عفو بين الملل
3.33K subscribers
878 photos
214 videos
217 files
708 links
Download Telegram
This media is not supported in your browser
VIEW IN TELEGRAM
ده‌ها هزار نفر در سوریه ناپدید شده‌اند.
ما آن‌ها را فراموش نمی‌کنیم.
به خانواده‌های‌شان کمک کنید تا آن‌ها را پیدا کنند؛
https://tensofthousands.amnesty.org/
یادداشت_توضیحی_درباره‌ی_استفاده‌ی.pdf
617.9 KB
یادداشت توضیحی درباره‌ی استفاده‌ی عفو بین‌الملل از اصطلاح «اعدام‌های فراقضایی» در رابطه با کشتار ۶۷
این یادداشت به منظور ارائه‌ی توضیحات و اطلاعات تکمیلی در خصوص استفاده‌ی سازمان عفو بین‌الملل از اصطلاح «اعدام‌های فراقضایی» در گزارش خود در دسامبر ۲۰۱۸ است: این سازمان در آن گزارش – با عنوان اسرار به خون آغشته: کشتار ۶۷ - جنایتی علیه بشریت که همچنان ادامه دارد – اصطلاح «اعدام‌های فراقضایی» را در توصیف کشتار زندانیان در سال ۱۳۶۷ در ایران به کار برده است.
در این یادداشت به اجمال درباره‌ی اصطلاحات حقوقی «اعدام‌های شتابزده» و «اعدام‌های فراقضایی» و نحوه‌ی اطلاق آن‌ها به کشتارهای زندانیان در سال ۱۳۶۷ بحث می‌شود.
با گذشت هشت سال از شروع بحران سوریه، دولت سوریه، گروه‌های مخالف مسلح و کشورهای پرنفوذ در سوریه مثل روسیه، ترکیه و ایران همچنان حقوق خانواده‌های ناپدیدشدگان و مفقودین را نادیده می‌گیرند. این خانواده‌ها سال‌هاست که در تلاشند تا بدانند عزیزان‌شان زنده‌اند یا مرده.
بر اساس گزارش سازمان ملل، از سال ۲۰۱۱ ، در حدود صد هزار نفر در سوریه بازداشت، ربوده یا ناپدید شده‌اند. بر اساس گزارش شبکه حقوق بشر سوریه، باور می‌رود که دست کم ۹۰ هزار نفر مورد بازداشت خودسرانه و ناپدیدسازی قهری توسط دولت سوریه قرار گرفته‌اند.
عفو بین‌الملل بر این نظر است که ناپدیدسازی قهری از سال ۲۰۱۱ در سوریه بخشی از یک حمله گسترده و سازمان‌یافته علیه شهروندان غیرنظامی بوده و بدین خاطر «جنایت علیه بشریت» محسوب می‌شود.
سازمان عفو بین‌الملل از روسیه، ایران و ترکیه خواسته است که از نفوذ خود بر دولت سوریه استفاده کنند تا دستکم زمینه‌ی ایجاد یک دفتر مرکزی در سوریه برای جست‌وجو، تحقیق و تعیین سرنوشت و مکان ناپدیدشدگان آن کشور فراهم شود.
https://bit.ly/2MKH2yg
👆اين ترانه از گروه «پليس» و با صدای خواننده نامدار استينگ براى زنانى سروده و خوانده شده است كه عزيزان‌شان در دوران حكومت‌هاى ديكتاتورى در شيلى و آرژانتين بازداشت، شكنجه و ناپديد شدند .
▪️در سال ٩٠ ميلادى، استينگ اين ترانه را در كنسرتى يه ياد ماندنى در شيلى كه با حمايت عفو بين‌الملل برگزار شد اجرا كرد. كنسرت در استاديوم ورزشى برگزار شد كه در اوج دوران ديكتاتورى پينوشه شكنجه‌گاه و كشتارگاه هزاران زندانى سياسى بود.
▪️يكى از تكان دهنده‌ترين لحظات كنسرت وقتى است كه در ميانه ترانه زنان با در دست داشتن عكس هايى از عزيزان ناپديدشده‌شان به روى صحنه مى‌آيند. ابتدا مى‌ايستند و بعد آرام شروع به رقصيدن مى‌كنند.

