آرمانگرام | میلاد گودرزی
3.41K subscribers
222 photos
98 videos
4 files
182 links
آرمانگرام (آرمانگرا هستم!)

🔺instagram.com/MiladGoodarzi.TV
🔺twitter.com/MiladGoodarzi_
Download Telegram
🔰۲۹ خرداد ۱۴۰۰

1️⃣ طبق آمارهای اولیه حدود نیمی از مردم رأی ندادن و آرای باطله هم دوم شد. یعنی بیش از نیمی از مردم ایران در این رأی‌گیری، گزینه‌ای برای انتخاب نداشتند. این هشدار بزرگ، پیام مهمی داره. امیدوارم ر‌ئیس‌جمهور منتخب و هر دلسوز صاحب‌نفوذی، در کنار شادی پیروزی، این پیام رو هم دریافت و براش فکری کنه!

2️⃣ اگر عزم دولت جدید، حل مشکلات مردم و حرکت بسمت عدالت باشه، هرکس هرطوری که میتونه باید بهش کمک کنه. نوع کمکی که از ما برمیاد؛ نظارت بیرونی بر حرکت در مسیر عدالت، طرح ایده‌ها و راهکارها، مطالبه‌ی اصلاحات اساسی و همچنان مبارزه‌ی مردمی با فساد و تبعیض خواهد بود.
از این کمک فروگذار نخواهیم کرد ان‌شاالله!

🔲 @ArmanGram
🔰از مرحله‌ی «انکار» در سوگواری عبور کنید!

🔺در روانشناسی نظریه‌ای هست معروف به «نظریه سوگواری»، متعلق به الیزابت کوبلر. میگه آدم‌ها در مواجهه با «از دست دادن» (مرگ عزیزان، ترک همسر و...) و برای کنار اومدن با غم اون، ۵ گام رو به ترتیب طی میکنن: «انکار»، «خشم»، «مصالحه یا چانه‌زنی»، «افسردگی» و «پذیرش».

🔺حکومت، نظریه‌پردازان و طرفدارانش؛ در مواجهه با غمِ از دست‌دادنِ اعتمادعمومی و شکاف با بخش قابل‌توجهی از جامعه و عدم مشارکت نیمی از مردم در بزرگترین رویداد سیاسی خود، در مرحله‌ی «انکار» باقی‌مونده و نمی‌خواد به مرحله‌ی «پذیرش» واقعیت برسه. کرونا، ناکارآمدی دولت اخیر، کارشکنی وزارت کشور در انتخابات و... اگرچه هرکدوم می‌تونن دلیلی برای بخشی از سردی انتخابات اخیر باشن اما محدودکردن علل و تأکید بیش از حد بر این‌ها، نشونه‌های مرحله‌ی «انکار» در سوگواری‌‎ست.

🔺انکار کنندگان امروز، افسردگان فردا خواهند بود. پذیرندگان واقعیت‌اند که ظرفیت حرکت و اصلاح و پیش‌روی دارن. بشخصه سعی کردم هیچ‌وقت میونه‌ی خوبی با انکار واقعیت‌ها نداشته باشم. درنتیجه هیچ‌وقت افسرده و ناامید به فردا نبودم. با همین نگاه، خیلی کوتاه و کپسولی، چنددقیقه‌ای با علی علیزاده درباره‌ی آینده دولت جدید حرف زدیم. فیلم ضمیمه 👇🏻رو ببینید و نظرتونو در اینستاگرام بگید.

🔲 @ArmanGram
🔰پیروزی ۴درصدی‌ها!

🔺دوستان #عیسی_شریفی که رأی آوردند، نماینده‌ی چنددرصد مردم‌اند؟/ چجوری میشه با رأی ۴٪ مردم پیروز شد؟!

🔺طبق اعلام فرمانداری تهران، آرای اخذشده در انتخابات شورای‌شهر تهران [حدود] یک میلیون و ۵۶۵ هزار بوده که ۴۱۴ هزار تاش باطله محسوب میشه. ازطرفی رئیس ستاد انتخابات استان تهران درمورد انتخابات ریاست‌جمهوری گفته که نرخ مشارکت شهر تهران ۲۶٪ بوده که اگه این عدد رو ملاک بگیریم، کل واجدین شرایط تهران میشن ۶ میلیون و ۱۹ هزار نفر.

🔺حالا نگاهی به میزان آرای لیست پیروز بیندازیم. نفر اول لیست با ۴۸۶هزار رأی، کمی بیشتر از آرای باطله رأی آورده و از نفر دوم به بعد همگی کمتر از آرای باطله (۴۱۴ هزار) رأی آوردن. یعنی در تهران هم آرای باطله دوم شد.

🔺اما جالب‌ترین نکته، میزان آرای نفر آخر لیسته. نفر ۲۱ام با ۲۵۶هزار رأی راهی بهشت شده که این میزان معادل فقط ۴درصد از کل واجدین شرایطه. یعنی این فرد با رأی ۴درصد مردم تهران عضو شورای کل مردم شهر شده!

🔺انتخابات تهران بهتر از هرجای دیگه نشون میده که چگونه رأی ندادن، نوعی «رأی دادن» محسوب میشه. ۷۴درصدی که در تهران در انتخابات شرکت نکردن درواقع به ۴درصدی‌ها رأی دادن و ناخودآگاه به پیروزی اونا کمک کردن.

🔺البته نمیخوام مردم رو متهم کنم چرا که این ساختار انتخاباته که ضدمشارکته و حتی اگه کسی میخواست رأی بده با سوالِ "خب به این لیست نه، به کی رأی بدم؟" مواجه بود. اما همچنان در همین ساختار هم تلاش برای رأی نیاوردن عده‌ای میتونست مطلوب باشه. میشد با گلچین کردن آدمای سالم از لیست‌ها و غیره، مانع ورود شهرفروشان و «کارنامه‌ی سیاه‌داران» به رأس امور شد که نشد!

