This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
💥 آیا باور به وجود طراح هوشمند و ناظم جهان میتواند پاسخی به معمای چرایی وجود جهان باشد؟
➖ پروفسور استیون واینبرگ فیزیکدان آتئیست و برنده جایزه نوبل از دانشگاه تگزاس آمریکا:
باور به وجود ناظم و طراح هوشمند هیچ ارزش علمی ندارد و پاسخ مناسبی به سوالات بشر در مورد چرایی و چگونگی بوجود آمدن این جهان نیست. بلکه اکتشافات علمی٬ بطلان بنیانهای دین و مذهب را ثابت کردهاست.
⚛ @AndisheKonim
➖ پروفسور استیون واینبرگ فیزیکدان آتئیست و برنده جایزه نوبل از دانشگاه تگزاس آمریکا:
باور به وجود ناظم و طراح هوشمند هیچ ارزش علمی ندارد و پاسخ مناسبی به سوالات بشر در مورد چرایی و چگونگی بوجود آمدن این جهان نیست. بلکه اکتشافات علمی٬ بطلان بنیانهای دین و مذهب را ثابت کردهاست.
⚛ @AndisheKonim
عزیز دلم؛ اگر خدای شما همانقدر که ادعا میکنید واقعی است! پس نقشه و خواست او بوده که من یک خداناباور باشم! بنابراین ساکت باش! بنشین کنار و آرام بگیر و اجازه بده خدا کار خودش را انجام بدهد!
⚛ @AndisheKonim
⚛ @AndisheKonim
جنبش #زنان باید عواملی را که مانع دینامیسم تصور خدا میشود، از سر راه خود بردارند و دستکم چنان کنند که از واژه خدا هیچ جنسیتی استشمام نشود. برای این کار باید با بت تفکر و تصور درونیشدهء برتری مذکر درافتاده و آن را از ذهن و فرهنگ جامعه زدود و این را زنان باید از درون خود آغاز کنند!
Mary Daly
⚛ @AndisheKonim
Mary Daly
⚛ @AndisheKonim
#فمینیسم و #اگزیستانسیالیسم
بحثی که سارتر راجع به تعارض میان دو بعد انسانی یعنی بعد در خود و بعد برای خود مطرح کرده بود، به وسیله نویسنده جنس دوم به گونهای به کار گرفته شد که مطابق آن مرد همان بعد اول یا برای خود و زن همان بعد دوم یعنی در خود است؛ یکی حرکت میکند و مستقل است، دیگری صرفا وجود دارد.
در تحلیل این وضعیت، دوبووار بر بدن زن و فیزیولوژی آن تأكيد میکند. از نظر او استعداد بچهدار شدن زن بزرگترین عامل در تبدیل او از سوژه به ابژه بوده است. در این مورد به سخنان مردم شناسانی اشاره میکند که معتقدند زنان در جوامع اولیه در شرایط عادی همپای مردان فعال بودهاند، اما همین که حامله میشدند و خصوصا به ماههای انتهایی آن یا اوایل تولد بچه میرسیدند از همراهی مردان باز میماندند، و از همین جا فرآیند تبدیل آنها از سوژه به ابژه و از موجود اصلی به موجودی ثانوی شروع شد.
دوبووار در اینجا تا حدودی به نحله ذاتگراها میپیوندد، چون معتقد است بدن زن به طور ذاتی، انرژی فعالیتهای سازنده برای شخص خود او را میگیرد؛ چون آبستنی، زایمان و شیردادن بچه همگی توان زن را میفرساید و هویت از خودبیگانه و برای دیگری او را تعیین میکند. مرد چنین وضعیتی ندارد، چون برای خود و آزاد است؛ انرژی او مصروف رشد خود او میشود. او از عادت ماهانه به عنوان "لعنت ماهانه" تعبیر میکند و اشاره میکند که این تحول متناوب کاملا نشان میدهد که گویی از نظر طبیعت زن برای خود نیست. با وجود این، از نگاه او، واقعیات بدن زن اگر چه وضعیت اجتماعی او را تاحدودی تبیین میکند، اما توجیه نمیتواند بکند. چون اگرچه واقعیات زیست شناختی دارای اهمیت بسیار است و در تاریخ زن نقش درجه اول را دارد و یکی از عوامل اصلی موقعیت زن و از کلیدهایی است که به ما اجازه درک و فهم زن را میدهد، اما آنچه ما نمیپذیریم این فکر است که اینها سرنوشت کاملا تعیین شدهای برای ما بسازند. این واقعیات زیستی کافی نیستند تا بتوانند ثانوی بودن جنس ما را تعیین کنند. اینها تعیین نمیکنند که چرا زن موجودی دیگر است. این موارد زن را محکوم نمیکنند که برای ابد این نقش وابستگی را حفظ کند!
