد رو بخاطر توییتش به جزای نقدی محکوم میکنه. بعد یه سری «یکیِ» دیگه میان کامنت میذارن که آقا شماره حساب بده ما جزای نقدیت رو پرداخت کنیم، اونم شمارهکارت میذاره ولی میگه بجای جزای نقدیِ من، بیاید با این پولا زندانی آزاد کنیم و نهایتاً چند برابر مبلغ اون جزای نقدی، پول جمع میشه و اون دو تا زندانی که دور از همهی این قصهها، گوشه زندان بودن، آزاد میشن!
🔺این دنیا همینقدر عجیب، مقدّر و دارای نظمِ در بینظمیه!
🔲 @ArmanGram
➕پ.ن 👇🏻
آرمانگرام | میلاد گودرزی
🔰دنیای مقدّر 🔺این دنیا این شکلیه که دو تا #زندانی بیگناه، بیخبر از همه جا، گوشهی زندانن ولی اون بیرون داره براشون اتفاقات عجیبی میفته: 🔺یه قاضی و نمایندهدادستان به مبارزه با فساد شهره میشن، بعد یکی میاد بشکل خاصی اینا رو از جایگاهشون ورمیداره و جابجا…
➕پ.ن۱: بعداز ماجرای محکومیت بنده به ۱۵میلیون جزای نقدی بخاطر توییت انتقادی درباره قوهقضاییه (که توپست قبلی میتونید ماجراش رو بخونید)، به این بهونه و بهلطف شماها، ۵۵میلیون و ۵۰۰هزارتومن پول جمعشد که تو روزای گذشته، این مبلغ بساط آزادی ۲زندانی نیازمند غیرعمد (معرفیشده توسط ستاد دیه) رو فراهم کرد و این دو نفر رفتن که شب عید رو کنار خانوادههاشون باشن. گزارش صداوسیما و خانم پژمان (که برای این کار خیر خیلی زحمت کشیدند)، از این اتفاق مبارک رو در ویدئوی بالا میبینید.
➕پ.ن۲: آقای قاضی؛ شدی سبب خیر اگر خدا خواهد😊
➕پ.ن۳: درمورد پرونده خودم هم امروز اعتراضمون به حکم رو ثبت کرده و تجدیدنظرخواهی کردیم. امید که در دادگاه تجدیدنظر، نقض بشه. نشد هم نشد، خدا بزرگتر است😊
🔲 @ArmanGram
t.me/ArmanGram_archive/255
➕پ.ن۲: آقای قاضی؛ شدی سبب خیر اگر خدا خواهد😊
➕پ.ن۳: درمورد پرونده خودم هم امروز اعتراضمون به حکم رو ثبت کرده و تجدیدنظرخواهی کردیم. امید که در دادگاه تجدیدنظر، نقض بشه. نشد هم نشد، خدا بزرگتر است😊
🔲 @ArmanGram
t.me/ArmanGram_archive/255
Telegram
آرشیو
🔰 اقتصاددانها؛ لطفاً چنددقیقه راهحل ارائه ندهید!
📃پست ۱ از ۳
🔺در ماجرای حذف ارز ترجیحی، مثل خیلی از مواقع دیگه، بنظرم شاهد دو رویکرد غلط هستیم: اول «راهحلمحوری» بجای «مسئلهمحوری» و دوم کشوندن یک چالش عینی خطمشیگذاری و یک مسئله مدیریتی و اجرایی به دعواهای لاینحل مکاتب اقتصادی. سعی میکنم مختصر توضیح بدم اما احتمالاً موفق نخواهم بود و با یه متن خستهکننده مواجه خواهید بود، پس اگر حسش رو ندارید، نخونید.
🔺در «راهحلمحوری» شما ابتدا راهحلی رو از میان تجربههای موجود (جهانی) انتخاب میکنید و اساساً «مسئله»تون رو حول اون راهحل و بعضاً در توجیه درستی انتخاب اون تشریح میکنید. روایتی که این روزها میشنویم از اینجا شروع میشه که «میخواهیم ارز ترجیحی را حذف کنیم» و سپس ادامه ماجرا: چون فساد و رانت داشت، باعث قاچاق میشد، به هدف و مصرفکننده نهایی نمیرسید، دیگه ارز نداریم و... و بعد بر سر تکتک این گزارهها هم دعواهایی بین موافقان و مخالفان شکل میگیره. دعواهایی با پاسخهایی سنتی از دل کتابها و تئوریهای اقتصادی که دو طرف اون پیشاپیش تکلیفشون با همه سوالها روشنه.
🔺«مداخله دولت» محور دعوا تعریف میشه و مثلاً یک طرف میگه مداخله دولت در قیمت ارز و واردات کالاهای اساسی کار اشتباهیه و باید رها بشه، طرف دیگه میگه سپردن این امور به بازار آزاد موجب نابرابری میشه و دولت درجهت حمایت از اقشار کمدرآمد باید ورود کنه و کالای ارزون به دست اونا برسونه. ازنظر طرفین هم این دعوا و این استدلالها برای ایران دههی ۵۰، ایران۱۴۰۱، شیلی ۱۹۸۰ اروپای ۱۹۳۰ و... کاربرد داره و بینیاز از توجه به «بافت» و شرایط هریک، «توانمندی اجرایی» و حتی صرفنظر از «واکاوی دقیق مسئله»، میشه با استناد به نظریهها تجویزهایی ارائه کرد و به جدل با طرف مقابل پرداخت.
🔺حالا رویکرد درست چیه؟ نقطه صفر مختصات روایت کجاست؟ «مسئله»! مثلاً در ماجرای اخیر، نباید روایت را از «میخواهیم ارز ترجیحی را حذف کنیم» شروع کرد. نقطه آغاز این است که «مسئله» چیست؟ قاچاق؟ کمبود ارز؟ کسری بودجه؟ نابرابری در برخورداری از ثروتهای عمومی؟ و... کدومیک مسئلهایه که «حذف ارز ترجیحی» راهحل اونه؟ این سوال مهمه چون تکلیف ادامه مسیر رو روشن میکنه. اگر مسئلهی اصلیتون رو شفاف کردید، بعد، از وضعموجود مسئلهتون «۵ چرا؟» پرسیدید تا به علتهای ریشهای برسید، ممکنه اساساً به راهحل حذف ارز ترجیحی نرسید یا اگر هم رسیدید باتوجه به واکاوی مسئله به روش خاصی از اجرا (در خدمت حل مسئله) برسید.
