اندیشیدن تنها راه نجات
5.61K subscribers
19.1K photos
17.6K videos
837 files
9.1K links
کانال اندیشه(گسترش علم و مبارزه با خرافات، ادیان، شبه علم)

آیدی ادمین
@Printrun
@SAlim_evu

گروه تلگرامی عقاید محترم نیستند

https://t.me/+afAiwBquqnIyZTli


اینستاگرام
https://www.instagram.com/p/Cpxu3rcjtzV/?igshid=YmMyMTA2M2Y=
Download Telegram
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
🎥 بحثی جالب بین #میچیو #کاکو و #سث #شوستاک و #هاوکینگ و افراد دیگر در مورد موجودات #فرازمینی
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

آیا آنها پیامهای ما را دریافت کرده‌اند؟



@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
می‌گن رضا پهلوی بلد نیست مدیریت کنه !

🆔️ @ar_persian
@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
#مغز ما برای #تفکر #تکامل(#دگرگونش) نیافته است.
زبان کلیپ انگلیسی با زیرنویس پارسی

لینک این پست در کانال اینستاگرام اندیشه :

https://www.instagram.com/reel/DJL29bYiem4/?igsh=MW15ZmMwc3ZtdmZ2


@AndisheKonim
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
داستان #تکامل #مغز ما همراه با دکتر حامد وحدتی‌نسب


@AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
واکنش عجیب #جیوه و #آلومینیوم !!

واکنش عجیب جیوه و آلومینیوم به دلیل پدیده‌ای به نام #آمالگام شدن (تشکیل آلیاژ) است. در حالت عادی، آلومینیوم با یک لایه‌ی نازک از اکسید آلومینیوم (Al₂O₃) پوشیده می‌شود که بسیار پایدار است و از واکنش بیشتر فلز با محیط جلوگیری می‌کند. اما وقتی جیوه با آلومینیوم تماس پیدا می‌کند ، جیوه این لایه‌ی اکسید محافظ را تخریب می‌کند. در نتیجه‌ی آن ، سطح فلز آلومینیوم در معرض هوا یا آب قرار می‌گیرد و به‌شدت اکسید می‌شود. این باعث ایجاد تورم، خوردگی و شکسته شدن ساختار سطحی آلومینیوم می‌شود. همچنین جیوه و آلومینیوم آمالگام تشکیل می‌دهند که ناپایدار است و موجب واکنش‌های شدیدتر می‌شود.
به همین دلیل است که حمل یا استفاده از جیوه در نزدیکی هواپیماها و وسایل نقلیه‌ی آلومینیومی ممنوع است ، چون می‌تواند ساختار آلومینیومی را به‌شدت تضعیف کند.

لینک این پست در کانال اینستاگرام اندیشه :

https://www.instagram.com/reel/DJMB7VBCmDr/?igsh=MXY3ODd4dGUzZmhwcw==


@AndisheKonim
تلسکوپ فضایی جیمز وب (JWST) با استفاده از ابزار MIRI موفق شد سیاره‌ی فراخورشیدی WD 1856+534 b را به‌عنوان سردترین سیاره‌ی فراخورشیدیِ شناخته‌شده تأیید کند. این سیاره که در فاصله ۸۱ سال نوری از زمین، به دور یک کوتوله سفید (ستاره‌ی مرده) می‌گردد، دمایی حدود ۱۸۶ کلوین (منفی ۸۷ درجه سانتی‌گراد) دارد. جرم آن حداکثر ۶ برابر مشتری است و این نخستین تأیید مستقیم از بقای سیارات در مدارهای نزدیک به کوتوله‌های سفید پس از مرگ ستاره‌ی مادرشان است. این یافته می‌تواند دیدگاه‌های تازه‌ای درباره‌ی پایداری مدارها، مهاجرت سیارات، و امکان زندگی پیرامون بقایای ستاره‌ای ارائه دهد. بررسی‌های بیشتر در سال ۲۰۲۵ ادامه خواهد یافت.

https://arxiv.org/pdf/2504.16982

@AndisheKonim
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
گامی بزرگ در حل یکی از کهن‌ترین مسائل ریاضی و پیوند سه نظریه بنیادی در فیزیک

در سال ۱۹۰۰، دیوید هیلبرت، یکی از بزرگ‌ترین ریاضی‌دانان تاریخ، در کنگره جهانی ریاضیات در پاریس، فهرستی از مسائل حل‌نشده را به عنوان راهنمایی برای قرن بیستم ارائه کرد. یکی از جاه‌طلبانه‌ترین آن‌ها، «مسئله ششم» بود: ساخت یک بنیان ریاضیاتی برای تمام فیزیک، یا به عبارتی، «اصل‌گذاری» آن.