به وسیله این نویسنده، برای اولین بار در تاریخ مطالعات فمینیستی بر مسئله بازآوری زن تأکید میشود. بر اساس این دیدگاه، این خصوصیت از ابتدای تاریخ زمینهساز یک تقسیم کار اجتماعی بوده که بر مبنای آن زنان به دلیل ناتواناییها و مشکلات ناشی از حاملگی، زایمان و شیردادن مجبور شدهاند خانهنشین شوند و همین خانهنشینی علیرغم این که سهم بیشتری از کار و تلاش را به آنها اختصاص میداده، ریاست مرد بر خانواده و محوریت و اصالت او را باعث شده است. بر اثر این بود که در ذهنها جا افتاد که مرد کسی است که به شکار میرود، میجنگد و پول و امنیت و افتخار میآورد، در حالی که زنان به امور کم اهمیت خانگی مشغول هستند. حوزه عمومی در انحصار مرد است و خانواده که بیرون از جامعه مدنی قرار دارد، متعلق به زن است؛ و بر این مبنا این نامساوات کاملا هم طبیعی جلوه میکند. و همین مبنای آن شد که مرد موجودی برای خود و رو به رشد و محور باشد و زن موجودی در خود یعنی دیگری و ساکن و وابسته.
سارتر در کتاب اصلی خود "هستی و نیستی" بودن را به معنای ماندن و نیستی را معنای حرکت و نفی این موجودیت ایستا میداند. دوبووار بر اساس این عقیده، زن را نماد بودن و مرد را نماد نیستی میشمارد. نمادها و سمبلهایی که نشانه مرد و زن هستند نیز به همین اشاره دارند. مثلا تشبیه دائم زن به الهه زمین، اشاره به وجه تکراری مشخص و اثرپذیر زمین دارد. برعکس، تشبیه مرد به آسمان و اشاره به تقابل پدر آسمانی و مادر زمینی، حکایت از حرکت و تعالی برای مرد دارد. یکی از نکات بغرنج مسئله اینجا است که زنان این موقعیت را میپذیرند و آن را درونی میکنند. از نظر آنان چنین چیزی طبیعی است و باید در مقابل آن تسلیم بود؛ حتی خوب است و دلیلی برای انکار آن وجود ندارد. نویسنده جنس دوم در اینجا هم بنابر اصول اگزیستانسیالیسم این پدیده را به عنوان «فرار از آزادی» توصیف میکند.
محبوبه پاکنیا و مرتضی مردیها
⚛ @AndisheKonim
بحثی که سارتر راجع به تعارض میان دو بعد انسانی یعنی بعد در خود و بعد برای خود مطرح کرده بود، به وسیله نویسنده جنس دوم به گونهای به کار گرفته شد که مطابق آن مرد همان بعد اول یا برای خود و زن همان بعد دوم یعنی در خود است؛ یکی حرکت میکند و مستقل است، دیگری صرفا وجود دارد.
در تحلیل این وضعیت، دوبووار بر بدن زن و فیزیولوژی آن تأكيد میکند. از نظر او استعداد بچهدار شدن زن بزرگترین عامل در تبدیل او از سوژه به ابژه بوده است. در این مورد به سخنان مردم شناسانی اشاره میکند که معتقدند زنان در جوامع اولیه در شرایط عادی همپای مردان فعال بودهاند، اما همین که حامله میشدند و خصوصا به ماههای انتهایی آن یا اوایل تولد بچه میرسیدند از همراهی مردان باز میماندند، و از همین جا فرآیند تبدیل آنها از سوژه به ابژه و از موجود اصلی به موجودی ثانوی شروع شد.
