Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
نسخه کامل مصاحبه بی بی سی فارسی با
#یووال #نوح #هراری درباره ی خطراتی
که بشر امروزی را تهدید می کند.
⚛ @AndisheKonim
#یووال #نوح #هراری درباره ی خطراتی
که بشر امروزی را تهدید می کند.
⚛ @AndisheKonim
■ فلسفه ام این است: به من ربطی ندارد که دیگران در موردم چه می گویند و چه فکری می کنند من خودم هستم و هر کاری که مرا شاد کند و به دیگران ضرر نرساند را انجام می دهم هیچ توقعی ندارم و همه چیز را می پذیرم این گونه زندگی بسیار آسان تر می شود.
👤 #آنتونی #هاپکینز
⚛ @AndisheKonim
👤 #آنتونی #هاپکینز
⚛ @AndisheKonim
📕 متأسفانه ما مردم فقط هنگامی در برابرِ جور و بیداد و توهین، رگهای گردنمان ورم میکند که خود شخصاً گرفتار آن شده باشیم.
#احمد #شاملو
⚛ @AndisheKonim
#احمد #شاملو
⚛ @AndisheKonim
#بیگ #باونس #بیگ #بنگ
آیا نظریه بیگ باونس یا جهش بزرگ میتواند جایگزینی برای بیگ بنگ باشد؟
دانشمندان در شبیهسازیهای جدید کامپیوتری به مدل جدیدی برای آغاز کیهان دست یافتهاند: جهانی دورهای که هیچ آغاز یا پایانی ندارد.
نظریهی استاندارد کیهانی آغاز جهان را اینگونه توصیف میکند: تقریبا ۱۴ میلیارد سال پیش، انرژی عظیمی از هیچ آغاز شد. در لحظات کوتاهی پس از انفجار، جهان مانند بادکنکی بهسرعت رشد کرد. انبساط بهمرور کاهش یافت و نتیجهی آن جهانی شد که امروزه بهعنوان جهان مسطح میشناسیم. مادهها با یکدیگر ترکیب شدند تا جهان نسبتا یکپارچهی کنونی بهوجود آمد. تودههای ذرات بهمرور به یکدیگر پیوستند و کهکشانها و ستارهها را بهوجود آوردند؛ اما اینها فقط بخش کوچکی از داستان کیهان هستند.
نظریهی معروف به تورم کیهانی تا امروز با تمام مشاهدهها منطبق بوده است و برای اغلب کیهانشناسان در اولویت قرار دارد؛ اما این نظریه اشکالهایی هم دارد. انبساط سریع در اغلب مناطق فضا زمان هرگز متوقف نشده است؛ درنتیجه، نمیتوان مفهوم چندجهانی را با استفاده از نظریهی تورم کیهانی توصیف کرد. طبق نظریهی چندجهانی (Multiverse)، تعدادی نامتناهی جهان وجود دارد که یکی از آنها خانهی ما است.
نظریهی تورم کیهانی از دیدگاه منتقدان همهچیز را پیشبینی میکند؛ اما درنهایت هیچ نتیجهای ندارد. پاول استینهاردت، معمار و یکی از منتقدان برجستهی نظریهی تورم میگوید: «نظریهی تورم کیهانی طبق انتظار عمل نمیکند.»...
ادامه مطلب :
https://bit.ly/3asX20O
⚛ @AndisheKonim
آیا نظریه بیگ باونس یا جهش بزرگ میتواند جایگزینی برای بیگ بنگ باشد؟
دانشمندان در شبیهسازیهای جدید کامپیوتری به مدل جدیدی برای آغاز کیهان دست یافتهاند: جهانی دورهای که هیچ آغاز یا پایانی ندارد.
نظریهی استاندارد کیهانی آغاز جهان را اینگونه توصیف میکند: تقریبا ۱۴ میلیارد سال پیش، انرژی عظیمی از هیچ آغاز شد. در لحظات کوتاهی پس از انفجار، جهان مانند بادکنکی بهسرعت رشد کرد. انبساط بهمرور کاهش یافت و نتیجهی آن جهانی شد که امروزه بهعنوان جهان مسطح میشناسیم. مادهها با یکدیگر ترکیب شدند تا جهان نسبتا یکپارچهی کنونی بهوجود آمد. تودههای ذرات بهمرور به یکدیگر پیوستند و کهکشانها و ستارهها را بهوجود آوردند؛ اما اینها فقط بخش کوچکی از داستان کیهان هستند.
نظریهی معروف به تورم کیهانی تا امروز با تمام مشاهدهها منطبق بوده است و برای اغلب کیهانشناسان در اولویت قرار دارد؛ اما این نظریه اشکالهایی هم دارد. انبساط سریع در اغلب مناطق فضا زمان هرگز متوقف نشده است؛ درنتیجه، نمیتوان مفهوم چندجهانی را با استفاده از نظریهی تورم کیهانی توصیف کرد. طبق نظریهی چندجهانی (Multiverse)، تعدادی نامتناهی جهان وجود دارد که یکی از آنها خانهی ما است.
نظریهی تورم کیهانی از دیدگاه منتقدان همهچیز را پیشبینی میکند؛ اما درنهایت هیچ نتیجهای ندارد. پاول استینهاردت، معمار و یکی از منتقدان برجستهی نظریهی تورم میگوید: «نظریهی تورم کیهانی طبق انتظار عمل نمیکند.»...
ادامه مطلب :
https://bit.ly/3asX20O
⚛ @AndisheKonim
زومیت
آیا نظریه بیگ باونس یا جهش بزرگ میتواند جایگزینی برای بیگ بنگ باشد؟
دانشمندان در شبیهسازیهای جدید کامپیوتری به مدل جدیدی برای آغاز کیهان دست یافتهاند: جهانی دورهای که هیچ آغاز یا پایانی ندارد.
#سیاهچاله
#کرمچاله
چه میشود اگر سیاهچاله درون کرمچاله سقوط کند؟
کرمچالهها تونلهای فرضی سنگینی هستند که بخشهایی از فضا زمان را به یکدیگر وصل میکنند. اما اگر این اجرام با سیاهچالهها برخورد کنند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
به اعتقاد ستارهشناسان میتوان با نوسانهای فضازمانی معروف به امواج گرانشی، سیاهچالهای را که در دام یک کرمچاله گرفتار شده است، کشف کرد. البته در صورتی که کرمچالهها واقعا وجود داشته باشند و چنین سناریویی اتفاق افتاده باشد. اینشتین که برای اولینبار در سال ۱۹۱۶ به پیشبینی امواج گرانشی پرداخته بود، گرانش را نتیجهی خمیدگی فضا زمان میدانست. وقتی دو یا بیش از دو جرم در میدانی گرانشی حرکت کنند، امواجی گرانشی را تولید میکنند که با سرعت نور حرکت کرده و فضا و زمان را در مسیر خود خم میکنند.
کشف امواج گرانشی کار بسیار دشواری است زیرا این امواج معمولا ضعیف هستند و حتی اینشتین هم نسبت به وجود آنها نامطمئن بود. سرانجام پس از دهها سال تلاش، دانشمندان در سال ۲۰۱۶ از کشف اولین امواج گرانشی با استفاده از رصدخانهی LIGO (موج گرانشی تداخلسنج لیزری) خبر دادند.
رصدخانههای موج گرانشی تاکنون موفق به کشف بیش از ۲۰ برخورد عظیم بین اجرام متراکم و سنگین مثل سیاهچالهها و ستارههای نوترونی شدهاند. بااینحال، از دیدگاه تئوری، اجرام دیگری مثل کرمچالهها تعریف شدهاند برخورد آنها میتواند به تولید سیگنالهای گرانشی قابل کشف منجر شود....