اکنون، پس از ۱۲۵ سال، گروهی از ریاضی‌دانان ممکن است به یکی از اهداف اصلی این مسئله پاسخ داده باشند.

در مقاله‌ای که در مارس ۲۰۲۵ روی سرور پیش‌چاپ arXiv منتشر شد، یو دنگ از دانشگاه شیکاگو، و زاهر حنی و شیاو ما از دانشگاه میشیگان ادعا کردند که توانسته‌اند سه نظریه مهم در دینامیک سیالات را به‌طور ریاضیاتی به یکدیگر پیوند دهند.

این سه نظریه، توصیف‌هایی در سطوح مختلف از رفتار سیالات (مایعات و گازها) ارائه می‌دهند: قوانین نیوتون در سطح میکروسکوپی، معادله بولتسمان در سطح میانه (مزوسکوپی)، و معادلات اولر و ناویر-استوکس در سطح ماکروسکوپی.

در سطح میکروسکوپی، ذرات همانند توپ‌های بیلیارد حرکت و برخورد می‌کنند، و قوانین نیوتون آن‌ها را توصیف می‌کند. اما در سطح مزوسکوپی، به جای دنبال کردن مسیر هر ذره، معادله بولتسمان با دید آماری رفتار محتمل یک ذره «نمونه» را مدل می‌کند. در نهایت، در مقیاس بزرگ، سیال به صورت یک محیط پیوسته دیده می‌شود و معادلات اولر و ناویر-استوکس رفتار کلان آن را توصیف می‌کنند.

چالش قرن‌ها این بوده که آیا می‌توان با استدلال ریاضیاتی، نشان داد که این سه توصیف در واقع پیوسته و سازگارند؟ یعنی آیا می‌توان ثابت کرد که نظریات کلان از نظریات میانه، و آن‌ها از نظریات خرد ناشی می‌شوند؟

«دنگ، حنی و ما» توانسته‌اند نشان دهند که در شرایط ویژه، هنگامی که تعداد ذرات به بی‌نهایت میل می‌کند و اندازه‌ی آن‌ها به صفر، رفتار آماری این سیستم به معادله بولتسمان میل می‌کند. این مرحله دوم و دشوار از اثبات بود که سال‌ها حل‌نشده باقی مانده بود. چالش اصلی در اینجا، کنترل رفتار سیستم در بازه‌های زمانی بلندمدت بود، چرا که هرچه زمان می‌گذرد، برخوردهای بیشتری رخ می‌دهد و تحلیل سیستم پیچیده‌تر می‌شود. پژوهشگران با روش‌هایی نوین نشان داده‌اند که تأثیر برخوردهای گذشته بر رفتار فعلی محدود است و می‌توان آن را مهار کرد.
با ترکیب این دستاورد جدید با کارهای پیشین در استنتاج معادلات ماکروسکوپی از معادله بولتسمان، اکنون یک زنجیره کامل ریاضیاتی از سطح خرد تا کلان در فیزیک سیالات شکل گرفته است. این بدان معناست که می‌توان با اطمینان بیشتر گفت: سه سطح مختلف از تحلیل یک واقعیت را توصیف می‌کنند، و نه سه نظریه جداگانه.

اگر صحت این اثبات تأیید شود، گامی تاریخی در برنامه هیلبرت خواهد بود. این پیروزی نه تنها اعتماد ما به مدل‌های کنونی در دینامیک سیالات را تقویت می‌کند، بلکه ممکن است راه را برای پیشرفت‌های مشابه در زمینه‌های دیگر فیزیک نیز هموار کند. به عبارتی، ریاضیات یک‌بار دیگر توانست واقعیت فیزیکی را با زبان دقیق خود به تصویر بکشد.