🔺در ماجرای اخیر، حداقل من دقیقاً متوجه نشدم که مسئله چیست و حذف ارز ترجیحی ازسوی دولت پاسخی به دقیقاً کدوم سواله اما اگه بخوام مسئله مطلوب خودم و بنظرم مسئله حیاتی رو وسط بذارم، روی «قدرت خرید» طبقات متوسط به پایین جامعه دست میذارم. بنظر من در ماجرای اخیر مسئله اصلی باید این باشه که دولت موظفه برای طبقات مشخصی از جامعه، قدرت خرید یک سبد غذایی مطلوب رو تضمین کنه. (مقدار مشخصی از برنج و گوشت قرمز و سفید و تخممرغ و... که وزارت بهداشت بر اساس کالری تعریف میکنه). البته با بهینهترین حالت هزینه از ثروتهای عمومی و با کمترین اتلاف جانبی.
🔺وقتی «قدرت خرید»، بعنوان یک پدیده عینی اصالت پیدا کرد، اولاً اصالت دعواهای چپ و راست از بین میره و ممکنه بصورت اقتضایی مثلاً در مورد یک کالا مجبور به مداخله دولت و حتی واردات مستقیم توسط خود او، با هر نرخ ارزی بشید (چپ) و یکجا قیمت رو به بازار بسپارید (راست) و به گروهی یارانه بدید و به گروهی نه و یا اساساً به موارد جدیدی مثل دلیل محدود بودن کانالهای واردات کالاهای اساسی و موانع تولید نهادههای دامی در کشور و... فکر کنید.
🔺ثانیاً دیگه نمیشه رفع کسری بودجه یا دیگر اهداف متفاوت و بعضاً متعارض رو ازطریق یک راهحل (حذف ارز ترجیحی) دنبال کرد و همه چیز فقط باید درخدمت «قدرت خرید» باشه. (نه اینکه رفع کسری بودجه هدف ضروریای نیست، اما اگه سوال از نقطه رفع کسری بودجه شروع بشه، ممکنه به جوابهای دیگهای برسیم و اساساً با مسئله دیگهای مواجه باشیم.)
📎ادامه👇🏻
📃پست ۱ از ۳
🔺در ماجرای حذف ارز ترجیحی، مثل خیلی از مواقع دیگه، بنظرم شاهد دو رویکرد غلط هستیم: اول «راهحلمحوری» بجای «مسئلهمحوری» و دوم کشوندن یک چالش عینی خطمشیگذاری و یک مسئله مدیریتی و اجرایی به دعواهای لاینحل مکاتب اقتصادی. سعی میکنم مختصر توضیح بدم اما احتمالاً موفق نخواهم بود و با یه متن خستهکننده مواجه خواهید بود، پس اگر حسش رو ندارید، نخونید.
🔺در «راهحلمحوری» شما ابتدا راهحلی رو از میان تجربههای موجود (جهانی) انتخاب میکنید و اساساً «مسئله»تون رو حول اون راهحل و بعضاً در توجیه درستی انتخاب اون تشریح میکنید. روایتی که این روزها میشنویم از اینجا شروع میشه که «میخواهیم ارز ترجیحی را حذف کنیم» و سپس ادامه ماجرا: چون فساد و رانت داشت، باعث قاچاق میشد، به هدف و مصرفکننده نهایی نمیرسید، دیگه ارز نداریم و... و بعد بر سر تکتک این گزارهها هم دعواهایی بین موافقان و مخالفان شکل میگیره. دعواهایی با پاسخهایی سنتی از دل کتابها و تئوریهای اقتصادی که دو طرف اون پیشاپیش تکلیفشون با همه سوالها روشنه.
🔺«مداخله دولت» محور دعوا تعریف میشه و مثلاً یک طرف میگه مداخله دولت در قیمت ارز و واردات کالاهای اساسی کار اشتباهیه و باید رها بشه، طرف دیگه میگه سپردن این امور به بازار آزاد موجب نابرابری میشه و دولت درجهت حمایت از اقشار کمدرآمد باید ورود کنه و کالای ارزون به دست اونا برسونه. ازنظر طرفین هم این دعوا و این استدلالها برای ایران دههی ۵۰، ایران۱۴۰۱، شیلی ۱۹۸۰ اروپای ۱۹۳۰ و... کاربرد داره و بینیاز از توجه به «بافت» و شرایط هریک، «توانمندی اجرایی» و حتی صرفنظر از «واکاوی دقیق مسئله»، میشه با استناد به نظریهها تجویزهایی ارائه کرد و به جدل با طرف مقابل پرداخت.
🔺حالا رویکرد درست چیه؟ نقطه صفر مختصات روایت کجاست؟ «مسئله»! مثلاً در ماجرای اخیر، نباید روایت را از «میخواهیم ارز ترجیحی را حذف کنیم» شروع کرد. نقطه آغاز این است که «مسئله» چیست؟ قاچاق؟ کمبود ارز؟ کسری بودجه؟ نابرابری در برخورداری از ثروتهای عمومی؟ و... کدومیک مسئلهایه که «حذف ارز ترجیحی» راهحل اونه؟ این سوال مهمه چون تکلیف ادامه مسیر رو روشن میکنه. اگر مسئلهی اصلیتون رو شفاف کردید، بعد، از وضعموجود مسئلهتون «۵ چرا؟» پرسیدید تا به علتهای ریشهای برسید، ممکنه اساساً به راهحل حذف ارز ترجیحی نرسید یا اگر هم رسیدید باتوجه به واکاوی مسئله به روش خاصی از اجرا (در خدمت حل مسئله) برسید.
🔺در ماجرای اخیر، حداقل من دقیقاً متوجه نشدم که مسئله چیست و حذف ارز ترجیحی ازسوی دولت پاسخی به دقیقاً کدوم سواله اما اگه بخوام مسئله مطلوب خودم و بنظرم مسئله حیاتی رو وسط بذارم، روی «قدرت خرید» طبقات متوسط به پایین جامعه دست میذارم. بنظر من در ماجرای اخیر مسئله اصلی باید این باشه که دولت موظفه برای طبقات مشخصی از جامعه، قدرت خرید یک سبد غذایی مطلوب رو تضمین کنه. (مقدار مشخصی از برنج و گوشت قرمز و سفید و تخممرغ و... که وزارت بهداشت بر اساس کالری تعریف میکنه). البته با بهینهترین حالت هزینه از ثروتهای عمومی و با کمترین اتلاف جانبی.
🔺وقتی «قدرت خرید»، بعنوان یک پدیده عینی اصالت پیدا کرد، اولاً اصالت دعواهای چپ و راست از بین میره و ممکنه بصورت اقتضایی مثلاً در مورد یک کالا مجبور به مداخله دولت و حتی واردات مستقیم توسط خود او، با هر نرخ ارزی بشید (چپ) و یکجا قیمت رو به بازار بسپارید (راست) و به گروهی یارانه بدید و به گروهی نه و یا اساساً به موارد جدیدی مثل دلیل محدود بودن کانالهای واردات کالاهای اساسی و موانع تولید نهادههای دامی در کشور و... فکر کنید.