ادامه مطلب :
https://bit.ly/2Y6DOJm
⚛ @AndisheKonim
#کرمچاله
چه میشود اگر سیاهچاله درون کرمچاله سقوط کند؟
کرمچالهها تونلهای فرضی سنگینی هستند که بخشهایی از فضا زمان را به یکدیگر وصل میکنند. اما اگر این اجرام با سیاهچالهها برخورد کنند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
به اعتقاد ستارهشناسان میتوان با نوسانهای فضازمانی معروف به امواج گرانشی، سیاهچالهای را که در دام یک کرمچاله گرفتار شده است، کشف کرد. البته در صورتی که کرمچالهها واقعا وجود داشته باشند و چنین سناریویی اتفاق افتاده باشد. اینشتین که برای اولینبار در سال ۱۹۱۶ به پیشبینی امواج گرانشی پرداخته بود، گرانش را نتیجهی خمیدگی فضا زمان میدانست. وقتی دو یا بیش از دو جرم در میدانی گرانشی حرکت کنند، امواجی گرانشی را تولید میکنند که با سرعت نور حرکت کرده و فضا و زمان را در مسیر خود خم میکنند.
کشف امواج گرانشی کار بسیار دشواری است زیرا این امواج معمولا ضعیف هستند و حتی اینشتین هم نسبت به وجود آنها نامطمئن بود. سرانجام پس از دهها سال تلاش، دانشمندان در سال ۲۰۱۶ از کشف اولین امواج گرانشی با استفاده از رصدخانهی LIGO (موج گرانشی تداخلسنج لیزری) خبر دادند.
رصدخانههای موج گرانشی تاکنون موفق به کشف بیش از ۲۰ برخورد عظیم بین اجرام متراکم و سنگین مثل سیاهچالهها و ستارههای نوترونی شدهاند. بااینحال، از دیدگاه تئوری، اجرام دیگری مثل کرمچالهها تعریف شدهاند برخورد آنها میتواند به تولید سیگنالهای گرانشی قابل کشف منجر شود....
ادامه مطلب :
https://bit.ly/2Y6DOJm
⚛ @AndisheKonim
زومیت
چه میشود اگر سیاهچاله درون کرمچاله سقوط کند؟
کرمچالهها تونلهای فرضی سنگینی هستند که بخشهایی از فضا زمان را به یکدیگر وصل میکنند. اما اگر این اجرام با سیاهچالهها برخورد کنند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
🔵 معرفی تکنولوژی، #انتقال #الکتریسته بدون سیم
استارتآپ نیوزلندی Emrod با همکاری دومین شرکت بزرگ توزیع برق این کشور درصدد محقق کردن یکی از رویاهای نیکولا تسلای بزرگ پس از صد و بیست سال است.
نیکولا تسلا مدتها به دنبال این ایده بود که الکتریسیته را بصورت بیسیم منتقل کند و تلاشهای زیادی هم برای این مهم داشت، از جمله یکبار به کمک یک سیمپیچ تسلای 50 متری توانست چراغهایی را در 3 کیلومتری روشن کند (البته به بهای سوختن ژنراتور اصلی و خاموشی شهر کلرادواسپرینگ!) ولی خب توفیق چندانی در بزرگ کردن ایدهاش پیدا نکرد و وستینگهاوس و جی پی مورگان به عنوان سرمایهگذار خیلی از این ایده استقبال نکردند.
روایتی هست که وقتی تسلا با هیجان درباره اینکه به تمام نقاط کره زمین برق بیسیم میدهیم و حتی در دریاها کشتیها با این انرژی حرکت میکنند، مورگان گفت پس من کنتورهایم رو کجا بگذارم!
بهرشکل استارتآپ Emrod این رویای بزرگ را با موفقیت تست کرده و با کمک سرمایهگذاری شرکت Powerco (دومین شرکت بزرگ توزیع برق نیوزلند) میخواهد آن را بصورت عملیاتیتری امتحان کند. این شرکت هدف از اینکار را در مرحله اول رساندن برق به مکانهای دورافتاده بیان کرده است و اینکه در هنگام تعمیرات شبکه همچنان بتواند برقرسانی را انجام دهد.
مکانیزم هم به این صورت است که خیلی ساده! دو آنتن فرستنده و گیرنده و تعدادی رله در مسیر طیف خاصی از امواج را ساطع و دریافت و ارسال میکنند که البته فرکانس خطرناک! هم ندارد و در طول موج امواج رادیویی است. البته که شرایط جوی در این بخش بسیار اثرگذار هستند ولی از لحاظ هزینه و در مقام مقایسه بسیار بسیار کم هزینهتر از خطوط و تجهیزات انتقال برق و تعمیرات و نگهداری آنها هست و برآوردها نشان میدهد که این فناوری 50 درصد تلفات انرژی کمتر، 85 درصد قطعی و خرابی کمتر و 65 درصد هزینه کمتر در مقایسه با بهترین فناوری فعلی انتقال برق خواهد داشت و البته ظاهراً آسیبهای محیطزیستی آنها را هم نخواهد داشت.
این اختراع میتواند انرژیهای تجدیدپذیر را هم بشدت تقویت کند، زیرا در بسیار از موارد این انرژیها در نقاطی تامین میشوند که از محل مصرف خیلی فاصله دارند و البته شاید رویای انرژی رایگان تسلا را محقق سازند. بهرشکل فناوری قدیمی و 150 ساله کابل های مسی خطوط انتقال قدرت در حال تهدید و البته ظرفیتهای بزرگی در حوزه انرژی حال گشایش است.
⚛ @AndisheKonim
استارتآپ نیوزلندی Emrod با همکاری دومین شرکت بزرگ توزیع برق این کشور درصدد محقق کردن یکی از رویاهای نیکولا تسلای بزرگ پس از صد و بیست سال است.
نیکولا تسلا مدتها به دنبال این ایده بود که الکتریسیته را بصورت بیسیم منتقل کند و تلاشهای زیادی هم برای این مهم داشت، از جمله یکبار به کمک یک سیمپیچ تسلای 50 متری توانست چراغهایی را در 3 کیلومتری روشن کند (البته به بهای سوختن ژنراتور اصلی و خاموشی شهر کلرادواسپرینگ!) ولی خب توفیق چندانی در بزرگ کردن ایدهاش پیدا نکرد و وستینگهاوس و جی پی مورگان به عنوان سرمایهگذار خیلی از این ایده استقبال نکردند.
روایتی هست که وقتی تسلا با هیجان درباره اینکه به تمام نقاط کره زمین برق بیسیم میدهیم و حتی در دریاها کشتیها با این انرژی حرکت میکنند، مورگان گفت پس من کنتورهایم رو کجا بگذارم!
بهرشکل استارتآپ Emrod این رویای بزرگ را با موفقیت تست کرده و با کمک سرمایهگذاری شرکت Powerco (دومین شرکت بزرگ توزیع برق نیوزلند) میخواهد آن را بصورت عملیاتیتری امتحان کند. این شرکت هدف از اینکار را در مرحله اول رساندن برق به مکانهای دورافتاده بیان کرده است و اینکه در هنگام تعمیرات شبکه همچنان بتواند برقرسانی را انجام دهد.
