سرشت یا تربیت؟
هوش انسان تابع ژنتیک است یا شرایط محیطی؟
از سادهترین راههای سنجش نقش ژنتیک در بهرهی هوشی، مطالعه بر روی دوقلوها است. در دوقلوهای همسانی که در شرایط محیطی متفاوتی بزرگ شدهاند، هر چه اختلاف هوشی کمتر باشد گواهی است از اینکه نقش ژنتیک پررنگتر از نقش محیط است (و برعکس).
در دوقلوهای ناهمسان (یا مجازی) که در یک خانواده بزرگ شوند هر چه اختلاف هوشی بیشتر باشد گواهی است از اینکه نقش ژنها پررنگتر از نقش محیط است (و برعکس). (به دو نوزاد از دو پدر و مادر زیستیِ متفاوت، که مثلاً زوجی همزمان هر دو را به فرزندی پذیرفتهاند، دوقلوی مجازی گویند.)
اگر چنین راههای سادهای برای آزمودن این پرسش وجود دارد پس چرا بر سر پاسخ به این پرسش کماکان اختلاف است؟ از علل این اختلافنظر باید به وجود یافتههای متعارض اشاره کرد. برخی دادهها ژنتیک را مؤثرتر نشان داده و برخی محیط را. اما چرا دادهها متعارضاند؟
علاوه بر علل شایعی که در تکرارناپذیری دادههای علمی اشاره میشود، در اینجا میتوان به علل دیگری هم اشاره کرد.
یک. ممکن است پیشفرضهای ایدئولوژیک در ثبت و تفسیر دادهها نقش داشته باشد. مثلاً بهطور متعارف راستها بر نقش ژنها بیشتر انگشت میگذارند و چپها بر نقش محیط رشد.
دو. شرایط بدنی آزمودنیها (مثلاً میزان قند یا اسید لاکتیک موجود در بدن، کم خوابی، خستگی،...) در هنگام شرکت در آزمون هوش بر نوع پاسخ اثر دارند. البته به وضوح تأثیر تمامی این عوامل بر نمرات آزمون یکسان نیست اما ممکن است آنقدری تفاوت ایجاد کند که باعث شود نتایج متفاوتی در تکرار آزمونها بهدست آید یا نقش پیشفرضهای نظری پژوهشگر در ثبت دادهها بیشتر شود.
سه. در برگزاری آزمون هوش دوقلوها با یک دوراهی نیز سروکار داریم. اگر یک پژوهشگر از هر دو فرد آزمون بگیرد سوگیری شخصی او مبنی بر اینکه هوش مهمتر است یا محیط بر ثبت دادهها اثر میگذارد. و اگر دو پژوهشگر متفاوت از هرکدام از دوقلوها آزمون بگیرند اختلاف در نمرات را میتوان به اختلاف در نحوهی بیان سؤالات توسط دو پژوهشگر ربط داد.
چهار. نقدهای زیادی به آزمونهای هوش رایج (و حتی خود مفهوم هوش) وارد است و بنابراین نوع آزمون هوش به کار گرفته نیز ممکن است در گزارش نهایی اثر داشته باشد.
اما بهرغم این مشکلات روانشناسان چارهای جز کنار آمدن با این کاستیها ندارند. کار ایشان آن است که از کاستیها بکاهند و نه آنکه در مواجهه با چنین نقدهایی یکسره پژوهش را رها کنند. علم به نحوی اصلاحی پیش میرود.
در پژوهش جدید، در همین راستا، اولاً برای اولینبار دوقلوها را طی زمانهای طولانی مقایسه کردند تا دادههای موثقتری داشته باشند، و ثانیاً برخی از جفت دوقلوها را یک پژوهشگر آزمود و برخی جفتها را دو پژوهشگر متفاوت، تا از نقش پیشفرضهای نظری پژوهشگران بکاهند به این امید که پیشفرضهای متعارض همدیگر را تعدیل کنند.
سه دسته دوقلو را در سه آزمایش طی زمان مقایسه کردند.
دستهی نخست کودکان دوقلوی همسانی بودند که در خانوادههای متفاوتی بزرگ میشدند. ابتدا همسانی هوشی کمتری ثبت شد اما با گذر زمان، به رغم تفاوت در تجربههای دوقلوها، نمراتِ بهرهی هوشیشان همگرایی پیدا کرد؛ نشانی از اهمیت بیشتر ژنتیک.
دسته دوم دوقلوهای همسان بزرگسالی بودند که جدا پرورش یافته بودند. همانند دستهی کودکان، در این دسته نیز با گذر زمان همبستگی نمرهی هوش افزایش یافت؛ نشانی دیگر از اهمیت بیشتر ژنتیک.
دستهی سوم دوقلوهای مجازی بودند. همبستگی نمرات هوش در این گروه ابتدا پایین بود: شاهدی دیگر بر اینکه ژنتیک مهمتر است، و طی زمان با بزرگتر شدن کودکان این همبستگی بیشتر کاهش یافت؛ و این باز نشانیست از اینکه در درازمدت نقش ژنتیک در هوش بیشتر است.
نتیجهی کلی پژوهش: نقش محیط در پیشبینی هوش، در سنین پایین بیشتر از بزرگسالی است؛ به عبارتی با افزایش سن نقش ژنتیک بیشتر میشود. نتایج این پژوهش بسیار خلاف شهود ما است زیرا مطابق فهم عرفی، در گذر زمان نقش تجربههای زیسته باید بیش از نقش عوامل ژنتیکی باشند. اما مطابق این پژوهش اینطور نیست.
ناگفته پیداست که طرفداران تأثیر بیشتر محیط نیز یافتههای جدیدی رو خواهند کرد. به نمونهی اخیر از آن اشاره کنیم:
دانشآموزان فقیر در حل مسائل ریاضی که در آنها از غذا و پول سخن گفته شده ضعیفتر عمل میکنند تا مسائلی که به این موضوعات اشاره ندارد.
این پژوهش به خوبی نشان میدهد که فقر به راحتی میتواند بر نوع پاسخ به سؤالاتی که هوش کودک را ظاهراً به نحوی عینی و مستقل از شرایط میسنجند اثر بگذارد. چه بسا با افزودن عاملی مانند شرایط اقتصادی نتایج آزمون قبلی تکرار نشوند.
ترجمهی : هادی صمدی
⚛ @AndisheKonim
هوش انسان تابع ژنتیک است یا شرایط محیطی؟
از سادهترین راههای سنجش نقش ژنتیک در بهرهی هوشی، مطالعه بر روی دوقلوها است. در دوقلوهای همسانی که در شرایط محیطی متفاوتی بزرگ شدهاند، هر چه اختلاف هوشی کمتر باشد گواهی است از اینکه نقش ژنتیک پررنگتر از نقش محیط است (و برعکس).
در دوقلوهای ناهمسان (یا مجازی) که در یک خانواده بزرگ شوند هر چه اختلاف هوشی بیشتر باشد گواهی است از اینکه نقش ژنها پررنگتر از نقش محیط است (و برعکس). (به دو نوزاد از دو پدر و مادر زیستیِ متفاوت، که مثلاً زوجی همزمان هر دو را به فرزندی پذیرفتهاند، دوقلوی مجازی گویند.)
اگر چنین راههای سادهای برای آزمودن این پرسش وجود دارد پس چرا بر سر پاسخ به این پرسش کماکان اختلاف است؟ از علل این اختلافنظر باید به وجود یافتههای متعارض اشاره کرد. برخی دادهها ژنتیک را مؤثرتر نشان داده و برخی محیط را. اما چرا دادهها متعارضاند؟
علاوه بر علل شایعی که در تکرارناپذیری دادههای علمی اشاره میشود، در اینجا میتوان به علل دیگری هم اشاره کرد.
یک. ممکن است پیشفرضهای ایدئولوژیک در ثبت و تفسیر دادهها نقش داشته باشد. مثلاً بهطور متعارف راستها بر نقش ژنها بیشتر انگشت میگذارند و چپها بر نقش محیط رشد.
دو. شرایط بدنی آزمودنیها (مثلاً میزان قند یا اسید لاکتیک موجود در بدن، کم خوابی، خستگی،...) در هنگام شرکت در آزمون هوش بر نوع پاسخ اثر دارند. البته به وضوح تأثیر تمامی این عوامل بر نمرات آزمون یکسان نیست اما ممکن است آنقدری تفاوت ایجاد کند که باعث شود نتایج متفاوتی در تکرار آزمونها بهدست آید یا نقش پیشفرضهای نظری پژوهشگر در ثبت دادهها بیشتر شود.
سه. در برگزاری آزمون هوش دوقلوها با یک دوراهی نیز سروکار داریم. اگر یک پژوهشگر از هر دو فرد آزمون بگیرد سوگیری شخصی او مبنی بر اینکه هوش مهمتر است یا محیط بر ثبت دادهها اثر میگذارد. و اگر دو پژوهشگر متفاوت از هرکدام از دوقلوها آزمون بگیرند اختلاف در نمرات را میتوان به اختلاف در نحوهی بیان سؤالات توسط دو پژوهشگر ربط داد.