🔺ثانیاً دیگه نمیشه رفع کسری بودجه یا دیگر اهداف متفاوت و بعضاً متعارض رو ازطریق یک راهحل (حذف ارز ترجیحی) دنبال کرد و همه چیز فقط باید درخدمت «قدرت خرید» باشه. (نه اینکه رفع کسری بودجه هدف ضروریای نیست، اما اگه سوال از نقطه رفع کسری بودجه شروع بشه، ممکنه به جوابهای دیگهای برسیم و اساساً با مسئله دیگهای مواجه باشیم.)
📎ادامه👇🏻
🔰 اقتصاددانها؛ لطفاً چنددقیقه راهحل ارائه ندهید!
📃پست ۲ از ۳
🔺با این تفاسیر، اینکه الان داره اتفاق خوبی میفته یا نه، با محاسبات واقعی دولت و تجربه عینی طبقات مختلف درآمدی از «قدرت خرید» قابل سنجشه، نه با ارجاع به نظریات چپ و راست اقتصادی. باید به این سوال جواب داد که قبل و بعد از این سیاست جدید، با تخصیص مبلغ مشخصی از منابع عمومی ازسوی دولت، هریک از دهکها در تأمین سبد غذایی مطلوب، قدرتمندتر میشن یا ناتوانتر؟ با این نگاه، خط قرمز؛ بدتر نشدن وضعیت طبقاتی است که دیگه تاب تحمل محدودتر شدن سبد غذاییشون رو ندارن. دعوای تخصیص یا حذف ارز ترجیحی و یا پرداخت و عدم پرداخت یارانه توسط دولت اصالت نداره. با ارز ترجیحی، بدون اون، با یارانه نقدی، بدون اون و با یا بدون هر سیاست اقتصادی دیگهای، دولت موظف به تضمین یک سبد غذایی مطلوب برای طبقاتی از جامعه است.
🔺بعد از تعریف و واکاوی دقیق مسئله، «توانمندی اجرایی» فاکتور مهم بعدیست. منظور از این توانمندی هم چیزی فراتر از رفتار مدیران و انجام به موقع و کارآمد وظایفه. توانمندی از«حاکمیت دیتا» و میزان اشراف اطلاعاتی دولت بر امور و زیرساختهای فنی لازم گرفته تا قدرت فراهمکردن امکان ایدهپردازی و انعطاف نظام دیوانسالاری در به ثمر رسوندن ایدههای نو رو شامل میشه.
🔺اینکه الان سامانه رفاه ایرانیان و دیگر زیرساختها، با اطلاعات بهروز، امکان دهکبندی دقیق خانوارها رو دارند یا نه، سازمان امور مالیاتی از روی تراکنشهای مالی، صرفنظر از شغل هر فرد، امکان مالیاتستانی عادلانه (مالیات بیشتر از ثروتمندان) رو داره یا نه، سیستم بانکی، از کارتهای دست مردم تا کارتخوانهای فروشندهها، امکان و توان اجرای طرحهای جدید (مثلاً کالابرگ یا طرح نان سنتی) رو داره یا نه و سوالاتی از این جنس که به ماشین دولت، نه رانندهش، ربط دارن، سطح «توانمندی اجرایی» دولت رو معلوم میکنه که طبق رویکرد مسئلهمحور، این سطح، پیش از رسیدن به «راهحل» باید در محاسبات لحاظ بشه. یعنی اینطور نیست که ما تصمیمی بگیریم و راهحلی رو انتخاب کنیم و حالا به فکر جفت و جور کردن الزامات اجراییش باشیم. نه! سطح توانمندی اجرایی ممکنه بسیاری از راهحلها رو حذف و یا حتی در ابتدا اساساً خود «توانمندسازی اجرایی» رو بعنوان راهحل تجویز کنه!
🔺تعبیر «بزودی راهاندازی خواهد شد» در مصاحبههای این روزهای مسئولین درمورد زیرساختهای مختلف موردنیاز حذف ارز ترجیحی، اینکه مردم (و احتمالاً خود دولت) دقیقاً نمیدونن در چه دهکی هستن و چرا یارانه گرفته یا نگرفتهاند و موارد مشابه، نشونههایی از نهایی کردن راهحل و ورود به اجرای اون، پیش از تمهید توانمندی اجرایی موردنیاز اونه. درکل وجود «دولت قوی» (دولت دارای بازو و ابزار در خطمشیگذاری، اجرا و نظارت)، پیشنیاز هر تغییر و اصلاحیست. اینجا دیگه خیلی چپ و راست و دعواهای سنتی مکاتب اقتصادی موضوعیت ندارد، هر نگاه و ایدهای که داری، هرچقدر سرِ بزرگی داری، با دستهای نحیف و ناتوان، کاریکاتوری دفرمه خواهی بود!
🔺درمجموع، نگارنده در لایه اول نه با تخصیص ارز ترجیحی مخالفه، نه با حذف اون، نه مخالفت با حذف ارز ترجیحی رو الزاماً دفاع از مستضعفین و یک کنش عدالتخواهانه میدونه و نه دفاع از حذف اون رو جراحی اقتصادی و ضامن توسعه اقتصادی کشور، بلکه معتقده باید بحث رو به لایه دوم برد و از «تعریف دقیق و واکاوی مسئله» و «توانمندی اجرایی» و نهایتاً انتخاب «راهحل اقتضایی» سخن گفت. لایهای که در مباحث موافقان و مخالفان و مجریان سیاست اخیر کمتر به اون ورود شده. (البته از میان مباحث اخیر، «طرح نان سنتی»، اگر همونطور که ایده اون مطرح شده، موفق اجرا بشه و اگه مسئلهی اون «قاچاق آرد» باشه، میتونه مثال موفقی از نگاه مسئلهمحور و اقتضایی باشه و یا اصل موضوع کالابرگ الکترونیکی که هنوز ابعادش خیلی شفاف نیست اگه اونطور که جسته و گریخته ادعا شده، موفق بشه موجب تثبیت قیمت کالاهای اساسی در شهریور ۱۴۰۰ و جلوگیری از بیارزش شدن یارانه ریالی بشه، میتونه تحت شرایطی متضمن قدرت خرید باشه.)