مکانیزم هم به این صورت است که خیلی ساده! دو آنتن فرستنده و گیرنده و تعدادی رله در مسیر طیف خاصی از امواج را ساطع و دریافت و ارسال میکنند که البته فرکانس خطرناک! هم ندارد و در طول موج امواج رادیویی است. البته که شرایط جوی در این بخش بسیار اثرگذار هستند ولی از لحاظ هزینه و در مقام مقایسه بسیار بسیار کم هزینهتر از خطوط و تجهیزات انتقال برق و تعمیرات و نگهداری آنها هست و برآوردها نشان میدهد که این فناوری 50 درصد تلفات انرژی کمتر، 85 درصد قطعی و خرابی کمتر و 65 درصد هزینه کمتر در مقایسه با بهترین فناوری فعلی انتقال برق خواهد داشت و البته ظاهراً آسیبهای محیطزیستی آنها را هم نخواهد داشت.
این اختراع میتواند انرژیهای تجدیدپذیر را هم بشدت تقویت کند، زیرا در بسیار از موارد این انرژیها در نقاطی تامین میشوند که از محل مصرف خیلی فاصله دارند و البته شاید رویای انرژی رایگان تسلا را محقق سازند. بهرشکل فناوری قدیمی و 150 ساله کابل های مسی خطوط انتقال قدرت در حال تهدید و البته ظرفیتهای بزرگی در حوزه انرژی حال گشایش است.
⚛ @AndisheKonim
#کارناول #محرم
"حماقت انسان دین را آفرید و دین حماقت انسان را جاودانه کرد."
فیلسوف بزرگ آلمانی #کارل #مارکس
⚛ @AndisheKonim
"حماقت انسان دین را آفرید و دین حماقت انسان را جاودانه کرد."
فیلسوف بزرگ آلمانی #کارل #مارکس
⚛ @AndisheKonim
رابطهی #جنون و #نبوغ
شاید شنیده باشید که مرز مشترکی بین نبوغ و جنون وجود دارد. این امر از نظر طرز کار مغز واقعیت دارد. تعداد بسیار زیادی از نوابغ جهان در هر سه پارادایم دین و فلسفه و علم دچار وضع روانی اسکیزوتایپی یا اسکیزوفرنی آشکاری بودهاند. نیمکره راست مغز این افراد دارای فیلتر حقیقتیاب ضعیفی برای محصولات تفکر دیفالت آنهاست. این تفکر عامل ایجاد تخیلات و تصورات و خلاقیتها و احساسات و نوآوریها و تفکرات و راهحلها و ایدههای زیادی است که در سیر تکوینشان از تفکر آنالیتیکی علمی خالص پیروی نکرده و بجای گامبهگام بودن و جمعآوری اطلاعات جزیی به ایجاد ایدهای اوبژکتیو، ایدههای تازه سابژکتیو ایجاد میکند که گرچه ممکن است مربوط به کار تخصصی این افراد باشند، اما گویی شکاف عظیمی را ناگهان پر کردهاند.
برای مثال تسلا که یکی از باهوشترین دانشمندان فیزیک بوده، آشکارا اسکیزوتایپی بوده و هر روز ساعتها مشغول دانهدادن به کبوترهای پارک نیویورک میشده و دچار توهم پایداری بوده که او عاشق یکی از کبوترهای ماده است و آن کبوتر عشقی رومانتیک مانند یک زن به او دارد. همین اختلال باعث شد این انسان نابغه در فقر مطلق فوت کند. یا ریاضیدان ارائه دهنده Game theory متناوباً دچار حملات جنون حاد میشده است. مطمئناً شرح رفتار اولیاء دین مستلزم شرح نیست. تفکر دیفالت قدرتمند این افراد علاوه بر ایدههای معقول و سازنده، مانند ایده برق متناوب توسط تسلا، خالق ایدههایی مانند خدا و روح و زندگی بعد از مرگ و بهشت و جهنم هم میشود که گرفتاریهای تاریخی پابرجایی برای بشریت ایجاد میکنند.
تفکر دیفالت افلاطون در مورد دنیای فرمها موجب تفکر مخرب دوگانگی طبیعه و ماوراء طبیعه شد که عواقب وحشتناکی برای تفکر معقول بشریت ایجاد کرد. شکی نیست که اگر فیلتر حقیقتیاب قشر جلوپیشانی سالم باشد محصولات تفکر این نوابغ عامل پیشرفتهای فراوانی میشود. به نظر میرسد معیار سلامت این فیلتر شدت باور به نهادها و ماهیتهای ماوراءطبیعه از خدا گرفته تا جن و پری و روح و پیشپا افتادههایی از قبیل تلهپاتی و انرژی درمانی و ارواح کیهانی و امثالهم باشد. از آنجا که مواد توهمزا مانند حشیش و الاسدی و قارچ و امثالهم این فیلتر را بیشتر از کار میاندازند در افراد باورمند شدید به ماهیتهای ماوراءطبیعه که ممکن است نادانسته در مرز جنون تحت بالینی باشند این مواد میتوانند آنها را آشکارا دچار جنون اسکیزوئیدی بکنند. مراقب خودتان باشید.
دکتر #تقی #کیمیایی #اسدی
متخصص مغز و اعصاب
⚛ @AndisheKonim
شاید شنیده باشید که مرز مشترکی بین نبوغ و جنون وجود دارد. این امر از نظر طرز کار مغز واقعیت دارد. تعداد بسیار زیادی از نوابغ جهان در هر سه پارادایم دین و فلسفه و علم دچار وضع روانی اسکیزوتایپی یا اسکیزوفرنی آشکاری بودهاند. نیمکره راست مغز این افراد دارای فیلتر حقیقتیاب ضعیفی برای محصولات تفکر دیفالت آنهاست. این تفکر عامل ایجاد تخیلات و تصورات و خلاقیتها و احساسات و نوآوریها و تفکرات و راهحلها و ایدههای زیادی است که در سیر تکوینشان از تفکر آنالیتیکی علمی خالص پیروی نکرده و بجای گامبهگام بودن و جمعآوری اطلاعات جزیی به ایجاد ایدهای اوبژکتیو، ایدههای تازه سابژکتیو ایجاد میکند که گرچه ممکن است مربوط به کار تخصصی این افراد باشند، اما گویی شکاف عظیمی را ناگهان پر کردهاند.
برای مثال تسلا که یکی از باهوشترین دانشمندان فیزیک بوده، آشکارا اسکیزوتایپی بوده و هر روز ساعتها مشغول دانهدادن به کبوترهای پارک نیویورک میشده و دچار توهم پایداری بوده که او عاشق یکی از کبوترهای ماده است و آن کبوتر عشقی رومانتیک مانند یک زن به او دارد. همین اختلال باعث شد این انسان نابغه در فقر مطلق فوت کند. یا ریاضیدان ارائه دهنده Game theory متناوباً دچار حملات جنون حاد میشده است. مطمئناً شرح رفتار اولیاء دین مستلزم شرح نیست. تفکر دیفالت قدرتمند این افراد علاوه بر ایدههای معقول و سازنده، مانند ایده برق متناوب توسط تسلا، خالق ایدههایی مانند خدا و روح و زندگی بعد از مرگ و بهشت و جهنم هم میشود که گرفتاریهای تاریخی پابرجایی برای بشریت ایجاد میکنند.