پ.ن۱: درمورد ۴ - ۵ درصد رأی‌دهنده به لیست دوستان «عیسی شریفی» و جهان فکری و نحوه تصمیم‌گیری‌شون برای پر کردن برگه‌ی رأی خود هم درد دل بسیاره، که بماند...

پ.ن۲: قبل از انتخابات درمورد لیست ائتلاف اصولگرایان نوشته بودم، از این به بعد هم بیشتر خواهم نوشت...

🔲 @ArmanGram
🔰مرگ بر تولید؛ زنده‌باد بیتکوین!

🔺هفته پیش خبری منتشر شد از کشف مزرعه استخراج رمز ارز با ۷هزار ماینر در کارخونه‌ای متروکه در غرب تهران. تو روزای گرما و اوج مصرف برق، خبر مهمی بود. لوگوی کارخونه‌ی متروکه تو عکس‌ها [ضمیمه👇🏻] آشنا بود و توجهم رو جلب کرد. یه کم بررسی کردم، به آدم جالبی رسیدم!

🔺کارخونه «پارس‌متال» که دهه ۴۰ پاگرفته و بیش از ۵۰سال به تولید لوله و اتصالات چدنی و... مشغول و در تولید برخی محصولات، پیشگام و اولین بوده، اوایل سال۹۴، بیش از ۵۰٪ سهامش از شرکت «هسایار» (وابسته به وزارت دفاع) و طبق معمول در فرآیندی غیرشفاف و دورهمی، به بخش‌خصوصی واگذار میشه!

🔺خریدار اما مهمه؛ شرکت «پدیده تجارت سیوان» متعلق به #علیرضا_نیکویی، مالک روزنامه قانون، خریدار این کارخونه‌ی تولیدیه. با شرایطی مبهم و قیمت و ارزشگذاری نامعلوم. با نیکویی و شرکت سیوان، اواخر سال۹۶ و در جریان پرونده بانک‌سرمایه آشنا شدم و ماجرای خرید پارس‌متال رو هم همون ایام شنیدم...

🔺شرکت نیکویی با شرایطی عجیب و بدون وثایق کافی از بانک سرمایه ۸۰ میلیارد تومن تسهیلات گرفته بود و پس نمیداد که با افشای اون در برنامه‌ی #شهرداد در اواخر سال۹۶، بازداشت و بخشی عمده‌ای از اون مبلغ در حسابش بلوکه و تسویه شد. ماجرای اونم جالب بود. ویدئوهای اون پرونده رو تو کانال آوانت میتونید ببینید. [قسمت‌های یک، دو، سه و چهار]

🔺مسئول پیگیر مطالبات بانک میگفت نیکویی تو جلسه و در واکنش به تقاضای ما برای بازپرداخت بدهیش میگفته "اصلاً قرار نبوده پس بدم، تو انگار ادبیات جمهوری‌اسلامی رو بلد نیستی؟!" و تو جلسه برای ترسوندن ما به وزرای ترسناک، به ادعای خودش، زنگ میزده و رو اسپیکر صحبت میکرده. قبلاً تو سخنرانی‌ها بهش اشاره کرده‌م [اینجا]

🔺با بازداشت و برگشت اون پول، احتمالا نیکویی با وجه دیگه‌ای از ادبیات جمهوری‌اسلامی آشنا شده اما سرنوشت نامعلوم دادگاه غیرعلنی او از یکسو و عدم کنکاش و برخورد با حامیان صاحب‌نفوذ او از سوی دیگه و ازهمه مهمتر برچیده‌نشدن اساسی فضای «واگذاری» رانتی منابع عمومی (کارخونه، تسهیلات و...) باعث شده که امروز و بعد از گذشت سالها از چنین تخلفاتی و حتی بعد از افشای برخی از اونا، شاهد چنین صحنه غم‌انگیزی باشیم.

🔺ردیف‌شدن چندهزار ماینر در خرابه‌های کارخونه‌ای که روزی چرخ این مملکت و چرخ زندگی چندین کارگر رو میچرخونده. کارگرهایی که تا همین اخیر هم درگیر تجمع برای حقوق‌شون بودن!

🔺کیس‌ها مهم‌اند، عمیق شدن روی قصه‌هاشون درس‌آموزه. با «علیرضا نیکویی»، «روزنامه قانون»، «بدهی بانکی»، «خصوصی‌سازی»، «تولید»، «کارگر» و «بیتکوین»، جمله که هیچ، میشه یه سینمایی با ژانر «درام/وحشت» ساخت و بعد از تماشا و تحیر، فکری بحال اصلاحات اساسی برای جلوگیری از بازتولید موارد مشابه کرد.

🔲 @ArmanGram
Forwarded from فلاخن||سلمان کدیور (سلمان کدیور)
🔴 به تبعیض در وضع کارگران پایان دهید!

بیانیه جمعی از نیروهای عدالتخواه دربارۀ اعتراضات اخیر کارگران پیمانی صنعت نفت

بسمه تعالی

این روزها شاهد اوج‌گیری اعتراضات بخشی از کارگران صنعت نفت هستیم. کارگرانی که بار عظیم گردش اقتصاد کشور در حوزه انرژی، در مناطق سخت عملیاتی با شرایط طاقت‌فرسا بر شانه آنهاست؛ اما از حقوق اولیۀ خود محرومند. اعتراضاتی که در صورت پیوستن سایر بخش‌های پیمانی که طی سالها طعم تبعیض و نابرابری را چشیده‌اند، ظرفیت خلق بحرانی اقتصادی-امنیتی دارد!