📎 ادامه👇🏻
📃پست ۲ از ۳
🔺با این تفاسیر، اینکه الان داره اتفاق خوبی میفته یا نه، با محاسبات واقعی دولت و تجربه عینی طبقات مختلف درآمدی از «قدرت خرید» قابل سنجشه، نه با ارجاع به نظریات چپ و راست اقتصادی. باید به این سوال جواب داد که قبل و بعد از این سیاست جدید، با تخصیص مبلغ مشخصی از منابع عمومی ازسوی دولت، هریک از دهکها در تأمین سبد غذایی مطلوب، قدرتمندتر میشن یا ناتوانتر؟ با این نگاه، خط قرمز؛ بدتر نشدن وضعیت طبقاتی است که دیگه تاب تحمل محدودتر شدن سبد غذاییشون رو ندارن. دعوای تخصیص یا حذف ارز ترجیحی و یا پرداخت و عدم پرداخت یارانه توسط دولت اصالت نداره. با ارز ترجیحی، بدون اون، با یارانه نقدی، بدون اون و با یا بدون هر سیاست اقتصادی دیگهای، دولت موظف به تضمین یک سبد غذایی مطلوب برای طبقاتی از جامعه است.
🔺بعد از تعریف و واکاوی دقیق مسئله، «توانمندی اجرایی» فاکتور مهم بعدیست. منظور از این توانمندی هم چیزی فراتر از رفتار مدیران و انجام به موقع و کارآمد وظایفه. توانمندی از«حاکمیت دیتا» و میزان اشراف اطلاعاتی دولت بر امور و زیرساختهای فنی لازم گرفته تا قدرت فراهمکردن امکان ایدهپردازی و انعطاف نظام دیوانسالاری در به ثمر رسوندن ایدههای نو رو شامل میشه.
🔺اینکه الان سامانه رفاه ایرانیان و دیگر زیرساختها، با اطلاعات بهروز، امکان دهکبندی دقیق خانوارها رو دارند یا نه، سازمان امور مالیاتی از روی تراکنشهای مالی، صرفنظر از شغل هر فرد، امکان مالیاتستانی عادلانه (مالیات بیشتر از ثروتمندان) رو داره یا نه، سیستم بانکی، از کارتهای دست مردم تا کارتخوانهای فروشندهها، امکان و توان اجرای طرحهای جدید (مثلاً کالابرگ یا طرح نان سنتی) رو داره یا نه و سوالاتی از این جنس که به ماشین دولت، نه رانندهش، ربط دارن، سطح «توانمندی اجرایی» دولت رو معلوم میکنه که طبق رویکرد مسئلهمحور، این سطح، پیش از رسیدن به «راهحل» باید در محاسبات لحاظ بشه. یعنی اینطور نیست که ما تصمیمی بگیریم و راهحلی رو انتخاب کنیم و حالا به فکر جفت و جور کردن الزامات اجراییش باشیم. نه! سطح توانمندی اجرایی ممکنه بسیاری از راهحلها رو حذف و یا حتی در ابتدا اساساً خود «توانمندسازی اجرایی» رو بعنوان راهحل تجویز کنه!
🔺تعبیر «بزودی راهاندازی خواهد شد» در مصاحبههای این روزهای مسئولین درمورد زیرساختهای مختلف موردنیاز حذف ارز ترجیحی، اینکه مردم (و احتمالاً خود دولت) دقیقاً نمیدونن در چه دهکی هستن و چرا یارانه گرفته یا نگرفتهاند و موارد مشابه، نشونههایی از نهایی کردن راهحل و ورود به اجرای اون، پیش از تمهید توانمندی اجرایی موردنیاز اونه. درکل وجود «دولت قوی» (دولت دارای بازو و ابزار در خطمشیگذاری، اجرا و نظارت)، پیشنیاز هر تغییر و اصلاحیست. اینجا دیگه خیلی چپ و راست و دعواهای سنتی مکاتب اقتصادی موضوعیت ندارد، هر نگاه و ایدهای که داری، هرچقدر سرِ بزرگی داری، با دستهای نحیف و ناتوان، کاریکاتوری دفرمه خواهی بود!
🔺درمجموع، نگارنده در لایه اول نه با تخصیص ارز ترجیحی مخالفه، نه با حذف اون، نه مخالفت با حذف ارز ترجیحی رو الزاماً دفاع از مستضعفین و یک کنش عدالتخواهانه میدونه و نه دفاع از حذف اون رو جراحی اقتصادی و ضامن توسعه اقتصادی کشور، بلکه معتقده باید بحث رو به لایه دوم برد و از «تعریف دقیق و واکاوی مسئله» و «توانمندی اجرایی» و نهایتاً انتخاب «راهحل اقتضایی» سخن گفت. لایهای که در مباحث موافقان و مخالفان و مجریان سیاست اخیر کمتر به اون ورود شده. (البته از میان مباحث اخیر، «طرح نان سنتی»، اگر همونطور که ایده اون مطرح شده، موفق اجرا بشه و اگه مسئلهی اون «قاچاق آرد» باشه، میتونه مثال موفقی از نگاه مسئلهمحور و اقتضایی باشه و یا اصل موضوع کالابرگ الکترونیکی که هنوز ابعادش خیلی شفاف نیست اگه اونطور که جسته و گریخته ادعا شده، موفق بشه موجب تثبیت قیمت کالاهای اساسی در شهریور ۱۴۰۰ و جلوگیری از بیارزش شدن یارانه ریالی بشه، میتونه تحت شرایطی متضمن قدرت خرید باشه.)
📎 ادامه👇🏻
🔰 اقتصاددانها؛ لطفاً چنددقیقه راهحل ارائه ندهید!
📃پست ۳ از ۳
🔺پرواضحه که ضرورت توجه به رویکرد «مسئلهمحور» و «اقتضایی» و اصالت دادن به «توانمندی اجرایی» محدود به سیاست اخیر و ماجرای ارز ترجیحی نیست. صورت مسئله رو عوض کنید، درمورد خصوصیسازی، سیاست صنعتی کشور و هر مسئله دیگهی حوزه خطمشیگذاری عمومی، میتونید این نگاه رو پیاده کنید.
🔺مثلاً در سیاست صنعتی، چپها به سیاست «جایگزینی واردات» و محدودکردن واردات و حمایت از تولیدملی معتقد بودن و راستها بر رهاکردن نیاز داخلی کشور و «توسعه صادرات» و تولیدِ آنچه توان رقابتی در عرصه بینالمللی داره، تاکید میکردن اما رویکرد اقتضایی، ترکیبی از دو سیاست و مثلاً حمایت دولتی از تولید محصول صادراتی رو پیشنهاد میده. یا مثلاً طبق رویکرد اقتضایی به مدیریت و حکمرانی، یک دولت میتونه در حوزه مجوز کسبوکار به حذف مداخله دولت و نفی چپگرایی باورمند باشه، همزمان مخالف خصوصیسازی و واگذاری صنایع بزرگ برای بافت و شرایط موجود کشور باشه (نفی راستگرایی).
🔺«مدیریت اقتضایی» نه چپه نه راست، هم چپه و هم راست. وقتش رسیده کمی از کلیشههای چپ و راست، حتی در نگاههای اقتصادی هم فاصله بگیریم. ماجرای اخیر و حذف ارز ترجیحی که به هرحال الان واردش شدیم، میتونست بستر خوبی برای تمرین این نگاه باشه، البته برای برخی گامها هنوز هم دیر نشده.