چهار. نقدهای زیادی به آزمونهای هوش رایج (و حتی خود مفهوم هوش) وارد است و بنابراین نوع آزمون هوش به کار گرفته نیز ممکن است در گزارش نهایی اثر داشته باشد.
اما بهرغم این مشکلات روانشناسان چارهای جز کنار آمدن با این کاستیها ندارند. کار ایشان آن است که از کاستیها بکاهند و نه آنکه در مواجهه با چنین نقدهایی یکسره پژوهش را رها کنند. علم به نحوی اصلاحی پیش میرود.
در پژوهش جدید، در همین راستا، اولاً برای اولینبار دوقلوها را طی زمانهای طولانی مقایسه کردند تا دادههای موثقتری داشته باشند، و ثانیاً برخی از جفت دوقلوها را یک پژوهشگر آزمود و برخی جفتها را دو پژوهشگر متفاوت، تا از نقش پیشفرضهای نظری پژوهشگران بکاهند به این امید که پیشفرضهای متعارض همدیگر را تعدیل کنند.
سه دسته دوقلو را در سه آزمایش طی زمان مقایسه کردند.
دستهی نخست کودکان دوقلوی همسانی بودند که در خانوادههای متفاوتی بزرگ میشدند. ابتدا همسانی هوشی کمتری ثبت شد اما با گذر زمان، به رغم تفاوت در تجربههای دوقلوها، نمراتِ بهرهی هوشیشان همگرایی پیدا کرد؛ نشانی از اهمیت بیشتر ژنتیک.
دسته دوم دوقلوهای همسان بزرگسالی بودند که جدا پرورش یافته بودند. همانند دستهی کودکان، در این دسته نیز با گذر زمان همبستگی نمرهی هوش افزایش یافت؛ نشانی دیگر از اهمیت بیشتر ژنتیک.
دستهی سوم دوقلوهای مجازی بودند. همبستگی نمرات هوش در این گروه ابتدا پایین بود: شاهدی دیگر بر اینکه ژنتیک مهمتر است، و طی زمان با بزرگتر شدن کودکان این همبستگی بیشتر کاهش یافت؛ و این باز نشانیست از اینکه در درازمدت نقش ژنتیک در هوش بیشتر است.
نتیجهی کلی پژوهش: نقش محیط در پیشبینی هوش، در سنین پایین بیشتر از بزرگسالی است؛ به عبارتی با افزایش سن نقش ژنتیک بیشتر میشود. نتایج این پژوهش بسیار خلاف شهود ما است زیرا مطابق فهم عرفی، در گذر زمان نقش تجربههای زیسته باید بیش از نقش عوامل ژنتیکی باشند. اما مطابق این پژوهش اینطور نیست.
ناگفته پیداست که طرفداران تأثیر بیشتر محیط نیز یافتههای جدیدی رو خواهند کرد. به نمونهی اخیر از آن اشاره کنیم:
دانشآموزان فقیر در حل مسائل ریاضی که در آنها از غذا و پول سخن گفته شده ضعیفتر عمل میکنند تا مسائلی که به این موضوعات اشاره ندارد.
این پژوهش به خوبی نشان میدهد که فقر به راحتی میتواند بر نوع پاسخ به سؤالاتی که هوش کودک را ظاهراً به نحوی عینی و مستقل از شرایط میسنجند اثر بگذارد. چه بسا با افزودن عاملی مانند شرایط اقتصادی نتایج آزمون قبلی تکرار نشوند.
ترجمهی : هادی صمدی
⚛ @AndisheKonim
PsyPost
Groundbreaking study reveals the impact of genetics on IQ scores over time
A groundbreaking study reveals that genetic factors increasingly influence IQ as we age, while environmental factors are more significant during early development.
رونمایی از فناوریهای جدید برای شناسایی تمدنهای بیگانه؛ آغاز عصر تازه شکار موجودات هوشمند
محققان با وجود تلاشهایی که طی بیش از ۶ دهه گذشته انجام دادهاند، در برقراری تماس با سایر موجودات هوشمندی که ادعا میکنند در جهان ما زندگی میکنند، ناکام بودهاند. با این وجود، آنها معتقدند که شکار تمدنهای بیگانه به زودی وارد عصر جدیدی میشود.
دانشمندان درگیر در بزرگترین برنامه تحقیقات علمی جهان که به یافتن تمدنهای بیگانه اختصاص دارد (Breakthrough Listen)، میگویند که مجموعهای از پیشرفتهای رخ داده در حوزه فناوری، جستجوی حیات هوشمند در کیهان را در شرف تغییر بزرگی قرار داده است.
خوانش بیشتر :
https://tinyurl.com/ycxyayuu
خاستگاه : یورونیوز پارسی
@AndisheKonim
محققان با وجود تلاشهایی که طی بیش از ۶ دهه گذشته انجام دادهاند، در برقراری تماس با سایر موجودات هوشمندی که ادعا میکنند در جهان ما زندگی میکنند، ناکام بودهاند. با این وجود، آنها معتقدند که شکار تمدنهای بیگانه به زودی وارد عصر جدیدی میشود.
دانشمندان درگیر در بزرگترین برنامه تحقیقات علمی جهان که به یافتن تمدنهای بیگانه اختصاص دارد (Breakthrough Listen)، میگویند که مجموعهای از پیشرفتهای رخ داده در حوزه فناوری، جستجوی حیات هوشمند در کیهان را در شرف تغییر بزرگی قرار داده است.
خوانش بیشتر :
https://tinyurl.com/ycxyayuu
خاستگاه : یورونیوز پارسی
@AndisheKonim
اصطلاح «راجر» در ارتباطات بیسیم و رادیویی از کجا میآید؟
«راجر» به اصطلاحی رایج برای تأیید دریافت پیام تبدیل شده است، که بیشتر مواقع هنگام صحبت با تلفن یا بیسیم در موقعیتهای نسبتاً مهم به کار می رود.
این اصطلاح را اغلب در فیلمهای هالیوودی و بویژه در ژانر جنگی هنگام مکالمات رادیویی و بیسیم میان شخصیتها میتوان شنید.
با این حال، ریشه این اصطلاح جالب کمتر شناخته شده و جالب است بدانید که هیچ ارتباطی به فرد یا شخصیتی با نام راجر ندارد.
شروع استفاده از این اصطلاح را میتوان در روزهای اولیه ارتباطات رادیویی ردیابی کرد، زمانی که خطوط همراه با نویز و صداهای خفه سبب شده بود ارتباطات کوتاه و مختصر باشد.
خوانش بیشتر :
https://tinyurl.com/3wdr9ubz
خاستگاه : یورونیوز پارسی
⚛ @AndisheKonim
«راجر» به اصطلاحی رایج برای تأیید دریافت پیام تبدیل شده است، که بیشتر مواقع هنگام صحبت با تلفن یا بیسیم در موقعیتهای نسبتاً مهم به کار می رود.
این اصطلاح را اغلب در فیلمهای هالیوودی و بویژه در ژانر جنگی هنگام مکالمات رادیویی و بیسیم میان شخصیتها میتوان شنید.
با این حال، ریشه این اصطلاح جالب کمتر شناخته شده و جالب است بدانید که هیچ ارتباطی به فرد یا شخصیتی با نام راجر ندارد.
شروع استفاده از این اصطلاح را میتوان در روزهای اولیه ارتباطات رادیویی ردیابی کرد، زمانی که خطوط همراه با نویز و صداهای خفه سبب شده بود ارتباطات کوتاه و مختصر باشد.
خوانش بیشتر :
https://tinyurl.com/3wdr9ubz
خاستگاه : یورونیوز پارسی
⚛ @AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
هفت سال قبل در ۲۳ تیر ۱۳۹۶ «مریم میرزاخانی» ریاضیدان نخبه ایرانی و نخستین زن ریاضیدان برنده جایزه فیلدز و استاد دانشگاه استنفورد، در چهل سالگی درگذشت. یاد و نام مریم میرزاخانی را گرامی میداریم.
مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی و استاد دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۱۴ به خاطر کار بر «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانهای آنها» برنده مدال فیلدز شد، که بالاترین جایزه در ریاضیات است. وی تنها زن و اولین ایرانی برنده مدال فیلدز است. زمینه تحقیقاتی او مشتمل بر نظریه تایشمولر، هندسه هذلولی، نظریه ارگودیک و هندسه همتافته بود...
مریم میرزاخانی زمانی که در بستر بیماری بود گفت:« دنیا هیچ وقت عادلانه نبوده، زمانی که با هوشی سرشار و در خانوادهای خوب و اطرافیانی خوب به دنیا آمدم در حالی که خیلیها چنین شرایطی را نداشتند نیز عادلانه نبود، پس امروز به هم شرایطم اعتراضی ندارم.»