در شرایطی که کارمندان رسمی وزارت نفت با پیگیری‌های وزیر و مجلس، وعده برآورده شدن مطالبات‌شان را دریافت کرده‌اند، رسیدگی به مشکلات کارگران پیمانی و روزمزد نادیده انگاشته شده است! بنظر می‌رسد گروه انبوهی که فاقد لابی‌های موثر حقوقی و سیاسی هستند، از دستیابی به حقوق و مطالبات پایۀ خود محروم می‌شوند! بی‌تردید این روش تبعیض‌آمیز در حل مشکلات کارگران، منجر به افزایش نارضایتی و انباشت خشم و خلق بحرانی عمیق‌تر در آینده خواهد شد.

بر این مبنا، امضاکنندگان این بیانیه ضمن حمایت از مطالبات کارگران معترض، موارد زیر را به عنوان حقوق بدیهی کارگران صنعت نفت تلقی و اجرایی شدن آن را به عنوان مطالبه از دولت، مجلس و دستگاه‌های مسوول اعلام می‌کنند:

1⃣ امکان ایجاد تشکل‌های مستقل کارگری که پیگیری آزادانه مطالبات جامعه کارگری را فراهم کند تا کارگران بدون هر گونه فشار شغلی یا امنیتی بتوانند خواست‌های صنفی خود را پیگیری کنند.

2⃣ اجرای نظام استاندارد و عادلانه کار و مرخصی با حداقل ۱۰ روز مرخصی در طول ماه.

3⃣ بازنگری در سازوکارهای جذب نیروی کار در پروژه‌های مربوط به صنعت نفت و خلع ید از شرکت‌های پیمانکاری که به واسطۀ شانه خالی کردن وزارت نفت از قرارداد مستقیم با کارگران، منجر به خسارت در انجام مطلوب پروژه‌ها و همچنین اهدای حقوق کارگران شده‌اند.

4⃣ افزایش دستمزد کارگران پیمانی متناسب با کارکنان رسمی وزارت نفت و بهبود وضعیت خوابگاه‌ها، کمپ‌های استراحت و ارائه خدمات پزشکی و درمانی مانند سایر نیروهای شاغل در شرکت‌های تابعۀ نفت.

5⃣ ایجاد سامانه‌ای برای شفاف‌سازی کلیۀ پرداخت‌ها در وزارت نفت به منظور نظارت عمومی و جلوگیری از پرداخت‌های نجومی که پیش از این در کشور بازتاب داشته است.

در نهایت، امضاءکنندگان این بیانیه از نهادهای نظارتی درخواست دارند تا برای بازگشت به کارِ کارگرانی که احیانا در فرآیند اعتراضات اخیر توسط شرکت‌های پیمانکاری یا کارفرمایان اخراج شده‌اند، در اسرع زمان اقدامات لازم را انجام دهند.

امضاءکنندگان:
امیر خراسانی، سلمان کدیور، وحید اشتری، میلاد گودرزی، امیر تفرشی، میلاد دخانچی، مرتضی کیا، محمدرضا اصنافی

....
....
@Falaakhon
🔸🔷🔸🔷🔸🔷🔷🔸🔷🔸🔷🔸

«نهضت» کشته و «نظام» راست شد!

💢 «عدالت اجتماعی» یک سیاست‌کلی یا خط‌مشی در کنار دیگر سیاست‌های کلی اداره امور عمومی جامعه نیست، بلکه یک روح، درونمایه و «کلان‌ایده حکمرانی» است که بر تمام خط‌مشی‌های عمومی سایه می‌گستراند. یعنی اینطور نیست که برای اداره‌ی عادلانه جامعه یک سیاست‌های کلی #آموزش_و_پرورش، یک سیاست‌های کلی #اصل_۴۴ و هم‌عرض این‌ها یک «سیاست‌های کلی #عدالت_اجتماعی» داشته باشیم، بلکه در بطن آن سیاست‌های کلی، باید روح عدالت اجتماعی را حاکم ببینیم. حال مهمترین انتخاب برای یک نظام سیاسی، اتخاذ کلان‌ایده اصلی و تعیین اولویت اول خود برای تحقق آن در خط‌مشی‌گذاری‌های بعدی است. «روح اصلی حکمرانی ما چیست؟» سوال مهمی‌ست که یک «دولت – ملت» در ابتدای راه خود، مثلاً پس از یک انقلاب سیاسی، باید به آن فکر کرده، به آن یک پاسخ ابتدایی داده و در مسیر، پاسخ خود را پخته کرده و کمال ببخشد. «عدالت»، «توسعه»، «بقا» و... پاسخ‌هایی در این لایه هستند.

⬇️⬇️⬇️⬇️
«نهضت» کشته و «نظام» راست شد!
[بخش دوم]

🔶 حال اگر فرآیند خط‌مشی‌گذاری خرد را شامل مراحل «مسئله‌یابی»، «دستورگذاری»، «تدوین»، «اجرا» و «نظارت» بدانیم و دو هویت «سیاستگذار - ناظر» (مثلاً #مجلس) و «مجری» (مثلاً #دولت) را برای تحقق آن لازم بدانیم، می‌توان در لایه‌ی کلان‌تر یعنی نقطه‌ی تعریف کلان‌ایده یک نظام سیاسی نیز بطور نمادین به این ۵ گام فرآیند خط‌مشی‌گذاری و دو هویت ملزوم آن قائل بود. یعنی به نیازشناسی برای یک جامعه‌ی پس از انقلاب، انتخاب و در دستور کار و اولویت قرار دادن یکی از مفاهیم #عدالت یا توسعه و نظایر آن، طراحی و تدوین ساختارها و بایدها برای تحقق آن کلان‌ایده، اجرای بایدها در قالب ساختارها و نهایتاً ارزشیابی و نظارت بر حرکت نظام سیاسی در راستای آن کلان‌ایده، نیازمند بوده و برای ضمانت تحقق این گام‌ها نیز وجود دو هویت «ناظر» و «مجری» ضروری است.