➕پ.ن: برای مطالعه بیشتر، میتونید درمورد این دو رویکرد نو در حکمرانی بخونید: «رهیافت اقتضایی در مدیریت» (Contingency theory) و «انطباق مداوم مسئلهمحور» (PDIA = Problem Driven Iterative Adaptation). اولی میگه هیچ اصل جهانشمولی وجود نداره و متناسب با اقتضائات و شرایط باید تصمیم بگیرید و عمل کنید. دومی هم بر مسئلهمحوری بجای راهحلمحوری، توجه به بافت و شرایط موجود، توانمندسازی اجرایی و یادگیری و تکرارشوندگی ایدههای آزمونشدهی موفق تاکید داره.
🔲 @ArmanGram
📃پست ۳ از ۳
🔺پرواضحه که ضرورت توجه به رویکرد «مسئلهمحور» و «اقتضایی» و اصالت دادن به «توانمندی اجرایی» محدود به سیاست اخیر و ماجرای ارز ترجیحی نیست. صورت مسئله رو عوض کنید، درمورد خصوصیسازی، سیاست صنعتی کشور و هر مسئله دیگهی حوزه خطمشیگذاری عمومی، میتونید این نگاه رو پیاده کنید.
🔺مثلاً در سیاست صنعتی، چپها به سیاست «جایگزینی واردات» و محدودکردن واردات و حمایت از تولیدملی معتقد بودن و راستها بر رهاکردن نیاز داخلی کشور و «توسعه صادرات» و تولیدِ آنچه توان رقابتی در عرصه بینالمللی داره، تاکید میکردن اما رویکرد اقتضایی، ترکیبی از دو سیاست و مثلاً حمایت دولتی از تولید محصول صادراتی رو پیشنهاد میده. یا مثلاً طبق رویکرد اقتضایی به مدیریت و حکمرانی، یک دولت میتونه در حوزه مجوز کسبوکار به حذف مداخله دولت و نفی چپگرایی باورمند باشه، همزمان مخالف خصوصیسازی و واگذاری صنایع بزرگ برای بافت و شرایط موجود کشور باشه (نفی راستگرایی).
🔺«مدیریت اقتضایی» نه چپه نه راست، هم چپه و هم راست. وقتش رسیده کمی از کلیشههای چپ و راست، حتی در نگاههای اقتصادی هم فاصله بگیریم. ماجرای اخیر و حذف ارز ترجیحی که به هرحال الان واردش شدیم، میتونست بستر خوبی برای تمرین این نگاه باشه، البته برای برخی گامها هنوز هم دیر نشده.
➕پ.ن: برای مطالعه بیشتر، میتونید درمورد این دو رویکرد نو در حکمرانی بخونید: «رهیافت اقتضایی در مدیریت» (Contingency theory) و «انطباق مداوم مسئلهمحور» (PDIA = Problem Driven Iterative Adaptation). اولی میگه هیچ اصل جهانشمولی وجود نداره و متناسب با اقتضائات و شرایط باید تصمیم بگیرید و عمل کنید. دومی هم بر مسئلهمحوری بجای راهحلمحوری، توجه به بافت و شرایط موجود، توانمندسازی اجرایی و یادگیری و تکرارشوندگی ایدههای آزمونشدهی موفق تاکید داره.
🔲 @ArmanGram
Forwarded from شادا؛ رسانه اخبار اقتصادی و دارایی
با حکم وزیر اقتصاد:
میلاد گودرزی به عضویت «كمیته سلامت اداری و صیانت از حقوق مردم» وزارت اقتصاد منصوب شد
🔹دکتر سید احسان خاندوزی با صدور حکمی «میلاد گودرزی» پژوهشگر حوزه شفافیت و مبارزه با فساد را به عضویت در «کمیته سلامت اداری و صیانت از حقوق مردم» وزارت امور اقتصادی و دارایی منصوب کرد.
🔹بر اساس گزارش یادشده، از آنجا که در دوران جدید فعاليت وزارت اقتصاد، اصلاح فرآیندها و پیشگیری سیستماتیک از وقوع فساد با کمک و مشارکت نخبگان و تشکلهای مردمی، نسبت به رویکردهای سنتی و پسینی دارای اولویت میباشد، کمیته مذکور نقشی محوری در تحقق این مهم برعهده دارد.
🔹گفتنی است، میلاد گودرزی فارغالتحصیل مقاطع کارشناسی «مهندسی صنایع» از دانشگاه خوارزمی و کارشناسیارشدِ «مدیریت» از دانشگاه علامه طباطبایی است.
🔹همچنین در حوزه شفافیت و مبارزه با فساد اقتصادی اعم از موضوعات بانکی، قاچاق، فرار مالیاتی، پیشگیری از فساد و تخلفات اداری نظیر مدیریت تعارض منافع، سوت زنی و... پژوهش ها و فعالیت های روزنامه نگاری در کارنامه کاری وی مشاهده میشود.
🎯 شادا؛ شبکه خبری اقتصاد و دارایی ایران
@Shada_News
میلاد گودرزی به عضویت «كمیته سلامت اداری و صیانت از حقوق مردم» وزارت اقتصاد منصوب شد
🔹دکتر سید احسان خاندوزی با صدور حکمی «میلاد گودرزی» پژوهشگر حوزه شفافیت و مبارزه با فساد را به عضویت در «کمیته سلامت اداری و صیانت از حقوق مردم» وزارت امور اقتصادی و دارایی منصوب کرد.
🔹بر اساس گزارش یادشده، از آنجا که در دوران جدید فعاليت وزارت اقتصاد، اصلاح فرآیندها و پیشگیری سیستماتیک از وقوع فساد با کمک و مشارکت نخبگان و تشکلهای مردمی، نسبت به رویکردهای سنتی و پسینی دارای اولویت میباشد، کمیته مذکور نقشی محوری در تحقق این مهم برعهده دارد.
🔹گفتنی است، میلاد گودرزی فارغالتحصیل مقاطع کارشناسی «مهندسی صنایع» از دانشگاه خوارزمی و کارشناسیارشدِ «مدیریت» از دانشگاه علامه طباطبایی است.
🔹همچنین در حوزه شفافیت و مبارزه با فساد اقتصادی اعم از موضوعات بانکی، قاچاق، فرار مالیاتی، پیشگیری از فساد و تخلفات اداری نظیر مدیریت تعارض منافع، سوت زنی و... پژوهش ها و فعالیت های روزنامه نگاری در کارنامه کاری وی مشاهده میشود.
🎯 شادا؛ شبکه خبری اقتصاد و دارایی ایران
@Shada_News
🔰هجرت!