▪️در ایران، مرگ هزاران قربانی هنوز به ثبت نرسیده است و هزاران جنازه‌ ناپدیدشده در گورهای جمعیِ بی‌نشان، در نقاط مختلف کشور، دفن شده است. بیش از ۳۰ سال است که مقام‌ها و مسئولان ایرانی از اقرار رسمی به وجود این گورهای جمعی امتناع کرده و مکان آن‌ها را مخفی نگه داشته‌اند و این موجب درد و رنج عظیم خانواده‌هایی شده است که هنوز به دنبال اطلاع یافتن از سرنوشت عزیزانِ خود و پیدا کردن اجساد و بقایای آنان هستند.


🔹 دانلود فایل پی‌دی‌اف گزارش عفو بین‌الملل؛ «اسرار به خون آغشته؛ کشتار ۶۷ - جنایتی علیه بشریت که همچنان ادامه دارد»
https://t.me/Amnesty_International/1385
🔹 اطلاعیه مطبوعاتی عفو بین‌الملل؛ «دنیا چشم خود را به روی بحران گسترده ناپدیدسازی‌های قهری در ایران بسته است»
https://t.me/Amnesty_International/1377
Media is too big
VIEW IN TELEGRAM
«آن‌ها تنها می‌رقصند»

اين زنان، چرا اين جا، تنها می‌رقصند؟
چرا چنين اندوهی در چشمان آن‌هاست؟
اين سربازان چرا اين جا هستند؟
با چهره‌های ميخکوب شده، همچون سنگ؟
آن‌چه را کزان بي‌زارند، نمی فهمم
آن‌ها با گمشدگان‌شان می‌رقصند
آن‌ها با مردگان‌شان می‌رقصند
آن‌ها با خويشان نامرئي‌شان می رقصند
نگرانی و دلتنگي‌شان گفتنی نيست
آن‌ها با پدران‌شان می‌رقصند
آن‌ها با پسران‌شان می‌رقصند
آن‌ها با همسران‌شان می‌رقصند
تنها می‌رقصند، آن‌ها تنها می‌رقصند
اين تنها شکل اعتراضی است که اجازه‌اش را دارند
چهره‌های خاموش‌شان را ديده‌ام که با فريادی بلند جيغ می‌کشند
آن‌ها نيز ناپديد می‌شوند
زنی ديگر بر تخت شکنجه، جز اين چه می‌توانند کرد؟
آن‌ها با گمشدگان‌شان می‌رقصند
آن‌ها با مردگان‌شان می‌رقصند
https://t.me/Amnesty_International/1402
👆اين ترانه از گروه «پليس» و با صدای خواننده نامدار استينگ براى زنانى سروده و خوانده شده است كه عزيزان‌شان در دوران حكومت‌هاى ديكتاتورى در شيلى و آرژانتين بازداشت، شكنجه و ناپديد شدند .
▪️در سال ٩٠ ميلادى، استينگ اين ترانه را در كنسرتى يه ياد ماندنى در شيلى كه با حمايت عفو بين‌الملل برگزار شد اجرا كرد. كنسرت در استاديوم ورزشى برگزار شد كه در اوج دوران ديكتاتورى پينوشه شكنجه‌گاه و كشتارگاه هزاران زندانى سياسى بود.
▪️يكى از تكان دهنده‌ترين لحظات كنسرت وقتى است كه در ميانه ترانه زنان با در دست داشتن عكس هايى از عزيزان ناپديدشده‌شان به روى صحنه مى‌آيند. ابتدا مى‌ايستند و بعد آرام شروع به رقصيدن مى‌كنند.