🔷 در ایرانِ پس از انقلاب اسلامی، اگر «نظام»، شامل قوای سه‌گانه و تمامی نهادها و کارگزاران ذیل آن را، مقام «مجری» برای آن کلان‌ایده بدانیم، به هویت دیگری برای تعیین کلان‌ایده، دستورگذاری آن و نظارت بر حرکت «نظام» در مسیر تحقق آن نیازمندیم. هویتی که با وام‌گرفتن از تعابیر متفکرین انقلاب، می‌توان آن را «#نهضت» نامید. حرکت آرمانگرایانه و پر خروشی که علیه وضع موجود، انقلاب کرده و حالا و بعد از تغییر نظام سیاسی، از دل آن «نظام» جدیدی شکل گرفته که قهراً خود آن تبدیل به وضع‌موجود، محافظه‌کار و مسئول روزمرگی‌های اداره امورعمومی می‌شود. برای تبدیل آرمان‌های نهضت به روح‌کلی و رکن جهت‌سازِ «نظام» جدید، شرط اول حفظ و پایدار ماندن جریان نهضت، پس از انقلاب است. نهضتی که می‌توان در انقلاب اسلامی آن را شامل سه سطح تعریف کرد. سطح اول، نخبگان و دغدغه‌مندان اجتماعی، از دانشجو گرفته تا مُبلغ دینی که برخواسته از توده‌های مردم بوده و می‌توان آن را «نهضت مدنی» نامگذاری کرد. سطح دوم که آنرا «نهضت نهادی» می‌نامم، نهادهای انقلابیِ تأسیس شده پس از انقلاب‌اند که رسالت‌شان چیزی فراتر از روزمرگی‌ها تعریف شده بود. از سپاهی که قرار بود در سیاست دخالت نکرده و پاسدار ارزش‌ها و آرمان‌ها باشد تا صداوسیمایی که بنا بود دانشگاه باشد و صدا و تریبون مردم. سطح سوم، رهبر نهضتی‌ست که با همراهی مردم انقلاب کرده و حالا قرار است علاوه بر «رهبری نهضت»، بار «رهبری نظام» را هم بر دوش بکشد.

🔶 با این تعریف و تفکیک، برای نشستن نام «عدالت اجتماعی» بر تابلوی کلان‌ایده‌ی نظام سیاسی ایرانِ پس از انقلاب، به دو شرط نیازمند بودیم که فقدان آنها، یا به تعبیر بهتر، کشته‌شدن تدریجی آنها در طول دهه‌های گذشته، باعث شده که عدالت در اغما فرو رفته و امروز اثری از روح آن در جسم نحیف نظام دیده نشود. اولاً نهضت که در هر سه لایه، برای دستورگذاری عدالت اجتماعی برای نظام و نظارت بر حسن تحقق آن، امری حیاتی بود، به مرور کمرنگ و کم‌رمق‌تر شد. نخبگان و فعالین اجتماعی هویت بیرونی، ناظر، مستقل، عدالتخواه و منتقد خیرخواهِ خود را از دست داده و یا به بخشی از «نظام» و توجیه‌کننده وضع موجود تبدیل شده، یا به موجودیتی منزوی و یا برانداز. جایگاه نهادهای نهضتی نظیر صداوسیما، از موضع ناظر و هشداردهنده و تریبون نهضت، به روابط‌عمومی نظام تقلیل یافته و هویتی مانند سپاه از یکسو به مال‌سازی آلوده و از سویی دیگر، درگیر لیست بستن و ورود به انتخابات‌ها و پا کردن در کفش «نظام» بوده است. رهبری نیز بنا به اقتضائات اداره یا عدم پشتیبانی نهضت در سطوح قبلی یا با هر دلیل و تحلیل دیگری، به مرور درطول این سالها هرچه پیش آمده‌ایم، بیش از آنکه رهبر نهضتِ منتقد و ناظر بیرونی نظام باشد، متولی هماهنگی قوا، از هم نپاشیدن دولت‌ها، تدبیرکننده‌ی سیاست خارجی و سیاستگذاری‌های جزئی اقتصادی و بطور کلی «رهبر نظام» بوده است. با کم‌رمق شدن هویت نهضت، پای اول تحقق عدالت اجتماعی، لنگ شده و با عدم تحقق این شرط اول، برای نظامِ بدون ناظر و دیدبان، بستری فراهم شد که پایش به میدان تبعیض‌ها و نابرابری‌ها باز شود.

⬇️⬇️⬇️⬇️
«نهضت» کشته و «نظام» راست شد!
[بخش سوم]

🔷 ثانیاً ذیل «نظام» و برای «تدوین» و «اجرا»ی بایدهای تحقق عدالت اجتماعی، می‌بایست در دو ساحتِ «ساختار» و «کارگزار» طراحی یا عزم‌هایی با محوریت عدالت صورت می‌پذیرفت. از طراحی ساختار انتخابات، پارلمانی یا ریاستی بودن نظام و کارکرد #شورای_نگهبان گرفته تا تعریف وضع مطلوب برای نظام‌های آموزشی، سلامت، بانکی، مالیاتی و... ذیل کلان‌ایده‌، اگر «عدالت اجتماعی» می‌بود، توسط کارگزاران و جریان‌های سیاسی مختلف حاکم بر ادوار دولت‌ها و مجلس‌ها، اگر به کلان‌ایده معتقد می‌‎بودند، باید در ساحت نظر و عمل اتفاقاتی رقم می‌خورد. دومین شرط محقق نشده‌ی کلان‌ایده اینجا خودش را نشان می‌دهد. ما اکنون و در طول حدود سه دهه از مهمترین سال‌های طرح‌ریزی ساختمان «نظام»، جریان سیاسی یا کارگزار صاحب قدرتِ «چپ» یا دارای دغدغه‌های عدالتخواهانه و برنامه‌های مبتنی بر رفع نابرابری و توزیع عادلانه‌ها فرصت‌ها و ثروت‌ها نداشته‌ایم. بعد از دهه‌ی ۶۰ که آن هم بخاطر شرایط و اقتضائات ویژه سال‌های ابتدایی پس از انقلاب و جنگ تحمیلی خیلی نمی‌توان جریان‌شناسی اندیشه‌ای دقیقی از آن داشت، از ابتدای دهه ۷۰ تاکنون شاهد دست بدست شدن قدرت میان «راست‌های موسوم به #اصولگرا» و «راست‌های موسوم به #اصلاح_طلب» بوده‌ایم.