⚛ @AndisheKonim
مریم میرزاخانی ریاضیدان ایرانی و استاد دانشگاه استنفورد در سال ۲۰۱۴ به خاطر کار بر «دینامیک و هندسه سطوح ریمانی و فضاهای پیمانهای آنها» برنده مدال فیلدز شد، که بالاترین جایزه در ریاضیات است. وی تنها زن و اولین ایرانی برنده مدال فیلدز است. زمینه تحقیقاتی او مشتمل بر نظریه تایشمولر، هندسه هذلولی، نظریه ارگودیک و هندسه همتافته بود...
مریم میرزاخانی زمانی که در بستر بیماری بود گفت:« دنیا هیچ وقت عادلانه نبوده، زمانی که با هوشی سرشار و در خانوادهای خوب و اطرافیانی خوب به دنیا آمدم در حالی که خیلیها چنین شرایطی را نداشتند نیز عادلانه نبود، پس امروز به هم شرایطم اعتراضی ندارم.»
⚛ @AndisheKonim
پیشفرض منطقی علم و خردگرایان
پیش فرض منطقی علم این است که هر چیزی که وجود دارد یا موجود است، مادی و قابل اندازهگیری است.
اما اندازهگیری یعنی چه؟ اندازهگیری در اینجا یعنی هر آنچه قابل شناخت باشد؛ به هر روشی خواه با ابزار یا مشاهده؛ چه این روش امروز موجود باشد یا بعدا روی کار بیاید پیش فرض ما این است که اگر چیزی موجود باشد قابل شناخت در نتیجه قابل اندازهگیری است و مسئله فقط زمان است، این که چه زمانی.
از این رو علم و دانشمندان امیدوار و ناچار هستند؛ یعنی امیدوارند به اینکه هر پدیدهای که هنوز بدون توضیح مانده روزی به پاسخ برسد. هرچند دستهای نیز وجود دارند به نام اسرارانگاران که معتقدند پاسخ برخی سوالات را نمیتوان تا ابد پیدا کرد، و کلمه تا ابد باید ادا شود، واگرنه آن دیگر اسرارانگاری محسوب نمیشود و صرفا به این تقلیل خواهد یافت که زمانی هرچند طولانی بلاخره جواب پیدا میشود. با توجه به اینکه زمان فارغ از گمانههای دیگر بینهایت یا بسیار بسیار طولانی فرض میشود و کسی از بینهایت و بسیار بسیار طولانی(چند ده یا چند صد یا چند هزار میلیارد سال) نمیتواند خبرداشته باشد اسرارانگاری کنار میرود و چنین رویکردی غیرمنطقی است. هیچ کسی نمیتواند ادعا کند از همه آینده باخبر است و حداقل کلمه تا ابد اشتباه است و صرفا باید گفت شاید تا مدت طولانی جوابی پیدا نشود.
این پرسش از اسرارانگاری که مدعی است ایکس تا ابد پاسخی دریافت نمیکند همواره درست است که تو چطور از همه آینده باخبری و او هیچ پاسخی ندارد، پاسخ های او صرفا گمانه زنی هستند و ناشی از ادعاهای بزرگ که شواهدی بزرگ میطلبند ولی هیچگونه شواهدی ندارند؛ تو گویی از همه زمانها خبر دارند.
در جایی که یک هیدروژن بعد از ۱۳.۸ میلیارد سال توان نوشتن این متن را دارد، و بر اساس مکانیک کوانتومی مشخصا هر احتمالی که درصدی_حتی میلیارد در اعشار داشته باشد_ روزی رخ میدهد(برای اطلاعات بیشتر به کتاب جهان کوانتومی برایان کاکس رجوع کنید).
سناریوهای نابودی جهان به معنای واقعی کلمه نابودی نیستند، و صرفا تغییر هستند به حالتی که برای ما زیست ناپذیر هستند و برای فیزیک ما ناشناخته هستند؛ اینکه تا آن زمان چه ۱۶ میلیارد سال آینده باشد یا ۱۰۰ میلیارد سال آینده ما چه کارهایی میتوانیم بکنیم که بقا یابیم با توجه به این چند هزار سال اخیر از پیشرفت انسان، احتمالات نامحدودی را به ذهن شما متبادر میکند که شاید امروز تخیلی باشند اما بسیاری از آنها رخ خواهند داد، عمر طولانی یا حتی شاید تسخیر کهکشان ها و تمدن سازی ها و جلوگیری از سناریوهای فرضی به اصطلاح نابودی جهان، یا مهاجرت به دنیاهای موازی، در چنین بازه زمانی پر رنگ میشوند. احتمالا هنوز قدم اول هم برنداشتهایم و قدم اول ما با یک تکینگی فناوری با رسیدن به همجوشی هستهای یا هوش مصنوعی پیشرفته و رایانه های کوانتومی در این قرن شروع میشود.
ادعاهایی که بر ماورالطبیعه استوار هستند نیز به خودی خود کنار میروند، چون...
خوانش بیشتر : 👉
ترجمهی : سام آریامنش
⚛ @AndisheKonim
پیش فرض منطقی علم این است که هر چیزی که وجود دارد یا موجود است، مادی و قابل اندازهگیری است.
اما اندازهگیری یعنی چه؟ اندازهگیری در اینجا یعنی هر آنچه قابل شناخت باشد؛ به هر روشی خواه با ابزار یا مشاهده؛ چه این روش امروز موجود باشد یا بعدا روی کار بیاید پیش فرض ما این است که اگر چیزی موجود باشد قابل شناخت در نتیجه قابل اندازهگیری است و مسئله فقط زمان است، این که چه زمانی.
از این رو علم و دانشمندان امیدوار و ناچار هستند؛ یعنی امیدوارند به اینکه هر پدیدهای که هنوز بدون توضیح مانده روزی به پاسخ برسد. هرچند دستهای نیز وجود دارند به نام اسرارانگاران که معتقدند پاسخ برخی سوالات را نمیتوان تا ابد پیدا کرد، و کلمه تا ابد باید ادا شود، واگرنه آن دیگر اسرارانگاری محسوب نمیشود و صرفا به این تقلیل خواهد یافت که زمانی هرچند طولانی بلاخره جواب پیدا میشود. با توجه به اینکه زمان فارغ از گمانههای دیگر بینهایت یا بسیار بسیار طولانی فرض میشود و کسی از بینهایت و بسیار بسیار طولانی(چند ده یا چند صد یا چند هزار میلیارد سال) نمیتواند خبرداشته باشد اسرارانگاری کنار میرود و چنین رویکردی غیرمنطقی است. هیچ کسی نمیتواند ادعا کند از همه آینده باخبر است و حداقل کلمه تا ابد اشتباه است و صرفا باید گفت شاید تا مدت طولانی جوابی پیدا نشود.
این پرسش از اسرارانگاری که مدعی است ایکس تا ابد پاسخی دریافت نمیکند همواره درست است که تو چطور از همه آینده باخبری و او هیچ پاسخی ندارد، پاسخ های او صرفا گمانه زنی هستند و ناشی از ادعاهای بزرگ که شواهدی بزرگ میطلبند ولی هیچگونه شواهدی ندارند؛ تو گویی از همه زمانها خبر دارند.
در جایی که یک هیدروژن بعد از ۱۳.۸ میلیارد سال توان نوشتن این متن را دارد، و بر اساس مکانیک کوانتومی مشخصا هر احتمالی که درصدی_حتی میلیارد در اعشار داشته باشد_ روزی رخ میدهد(برای اطلاعات بیشتر به کتاب جهان کوانتومی برایان کاکس رجوع کنید).
سناریوهای نابودی جهان به معنای واقعی کلمه نابودی نیستند، و صرفا تغییر هستند به حالتی که برای ما زیست ناپذیر هستند و برای فیزیک ما ناشناخته هستند؛ اینکه تا آن زمان چه ۱۶ میلیارد سال آینده باشد یا ۱۰۰ میلیارد سال آینده ما چه کارهایی میتوانیم بکنیم که بقا یابیم با توجه به این چند هزار سال اخیر از پیشرفت انسان، احتمالات نامحدودی را به ذهن شما متبادر میکند که شاید امروز تخیلی باشند اما بسیاری از آنها رخ خواهند داد، عمر طولانی یا حتی شاید تسخیر کهکشان ها و تمدن سازی ها و جلوگیری از سناریوهای فرضی به اصطلاح نابودی جهان، یا مهاجرت به دنیاهای موازی، در چنین بازه زمانی پر رنگ میشوند. احتمالا هنوز قدم اول هم برنداشتهایم و قدم اول ما با یک تکینگی فناوری با رسیدن به همجوشی هستهای یا هوش مصنوعی پیشرفته و رایانه های کوانتومی در این قرن شروع میشود.
ادعاهایی که بر ماورالطبیعه استوار هستند نیز به خودی خود کنار میروند، چون...
خوانش بیشتر : 👉
ترجمهی : سام آریامنش
⚛ @AndisheKonim
Telegraph
پیشفرض منطقی علم و خردگرایان
پیش فرض منطقی علم این است که هر چیزی که وجود دارد یا موجود است، مادی و قابل اندازهگیری است. اما اندازهگیری یعنی چه؟ اندازهگیری در اینجا یعنی هر آنچه قابل شناخت باشد؛ به هر روشی خواه با ابزار یا مشاهده؛ چه این روش امروز موجود باشد یا بعدا روی کار بیاید…
خویشتنآگاهی ممکن است به نفع خود تکامل نیافته باشد.