خاستگاه :

ArXiv


@AndisheKonim
ردیابی یک جرم مرموز در سامانه‌ی خورشیدی؛ نامزد تازه‌ای برای سیاره نهم؟

پژوهشگران با بررسی داده‌های دو ماهواره‌ی قدیمی IRAS و AKARI، موفق به شناسایی یک نقطه‌ی متحرک در تصاویر مادون قرمز شدند که ویژگی‌های آن با یک سیاره‌ی دوردست در سامانه‌ی خورشیدی هماهنگ است. این جرم احتمالی در هر دو مجموعه تصویر از نظر رنگ و روشنایی ثابت بود که نشان می‌دهد احتمالاً یک جرم واقعی است، نه خطای تصویربرداری. این یافته به عنوان یکی از بهترین نامزدهای سیاره‌ی نهم مطرح شده، سیاره‌ای فرضی که برای توضیح مدار غیرمعمول برخی اجرام در کمربند کویپر پیشنهاد شده بود.

با این حال، برخی اخترشناسان از جمله مایک براون، پیشنهاددهنده‌ی اولیه‌ی فرضیه‌ی سیاره‌ی نهم، نسبت به این یافته تردید دارند. او می‌گوید که مدار این جرم با پیش‌بینی‌های مربوط به سیاره‌ی نهم همخوانی ندارد، چرا که شیب مداری آن بیش از حد زیاد است و در جهتی متفاوت از سیارات شناخته‌شده حرکت می‌کند. به گفته‌ی او، اگر این جرم واقعاً یک سیاره باشد، نمی‌تواند همان سیاره‌ی نهم فرضی باشد و حتی ممکن است با وجود خود، فرضیه‌ی اصلی را رد کند.

قرار است رصدخانه‌ی ورا روبین که اواخر امسال در شیلی افتتاح می‌شود، با دوربین دیجیتال غول‌پیکر خود امکان مشاهده‌ی دقیق‌تری از اجرام دوردست سامانه‌ی خورشیدی فراهم کند و شاید بتواند ظرف یکی دو سال آینده به این پرسش که آیا سیاره‌ی نهم واقعاً وجود دارد یا نه، پاسخ قطعی بدهد.

خاستگاه :

ArXiv 


@AndisheKonim
#اکیدناها زمانی شناگر بودند ، یافتن #فسیلی کمیاب ، تاریخچه‌ی #پستانداران #تخم‌گذار را بازنویسی می‌کند.


پژوهشگران دانشگاه نیو ساوت ولز با تحلیل یک استخوان بازو (هومروس) متعلق به گونه‌ی منقرض‌شده‌ی
Kryoryctes cadburyi
که حدود سی سال پیش در جنوب‌شرقی استرالیا پیدا شده بود، به نتایج شگفت‌انگیزی درباره‌ی گذشته‌ی مورچه‌خورک‌‌ها
Echidnas
رسیدند. تا پیش از این تصور می‌شد که اکیدناها و نوک‌اردکی‌ها(پلاتیپوس‌ها) نیاکانی کاملاً زمینی دارند. اما ساختار درونی این استخوان نشان می‌دهد که
Kryoryctes
ویژگی‌هایی شبیه به جانوران نیمه‌آبی مانند نوک‌اردکی داشته و نه اکیدناهای زمینی امروز

پزوهشی میکروسکوپی استخوان با استفاده از فناوری‌های تصویربرداری پیشرفته نشان داد که دیواره‌ی استخوان ضخیم است و فضای داخلی کوچکی برای مغز استخوان دارد؛ ساختاری که در جانوران نیمه‌آبزی دیده می‌شود و برای کمک به شیرجه‌زدن و شناور ماندن کاربرد دارد. این ویژگی در اکیدناهای امروزی دیده نمی‌شود، زیرا آن‌ها سبک‌استخوان‌تر هستند و به زندگی خشکی عادت کرده‌اند.

این یافته از این ایده پشتیبانی می‌کند که نیاکان مشترک اکیدنا و پلاتیپوس، موجوداتی نیمه‌آبزی بوده‌اند، و بعدها اکیدناها به زندگی کاملاً زمینی تغییر مسیر داده‌اند. چنین بازگشتی از زیستگاه آبی به خشکی، در روند تکامل پستانداران بسیار کمیاب است.

همچنین یافته‌ای مانند باقی‌مانده‌هایی از منقار پلاتیپوس در جنین‌های اکیدنا، جهت‌گیری پاهای عقبی، و وجود واکنش‌های غواصی در اکیدناها، همگی از یک گذشته‌ی آبی حکایت دارند.