📌 بطور خلاصه؛ کشته‌شدن «نهضت» در سطوح مختلفش و راست‌گرا شدن «نظام» در جریان‌های سیاسی‌اش، مهمترین آسیب‌شناسی نگارنده از عدم توفیق نظام جمهوری اسلامی در حوزه عدالت اجتماعی و فاصله‌ی ژرف وضع‌موجود آن با آرمان‌های تصویرشده است. در همین راستا، «احیای نهضت» و «شکل و قدرت گرفتن یک جریان سیاسی عدالت‌محور» و در نتیجه‌ی این دو، تحقق «حکمرانی مشارکتی عدالت‌محور» در دهه‌ی پیش رو، الزام اجتناب‌ناپذیر بازگشت به مسیر تحقق عدالت است.

✍️ «میلاد گودرزی»

#عدالت_چرا_دولت_ها_نتوانستند #دولت_عدالتخواه #نهضت_نظام #میلاد_گودرزی

🆔 @gerayeedalat
🔰به بهانه هشتگ #محاکمه_روحانی
🔲 سرنوشت شکایتم از «حسن‌میرمحمدعلی» (#داماد_شمخانی) چی شد؟

🔺احتمالاً صوت منتشرشده از آقای داماد رو شنیدید که درمورد تخلفاتش در لواسان، میگه: "میلاد گودرزی میخواد خونه‌م رو خراب کنه/ دیه‌ش رو گذاشتم کنار، میکشمش"
تیر۹۹ باعنوان «تهدید» شکایت کردم. در دادسرا متهم احضار شد. منکر صوت شد. پرونده برای تحقیق به آگاهی رفت، اونجا پذیرفت که صدا متعلق به خودشه ولی گفت "«مونتاژ» و «تقطیع» شده و اصلاً مگه همین یک میلاد گودرزی در ایران هست؟!"

🔺بعد از اونم در احضارها و مواجهه حضوری‌های بعدی حاضر نشد. حتی حکم جلب هم صادر شد اما بی‌سرانجام هرکدوم از این رفت‌وبرگشت‌ها هم چندماه طول کشیده و بنده هم بعنوان شاکی مدام درحال رفت و آمد بین دادسرا و آگاهی و سرباز گرفتن از کلانتری برای ابلاغ احضاریه و... بودم. تا اینکه نهایتاً در اردیبهشت۱۴۰۰ و بعد از گذشت ۱۰ماه از ثبت شکایت، باتوجه به صوت و اقرار متهم، کیفرخواست صادر شد.

🔺۵تیر جلسه دادگاه برگزار شد. متهم، آقای داماد، بازهم حاضر نشد. توضیحات و لایحه رو دادم، از قاضی هم پرسیدم حالا که ایشون نیومده چی میشه؟ دوباره جلسه میذارید؟ گفتن نه دیگه، باتوجه به اقرار و عدم حضور، تمومه. چندهفته بعد و درحالیکه منتظر صدور حکم (تا ۲سال حبس بجرم تهدید به‌قتل) بودم مجدد ابلاغیه اومد برای حضور در جلسه دادگاه در تاریخ ۱۷ مرداد.

🔺بازم رفتم، این‌بار نه متهم اومده بود، نه قاضی! یه صفحه نوشتم، گذاشتم روی پرونده که "باتوجه به صوت تهدید واضح، اقرار متهم و دوبار احضار به دادگاه و عدم حضور، لطفاً رأی رو صادر کنید دیگه، منتظر چی هستید؟!"

🔺پریروزا دوباره ابلاغیه اومده و برای سومین بار جلسه دادگاه تنظیم کرده‌اند برای تاریخ ۱۵آذر۱۴۰۰. یعنی ۳ماه بعد! امروز رفتم شعبه دادگاه گفتم آقا دارید چیکار میکنید؟ دستور قاضی رو نشون دادند که نوشته "تحقیقات بیشتر یک ضرورت است!" (یا یه همچین چیزی)

🔺تو پرونده‌ای که شاکی خصوصی داره، صوت و مستندات قطعی داره، متهم اقرار کرده و دو جلسه به دادگاه احضار شده و نیومده، شما یکسال و نیم سر کارید و معلوم هم نیست تا کی باید بدوید تا متهم قدم‌رنجه کرده و تو جلسه حاضر بشه تا شاید حکمی صادر بشه. حالا یا خوشبینانه بخاطر فشل ‌بودن دستگاه قضایی یا بدبینانه بخاطر اینکه متهم، داماد یه مسئولی‌ چیزی‌ست.

🔺حالا دوستان ما، زیر باد کولر هشتگ #محاکمه_روحانی میزنن و انتظار دارن دادستان هم باتوجه به تعداد توییت‌ها و لایک‌ها، علیه رئیس‌جمهور سابق که در دورانش، سوال از وزرایش در مجلس هم ممنوع بود، اعلام‌جرم کند و به نمایندگی از اهالی توییتر شکایت را پی بگیرد.

🔺اگرچه تجربه‌های عمومی مثل ماجرای #عنابستانی و مرخصی‌های #مهدی_هاشمی کافیه که انتظارمون از سطح و کیفیت برخوردقضایی با مسئولین و وابستگان‌شون حداقلی بشه، اما تجربه مواجهه شخصی و بالاپایین کردن راهروهای دادگاه در پیگیری پرونده‌های این‌چنینی، نتایج ملموس‌تری در تعدیل انتظارات داره که البته امیدوارم درگیرش نشید.