دوبووار در اینجا تا حدودی به نحله ذاتگراها میپیوندد، چون معتقد است بدن زن به طور ذاتی، انرژی فعالیتهای سازنده برای شخص خود او را میگیرد؛ چون آبستنی، زایمان و شیردادن بچه همگی توان زن را میفرساید و هویت از خودبیگانه و برای دیگری او را تعیین میکند. مرد چنین وضعیتی ندارد، چون برای خود و آزاد است؛ انرژی او مصروف رشد خود او میشود. او از عادت ماهانه به عنوان "لعنت ماهانه" تعبیر میکند و اشاره میکند که این تحول متناوب کاملا نشان میدهد که گویی از نظر طبیعت زن برای خود نیست. با وجود این، از نگاه او، واقعیات بدن زن اگر چه وضعیت اجتماعی او را تاحدودی تبیین میکند، اما توجیه نمیتواند بکند. چون اگرچه واقعیات زیست شناختی دارای اهمیت بسیار است و در تاریخ زن نقش درجه اول را دارد و یکی از عوامل اصلی موقعیت زن و از کلیدهایی است که به ما اجازه درک و فهم زن را میدهد، اما آنچه ما نمیپذیریم این فکر است که اینها سرنوشت کاملا تعیین شدهای برای ما بسازند. این واقعیات زیستی کافی نیستند تا بتوانند ثانوی بودن جنس ما را تعیین کنند. اینها تعیین نمیکنند که چرا زن موجودی دیگر است. این موارد زن را محکوم نمیکنند که برای ابد این نقش وابستگی را حفظ کند!
به وسیله این نویسنده، برای اولین بار در تاریخ مطالعات فمینیستی بر مسئله بازآوری زن تأکید میشود. بر اساس این دیدگاه، این خصوصیت از ابتدای تاریخ زمینهساز یک تقسیم کار اجتماعی بوده که بر مبنای آن زنان به دلیل ناتواناییها و مشکلات ناشی از حاملگی، زایمان و شیردادن مجبور شدهاند خانهنشین شوند و همین خانهنشینی علیرغم این که سهم بیشتری از کار و تلاش را به آنها اختصاص میداده، ریاست مرد بر خانواده و محوریت و اصالت او را باعث شده است. بر اثر این بود که در ذهنها جا افتاد که مرد کسی است که به شکار میرود، میجنگد و پول و امنیت و افتخار میآورد، در حالی که زنان به امور کم اهمیت خانگی مشغول هستند. حوزه عمومی در انحصار مرد است و خانواده که بیرون از جامعه مدنی قرار دارد، متعلق به زن است؛ و بر این مبنا این نامساوات کاملا هم طبیعی جلوه میکند. و همین مبنای آن شد که مرد موجودی برای خود و رو به رشد و محور باشد و زن موجودی در خود یعنی دیگری و ساکن و وابسته.
سارتر در کتاب اصلی خود "هستی و نیستی" بودن را به معنای ماندن و نیستی را معنای حرکت و نفی این موجودیت ایستا میداند. دوبووار بر اساس این عقیده، زن را نماد بودن و مرد را نماد نیستی میشمارد. نمادها و سمبلهایی که نشانه مرد و زن هستند نیز به همین اشاره دارند. مثلا تشبیه دائم زن به الهه زمین، اشاره به وجه تکراری مشخص و اثرپذیر زمین دارد. برعکس، تشبیه مرد به آسمان و اشاره به تقابل پدر آسمانی و مادر زمینی، حکایت از حرکت و تعالی برای مرد دارد. یکی از نکات بغرنج مسئله اینجا است که زنان این موقعیت را میپذیرند و آن را درونی میکنند. از نظر آنان چنین چیزی طبیعی است و باید در مقابل آن تسلیم بود؛ حتی خوب است و دلیلی برای انکار آن وجود ندارد. نویسنده جنس دوم در اینجا هم بنابر اصول اگزیستانسیالیسم این پدیده را به عنوان «فرار از آزادی» توصیف میکند.
محبوبه پاکنیا و مرتضی مردیها
⚛ @AndisheKonim
#دگرگونش #کرم #ابریشم
💢 زیباترین کرم ابریشم جهان
"جواهر کاترپیلار" نام دارد.
این کرم در جنگل های امریکای جنوبی و مرکزی وجود دارد و بافتی شبیه به جواهر و شفاف دارد.
⚛ @AndisheKonim
💢 زیباترین کرم ابریشم جهان
"جواهر کاترپیلار" نام دارد.