تفکر دیفالت افلاطون در مورد دنیای فرمها موجب تفکر مخرب دوگانگی طبیعه و ماوراء طبیعه شد که عواقب وحشتناکی برای تفکر معقول بشریت ایجاد کرد. شکی نیست که اگر فیلتر حقیقتیاب قشر جلوپیشانی سالم باشد محصولات تفکر این نوابغ عامل پیشرفتهای فراوانی میشود. به نظر میرسد معیار سلامت این فیلتر شدت باور به نهادها و ماهیتهای ماوراءطبیعه از خدا گرفته تا جن و پری و روح و پیشپا افتادههایی از قبیل تلهپاتی و انرژی درمانی و ارواح کیهانی و امثالهم باشد. از آنجا که مواد توهمزا مانند حشیش و الاسدی و قارچ و امثالهم این فیلتر را بیشتر از کار میاندازند در افراد باورمند شدید به ماهیتهای ماوراءطبیعه که ممکن است نادانسته در مرز جنون تحت بالینی باشند این مواد میتوانند آنها را آشکارا دچار جنون اسکیزوئیدی بکنند. مراقب خودتان باشید.
دکتر #تقی #کیمیایی #اسدی
متخصص مغز و اعصاب
⚛ @AndisheKonim
#نئاندرتالها آستانهی درد پایینتری داشتهاند
🔻زمانی که چیزهای مضر، بخشهای مختلفی از بدن ما را تحت تاثیر قرار میدهند، درد از طریق سلولهای عصبی خاص احساس میشود. این سلولهای عصبی دارای کانالهای یونی مخصوصی هستند که نقشی کلیدی در شروع پالسهای الکتریکی دارند و سیگنالدهی درد تا مغز نیز توسط آنها انجام میشود. بر اساس یک مطالعهی جدید، دانشمندان دریافتهاند انسانهایی که این کانالهای یونی را از نئاندرتالها به ارث بردهاند، درد بیشتری حس میکنند.
از آنجا که در حال حاضر چندین ژنوم با کیفیت از نئاندرتالها موجود است، محققین میتوانند تغییرات ژنتیکی درون آنها را شناسایی کنند و تاثیرات فیزیولوژیکی آنها را بررسی کرده و عواقب بُروز این ژنها در انسانهای امروزی را تحت نظر داشته باشند. دکتر «هوگو زیبرگ» و همکارانش از موسسهی ماکس پلانک، به بررسی دقیقتر ژنی که این تغییرات را ایجاد میکند، پرداختهاند و دریافتهاند که برخی از انسانهای امروزی مخصوصاً ساکنین آمریکای شمالی، آمریکای مرکزی و اروپا، ژنی را از نئاندرتالها به ارث بردهاند که کانال یونی شروع کنندهی حس درد را در خود دارد.
محققین در این تحقیق با استفاده از مطالعهی جمعیت عظیمی از بریتانیاییها، نشان دادهاند که ارثبرندگان ژن کانال یونی از نئاندرتالها، حس درد بیشتری را تجربه میکنند. دکتر زیبرگ میگوید: «بزرگترین عاملی که در میزان حس درد افراد مورد توجه قرار میگیرد، سن افراد است. با این حال، اگر کسی ژن کانال یونی خود را از نئاندرتالها به ارث برده باشد، مانند یک فرد ۸ سال مُسنتر از خود درد بیشتری را حس میکند. ژن کانال یونی نئاندرتالها دارای سه آمینواسید است که با آمینواسیدهای ژن انسانهای مدرن متفاوت هستند. تفاوت در یک آمینواسید باعث ایجاد تفاوت در عملکرد کانال یونی نمیشود، ولی اگر کسی هر سه آمینواسید نئاندرتالها را در ژن خود داشته باشد، به نسبت بقیهی انسانهای امروزی درد بیشتری را حس میکند.»
در سطوح مولکولی، کانال یونی نئاندرتالها خیلی آسانتر فعال میشود و به همین خاطر، افراد دارندهی این نوع کانال، آستانهی درد پایینتری دارند. «سوانته دابو» از همکاران این تحقیق، میگوید: «اینکه خود نئاندرتالها نیز درد بیشتری را تجربه میکردهاند معلوم نیست، زیرا شکلگیری درد معمولاً از طریق عملکرد همزمان سیگنالهای آن در نخاع و مغز صورت میگیرد. در این تحقیق ما نشان دادهایم که آستانهی شروع سیگنالهای درد در نئاندرتالها پایینتر از بسیاری از انسانهای امروزی بوده است.»
⚛ @AndisheKonim
https://www.sciencedaily.com/releases/2020/07/200723115900.htm
🔻زمانی که چیزهای مضر، بخشهای مختلفی از بدن ما را تحت تاثیر قرار میدهند، درد از طریق سلولهای عصبی خاص احساس میشود. این سلولهای عصبی دارای کانالهای یونی مخصوصی هستند که نقشی کلیدی در شروع پالسهای الکتریکی دارند و سیگنالدهی درد تا مغز نیز توسط آنها انجام میشود. بر اساس یک مطالعهی جدید، دانشمندان دریافتهاند انسانهایی که این کانالهای یونی را از نئاندرتالها به ارث بردهاند، درد بیشتری حس میکنند.
از آنجا که در حال حاضر چندین ژنوم با کیفیت از نئاندرتالها موجود است، محققین میتوانند تغییرات ژنتیکی درون آنها را شناسایی کنند و تاثیرات فیزیولوژیکی آنها را بررسی کرده و عواقب بُروز این ژنها در انسانهای امروزی را تحت نظر داشته باشند. دکتر «هوگو زیبرگ» و همکارانش از موسسهی ماکس پلانک، به بررسی دقیقتر ژنی که این تغییرات را ایجاد میکند، پرداختهاند و دریافتهاند که برخی از انسانهای امروزی مخصوصاً ساکنین آمریکای شمالی، آمریکای مرکزی و اروپا، ژنی را از نئاندرتالها به ارث بردهاند که کانال یونی شروع کنندهی حس درد را در خود دارد.
محققین در این تحقیق با استفاده از مطالعهی جمعیت عظیمی از بریتانیاییها، نشان دادهاند که ارثبرندگان ژن کانال یونی از نئاندرتالها، حس درد بیشتری را تجربه میکنند. دکتر زیبرگ میگوید: «بزرگترین عاملی که در میزان حس درد افراد مورد توجه قرار میگیرد، سن افراد است. با این حال، اگر کسی ژن کانال یونی خود را از نئاندرتالها به ارث برده باشد، مانند یک فرد ۸ سال مُسنتر از خود درد بیشتری را حس میکند. ژن کانال یونی نئاندرتالها دارای سه آمینواسید است که با آمینواسیدهای ژن انسانهای مدرن متفاوت هستند. تفاوت در یک آمینواسید باعث ایجاد تفاوت در عملکرد کانال یونی نمیشود، ولی اگر کسی هر سه آمینواسید نئاندرتالها را در ژن خود داشته باشد، به نسبت بقیهی انسانهای امروزی درد بیشتری را حس میکند.»
در سطوح مولکولی، کانال یونی نئاندرتالها خیلی آسانتر فعال میشود و به همین خاطر، افراد دارندهی این نوع کانال، آستانهی درد پایینتری دارند. «سوانته دابو» از همکاران این تحقیق، میگوید: «اینکه خود نئاندرتالها نیز درد بیشتری را تجربه میکردهاند معلوم نیست، زیرا شکلگیری درد معمولاً از طریق عملکرد همزمان سیگنالهای آن در نخاع و مغز صورت میگیرد. در این تحقیق ما نشان دادهایم که آستانهی شروع سیگنالهای درد در نئاندرتالها پایینتر از بسیاری از انسانهای امروزی بوده است.»
⚛ @AndisheKonim
https://www.sciencedaily.com/releases/2020/07/200723115900.htm
ScienceDaily
Neanderthals may have had a lower threshold for pain
Nerve cells have a special ion channel that has a key role in starting the electrical impulse that signals pain and is sent to the brain. New research finds that people who inherited the Neanderthal variant of this ion channel experience more pain.