پ.ن:
در این بین و بعد از جلسه اول دادگاه‌مون، رئیس قوه قضاییه هم تغییر کرد. (۱۰ تیر ۱۴۰۰). من هم که منتظر صدور یک حکم قاطع و اجرای عدالت در این پرونده بودم، میخواستم بصورت نمادین، تحقق صدور رأی در دوران رئیس جدید قوه رو به‌فال نیک بگیرم که نشد 😊
از قرار تو پرونده دیگه‌ای هم که اونجا من متهم بودم و شاکی از یاران یکی از مفسدین اقتصادی بود، تو همین ایامِ عوض شدن رئیس قوه، اتفاقات عجیبی علیه‌م رخ داد که سرفرصت درمورد اون هم می‌نویسم. درکل و بهرحال؛ تا اینجا که نشده که تفسیر خوشبینانه‌ای از «سوره حمد» ارائه بدیم، امیدوارم در آینده تفسیر خوبی رقم بخوره...

🔲 @ArmanGram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰«تکفیر»؛ همین نزدیکی‌ها!

🔺اصلاً میدونید چیه؟ مسئله ما که فقط برکناری یه امام‌جمعه عدالتخواه نیست. اصل قصه، حاکم‌شدن یه جماعت تکفیری تمامیت‌خواه بر مصدر اموره!

🔺صوت رو گوش کنید، یکی از مسئولان شورای هماهنگی ائمه‌جمعه میگه "تریبون نمازجمعه آقای لواسانی مأمنی برای «عدالتخواهان خودژنرال‌پندار» (اشتری و گودرزی و...) شده بود و ایشون بارها تذکر گرفتند که «برخی امور» رو رعایت نمی‌کنید!"

🔺خیلی محکم میگه "میدونید که انتهای تفکر این‌ها به چه جریانی وصله! برای این‌ها ولایت‌فقیه و نظام‌اسلامی یک ماجرای ثانویه و بدون اهمیته!"
آقای طلبه جوان؛ انتهای تفکر به کجا وصله؟ اتصالات رو شما چجوری و با چه متری اندازه میزنی که انقدر مطمئن حرف میزنی؟

🔺حقیقتاً بنام دین عجب نسلی تربیت شده... 😞

پ.ن: صوت منتشرشده پیرامون حواشی اخیر مربوط به برکناری امام‌جمعه لواسان، متعلق به فردی بنام «رضاپور»ـه که خودش رو از مسئولان شورای سیاستگذاری ائمه‌جمعه معرفی میکنه.
🔲 @ArmanGram
🔰 یک نصفه‌موز!

🔺تا امروز حدود ۵۰میلیون دز #واکسن وارد کشور شده که ۷۴٪ اون در کمتر از ۲ماه اخیر و در دولت سیزدهم اتفاق‌افتاده. آیا تحولی در روابط‌خارجی، تحریم‌ها و... رخ داده یا دلیلش صرفاً تأمین‌اعتبار و پیگیری و «کار» بوده؟!

🔺طبق آمار گمرک، کل این واکسن‌ها فقط ۴۲۱میلیون‌دلار ارز برده، نصف عددی که تو ۳سال گذشته صرف واردات #موز شده!

🔺من از هیچ‌کدوم از مسئولین دولت قبل ادعایی مبنی بر محدودیت یا ممنوعیت داخلی و سیاسی برای واردات واکسن نشنیدم. اگر بوده یا هردلیل دیگه‌ای غیر از بی‌عرضگی وجود داشته، شفاف کنند وگرنه ماجرای واکسن و آمار فاجعه‌بار تلفات روزانه کرونا هم در کارنامه پر از تباهی و ناکارآمدی دولت #روحانی ثبت میشه!

پ.ن: البته ایراد وارد به وعده‌های توخالی تولید ۵۰میلیون دز واکسن داخلی تا پایان شهریور، به‌جای خود باقی‌ست. اما کسی از مسئولین دولت قبل چنین ادعایی نداره که این وعده‌ها مانعی برای واردات بوده. کسی چنین ادعایی کرده تا حالا؟

🔲 @ArmanGram
🔰 مخبرِ وعده‌دهنده، مدیر ناموفق!

🔺مدیر موفق «گزارش عملکرد» میده ولی مدیری که دوست داره موفق باشه؛ «وعده»! و از اونجایی که برای «مدیر موفق» بودن، فاکتورهای دیگه‌ای هم لازمه که معمولاً «مدیر وعده‌دهنده» فاقد اوناست، وعده‌دهنده هیچوقت به مرحله‌ی گزارش عملکرد مطلوب نمیرسه.

🔺یکی از مهمترین فاکتورها، «کنترل پیش‌نگر»ـه. قدرت پیش‌بینی عملیات و چالش‌هاش و کنترل حداکثری انحرافات، پیش از شروع اجرا. یکی دیگه از فاکتورها توان ایجاد بالانس و هماهنگی بین نقش‌های مدیریتیه. یه مدیر همزمان هم رهبر عملیات درون سازمانشه و هم سخنگوی سازمان و مسئول مراوده با بیرون و باید بتونه بین این نقش‌ها تعادل برقرار کنه. در بیرون، متناسب با توان و واقعیت‌های سازمانش حرف بزنه، مذاکره کنه، وعده بده و... در غیر اینصورت ممکنه نقش سخنگویی‌ش به نقش رهبری‌ش و همچنین مزیت رقابتی سازمانش آسیب بزنه.

🔺در فقره‌ی #واکسن_برکت و خلف‌وعده‌ی ۸۸درصدیِ اتفاق‌افتاده، در خوشبینانه‌ترین حالت؛ جناب #مخبر با وعده‌های هر باره و مصاحبه‌های پر زرق و برق، نه‌تنها نشون داد قدرت کنترل پیش‌نگر رو نداره و نه تنها موجب سرخوردگی و ناامیدی عمومی شد که اصل مزیت سازمان خودش و زحمات تولیدکنندگان واکسن داخلی رو هم تحت‌الشعاع قرار داد.