🔺 تو سالهای گذشته مهمترین دغدغهم، نقشآفرینی در حل مسائل کشور در حوزه «پیشگیری و مقابله با فساد»، بوده. اولویتدارترین سطح از این نقشآفرینی رو هم، کنش در فضای اجتماعی و افکارعمومی میدونستم و میدونم. لذا با دوستانم، خروجی ساعتها پژوهش در این حوزه رو به مدیوم تصویر و ویدئو و اینستاگرام میاوردیم. از همون ابتدا هم چالشهای به تصویر کشیدن فساد و سرشاخ شدن با مفسدین رو پیشبینی کرده بودیم و از توهین و تهدید، تا شکایت و دادگاه رو به جون خریده بودیم اما هرچه پیش اومدیم، فضا کمی بستهتر و مهمتر از اون، حس اثرگذاریمون در حل مسائل، محدودتر شد.
🔺ازطرفی همیشه شکلگیری یه ائتلاف میان جامعه و حاکمیت، بین فعال اجتماعیِ دغدغهمند و کارگزار اجراییِ پایکار رو برای حل مسائل ساختاری، ضروری میدونستم. اینکه زنجیرهای از کف جامعه و نخبگانش تا حاکمیت و کارگزارانش شکل بگیره و اولی مطالبه و ایده کارشناسی رو روی میز بذاره و دومی توان و اعتبار حاکمیتی رو. در این زنجیره، به شخصه همواره اولویتم ایفای نقش در حلقه اول، یعنی کنش بعنوان یه فعال اجتماعی بوده اما حالا به هر تقدیر، با لحاظِ همهی آنچه در این سالها گذشت و باتوجه به پیشنهاد طرحشده از سوی وزارتخانه و وزیری که او رو قائل به این ادبیات میشناختم، تصمیم گرفتم که حلقه دوم رو هم، البته در مقام مشورت دادن و کمک به خطمشیگذاری، تجربه کنم. هجرتِ سخت اما راهگشایی برای این روزام بود. گاهی «هجرت» تنها و بهترین راهِ گذر از بنبست مسیر قبلی و باز کردن مسیری تازهست. اگرچه همچنان یه کنشگر اجتماعیام که در حد بضاعت و بلندی صداش، دوست داره علیه فساد و تبعیض فریاد بزنه اما حالا، فرای این فریاد، سرشار از ایده و انرژی، بدنبال ساختن تجربهای موفق از «مبارزه سیستماتیک با فساد»، در وزارت اقتصاد و دستگاههای تابعهش، از مهمترین و پرگلوگاهترین دستگاههای اجرایی کشور، هستم. با کمک و مشارکت شما و به یاری خداوند توانا.
➕پ.ن: این ایام زیاد با "کجایی؟ چرا فعال نیستی؟" مواجه بودم. اگرچه متاسفانه تو هفتههای گذشته مثلاً به افشای بدهکاران بانکی و... نرسیدم، اما خوشحالم که در جایی مشغول بودم که برای اولینبار در تاریخ چنددههی گذشته، بصورت رسمی لیست ابربدهکاران بانکی، صورتمالی شرکتهای دولتی و... رو نه افشا، که «شفاف» و منتشر کرد. روزی که «نظارت همگانی» و «کنترل پیشنگر» به نسبت «کنترل متمرکز و پسینی» در اولویت قرار گرفت، روز پیروزی ماست. برای این مهم میجنگیم.
#وزارت_اقتصاد #گمرک #مالیات #بانک #بورس #بیمه #خصوصی_سازی
🔲 @ArmanGram
🔺 تو سالهای گذشته مهمترین دغدغهم، نقشآفرینی در حل مسائل کشور در حوزه «پیشگیری و مقابله با فساد»، بوده. اولویتدارترین سطح از این نقشآفرینی رو هم، کنش در فضای اجتماعی و افکارعمومی میدونستم و میدونم. لذا با دوستانم، خروجی ساعتها پژوهش در این حوزه رو به مدیوم تصویر و ویدئو و اینستاگرام میاوردیم. از همون ابتدا هم چالشهای به تصویر کشیدن فساد و سرشاخ شدن با مفسدین رو پیشبینی کرده بودیم و از توهین و تهدید، تا شکایت و دادگاه رو به جون خریده بودیم اما هرچه پیش اومدیم، فضا کمی بستهتر و مهمتر از اون، حس اثرگذاریمون در حل مسائل، محدودتر شد.
🔺ازطرفی همیشه شکلگیری یه ائتلاف میان جامعه و حاکمیت، بین فعال اجتماعیِ دغدغهمند و کارگزار اجراییِ پایکار رو برای حل مسائل ساختاری، ضروری میدونستم. اینکه زنجیرهای از کف جامعه و نخبگانش تا حاکمیت و کارگزارانش شکل بگیره و اولی مطالبه و ایده کارشناسی رو روی میز بذاره و دومی توان و اعتبار حاکمیتی رو. در این زنجیره، به شخصه همواره اولویتم ایفای نقش در حلقه اول، یعنی کنش بعنوان یه فعال اجتماعی بوده اما حالا به هر تقدیر، با لحاظِ همهی آنچه در این سالها گذشت و باتوجه به پیشنهاد طرحشده از سوی وزارتخانه و وزیری که او رو قائل به این ادبیات میشناختم، تصمیم گرفتم که حلقه دوم رو هم، البته در مقام مشورت دادن و کمک به خطمشیگذاری، تجربه کنم. هجرتِ سخت اما راهگشایی برای این روزام بود. گاهی «هجرت» تنها و بهترین راهِ گذر از بنبست مسیر قبلی و باز کردن مسیری تازهست. اگرچه همچنان یه کنشگر اجتماعیام که در حد بضاعت و بلندی صداش، دوست داره علیه فساد و تبعیض فریاد بزنه اما حالا، فرای این فریاد، سرشار از ایده و انرژی، بدنبال ساختن تجربهای موفق از «مبارزه سیستماتیک با فساد»، در وزارت اقتصاد و دستگاههای تابعهش، از مهمترین و پرگلوگاهترین دستگاههای اجرایی کشور، هستم. با کمک و مشارکت شما و به یاری خداوند توانا.
➕پ.ن: این ایام زیاد با "کجایی؟ چرا فعال نیستی؟" مواجه بودم. اگرچه متاسفانه تو هفتههای گذشته مثلاً به افشای بدهکاران بانکی و... نرسیدم، اما خوشحالم که در جایی مشغول بودم که برای اولینبار در تاریخ چنددههی گذشته، بصورت رسمی لیست ابربدهکاران بانکی، صورتمالی شرکتهای دولتی و... رو نه افشا، که «شفاف» و منتشر کرد. روزی که «نظارت همگانی» و «کنترل پیشنگر» به نسبت «کنترل متمرکز و پسینی» در اولویت قرار گرفت، روز پیروزی ماست. برای این مهم میجنگیم.