▪️در ایران، مرگ هزاران قربانی هنوز به ثبت نرسیده است و هزاران جنازه‌ ناپدیدشده در گورهای جمعیِ بی‌نشان، در نقاط مختلف کشور، دفن شده است. بیش از ۳۰ سال است که مقام‌ها و مسئولان ایرانی از اقرار رسمی به وجود این گورهای جمعی امتناع کرده و مکان آن‌ها را مخفی نگه داشته‌اند و این موجب درد و رنج عظیم خانواده‌هایی شده است که هنوز به دنبال اطلاع یافتن از سرنوشت عزیزانِ خود و پیدا کردن اجساد و بقایای آنان هستند.


🔹 دانلود فایل پی‌دی‌اف گزارش عفو بین‌الملل؛ «اسرار به خون آغشته؛ کشتار ۶۷ - جنایتی علیه بشریت که همچنان ادامه دارد»
https://t.me/Amnesty_International/1385
🔹 اطلاعیه مطبوعاتی عفو بین‌الملل؛ «دنیا چشم خود را به روی بحران گسترده ناپدیدسازی‌های قهری در ایران بسته است»
https://t.me/Amnesty_International/1377
🔘این عکس اولین واکنش رسمی عفو بین‌الملل به کشتار ۶۷ است. بیانیه ۳۱ سال پیش در چنین روزی صادر شده، وقتی ابعاد جنایت هنوز روشن نیست. زندانیان سیاسی هنوز ممنوع‌الملاقات هستند و خطبه‌های نماز جمعه‌ی موسوی اردبیلی زنگ خطر درباره موج جدیدی از اعدام‌های سیاسی را به صدا در آورده است.
🔘در پی انتشار این بیانیه در ۱۱ شهریور، هزاران فعال عفو بین‌الملل با ارسال نامه و تلگرام به اردبیلی رئيس شورای عالی قضایی و حسن ابراهیم حبیبی وزیر دادگستری خواستار توقف اعدام‌های سیاسی می‌شوند و از مقامات می‌خواهند توضیح دهند که طی چه روالی این احکام اعدام صادر و تایید شده‌اند.
🔘علاوه بر وزیر دادگستری، حسن ابراهیم حبیبی، رونوشتی از این نامه‌های اعتراضی به نمایندگی‌های دیپلماتیک ایران در کشورهای مختلف ارسال می‌شود. پاسخ مسئولان بلندپایه‌ی دولتی از جمله علی اکبر ولایتی، وزیر امور خارجه، ابتدا سکوت و سپس انکار کشتار ۶۷ بود.
🔹در مورد سیاست انکار دستگاه دیپلماسی ایران در خصوص #کشتار۶۷ به فصل ۶ گزارش عفو بین‌الملل رجوع کنید.
https://t.me/Amnesty_International/1384
همزمان با «روز جهانی قربانیان ناپدیدسازی‌های قهری»، عفو بین‌الملل اسپانیا ۵۰۰۰ کارت پستال اعتراضی امضا شده را تحویل سفارت ایران در این کشور داد و از مقامات ایران خواست که سرنوشت و محل دفن زندانیان مخالفی که در تابستان سال ۶۷ مورد ناپدیدسازی قهری قرار گرفتند و طی روالی فراقضایی و مخفیانه اعدام شدند، را آشکار کنند.
#کشتار۶۷
جان آرش صادقی به خاطر محرومیت عامدانه و هدفمند از دسترسی به خدمات پزشکی مناسب در خطر است.

عفو بین‌الملل آلمان با ایجاد دادخواست آنلاین خواستار آزادی این مدافع حقوق بشر شده است.

اقدام شما موثر است؛
https://bit.ly/2lYeKUZ
📣 عفو بین‌الملل از عربستان سعودی خواست که درباره ناپدید شدن یک مرد قطری و پسر او در این کشور توضیح دهد و محل نگهداری آنها را فاش کند.

🔺 ماه گذشته کمیته ملی حقوق بشر در قطر که وابسته به دولت این کشور است گزارش داد که علی ناصر علی جارلله، هفتاد ساله، و پسر او، عبدالله علی ناصر، هفده ساله، که برای دیدار با خانواده وارد عربستان سعودی شده بودند در استان شرقی این کشور «با قوه قهریه ناپدید شدند».