فسیل‌های پستانداران دوران مزوزوئیک در استرالیا بسیار کمیاب‌اند، و این استخوان تنها نمونه‌ی شناخته‌شده از اندام حرکتی در بین آن‌هاست. پژوهشگران اکنون امیدوارند با تحلیل‌های بیشتر و یافتن فسیل‌های تازه در مناطقی مانند
Lightning Ridge
بتوانند رازهای بیشتری از خاستگاه این پستانداران رازآلود را کشف کنند.

خاستگاه :

Proceedings of the National Academy of Sciences


@AndisheKonim
عملکرد #سیستم #ارتباطی #لیزری از #بهرام(#مریخ) چقدر موثر خواهد بود؟


ارتباط با کاوشگرهای بهرام به دلیل تأخیر و پهنای باند محدود چالش‌برانگیز است، اما سیستم‌های لیزری می‌توانند داده‌ها را سریع‌تر منتقل کنند.

طوفان‌های گردوغبار بهرام ، که گاهی کل این کره‌ی سرخ را می‌پوشانند ، می‌توانند سیگنال‌های لیزری را مختل کنند و دید را کاهش دهند.

محققان پیشنهاد کرده‌اند از ترکیبی از لیزر و رادیو استفاده شود تا در هر شرایط آب‌وهوایی ارتباط قابل اعتماد بماند.

انتخاب مکان‌های کم‌غبار برای ایستگاه‌های زمینی و استفاده از ماهواره‌های رله می‌تواند ارتباط مداوم را تضمین کند.

خاستگاه :

Phys.org



@AndisheKonim
#سرنیزه‌ای از #استخوان در روسیه پیدا شد که کهن‌ترین نمونه در اروپاست ، ساخته‌ی #نئاندرتال_ها


یک تیم بین‌المللی توانسته‌اند کهن‌ترین سرنیزه‌ی استخوانی پیداشده در اروپا را پیدا کنند و نشان داده‌اند که این ابزار توسط نئاندرتال‌ها ساخته شده است. جزئیات این یافته در ژورنال علوم باستان‌شناسی منتشر شده است. پژوهشگران در این مقاله میگویند که این سرنیزه در کجا و چگونه پیدا شده، وضعیت آن چگونه بوده و چه چیزهایی از آن آموخته‌اند.

این سرنیزه در سال ۲۰۰۳، در لایه‌ای از رسوبات درون غاری در منطقه قفقاز شمالی در روسیه یافت شد. در همان جا استخوان‌های زیادی از حیوانات مختلف و بازمانده‌‌های یک آتش‌دان نیز پیدا شده بود. با این حال، بررسی دقیق سرنیزه تا همین چند سالی که گذشت، انجام نشده بود.

این گروه از پژوهشگران با استفاده از طیف‌سنجی، توموگرافی کامپیوتری و میکروسکوپ‌های پیشرفته، بررسی‌هایی روی این سرنیزه انجام داد. آن‌ها فهمیدند که این ابزار که ۹ سانتی‌متر درازا دارد، از استخوان حیوانی_احتمالاً بوفالو_ساخته شده و با نوعی قیر طبیعی به یک چوب وصل شده بوده است.

آن‌ها با روش‌های دقیق تاریخ‌گذاری دریافتند که این سرنیزه بین ۸۰ هزار تا ۷۰ هزار سال پیش ساخته شده است؛ یعنی خیلی پیش‌تر از زمانی که انسان‌های مدرن به اروپا رسیدند (حدود ۴۵ هزار سال پیش). بنابراین، سازنده آن به احتمال زیاد نئاندرتال‌ها بوده‌اند.

بررسی‌های بیشتر نشان داد که این سرنیزه با ابزارهای سنگی تراشیده شده و احتمالاً برای شکار یا جنگ استفاده شده، چون ت‍َرَک‌هایی روی آن دیده می‌شود که نشان می‌دهد به جسم سختی برخورد کرده است. همچنین هیچ نشانه‌ای از استفاده طولانی‌مدت دیده نمی‌شود، که به گفته‌ی پژوهشگران احتمالاً به این معناست که این سرنیزه بلافاصله پس از ساخت با موفقیت استفاده شده است(برای زمان زیادی از آن استقاده نشده است).