چطور تجربه آگاهی از فیزیولوژی مغز ما تکامل یافته است؟ علیرغم اینکه این یک حوزه پر جنب و جوش از علوم اعصاب است، تحقیقات کنونی در مورد آگاهی با اختلاف نظر و مناقشه مواجه می شود به طوری که چندین تئوری رقیب با هم دز حال مناقشه هستند.
بررسی دامنه اخیر بیش از ۱۰۰۰ مقاله، بیش از ۲۰ گزارش نظری مختلف را شناسایی کرد(یعنی ۲۰ تا تئوری فقط از دل همین ۱۰۰۰ تا مقاله بیرون امده است )
فیلسوفانی مانند دیوید چالمرز استدلال می کنند که هیچ نظریه علمی واحدی نمی تواند آگاهی را به درستی توضیح دهد.
ما آگاهی را به عنوان آگاهی ذهنی تجسم یافته، از جمله خودآگاهی تعریف می کنیم. در مقالهای که اخیراً در Interalia منتشر شد (که مورد داوری همتا قرار نگرفته است)، ما استدلال میکنیم که یکی از دلایل این مخمصه نقش قدرتمندی است که شهود بازی میکند.
ما تنها نیستیم. دانشمند علوم اجتماعی جیسی ریس آنتیس می نویسد: "بسیاری از مباحث در مورد ماهیت بنیادی آگاهی به شکل شهودی است که در آن طرف های مختلف هر یک شهود قوی خود را گزارش می کنند و آنها را در مقابل یکدیگر قرار می دهند."
خطرات شهود
باورهای شهودی کلیدی - برای مثال این احساس که فرآیندهای ذهنی ما از بدن فیزیکی ما متمایز است (احساس طبیعی دوگانه انگاری ذهن-بدن/ احساسی که همه دارند، پیش فرض حسی همه) و اینکه فرآیندهای ذهنی ما تصمیمات و اعمال ما را به وجود می آورند و آنها را کنترل می کنند (علت ذهنی) - توسط یک عمر تجربیات ذهنی افراد پشتیبانی می شوند.
این باورها در تمام فرهنگ های بشری وجود دارد. آنها مهم هستند زیرا به عنوان باورهای اساسی برای اکثر دموکراسی های لیبرال و سیستم های عدالت کیفری عمل می کنند. آنها در برابر شواهد متقابل مقاوم هستند.
به این دلیل که مفاهیم اجتماعی و فرهنگی مانند اراده آزاد، حقوق بشر، دموکراسی، عدالت و مسئولیت اخلاقی به شدت مورد تایید قرار می گیرند؛ همه این مفاهیم فرض می کنند که آگاهی یک تأثیر کنترل کننده مرکزی دارد.
با این حال، شهود یک فرآیند شناختی و خودکار است که برای ارائه توضیحات و پیش بینی های قابل اعتماد سریع تکامل یافته است. در واقع، این کار را بدون نیاز به اینکه ما بدانیم چگونه یا چرا آن را می دانیم، انجام می دهد.
بنابراین، پیامدهای شهود، نحوه درک و توضیح ما از دنیای روزمره خود را بدون نیاز به تأمل گسترده یا توضیحات تحلیلی رسمی شکل می دهد.
در حالی که شهود برای بسیاری از فعالیت های روزمره مفید و در واقع حیاتی است، باورهای شهودی می توانند اشتباه باشند. آنها همچنین می توانند با سواد علمی تداخل داشته باشند.
گزارش های شهودی آگاهی در نهایت ما را به عنوان "کاپیتان کشتی خودمان" در صندلی راننده قرار می دهد. ما فکر می کنیم که می دانیم آگاهی چیست و چه کاری انجام می دهد چون صرفاً آن را تجربه کنیم. افکار، نیات و خواسته های ذهنی به عنوان تعیین کننده و کنترل کننده اعمال ما در نظر گرفته می شوند.
پذیرش گسترده این گزارشهای شهودی ضمنی تا حدودی به توضیح این موضوع کمک میکند که چرا مطالعه رسمی آگاهی تا اواخر قرن بیستم به حواشی جریان اصلی علوم اعصاب تنزل داده شد.
مشکل مدلهای علمی آگاهی، تطبیق این گزارشهای شهودی در چارچوب ماتریالیستی(پیش فرض منطقی علم که در پستهای پیشین گفتیم؛ ما فرض میکنیم قابل اندازهگیری و شناخت است که به سراغش میرویم) منطبق با یافتههای علوم اعصاب است.
در حالی که هیچ توضیح علمی فعلی برای چگونگی تولید یا حفظ تجربه ذهنی بافت مغز وجود ندارد، اجماع بین (اکثریت) دانشمندان علوم اعصاب این است که این تجربیات ذهنی محصول فرآیندهای مغزی است....
خوانش بیشتر : 👉
پیتر دبلیو هالیگان استاد ارجمند عصب روانشناسی دانشگاه کاردیف :
Peter W Halligan
Cardiff University
و دیوید آ اوکلی استاد بازنشسته روانشناسی UCL :
David A Oakley
UCL
این مقاله با مجوز
از این👇 گفتگو
The Conversation
بازنشر شده است.
خاستگاه اصلی :
Original article
⚛ @AndisheKonim
چطور تجربه آگاهی از فیزیولوژی مغز ما تکامل یافته است؟ علیرغم اینکه این یک حوزه پر جنب و جوش از علوم اعصاب است، تحقیقات کنونی در مورد آگاهی با اختلاف نظر و مناقشه مواجه می شود به طوری که چندین تئوری رقیب با هم دز حال مناقشه هستند.
بررسی دامنه اخیر بیش از ۱۰۰۰ مقاله، بیش از ۲۰ گزارش نظری مختلف را شناسایی کرد(یعنی ۲۰ تا تئوری فقط از دل همین ۱۰۰۰ تا مقاله بیرون امده است )
فیلسوفانی مانند دیوید چالمرز استدلال می کنند که هیچ نظریه علمی واحدی نمی تواند آگاهی را به درستی توضیح دهد.
ما آگاهی را به عنوان آگاهی ذهنی تجسم یافته، از جمله خودآگاهی تعریف می کنیم. در مقالهای که اخیراً در Interalia منتشر شد (که مورد داوری همتا قرار نگرفته است)، ما استدلال میکنیم که یکی از دلایل این مخمصه نقش قدرتمندی است که شهود بازی میکند.
ما تنها نیستیم. دانشمند علوم اجتماعی جیسی ریس آنتیس می نویسد: "بسیاری از مباحث در مورد ماهیت بنیادی آگاهی به شکل شهودی است که در آن طرف های مختلف هر یک شهود قوی خود را گزارش می کنند و آنها را در مقابل یکدیگر قرار می دهند."
خطرات شهود
باورهای شهودی کلیدی - برای مثال این احساس که فرآیندهای ذهنی ما از بدن فیزیکی ما متمایز است (احساس طبیعی دوگانه انگاری ذهن-بدن/ احساسی که همه دارند، پیش فرض حسی همه) و اینکه فرآیندهای ذهنی ما تصمیمات و اعمال ما را به وجود می آورند و آنها را کنترل می کنند (علت ذهنی) - توسط یک عمر تجربیات ذهنی افراد پشتیبانی می شوند.
این باورها در تمام فرهنگ های بشری وجود دارد. آنها مهم هستند زیرا به عنوان باورهای اساسی برای اکثر دموکراسی های لیبرال و سیستم های عدالت کیفری عمل می کنند. آنها در برابر شواهد متقابل مقاوم هستند.
به این دلیل که مفاهیم اجتماعی و فرهنگی مانند اراده آزاد، حقوق بشر، دموکراسی، عدالت و مسئولیت اخلاقی به شدت مورد تایید قرار می گیرند؛ همه این مفاهیم فرض می کنند که آگاهی یک تأثیر کنترل کننده مرکزی دارد.
با این حال، شهود یک فرآیند شناختی و خودکار است که برای ارائه توضیحات و پیش بینی های قابل اعتماد سریع تکامل یافته است. در واقع، این کار را بدون نیاز به اینکه ما بدانیم چگونه یا چرا آن را می دانیم، انجام می دهد.
بنابراین، پیامدهای شهود، نحوه درک و توضیح ما از دنیای روزمره خود را بدون نیاز به تأمل گسترده یا توضیحات تحلیلی رسمی شکل می دهد.
در حالی که شهود برای بسیاری از فعالیت های روزمره مفید و در واقع حیاتی است، باورهای شهودی می توانند اشتباه باشند. آنها همچنین می توانند با سواد علمی تداخل داشته باشند.