🔺 عفو بین‌الملل در نامه‌ای خطاب به ملک سلمان، پادشاه عربستان سعودی، عنوان کرده که اگر این دو مرد بازداشت شده‌اند، ریاض باید دلیل بازداشت‌شان را توضیح دهد و آزادشان کند، مگر آن که «اتهام‌شان ارتکاب جرایم جزایی باشد».
🔹 لینک فراخوان اقدام فوری عفو بین‌الملل به انگلیسی
https://www.amnesty.org/en/documents/mde23/0954/2019/en/
🔹 لینک خبر در رادیو فردا
https://www.radiofarda.com/a/30146369.html
بی‌عدالتی شرم‌آور؛ احکام و حبس و شلاق برای هفت روزنامه‌نگار و کنشگر ایرانی https://t.me/Amnesty_International/1408
📣 بنا به گزارش‌های دریافتی از ایران، یک شعبه‌ی دادگاه انقلاب در 16 شهریور ۱۳۹۸ چهار روزنامه‌نگار و سه فعال حقوق کارگران را، به اتهامات واهی در رابطه با اقدام علیه امنیت ملی، به ۶ تا ۱۸ سال حبس و در یک مورد به ۷۴ ضربه شلاق محکوم کرده است.
🔺 فیلیپ لوتر، مدیر پژوهش‌ها و امور حقوقی خاورمیانه و شمال آفریقا در «عفو بین‌الملل»، در واکنش به این خبر می‌گوید:
«این احکام ظالمانه تازه‌ترین نمونه از عملکرد دستگاه قضاییِ بیدادگر در ایران است و بی‌اعتنایی کامل مقام‌ها و مسئولان این کشور به حقوق روزنامه‌نگاران و کارگران را آشکارا نشان می‌دهد.
🔺 محکومشدگان صرفا به دلیل فعالیت‌هایشان در دفاع از حقوق کارگران و رسانه‌ای کردن موارد نقض حقوق بشر هدف قرار گرفته و مجازات شده‌اند. این بی‌عدالتی شرم‌آور باید متوقف شود. ما از مقام‌ها و مسئولان ایرانی می‌خواهیم که این احکام ناعادلانه و محکومیت‌های بی‌رحمانه را لغو کرده و این هفت نفر را بی‌درنگ و بدون قیدوشرط آزاد کنند.
🔺 «بخشی از جامعه‌ی بین‌المللی، از جمله کشورهای عضو اتحادیه‌ی اروپا، که با دولت ایران در ارتباط مستقیم قرار دارند، باید با تشدید تلاش‌های خود در این زمینه به مقام‌ها و مسئولان ایران اعلام کنند که این کشور باید مجازات روزنامه‌نگاران و فعالان حقوق بشر را بلافاصله متوقف کند و به مبارزه‌ی هرچه بی‌رحمانه‌تر خود برای از بین بردن بقایای اندکی که از جامعه‌ی مدنی در ایران مانده خاتمه دهد.»
به گزارش رسانه‌ها، 16 شهریور، شعبه‌ی 28 دادگاه انقلاب تهران به صدور احکام مربوط به هفت نفری اقدام کرد که در سال گذشته، به دلیل مشارکت در اعتراضات مسالمت‌آمیز در دفاع از حقوق کارگران یا ثبت و ضبط و رسانه‌ای کردن این اعتراضات، دستگیر شده بودند.
🔺 از جمله‌ی این هفت نفر اسماعیل بخشی و سپیده قلیان هستند که در سال گذشته چندین بار بازداشت شده بودند؛ این بازداشت‎ها به دلیل مشارکت آنان در تجمعات مسالمت‌آمیز کارگران در اعتراض به پرداخت نشدن حقوق‌شان در کارخانه‌ی نیشکر هفت‌تپه در استان خوزستان صورت گرفته بود، و همچنین به دلیل سخن گفتن درباره‌ی این که بعد از اولین بازداشت‌شان در پاییز سال گذشته مورد شکنجه قرار گرفته بودند.
🔺 دادگاه انقلاب اسماعیل بخشی را در مورد اتهامات متعددی شامل «اشاعه‌ی اکاذیب»، «توهین به مقام رهبری»، و «تجمع و تبانی به منظور اقدام علیه امنیت ملی» مجرم شناخته، جمعاً به 13 سال و شش ماه حبس و تحمل 74 ضربه شلاق محکوم کرده است. سپیده قلیان به همراه چهار روزنامه‌نگار به نام‌های امیرحسین محمدی‌فرد، ساناز الهیاری، عسل محمدی، و امیر امیرقلی نیز در مورد اتهاماتی شامل «عضویت در گروه‌هایی با هدف اختلال در امنیت ملی» به دلیل همکاری‌شان با یک نشریه‌ی اینترنتی با عنوان «گام» (که به پوشش اخبار مربوط به به عدالت اجتماعی، از جمله حقوق کارگران، می‌پردازد) و همچنین «تبلیغ علیه نظام» و «اشاعه‌ی اکاذیب» مجرم شناخته شده و هریک به 18 سال حبس محکوم شده‌اند.