این یافته، فرضیه‌هایی را به پرسش میگیرد که ادعا می‌کردند نئاندرتال‌ها هیچ‌گاه از ابزارهای سنگی فراتر نرفته‌اند. گروه پژوهشی می‌گوید این یافته نشان می‌دهد نئاندرتال‌ها نه تنها می‌توانستند ابزارهای پیچیده‌تری بسازند، بلکه توانایی برنامه‌ریزی برای ساخت و استفاده از آن‌ها را هم داشته‌اند.

با این حال، این یافته یک پرسش دیگر را هم پیش می‌کشد: چرا چنین سرنیزه‌هایی بسیار کمیاب هستند؟ اگر نئاندرتال‌ها از سرنیزه‌های استخوانی برای شکار استفاده می‌کرده‌اند، چرا نمونه‌های بیشتری از آن‌ها باقی نمانده؟

پژوهشگران می‌گویند احتمالاً بیشتر این ابزارها به مرور زمان از بین رفته‌اند، چون در مکان‌هایی باقی نمانده بودند که شرایط لازم برای حفظ آن‌ها را داشته باشد؛ درست بر خلاف این غار که محیط مناسبی برای نگهداری فسیل‌ها داشته است.

خاستگاه :

Journal of Archaeological Science

ترجمه‌ی : سام آریامنش


@AndisheKonim
پرسش : آیا می‌توان مرز مطلق و غیر قابل‌ خدشه‌ای بین علم و شبه‌علم ترسیم کرد؟

اگر بله ، چه معیارهایی می‌توانند این مرز را مشخص کنند؟ و اگر خیر، آیا علم و شبه‌علم در یک طیف پیوسته قرار دارند؟

دکتر #حسام #نوذری


@AndisheKonim
پرسش : جناب دکتر مدتیه در این گروه دوستانی مدعی هستند آگاهی محصول مغز نیست و آگاهی حاصل ماده نیست و ویژگی‌ای مستقل از مغز بوده و دلایلشان استناد به تجربه ی نزدیک به مرگ است.
آیا این ادعاها شبه علم هست؟ لطفاً در مورد آگاهی و منشأ آگاهی آخرین یافته‌ها و دستاوردها در این باره، توضیحات علمی رو ارائه کنید.

دکتر #حسام #نوذری


@AndisheKonim
پرسش : نقش علم در ارزیابی ادعاهای مطرح‌شده در شبه‌علم‌هایی مانند طالع‌بینی ، هومیوپاتی و انرژی درمانی چیست؟

دکتر #حسام #نوذری


@AndisheKonim
«راز #خوشبختی درون شماست، یا در جامعه، یا هر دو»

پرسش اصلی: خوشبختی از کجا می‌آید؟

پژوهش تازه نشان می‌دهد منبع خوشبختی می‌تواند درونی، بیرونی، ترکیبی از هر دو، یا حتی نامشخص باشد_و این موضوع برای افراد مختلف، متفاوت است.

سه مدل اصلی برای خوشبختی:

۱. مدل پایین به بالا (bottom-up):
خوشبختی نتیجه رضایت از حوزه‌های مختلف زندگی است: درآمد، شغل، روابط، مسکن و سلامت. سیاست‌هایی مانند افزایش درآمد یا بهبود کیفیت محیط زیست از این مدل حمایت می‌کنند.


۲. مدل بالا به پایین (top-down):
خوشبختی بیشتر ناشی از ویژگی‌ها و نگرش‌های درونی فرد است_مانند تاب‌آوری روانی یا تمرین ذهن‌آگاهی. در این مدل، شرایط بیرونی نقش کمتری دارند.


۳. مدل دوطرفه (bidirectional):
عوامل درونی و بیرونی بر یکدیگر اثر متقابل دارند و ترکیب آن‌ها میزان خوشبختی را تعیین می‌کند.

روش پژوهش:

پژوهش روی بیش از چهل هزار نفر از کشورهای آلمان، بریتانیا، سوئیس، هلند و استرالیا

داده‌ها از نظرسنجی‌های طولی (تا ۳۰ سال) درباره رضایت کلی از زندگی و پنج حوزه‌ی خاص

حوزه‌ها: سلامت، درآمد، مسکن، کار، و روابط

نتایج کلیدی:

گروه‌ها به چهار دسته تقسیم شدند:

۱. افرادی با الگوی «پایین به بالا»
۲. افرادی با الگوی «بالا به پایین»
۳. افرادی با الگوی «دوطرفه»
۴. افرادی با رابطه نامشخص بین خوشبختی و حوزه‌های زندگی

برخی افراد، بدون توجه به شرایط بیرونی، همچنان احساس خوشبختی دارند.
در برخی دیگر، تغییرات بیرونی مستقیماً بر خوشبختی اثر می‌گذارد.