🔹 اگر مغز انسان به کامپیوتر متصل شود، آیا میتوان جلوی حمله هکرها را گرفت؟
⚛ @AndisheKonim
علاقهمندان کامل مطلب را در تلگراف بخوانند👇
https://dgto.ir/1tsv
⚛ @AndisheKonim
علاقهمندان کامل مطلب را در تلگراف بخوانند👇
https://dgto.ir/1tsv
دیجیاتو
اگر مغز انسان به کامپیوتر متصل شود، آیا میتوان جلوی حمله هکرها را گرفت؟
رابطهای مغزی-کامپیوتری (Brain-Computer Interfaces یا به اختصار BCIs) قرار است ارتباطی مستقیم میان ماده خاکستری مغز انسانی ما و مدارها و سیلیکونهای کامپیوترها برقرار کنند....
دانشمندان موفق شدند ستارهای نوترونی کشف کنند که تنها ۳۳ سال عمر دارد
ستارهشناسان مدتها به وجود ستارهای نوترونی در پوشش غباری SN 1987 A شک داشتند؛ ولی حالا یک گام به اثبات آن نزدیکتر شدهاند.
⚛ @AndisheKonim
ادامه مطلب را در تلگراف بخوانید 👇
http://www.zoomit.ir/2020/8/13/361546/neutron-star-33-years-old/
ستارهشناسان مدتها به وجود ستارهای نوترونی در پوشش غباری SN 1987 A شک داشتند؛ ولی حالا یک گام به اثبات آن نزدیکتر شدهاند.
⚛ @AndisheKonim
ادامه مطلب را در تلگراف بخوانید 👇
http://www.zoomit.ir/2020/8/13/361546/neutron-star-33-years-old/
زومیت
دانشمندان موفق شدند ستارهای نوترونی کشف کنند که تنها ۳۳ سال عمر دارد
ستارهشناسان مدتها به وجود ستارهای نوترونی در پوشش غباری SN 1987 A شک داشتند؛ ولی حالا یک گام به اثبات آن نزدیکتر شدهاند.
چه میشود اگر #سیاهچاله درون کرمچاله سقوط کند؟
کرمچالهها تونلهای فرضی سنگینی هستند که بخشهایی از فضا زمان را به یکدیگر وصل میکنند. اما اگر این اجرام با سیاهچالهها برخورد کنند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
⚛ @AndisheKonim
کامل مطلب را در تلگراف بخوانید 👇
http://www.zoomit.ir/2020/8/14/361567/blackhole-fall-worm-hole/
کرمچالهها تونلهای فرضی سنگینی هستند که بخشهایی از فضا زمان را به یکدیگر وصل میکنند. اما اگر این اجرام با سیاهچالهها برخورد کنند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
⚛ @AndisheKonim
کامل مطلب را در تلگراف بخوانید 👇
http://www.zoomit.ir/2020/8/14/361567/blackhole-fall-worm-hole/
زومیت
چه میشود اگر سیاهچاله درون کرمچاله سقوط کند؟
کرمچالهها تونلهای فرضی سنگینی هستند که بخشهایی از فضا زمان را به یکدیگر وصل میکنند. اما اگر این اجرام با سیاهچالهها برخورد کنند چه اتفاقی رخ خواهد داد؟
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
🛰متصل شدن فضاپیما به ایستگاه فضایی بینالمللی
🔹فضاپیمای سایوز (به روسی: Союз) پرکارترین، پراستفادهترین و پرعمرترین فضاپیمای سرنشیندار جهان است. این فضاپیما در اوایل دهه شصت میلادی زیر نظر سرگئی کارالیوف ابتدا به منظور سفر انسان به ماه طراحی شد.
🔹پس از پایان مسابقه فضایی برای رسیدن به ماه، سایوز برای حمل فضانوردان شوروی سابق و سایر کشورها به ایستگاههای فضایی سالیوت و آلماز بکار رفت.
⚛ @AndisheKonim
🔹فضاپیمای سایوز (به روسی: Союз) پرکارترین، پراستفادهترین و پرعمرترین فضاپیمای سرنشیندار جهان است. این فضاپیما در اوایل دهه شصت میلادی زیر نظر سرگئی کارالیوف ابتدا به منظور سفر انسان به ماه طراحی شد.
🔹پس از پایان مسابقه فضایی برای رسیدن به ماه، سایوز برای حمل فضانوردان شوروی سابق و سایر کشورها به ایستگاههای فضایی سالیوت و آلماز بکار رفت.
⚛ @AndisheKonim
چه چیزی بشریت را بیش از ویروس کرونا تهدید میکند؟
🔹هر چند ویروس کرونا در حال درو کردن مردم جهان است و در مدت نهچندان طولانی حدود ۷۵۰ هزار نفر را به کام مرگ کشانده، اما دانشمندان نسبت به تهدیدی به مراتب خطرناکتر از ویروس کرونا هشدار میدهند.
🔹رسانههای عربی گزارش دادند در اوج بحران کرونا، دانشمندان نسبت به خطراتی که گرمایش زمین و گازهای گلخانهای برای این کره خاکی در پی دارد هشدار میدهند.
🔹حدود ۳۰ دانشمند در آزمایشگاه تاثیرات آبوهوایی ۳۹۹ میلیون پرونده مرگ از ۴۱ کشور جهان را برای بررسی جمعآوری کردند و بر اساس گزارش پایگاه اطلاعرسانی «Earther»، به نتایج قابل تاملی رسیدند و دریافتند که اگر مشکل گازهای گلخانهای حل نشود، احتمالاً سال ۲۱۰۰ از هر ۱۰۰ هزار نفر ۷۳ نفر بر اثر تبعات این معضل جان خود را از دست خواهند داد.
🔹اطلاعات بهدستآمده نشان میدهد که مشکل گازهای گلخانهای و گرم شدن زمین تاکنون سالانه ۳۳۰۹ نفر را به دیار نیستی فرستاده است، در حالی که هر ساله حدود ۲۳۰۰ نفر نیز بر اثر گرمای شدید جان میسپارند./اعتماد انلاین.
⚛ @AndisheKonim
🔹هر چند ویروس کرونا در حال درو کردن مردم جهان است و در مدت نهچندان طولانی حدود ۷۵۰ هزار نفر را به کام مرگ کشانده، اما دانشمندان نسبت به تهدیدی به مراتب خطرناکتر از ویروس کرونا هشدار میدهند.
🔹رسانههای عربی گزارش دادند در اوج بحران کرونا، دانشمندان نسبت به خطراتی که گرمایش زمین و گازهای گلخانهای برای این کره خاکی در پی دارد هشدار میدهند.
🔹حدود ۳۰ دانشمند در آزمایشگاه تاثیرات آبوهوایی ۳۹۹ میلیون پرونده مرگ از ۴۱ کشور جهان را برای بررسی جمعآوری کردند و بر اساس گزارش پایگاه اطلاعرسانی «Earther»، به نتایج قابل تاملی رسیدند و دریافتند که اگر مشکل گازهای گلخانهای حل نشود، احتمالاً سال ۲۱۰۰ از هر ۱۰۰ هزار نفر ۷۳ نفر بر اثر تبعات این معضل جان خود را از دست خواهند داد.
🔹اطلاعات بهدستآمده نشان میدهد که مشکل گازهای گلخانهای و گرم شدن زمین تاکنون سالانه ۳۳۰۹ نفر را به دیار نیستی فرستاده است، در حالی که هر ساله حدود ۲۳۰۰ نفر نیز بر اثر گرمای شدید جان میسپارند./اعتماد انلاین.