🔺 بنا به مقررات جزایی ایران، مبنی بر این که محکومان به ارتکاب سه جرم یا بیشتر از آن باید سنگین‌ترین حکم در میان احکام صادرشده برای هریک از جرایم‌شان را متحمل شوند، پنج زندانی نام‌برده باید به مدت هفت سال در زندان به سر ببرند. همچنین، به همین دلیل، انتظار می‌رود که حکم شلاق اسماعیل بخشی به اجرا گذاشته نشود.
🔺 دادگاه انقلاب همچنین محمد خنیفر، فعال حقوق کارگران، را به اتهام «تبلیغ علیه نظام» و «تجمع و تبانی به منظور اقدام علیه امنیت ملی» به شش سال زندان محکوم کرده است.
🔹 لینک اطلاعیه عفو بین‌الملل به انگلیسی
https://bit.ly/2m7nZSH
مرگ_تکان‌دهنده_یک_هوادار_فوتبال.pdf
77.7 KB
دانلود فایل پی‌دی‌اف اطلاعیه مطبوعاتی؛ «مرگ تکان‌دهنده یک هوادار فوتبال در پی خودسوزی، اثرات بی‌اعتنایی شدید به حقوق زنان را آشکار می‌کند»
مرگ تکان‌دهنده یک هوادار فوتبال در پی خودسوزی، اثرات بی‌اعتنایی شدید به حقوق زنان را آشکار می‌کند https://t.me/Amnesty_International/1412
📣 بنا به گزارش‌های دریافتی، دختری که به دنبال احضار شدن به دادگاه و متهم شدن به جرم ورود به استادیوم فوتبال در تهران اقدام به خودسوزی کرده بود، بر اثر جراحات ناشی از این واقعه در بیمارستان جان باخته است.
🔺 فیلیپ لوتر، مدیر بخش پژوهش‌ها و امور حقوقی خاورمیانه و شمال آفریقا در سازمان «عفو بین‌المل»، در واکنش به این خبر می‌گوید: «اتفاقی که برای سحر خدایاری افتاده اتفاق دل‌خراشی است و اثرات بی‌اعتنایی شدید و هولناک مقام‌ها و مسئولان ایرانی به حقوق زنان در این کشور را آشکار می‌کند. تنها "جرم" او زن بودن در کشوری بود که زنان در آن‌جا مورد تبعیض قرار می‌گیرند، تبعیضی که در قوانین نهادینه شده و به هراس‌انگیزترین شیوه‌های قابل تصور در تمام عرصه‌های زندگی زنان و حتی در عرصه‌ی ورزشی متبلور می‌شود.»
🔺 فیلیپ لوتر در ادامه می‌گوید: «تا آن‌جا که ما اطلاع داریم، ایران تنها کشور در دنیا است که مانع ورود زنان به استادیوم‌های فوتبال می‌شود و آنان را در صورت ورود مجازات می‌کند. این ممنوعیت تبعیض‌آمیز باید بی‌درنگ لغو شود و جامعه‌ی جهانی، از جمله تشکیلات بین‌المللی فوتبال، فیفا، و کنفدراسیون فوتبال آسیا، باید با اقدامات فوری به این ممنوعیت خاتمه دهند و کسب اطمینان کنند که زنان، بدون قرار گرفتن در معرض تبعیض یا خطر آزار و محاکمه و مجازات، از اجازه‌ی ورود به تمام استادیوم‌های ورزشی برخوردار می‌شوند.»
🔺 به گفته‌ی او «مقام‌ها و مسئولان ایرانی در موارد اندکی به تعداد محدودی از زنان اجازه‌ی ورود به استادیوم‌های فوتبال را داده‌اند، اما چنین اقداماتی فقط در حد برنامه‌های تبلیغاتی بوده و به اتخاذ تدابیر مؤثر در راستای لغو کلی ممنوعیت ورود زنان منجر نشده است.
🔺 عفو بین‌الملل بر این باور است که سحر خدایاری جان خود را به دلیل همین ممنوعیت ظالمانه و آسیب‌های روانیِ بعد از دستگیری، حبس، و دادگاهی شدن به دلیل تلاش برای گذشتن از سد این ممنوعیت از دست داده است. مرگ او نباید بی‌ثمر بماند. جان باختن او باید انگیزه‌ای برای ایجاد تغییر و تحول در کشور و در نتیجه جلوگیری از تکرار چنین فجایعی در آینده شود.»