گزارش های شهودی آگاهی در نهایت ما را به عنوان "کاپیتان کشتی خودمان" در صندلی راننده قرار می دهد. ما فکر می کنیم که می دانیم آگاهی چیست و چه کاری انجام می دهد چون صرفاً آن را تجربه کنیم. افکار، نیات و خواسته های ذهنی به عنوان تعیین کننده و کنترل کننده اعمال ما در نظر گرفته می شوند.
پذیرش گسترده این گزارشهای شهودی ضمنی تا حدودی به توضیح این موضوع کمک میکند که چرا مطالعه رسمی آگاهی تا اواخر قرن بیستم به حواشی جریان اصلی علوم اعصاب تنزل داده شد.
مشکل مدلهای علمی آگاهی، تطبیق این گزارشهای شهودی در چارچوب ماتریالیستی(پیش فرض منطقی علم که در پستهای پیشین گفتیم؛ ما فرض میکنیم قابل اندازهگیری و شناخت است که به سراغش میرویم) منطبق با یافتههای علوم اعصاب است.
در حالی که هیچ توضیح علمی فعلی برای چگونگی تولید یا حفظ تجربه ذهنی بافت مغز وجود ندارد، اجماع بین (اکثریت) دانشمندان علوم اعصاب این است که این تجربیات ذهنی محصول فرآیندهای مغزی است....
خوانش بیشتر : 👉
پیتر دبلیو هالیگان استاد ارجمند عصب روانشناسی دانشگاه کاردیف :
Peter W Halligan
Cardiff University
و دیوید آ اوکلی استاد بازنشسته روانشناسی UCL :
David A Oakley
UCL
این مقاله با مجوز
از این👇 گفتگو
The Conversation
بازنشر شده است.
خاستگاه اصلی :
Original article
⚛ @AndisheKonim
Telegraph
خویشتنآگاهی ممکن است به نفع خود تکامل نیافته باشد
چطور تجربه آگاهی از فیزیولوژی مغز ما تکامل یافته است؟ علیرغم اینکه این یک حوزه پر جنب و جوش از علوم اعصاب است، تحقیقات کنونی در مورد آگاهی با اختلاف نظر و مناقشه مواجه می شود به طوری که چندین تئوری رقیب با هم دز حال مناقشه هستند. بررسی دامنه اخیر بیش از ۱۰۰۰…
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#تکامل(#دگرگونش)
#موش_ملخ_خوار
- 🐭 - موش ملخ خوار
Grasshopper mouse
بومی بیابان های جنوب غربی آمریکا است، رژیم غذایی موش ملخ خوار به طور معمول شامل حشرات، سوسک ها، ملخ ها، جیرجیرک ها، و عقرب ها می شود. آنها همچنین دیگر جوندگان کوچک مانند موش های صحرایی کانگورویی را شکار می کنند. برخلاف بیشتر موجودات، این شکارچی نترس در مقابل نیش عقرب دچار فلجشدگی نمی شود. دانشمندان بر این باورند که این سم با سیستم عصبی موش در تعامل است و درد را به حداقل می رساند. این مقاومت قابل توجه یک مزیت مضاعف به موش می دهد. عقرب ها به یک منبع غذایی قابل اعتماد تبدیل شدهاند و رقابت برای این طعمه از سایر شکارچیان آسیب پذیر کاهش می یابد.
⚛ @AndisheKonim
#موش_ملخ_خوار
- 🐭 - موش ملخ خوار
Grasshopper mouse
بومی بیابان های جنوب غربی آمریکا است، رژیم غذایی موش ملخ خوار به طور معمول شامل حشرات، سوسک ها، ملخ ها، جیرجیرک ها، و عقرب ها می شود. آنها همچنین دیگر جوندگان کوچک مانند موش های صحرایی کانگورویی را شکار می کنند. برخلاف بیشتر موجودات، این شکارچی نترس در مقابل نیش عقرب دچار فلجشدگی نمی شود. دانشمندان بر این باورند که این سم با سیستم عصبی موش در تعامل است و درد را به حداقل می رساند. این مقاومت قابل توجه یک مزیت مضاعف به موش می دهد. عقرب ها به یک منبع غذایی قابل اعتماد تبدیل شدهاند و رقابت برای این طعمه از سایر شکارچیان آسیب پذیر کاهش می یابد.
⚛ @AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#اسلحه و #میکروب و #فولاد
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی
مستندی جذاب از نشنالجئوگرافیک بر اساس کتاب مشهور اسلحه، میکروب و فولاد
با حضور جرد دایموند
ترجمه و زیرنویس :
مصطفی وسیعسری
و علی رجایی
خاستگاه : ویدئو در آپارات
مستند دارای سه قسمت است که در قالب یک فایل پست شده است
⚛ @AndisheKonim
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی
مستندی جذاب از نشنالجئوگرافیک بر اساس کتاب مشهور اسلحه، میکروب و فولاد
با حضور جرد دایموند
ترجمه و زیرنویس :
مصطفی وسیعسری
و علی رجایی
خاستگاه : ویدئو در آپارات
مستند دارای سه قسمت است که در قالب یک فایل پست شده است
⚛ @AndisheKonim
گفتگو بین یک آخوند حامی نظام و یک آتئیست برانداز
<unknown>
🎵 گفتگو بین یک آخوند حامی نظام و یک آتئیست برانداز 😮
🗓 تاریخ لایو: ۱۴۰۳/۴/۲۵ - 2024/7/15
🔴 لینک تصویری برنامه در یوتیوب
⚛️ لینک سرور دیسکورد جمهوری بی خدایان
📷 آرمین را در اینستاگرام دنبال کنید.
لطفا برای شنیده شدن این برنامه، فایل صوتی را با دیگران به اشتراک بگذارید.
🆔️ @ar_persian
⚛ @AndisheKonim
🗓 تاریخ لایو: ۱۴۰۳/۴/۲۵ - 2024/7/15
🔴 لینک تصویری برنامه در یوتیوب
⚛️ لینک سرور دیسکورد جمهوری بی خدایان
📷 آرمین را در اینستاگرام دنبال کنید.
لطفا برای شنیده شدن این برنامه، فایل صوتی را با دیگران به اشتراک بگذارید.
🆔️ @ar_persian
⚛ @AndisheKonim
ستارهشناسان تعریف جدیدی برای «کره» پیشنهاد کردند.
سه ستارهشناس هفته گذشته پیشنهاد کردند که تعریف رسمی یک کره را بسط دهند تا جهانهایی را که به دور ستارگان دیگری غیر از ستارهی ما میچرخند را در برگیرد.
این تفاوتی است که در حال حاضر در تعریف رسمی این اصطلاح که در سال ۲۰۰۶ توسط اتحادیه بینالمللی نجوم یا IAU ایجاد شد، گنجانده نشده است. اگر تعریف جدید این سه نفر تایید شود، هزاران جرم آسمانی در سراسر جهان میتوانند به عنوان کرات رسمی تأیید شوند.
امروز برای اینکه یک جرم آسمانی طبق تعریف فعلی اتحادیه بینالمللی نجوم واجد شرایط عنوان یک کره شود، باید به دور خورشید بچرخد، ناحیه اطراف مدار خود را پاک کرده باشد و جرم کافی داشته باشد که گرانش آن را به شکل تقریبا گرد درآورد تا بتواند یک «کره» باشد.
۱. فقط دور خورشید بچرخد.
۲. در مدارش چیزی نباشد.
۳. گرد باشد.
به گفته گروهی به سرپرستی ژان لوک مارگوت
Jean-Luc Margot
ستارهشناس از دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس، شرط سوم مبهم باقی مانده است، زیرا میزان گرد بودن جرم آسمانی را مشخص نمیکند.
زمین کاملا گرد نیست، بنابراین یک کره باید چقدر گرد باشد؟ برت گلادمن، یکی از نویسندگان این مطالعه، که استاد نجوم در دانشگاه بریتیش کلمبیا است، در بیانیه اخیر خود میگوید: اگر به جهانی نگاه کنید که به دور ستاره دیگری میچرخد، با فناوری فعلی، ما نمیتوانیم شکل آن را اندازه گیری کنیم(ما صرفا حدس میزنیم آن شش الی هفت هزار کرهی کشف شده تا امروز گرد هستند، واگرنه مشاهدهی مستقیم انجام نشده است، چون کرات از خود نوری ندارند و بیشتر آنها با گذر از جلوی ستارهشان تشخیص داده میشود که این یک مشاهدهی غیرمستقیم است و نه دقیقا علمی و تایید شده، چون ابزارش را نداریم، یکی از دلایلی که میگوییم وقتی خبر کشف کرهای را میخوانید مکانیسم و متد کشف آن را نیز مطالعه کنید که چطور وجود آن جرم را تایید.
محققان همچنین میگویند برخی از جنبههای تعریف کنونی بسیار خاص هستند، مانند تعریفی که لازم میداند کرات باید به دور خورشید ما بچرخند، و در این صورت هزاران جهان که در اطراف ستارههای دیگر میچرخند معیارهای کره نامیده شدن را ندارند.