#وزارت_اقتصاد #گمرک #مالیات #بانک #بورس #بیمه #خصوصی_سازی
🔲 @ArmanGram
Telegram
آرشیو
🔰برنامهام در وزارت اقتصاد چیست؟
t.me/ArmanGram_archive/260
🔺به زبون ساده و مختصر؛ برای هدف «مبارزه سیستماتیک با فساد» از دو زاویه میشه رویکردِ کنش تعریف کرد. از منظر زمانِ کنش ضد فساد میشه دو رویکرد «پسنگر» و «پیشنگر» رو برشمرد. در اولی، ما یک قدم از فساد عقبیم و بعد از وقوع، بدنبال کشف و مقابله با اونیم و در دومی، بدنبال پیشگیری از وقوع. از منظر دامنهی کنشگران ضدفساد هم دو رویکرد «کنترل متمرکز» و «نظارت همگانی» قابل تعریفه. در اولی، مثلاً در وزارت اقتصاد، کنشگران محدود به مرکز بازرسی و حراست و یا کارشناسان و مدیران این وزارتخونهست ولی در دومی، تشکلهای مردمی، اندیشکده و دانشکده و عموم مردم هم کنشگر مبارزهاند.
🔺از تقاطع رویکردهای این دو منظر، یه ماتریس دو در دو و ۴ «قلمرو رویکردی» حاصل میشه که حالا در هر قلمرو میتونیم راهبردهایی رو برای رسیدن به هدف (مبارزه سیستماتیک) تعریف کنیم (هدف= برای رسیدن به.../ راهبرد = از طریقِ...). ۶ مورد از مهمترین راهبردهایی که به نظرم میرسه رو در هر یک از قلمروها، در اسلاید دوم آوردم. مثلاً «سوتزنی» پسنگر و همگانیست. یعنی سازوکاریه که «بعد از وقوع» یک فساد، «عموم مردم» میتونن اون رو گزارش کنن و در مبارزه نقشآفرینی کنند.
🔺در وزارت اقتصاد، مثل سایر نهادهای دولتی، تا پیش از این، امر مبارزه با فساد تقریباً محدود به بازرسی (پسنگر و متمرکز)، با همه محدودیتهایش بوده. اخیراً شفافیت در برخی حوزهها مثل معوقات بانکی و صورتمالی شرکتهای دولتی محقق شده که بصورت منسجمتر باید پیگیری بشه، اما اون چیزی که اولویت این روزهای ماست و داریم روش کار میکنیم، دو راهبرد مهم «سوتزنی» و «مدیریت ریسک فساد»ـه که در کنار هم میتونن بخش قابل توجهی از بار مبارزه سیستماتیک رو به دوش بکشن. با سوتزنی که آشنا هستید، مدیریت ریسک فساد (CRM) هم شناسایی نظاممند موقعیتهای ریسک فساد (گلوگاهها) و احصاء راهکار و مدیریت پروژه اقدامات اصلاحی برای تحقق راهکار و رفع ریسک فساده. در آینده درموردش بیشتر خواهم گفت.
🔺در گام بعدی، ملاحظات و الزامات مختلفی در صحنه اجرا، قابل تصوره که چندمورد از مهمترین اونا رو اینجا آوردم:
- طرحریزی شبکهای: ترسیم یه گراف بین نقاط سنتی موجود و ایدههای نو، با هدف خلق ارزشافزوده و با قاعدهگذاری از منشأ واحد (مثال طرحریزی شبکهای، تاکسیهای اینترنتیاند که با یه اپلیکیشن، بین نقاط موجودِ «مسافر» و «راننده»، یه ارزش افزوده خلق کردن) بازرسی، مدیریت ریسک فساد، سوتزنی، شفافیت و... جزیرههایی مستقل از هم نیستن و باید با یه فکر مدیریت شده و به هم ورودی و خروجی بدهند. باید خروجی شفافیت ورودیِ سوتزنی، خروجیِ سوتزنی ورودی بازرسی و خروجی بازرسی ورودی مدیریت ریسک فساد (تحلیل الگوهای فساد از روی مصادیق و شناسایی و رفع موقعیتهای ریسک فساد) باشه و یک قاعدهگذاری واحد و همهجانبه برای اونها رقم بخوره.
- قاعدهگذار، مجری، مشاور: ما در کمیته سلامت اداری وزارت اقتصاد، نقش قاعدهگذار خطمشیهای مبارزه و دستگاههای تابعه، مجری اونها هستند. در کنار این دو نقش، بهرهگیری از ظرفیت اندیشکدهها و سازمانهای مردمنهاد متخصص در حوزه سلامت اداری و مبارزه با فساد، یه ضرورت غیرقابل انکاره. مثلاً در شناسایی موقعیتهای ریسک فساد (مثل موقعیتهای تعارض منافع) در یک دستگاه (مانند سازمان امور مالیاتی، بورس و...)، ذیل یک سازوکار و قاعدهی تعریف شده توسط ما، از ظرفیت کارشناسی فلان اندیشکدهی دارای تجربه و تخصص استفاده شده و خروجی معتبرِ حاصله، توسط دستگاه موردنظر اجرایی میشه.
- مدل مشارکت: در هر راهبرد (سوتزنی، مدیریت ریسک فساد و...) سطوح مختلفی از رویکرد غیرمتمرکز (همگانی) قابل تصوره. گاهی قراره جامعهای از نخبگان و مرتبطین حوزه گمرک در شناسایی موقعیتهای ریسک نقشآفرینی کنند، گاهی کارکنان گمرک یا عموم مردم باید در سازوکار سوتزنی فعال شده و فلان قاچاق یا تخلف اداری رو گزارش کنند و گاهی هم باید فضا رو برای مطالبه عمومی فراهم کرد و از ظرفیت افکارعمومی برای پیشروی حل مسئله بهره برد. لذا برای هر سطح از این مشارکتها باید بستر و مدل مناسب تعریف کرد.
- مسئلهمحوری، مدیریت اقتضایی و انحراف مثبت: نقطه آغاز حل مسئله، تعریف راهبرد و راهحل نیست. نباید سوتزنی، مدیریت تعارض منافع، شفافیت و... رو مبدأ قرار داد و برای همه موقعیتها اونا رو تجویز کرد. گام اول، تشریح و فهم مسئلهست و بعد رسیدن به راهکار متناسب با بافت مسئله. گاهی بدون فهم دقیق مسئله، شفافیت به تنهایی چاره شما نیست، گاهی سوتزنی امکانپذیر نیست و... . همچنین نیازه ضمن آشنایی و تسلط بر راهکارهای تجربهشده، برای ظهور ایدههای نو، راه رو برای «انحراف مثبت» از کلیشههای موجود و آزمون خلاقانهی مسیرهای تازه فراهم آورد.