پیامدها برای سیاست‌گذاری:

سنجش‌های جمعی از خوشبختی نمی‌توانند تجربه‌ی فردی را به‌درستی بازتاب دهند.
سیاست‌ها باید هم عوامل بیرونی (مثل درآمد، سلامت و شغل) و هم عوامل درونی (مثل معنای زندگی و تاب‌آوری) را در نظر بگیرند.
مؤثرترین مداخلات باید برای هر فرد، به‌صورت شخصی‌سازی‌شده طراحی شوند.

خاستگاه اصلی :

Nature Human Behaviour (2025)



@AndisheKonim
پژوهشی تازه از دانشگاه پورتسموث نشان داده که از دست رفتن #فیل_های باتجربه، به‌ویژه فیل‌های ماده مسن (ماتریارک‌ها)، مانع انتقال دانش بین‌نسلی در جوامع فیل‌ها می‌شود و بقای این گونه را به خطر می‌اندازد.

این پژوهش که با مرور ۹۵ مقاله علمی انجام شده، تأکید می‌کند که شکار، جابه‌جایی و تخریب زیستگاه‌ها موجب برهم خوردن ساختارهای اجتماعی فیل‌ها می‌شود و پیامدهایی مانند کاهش انسجام گروهی، زنده‌مانی کمتر نوزادان، و رفتارهای نادرست در برابر تهدیدات به دنبال دارد.

نتایج پژوهش نشان می‌دهد فیل‌ها برای پیدا کردن منابع، درک خطرات و تصمیم‌گیری گروهی، وابسته به دانش و تجربه بزرگ‌ترها هستند. از دست دادن این افراد، مشابه نابود شدن کتابخانه‌ای زنده است. پژوهشگران خواستار آن شده‌اند که برنامه‌های حفاظتی نه‌تنها به تعداد فیل‌ها بلکه به ساختار اجتماعی و فرهنگ آن‌ها نیز توجه کنند. توصیه‌ها شامل حفاظت از فیل‌های کلیدی، بررسی آثار اجتماعی جابه‌جایی‌ها، و تمرکز بیشتر بر گونه‌های کمتر مطالعه‌شده مثل فیل‌های جنگلی و آسیایی است.

بقای فیل‌ها وابسته به حفظ پیوندهای اجتماعی‌شان است، و حفاظت از فرهنگ و ساختار اجتماعی‌شان به‌اندازه حفاظت از زیستگاهشان اهمیت دارد.

خاستگاه :

Philosophical Transactions of the Royal Society B: Biological Sciences 


@AndisheKonim
اولین کامپیوتر جهان که مغز انسان را با سیلیکون ترکیب می‌کند، اکنون در دسترس است

کامپیوتر CL1 نخستین دستگاه در جهان است که نورون‌های انسانی را با یک تراشه سیلیکونی ترکیب می‌کند. این کامپیوتر می‌تواند برای مدل‌سازی بیماری‌ها و یافتن داروها مورد استفاده قرار گیرد، پیش از آن‌که پس از شش ماه از کار بیفتد.

نوع تازه‌ای از کامپیوتر که سخت‌افزار سیلیکونی معمول را با نورون‌های انسانی ترکیب می‌کند، اکنون برای خرید در دسترس است. کامپیوتر CL1 که در دوم مارس توسط استارتاپ استرالیایی Cortical Labs مستقر در ملبورن معرفی شد، به گفته‌ی وب‌سایت رسمی شرکت، «نخستین کامپیوتر زیستی قابل کدنویسی جهان» است. این سیستم به اندازه‌ی یک جعبه کفش بوده و به گفته‌ی نمایندگان شرکت، می‌تواند در زمینه‌هایی مانند مدل‌سازی بیماری و یافتن دارو کاربرد داشته باشد.