این کرم در جنگل های امریکای جنوبی و مرکزی وجود دارد و بافتی شبیه به جواهر و شفاف دارد.
⚛ @AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🎥 پروفسور #لاورنس #کراوس:آیا زندگی در نظر خداناباوران، #پوچ و بی ارزش است؟
زبان کلیپ انگلیسی با زیر نویس پارسی
⚛ @AndisheKonim
زبان کلیپ انگلیسی با زیر نویس پارسی
⚛ @AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دگرگونش
دوبله شده به پارسی
۱۸۵ #میلیون #عکس !!
نخستین #انسان وجود نداشته ،
ما نمی تونیم زمانی رو در نظر
بگیریم که نخستین انسان به وجود آمده
باشد . تئوری دگرگونش و انتخاب طبیعی داروین چنانکه پیش تر مطرح شد، شامل پنج نظریه دگرگونش ، نسب مشترک، انتخاب طبیعی، تکثیر گونه ها و تغییرات تدریجی می باشد.
در این فیلم به نظریه تدریجی بودن تکامل گونه های زنده اشاره شده است.
در ذهن بسیاری از افراد عادی این باور غلط وجود دارد که چیزی به عنوان حلقه های مفقوده در تکامل موجودات زنده وجود دارد که همانطور که این ویدیو نشان می دهد چنین باوری صحیح نمی باشد.
⚛ @AndisheKonim
دوبله شده به پارسی
۱۸۵ #میلیون #عکس !!
نخستین #انسان وجود نداشته ،
ما نمی تونیم زمانی رو در نظر
بگیریم که نخستین انسان به وجود آمده
باشد . تئوری دگرگونش و انتخاب طبیعی داروین چنانکه پیش تر مطرح شد، شامل پنج نظریه دگرگونش ، نسب مشترک، انتخاب طبیعی، تکثیر گونه ها و تغییرات تدریجی می باشد.
در این فیلم به نظریه تدریجی بودن تکامل گونه های زنده اشاره شده است.
در ذهن بسیاری از افراد عادی این باور غلط وجود دارد که چیزی به عنوان حلقه های مفقوده در تکامل موجودات زنده وجود دارد که همانطور که این ویدیو نشان می دهد چنین باوری صحیح نمی باشد.
⚛ @AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
#دگرگونش
زبان کلیپ انگلیسی با زیر نویس پارسی
۱۸۵ #میلیون #عکس !!
نخستین #انسان وجود نداشته ،
ما نمی تونیم زمانی رو در نظر
بگیریم که نخستین انسان به وجود آمده
باشد . تئوری دگرگونش و انتخاب طبیعی داروین چنانکه پیش تر مطرح شد، شامل پنج نظریه دگرگونش ، نسب مشترک، انتخاب طبیعی، تکثیر گونه ها و تغییرات تدریجی می باشد.
در این فیلم به نظریه تدریجی بودن تکامل گونه های زنده اشاره شده است.
در ذهن بسیاری از افراد عادی این باور غلط وجود دارد که چیزی به عنوان حلقه های مفقوده در دگرگونش موجودات زنده وجود دارد که همانطور که این ویدیو نشان می دهد چنین باوری صحیح نمی باشد.
⚛ @AndisheKonim
زبان کلیپ انگلیسی با زیر نویس پارسی
۱۸۵ #میلیون #عکس !!
نخستین #انسان وجود نداشته ،
ما نمی تونیم زمانی رو در نظر
بگیریم که نخستین انسان به وجود آمده
باشد . تئوری دگرگونش و انتخاب طبیعی داروین چنانکه پیش تر مطرح شد، شامل پنج نظریه دگرگونش ، نسب مشترک، انتخاب طبیعی، تکثیر گونه ها و تغییرات تدریجی می باشد.
در این فیلم به نظریه تدریجی بودن تکامل گونه های زنده اشاره شده است.
در ذهن بسیاری از افراد عادی این باور غلط وجود دارد که چیزی به عنوان حلقه های مفقوده در دگرگونش موجودات زنده وجود دارد که همانطور که این ویدیو نشان می دهد چنین باوری صحیح نمی باشد.
⚛ @AndisheKonim
انسان های احمق،
نه از کتاب خوششان می آید،
نه از فیلم های مفهومی،
و نه هر چیزی که
آنها را وادار به تفکر کند.