مارگوت میگوید: ما اکنون هزاران کره را میشناسیم که به دور ستارههای دیگر میچرخند، اما تعریف اتحادیه بینالمللی نجوم فقط برای کراتی در سامانهی خورشیدی ما اعمال میشود که بدیهی است یک نقص بزرگ است. ما تعریف جدیدی پیشنهاد میکنیم که میتواند برای اجرام آسمانی که به دور هر ستاره، بقایای ستارهای یا کوتوله قهوهای میچرخند، اعمال شود.(درواقع خواستار این هستند که اهمیت مشاهده و اندازهگیری مستقیم نادیده گرفته شود و بدون هیچ مشاهده مستقیمی اجرامی که آنها را کره فرض میکنیم نیز رسما کره بنامیم؛ این میتواند نادیده گرفتن متد علمی باشد، و نادیده گرفتن این متد احتمالا تبعاتی به دنبال دارد.)
مارگوت و همکارانش در مقالهای که در روز دهم ژوئیه به یک سرور پیش چاپ(داوری همتا نشده) فرستاده شد و بهزودی در مجله علوم سیارهای منتشر میشود، تعیین وضعیت کرهای یک جرم آسمانی را بر اساس جرم آن پیشنهاد کردند. طبق تعریف پیشنهادی آنها، اگر یک جهان در محدوده جرم خاصی باشد، میتوان آن را کره نامید. به عنوان مثال، باید از سیزده مشتری سبکتر باشد، زیرا پس از گذر از چنین جرمی همجوشی هستهای آغاز میشود و جرم آسمانی دیگر یک سیاره نیست، بلکه یک زیر ستاره به نام کوتوله قهوهای است.
علاوه بر این، مارگوت و گروهش استدلال میکنند که تعریف فعلی اتحادیه بین المللی نجوم که کرات را ملزم به داشتن شکلهای «تقریبا گرد» میکند، دشوار است و بنابراین عملا بیفایده است زیرا اشکال بسیاری از جهانهای دور را نمیتوان با قطعیت تشخیص داد(مشاهده مستقیم). محققان در مقاله جدید مینویسند در عوض، استفاده از آستانههای مبتنی بر جرم میتواند جایگزین یک نسخه مبهم و غیرعملی در مورد گرد بودن باشد.
اتحادیه بینالمللی نجوم تاکنون هیچ اطلاعیهای در مورد تغییرات احتمالی در تعریف رسمی خود از کره نداده است. مارگوت قرار است تعریف پیشنهادی را ماه آینده در مجمع عمومی اتحادیه بینالمللی نجوم در کیپ تاون آفریقای جنوبی ارائه کند. تصمیمات اتحادیه بینالمللی نجوم معمولا توسط اعضای آن در طول مجامع عمومی به رأی گذاشته میشود.
خاستگاه :
Space
ترجمهی : سام آریامنش
⚛ @AndisheKonim
سه ستارهشناس هفته گذشته پیشنهاد کردند که تعریف رسمی یک کره را بسط دهند تا جهانهایی را که به دور ستارگان دیگری غیر از ستارهی ما میچرخند را در برگیرد.
این تفاوتی است که در حال حاضر در تعریف رسمی این اصطلاح که در سال ۲۰۰۶ توسط اتحادیه بینالمللی نجوم یا IAU ایجاد شد، گنجانده نشده است. اگر تعریف جدید این سه نفر تایید شود، هزاران جرم آسمانی در سراسر جهان میتوانند به عنوان کرات رسمی تأیید شوند.
امروز برای اینکه یک جرم آسمانی طبق تعریف فعلی اتحادیه بینالمللی نجوم واجد شرایط عنوان یک کره شود، باید به دور خورشید بچرخد، ناحیه اطراف مدار خود را پاک کرده باشد و جرم کافی داشته باشد که گرانش آن را به شکل تقریبا گرد درآورد تا بتواند یک «کره» باشد.
۱. فقط دور خورشید بچرخد.
۲. در مدارش چیزی نباشد.
۳. گرد باشد.
به گفته گروهی به سرپرستی ژان لوک مارگوت
Jean-Luc Margot
ستارهشناس از دانشگاه کالیفرنیا در لس آنجلس، شرط سوم مبهم باقی مانده است، زیرا میزان گرد بودن جرم آسمانی را مشخص نمیکند.
زمین کاملا گرد نیست، بنابراین یک کره باید چقدر گرد باشد؟ برت گلادمن، یکی از نویسندگان این مطالعه، که استاد نجوم در دانشگاه بریتیش کلمبیا است، در بیانیه اخیر خود میگوید: اگر به جهانی نگاه کنید که به دور ستاره دیگری میچرخد، با فناوری فعلی، ما نمیتوانیم شکل آن را اندازه گیری کنیم(ما صرفا حدس میزنیم آن شش الی هفت هزار کرهی کشف شده تا امروز گرد هستند، واگرنه مشاهدهی مستقیم انجام نشده است، چون کرات از خود نوری ندارند و بیشتر آنها با گذر از جلوی ستارهشان تشخیص داده میشود که این یک مشاهدهی غیرمستقیم است و نه دقیقا علمی و تایید شده، چون ابزارش را نداریم، یکی از دلایلی که میگوییم وقتی خبر کشف کرهای را میخوانید مکانیسم و متد کشف آن را نیز مطالعه کنید که چطور وجود آن جرم را تایید.
محققان همچنین میگویند برخی از جنبههای تعریف کنونی بسیار خاص هستند، مانند تعریفی که لازم میداند کرات باید به دور خورشید ما بچرخند، و در این صورت هزاران جهان که در اطراف ستارههای دیگر میچرخند معیارهای کره نامیده شدن را ندارند.
مارگوت میگوید: ما اکنون هزاران کره را میشناسیم که به دور ستارههای دیگر میچرخند، اما تعریف اتحادیه بینالمللی نجوم فقط برای کراتی در سامانهی خورشیدی ما اعمال میشود که بدیهی است یک نقص بزرگ است. ما تعریف جدیدی پیشنهاد میکنیم که میتواند برای اجرام آسمانی که به دور هر ستاره، بقایای ستارهای یا کوتوله قهوهای میچرخند، اعمال شود.(درواقع خواستار این هستند که اهمیت مشاهده و اندازهگیری مستقیم نادیده گرفته شود و بدون هیچ مشاهده مستقیمی اجرامی که آنها را کره فرض میکنیم نیز رسما کره بنامیم؛ این میتواند نادیده گرفتن متد علمی باشد، و نادیده گرفتن این متد احتمالا تبعاتی به دنبال دارد.)
مارگوت و همکارانش در مقالهای که در روز دهم ژوئیه به یک سرور پیش چاپ(داوری همتا نشده) فرستاده شد و بهزودی در مجله علوم سیارهای منتشر میشود، تعیین وضعیت کرهای یک جرم آسمانی را بر اساس جرم آن پیشنهاد کردند. طبق تعریف پیشنهادی آنها، اگر یک جهان در محدوده جرم خاصی باشد، میتوان آن را کره نامید. به عنوان مثال، باید از سیزده مشتری سبکتر باشد، زیرا پس از گذر از چنین جرمی همجوشی هستهای آغاز میشود و جرم آسمانی دیگر یک سیاره نیست، بلکه یک زیر ستاره به نام کوتوله قهوهای است.
علاوه بر این، مارگوت و گروهش استدلال میکنند که تعریف فعلی اتحادیه بین المللی نجوم که کرات را ملزم به داشتن شکلهای «تقریبا گرد» میکند، دشوار است و بنابراین عملا بیفایده است زیرا اشکال بسیاری از جهانهای دور را نمیتوان با قطعیت تشخیص داد(مشاهده مستقیم). محققان در مقاله جدید مینویسند در عوض، استفاده از آستانههای مبتنی بر جرم میتواند جایگزین یک نسخه مبهم و غیرعملی در مورد گرد بودن باشد.
اتحادیه بینالمللی نجوم تاکنون هیچ اطلاعیهای در مورد تغییرات احتمالی در تعریف رسمی خود از کره نداده است. مارگوت قرار است تعریف پیشنهادی را ماه آینده در مجمع عمومی اتحادیه بینالمللی نجوم در کیپ تاون آفریقای جنوبی ارائه کند. تصمیمات اتحادیه بینالمللی نجوم معمولا توسط اعضای آن در طول مجامع عمومی به رأی گذاشته میشود.
خاستگاه :
Space
ترجمهی : سام آریامنش
⚛ @AndisheKonim
Space.com
'What exactly is a planet?' Astronomers want to amend the definition
It still wouldn't include Pluto, unfortunately.
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#تکامل(دگرگونش) #سیب
الماس سیاه ، کمیابترین سیب جهان
گونه خاصی از سیب در اطراف شهر کوهستانی «Nyingchi» در تبت یافت میشود که آن را میتوان یکی از کمیابترین انواع میوه در جهان دانست. این سیب خاص که آن را در زبان محلی «هوانیو» مینامند، پوستی تیره رنگ - بنفش متمایل به مشکی - دارد و به همین علت آن را «الماس سیاه» مینامند. سیب الماس سیاه سرشار از فیبر، ویتامینهای آ، ب و ث و آنتیاکسیدان است و برای بیماریهای پوستی و خودایمنی خواص درمانی دارد.