درون CL1، نورون‌های انسانی در یک محیط غنی از مواد مغذی رشد می‌کنند و سطح یک تراشه سیلیکونی را می‌پوشانند. این تراشه با ارسال پالس‌های الکتریکی به نورون‌ها و دریافت آن‌ها، نورون‌ها را برای نمایش رفتارهای موردنظر آموزش می‌دهد. Cortical Labs با استفاده از سیستمی مشابه، توانست DishBrain (نمونه‌ی اولیه‌ی CL1) را آموزش دهد تا بازی ویدیویی پنگ (Pong) را انجام دهد.

برت کاگان، مدیر علمی Cortical Labs در گفت‌وگو با New Atlas توضیح داد:
«جزء مربوط به گردش مایع در این سیستم نقش سامانه‌ی پشتیبانی حیات برای سلول‌ها را ایفا می‌کند – این بخش دارای سیستم تصفیه مواد زائد، کنترل دما، ترکیب گازها و پمپ‌هایی برای حفظ جریان پیوسته‌ی مایع است.»

بر اساس اطلاعات وب‌سایت شرکت، این سیستم تنها چند وات انرژی مصرف می‌کند و نورون‌ها را تا شش ماه زنده نگه می‌دارد.

دانشمندان Cortical Labs همچنان در حال تلاش‌اند تا سیستمی بسازند که بتواند با کمترین تعداد سلول، نماینده‌ی دقیقی از انواع مختلف و عملکردهای متنوع سلول‌های مغز انسان باشد. ابزارهایی مانند CL1 می‌توانند به پژوهشگران در توسعه درمان بیماری‌های مغزی کمک کنند، از طریق بررسی چگونگی یادگیری و پردازش اطلاعات در این سیستم.

کاگان افزود:
«بیشتر داروهایی که برای بیماری‌های عصبی و روان‌پزشکی وارد فاز آزمایش‌های بالینی می‌شوند، شکست می‌خورند، چون مغز انسان پیچیدگی‌های زیادی دارد _ اما با استفاده از این ابزارها می‌توانیم بخشی از آن پیچیدگی را به‌طور واقعی مشاهده کنیم.»

هوش زیستی مصنوعی

از آن‌جا که این فناوری از نورون‌های انسانی استفاده می‌کند، برخی دانشمندان نسبت به توسعه‌ی «هوش زیستی مصنوعی» مانند CL1 ابراز نگرانی‌های اخلاقی کرده‌اند. با وجود اینکه DishBrain و CL1 از نظر پیچیدگی بسیار پایین‌تر از مغز انسان هستند، اما این فناوری بحث‌هایی را درباره‌ی ماهیت آگاهی و امکان رنج کشیدن هوش‌های زیستی مصنوعی در آینده برانگیخته است.

سیلویا ولاسکو، پژوهشگر سلول‌های بنیادی در مؤسسه‌ی پژوهشی کودکان Murdoch در استرالیا، که در ساخت CL1 نقشی نداشته، به رادیو و تلویزیون استرالیا گفت:
«در حال حاضر فکر می‌کنم این نگرانی بی‌پایه است. فکر می‌کنم فرصت بزرگی را از دست می‌دهیم اگر از سیستمی که پتانسیل درمان بیماری‌های مغزی ویرانگر را دارد، استفاده نکنیم. اما در عین حال، مهم است که ارزیابی و پیش‌بینی کنیم این مدل‌ها چه نگرانی‌هایی ممکن است در آینده ایجاد کنند.»

طبق گزارش New Atlas، قیمت هر واحد CL1 حدود ۳۵ هزار دلار خواهد بود و عرضه‌ی گسترده‌ی آن از اواخر سال ۲۰۲۵ آغاز خواهد شد. هر دستگاه برای عملکرد صحیح نیاز به تجهیزات آزمایشگاهی مناسب دارد، اما Cortical Labs گزینه‌ی محاسبات ابری از راه دور را نیز برای کاربران فاقد تجهیزات فراهم خواهد کرد.


خاستگاه :

Livescience



@AndisheKonim
سختی‌های دوران کودکی ممکن است به بافت سفید مغز آسیب بزنند و عملکرد شناختی را کاهش دهند

پژوهشی تازه به رهبری پژوهشگران بیمارستان Brigham and Women's در ماساچوست نشان می‌دهد که سختی‌های دوران کودکی، مانند فقر، درگیری خانوادگی(آن داد و بیدادهایی که با هم جلوی بچه ها میکنید)، یا مشکلات روانی والدین، می‌توانند به بافت سفید مغز کودکان آسیب بزنند.