#آندره #ژید
⚛ @AndisheKonim
نه از کتاب خوششان می آید،
نه از فیلم های مفهومی،
و نه هر چیزی که
آنها را وادار به تفکر کند.
#آندره #ژید
⚛ @AndisheKonim
وقتی یک حیوان وحشی را در سیرک به حیوانی بی آزار مبدل می کنند، آیا وحشی بودن آن را درمان کرده اند یا فقط آن را با توسل به تحمیل ترس و زخم رام کرده اند؟
کلیسا و مساجد هم دقیقن همین کار را با انسان میکنند:
انسان را با زور و ترس رام میکنند و اسم این کار را بهبود بخشیدن و درمان انسان میگذارند، در حالی که انسان فقط ناتوان و بیمار میشود.
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
کلیسا و مساجد هم دقیقن همین کار را با انسان میکنند:
انسان را با زور و ترس رام میکنند و اسم این کار را بهبود بخشیدن و درمان انسان میگذارند، در حالی که انسان فقط ناتوان و بیمار میشود.
#اندیشه_کنیم
⚛ @AndisheKonim
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
چرا #ریچارد #داوکینز با #دین مشکل دارد؟
تنها دلیلی که جوانان میتوانند به عنوان بمبهای انسانی استفاده شوند این است که از کودکی بدون پرسیدن، فقط ایمان بیاورند.
⚛ @AndisheKonim
تنها دلیلی که جوانان میتوانند به عنوان بمبهای انسانی استفاده شوند این است که از کودکی بدون پرسیدن، فقط ایمان بیاورند.
⚛ @AndisheKonim
طبق تحقیفلورانس و موسسه Quadram ، پیوند مدفوع می تواند روزی به عنوان درمانی برای بازگرداندن عملکرد شناختی در افراد مسن مورد استفاده قرار گیرد.
مطالعه جدیدی که امروز منتشر شده نشان می دهد که چگونه پیوند مدفوع از موش های مسن به جوان تر میکروبیوم روده خود را تغییر می دهد ، که به نوبه خود بر یادگیری فضایی و حافظه آنها تأثیر می گذارد.
تیم تحقیق امیدوارند که با معکوس کردن این روش ، روزی می توان پیوند مدفوع را که برای مقابله با کاهش شناخی در سالمندان استفاده شود.
دکتر دیوید وازور ، از دانشکده پزشکی نورویچ UEA ، گفت: "پیری یک روند اجتناب ناپذیر است که بلافاصله پس از تولد شروع می شود و در نهایت منجر به مشکلات سلامتی جسمی و همچنین کاهش سلامت روانشناختی و عملکرد شناختی می شود.
تحقیقات نشان داده است که روند پیری ممکن است با تغییرات مربوط به افزایش سن در میکروبیوتای روده ارتباط داشته باشد.اخیراً ، وجود ارتباط دو طرفه بین روده و مغز که به عنوان "محور روده-مغز" شناخته می شود ، به عنوان یک بازیگر مهم در شکل دادن جنبه های رفتار و عملکرد شناختی ظاهر شده است.
ما می خواهیم ببینیم که آیا انتقال میکروب های روده از موش های مسن به موش های جوان می تواند بر قسمت هایی از سیستم عصبی مرکزی مرتبط با پیری تأثیر بگذارد.
تیم تحقیقاتی پیوند مدفوع را از موشهای بزرگسال مسن به موشهای بزرگتر جوان انجام دادند و سپس بزرگسالان جوان را از نظر مارک هایی مانند اضطراب ، رفتار اکتشافی و حافظه ارزیابی کردند.
پس از پیوند ، تیم تفاوت های قابل توجهی در مشخصات میکروبی موش های جوان پیدا کرد.
در حالی که بزرگسالان جوان هیچ تغییر قابل توجهی در نشانگرهای اضطراب ، رفتار اکتشافی یا فعالیت حرکتی نشان ندادند ، آنها یادگیری فضایی و حافظه را که در یک آزمایش پیچ و خم اندازه گیری شده است ، نشان دادند.