⚛ @AndisheKonim
Forwarded from اندیشیدن تنها راه نجات
✅✅✅موضوع: خدا
یکی از مهم ترین موضوعات تاریخ بشری ، موضوع خدا می باشد.
اما واقعا خدا چیست و تصور خدا چگونه در بین انسان ها ، ایجاد شد؟
انسان خودش را در برابر محیط پیرامونش ضعیف می دید.
انسان به طور طبیعی و غریزی و درونی ، تمایل دارد که قدرت بی پایان و بی حد و مرزی داشته باشد و بر طبیعت و قوانین آن غلبه کند و یکه تاز عرصه ی قدرت در جهان هستی باشد.
انسان به طور طبیعی و غریزی و درونی ، تمایل دارد که فناناپذیر باشد و تا ابد زندگی کند و جاودانه بماند.
تمایل به قدرت بی نهایت و جاودانگی ، یک میل درونی در وجود انسان است.
اما هیچ گاه انسان نتوانست به این خواسته و میل درونی اش دست یابد.
انسان ضعیف و محدود است و توسط مرگ ، زندگی اش خاتمه می یابد.
انسان ، مرگ را پایانی برای حیات و زندگی خویش می داند.
به همین خاطر است که انسان ، از مرگ بیزار است.
این واقعیت که انسان ضعیف و محدود است و مرگ پایان زندگی اوست ، بسیار برایش ناخوشایند بود و همیشه انسان را آزار می داد.
وقتی انسان دید که موجودی ضعیف و محدود است و خودش به تنهایی توانایی غلبه بر طبیعت و قوانین محیط پیرامون خود را ندارد ، از درون احساس نیاز کرد ، احساس نیاز به یک موجود قدرتمند و جاودانه.
از این رو انسان به طور ناخودآگاه برای مبارزه با این واقعیت که ضعیف و محدود است ، موجودی خیالی را در ذهن خودش خلق کرد.
یک موجود خیالی و توهمی و فانتزی.
موجودی که یکه تاز عرصه ی قدرت در جهان هستی می باشد و هیچ چیزی از این موجود ، قدرتمندتر نیست و این موجود تا ابد زنده می ماند و فناناپذیر و جاودانه است.
و اسم این موجود را خدا گذاشت.
خدا زاییده ی ذهن و تخیل انسان است.
خدا ، مخلوق تخیل بشریت می باشد.
انسان خودش را برده و زیردست این موجود قدرتمند می دانست.
به این ترتیب ، تا حدودی این تمایل و عطش درونی انسان به قدرت نامحدود و جاودانگی ارضا شد ، چرا که او دیگر یک ارباب قدرتمند و فناناپذیر به اسم خدا داشت.
و این بود سرآغاز پیدایش و آفرینش خدا ، توسط انسان.
انسان این ارباب خود را قوی ترین و نیرومندترین موجود جهان هستی می دانست که بر تمام قوانین طبیعت و جهان هستی غلبه می کند و جاودانه است.
اما این تصور و تخیل ، آن میل بی نهایت انسان به قدرت نامحدود و جاودانگی را به طور کامل ارضا نمی کرد.
از این رو بود که انسان، این ارباب خیالی خود را خالق مطلق تمام جهان هستی دانست.
خالقی که جهان هستی را آفریده است.
خالقی که از بین تمام مخلوقاتش انسان را بیشتر دوست دارد.
خالقی که انسان را سنبل و سرسبد تمام مخلوقاتش ساخته است.
خالقی که انسان را اشرف و برتر بر تمام مخلوقات دیگرش ساخته است.
و این گونه بود که میل انسان به جاودانگی و قدرت ، تا حدود زیادی ارضا شد.
نویسنده: Daniel Nilsson
⚛ @AndisheKonim
یکی از مهم ترین موضوعات تاریخ بشری ، موضوع خدا می باشد.
اما واقعا خدا چیست و تصور خدا چگونه در بین انسان ها ، ایجاد شد؟
انسان خودش را در برابر محیط پیرامونش ضعیف می دید.
انسان به طور طبیعی و غریزی و درونی ، تمایل دارد که قدرت بی پایان و بی حد و مرزی داشته باشد و بر طبیعت و قوانین آن غلبه کند و یکه تاز عرصه ی قدرت در جهان هستی باشد.
انسان به طور طبیعی و غریزی و درونی ، تمایل دارد که فناناپذیر باشد و تا ابد زندگی کند و جاودانه بماند.
تمایل به قدرت بی نهایت و جاودانگی ، یک میل درونی در وجود انسان است.
اما هیچ گاه انسان نتوانست به این خواسته و میل درونی اش دست یابد.
انسان ضعیف و محدود است و توسط مرگ ، زندگی اش خاتمه می یابد.
انسان ، مرگ را پایانی برای حیات و زندگی خویش می داند.
به همین خاطر است که انسان ، از مرگ بیزار است.
این واقعیت که انسان ضعیف و محدود است و مرگ پایان زندگی اوست ، بسیار برایش ناخوشایند بود و همیشه انسان را آزار می داد.
وقتی انسان دید که موجودی ضعیف و محدود است و خودش به تنهایی توانایی غلبه بر طبیعت و قوانین محیط پیرامون خود را ندارد ، از درون احساس نیاز کرد ، احساس نیاز به یک موجود قدرتمند و جاودانه.
از این رو انسان به طور ناخودآگاه برای مبارزه با این واقعیت که ضعیف و محدود است ، موجودی خیالی را در ذهن خودش خلق کرد.
یک موجود خیالی و توهمی و فانتزی.
موجودی که یکه تاز عرصه ی قدرت در جهان هستی می باشد و هیچ چیزی از این موجود ، قدرتمندتر نیست و این موجود تا ابد زنده می ماند و فناناپذیر و جاودانه است.
و اسم این موجود را خدا گذاشت.
خدا زاییده ی ذهن و تخیل انسان است.
خدا ، مخلوق تخیل بشریت می باشد.
انسان خودش را برده و زیردست این موجود قدرتمند می دانست.
به این ترتیب ، تا حدودی این تمایل و عطش درونی انسان به قدرت نامحدود و جاودانگی ارضا شد ، چرا که او دیگر یک ارباب قدرتمند و فناناپذیر به اسم خدا داشت.
و این بود سرآغاز پیدایش و آفرینش خدا ، توسط انسان.
انسان این ارباب خود را قوی ترین و نیرومندترین موجود جهان هستی می دانست که بر تمام قوانین طبیعت و جهان هستی غلبه می کند و جاودانه است.
اما این تصور و تخیل ، آن میل بی نهایت انسان به قدرت نامحدود و جاودانگی را به طور کامل ارضا نمی کرد.
از این رو بود که انسان، این ارباب خیالی خود را خالق مطلق تمام جهان هستی دانست.
خالقی که جهان هستی را آفریده است.
خالقی که از بین تمام مخلوقاتش انسان را بیشتر دوست دارد.
خالقی که انسان را سنبل و سرسبد تمام مخلوقاتش ساخته است.
خالقی که انسان را اشرف و برتر بر تمام مخلوقات دیگرش ساخته است.
و این گونه بود که میل انسان به جاودانگی و قدرت ، تا حدود زیادی ارضا شد.
نویسنده: Daniel Nilsson
⚛ @AndisheKonim
Forwarded from اندیشیدن تنها راه نجات
#طراحی #هوشمند
🔷طراحی هوشمند (به انگلیسی: Intelligent design) یا آفرینش هوشمند، (ذات بینهایت) یک باور شبهعلمی است؛ که ادعا میکند موجودات زنده و ویژگیهای خاصی از جهان تنها توسط یک طراح هوشمند قابل توضیح هستند.