شهر Nyingchi در ارتفاع ۳۵۰۰ متری قرار دارد و همین ارتفاع باعث میشود اختلاف تغییرات دما در روز و شب زیاد باشد. همین امر امکان پرورش درخت این گونه خاص از سیب را فراهم میکند. در مناطق مرتفع میزان تابش نور UV بیشتر است که درنهایت منجر به رنگ تیره این سیب میشود.
حدوداً ۸ سال طول میکشد تا درخت سیب الماس سیاه به مرحله میوه دادن برسد. همچنین این درخت تنها به مدت دو ماه در سال میوه میدهد. درحالحاضر هیچ تولید کنندهای اجازه ندارد این سیب را به خارج از چین صادر کند. قیمت سیب الماس سیاه، دانهای ۷ تا ۲۰ دلار است.
⚛ @AndisheKonim
الماس سیاه ، کمیابترین سیب جهان
گونه خاصی از سیب در اطراف شهر کوهستانی «Nyingchi» در تبت یافت میشود که آن را میتوان یکی از کمیابترین انواع میوه در جهان دانست. این سیب خاص که آن را در زبان محلی «هوانیو» مینامند، پوستی تیره رنگ - بنفش متمایل به مشکی - دارد و به همین علت آن را «الماس سیاه» مینامند. سیب الماس سیاه سرشار از فیبر، ویتامینهای آ، ب و ث و آنتیاکسیدان است و برای بیماریهای پوستی و خودایمنی خواص درمانی دارد.
شهر Nyingchi در ارتفاع ۳۵۰۰ متری قرار دارد و همین ارتفاع باعث میشود اختلاف تغییرات دما در روز و شب زیاد باشد. همین امر امکان پرورش درخت این گونه خاص از سیب را فراهم میکند. در مناطق مرتفع میزان تابش نور UV بیشتر است که درنهایت منجر به رنگ تیره این سیب میشود.
حدوداً ۸ سال طول میکشد تا درخت سیب الماس سیاه به مرحله میوه دادن برسد. همچنین این درخت تنها به مدت دو ماه در سال میوه میدهد. درحالحاضر هیچ تولید کنندهای اجازه ندارد این سیب را به خارج از چین صادر کند. قیمت سیب الماس سیاه، دانهای ۷ تا ۲۰ دلار است.
⚛ @AndisheKonim
- 🦅 - از دستدادن کرکسهای هندی، منجربه مرگ نیم میلیون نفر شد.
این میتواند درسی برای حفظ گونههای کلیدی در مکانهای دیگر باشد.
یک تیم بینالمللی از محققان دادههای بهداشتی بیش از 600 منطقه در هند را تجزیه و تحلیل کردند. معلوم شد که قبل از انقراض انبوه کرکسها، میزان مرگ و میر حدود حدود 0.9٪ به ازای هر 1000 نفر در سال بود، پس از این رقم 4.7٪ افزایش یافت، یعنی 104386 مرگ در سال در کل کشور. بدون کرکس در کشور، تعداد سگها و موشهای صحرایی وحشی افزایش یافته و میزان مواد سمی در بدنههای آبی افزایش یافته است. زیان اقتصادی هند در اوج انقراض کرکس 69.4 میلیارد دلار درسال برآورد شد.
کرکسها گونهای مهم از پرندگانی هستند که از اکوسیستمهای مختلف حمایت میکنند. آنها نه تنها لاشههای بیمار را دفع میکنند، بلکه جمعیت سایر لاشخورها، از جمله ناقلان احتمالی هاری، مانند سگ های وحشی را نیز کاهش میدهند. بدون کرکسها، کشاورزان دامهای مرده را به آبراهها میریزند که این امر باعث گسترش بیماری میشود.
در سال 1994، کشاورزان هندی شروع به دادن دیکلوفناک به گاو و سایر دامها کردند. به درد و التهاب کمک میکرد، اما برای کرکسها که از حیوانات مرده تغذیه میکردند سمی بود. دیکلوفناک کلیه پرندگان را تخریب کرد و منجر به کاهش شدید جمعیت آنها شد. طی 10 سال تعداد آنها از 50 میلیون نفر به چند هزار نفر کاهش یافت. لاشه گاوها در خارج از دباغخانه ها و شهرها انباشته شدند. مزارع به محل تخلیه سگها و موشهای وحشی تبدیل شد. هنگامی که بقایای آن بسیار زیاد شد، دولت هند از دباغخانهها خواست از مواد شیمیایی برای دفع صحیح زبالهها استفاده کنند. در نتیجه این اقدامات، مواد سمی شروع به نشت به آبهای مورد استفاده مردم کردند.
یک تیم بینالمللی از دانشمندان تصمیم گرفتند عواقب کاهش جمعیت لاشخور را ارزیابی کنند. برای انجام این کار، آنها نقشههای زیستگاه کرکسها را و دادههای بهداشتی بیش از 600 منطقه (732 منطقه در کشور) را تجزیه و تحلیل کردند. هنگام ارزیابی دادهها، دانشمندان کیفیت آب، آب و هوا و تعداد بیمارستانها در شهرستانها را نیز در نظر گرفتند.
محققان دریافتند که قبل از سال 1994، نرخ مرگ و میر شهرستانی به طور متوسط حدود حدود 0.9٪ به ازای هر 1000 نفر در سال بود. تا پایان 2005،در مناطقی که کرکسها به طور سنتی فراوان بودند، میزان مرگ و میر به طور متوسط 4.7٪ افزایش یافت. تعداد کل فوتیها در کشور 104 هزار و 386 نفر در سال افزایش یافتهاست. میزان مرگ و میر در مناطقی که کرکس ها معمولاً مشاهده نمیشدند، ثابت باقیماند.
سپس دانشمندان هزینه پولیِ ناپدید شدن کرکس ها را محاسبه کردند. مطالعات قبلی نشان داده است که دولت هند حاضر است حدود 665000 دلار برای نجات جان یک انسان هزینه کند. به این ترتیب مجموع هزینه اقتصادی تلفات کرکس از سال 2000 تا 2005 به 69.4 میلیارد دلار در سال رسید.
مارشال برک، اقتصاددان محیطزیست در دانشگاه استنفورد، میگوید که «آزمایش طبیعی» که در این مطالعه جدید به تفصیل شرح داده شده است، میتواند برای گونههای دیگر نیز اعمال شود.او میگوید که این آزمایش اهمیت رسیدگی به تلفات گونهها را قبل از اینکه از کنترل خارج شود، بیشتر نشان میدهد، حتی اگر به معنای توجه به گونهای مانند کرکسها باشد که معمولاً در کانون توجه قرار نمیگیرند.
هند استفاده از دیکلوفناک را در دامپزشکی در سال 2006 ممنوع کرد، اما نویسندگان می گویند که این تصمیم تاثیر کمی بر بهبود کامل تعداد کرکسها داشتهاست. یافته های این مطالعه ممکن است اقتصاددانان و بوم شناسان را تشویق کند تا بر حفاظت از گونههایی که بر سلامت انسان تأثیر میگذارند تمرکز کنند.
خاستگاه : 👉
ترجمهی : سحر موحد
⚛ @AndisheKonim
این میتواند درسی برای حفظ گونههای کلیدی در مکانهای دیگر باشد.
یک تیم بینالمللی از محققان دادههای بهداشتی بیش از 600 منطقه در هند را تجزیه و تحلیل کردند. معلوم شد که قبل از انقراض انبوه کرکسها، میزان مرگ و میر حدود حدود 0.9٪ به ازای هر 1000 نفر در سال بود، پس از این رقم 4.7٪ افزایش یافت، یعنی 104386 مرگ در سال در کل کشور. بدون کرکس در کشور، تعداد سگها و موشهای صحرایی وحشی افزایش یافته و میزان مواد سمی در بدنههای آبی افزایش یافته است. زیان اقتصادی هند در اوج انقراض کرکس 69.4 میلیارد دلار درسال برآورد شد.
کرکسها گونهای مهم از پرندگانی هستند که از اکوسیستمهای مختلف حمایت میکنند. آنها نه تنها لاشههای بیمار را دفع میکنند، بلکه جمعیت سایر لاشخورها، از جمله ناقلان احتمالی هاری، مانند سگ های وحشی را نیز کاهش میدهند. بدون کرکسها، کشاورزان دامهای مرده را به آبراهها میریزند که این امر باعث گسترش بیماری میشود.
در سال 1994، کشاورزان هندی شروع به دادن دیکلوفناک به گاو و سایر دامها کردند. به درد و التهاب کمک میکرد، اما برای کرکسها که از حیوانات مرده تغذیه میکردند سمی بود. دیکلوفناک کلیه پرندگان را تخریب کرد و منجر به کاهش شدید جمعیت آنها شد. طی 10 سال تعداد آنها از 50 میلیون نفر به چند هزار نفر کاهش یافت. لاشه گاوها در خارج از دباغخانه ها و شهرها انباشته شدند. مزارع به محل تخلیه سگها و موشهای وحشی تبدیل شد. هنگامی که بقایای آن بسیار زیاد شد، دولت هند از دباغخانهها خواست از مواد شیمیایی برای دفع صحیح زبالهها استفاده کنند. در نتیجه این اقدامات، مواد سمی شروع به نشت به آبهای مورد استفاده مردم کردند.