🔹 اطلاعیه مطبوعاتی عفو بین‌الملل به انگلیسی
https://bit.ly/2kf3iDS
🔹 دانلود فایل پی‌دی‌اف اطلاعیه مطبوعاتی عفو بین‌الملل به فارسی
https://t.me/Amnesty_International/1410
در هجدهمین سالگرد حملات ۱۱ سپتامبر، عفو بین‌الملل آمریکا یاد قربانیان و خانواده‌های‌شان را گرامی داشته است.

آن حملات جنایت علیه بشریت به شمار می‌آیند و قربانیان حق دارند از حق حقیقت، عدالت و جبران خسارت برخوردار شوند.
اجازه دهید زنان ایرانی وارد ورزشگاه‌های‌شان شوند.
#دخترآبی #سحرخدایاری
#bluegirl
احکام ظالمانه علیه #سپیده_قلیان و دیگر مدافعان حقوق کارگران، بی‌اعتنایی کامل مقام‌های ایران به حقوق کارگران را نشان می‌دهد. آن‌ها صرفا به دلیل فعالیت‌هایشان در دفاع از حقوق کارگران و رسانه‌ای کردن موارد نقض حقوق بشر هدف قرار گرفته و مجازات شده‌اند.
https://bit.ly/2kEc5iC
نرگس محمدی: دختر آبی، پر و بال سوخته عدالت را به نمایش گذاشت https://t.me/Amnesty_International/1417
نرگس محمدی، مدافع حقوق بشر که در حال سپری کردن محکومیت خود در زندان اوین است، در نامه‌ای به درگذشت سحر خدایاری، #دختر_آبی، واکنش نشان داده و نوشته است که «دختر آبی، پر و بالِ سوخته ی عدالت را به نمایش گذاشت.»

نرگس محمدی از اردیبهشت ۱۳۹۴در بند زنان زندان اوین به سر می‌برد. وی از سوی دادگاه انقلاب انقلاب اسلامی تهران به ۱۶ سال حبس محکوم شده است. ۶ سال از این حکم به اتهام"تبلیغ علیه نظام" و ۱۰ سال دیگر به دلیل فعالیت در کمپین گام به گام تا لغو مجازات اعدام (لگام) صادر شده است.