🔷طرفداران این باور عقیده دارند که شواهد تجربی علم زیستشناسی و نیز برهانهای ریاضی موید این ادعا است که جهان توسط یک خالق هوشمند ساخته شدهاست.
برخی استدلال های این افراد عبارتند از:
🔷پیچیدگیهای غیرقابل فروکاست و اجزای مرتبط
بعضی دستگاههای دارای اجزای متعدد، دارای این ویژگی هستند که فقط و فقط در صورت وجود تک تک اجزایشان قادر به کار کردن هستند، به شکلی که شما نمیتوانید یکی از اجزای آنها را از آنها جدا کرده و دستگاه کماکان قادر به کار کردن باشد. به عنوان مثال میتوانید یک موتور خودرو را در نظر بگیرید که برای حرکت نیازمند تمامی اجزای خود است.
👈ریچارد داوکینز در پاسخ مینویسد:
«این پرسشها که «نصف یک چشم به چه کار میآید؟» یا «نصف یک بال به چه کار میآید؟» نمونههایی از برهان «پیچیدگی فرونکاستنی» هستند. یک واحد کارکردی را هنگامی دارای پیچیدگی فرونکاستنی میدانیم که برداشتن یکی از اجزای آن واحد، موجب اختلال کلی در کارکرد آن شود. این برهان فرض میگیرد که چشم و بال پیچیدگی فرونکاستنی دارند. اما همین که یک لحظه بیندیشیم، بیدرنگ مغالطه را درمی یابیم. اگر عدسی چشم یک بیمار مبتلا به آب مروارید را با جراحی برداریم، او دیگر بدون عینک نمیتواند تصاویر را به وضوح ببیند، اما آن قدر بینایی دارد که با درخت برخورد نکند یا از صخره فرونیفتد. درست است که داشتن نصف بال، به خوبی داشتن یک بال کامل نیست، اما مسلماً از بال نداشتن بهتر است.
🔷ثابتهای فیزیکی تنظیم شده
هواداران آفرینش هوشمند استدلال میکنند که ثابتهای فیزیکی جهان هستی، مانند ثابت کیهان شناختی، ثابت گرانش، ثابت ساختار ریز، سرعت نور و ثابت پلانک به شکلی کاملاً دقیق تنظیم شدهاند به نحوی که اگر مقادیرشان اندکی با آنچه که هست متفاوت بود، حیات به شکل کنونیاش پدید نمیآمد.
🔷انتقاد نسبتبه حوزههایی که هنوز بیپاسخاند
با پیشرفت زیستشناسی، منتقدان توجه خود را به سیستمهای پیچیده سلولی مانند سیستم ایمنی و ساختارهای پیچیده مولکولی مانند موتور تاژک باکتریها معطوف کردند. با اینکه شیوهٔ فرگشت پیچیدهترین سیستمهای زیستی شناخته شده یا در دست تحقیق است. در مقابل مدافعان فرگشت، این انتقاد را نوعی مغالطه توسل به جهل میدانند.
بنمایه : کتاب پندار خدا اثر ریچارد داوکینز
⚛ @AndisheKonim
🔷طراحی هوشمند (به انگلیسی: Intelligent design) یا آفرینش هوشمند، (ذات بینهایت) یک باور شبهعلمی است؛ که ادعا میکند موجودات زنده و ویژگیهای خاصی از جهان تنها توسط یک طراح هوشمند قابل توضیح هستند.
🔷طرفداران این باور عقیده دارند که شواهد تجربی علم زیستشناسی و نیز برهانهای ریاضی موید این ادعا است که جهان توسط یک خالق هوشمند ساخته شدهاست.
برخی استدلال های این افراد عبارتند از:
🔷پیچیدگیهای غیرقابل فروکاست و اجزای مرتبط
بعضی دستگاههای دارای اجزای متعدد، دارای این ویژگی هستند که فقط و فقط در صورت وجود تک تک اجزایشان قادر به کار کردن هستند، به شکلی که شما نمیتوانید یکی از اجزای آنها را از آنها جدا کرده و دستگاه کماکان قادر به کار کردن باشد. به عنوان مثال میتوانید یک موتور خودرو را در نظر بگیرید که برای حرکت نیازمند تمامی اجزای خود است.
👈ریچارد داوکینز در پاسخ مینویسد:
«این پرسشها که «نصف یک چشم به چه کار میآید؟» یا «نصف یک بال به چه کار میآید؟» نمونههایی از برهان «پیچیدگی فرونکاستنی» هستند. یک واحد کارکردی را هنگامی دارای پیچیدگی فرونکاستنی میدانیم که برداشتن یکی از اجزای آن واحد، موجب اختلال کلی در کارکرد آن شود. این برهان فرض میگیرد که چشم و بال پیچیدگی فرونکاستنی دارند. اما همین که یک لحظه بیندیشیم، بیدرنگ مغالطه را درمی یابیم. اگر عدسی چشم یک بیمار مبتلا به آب مروارید را با جراحی برداریم، او دیگر بدون عینک نمیتواند تصاویر را به وضوح ببیند، اما آن قدر بینایی دارد که با درخت برخورد نکند یا از صخره فرونیفتد. درست است که داشتن نصف بال، به خوبی داشتن یک بال کامل نیست، اما مسلماً از بال نداشتن بهتر است.
🔷ثابتهای فیزیکی تنظیم شده
هواداران آفرینش هوشمند استدلال میکنند که ثابتهای فیزیکی جهان هستی، مانند ثابت کیهان شناختی، ثابت گرانش، ثابت ساختار ریز، سرعت نور و ثابت پلانک به شکلی کاملاً دقیق تنظیم شدهاند به نحوی که اگر مقادیرشان اندکی با آنچه که هست متفاوت بود، حیات به شکل کنونیاش پدید نمیآمد.
🔷انتقاد نسبتبه حوزههایی که هنوز بیپاسخاند
با پیشرفت زیستشناسی، منتقدان توجه خود را به سیستمهای پیچیده سلولی مانند سیستم ایمنی و ساختارهای پیچیده مولکولی مانند موتور تاژک باکتریها معطوف کردند. با اینکه شیوهٔ فرگشت پیچیدهترین سیستمهای زیستی شناخته شده یا در دست تحقیق است. در مقابل مدافعان فرگشت، این انتقاد را نوعی مغالطه توسل به جهل میدانند.
بنمایه : کتاب پندار خدا اثر ریچارد داوکینز
⚛ @AndisheKonim
Forwarded from اندیشیدن تنها راه نجات
#معنای_زندگی
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود؟
زهیر باقری نوعپرست
یکی از پرسشهایی که دیر یا زود در زندگی با آن مواجه میشویم، پرسش از معنای زندگی است. پرسشی که در واقع بحران است. منظور از «معنای زندگی» دقیقاً چیست؟
آیا کسی که دچار بحران «معنای زندگی» میشود، در فهم معنای واژهی «زندگی» دچار اختلال میشود؟
اگر در فرهنگ دهخدا به دنبال «معنای زندگی» بگردیم به این تعریف میرسیم:
زندگی . ]زِ دَ / دِ] (حامص ، اِ) زندگانی . (از فرهنگ فارسی معین ). حیوة. (ناظم الاطباء). حیات . محیا. حیوان . نقیض مرگ . زندگانی . مقابل مردگی . مقابل مرگ و ممات . و آن صفتی است مقتضی حس و حرکت.