🔲 @ArmanGram
t.me/ArmanGram_archive/260
🔺به زبون ساده و مختصر؛ برای هدف «مبارزه سیستماتیک با فساد» از دو زاویه میشه رویکردِ کنش تعریف کرد. از منظر زمانِ کنش ضد فساد میشه دو رویکرد «پسنگر» و «پیشنگر» رو برشمرد. در اولی، ما یک قدم از فساد عقبیم و بعد از وقوع، بدنبال کشف و مقابله با اونیم و در دومی، بدنبال پیشگیری از وقوع. از منظر دامنهی کنشگران ضدفساد هم دو رویکرد «کنترل متمرکز» و «نظارت همگانی» قابل تعریفه. در اولی، مثلاً در وزارت اقتصاد، کنشگران محدود به مرکز بازرسی و حراست و یا کارشناسان و مدیران این وزارتخونهست ولی در دومی، تشکلهای مردمی، اندیشکده و دانشکده و عموم مردم هم کنشگر مبارزهاند.
🔺از تقاطع رویکردهای این دو منظر، یه ماتریس دو در دو و ۴ «قلمرو رویکردی» حاصل میشه که حالا در هر قلمرو میتونیم راهبردهایی رو برای رسیدن به هدف (مبارزه سیستماتیک) تعریف کنیم (هدف= برای رسیدن به.../ راهبرد = از طریقِ...). ۶ مورد از مهمترین راهبردهایی که به نظرم میرسه رو در هر یک از قلمروها، در اسلاید دوم آوردم. مثلاً «سوتزنی» پسنگر و همگانیست. یعنی سازوکاریه که «بعد از وقوع» یک فساد، «عموم مردم» میتونن اون رو گزارش کنن و در مبارزه نقشآفرینی کنند.
🔺در وزارت اقتصاد، مثل سایر نهادهای دولتی، تا پیش از این، امر مبارزه با فساد تقریباً محدود به بازرسی (پسنگر و متمرکز)، با همه محدودیتهایش بوده. اخیراً شفافیت در برخی حوزهها مثل معوقات بانکی و صورتمالی شرکتهای دولتی محقق شده که بصورت منسجمتر باید پیگیری بشه، اما اون چیزی که اولویت این روزهای ماست و داریم روش کار میکنیم، دو راهبرد مهم «سوتزنی» و «مدیریت ریسک فساد»ـه که در کنار هم میتونن بخش قابل توجهی از بار مبارزه سیستماتیک رو به دوش بکشن. با سوتزنی که آشنا هستید، مدیریت ریسک فساد (CRM) هم شناسایی نظاممند موقعیتهای ریسک فساد (گلوگاهها) و احصاء راهکار و مدیریت پروژه اقدامات اصلاحی برای تحقق راهکار و رفع ریسک فساده. در آینده درموردش بیشتر خواهم گفت.
🔺در گام بعدی، ملاحظات و الزامات مختلفی در صحنه اجرا، قابل تصوره که چندمورد از مهمترین اونا رو اینجا آوردم:
- طرحریزی شبکهای: ترسیم یه گراف بین نقاط سنتی موجود و ایدههای نو، با هدف خلق ارزشافزوده و با قاعدهگذاری از منشأ واحد (مثال طرحریزی شبکهای، تاکسیهای اینترنتیاند که با یه اپلیکیشن، بین نقاط موجودِ «مسافر» و «راننده»، یه ارزش افزوده خلق کردن) بازرسی، مدیریت ریسک فساد، سوتزنی، شفافیت و... جزیرههایی مستقل از هم نیستن و باید با یه فکر مدیریت شده و به هم ورودی و خروجی بدهند. باید خروجی شفافیت ورودیِ سوتزنی، خروجیِ سوتزنی ورودی بازرسی و خروجی بازرسی ورودی مدیریت ریسک فساد (تحلیل الگوهای فساد از روی مصادیق و شناسایی و رفع موقعیتهای ریسک فساد) باشه و یک قاعدهگذاری واحد و همهجانبه برای اونها رقم بخوره.
- قاعدهگذار، مجری، مشاور: ما در کمیته سلامت اداری وزارت اقتصاد، نقش قاعدهگذار خطمشیهای مبارزه و دستگاههای تابعه، مجری اونها هستند. در کنار این دو نقش، بهرهگیری از ظرفیت اندیشکدهها و سازمانهای مردمنهاد متخصص در حوزه سلامت اداری و مبارزه با فساد، یه ضرورت غیرقابل انکاره. مثلاً در شناسایی موقعیتهای ریسک فساد (مثل موقعیتهای تعارض منافع) در یک دستگاه (مانند سازمان امور مالیاتی، بورس و...)، ذیل یک سازوکار و قاعدهی تعریف شده توسط ما، از ظرفیت کارشناسی فلان اندیشکدهی دارای تجربه و تخصص استفاده شده و خروجی معتبرِ حاصله، توسط دستگاه موردنظر اجرایی میشه.
- مدل مشارکت: در هر راهبرد (سوتزنی، مدیریت ریسک فساد و...) سطوح مختلفی از رویکرد غیرمتمرکز (همگانی) قابل تصوره. گاهی قراره جامعهای از نخبگان و مرتبطین حوزه گمرک در شناسایی موقعیتهای ریسک نقشآفرینی کنند، گاهی کارکنان گمرک یا عموم مردم باید در سازوکار سوتزنی فعال شده و فلان قاچاق یا تخلف اداری رو گزارش کنند و گاهی هم باید فضا رو برای مطالبه عمومی فراهم کرد و از ظرفیت افکارعمومی برای پیشروی حل مسئله بهره برد. لذا برای هر سطح از این مشارکتها باید بستر و مدل مناسب تعریف کرد.
- مسئلهمحوری، مدیریت اقتضایی و انحراف مثبت: نقطه آغاز حل مسئله، تعریف راهبرد و راهحل نیست. نباید سوتزنی، مدیریت تعارض منافع، شفافیت و... رو مبدأ قرار داد و برای همه موقعیتها اونا رو تجویز کرد. گام اول، تشریح و فهم مسئلهست و بعد رسیدن به راهکار متناسب با بافت مسئله. گاهی بدون فهم دقیق مسئله، شفافیت به تنهایی چاره شما نیست، گاهی سوتزنی امکانپذیر نیست و... . همچنین نیازه ضمن آشنایی و تسلط بر راهکارهای تجربهشده، برای ظهور ایدههای نو، راه رو برای «انحراف مثبت» از کلیشههای موجود و آزمون خلاقانهی مسیرهای تازه فراهم آورد.
🔲 @ArmanGram
Telegram
آرشیو