یک تیم بینالمللی از دانشمندان تصمیم گرفتند عواقب کاهش جمعیت لاشخور را ارزیابی کنند. برای انجام این کار، آنها نقشههای زیستگاه کرکسها را و دادههای بهداشتی بیش از 600 منطقه (732 منطقه در کشور) را تجزیه و تحلیل کردند. هنگام ارزیابی دادهها، دانشمندان کیفیت آب، آب و هوا و تعداد بیمارستانها در شهرستانها را نیز در نظر گرفتند.
محققان دریافتند که قبل از سال 1994، نرخ مرگ و میر شهرستانی به طور متوسط حدود حدود 0.9٪ به ازای هر 1000 نفر در سال بود. تا پایان 2005،در مناطقی که کرکسها به طور سنتی فراوان بودند، میزان مرگ و میر به طور متوسط 4.7٪ افزایش یافت. تعداد کل فوتیها در کشور 104 هزار و 386 نفر در سال افزایش یافتهاست. میزان مرگ و میر در مناطقی که کرکس ها معمولاً مشاهده نمیشدند، ثابت باقیماند.
سپس دانشمندان هزینه پولیِ ناپدید شدن کرکس ها را محاسبه کردند. مطالعات قبلی نشان داده است که دولت هند حاضر است حدود 665000 دلار برای نجات جان یک انسان هزینه کند. به این ترتیب مجموع هزینه اقتصادی تلفات کرکس از سال 2000 تا 2005 به 69.4 میلیارد دلار در سال رسید.
مارشال برک، اقتصاددان محیطزیست در دانشگاه استنفورد، میگوید که «آزمایش طبیعی» که در این مطالعه جدید به تفصیل شرح داده شده است، میتواند برای گونههای دیگر نیز اعمال شود.او میگوید که این آزمایش اهمیت رسیدگی به تلفات گونهها را قبل از اینکه از کنترل خارج شود، بیشتر نشان میدهد، حتی اگر به معنای توجه به گونهای مانند کرکسها باشد که معمولاً در کانون توجه قرار نمیگیرند.
هند استفاده از دیکلوفناک را در دامپزشکی در سال 2006 ممنوع کرد، اما نویسندگان می گویند که این تصمیم تاثیر کمی بر بهبود کامل تعداد کرکسها داشتهاست. یافته های این مطالعه ممکن است اقتصاددانان و بوم شناسان را تشویق کند تا بر حفاظت از گونههایی که بر سلامت انسان تأثیر میگذارند تمرکز کنند.
خاستگاه : 👉
ترجمهی : سحر موحد
⚛ @AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
- 🐝 -زنبورهای مومیچینی ( Apis cerana ) گاهی مورچههای مهاجم را با بالهای خود دور میکنند.
زنبورهای مومیچینی به استفاده از روشهای مختلف برای محافظت از لانهشان معروف هستند. به عنوان مثال، دانشمندان قبلاً دریافته بودند که این حشرات میتوانند مهمانان ناخوانده را با بالهای خود "منفجر کنند". آنها همچنین گاهی اوقات بهشکل توپ دورغریبه جمع میشوند تا با گرمای بدن خود غریبهها را بکشند. برخی از این زنبورها خلاق هستند و از فضولات حیوانات برای دفع آفات و شکارچیان دیوار میسازند. اکنون دانشمندان راه دیگری را برای محافظت زنبورها از لانه دربرابر مهاجمان کوچکی مانند مورچه کشف کردند. محققان از یک لانه زنبورمومی چینی با استفاده از دوربینهای پرسرعت فیلم گرفتند و سپس نتایج را تجزیه و تحلیل کردند.در فیلمهای ضبطشده بهدستآمده، محققان مشاهدهکردند که زنبور نگهبان ابتدا به مورچه نزدیکشد و سپس به عقب خمشد و مانند یک تنیسور که برای ضربهای قوی آماده میشود، برگشت. پس از آن، او به شدت با بال خود به مورچه برخورد کرد و باعث شد که مورچه به معنای واقعی کلمه از لانه پرواز کند.
خاستگاه : 👉
ترجمهی سحر موحد
⚛ @AndisheKonim
زنبورهای مومیچینی به استفاده از روشهای مختلف برای محافظت از لانهشان معروف هستند. به عنوان مثال، دانشمندان قبلاً دریافته بودند که این حشرات میتوانند مهمانان ناخوانده را با بالهای خود "منفجر کنند". آنها همچنین گاهی اوقات بهشکل توپ دورغریبه جمع میشوند تا با گرمای بدن خود غریبهها را بکشند. برخی از این زنبورها خلاق هستند و از فضولات حیوانات برای دفع آفات و شکارچیان دیوار میسازند. اکنون دانشمندان راه دیگری را برای محافظت زنبورها از لانه دربرابر مهاجمان کوچکی مانند مورچه کشف کردند. محققان از یک لانه زنبورمومی چینی با استفاده از دوربینهای پرسرعت فیلم گرفتند و سپس نتایج را تجزیه و تحلیل کردند.در فیلمهای ضبطشده بهدستآمده، محققان مشاهدهکردند که زنبور نگهبان ابتدا به مورچه نزدیکشد و سپس به عقب خمشد و مانند یک تنیسور که برای ضربهای قوی آماده میشود، برگشت. پس از آن، او به شدت با بال خود به مورچه برخورد کرد و باعث شد که مورچه به معنای واقعی کلمه از لانه پرواز کند.
خاستگاه : 👉
ترجمهی سحر موحد
⚛ @AndisheKonim
#افزایش ۲۵ درصدی #طول #عمر با یک داروی جدید
یک داروی ضد پیری، عمر را تا ۲۵ درصد افزایش میدهد و از ضعف و بیماری جلوگیری میکند.
برای اولین بار، دانشمندان نشان دادهاند که چگونه یک پروتئین خاص با افزایش سن در اندامهای ما افزایش مییابد و به طور فعال روند پیری را افزایش میدهد. با مسدود کردن این فعالیت، نه تنها میتوان به طولانیتر شدن عمر کمک کرد، بلکه روند زوال فیزیکی که در حال حاضر بخشی اجتناب ناپذیر از پیری است، کند میشود.
خوانش بیشتر : 👉
⚛ @AndisheKonim
یک داروی ضد پیری، عمر را تا ۲۵ درصد افزایش میدهد و از ضعف و بیماری جلوگیری میکند.
برای اولین بار، دانشمندان نشان دادهاند که چگونه یک پروتئین خاص با افزایش سن در اندامهای ما افزایش مییابد و به طور فعال روند پیری را افزایش میدهد. با مسدود کردن این فعالیت، نه تنها میتوان به طولانیتر شدن عمر کمک کرد، بلکه روند زوال فیزیکی که در حال حاضر بخشی اجتناب ناپذیر از پیری است، کند میشود.
خوانش بیشتر : 👉
⚛ @AndisheKonim
Telegraph
افزایش ۲۵ درصدی طول عمر با یک داروی جدید
یک داروی ضد پیری، عمر را تا ۲۵ درصد افزایش میدهد و از ضعف و بیماری جلوگیری میکند. برای اولین بار، دانشمندان نشان دادهاند که چگونه یک پروتئین خاص با افزایش سن در اندامهای ما افزایش مییابد و به طور فعال روند پیری را افزایش میدهد. با مسدود کردن این فعالیت،…
#تکامل(#دگرگونش) #عنکبوت
این عنکبوت با این زیبایی حیرتانگیز، و با این چینش و گوناگونی رنگ، عجیب نیست که نامش رو
Peacock Spider
گذاشتن . این عنکبوت به هنگام جفتگیری ، برای به دست آوردن دل عنکبوت ماده ، زیباییهاش رو به نمایش میگذاره، میرقصه و اینجوری دلبری میکنه!
⚛ @AndisheKonim
این عنکبوت با این زیبایی حیرتانگیز، و با این چینش و گوناگونی رنگ، عجیب نیست که نامش رو
Peacock Spider
گذاشتن . این عنکبوت به هنگام جفتگیری ، برای به دست آوردن دل عنکبوت ماده ، زیباییهاش رو به نمایش میگذاره، میرقصه و اینجوری دلبری میکنه!
⚛ @AndisheKonim
پلیس انگلیس این ۲۴ نفر رو به جرم تجاوز به ۸ دختر انگلیسی دستگیر کرده بعد اسم ۱۱ نفرشون محمده!
خاستگاه خبر :
کانال جمهوری بیخدایان
🆔️ @ar_persian
⚛ @AndisheKonim
خاستگاه خبر :
کانال جمهوری بیخدایان
🆔️ @ar_persian
⚛ @AndisheKonim