این تغییرات با تغییر در بیان پروتئین های مرتبط با انعطاف پذیری سیناپسی و انتقال نورو ، و تغییر در سلول های قسمت هیپوکامپ مغز آنها که مسئول یادگیری و حافظه هستند ، همگن می شود.دکتر وزور گفت: تحقیقات ما نشان می دهد که پیوند مدفوع از یک اهدا کننده قدیمی به یک گیرنده جوان باعث تغییر در ترکیب میکروبیوتای روده مرتبط با سن می شود. این روش بر بیان پروتئین های درگیر در عملکردهای اصلی هیپوکامپ تأثیر داشت - قسمت مهمی از مغز که در انواع عملکردها از جمله حافظه ، یادگیری بلکه در جهت یابی فضایی و رفتار عاطفی و خلق و خوی نیز نقش حیاتی دارد.
به طور خلاصه ، موشهای جوان از نظر عملکرد شناختی رفتار خود را مانند موشهای مسن شروع کردند.
پروفسور کلادیو نیکولتی ، از دانشگاه فلورانس ، ایتالیا ، گفت: "در حالی که باید دید آیا پیوند از اهدا کنندگان بسیار جوان می تواند عملکرد شناختی را در دریافت کنندگان پیر بازیابی کن یا نه ، یافته ها نشان می دهد که تغییرات مربوط به سن در میکروبیوم روده می تواند اجزاهای مختلف دیگر را تغییر دهد سیستم عصبی مرکز یوی افزود: این کار اهمیت محور روده و مغز را در پیری برجسته می کند و منطقی قوی برای ابداع روش های درمانی با هدف بازگرداندن میکروبیوتای جوان ماننداست ؛برای بهبود عملکردهای شناختی و کیفیت زندگی در افراد مسن فراهم می کند.پروفسور ارژن نارباد از انستیتو کوادرم گفت: دستکاری میکروبیوم به طور فزاینده ای به عنوان راهی برای بهبود یا حفظ سلامت انسان تلقی می شود و این نتایج نشانه بزرگی از توانایی آن برای کمک به سن سالم است.
✍🏻نویسنده و مترجم: امیر حراجی رزدینت جراح مغزواعصاب(علوم پزشکی تهران)
https://neurosciencenews.com/fecal-transplant-aging-memory-17119/
⚛ @AndisheKonim
مطالعه جدیدی که امروز منتشر شده نشان می دهد که چگونه پیوند مدفوع از موش های مسن به جوان تر میکروبیوم روده خود را تغییر می دهد ، که به نوبه خود بر یادگیری فضایی و حافظه آنها تأثیر می گذارد.
تیم تحقیق امیدوارند که با معکوس کردن این روش ، روزی می توان پیوند مدفوع را که برای مقابله با کاهش شناخی در سالمندان استفاده شود.
دکتر دیوید وازور ، از دانشکده پزشکی نورویچ UEA ، گفت: "پیری یک روند اجتناب ناپذیر است که بلافاصله پس از تولد شروع می شود و در نهایت منجر به مشکلات سلامتی جسمی و همچنین کاهش سلامت روانشناختی و عملکرد شناختی می شود.
تحقیقات نشان داده است که روند پیری ممکن است با تغییرات مربوط به افزایش سن در میکروبیوتای روده ارتباط داشته باشد.اخیراً ، وجود ارتباط دو طرفه بین روده و مغز که به عنوان "محور روده-مغز" شناخته می شود ، به عنوان یک بازیگر مهم در شکل دادن جنبه های رفتار و عملکرد شناختی ظاهر شده است.
ما می خواهیم ببینیم که آیا انتقال میکروب های روده از موش های مسن به موش های جوان می تواند بر قسمت هایی از سیستم عصبی مرکزی مرتبط با پیری تأثیر بگذارد.
تیم تحقیقاتی پیوند مدفوع را از موشهای بزرگسال مسن به موشهای بزرگتر جوان انجام دادند و سپس بزرگسالان جوان را از نظر مارک هایی مانند اضطراب ، رفتار اکتشافی و حافظه ارزیابی کردند.
پس از پیوند ، تیم تفاوت های قابل توجهی در مشخصات میکروبی موش های جوان پیدا کرد.
در حالی که بزرگسالان جوان هیچ تغییر قابل توجهی در نشانگرهای اضطراب ، رفتار اکتشافی یا فعالیت حرکتی نشان ندادند ، آنها یادگیری فضایی و حافظه را که در یک آزمایش پیچ و خم اندازه گیری شده است ، نشان دادند.