🔺امروز در جامعه، تصویر خلف‌وعده‌ی برکت، از اصل تولید برکت پررنگ‌تره. بدون وعده‌‎ی ۵۰میلیون دز، امروز خیلی بهتر و بیشتر می‌شد به اصل تولید واکسن ملی افتخار کرد و البته با داشتن برآورد درستی از توان و امکان داخلی، خیلی زودتر و بیش‌تر برای واردات واکسن و رفع نیاز اولیه‌ی جامعه تلاش کرد.

پ.ن: طبق آمارهای منتشرشده ازسوی مسئولین ستاد اجرایی، تا پایان شهریور حدود ۶میلیون دز واکسن برکت به وزارت بهداشت تحویل داده شده که باتوجه به وعده‌ی تحویل ۵۰میلیون دز، این وعده به میزان ۱۲٪ محقق شده.

🔲 @ArmanGram
🔶 کارگروه مبارزه با فساد و تبعیض بسیج دانشگاه صنعتی امیرکبیر برگزار می‌کند:

🔰 نشست کارشناسی چیستی و ابعادِ"مبارزه سیستماتیک با فساد"

⬅️ گفت و گو پیرامون بسترها و خلاء های موجود در روند مبارزه با فساد به همراه تحلیل و بررسی حکم ۱۲ بندی رئیس جمهور مبنی بر عدم بروز فساد اداری و اقتصادی


🔻با حضور:
👤 آقای میلاد گودرزی،
روزنامه‌نگار و پژوهشگر حوزه فساد

👤 خانم بهاره آروین،
عضو سابق شورای شهر تهران

👤آقای احسان پرنیان،
عضو بخش مبارزه با فساد مرکز پژوهش های مجلس شورای اسلامی

یکشنبه۴ مهرماه- ساعت۱۷

📍 حسینیه بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر

⭕️ "برای دریافت لینک جلسه غیرحضوری به ادمین پیام دهید"

#کارگروه_مبارزه_با_فساد_و_تبعیض

🆔 @basijaut
Forwarded from آوانت تی‌وی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰مبارزه با «فاسد» یا مبارزه با «فساد»؟!
🔺آسیب‌شناسی مدل «مبارزه با فساد» در کشور در دهه‌های گذشته

بخش اول از ارائه‌ی میلاد گودرزی در نشست کارشناسی چیستی و ابعادِ "مبارزه سیستماتیک با فساد"
🔺به میزبانی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر - ۴مهر ۱۴۰۰
🔻با حضور: میلاد گودرزی (روزنامه‌نگار و پژوهشگر حوزه فساد)، خانم بهاره آروین (عضو سابق شورای شهر تهران) و احسان پرنیان (عضو بخش مبارزه با فساد مرکز پژوهش‌های مجلس)

📎فایل کامل این نشست و مباحث دیگر سخنرانان را در صفحه اینستاگرام زیر می‌توانید مشاهده کنید:
🆔 https://www.instagram.com/bsj.aut

🖥l آوانْت l👇🏻
t.me/joinchat/AAAAAD7VCM_sA6naPJpfBQ
Forwarded from آوانت تی‌وی
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🔰گرافی از ایده‌های نو در مبارزه با فساد!
🔺تشریح «طرح‌ریزی شبکه‌ای» سیستم مبارزه با فساد

بخش دوم از ارائه‌ی میلاد گودرزی در نشست کارشناسی چیستی و ابعادِ "مبارزه سیستماتیک با فساد"
🔺به میزبانی بسیج دانشجویی دانشگاه صنعتی امیرکبیر - ۴مهر ۱۴۰۰
🔻با حضور: میلاد گودرزی (روزنامه‌نگار و پژوهشگر حوزه فساد)، خانم بهاره آروین (عضو سابق شورای شهر تهران) و احسان پرنیان (عضو بخش مبارزه با فساد مرکز پژوهش‌های مجلس)

📎فایل کامل این نشست و مباحث دیگر سخنرانان را در لینک زیر می‌توانید مشاهده کنید:
aparat.com/v/PEaZW

🖥l آوانْت l👇🏻
t.me/joinchat/AAAAAD7VCM_sA6naPJpfBQ
🔰صداوسیما؛ روابط‌عمومی نظام یا تریبون نهضت؟!

🖋 برشی از مصاحبه‌م با روزنامه فرهیختگان، به بهانه‌ی تغییر رئیس سازمان صداوسیما - شنبه ۱۰ مهر ۱۴۰۰:

🔺رئیس قبلی صداوسیما، چند سال پیش مصاحبه‌ای کرد و به‌صورت علنی و با افتخار این موضوع «انکار» را مثال زد. می‌گفت یک مخاطراتی در سیستم بانکی وجود دارد اما رویکرد صداوسیما این است که در این خصوص صحبت نکند؛ چراکه موجب تخریب این سیستم می‌شود، درنتیجه ما مراقبت‌های خودمان را بالا بردیم که درباره این موضوع چیزی نگوییم.

🔺ببینید یک چالشی در حکمرانی وجود دارد و صداوسیما در مقام جایی که می‌تواند به‌نفع مردم، در مقام اصلاح آن چالش وارد شود، می‌گوید ما خیلی حواس‌مان را جمع کردیم که درباره این موضوع چیزی نگوییم. یعنی در مقام انکار و در مقام سکوت ظاهر می‌شود، چرا؟ چون جایگاه خودش را جایگاه انتقاد و بیرونی و اصلاحی تعریف نکرده است.