این آسیب‌ها ممکن است سال‌ها بعد بر توانایی‌های شناختی آن‌ها، از جمله درک ریاضی و زبان، تأثیر منفی بگذارند.

بافت سفید مغز شامل رشته‌های ارتباطی است که پیام‌ها را بین سلول‌های مغز منتقل می‌کند. پژوهشگران در این پژوهش، تصاویر مغزی بیش از ۹ هزار کودک ۹ تا ۱۰ ساله را بررسی کردند و آن را با اطلاعاتی درباره مشکلات احتمالی زندگی آن‌ها در کودکی مقایسه کردند. نتیجه نشان داد که کودکانی که در معرض مشکلات بیشتری قرار داشته‌اند، سطوح پایین‌تری از «ناهمسانگردی کسری» (FA؛ شاخصی برای سلامت بافت سفید) در سراسر مغز خود داشتند.

هرچند این پژوهش علت و معلول را اثبات نمی‌کند، اما کاهش ارتباطات در بافت سفید با عملکرد ضعیف‌تر در آزمون‌های شناختی سال‌های بعد مرتبط بود. نکته جالب اینجاست که تفاوت‌ها تنها محدود به بخش خاصی از مغز نبود، بلکه در سراسر آن گسترش داشت.

خبر خوب این است که عواملی مثل حضور فعال والدین و حمایت اجتماعی می‌توانند نقش محافظتی داشته باشند. پژوهشگران تأکید می‌کنند که محیط رشد کودک، از خانه و روابط گرفته تا شرایط اقتصادی، نقش حیاتی در رشد مغز دارد. فراهم کردن محیطی پایدار و سالم می‌تواند از آسیب‌های بلندمدت جلوگیری کند.

خاستگاه :

PNAS

ترجمه‌ی : سام آریامنش


@AndisheKonim
Please open Telegram to view this post
VIEW IN TELEGRAM
دانشمندان نمی‌دانند چرا آگاهی وجود دارد و یک پژوهش جدید این را ثابت می‌کند.


می‌گویند: «نظریه‌ها مثل مسواک هستند؛ هر کسی مال خودش را دارد و هیچ‌کس دلش نمی‌خواهد از مال دیگری استفاده کند.»

این جمله در قالب شوخی گفته می‌شود، اما وقتی پای مطالعه‌ی آگاهی (یعنی این‌که چطور ما اصلاً تجربه‌ی ذهنی از چیزها داریم) به میان می‌آید، چندان هم بی‌ربط نیست.

در سال ۲۰۲۲، من به همراه عصب‌پژوه بریتانیایی، آنیل ست، مقاله‌ای مروری منتشر کردیم که در آن ۲۲ نظریه‌ی مبتنی بر زیست‌شناسی مغز را فهرست کردیم. در سال ۲۰۲۴، رابرت کوهن، روشنفکر آمریکایی، با دامنه‌ی گسترده‌تری، بیش از ۲۰۰ نظریه را برشمرد.

در این زمینه است که مجله‌ی نیچر اخیراً نتایج یک «همکاری رقابتی» از گروهی به نام کنسرسیوم کوجیتیت (Cogitate) را منتشر کرده؛ مطالعه‌ای که بر دو نظریه‌ی برجسته تمرکز دارد: نظریه‌ی فضای کاری عصبی جهانی و نظریه‌ی اطلاعات یکپارچه.

دو نظریه‌ی بزرگ رو در روی هم

با وجود این همه نظریه و موضوعی ذاتاً گریزان، آزمودن این نظریه‌ها کار آسانی نبوده. در واقع، بحث میان طرفداران این نظریه‌ها بسیار داغ و گاهی خصمانه بوده است.

در نقطه‌ای پرتنش در سال ۲۰۲۳، پس از اعلام اولیه‌ی نتایجی که امروز به‌طور رسمی منتشر شده‌اند، بسیاری از کارشناسان نامه‌ای سرگشاده امضا کردند و گفتند نظریه‌ی اطلاعات یکپارچه نه‌تنها نادرست است، بلکه حتی شایسته‌ی عنوان «علمی» هم نیست.

با این حال، نظریه‌ی فضای کاری جهانی و نظریه‌ی اطلاعات یکپارچه از جمله چهار نظریه‌ی اصلی‌ای هستند که...

خوانش بیشتر : 👉


@AndisheKonim