ولی آیا این تعریف که در واقع شامل یک سری واژگان مترادف برای واژهی «زندگی» و متضاد آن «مرگ» است کسی را که دچار بحران معنای زندگی شده، آرامش میبخشد؟ معنای واژهی زندگی چیزی نیست که مبتلا به بحران، نداند یا دانستنش او را آرامش بخشد. شخصی که به بحران مبتلا شده و به دنبال معنای زندگی است، در واقع به دنبال معناداری دنیایی است که در آن زندگی میکند. به دنبال پاسخ به این پرسش است که «کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود؟». این دنیا که ما انسانها هم بخشی از آن هستیم چرا وجود دارد؟ چرا باید در این دنیا ما انسانها نیز بوجود میآمدیم؟ و هر یک از ما ممکن است بپرسد چرا «من» هم باید به این دنیا میآمدم؟ این سه پرسش، پرسشهای متفاوتیاند.
در پاسخ به این پرسش که چرا هر یک از انسانهای روی کرهی زمین وجود دارند، باید به اهداف و برنامههای احتمالی یا صرفاً اعمال پدر و/یا مادر هر شخص مراجعه کرد. چنین پاسخی «دلیل» بوجود آمدن هر فرد به صورت مجزا است. «علت» بوجود آمدن هر فرد، وجود مکانیسمی است که طی آن با ترکیب تخمک و اسپرم هر فرد بوجود میآید. به دیگر عبارت، اگر بحران معنای زندگی فردی بر این پرسش استوار باشد که چرا او هم باید به این دنیا میآمد، باید از افرادی که با آمیزش جنسی یا لقاح مصنوعی یا هر روش دیگری او را بوجود آوردهاند بپرسد هدف، برنامه و قصد آنها از بوجود آوردن او چه بوده است. برای چنین فردی چرایی وجود جهان و نوع بشر، مسئله نیست. شاید اصلاً این پرسشها برایش جذابیتی ندارند. مسئلهی او این است که چرا و به چه حقی انسانهای دیگری تصمیم گرفتهاند انسان دیگری را که او باشد بوجود بیاورند. میتوانیم نام این بحران معنای زندگی را «بحران شخصی» بنامیم.
در مواجهه با این پرسش که چرا باید انسانها در این جهان وجود داشته باشند، اگر خالقی برای انسانها در نظر بگیریم، آنگاه میتوانیم از «دلیل» خلقت انسانها نیز سخن بگوییم ولی در غیر اینصورت وجود انسانها را تنها با «علت»ی طبیعی باید تبیین کرد. اگر انسانها خالقی داشته باشند، آنگاه باید دید قصد، هدف و برنامهی او از آفرینش نوع بشر چه بوده است. مثلاً ممکن است خالقی، نوع بشر را آفریده باشد تا خالق را بپرستند، یا ممکن است انسان را آفریده باشد تا شانس خود را در برقراری نوع خاصی از رابطه بسنجند. اگر انسان، خالقی صاحب قصد، اراده و هدف نداشته باشد، پیدایش انسان فاقد «دلیل» خواهد بود. ولی در آن حالت از آنجا که انسان نتیجهی نیروهای فیزیکی است، بوجود آمدنش «علت» دارد. برای برخی پذیرفتن اینکه انسان حاصل نیروهای کور فیزیکیِ فاقد قصد، اراده و هدف است غیرقابل پذیرش است...
ادامه مطلب :
http://www.salekenisti.com/khayyam3/
⚛ @AndisheKonim
کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود؟
زهیر باقری نوعپرست
یکی از پرسشهایی که دیر یا زود در زندگی با آن مواجه میشویم، پرسش از معنای زندگی است. پرسشی که در واقع بحران است. منظور از «معنای زندگی» دقیقاً چیست؟
آیا کسی که دچار بحران «معنای زندگی» میشود، در فهم معنای واژهی «زندگی» دچار اختلال میشود؟
اگر در فرهنگ دهخدا به دنبال «معنای زندگی» بگردیم به این تعریف میرسیم:
زندگی . ]زِ دَ / دِ] (حامص ، اِ) زندگانی . (از فرهنگ فارسی معین ). حیوة. (ناظم الاطباء). حیات . محیا. حیوان . نقیض مرگ . زندگانی . مقابل مردگی . مقابل مرگ و ممات . و آن صفتی است مقتضی حس و حرکت.
ولی آیا این تعریف که در واقع شامل یک سری واژگان مترادف برای واژهی «زندگی» و متضاد آن «مرگ» است کسی را که دچار بحران معنای زندگی شده، آرامش میبخشد؟ معنای واژهی زندگی چیزی نیست که مبتلا به بحران، نداند یا دانستنش او را آرامش بخشد. شخصی که به بحران مبتلا شده و به دنبال معنای زندگی است، در واقع به دنبال معناداری دنیایی است که در آن زندگی میکند. به دنبال پاسخ به این پرسش است که «کاین آمدن و رفتنم از بهر چه بود؟». این دنیا که ما انسانها هم بخشی از آن هستیم چرا وجود دارد؟ چرا باید در این دنیا ما انسانها نیز بوجود میآمدیم؟ و هر یک از ما ممکن است بپرسد چرا «من» هم باید به این دنیا میآمدم؟ این سه پرسش، پرسشهای متفاوتیاند.
در پاسخ به این پرسش که چرا هر یک از انسانهای روی کرهی زمین وجود دارند، باید به اهداف و برنامههای احتمالی یا صرفاً اعمال پدر و/یا مادر هر شخص مراجعه کرد. چنین پاسخی «دلیل» بوجود آمدن هر فرد به صورت مجزا است. «علت» بوجود آمدن هر فرد، وجود مکانیسمی است که طی آن با ترکیب تخمک و اسپرم هر فرد بوجود میآید. به دیگر عبارت، اگر بحران معنای زندگی فردی بر این پرسش استوار باشد که چرا او هم باید به این دنیا میآمد، باید از افرادی که با آمیزش جنسی یا لقاح مصنوعی یا هر روش دیگری او را بوجود آوردهاند بپرسد هدف، برنامه و قصد آنها از بوجود آوردن او چه بوده است. برای چنین فردی چرایی وجود جهان و نوع بشر، مسئله نیست. شاید اصلاً این پرسشها برایش جذابیتی ندارند. مسئلهی او این است که چرا و به چه حقی انسانهای دیگری تصمیم گرفتهاند انسان دیگری را که او باشد بوجود بیاورند. میتوانیم نام این بحران معنای زندگی را «بحران شخصی» بنامیم.
در مواجهه با این پرسش که چرا باید انسانها در این جهان وجود داشته باشند، اگر خالقی برای انسانها در نظر بگیریم، آنگاه میتوانیم از «دلیل» خلقت انسانها نیز سخن بگوییم ولی در غیر اینصورت وجود انسانها را تنها با «علت»ی طبیعی باید تبیین کرد. اگر انسانها خالقی داشته باشند، آنگاه باید دید قصد، هدف و برنامهی او از آفرینش نوع بشر چه بوده است. مثلاً ممکن است خالقی، نوع بشر را آفریده باشد تا خالق را بپرستند، یا ممکن است انسان را آفریده باشد تا شانس خود را در برقراری نوع خاصی از رابطه بسنجند. اگر انسان، خالقی صاحب قصد، اراده و هدف نداشته باشد، پیدایش انسان فاقد «دلیل» خواهد بود. ولی در آن حالت از آنجا که انسان نتیجهی نیروهای فیزیکی است، بوجود آمدنش «علت» دارد. برای برخی پذیرفتن اینکه انسان حاصل نیروهای کور فیزیکیِ فاقد قصد، اراده و هدف است غیرقابل پذیرش است...
ادامه مطلب :
http://www.salekenisti.com/khayyam3/
⚛ @AndisheKonim