🔺من همیشه برنامه نود فردوسی‌پور را در این زمینه به‌عنوان یک استثنا مثال می‌زنم. رویکرد برنامه نود نهضتی بود. برنامه نود مدافع وضع موجود فوتبال کشور نبود، کارشناسان را می‌آورد و به پشتوانه مخاطب و طرفداران زیادی که داشت به داورها و تیم‌ها و مریبان و حتی خود مردم و تماشاگران گیر می‌داد و بعضا اصلاح انجام می‌داد. جلوی بعضی تخلفات را می‌گرفت، جلوی بعضی ظلم‌هایی که به برخی تیم‌ها می‌شد را می‌گرفت و در حد خودش اصلاحات انجام می‌داد.

🔺اما این نهضت استثنا در تلویزیون که البته همان هم تحمل نشد، درباره یک حوزه خاص و کمتر حساس مثل فوتبال بود؛ حال تصور کنید ما نود سیاسی و نود مفاسد اقتصادی داشته باشیم. ببینید چه اتفاق بزرگی هم در جذب مخاطب و هم در اصلاح مسائل کشور می‌تواند رقم بخورد.

📎برش‌های دیگه‌ای از این مصاحبه رو تو عکس‌های ضمیمه میتونید بخونید. متن کاملش هم در لینک زیر در دسترسه:
🔗 http://fdn.ir/61051

🔲 @ArmanGram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🔰سرنوشت ۶ماه حبس‌م چی شد؟

🔺سال گذشته با شکایت نهاد ریاست‌جمهوری دولت روحانی، در دادگاه بدوی بشکل عجیبی به‌جرم «فیلمبرداری از اماکن ممنوعه» به ۶ماه حبس محکوم شدم. [شرحش رو همون ایام در اینجا نوشتم]

🔺حالا باوجود اعلام انصراف و گذشت نهاد ریاست‌جمهوری دولت جدید (شاکی) از شکایت مورد اشاره، دادگاه تجدیدنظر حکم بدوی رو تایید کرد. به این ترتیب حکم ۶ماه حبس به جرم تصویربرداری از اماکن ممنوعه؛ «قطعی» شد و فقط بعنوان تخفیف، یکسال تعلیق شده!

🔺توضیحاتم در ویدئو رو بشنوید...
📎 [تصویر رأی تجدیدنظر]

پ.ن:
والله که شهر بی‌تو مرا #حبس می‌شود
آوارگی و کوه و بیابانم آرزوست...
🔲 @ArmanGram
🔹سلسله نشست‌های تحول در صداوسیما؛
با نگاهی آسیب‌شناسانه به وضعیت موجود رسانه ملی

#جلسه_دوم

▫️ارتباطات فرابخشی صداوسیما و چابک‌سازی ساختاری و منابع انسانی
👤دکتر محمد سرافراز

▫️بررسی قانون اداره صداوسیما
👤دکتر امین طیب‌طاهر

▫️مرور تطورات رسانه ملی پس از انقلاب و مواضع و فرصت های تحول در صداوسیما
👤دکتر عبدالکریم خیامی

▫️ مرجعیت رسانه‌ای صدا و سیما
👤 آقای علی علیزاده

▫️جمهوریت و رسانه ملی
👤 آقای میلاد گودرزی

🗓 دوشنبه ۲۶ مهرماه | ساعت ۱۴

📍مکان: پردیس مرکزی دانشگاه تهران، دانشکده فنی، تالار رجب‌بیگی

📱پخش زنده از اینستاگرام و اسکای‌روم


@basijut_ir
🔰به‌نام!
🔺دیروز داشتم میرفتم همایش دانشگاه تهران، تو میدون ولیعصر منتظر تاکسی بودم، یه جوون خوش‌تیپ گفت موتور؟ گفتم نه ممنون. گفت عه آقاگودرزی تویی؟ بیا بالا برسونمت. تا اونجا پشت موتور گپ زدیم، میگفت مغازه پوشاک داشتم تو کرونا ورشکست شدم.

🔺رسیدیم، گفت منم میتونم بیام داخل؟ گفتم آره ولی همایش درمورد صداوسیماست، احتمالاً قراره یه سری چرت و پرت بگم، حوصله‌ت سر میره‌‌ها😅. گفت نه‌بابا من همه حرفای شماها رو تو اینستا دنبال میکنم، اینم روش😅. موتور رو بست، رفتیم تو.

🔺وقتی پشت موتور مدام اصرار داشت که شما کارتون خیلی درسته و دم‌تون گرمه، من این فکر تو سرم رژه میرفت که نه‌بابا؛ ماها بی‌خاصیت‌تر از اونی هستیم که بتونیم واسه تو کاری بکنیم. مگه مغازه‌ت تعطیل شد، من و امثال من و دوجین رسانه و خبرگزاری و همین صداوسیما که نشستی تو همایشش، کاری کردن برات؟

🔺تو این سالها انرژی‌ای که پشت این موتورها و تو گپ‌زدن با بهنام‌ها گرفتم رو هیچ‌جای دیگه‌ای پیدا نکردم. ولی درعین حال احساس «بی‌خاصیت»بودن هم اذیتم میکرد. وقتی میگفت مشتی تو بخاطر ماها ۶ماه حبس گرفتی، تو دلم میگفتم خب چه دردی ازت دوا کرد این حکم من؟ شما درد کشیدی ما حرفشو زدیم فقط.

🔺منبر دیروز رو هم سعی کردم زودتر جمع کنم بیام پایین تا سر بهنام درد نگیره و بره به کار و زندگیش برسه. بگذریم که دقیق‌ترین تحلیل و واکنش نسبت به حرفای دیروزم درمورد «جمهوریت و رسانه ملی» رو هم وقتی اومدم پایین از خود بهنام شنیدم، نه دانشجوهای ارتباطات و علوم سیاسی.

🔺تو راه برگشت به حرفای بهنام و احساس بدردنخور بودن‌مون و اینکه بجز حرف‌زدن چه کار دیگه‌ای میشه کرد، خیلی فکر کردم!

🔲 @ArmanGram