این تغییرات با تغییر در بیان پروتئین های مرتبط با انعطاف پذیری سیناپسی و انتقال نورو ، و تغییر در سلول های قسمت هیپوکامپ مغز آنها که مسئول یادگیری و حافظه هستند ، همگن می شود.دکتر وزور گفت: تحقیقات ما نشان می دهد که پیوند مدفوع از یک اهدا کننده قدیمی به یک گیرنده جوان باعث تغییر در ترکیب میکروبیوتای روده مرتبط با سن می شود. این روش بر بیان پروتئین های درگیر در عملکردهای اصلی هیپوکامپ تأثیر داشت - قسمت مهمی از مغز که در انواع عملکردها از جمله حافظه ، یادگیری بلکه در جهت یابی فضایی و رفتار عاطفی و خلق و خوی نیز نقش حیاتی دارد.
به طور خلاصه ، موشهای جوان از نظر عملکرد شناختی رفتار خود را مانند موشهای مسن شروع کردند.
پروفسور کلادیو نیکولتی ، از دانشگاه فلورانس ، ایتالیا ، گفت: "در حالی که باید دید آیا پیوند از اهدا کنندگان بسیار جوان می تواند عملکرد شناختی را در دریافت کنندگان پیر بازیابی کن یا نه ، یافته ها نشان می دهد که تغییرات مربوط به سن در میکروبیوم روده می تواند اجزاهای مختلف دیگر را تغییر دهد سیستم عصبی مرکز یوی افزود: این کار اهمیت محور روده و مغز را در پیری برجسته می کند و منطقی قوی برای ابداع روش های درمانی با هدف بازگرداندن میکروبیوتای جوان ماننداست ؛برای بهبود عملکردهای شناختی و کیفیت زندگی در افراد مسن فراهم می کند.پروفسور ارژن نارباد از انستیتو کوادرم گفت: دستکاری میکروبیوم به طور فزاینده ای به عنوان راهی برای بهبود یا حفظ سلامت انسان تلقی می شود و این نتایج نشانه بزرگی از توانایی آن برای کمک به سن سالم است.
✍🏻نویسنده و مترجم: امیر حراجی رزدینت جراح مغزواعصاب(علوم پزشکی تهران)
https://neurosciencenews.com/fecal-transplant-aging-memory-17119/
⚛ @AndisheKonim
Neuroscience News
Could a Fecal Transplant One Day Be the Secret of Eternal Youth? - Neuroscience News
Fecal transplants could someday be a useful tool to help improve cognitive decline associated with aging, a new study reports.
#موسیقی
«کارونش»
آهنگ: رقص با باران
آلبوم: ندای عارف
تاریخ انتشار: ٢٠٠۴
سبک، نیو ایج، گلوبال فیوژن
گرفته اشک مرا دیده تا به دامان رقص
چنین که داد ندانم به یاد مستان رقص
شرار خرمن جمعیت است خود سریت
غبار را چو نفس میکند پریشان رقص
🌺با لمس هشتک #موسیقی به قطعات دیگر موسیقی گوش دهید.
⚛ @AndisheKonim
👇👇👇👇👇👇
«کارونش»
آهنگ: رقص با باران
آلبوم: ندای عارف
تاریخ انتشار: ٢٠٠۴
سبک، نیو ایج، گلوبال فیوژن
گرفته اشک مرا دیده تا به دامان رقص
چنین که داد ندانم به یاد مستان رقص
شرار خرمن جمعیت است خود سریت
غبار را چو نفس میکند پریشان رقص
🌺با لمس هشتک #موسیقی به قطعات دیگر موسیقی گوش دهید.
⚛ @AndisheKonim
👇👇👇👇👇👇
پرگار: نظریهی داروین با ایدهی آفرینش خدایی جمع شدنیست؟
<unknown>
🎧پادکست صوتی
سروش دباغ - عرفان کسرایی
🔸 آیا نظریه داروین و باور به خدا با هم سازگار است؟
🕎 @thermophil
⚛ @AndisheKonim
سروش دباغ - عرفان کسرایی
🔸 آیا نظریه داروین و باور به خدا با هم سازگار است؟
🕎 @thermophil
⚛ @AndisheKonim