عفو بین‌الملل پیش‌تر در بیانیه‌های متعدد خواهان آزادیی فوری و بی‌قید و شرط نرگس محمدی شده است. حبس این مدافع حقوق بشر ناعادلانه است و او حتا یک روز هم نباید در زندان باشد.
صدها هزار فعال و عضو عفو بين‌الملل در سال‌هاى گذشته براى آزادى فورى و بدون قيد و شرط نرگس محمدى تلاش كرده‌اند و نامه‌هاى بيشمار اعتراضى به مقامات ايران فرستاده‌اند.

🔘 نامه نرگس محمدی؛
«همان سان که صدا با سکوت آشتی نخواهد کرد ، زن سرافراز ایرانی تن به تحقیر، بی عدالتی و زورگویی استبداد نخواهد داد.
سحر در مقابل دادگاه انقلاب در خیابان معلم خود را به اتش کشید. درست جایی که قدرت حاکمه، عدالت را به زنجیر کشیده است. درد جان سوز را با شیوه ای دردناک باید عیان کرد . سحر درد حبسِ عدالت را با به اتش کشیدن جانش عیان کرد. او عدالت ستیزی دستگاه مدعی عدالت پروری را درست در مقابل درهای آهنینش و با رقصی در میانه آتش سرخ بر صورتشان کوبید. او درست در مقابل بی دادگاهی، جانش را سوزاند که مامن قلم به دستانی است که جوهر قلمشان زندگی ها تباه می سازد. همان بی دادگاهی که زنان و مردان بی شماری را طی۴۰ سال گذشته به ناحق به اعدام، حبس و شکنجه و شلاق محکوم نموده و زندگی ها و جان ها به یغما برده است. همان بی دادگاهی که ناباورانه جوانترین دختر بند زنان اوین ، صبا کرد افشاری ۲۰ساله را در جایگاه سنگین حبس ترین زندانیان بند زنان (محکومان به ۱۵سال حبس چون فاطمه مثنی و مریم اکبری ) نشانده و دختر جوان ، یاسمن آریانی را به ۱۰سال حبس محکوم کرده است. همان بی دادگاهی که فعالان حقوق کارگری را به حبس های سنگین محکوم نموده و زندانیان سیاسی که سالهای سال به بند کشیده شده اند را از حقوق انسانی و قانونی شان محروم کرده است.
سحر جانش را مقابل دری سوزاند که به جای گشودن عدالت به روی انسان ها ، ستم و بی داد را بر آنها روا میدارد.
این روزها در این بیدادگاه ، زنان و مردان بسیاری برای احقاق حقوق کارگران ، معلمان و زنان که اقدامات مدنی و قانونی انجام داده اند ، با سنگین ترین احکام به حبس کشیده میشوند.
از زمان بر سر کار آمدن اقای رییسی ، تعداد زندانیان زن در اوین به سرعت در حال افزایش است . تا چند وقت پیش، در این بند ۱۵ تا ۲۰ زندانی زن بودیم ، اما اکنون ۵۶ زندانی زن (فقط) در بند اوین هستیم . مقررات سخت گیرانه پی در پی تحمیل می شود. بازداشتگاه های غیر قانونی و خارج از نظارت سازمان زندان ها در اطراف شهر تهران دایر و فعال شده و متهمان در سلول های انفرادی امنیتی نگهداری شده و مورد بازجویی قرار می گیرند . شدت سرکوب را هر لحظه میتوان حس کرد. برای افشای چنین رسم ظالمانه ای آن هم از سوی دستگاهی که مدعی عدالت است ، دختر آبی در میان شعله های سرخ، پر و بال سوخته عدالت را به نمایش گذاشت شاید به خواب رفتگان بدتر از مرگ به خود آیند. در این بی دادگاه ، در سحرگاهی دگر، کدامین سحر خواهد سوخت ؟ ما در این سحرگاهان چه خواهیم گفت؟»

این نامه در سایت کانون مدافعان حقوق بشر منتشر شده است.